تربیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
*منظور از «آموزه‌های [[تربیتی]]» [[راهبردها]] و راهکارهای روشن و واضحی است که [[خداوند]] [[پیامبر]] خود را برای اصل انجام [[رسالت]]، حفظ و تداوم آن، مورد خطاب قرار می‌دهد و اصول و اموری را به صورت کلی و یا خاص بیان و با [[راهنمایی]] خود تربیت می‌کند. این [[تعالیم]] [[تربیتی]] با روش‌های مختلفی همچون یاد دادن [[سیر و سلوک]]، [[ تعلیم]] [[عبادت]]، و [[دعوت]] به [[استقامت]] و [[استغاثه]]، روش [[تبلیغ]]، [[ شیوه]] مردم‌داری و حتی گاهی با [[توبیخ]] و یا [[انذار]] و یا یادآوری [[تاریخ]] [[پیامبران]] و مسائل و [[مشکلات]] و یا ناکامی‌های آنان [[تأدیب]] می‌کند و وسیله صیانت [[پیامبر]] از [[انحراف]] را فراهم می‌سازد. چنانکه به صورت کلی می‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن  و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>و بگو خدایا بر [[والدین]] من، که مرا در [[کودکی]] تربیت کردند رحم نما. البته گاهی این تربیت‌ها برجسته می‌شود و با واژه: «رَب» که به [[پیامبر]] اختصاص داده شده، نمایان می‌گردد؛ به همین [[دلیل]] در [[قرآن کریم]] بعد از لفظ [[جلاله ]]«[[الله]]» بیشترین وصفی که در باره [[خداوند متعال]] بکار رفته، واژه «[[رب]]» است که حدود ۹۰۰ مرتبه تکرار شده است. و گاهی با واژه غیر [[رب]] و معنای [[رب]] همان گونه که در مفردات راغب آمده است،<ref>الرب فی الأصل: التربیة، و هو إنشاء الشیء حالا فحالا إلی حد التمام، یقال رَبهُ، و رباه و رَببَهُ/ (مفردات راغب ص ۳۳۶)</ref> در اصل به معنای تربیت و آن ایجاد شئ به صورت تدریجی تا [[حد]] [[رسیدن به کمال]] است. [[خداوند]]، انسان‌هایی را که به چنین درجه‌ای نائل شوند، «ربیون» و «ربانیون» نامیده است. «ربی» و «ربانی» هر دو معنی منسوب به «[[رب]]» هستند، با این تفاوت که واژۀ «ربانی» [[مبالغه]] آمیزتر است. اگر به آیاتی که این دو واژه در آنها به کار رفته، توجه کنیم، [[لطف]] این [[مبالغه]] آشکار می‌شود، زیرا «ربی» به کسی اطلاق شده که در اصطلاح رایج او را [[شاگرد]] یا متربی می‌گویند و «ربانی» به کسی که اصطلاحاً استاد و یا مربی نامیده می‌شود، اطلاق گردیده است و این بدان معنا است که وجه انتساب استاد به «[[رب]]» باید عمیق‌تر و بارزتر از مربی و [[شاگرد]] باشد. {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>و چه بسیار از [[پیامبران]] بودند که ربیون فراوانی به همراه آنها در [[راه خدا]] جنگیدند، یعنی کسانی که تربیت شده [[انبیا]] بودند و در این محضر قرار داشته‌اند.
منظور از «آموزه‌های [[تربیتی]]» [[راهبردها]] و راهکارهای روشن و واضحی است که [[خداوند]] [[پیامبر]] خود را برای اصل انجام [[رسالت]]، حفظ و تداوم آن، مورد خطاب قرار می‌دهد و اصول و اموری را به صورت کلی و یا خاص بیان و با [[راهنمایی]] خود تربیت می‌کند. این [[تعالیم]] [[تربیتی]] با روش‌های مختلفی همچون یاد دادن [[سیر و سلوک]]، [[ تعلیم]] [[عبادت]]، و [[دعوت]] به [[استقامت]] و [[استغاثه]]، روش [[تبلیغ]]، [[ شیوه]] مردم‌داری و حتی گاهی با [[توبیخ]] و یا [[انذار]] و یا یادآوری [[تاریخ]] [[پیامبران]] و مسائل و [[مشکلات]] و یا ناکامی‌های آنان [[تأدیب]] می‌کند و وسیله صیانت [[پیامبر]] از [[انحراف]] را فراهم می‌سازد. چنانکه به صورت کلی می‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن  و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>و بگو خدایا بر [[والدین]] من، که مرا در [[کودکی]] تربیت کردند رحم نما. البته گاهی این تربیت‌ها برجسته می‌شود و با واژه: «رَب» که به [[پیامبر]] اختصاص داده شده، نمایان می‌گردد؛ به همین [[دلیل]] در [[قرآن کریم]] بعد از لفظ [[جلاله ]]«[[الله]]» بیشترین وصفی که در باره [[خداوند متعال]] بکار رفته، واژه «[[رب]]» است که حدود ۹۰۰ مرتبه تکرار شده است. و گاهی با واژه غیر [[رب]] و معنای [[رب]] همان گونه که در مفردات راغب آمده است،<ref>الرب فی الأصل: التربیة، و هو إنشاء الشیء حالا فحالا إلی حد التمام، یقال رَبهُ، و رباه و رَببَهُ/ (مفردات راغب ص ۳۳۶)</ref> در اصل به معنای تربیت و آن ایجاد شئ به صورت تدریجی تا [[حد]] [[رسیدن به کمال]] است. [[خداوند]]، انسان‌هایی را که به چنین درجه‌ای نائل شوند، «ربیون» و «ربانیون» نامیده است. «ربی» و «ربانی» هر دو معنی منسوب به «[[رب]]» هستند، با این تفاوت که واژۀ «ربانی» [[مبالغه]] آمیزتر است. اگر به آیاتی که این دو واژه در آنها به کار رفته، توجه کنیم، [[لطف]] این [[مبالغه]] آشکار می‌شود، زیرا «ربی» به کسی اطلاق شده که در اصطلاح رایج او را [[شاگرد]] یا متربی می‌گویند و «ربانی» به کسی که اصطلاحاً استاد و یا مربی نامیده می‌شود، اطلاق گردیده است و این بدان معنا است که وجه انتساب استاد به «[[رب]]» باید عمیق‌تر و بارزتر از مربی و [[شاگرد]] باشد. {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>و چه بسیار از [[پیامبران]] بودند که ربیون فراوانی به همراه آنها در [[راه خدا]] جنگیدند، یعنی کسانی که تربیت شده [[انبیا]] بودند و در این محضر قرار داشته‌اند.


*{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم  و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>
*{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم  و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش