دفن حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۰۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲
خط ۱۴: خط ۱۴:
==[[قبر حضرت فاطمه]]==
==[[قبر حضرت فاطمه]]==
[[احمد بن محمد بن ابی نصر]] می‌گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدم: [[فاطمه]]{{س}} دختر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را کجا به [[خاک]] سپردند؟ فرمود «مردی از [[امام صادق]]{{ع}} همین مسئله را پرسید و «[[عیسی بن موسی]]» حاضر بود [[عیسی]] گفت: در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. آن مرد پرسید: آقا چه می‌فرمائید؟ حضرت فرمود: عیسی، پاسخت را داد». [[احمد بن محمد بن ابی نصر]] به [[امام]] گفت: [[خدا]] تو را از [[صالحان]] قرار دهد! مرا با [[عیسی بن موسی]] چه کار است؟ از پدرانت به من خبر ده. [[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود «در خانه‌اش به خاک سپرده شد»<ref>{{متن حدیث|وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَيَّ مَكَانٍ دُفِنَتْ؟ فَقَالَ: «سَأَلَ رَجُلٌ جَعْفَراً عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ - وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ - فَقَالَ لَهُ عِيسَى: دُفِنَتْ فِي الْبَقِيعِ. فَقَالَ الرَّجُلُ: مَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «قَدْ قَالَ لَكَ». فَقُلْتُ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، مَا أَنَا وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى، أَخْبِرْنِي عَنْ آبَائِكَ. فَقَالَ: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا}}؛ قرب الاسناد، ص۳۶۷.</ref> و مرحوم کلینی در ادامه روایت آمده است که [[امام]] {{ع}} فرمود: "و زمانی که «[[بنی‌امیه]]»، [[مسجد]] را توسعه دادند، آن [[خانه]] جزئی از مسجد شد"<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۱.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|فرهنگ شهادت معصومین]]، ج۱ ص ۵۰۱.</ref> [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[قبر]] [[فاطمه]]{{س}} را به [[وصیت]] خود ایشان کاملاً مخفی کرد و در [[بقیع]] صورت قبرهای تازه‌ای نیز پدید آورد<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۶.</ref>.
[[احمد بن محمد بن ابی نصر]] می‌گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدم: [[فاطمه]]{{س}} دختر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را کجا به [[خاک]] سپردند؟ فرمود «مردی از [[امام صادق]]{{ع}} همین مسئله را پرسید و «[[عیسی بن موسی]]» حاضر بود [[عیسی]] گفت: در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. آن مرد پرسید: آقا چه می‌فرمائید؟ حضرت فرمود: عیسی، پاسخت را داد». [[احمد بن محمد بن ابی نصر]] به [[امام]] گفت: [[خدا]] تو را از [[صالحان]] قرار دهد! مرا با [[عیسی بن موسی]] چه کار است؟ از پدرانت به من خبر ده. [[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود «در خانه‌اش به خاک سپرده شد»<ref>{{متن حدیث|وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَيَّ مَكَانٍ دُفِنَتْ؟ فَقَالَ: «سَأَلَ رَجُلٌ جَعْفَراً عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ - وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ - فَقَالَ لَهُ عِيسَى: دُفِنَتْ فِي الْبَقِيعِ. فَقَالَ الرَّجُلُ: مَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «قَدْ قَالَ لَكَ». فَقُلْتُ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، مَا أَنَا وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى، أَخْبِرْنِي عَنْ آبَائِكَ. فَقَالَ: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا}}؛ قرب الاسناد، ص۳۶۷.</ref> و مرحوم کلینی در ادامه روایت آمده است که [[امام]] {{ع}} فرمود: "و زمانی که «[[بنی‌امیه]]»، [[مسجد]] را توسعه دادند، آن [[خانه]] جزئی از مسجد شد"<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۱.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|فرهنگ شهادت معصومین]]، ج۱ ص ۵۰۱.</ref> [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[قبر]] [[فاطمه]]{{س}} را به [[وصیت]] خود ایشان کاملاً مخفی کرد و در [[بقیع]] صورت قبرهای تازه‌ای نیز پدید آورد<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۶.</ref>.
==علت [[دفن]] شبانه==
در [[تاریخ]] [[طبری]] آمده است: [[فاطمه]]{{س}} در شب دفن شد و در دفنش به جز عباس، علی{{ع}}، [[مقداد]] و [[زبیر]] کسی نبود. در [[روایات شیعه]] آمده است که [[امیرالمؤمنین]]، حسن و حسین{{عم}}، [[عقیل]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، مقداد، [[عمار]] و [[بریده]] بر فاطمه{{س}} [[نماز]] گزاردند. در [[روایت]] دیگری، عباس و پسرش (فضل) و در روایت دیگری [[حذیفه]] و [[عبدالله بن مسعود]] نیز ذکر شده است. در مورد علت دفن شبانه هم از [[حضرت امیرالمؤمنین]] سؤال شد، ایشان فرمودند: «آن [[حضرت]] از عده‌ای که بر آنان خمشناک بود، [[رضایت]] نداشت که بر جنازه‌اش حاضر شوند و بر او نماز بخوانند. همچنین بر کسانی که آنان را پذیرفته و حکومتشان را قبول دارند [[حرام]] است که بر [[فرزندان فاطمه]]{{س}} نماز بخوانند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّهَا كَانَتْ سَاخِطَةً عَلَى قَوْمٍ كَرِهَتْ حُضُورَهُمْ جَنَازَتَهَا وَ حَرَامٌ عَلَى مَنْ يَتَوَلَّاهُمْ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ وُلْدِهَا}}؛ أمالی الصدوق، شیخ صدوق، ص۷۵۵؛ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۳۱، ص۶۲۰؛ عوالم العلوم، شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۲۸۴؛ مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری طبرسی، ج۲، ص۲۸۹؛ فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی، ج۲، ص۵۴۸.</ref>.
[[ابن بطائنی]] از پدرش نقل کرده است که: از [[حضرت صادق]]{{ع}} سؤال کردم: علت چه بود که فاطمه{{س}} در شب دفن شد و او را در [[روز]] دفن نکردند؟ فرمود: زیرا او [[وصیت]] کرده بود که آن دو نفر [[اعرابی]] بر او نماز نگزارند<ref>علل الشرایع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۵.</ref>. 
[[زهری]] از [[عروه]] نقل کرده است که: [[امام علی]]{{ع}} بر فاطمه{{س}} نماز گزارد و او را در شب دفن نمود<ref>الطبقات الکبری، أبو عبدالله محمد بن سعد کاتب واقدی، ج۸، ص۲۹.</ref>.
در روایتی از [[حضرت فاطمه]]{{س}} رسیده که: {{متن حدیث|یَا عَلِيُّ! حَنِّطْنِي وَ غَسِّلْنِي وَ كَفِّنِّي بِاللَّيْلِ وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ ادْفِنِّي بِاللَّيْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً...}}<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۲؛ بیت الأحزان، شیخ عباس قمی، ص۱۵۲.</ref>؛ «[[یا علی]]! جنازه‌ام را در شب [[حنوط]] و [[غسل]] و [[کفن]] کن. بر من [[درود]] بفرست و مرا در شب [[دفن]] کن و کسی را با خبر نکن.... پدرم خبر داده است از اینکه باید [[قبر]] من مخفی و پنهان باشد».
در روایتی آمده است که: «بعد از آنکه [[حضرت زهرا]]{{س}} [[شهید]] شدند طبق [[وصیت]] آن [[حضرت]]، [[امیرالمؤمنین]] شبانه مشغول [[غسل]] و [[کفن]] و دفن او شد. بعد از تکمیل غسل و کفن، جنازه را از [[خانه]] بیرون آورد و چند شاخه از درخت خرما را [[آتش]] زده و جلوی جنازه حرکت داد تا اینکه بر او [[نماز]] خوانده و شبانه دفن کرد.»..<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهَا وَ هُمْ فِي ذَلِكَ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ أَخَذَ عَلِيٌّ{{ع}} فِي جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ كَمَا أَوْصَتْهُ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِيٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِي جَرِيدِ النَّخْلِ وَ مَشَى مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّى صَلَّى عَلَيْهَا وَ دَفَنَهَا لَيْلًا...}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰۴؛ فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی، ج۲، ص۵۸۴.</ref>.
و بر این اساس بود که: {{متن حدیث|فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ{{ع}} لَيْلًا وَ لَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَ صَلَّى عَلَيْهَا عَلِيٌّ{{ع}}}}<ref>اصول کافی، محمد بن اسحاق الکلینی الرازی، ج۷، ص۴۰۵؛ مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب مازندرانی، ج۳، ص۱۳۷، العمدة، ابن بطریق یحیی بن حسن حلی، حص۳۹۰.</ref>؛ «هنگامی که ([[فاطمه]]{{س}}) از [[دنیا]] رفت، علی{{ع}} وی را شبانه دفن نمود و به [[ابوبکر]] خبر نداد و خودش بر جنازه او نماز گزارد». و فرمود: «از من بر تو درود باد ای [[رسول خدا]]. درود بر تو باد ای رسول خدا از دختر تو، [[زیارت]] کننده تو و بیتوته‌کننده در زیر [[خاک]] در بقعه تو. کسی که [[خدا]] [[شتاب]] برای [[ملحق شدن]] به تو را برایش برگزید. ای رسول خدا به سبب جدایی دختر برگزیده‌ات صبرم اندک شده است. به جهت [[فراق]] [[سرور زنان]] توانم از بین رفته است مگر اینکه برای من در [[تأسی]] کردن به [[سنت]] تو در فراقت جای [[دل‌داری]] باقی است. هر آینه من تو را در قبرت گذاردم و [[روح]] تو در میان گلو و سینه من از جسدت بیرون آمد. چه سخت و دردناک بود برای علی [[مرتضی]]{{ع}} که [[همسر]] پهلو شکسته‌اش را آن هم در [[ظلمات]] شب به [[خاک]] بسپارد»<ref>{{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي‌؛ و السَّلَامُ عَلَيْكَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ زَائِرَتِكَ و الْبَائِتَةِ فِي الثَّرى بِبُقْعَتِكَ و الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللِّحَاقِ بِكَ، قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي، و عَفَا عَنْ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِسُنَّتِكَ فِي فُرْقَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ و سَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ، وَ فَاضَتْ نَفْسُكَ بَيْنَ نَحْرِي و صَدْرِي}}؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۳.</ref>. 
در روایتی آمده است که [[امیرالمؤمنین]] از [[ستم]] بر [[فاطمه]]{{س}} بر خود می‌پیچید و می‌فرمود: {{متن حدیث|أو تضرب الزهراء نهرا، و يؤخذ منّا حقّنا قهرا و جبرا، فلا نصير و لا مجير و لا مسعد و لا منجد؟ فليت ابن أبي طالب مات قبل يومه، فلا يرى الكفرة الفجرة قد ازدحموا على ظلم الطاهرة البرّة، فتبّا تبّا، و سحقا سحقا}}<ref>نوائب الدهور، علامه میرجهانی، ج۳، ص۱۵۸؛ عوالم العلوم، عبدالله بن نور الله بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۵۷۵. </ref>؛
آیا فاطمه{{س}} در [[روز]] کتک بخورد و [[حق]] ما به [[زور]] گرفته شود. پس نه [[یاوری]] باشد و نه [[پناه]] دهنده‌ای... ای کاش [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} پیش از این روز از [[دنیا]] رفته بود و [[کافران]] [[تبهکار]] [[فاجر]] را نمی‌دید که با [[ظلم و ستم]] بر بانوی [[پاک]] و [[نیکوکار]] [[اجتماع]] نموده بودند. پس دستتان [[بریده]] باد، دستتان بریده باد و دور باشید از [[رحمت خدا]]، دور باشید از رحمت خدا. از [[امام صادق]]{{ع}} هم پرسیدند: به چه سبب [[حضرت امیرالمؤمنین]] فاطمه{{س}} را در شب [[دفن]] کرد؟
فرمود: برای آنکه [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[وصیت]] کرده بود آن دو [[مرد]] [[اعرابی]] که هرگز [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] نیاورده بودند، بر او [[نماز]] نخوانند»<ref>جلاء العیون: زندگانی و مصائب چهارده معصوم، محمد باقر مجلسی، ص۲۷۶.</ref>.
و این سخن علی{{ع}} نیز قابل [[تأمل]] است: {{متن حدیث|فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ يَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ إِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ فِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَانُ}}<ref>کافی، محمد بن یعقوب کلینی رازی، ج۱، ص۴۵۹.</ref>؛  
پس [[خدا]] می‌بیند که دخترت پنهانی [[دفن]] می‌شود و [[حق]] او [[غصب]] می‌شود و از [[ارث]] خود منع می‌گردد و حال آنکه دیر زمانی نگذشته و هنوز ذکر تو کهنه نشده و [[شکایت]] به سوی خدا است و در تو است [[بهترین]] [[سوگواری]] و [[شکیبایی]] ای [[رسول خدا]]. [[درود]] متصل خدا و رضوانش برتو و او باد».
[[عمر بن ابی المقدام]] و [[زیاد بن عبدالله]] می‌گویند: مردی [[خدمت]] [[حضرت صادق]]{{ع}} آمد و گفت: خدا تو را [[رحمت]] کند! آیا [[آتش]] مجمره و یا قندیل و غیر این امور که روشنی دهد همراه جنازه جایز است؟ رنگ [[حضرت]] از این [[پرسش]] دگرگون شد و پس از بیان مطالبی فرمود: هنگامی که [[فاطمه]]{{س}} از [[دنیا]] رفت، علی{{ع}} در [[دل]] شب او را همان‌گونه که [[وصیت]] کرده بود [[تجهیز]] کرد. هنگامی که از [[غسل]] و [[کفن]] او فارغ شد، جنازه او را بیرون آورد در حالی که آتشی در شاخه خرما افروخته و با جنازه می‌بردند تا اینکه بر او [[نماز]] خواند و شبانه دفن نمود<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۲۰۱.</ref>.
از علی{{ع}} هم نقل شده که او بر فاطمه{{س}} نماز خواند و بر او پنج [[تکبیر]] گفت و شبانه او را دفن کرد<ref>قصه مدینه، علی نظری منفرد، ص۲۸۰.</ref>.
[[علی بن محمد هرمزانی]] از [[حسین بن علی]]{{ع}} نقل کرده است که فرمود: هنگامی که فاطمه{{س}} از دنیا رفت، [[امیرالمؤمنین]] او را مخفیانه دفن کرد و موضع [[قبر]] آن حضرت را محو کرد<ref>اصول کافی، محمد بن اسحاق الکلینی الرازی، ج۱، ص۴۵۸.</ref>.
همچنین [[روایت]] شده است که [[امام علی]]{{ع}} [[قبر]] [[فاطمه]]{{س}} را مخفی کرد و چهل قبر را در [[بقیع]] آب‌پاشی کرد ولی بر قبر فاطمه{{س}} آب نریخت تا معلوم نشود<ref>شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید معتزلی، ج۱۶، ص۲۸۱.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۵ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی ج۵]]، ج۵ ص ۱۷۹۸.</ref>


{{مظلومیت حضرت فاطمه}}
{{مظلومیت حضرت فاطمه}}
۷۳٬۳۵۴

ویرایش