جز
جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم'
جز (جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
البته [[اهل سنت]] در مورد سقط جنین چیزی نمیگویند ولی اعتراف کردهاند که [[حضرت فاطمه]]{{س}} [[فرزندی]] به نام [[محسن]]{{ع}} داشت که در [[کودکی]] از [[دنیا]] رفت<ref>تاریخ یعقوبی، أحمد بن أبی الیعقوب، ج۲، ص۲۱۳؛ ینابیع المودة، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ج۱، ص۱۷۴؛ ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، محب الدین أحمد بن عبدالله طبری، ص۵۵.</ref>. [[شهرستانی]] هم مینویسد: [[روز]] [[بیعت]]، [[عمر]] چنان ضربهای به شکم [[فاطمه]]{{س}} زد که جنین از شکم افتاد. او فریاد میکشید که [[خانه]] را با هر که در آن است بسوزانید؛ با آنکه در آن خانه جز علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} کس دیگری نبود<ref>الملل و النحل، أبوالفتح محمد بن عبدالکریم بن أبی بکر شهرستانی، ج۱، ص۵۷. </ref>. | البته [[اهل سنت]] در مورد سقط جنین چیزی نمیگویند ولی اعتراف کردهاند که [[حضرت فاطمه]]{{س}} [[فرزندی]] به نام [[محسن]]{{ع}} داشت که در [[کودکی]] از [[دنیا]] رفت<ref>تاریخ یعقوبی، أحمد بن أبی الیعقوب، ج۲، ص۲۱۳؛ ینابیع المودة، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ج۱، ص۱۷۴؛ ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، محب الدین أحمد بن عبدالله طبری، ص۵۵.</ref>. [[شهرستانی]] هم مینویسد: [[روز]] [[بیعت]]، [[عمر]] چنان ضربهای به شکم [[فاطمه]]{{س}} زد که جنین از شکم افتاد. او فریاد میکشید که [[خانه]] را با هر که در آن است بسوزانید؛ با آنکه در آن خانه جز علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} کس دیگری نبود<ref>الملل و النحل، أبوالفتح محمد بن عبدالکریم بن أبی بکر شهرستانی، ج۱، ص۵۷. </ref>. | ||
همچنین [[ابن ابیدرام]] در کتاب [[میزان]] الاعتدال مینویسد: عمر لگدی بر فاطمه{{س}} زد و او فرزندی به نام محسن را که در | همچنین [[ابن ابیدرام]] در کتاب [[میزان]] الاعتدال مینویسد: عمر لگدی بر فاطمه{{س}} زد و او فرزندی به نام محسن را که در رحم داشت، سقط کرد<ref>آتش به خانه وحی، ناصر مکارم شیرازی، ص۴.</ref>. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[جبرئیل]] خطاب به [[پیامبر]] گفت: و اما دخترت... در اثر ضربه، آنچه را در شکم دارد سقط میکند و میاندازد و در نتیجه آن ضربه میمیرد»<ref>{{متن حدیث|قَالَ جَبْرَئِيلُ خِطَاباً لِلنَّبِيِّ... وَ أَمَّا ابْنَتُكَ... وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ}} کامل الزیارات، أبوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ص۳۳۴.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[جبرئیل]] خطاب به [[پیامبر]] گفت: و اما دخترت... در اثر ضربه، آنچه را در شکم دارد سقط میکند و میاندازد و در نتیجه آن ضربه میمیرد»<ref>{{متن حدیث|قَالَ جَبْرَئِيلُ خِطَاباً لِلنَّبِيِّ... وَ أَمَّا ابْنَتُكَ... وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ}} کامل الزیارات، أبوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ص۳۳۴.</ref>. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
متأسفانه همین کتاب «المعارف» هم اکنون [[تحریف]] شده و به جای آن عبارت آمده: {{عربی|و أما محسن بن علی فهلک و هو صغیر}}؛ «[[محسن بن علی]] در [[کودکی]] از دنیا رفته است»<ref>المعارف، ابن قتیبة دینوری، ص۹۲.</ref>. | متأسفانه همین کتاب «المعارف» هم اکنون [[تحریف]] شده و به جای آن عبارت آمده: {{عربی|و أما محسن بن علی فهلک و هو صغیر}}؛ «[[محسن بن علی]] در [[کودکی]] از دنیا رفته است»<ref>المعارف، ابن قتیبة دینوری، ص۹۲.</ref>. | ||
در [[کتاب سلیم بن قیس]]، [[اثبات الوصیه]]، امالی [[صدوق]]، [[الاحتجاج]] [[طبرسی]] و [[صراط المستقیم]] و دهها کتاب دیگر به نقل چگونگی این سقط پرداختهاند. [[مجلسی]] میگوید: [[امیرالمؤمنین]] بیرون آمد و [[جامه]] [[نرمی]] را بر فاطمه{{س}} افکند و طفل شش ماههای را که آن [[حضرت]] در | در [[کتاب سلیم بن قیس]]، [[اثبات الوصیه]]، امالی [[صدوق]]، [[الاحتجاج]] [[طبرسی]] و [[صراط المستقیم]] و دهها کتاب دیگر به نقل چگونگی این سقط پرداختهاند. [[مجلسی]] میگوید: [[امیرالمؤمنین]] بیرون آمد و [[جامه]] [[نرمی]] را بر فاطمه{{س}} افکند و طفل شش ماههای را که آن [[حضرت]] در رحم داشت، سقط شد<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۸، ص۲۳۱.</ref>. برای نمونه ابن شهر آشوب به نقل ماجرا پرداخته و از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که به [[مفضل]] فرمود: کشته شدن [[محسن]] به وسیله لگد عظیمتر و تلختر است<ref>الإحتجاج، أبومنصور أحمد بن علی بن أبی طالب طبرسی، ج۱، ص۱۰۸.</ref>. | ||
[[ابراهیم بن سیار نظم معتزلی]] مینویسد: {{عربی|إن عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتی ألقت الجنین من بطنها و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها}}<ref>الملل و النحل، أبوالفتح محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر شهرستانی، ج۱، ص۵۷؛ ترجمة الفرق بین الفرق در تاریخ مذاهب اسلام، ابومنصور عبد القاهر بغدادی، ص۱۴۷.</ref>؛ [[عمر]] در [[روز]] اخذ [[بیعت]] برای [[ابوبکر]]، بر شکم [[فاطمه]]{{س}} زد و او [[فرزندی]] را که در | [[ابراهیم بن سیار نظم معتزلی]] مینویسد: {{عربی|إن عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتی ألقت الجنین من بطنها و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها}}<ref>الملل و النحل، أبوالفتح محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر شهرستانی، ج۱، ص۵۷؛ ترجمة الفرق بین الفرق در تاریخ مذاهب اسلام، ابومنصور عبد القاهر بغدادی، ص۱۴۷.</ref>؛ [[عمر]] در [[روز]] اخذ [[بیعت]] برای [[ابوبکر]]، بر شکم [[فاطمه]]{{س}} زد و او [[فرزندی]] را که در رحم داشت سقط کرد و فریاد میزد خانهاش را با کسانی که در آن هستند به [[آتش]] بکشید». | ||
[[علامه]] [[بیاضی]] هم ضمن نقل این ماجرا مینویسد: بین [[شیعه]] مشهور است که فاطمه{{س}} را بین درب و دیوار فشار دادند تا محسن خود را سقط کرد. در حالی که همه کس میدانستند که [[پیامبر]] دربارهاش فرموده بود: {{متن حدیث|فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي}}<ref>الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، زین الدین ابی محمد علی بن یونس عاملی بناطی بیاضی، ج۳، ص۱۲.</ref>. | [[علامه]] [[بیاضی]] هم ضمن نقل این ماجرا مینویسد: بین [[شیعه]] مشهور است که فاطمه{{س}} را بین درب و دیوار فشار دادند تا محسن خود را سقط کرد. در حالی که همه کس میدانستند که [[پیامبر]] دربارهاش فرموده بود: {{متن حدیث|فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي}}<ref>الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، زین الدین ابی محمد علی بن یونس عاملی بناطی بیاضی، ج۳، ص۱۲.</ref>. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==سزای قاتل محسن{{ع}}== | ==سزای قاتل محسن{{ع}}== | ||
[[عبدالله بن بکر ارجائی]] میگوید: در راه [[مکه]] از [[مدینه]] با [[حضرت صادق]]{{ع}} همراه بودم. در یکی از منازل به نام «عسفان» پیاده شدیم. پس از سمت چپ راه، به [[کوه]] سیاه رنگ وحشتناکی رسیدیم؛ به [[حضرت]] عرض کردم: ای فرزند [[رسول خدا]] چقدر این کوه وحشتناک است؛ من در راه چنین کوهی ندیدهام. حضرت فرمود: ای پسر بکر، میدانی این چه کوهی است؟ گفتم: نه. فرمود: این کوهی است به نام «کَمَد» که بر روی یکی از بیابانهای [[جهنم]] بنا شده است و کُشندگان پدرم حسین{{ع}} در آن به سر میبرند که [[خداوند]] آنان را در اینجا گذارده است؛ از زیر آنان آبهای جهنم از چرکها و لجنها و آبهای داغ و آنچه که از چاههای ته جهنم بیرون میآید، سرازیر است. در هر باری که به [[مسافرت]] آمدم از کنار این کوه نگذشتم مگر اینکه فریاد [[استغاثه]] آن دو نفر را شنیدم؛ به کُشندگان پدرم مینگریستم و به آن دو نفر میگفتم: اینان کاری انجام دادند که شما پایهگذاری کردید. هنگامی که به [[حکومت]] رسیدید به ما | [[عبدالله بن بکر ارجائی]] میگوید: در راه [[مکه]] از [[مدینه]] با [[حضرت صادق]]{{ع}} همراه بودم. در یکی از منازل به نام «عسفان» پیاده شدیم. پس از سمت چپ راه، به [[کوه]] سیاه رنگ وحشتناکی رسیدیم؛ به [[حضرت]] عرض کردم: ای فرزند [[رسول خدا]] چقدر این کوه وحشتناک است؛ من در راه چنین کوهی ندیدهام. حضرت فرمود: ای پسر بکر، میدانی این چه کوهی است؟ گفتم: نه. فرمود: این کوهی است به نام «کَمَد» که بر روی یکی از بیابانهای [[جهنم]] بنا شده است و کُشندگان پدرم حسین{{ع}} در آن به سر میبرند که [[خداوند]] آنان را در اینجا گذارده است؛ از زیر آنان آبهای جهنم از چرکها و لجنها و آبهای داغ و آنچه که از چاههای ته جهنم بیرون میآید، سرازیر است. در هر باری که به [[مسافرت]] آمدم از کنار این کوه نگذشتم مگر اینکه فریاد [[استغاثه]] آن دو نفر را شنیدم؛ به کُشندگان پدرم مینگریستم و به آن دو نفر میگفتم: اینان کاری انجام دادند که شما پایهگذاری کردید. هنگامی که به [[حکومت]] رسیدید به ما رحم نکردید؛ ما را کشتید و [[محروم]] ساختید؛ به [[حق]] ما [[تجاوز]] کردید و در مقابل ما خودسرانه عمل کردید. هر کس را که به شما رحم کند خداوند نیامرزد، نتیجه کارهایی را که پیش از این انجام دادهاید، بچشید. خداوند نسبت به [[بندگان]] [[ستمگر]] نیست. دومی [[زاری]] و نالهاش بیش از اولی است. گهگاهی بر کنار آنها برای تسلای دلم میایستادم و گاهی بر بالای کوه «کمد» که آنان در زیر آن محبوسند قدم میزدم. عرض کردم: به هنگامی که کوه را میپیمودید چه صدایی میشنیدید؟ فرمود: فریاد آنان را میشنیدم که میگفتند: بر ما بالا آی تا با تو بگوییم که ما [[توبه]] کردهایم. از سمت راست کوه صدایی میشنیدم که میگفت به آنان پاسخ بده که خاموش باشید و صحبت نکنید. عرض کردم: چه کسی با آنان همدم است؟ فرمود: هر [[فرعونی]] که بر [[خداوند]] [[جسارت]] و [[سرکشی]] کرده و [[پروردگار]] کارهای او را بازگو نموده و هر کس که به [[بندگان]] [[کفر]] را بیاموزد {{عربی|... و قاتل امیرالمؤمنین، قاتل فاطمه{{س}} و [[محسن]]{{ع}}}} و کشنده حسن و حسین{{ع}}<ref>بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۲۵، ص۳۷۲.</ref>. | ||
[[مفضل]] میگوید به [[حضرت صادق]]{{ع}} عرض کردم: درباره [[آیات شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:* که به کدام گناه او را کشتهاند؟» سوره تکویر، آیه ۸-۹.</ref> چه میفرمایید؟ | [[مفضل]] میگوید به [[حضرت صادق]]{{ع}} عرض کردم: درباره [[آیات شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ}}<ref>«و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند:* که به کدام گناه او را کشتهاند؟» سوره تکویر، آیه ۸-۹.</ref> چه میفرمایید؟ |