مقام باب الله به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '</ref> ::::::' به '</ref> '
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ::::::' به '</ref> ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''۱. باب وصول فیض و رحمت خدا به عباد:''' از [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} معنای "ماء" را در آیه {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ}}<ref>سوره ملک آیه ۳۰.</ref> پرسیدند. در پاسخ فرمودند: "آب شما بابهای شماست که همان [[ائمه]]اند. و آنها بابهای خدا میان او و خلقش هستند."<ref>قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص ۳۷۹، [سورة الملک (۶۷): الآیات ۱۰ الى ۳۰</ref> در این تفسیر "ماء" در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی همانطور که خدا آب را نازل میکند تا وسیله حیات باشد؛ و بدون آن راه حیات بسته میشود. امامان معصوم {{ع}} را نیز میفرستد تا حیات مادی و معنوی خلق نابود نگردد. پس [[ائمه]] {{عم}} بابهایی هستند که خدا از طریق آنان وجود و حیات و لوازم آنها را به خلق میرساند. از این جهت در احادیث، امام را "ماء" یا "ماء معین" نامیدهاند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> به همین مناسبت [[اهل بیت]]{{عم}} را باب رحمت پروردگار میدانیم. چنانچه پیامبر{{صل}} فرمودند: "ما معدن حکمت و باب رحمت هستیم."<ref>حافظ برسى، رجب، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۶۱</ref> و در زیارت [[امیر المومنین]] میخوانیم: "سلام بر باب رحمت".<ref>ابن المشهدی، المزار الکبیر، ص۱۸۵، الباب (۱۲) التوجه الى مشهد أمیر المؤمنین{{ع}}</ref> | '''۱. باب وصول فیض و رحمت خدا به عباد:''' از [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} معنای "ماء" را در آیه {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ}}<ref>سوره ملک آیه ۳۰.</ref> پرسیدند. در پاسخ فرمودند: "آب شما بابهای شماست که همان [[ائمه]]اند. و آنها بابهای خدا میان او و خلقش هستند."<ref>قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص ۳۷۹، [سورة الملک (۶۷): الآیات ۱۰ الى ۳۰</ref> در این تفسیر "ماء" در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی همانطور که خدا آب را نازل میکند تا وسیله حیات باشد؛ و بدون آن راه حیات بسته میشود. امامان معصوم {{ع}} را نیز میفرستد تا حیات مادی و معنوی خلق نابود نگردد. پس [[ائمه]] {{عم}} بابهایی هستند که خدا از طریق آنان وجود و حیات و لوازم آنها را به خلق میرساند. از این جهت در احادیث، امام را "ماء" یا "ماء معین" نامیدهاند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> به همین مناسبت [[اهل بیت]]{{عم}} را باب رحمت پروردگار میدانیم. چنانچه پیامبر{{صل}} فرمودند: "ما معدن حکمت و باب رحمت هستیم."<ref>حافظ برسى، رجب، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۶۱</ref> و در زیارت [[امیر المومنین]] میخوانیم: "سلام بر باب رحمت".<ref>ابن المشهدی، المزار الکبیر، ص۱۸۵، الباب (۱۲) التوجه الى مشهد أمیر المؤمنین{{ع}}</ref> | ||
'''۲.باب منع ورود نا اهلها به بارگاه خدا:''' همان گونه که یکی از کاربردهای درِ خانه یا دروازه شهر بستن راه ورودی بر غریبهها و آنانی است که صاحب خانه نمیخواهد وارد شوند، از کاربردهای [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان "باب الله" هم آن است که اگر خدا نخواهد کسی بدلیل عدم صلاحیتش وارد بارگاه و خانه رحمتاش گردد، درِ معرفت و محبت و تبعیت [[اهل بیت]] {{عم}} را بر او میبندد و آنگاه هر چه خدا را صدا بزند و هر چه تلاش کند راهی به بارگاه خدا نمییابد.(...) | |||
::::::'''۳. باب تقرب و ارتباط بندگان با خدا:''' یکی از شئون [[ائمه]]{{عم}} این است که اگر بندهای بخواهد معرفت و محبت خدا را بهدست آورد، عوامل رضا و غضب او و دینش را بشناسد، به او ایمان آورده و با اعمالش بتواند به پروردگار تقرب بجوید، تنها راهش [[اهل بیت]]{{عم}} میباشند.<ref>مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج۵، ص۴۱۶، زیارة قبر أمیر المؤمنین ص؛ مازندرانی، محمد صالح، شرح أصول الکافی، ج ۴، ص ۲۲۹ و ۲۳۰</ref> و از این رو نام {{عربی|باب التقرب الی الله}}، {{عربی|باب الاتیان الی الله}}، {{عربی|باب الهدایه}}، {{عربی|باب معرفه الله}}، {{عربی|باب محبه الله}}، {{عربی|باب الایمان}}، {{عربی|باب الجنه}}، {{عربی|باب الدعوه الی الله و الدلاله علیه}}، {{عربی|باب ابتلاء الناس}}، {{عربی|باب احتجاج الله علی الخلق}}، {{عربی|باب الحطه}}، {{عربی|باب التوبه}}، {{عربی|باب اطاعه الله}}، بر آنان سزاوار است. که به مستنداتش در اینجا اشاره میکنیم: | ::::::'''۳. باب تقرب و ارتباط بندگان با خدا:''' یکی از شئون [[ائمه]]{{عم}} این است که اگر بندهای بخواهد معرفت و محبت خدا را بهدست آورد، عوامل رضا و غضب او و دینش را بشناسد، به او ایمان آورده و با اعمالش بتواند به پروردگار تقرب بجوید، تنها راهش [[اهل بیت]]{{عم}} میباشند.<ref>مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج۵، ص۴۱۶، زیارة قبر أمیر المؤمنین ص؛ مازندرانی، محمد صالح، شرح أصول الکافی، ج ۴، ص ۲۲۹ و ۲۳۰</ref> و از این رو نام {{عربی|باب التقرب الی الله}}، {{عربی|باب الاتیان الی الله}}، {{عربی|باب الهدایه}}، {{عربی|باب معرفه الله}}، {{عربی|باب محبه الله}}، {{عربی|باب الایمان}}، {{عربی|باب الجنه}}، {{عربی|باب الدعوه الی الله و الدلاله علیه}}، {{عربی|باب ابتلاء الناس}}، {{عربی|باب احتجاج الله علی الخلق}}، {{عربی|باب الحطه}}، {{عربی|باب التوبه}}، {{عربی|باب اطاعه الله}}، بر آنان سزاوار است. که به مستنداتش در اینجا اشاره میکنیم: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
:'''۴. باب {{عربی|معرفة الله}}:''' همانگونه که تاریخ گواهی میدهد، در احادیث نیز وارد شده است که هر کس از اهل بیت{{عم}} دور گردد خداشناسی، پیامبر شناسی و معادشناسیاش نیز به انحراف کشیده خواهد شد. از این رو تأکید شده است که هر کس امامان{{عم}} را بشناسد میتواند خدا را بشناسد و تنها راه معرفت الله اینان هستند. روزی [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولی علی]]{{ع}} فرمودند: "یا علی تو و جانشینانت همان اعراف مذکور در قرآن هستید که خدا شناخته نمیشود مگر با راه معرفت شما...."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۹۶، ۱۶ باب فی الأئمة أنهم الذین ... یعرفون أهل الجنة و النار</ref> از این رو [[امام صادق]]{{ع}} آنگاه که مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء نبی را طرح مینمایند، میفرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که از آن به محضر خدا میتوان وارد شد و اگر آنها نبودند خدا شناخته نمیشد..."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۳، باب أن الأئمة{{ع}} خلفاء الله عز و جل فی أرضه و أبوابه التی منها یؤتى</ref> | :'''۴. باب {{عربی|معرفة الله}}:''' همانگونه که تاریخ گواهی میدهد، در احادیث نیز وارد شده است که هر کس از اهل بیت{{عم}} دور گردد خداشناسی، پیامبر شناسی و معادشناسیاش نیز به انحراف کشیده خواهد شد. از این رو تأکید شده است که هر کس امامان{{عم}} را بشناسد میتواند خدا را بشناسد و تنها راه معرفت الله اینان هستند. روزی [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولی علی]]{{ع}} فرمودند: "یا علی تو و جانشینانت همان اعراف مذکور در قرآن هستید که خدا شناخته نمیشود مگر با راه معرفت شما...."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۹۶، ۱۶ باب فی الأئمة أنهم الذین ... یعرفون أهل الجنة و النار</ref> از این رو [[امام صادق]]{{ع}} آنگاه که مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء نبی را طرح مینمایند، میفرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که از آن به محضر خدا میتوان وارد شد و اگر آنها نبودند خدا شناخته نمیشد..."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۳، باب أن الأئمة{{ع}} خلفاء الله عز و جل فی أرضه و أبوابه التی منها یؤتى</ref> | ||
:'''۵. باب {{عربی|محبة الله}}:''' محبت آنگاه واقعی و ارزشمند است که یک رابطه دو سویه باشد. از این رو قرآن کریم میفرماید: "ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید: {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref>سوره آل عمران آیه ۳۱.</ref> به همین دلیل اعلان میدارد که جمعی مانند کافران، ظالمان و مفسدان را خداوند دوست ندارد. چرا که در واقع اینان خود خویش را از محبت الهی محروم ساختهاند. اینکه چه کنیم تا محبت ما به خدا واقعی گردد و بتوانیم محبت خدا را به خودمان جلب کنیم راهکارهایی در متون دینی ما ارائه گردیده است که در رأس آنها محبت نمودن به [[اهل بیت]]{{عم}} میباشد. از این رو پیامبر{{صل}} فرمودند: "من شهر علمم و علی درِ آن؛ و دروغ میگوید کسی که گمان کند وارد در شهر شده است اما از راهی غیر از درِ آن. و دروغ میگوید کسی که گمان کند مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را در دل دارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۲، ص ۲۳۹، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ح ۲۷</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} در زیارت جامعه فرمودند: "هر کس شما اهل بیت را دوست بدارد به تحقیق خدا را دوست داشته و هر کس بغض شما را به دل گیرد بغض خدا را به دل گرفته است." | |||
:::::::'''۶. باب {{عربی|الایمان}}:''' [[امام باقر]] و [[امام کاظم]]{{عم}} نیز در یک سخنی نورانی، علی{{ع}} را باب ایمان معرفی نمودند که اگر کسی از آن در وارد شود مؤمن است و اگر از آن خارج گردد کافر میباشد.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۴۳۷، باب فیه نتف و جوامع من الروایة فی الولایة؛ همو، ج۲، ص ۳۸۸، باب الکفر</ref> | :::::::'''۶. باب {{عربی|الایمان}}:''' [[امام باقر]] و [[امام کاظم]]{{عم}} نیز در یک سخنی نورانی، علی{{ع}} را باب ایمان معرفی نمودند که اگر کسی از آن در وارد شود مؤمن است و اگر از آن خارج گردد کافر میباشد.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۴۳۷، باب فیه نتف و جوامع من الروایة فی الولایة؛ همو، ج۲، ص ۳۸۸، باب الکفر</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
