سخنچینی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == پرسشهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع =='
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == پرسشهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
* [[سخنچینی]] محبتها را به [[بغض]] و [[کینه]] تبدیل میکند و [[عظمت]] و کیان [[امت]] را از بین میبرد. از اینرو این [[رذیلت اخلاقی]] در [[روایات]] نیز مورد توجه قرار گرفته است. براساس آنچه در روایات آمده، سخنچینی یکی از عوامل [[عذاب]] [[قبر]] است. [[امام]]{{ع}} [[سخنچین]] را فردی رویگردان از [[حق]]، [[حیلهگر]] و دشمنترین [[مردمان]] دانسته است<ref>غررالحکم، ۱</ref>؛ شخص سخنچین هرگز به [[بهشت]] نمیرود و نیز مغبوضترین [[مردم]] در میان [[خلق]] است<ref>غررالحکم، ۲</ref>؛ سخنچین در میان مردم [[مذموم]] و مردود است<ref>غررالحکم، ۲</ref>؛ سخنچین [[خیانتکار]] و دروغگوست<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|"فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ"}}</ref>؛ سخنچین فردی [[بدخواه]] و [[ظالم]] است<ref>غررالحکم / ۲</ref>؛ شخص سخنچین، حقایق را معکوس جلوه میدهد؛ سخنچین احمق و کم [[خرد]] است<ref>غررالحکم / ۳</ref><ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 456.</ref>. | * [[سخنچینی]] محبتها را به [[بغض]] و [[کینه]] تبدیل میکند و [[عظمت]] و کیان [[امت]] را از بین میبرد. از اینرو این [[رذیلت اخلاقی]] در [[روایات]] نیز مورد توجه قرار گرفته است. براساس آنچه در روایات آمده، سخنچینی یکی از عوامل [[عذاب]] [[قبر]] است. [[امام]]{{ع}} [[سخنچین]] را فردی رویگردان از [[حق]]، [[حیلهگر]] و دشمنترین [[مردمان]] دانسته است<ref>غررالحکم، ۱</ref>؛ شخص سخنچین هرگز به [[بهشت]] نمیرود و نیز مغبوضترین [[مردم]] در میان [[خلق]] است<ref>غررالحکم، ۲</ref>؛ سخنچین در میان مردم [[مذموم]] و مردود است<ref>غررالحکم، ۲</ref>؛ سخنچین [[خیانتکار]] و دروغگوست<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|"فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ"}}</ref>؛ سخنچین فردی [[بدخواه]] و [[ظالم]] است<ref>غررالحکم / ۲</ref>؛ شخص سخنچین، حقایق را معکوس جلوه میدهد؛ سخنچین احمق و کم [[خرد]] است<ref>غررالحکم / ۳</ref><ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 456.</ref>. | ||
* امام{{ع}} در فرازی از [[نهج البلاغه]] در [[نکوهش]] مردمان، برخی صفات را برمیشمارد و میفرماید: هرگز به سراغ شما نمیآمدم، چه شما بسیار [[طعنهزن]]، [[عیبجو]]، رویگردان از حق و پر [[مکر]] و حیلهاید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰: {{متن حدیث|"فَلَا أَطْلُبُكُمْ مَا اخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ؛ طَعَّانِينَ عَيَّابِينَ حَيَّادِينَ رَوَّاغِينَ"}}</ref>. و در فرازی دیگر میفرماید: چگونه آن عیبجو [[عیب]] [[برادر]] خویش را میگیرد و او را به بلایی که گرفتار شده است [[سرزنش]] میکند؟! مگر به یاد ستر و پوششی که [[خداوند]] بر [[گناهان]] او افکنده، نمیافتد و توجه ندارد که خداوند بر بزرگتر از گناهی که بر دگران میگیرد، در مورد او [[پوشش]] افکنده است؛ پس چگونه دیگری را بر گناهی [[مذمت]] میکند که خود همانند آن را مرتکب شده و اگر به آن [[گناه]] [[آلوده]] نشده (شاید) [[معصیت]] دیگری کرده، که از آن بزرگتر است؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، حتی اگر [[خداوند]] را در [[گناهان]] بزرگ [[عصیان]] نکرده و تنها گناه [[صغیره]] انجام داده، همین جرأتش بر [[عیبجویی]] [[مردم]] گناه بزرگتری است. ای [[بنده]] خدا، در [[عیب]] و مذمت هیچکس بر گناهش [[عجله]] مکن، شاید خداوند او را آمرزیده باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۱: {{متن حدیث|"فَكَيْفَ بِالْعَائِبِ الَّذِي عَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ، أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي عَابَهُ بِهِ وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ فِيمَا سِوَاهُ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجَرَاءَتُهُ عَلَى عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ. يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ"}}</ref>. در فرازی دیگر درباره گش نسپردن به سخن [[سخنچین]] به [[کارگزار مصر]] میفرماید: در قبول گفته سخنچین [[شتاب]] مکن، زیرا که او اگر چه به چهره [[خیرخواهان]] درآید، دسیسهگر و [[فریبکار]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|"وَلاَ تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ، وَإِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِينَ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۵۶- ۴۵۷.</ref>. | * امام{{ع}} در فرازی از [[نهج البلاغه]] در [[نکوهش]] مردمان، برخی صفات را برمیشمارد و میفرماید: هرگز به سراغ شما نمیآمدم، چه شما بسیار [[طعنهزن]]، [[عیبجو]]، رویگردان از حق و پر [[مکر]] و حیلهاید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰: {{متن حدیث|"فَلَا أَطْلُبُكُمْ مَا اخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ؛ طَعَّانِينَ عَيَّابِينَ حَيَّادِينَ رَوَّاغِينَ"}}</ref>. و در فرازی دیگر میفرماید: چگونه آن عیبجو [[عیب]] [[برادر]] خویش را میگیرد و او را به بلایی که گرفتار شده است [[سرزنش]] میکند؟! مگر به یاد ستر و پوششی که [[خداوند]] بر [[گناهان]] او افکنده، نمیافتد و توجه ندارد که خداوند بر بزرگتر از گناهی که بر دگران میگیرد، در مورد او [[پوشش]] افکنده است؛ پس چگونه دیگری را بر گناهی [[مذمت]] میکند که خود همانند آن را مرتکب شده و اگر به آن [[گناه]] [[آلوده]] نشده (شاید) [[معصیت]] دیگری کرده، که از آن بزرگتر است؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، حتی اگر [[خداوند]] را در [[گناهان]] بزرگ [[عصیان]] نکرده و تنها گناه [[صغیره]] انجام داده، همین جرأتش بر [[عیبجویی]] [[مردم]] گناه بزرگتری است. ای [[بنده]] خدا، در [[عیب]] و مذمت هیچکس بر گناهش [[عجله]] مکن، شاید خداوند او را آمرزیده باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۱: {{متن حدیث|"فَكَيْفَ بِالْعَائِبِ الَّذِي عَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ، أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي عَابَهُ بِهِ وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ فِيمَا سِوَاهُ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجَرَاءَتُهُ عَلَى عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ. يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ"}}</ref>. در فرازی دیگر درباره گش نسپردن به سخن [[سخنچین]] به [[کارگزار مصر]] میفرماید: در قبول گفته سخنچین [[شتاب]] مکن، زیرا که او اگر چه به چهره [[خیرخواهان]] درآید، دسیسهگر و [[فریبکار]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|"وَلاَ تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ، وَإِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِينَ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۵۶- ۴۵۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |