|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
| بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} حوادثی برای [[اهل بیت]] {{ع}} مخصوصاً [[حضرت زهرا]] {{س}} مانند [[آتش]] زدن [[خانه]] آن حضرت، مجروح شدن و سقط [[فرزند]] پیش آمد که بهسبب آنها اوضاع جسمی [[فاطمه]]{{س}} [[روز]] به روز وخیمتر میشد تا آنکه آن حضرت بستری شد و در نهایت پس از مدت کوتاهی از [[شهادت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ایشان هم به [[شهادت]] رسیدند. بنابر وصیتی که آن حضرت کرده بودند ـ بهدلیل نشان دادن نارضایتی از [[غاصبان خلافت]] ـ [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ایشان را شبانه [[غسل]] و کفن کرده و [[دفن]] نمودند. | | بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} حوادثی برای [[اهل بیت]] {{ع}} مخصوصاً [[حضرت زهرا]] {{س}} مانند [[آتش]] زدن [[خانه]] آن حضرت، مجروح شدن و سقط [[فرزند]] پیش آمد که بهسبب آنها اوضاع جسمی [[فاطمه]]{{س}} [[روز]] به روز وخیمتر میشد تا آنکه آن حضرت بستری شد و در نهایت پس از مدت کوتاهی از [[شهادت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ایشان هم به [[شهادت]] رسیدند. بنابر وصیتی که آن حضرت کرده بودند ـ بهدلیل نشان دادن نارضایتی از [[غاصبان خلافت]] ـ [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ایشان را شبانه [[غسل]] و کفن کرده و [[دفن]] نمودند. |
|
| |
|
| ==[[فاطمه]]{{س}} در بستر بیماری== | | ==[[بیماری حضرت فاطمه]]== |
| خبر [[بیماری]] [[دخت رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] پیچید و [[مردم]] از آن [[آگاه]] شدند. [[شکوه]] زهرای [[بتول]]{{س}} از بیماری غیر قابل مداوا نبود، بلکه از حادثه فشار بین در و دیوار و شکسته شدن استخوان سینه و سقط جنین و خوردن سیلی به صورت، شکوه داشت.
| |
| همه این موارد در وخامت حال آن مخدّره و بازماندن از انجام وظائفش دست به هم داد. [[همسر]] مهربانش [علی] با کمک [[اسماء بنت عمیس]] [[پرستاری]] آن بانو را بر عهده داشت<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۸۵.</ref>. جمعی از [[زنان]] مدینه به [[عیادت]] [[زهرا]] آمدند و [[حضرت]] برایشان خطابهای ایراد کرد که از نظرتان خواهد گذشت. این زنان سخنان دخت [[نبی اکرم]]{{صل}} را برای [[همسران]] خود بازگو کردند و مردان [[خدمت]] حضرت رسیده و به پوزشخواهی افتادند ولی زهرا{{س}} عذر آنان را نپذیرفت و فرمود: از من دور شوید، عذرتان پذیرفته نیست و بعد از آن همه تقصیر چه عذری برایتان باقی میماند.
| |
| | |
| خبر رنجیدهخاطر شدن [[حضرت فاطمه]]{{س}} از [[سلطه]] [[حاکم]] و [[انزجار]] و تنفّر او از کسانی که با [[سکوت]] خود، [[حزب]] حاکم را کمک رساندند، همهجا گسترش یافت و سلطهگران، تمام آیاتی را که در [[شأن]] [[خاندان رسول اکرم]]{{صل}} نازل شده بود به [[فراموشی]] سپردند و از کلیه روایاتی که از دو لب گهربار [[پیامبر خدا]]{{صل}} در مورد [[حضرت زهرا]]{{س}} و همسر و فرزندانش شنیده بودند، روگردان شدند، ولی روزهای پایانی [[عمر]] زهرا{{س}} مردم اندکی به خود آمده و پی بردند در راستای [[همکاری]] خود با [[نظام]] حاکمی که [[زمامداری]] [[خاندان]] [[نبیّ اکرم]]{{صل}} را به رسمیت نشناخته و به [[واقعیت]] و [[منطق]] ارزشی جز [[زور]] و [[قدرت]] [[شمشیر]] قائل نیست، دچار [[خطا]] و [[اشتباه]] شدهاند.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۳۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==زهرا{{س}} و عیادت زنان مدینه== | | ==زهرا{{س}} و عیادت زنان مدینه== |