تأویل قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (- {{ولایت}} <div style= +{{ولایت}} <div style=)) |
(←منابع) |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
*نتیجه آنکه تحلیل علامه از تأویل قرآن، تحلیلی کاملا متین است، در صورتی که به کلام خدا به عنوان فعل خداوند نگریسته شود؛ اما سخن در این است که آیا آنچه در آیه ۷ سوره آل عمران به عنوان تأویل قرآن یا تأویل آیات متشابه آمده، این معنا از تأویل را قصد کرده است یا نه. با توجه به سیاق آیه و نیز روایات فراوانی که در مورد آن وارد شده، به نظر میرسد که تأویل در این آیه مربوط به حوزه معناشناختی قرآن کریم است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۸۹ - ۱۱۱.</ref>. | *نتیجه آنکه تحلیل علامه از تأویل قرآن، تحلیلی کاملا متین است، در صورتی که به کلام خدا به عنوان فعل خداوند نگریسته شود؛ اما سخن در این است که آیا آنچه در آیه ۷ سوره آل عمران به عنوان تأویل قرآن یا تأویل آیات متشابه آمده، این معنا از تأویل را قصد کرده است یا نه. با توجه به سیاق آیه و نیز روایات فراوانی که در مورد آن وارد شده، به نظر میرسد که تأویل در این آیه مربوط به حوزه معناشناختی قرآن کریم است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۸۹ - ۱۱۱.</ref>. | ||
*آنچه در بخش دیدگاههای مختلف در مورد تأویل قرآن آمد از باب کاربردها و اصطلاحات مختلف است. همه موارد یاد شده از نظر زبانشناختی قابلیت آن را دارند که معنای لغوی تأویل بر آنها منطبق شود. مهم آن است که آیا اصطلاح "تأویل قرآن" در خود قرآن با کدام اصطلاح سازگاری بیشتری دارد. همان طور که در بخش کاربردها گذشت اصطلاح تأویل قرآن به دو معنا در قرآنکریم به کار رفته است: یکی مربوط به حوزه معناشناسی آیات قرآن است که در آنجا معانی و مصادیقِ مقصود از آیات را دربرمیگیرد، و دیگری مربوط به تحقق مفاد گزارههای قرآنی، اعم از وعدهها، وعیدها و اخبار در ظرف زمانی مورد نظر خودشان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۸۹ - ۱۱۱.</ref>. | *آنچه در بخش دیدگاههای مختلف در مورد تأویل قرآن آمد از باب کاربردها و اصطلاحات مختلف است. همه موارد یاد شده از نظر زبانشناختی قابلیت آن را دارند که معنای لغوی تأویل بر آنها منطبق شود. مهم آن است که آیا اصطلاح "تأویل قرآن" در خود قرآن با کدام اصطلاح سازگاری بیشتری دارد. همان طور که در بخش کاربردها گذشت اصطلاح تأویل قرآن به دو معنا در قرآنکریم به کار رفته است: یکی مربوط به حوزه معناشناسی آیات قرآن است که در آنجا معانی و مصادیقِ مقصود از آیات را دربرمیگیرد، و دیگری مربوط به تحقق مفاد گزارههای قرآنی، اعم از وعدهها، وعیدها و اخبار در ظرف زمانی مورد نظر خودشان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۸۹ - ۱۱۱.</ref>. | ||
==[[تأویل]] از دیدگاه [[علامه طباطبایی]]== | |||
* [[علامه طباطبایی]] در مورد [[تأویل قرآن]] میفرماید: [[تأویل قرآن]] عبارت از "حقایق خارجی" است که [[آیات قرآن]] در [[معارف]]، [[شرایع]] و سایر بیاناتش بدان مستند است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۵۳.</ref>... حقیقتی واقعی که مستند تمام بیانات [[قرآنی]]، اعم از [[حکم]]، [[موعظه]] یا [[حکمت]] و نیز [[محکم و متشابه]] است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۵۴.</ref>. | |||
*وی در جای دیگر میگوید: از [[آیات]] [[شریف]] [[قرآن]] به دست میآید که ماورای این [[قرآن]]، که ما آن را میخوانیم و معانیاش را میفهمیم، امری دیگر نیز هست که نسبت آن با [[قرآن]]، نسبت [[روح]] به [[جسد]] و مُمَثَّل با مثل است، که [[خداوند]] آن را "کتابِ [[حکیم]]" نامیده است که تمام مضامین و [[معارف قرآن]] به آن مستند است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۵۴.</ref> | |||
*از نظر [[علامه طباطبایی]]، [[تأویل قرآن]] به [[تفسیر قرآن]] و حتی به [[تفسیر باطنی]] [[قرآن]] اطلاق نمیشود، بلکه اساساً [[تأویل]] از سنخ معانی یا مصادیق لفظ نیست. ایشان مینویسد: رابطه فعل و شیء با تأویلش، مانند رابطه ضرب "زدن" با [[تأدیب]]، و رگ زدن با معالجه است، نه نظیر رابطه الفاظ و مفاهیم با مصادیق<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۲۶.</ref>. | |||
* [[تأویل قرآن]]، نه از سنخ الفاظ است و نه از سنخ معانی و مدلولات الفاظ، بلکه از امور خارجی و [[عینی]] است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۲۷.</ref> | |||
*اگر [[خداوند]]، آن [[حقیقت]] را به صورت مجموعهای از الفاظ نازل کرده است، از این روست که آن را تا حدودی به اذهان ما نزدیک سازد، چنانکه خود میفرماید: {{متن قرآن|حم وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}}<ref> حا، میم.سوگند به این کتاب روشن.به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید.و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۱- ۴.</ref><ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۴۹.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص ۱۸۸.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |