|
|
خط ۳: |
خط ۳: |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[محسن بن علی بن ابیطالب در تاریخ اسلامی]] - [[محسن بن علی بن ابیطالب در حدیث]] - [[محسن بن علی بن ابیطالب در معارف و سیره فاطمی]]</div> | | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[محسن بن علی بن ابیطالب در تاریخ اسلامی]] - [[محسن بن علی بن ابیطالب در حدیث]] - [[محسن بن علی بن ابیطالب در معارف و سیره فاطمی]]</div> |
|
| |
|
| ==سزای [[قاتل]] [[محسن]]{{ع}}== | | ==سقط جنین== |
| [[عبدالله بن بکر ارجائی]] میگوید: در راه [[مکه]] از [[مدینه]] با [[حضرت صادق]]{{ع}} همراه بودم. در یکی از منازل به نام «عسفان» پیاده شدیم. پس از سمت چپ راه، به [[کوه]] سیاه رنگ وحشتناکی رسیدیم؛ به [[حضرت]] عرض کردم: ای فرزند [[رسول خدا]] چقدر این کوه وحشتناک است؛ من در راه چنین کوهی ندیدهام. حضرت فرمود: ای پسر بکر، میدانی این چه کوهی است؟ گفتم: نه. فرمود: این کوهی است به نام «کَمَد» که بر روی یکی از بیابانهای [[جهنم]] بنا شده است و کُشندگان پدرم حسین{{ع}} در آن به سر میبرند که [[خداوند]] آنان را در اینجا گذارده است؛ از زیر آنان آبهای جهنم از چرکها و لجنها و آبهای داغ و آنچه که از چاههای ته جهنم بیرون میآید، سرازیر است. در هر باری که به [[مسافرت]] آمدم از کنار این کوه نگذشتم مگر اینکه فریاد [[استغاثه]] آن دو نفر را شنیدم؛ به کُشندگان پدرم مینگریستم و به آن دو نفر میگفتم: اینان کاری انجام دادند که شما پایهگذاری کردید. هنگامی که به [[حکومت]] رسیدید به ما [[رحم]] نکردید؛ ما را کشتید و [[محروم]] ساختید؛ به [[حق]] ما [[تجاوز]] کردید و در مقابل ما خودسرانه عمل کردید. هر کس را که به شما رحم کند خداوند نیامرزد، نتیجه کارهایی را که پیش از این انجام دادهاید، بچشید. خداوند نسبت به [[بندگان]] [[ستمگر]] نیست. دومی [[زاری]] و نالهاش بیش از اولی است. گهگاهی بر کنار آنها برای تسلای دلم میایستادم و گاهی بر بالای کوه «کمد» که آنان در زیر آن محبوسند قدم میزدم. عرض کردم: به هنگامی که کوه را میپیمودید چه صدایی میشنیدید؟ فرمود: فریاد آنان را میشنیدم که میگفتند: بر ما بالا آی تا با تو بگوییم که ما [[توبه]] کردهایم. از سمت راست کوه صدایی میشنیدم که میگفت به آنان پاسخ بده که خاموش باشید و صحبت نکنید. عرض کردم: چه کسی با آنان همدم است؟ فرمود: هر [[فرعونی]] که بر [[خداوند]] [[جسارت]] و [[سرکشی]] کرده و [[پروردگار]] کارهای او را بازگو نموده و هر کس که به [[بندگان]] [[کفر]] را بیاموزد {{عربی|... و قاتل امیرالمؤمنین، قاتل فاطمه{{س}} و [[محسن]]{{ع}}}} و کشنده حسن و حسین{{ع}}<ref>بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۲۵، ص۳۷۲.</ref>. | | [[محسن بن علی]]{{ع}} آخرین [[فرزند فاطمه]] زهرا{{س}} است برای او [[لقب]] و کنیهای ذکر نشده است. در منابع متقدم [[شیعی]] نام محسن{{ع}} را جزو [[فرزندان فاطمه]]{{س}} آوردهاند<ref>تفسیر القمی، علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، ج۱، ص۱۲۸؛ دلائل الامامیه، طبری امامی، ص۱۰۴؛ کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص۵۵۱؛ اختصاص، شیخ مفید، ص۱۸۵؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۵.</ref>. [[ابن شهرآشوب]] یکی از [[کنیههای حضرت فاطمه]]{{س}} را [[ام الحسن]] ثبت کرده است<ref>مناقب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۱۳۲.</ref>. |
|
| |
|
| [[مفضل]] میگوید به [[حضرت صادق]]{{ع}} عرض کردم: درباره [[آیات شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:* که به کدام گناه او را کشتهاند؟» سوره تکویر، آیه ۸-۹.</ref> چه میفرمایید؟ | | در منابع متقدم [[اهل سنت]] نیز نام او به عنوان یکی از [[فرزندان حضرت فاطمه]]{{س}} نام برده شده است<ref>مسند، ابن حنبل، ج۱، ص۹۸؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۹۶؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>. چنان که میدانیم و هر آشنا به [[تاریخ اسلام]] میداند، دختر [[پیغمبر]] را از علی{{ع}} فرزندانی است. دو پسر به نامهای حسن و حسین{{عم}} و دو دختر به نام [[زینب]] و [[ام کلثوم]]. هیچ یک از نویسندگان [[سیره]] و مؤلفان [[تاریخ]] در وجود این چهار فرزند تردیدی ندارند. حسن{{ع}} در نیمه [[ماه رمضان]] [[سال سوم هجری]] به [[دنیا]] آمد و حسین{{ع}} نیز در [[شعبان]] [[سال]] چهارم متولد شده است. اما شرح حال سومین پسر [[فاطمه]]{{س}} در [[منابع شیعه]] و [[اهل سنت]] تفاوتهایی دارد. در [[منابع روایی]] و [[تاریخی]] آمده که [[رسول خدا]] قبل از [[تولد]] او وی را [[محسن]] نام نهاده است. بنا به روایتی [[امام علی]]{{ع}} توصیه نموده است که بر روی [[فرزندان]] خود، پیش از ولادت آنان نام بگذارید و اگر پسر یا دختر بودنش را نمیدانید، آنان را به نامهای مشترک بخوانید تا فرزند سقط شده بینام شما [[روز قیامت]] از نداشتن نام [[شکایت]] نکند و افزود که [[رسول الله]] پیش از ولادت محسن بر او نام نهادهاند<ref>کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۶، ص۱۸؛ همچنین ر.ک: اعلام الوری، طبرسی، ج۱، ص۳۹۶؛ کشف الغمه، اربلی، ج۲، ص۶۷؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۵.</ref>. |
| [[حضرت]] فرمود: «ای مفضل به [[خدا]] [[سوگند]] موؤده ([[کودک]] در [[خاک]] پنهان شده) محسن است؛ زیرا او از ما است نه غیر ما و هرکس غیر از این را بگوید او را [[تکذیب]] کنید»<ref>{{متن حدیث|يَا مُفَضَّلُ وَ الْمَوْؤُدَةُ وَ اللَّهِ مُحَسِّنٌ لِأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْرُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوهُ}} بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۵۳، ص۲۳.</ref>. | | در [[منابع اهل سنت]] هم درباره نامگذاری محسن روایتی از [[هانی بن هانی]] به نقل از علی{{ع}} آمده که وقتی حسن{{ع}} به دنیا آمد [[پیامبر]] از علی{{ع}} پرسید نام نوزاد را چه گذاشتهای؟ پاسخ داد: [[حرب]]. |
| [[رسول خدا]] محسن{{ع}} را گرفته و روی دست خود به سوی [[آسمان]] بلند میکند و میفرماید: معبودا! مولای من! ما در [[دنیا]] به [[امید]] [[حسابرسی]] امروز [[صبر]] کردیم و امروز روزی است که هر نفسی آنچه را از خیر یا [[شر]] انجام داده، مییابد و [[دوست]] میدارد که ای کاش میان او و عمل بدش فاصلهای بسیار دور باشد<ref>نوائب الدهور فی علائم الظهور، سید محمد حسن میرجهانی، ص۱۹۴. </ref>. | |
|
| |
|
| از جمله [[احادیث]] [[معراج]] است: نخستین مطلبی که در [[قیامت]] درباره آن [[حکم]] میشود، موضوع محسن{{ع}}، پسر [[حضرت علی]]{{ع}} و [[قاتل]] او و سپس درباره [[قنفذ]] است. او را با رفیقش میآورند؛ با تازیانهای از [[آتش]] بر آنها میزنند به طوری که اگر یک تازیانه از آن بر دریا فرود آید از [[شرق]] تا [[غرب]] آن به [[جوش]] آید و اگر بر کوههای دنیا فرود آید ذوب میشوند به گونهای که تبدیل به خاکستر میگردند<ref>کامل الزیارات، أبوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ص۳۳۸.</ref>.
| | اما رسول الله او را حسن نامید زمانی که حسین فرزند دوم فاطمه{{س}} نیز به دنیا آمد، رسول خدا{{صل}} مجدداً پرسید او را چه نام نهادهای؛ علی{{ع}} فرمود: حرب؛ اما پیامبر نام او را حسین{{ع}} گذاشت و این جریان در مورد محسن هم تکرار شد و رسول الله او را محسن{{ع}} نامید سپس پیامبر فرمود که هر یک از [[فرزندان فاطمه]]{{س}} را به نام فرزندان [[هارون]] شبر و [[شبیر]] و مشبر نامیده است<ref>مسند، احمد بن حنبل، ج۱، ص۹۸؛ السنن الکبری، بیهقی، ج۶، ص۱۶۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر جزری، ج۲، ص۱۸؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۲، ص۳۸۴.</ref>. |
|
| |
|
| حضرت صادق{{ع}} میفرماید: هنگامی که [[رسول خدا]] را به [[معراج]] بردند، به آن [[حضرت]] گفته شد، همانا [[خداوند متعال]] تو را آزمود... و اما دخترت مورد [[ستم]] قرار میگیرد و از حقش [[محروم]] و ممنوع میشود و آنچه را تو [[حق]] او قرار دادی از او به [[زور]] گرفته میشود. او را که حامله است، کتک میزنند و بدون اجازه وارد [[خانه]] او میشوند و مورد [[تهمت]] و [[تحقیر]] قرار میگیرد؛ بدون [[یار]] و [[یاور]] میماند و بر اثر ضربهای که بر او وارد میشود [[کودکی]] را که در شکم دارد سقط میکند و پس از آن از [[دنیا]] میرود. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> پروردگارا پذیرفتم و [[تسلیم]] شدم؛ [[توفیق]] و [[صبر]] و [[بردباری]] از آن توست<ref>کامل الزیارات، أبوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ص۳۳۳.</ref>.
| | [[تذکره]] نویسان [[شیعه]] و گروهی از علمای [[سنت]] و [[جماعت]] فرزند پسر دیگری را برای دختر [[پیغمبر]] به نام [[حضرت]] [[محسن]]{{ع}} نوشتهاند. |
| | [[مصعب زبیری]] نویسنده کتاب [[نسب]] [[قریش]] که در ۲۳۶ [[هجری]] مرده از محسن{{ع}} نامی نبرده است، اما [[بلاذری]] متوفای سال ۲۷۹ مینویسد: [[فاطمه]]{{س}} برای علی، حسن و حسین و محسن{{عم}} را زاد به [[دنیا]] آورد. محسن{{ع}} در خردی در گذشت<ref>انساب الأشراف، أحمد بن یحیی بلاذری، ص۴۰۲.</ref>. |
|
| |
|
| [[شیخ صدوق]] در ذیل فرمایش [[حضرت رسول]]{{صل}} که به [[امیرالمؤمنین]] فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ إِنَّ لَكَ كَنْزاً فِي الْجَنَّةِ وَ أَنْتَ ذُو قَرْنَيْهَا}}؛ «[[یا علی]]، برای تو در [[بهشت]] گنجینهای است که تو [[ذوالقرنین]] آن گنج میباشی»، مینویسد:
| | و نیز مینویسند چون محسن{{ع}} متولد شد، پیغمبر از فاطمه{{س}} پرسید او را چه نامیدهاید گفت [[حرب]] منظور از حرب چه کسی است؟ فرمود نام او محسن{{ع}} است<ref>انساب الأشراف، أحمد بن یحیی بلاذری، ص۴۰۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۵ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی ج۵]]، ج۵ ص ۱۷۰۰-۱۷۱۲.</ref> |
| از برخی از استادان [[حدیث]] شنیدم که میگفتند: این گنج همان فرزندش «[[محسن]]» است که همسرش [[فاطمه]]{{س}} به هنگامی که بین دو لنگه در (یا در و دیوار) گیر کرده بود بر اثر فشار وارده او را سقط کرد و بر این مطلب [[استدلال]] کرده به آنچه که درباره سقط [[روایت]] شده که وی با [[عصبانیت]] بر در بهشت میایستد؛ به او گفته میشود وارد شو میگوید: تا [[پدر]] و مادرم وارد نشوند داخل نخواهم شد. اما اینکه حضرت فرمود: تو ذوالقرنین آن گنج میباشی، دو قَرَن (دو شاخ) بهشت حسن و حسین{{عم}} میباشند. چون روایت شده که [[رسول خدا]] فرمود: همانا خداوند متعال بهشت را به آن دو [[زینت]] میدهد همانگونه که [[زن]]، خود را به گوشوارههایش زینت میدهد و در روایت دیگری آمده که [[خداوند]] عرشش را به آن دو [[زینت]] خواهد داد<ref>معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۲۰۶.</ref>.
| |
| | |
| [[مفضل بن عمر]] هم در ضمن خبری طولانی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] میکند که آن [[حضرت]] فرمود: [[محسن]]{{ع}} میآید در حالی که [[خدیجه بنت خویلد]] و [[فاطمه بنت اسد]] [[مادر]] [[امیرالمؤمنین]] او را میآورند و آنها از [[مصیبت]] فریاد میزنند و مادرش [[فاطمه]]{{س}} میگوید: {{متن قرآن|هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}}<ref>«این همان روزی است که به شما وعده میدادند» سوره انبیاء، آیه ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو مییابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصلهای دور میبود و خداوند شما را از خویش پروا میدهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.</ref>. | |
| [[مفضل]] میگوید: پس امام صادق{{ع}} گریست تا حدی که [[محاسن]] آن حضرت از اشکتر شد. پس فرمود: روشن مباد چشمی که هنگام ذکر این قضیه نگرید<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۵۳، ص۲۳.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۵ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی ج۵]]، ج۵ ص ۱۶۹۸.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[سقط جنین حضرت فاطمه]]== | | ==[[سقط جنین حضرت فاطمه]]== |