:::::::'''۷. باب {{عربی|الجنة}}:''' باب الجنه یعنی راه و دری که از آن طریق میتوان وارد بهشت الهی شد. بر اساس آیات قرآن، راه ورود و باب بهشت ایمان و عمل صالح است؛ که در آیات فراوانی بدان اشاره شده است. از جمله آیه ۲۵ سوره بقره است که میفرماید: {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ}}<ref>بشارت بده به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند که برای آنان بهشتهایی است که نهرها از زیر آن جاری است....</ref> اما متعلق ایمان در این آیات چیست؟ و ایمان به چیز باعث ورود به بهشت میگردد؟ از نگاه قرآن ایمان به خدا، [[رسول خدا]] {{صل}}، معاد، کتاب خدا، ملائکه، و نوری که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} نازل شده است، واجب میباشد. آنچه در اینجا مدّ نظر است این است که مقصود از این نور نازل شده همراه پیامبر{{صل}}، [[ائمه]] اثنا عشر{{عم}} میباشند. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در ذیل آیه {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} فرمودند: "نور در اینجا [[امام علی|حضرت علی]] و سایر [[أئمه]] {{عم}} هستند."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۴، ح ۲</ref> پس ایمان به امامان{{عم}} راه ورود به بهشت است و از این جهت آنها باب بهشتاند. در این زمینه [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} به این مطلب در مورد [[امام حسین]]{{ع}} به عنوان یکی از [[ائمه]] {{عم}} تصریح فرمودند: "آگاه باشید که حسین بابی از أبواب بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خدا بوی بهشت را بر وی حرام مینماید."<ref>ابن شاذان، محمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة، ۲۲، المنقبة الرابعة</ref> و حضرت موسى بن جعفر{{عم}} درباره علی{{ع}} فرمودند: "بدرستى که على{{ع}} درى از درهاى بهشت است هر کس از این در وارد شود مؤمن است، و هر که از آن بیرون رود کافر است..." و در حدیث دیگری [[رسول خدا]] تمام اوصیای خود را باب ورود به بهشت دانستند با این بیان که: {{عربی|یا عَلِی أَنْتَ وَ الْأَوْصِیاءُ مِنْ بَعْدِی أَوْ قَالَ مِنْ بَعْدِک أَعْرَافٌ لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِکمْ وَ أَعْرَافٌ لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَکمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَکمْ وَ أَنْکرْتُمُوهُ}}.<ref>صفار، محمد، بصائرالدرجات، ۱، ۴۹۷</ref> | :::::::'''۷. باب {{عربی|الجنة}}:''' باب الجنه یعنی راه و دری که از آن طریق میتوان وارد بهشت الهی شد. بر اساس آیات قرآن، راه ورود و باب بهشت ایمان و عمل صالح است؛ که در آیات فراوانی بدان اشاره شده است. از جمله آیه ۲۵ سوره بقره است که میفرماید: {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ}}<ref>بشارت بده به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند که برای آنان بهشتهایی است که نهرها از زیر آن جاری است....</ref> اما متعلق ایمان در این آیات چیست؟ و ایمان به چیز باعث ورود به بهشت میگردد؟ از نگاه قرآن ایمان به خدا، [[رسول خدا]] {{صل}}، معاد، کتاب خدا، ملائکه، و نوری که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} نازل شده است، واجب میباشد. آنچه در اینجا مدّ نظر است این است که مقصود از این نور نازل شده همراه پیامبر{{صل}}، [[ائمه]] اثنا عشر{{عم}} میباشند. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در ذیل آیه {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} فرمودند: "نور در اینجا [[امام علی|حضرت علی]] و سایر [[أئمه]] {{عم}} هستند."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۴، ح ۲</ref> پس ایمان به امامان{{عم}} راه ورود به بهشت است و از این جهت آنها باب بهشتاند. در این زمینه [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} به این مطلب در مورد [[امام حسین]]{{ع}} به عنوان یکی از [[ائمه]] {{عم}} تصریح فرمودند: "آگاه باشید که حسین بابی از أبواب بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خدا بوی بهشت را بر وی حرام مینماید."<ref>ابن شاذان، محمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة، ۲۲، المنقبة الرابعة</ref> و حضرت موسى بن جعفر{{عم}} درباره علی{{ع}} فرمودند: "بدرستى که على{{ع}} درى از درهاى بهشت است هر کس از این در وارد شود مؤمن است، و هر که از آن بیرون رود کافر است..." و در حدیث دیگری [[رسول خدا]] تمام اوصیای خود را باب ورود به بهشت دانستند با این بیان که: {{عربی|یا عَلِی أَنْتَ وَ الْأَوْصِیاءُ مِنْ بَعْدِی أَوْ قَالَ مِنْ بَعْدِک أَعْرَافٌ لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِکمْ وَ أَعْرَافٌ لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَکمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَکمْ وَ أَنْکرْتُمُوهُ}}.<ref>صفار، محمد، بصائرالدرجات، ۱، ۴۹۷</ref> | ||
:'''۸. باب دعوت به سوی خدا و راهنمائی به او:''' از نکات قابل دقت آن است که [[ائمه]]{{عم}} که باب الله هستند، همچون یک درِ بیجان نیستند که تنها راهی برای ورود به بارگاهی باشند، بلکه دری هستند که مردم را صدا میزند که: بیایید، راه ورود اینجاست. از این رو بجاست که آنان را {{عربی|باب الدعوه الی الله و الدلاله علیه}} بدانیم. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در حدیثی فرمودند: {{عربی|إن الله ... جعلنا ... بابه الذی یدل علیه}}.<ref>«خدا ما را آفرید .... و ما را درى که او را نشان دهد و به او راهنمایی کند، قرار داد» همو، الکافی، ج۱، ص۱۴۴، باب النوادر، ح ۵.</ref> در زیارت جامعه کبیره نیز میفرماید: {{عربی|أنتم ... الباب المبتلى به الناس ...إلى الله تدعون و علیه تدلون}}<ref>«شما (اهل بیت) ... ( مردم را ) بسوى خدا میخوانید، و بر او دلالت میکنید»؛ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص ۶۱۳، زیارة جامعة لجمیع الأئمة.</ref> | |||
:'''۹. باب ابتلاء مردم:''' در چندین حدیث سخن از آن به میان آمده که [[اهل بیت]]{{عم}} بابی هستند که مردم با آن آزمایش میشوند اگر از این باب با تواضع به بارگاه خدا وارد شوند، نجات مییابند وگرنه به هلاکت میرسند. در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: "شما همان درى که (همچون باب حطهبنى اسرائیل) مردم در ورود به آن آزمایش میشوند. هر کس که بسوى شما آمد نجات یافت، و هر کس که بسوى شما نیامد هلاک شد." | :'''۹. باب ابتلاء مردم:''' در چندین حدیث سخن از آن به میان آمده که [[اهل بیت]]{{عم}} بابی هستند که مردم با آن آزمایش میشوند اگر از این باب با تواضع به بارگاه خدا وارد شوند، نجات مییابند وگرنه به هلاکت میرسند. در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: "شما همان درى که (همچون باب حطهبنى اسرائیل) مردم در ورود به آن آزمایش میشوند. هر کس که بسوى شما آمد نجات یافت، و هر کس که بسوى شما نیامد هلاک شد." | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
:::::::'''۱۰. باب احتجاج خدا بر خلق:''' یکی از القاب ائمه{{عم}} حجت الله بودن ایشان است.<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۹۰۶، ح ۶۱؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۴۵، باب النوادر، ح ۷</ref> از علل این نامگذاری آن است که خداوند در روز قیامت بدانها احتجاج میکند، که مگر اینها اوامر و نواهی مرا به شما نرساندند؟! مگر برایتان معجزات و براهین مستحکم نیاوردند؟! پس چرا تسلیم نشده و اطاعت نکردید؟ این است که [[امام صادق]]{{ع}} هنگام طرح مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء میفرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که ... خدا بواسطه ایشان بر خلقش احتجاج میکند."<ref>ابن بابویه، الأمالی، النص، ص ۱۱۵، المجلس الرابع و العشرون</ref> | :::::::'''۱۰. باب احتجاج خدا بر خلق:''' یکی از القاب ائمه{{عم}} حجت الله بودن ایشان است.<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۹۰۶، ح ۶۱؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۴۵، باب النوادر، ح ۷</ref> از علل این نامگذاری آن است که خداوند در روز قیامت بدانها احتجاج میکند، که مگر اینها اوامر و نواهی مرا به شما نرساندند؟! مگر برایتان معجزات و براهین مستحکم نیاوردند؟! پس چرا تسلیم نشده و اطاعت نکردید؟ این است که [[امام صادق]]{{ع}} هنگام طرح مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء میفرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که ... خدا بواسطه ایشان بر خلقش احتجاج میکند."<ref>ابن بابویه، الأمالی، النص، ص ۱۱۵، المجلس الرابع و العشرون</ref> | ||
:'''۱۱. باب نجات امت:''' از جلوههای مقام باب الهی آن است که [[اهل بیت]]{{عم}} "باب نجات امت" هستند. چنانچه پیامبر{{صل}} در وصف [[امام حسین]]{{ع}} فرمودند: "او باب نجات این امت است."<ref>ابن بابویه، الأمالی، النص، ص ۱۱۵، المجلس الرابع و العشرون</ref> و در حدیث دیگری راجع به همه [[اهل بیت]] {{عم}} فرمودند: "همانا مَثَل اهل بیت من در میان شما مانند سفینه نوح است که هر کس بر آن سوار شد نجات یافت و هر کس از آن تخلف نمود غرق شد؛ نیز مانند باب حطه هستند که هرکس داخل آن شد نجات یافت و هر کس وارد نشد هلاک گردید."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۹۷؛ طوسی، محمد، الأمالی، النص، ص۶۰، المجلس الثانی</ref> | |||
:'''۱۲. باب توبه و باب {{عربی|حطة اسلام}}:''' یکی دیگر از جلوههای باب الله بودن ائمه{{عم}} این است که ایشان "باب التوبه" هستند که اگر کسی بخواهد گناهانش بخشیده شود باید از راه ایشان به بارگاه خدا بار یابد. [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} در این زمینه فرمودند: "مثل اهل بیت من در میان شما درب حطه بنی اسرائیل است هر که (با تواضع ) داخل در آن گردید بخشیده شد. و هرکس وارد آن نشد مشمول مغفرت خدا نگردید."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۹۷، باب ۱۳ فی الأئمة أنهم یعلمون کل أرض</ref> | |||
:'''۱۳. باب اطاعت خدا:''' جلوه دیگر مقام باب الله بودن [[ائمه]]{{عم}} "باب اطاعت خدا" بودن ایشان است. بدین معنا که اگر کسی بخواهد اطاعت از خدا کند باب و راهش منحصر در اطاعت از ایشان است. و این مفهوم در روایات ما فراوان تکرار گردیده است. مثلا در زیارت جامعه میخوانیم: "هرکس از شما اطاعت کند قطعا از خدا اطاعت کرده است و هر کس عصیان شما را بکند خدا را عصیان نموده است."<ref>ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص ۶۱۷، زیارة جامعة لجمیع الأئمة</ref> | |||
:'''۱۴. باب حصن خدا:''' از مصادیق شأن باب اللهی [[ائمه]]{{عم}} آن است که باب ورود بندگان به دژ الهیاند. چنانچه [[امام رضا]]{{ع}} لحظاتی پس از آنکه در حدیث سلسله الذهب به نقل از خداوند فرمودند: {{عربی|"لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی"}}، ندایی دادند که: "ورود به حصن و دژ محکم خداوند شروطی دارد و من از جمله آن شروط هستم".<ref>همو، الأمالی، النص، ص ۲۳۵، المجلس الحادی و الأربعون</ref> پس از شروط و ابواب دخول در دژ خداوند ولایت [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} به عنوان امام بر حق است. | |||
:'''۱۵. باب سلام:''' باب السلام یعنی بابی که از آن وارد شهر تسلیم میشوند و با این تسلیم شدن در برابر خدا، از حساب شدید خدا و فزع اکبر روز قیامت به سلامتی گذر کرده و نجات مییابند. این بیان را در احادیث متعددی میتوان یافت که به دو مورد از آنها اشاره میکنیم: [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: "ما باب حطه هستیم و آن باب السلام است؛ هر کس داخل آن شد سالم ماند و نجات یافت، و هر کس از آن تخلف نمود هلاک شد."<ref>تمیمى آمدى، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، ص ۷۲۳</ref> [[امام باقر]]{{ع}} ضمن قسم به خدا، فرمودند: "... هیچ عبدی ما را دوست ندارد و ولایت ما را نمیپذیرد تا اینکه خدا قلبش را تطهیر میکند. و خدا قلب کسی را تطهیر نمیکند تا آنکه تسلیم ما شود و جنگ با ما نداشته باشد. پس وقتی اینگونه شد خدا او را از حساب شدید قیامت سالم نگه داشته و از فزع اکبر روز قیامت ایمن میدارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۴، ح ۱</ref> | :'''۱۵. باب سلام:''' باب السلام یعنی بابی که از آن وارد شهر تسلیم میشوند و با این تسلیم شدن در برابر خدا، از حساب شدید خدا و فزع اکبر روز قیامت به سلامتی گذر کرده و نجات مییابند. این بیان را در احادیث متعددی میتوان یافت که به دو مورد از آنها اشاره میکنیم: [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: "ما باب حطه هستیم و آن باب السلام است؛ هر کس داخل آن شد سالم ماند و نجات یافت، و هر کس از آن تخلف نمود هلاک شد."<ref>تمیمى آمدى، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، ص ۷۲۳</ref> [[امام باقر]]{{ع}} ضمن قسم به خدا، فرمودند: "... هیچ عبدی ما را دوست ندارد و ولایت ما را نمیپذیرد تا اینکه خدا قلبش را تطهیر میکند. و خدا قلب کسی را تطهیر نمیکند تا آنکه تسلیم ما شود و جنگ با ما نداشته باشد. پس وقتی اینگونه شد خدا او را از حساب شدید قیامت سالم نگه داشته و از فزع اکبر روز قیامت ایمن میدارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۴، ح ۱</ref> | ||
:'''ارتباط [[علم غیب]] با مقام باب الهی [[اهل بیت]]{{عم}}''' از سویی باب الله کسی است که فیوضات خدا از طریق او به سایر خلق میرسد پس او هم از این فیوضات خبر دارد و هم از کسانی که این فیضها بدانها میرسد. و این نیز نوعی علم غیب است. و از دیگر سو، از آنچه در قسمت پیش گفته شد مشخص گردید که از لوازم باب الله بودن آن است که اطاعت او بر همگان به طور مطلق واجب باشد؛ که این مقام مستلزم [[عصمت]] باب الله است. و از آنجا که در بخش صفات امام ارتباط شدید عصمت با [[علم غیب]] را مطرح کردیم روشن میشود که تا وقتی کسی علم غیب نداشته باشد نمیتواند باب الله شود. علاوه بر آنکه اگر بنا باشد راه منحصر ورود به درگاه خداوند [[ائمه]] {{عم}} باشند ناگزیر هر کس بخواهد به آن درگاه راه یابد باید از طریق ایشان اقدام کند و اگر چنین باشد امکان ندارد که ائمه{{عم}} از احوال کسانی که به واسطه ایشان به خدا تقرب جستهاند، بیخبر باشند. و این نوعی علم غیب است»<ref>[[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۱۶۰ تا ۱۷۰.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |