پرش به محتوا

تفسیر هدایتی و تربیتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶٬۴۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[هدایت]] [[انسان]] به سوی استوراترین روش [[اخلاق]] و [[زندگی]] و [[بهترین]] [[آیین]] [[عبودیّت]] و [[تعلیم و تربیت]] [[انسان]] در جهت [[رشد]] و کمال و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]]، [[هدف]] اساسی [[نزول]] [[قرآن کریم]] است، چنان که در [[آیات قرآنی]] (برای نمونه نک: [[اسراء]] / ۱۷، ۹؛ [[جنّ]] / ۷۲، ۲؛ احقاف / ۴۶، ۳۰) و رهنمودهای [[معصومان]]{{ع}} و گفتارهای [[صحابه]] و [[تابعین]]، فراوان بر آن تأکید شده است؛<ref>نک: الکاشف، ج ۱، ص۱۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۵ - ۲۷، ۴۰.</ref> همچنین، شناساندن اسمای حُسنای [[الهی]] و توضیح و توجیه نقش [[اسماء]] و اوصاف [[خداوند]] متعالی در [[نظام آفرینش]] و رشد و [[بالندگی]] انسان و تبیین عوامل تعالی و [[سعادت انسان]] و موجبات [[انحطاط]] و [[شقاوت]] وی از مهم‌ترین جهتگیری‌های [[هدایتی]] و [[تربیتی]] [[قرآن کریم]]‌اند. این هدایت و [[تربیت]] از طریق [[تلاوت قرآن]] و [[تزکیه نفس]] در پرتو اُنس با قرآن و در نتیجه تربیت فرد و [[جامعه انسانی]] بر محور آموزه‌های قرآن تحقّق می‌‌یابد. <ref>نک: من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۱ -۱۸؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۲۸ -۳۱، ۴۸ -۵۵.</ref> به این ترتیب، از آنجا که [[سیره نبوی]] منبع قابل ملاحظه ای برای مطالعه و تحقیق در اصول و مبانی [[مکتب]] هدایتی و تربیتی قرآن و چگونگی اجرای آنها در عرصه‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]] است، [[تفاسیر]] [[مأثور]] (: [[روایی]] یا اثری) را می‌‌توان نخستین تفاسیری دانست که در حوزه [[تفسیر]] هدایتی و تربیتی به [[نگارش]] درآمده‌اند. [[تفاسیر عرفانی]] و اشاری نیز، از آنجا که بیش از هر چیز بر [[تزکیه]] و [[تهذیب نفس]] و [[تحکیم]] مبانی [[اخلاقی]] بر پایه [[کشف و شهود]] و [[سیر و سلوک]] تکیه دارند،<ref>برای نمونه، نک: کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۳۷۴ -۳۷۷؛ تفسیر التستری، ص۱۵ -۲۱، ص۲۱۱ -۲۱۲.</ref> به نحوی در این حوزه قرار می‌‌گیرند. (<= [[تفسیر اشاری]]، [[تفسیر عرفانی]]) برخی از کتب [[آیات الاحکام]] و [[فقه]] القرآن نیز عمدتاً به آموزه‌های [[هدایتی]] و [[تربیتی]] [[قرآن کریم]] در [[ارتباط]] با [[احکام]] فرعی [[شرعی]] ([[عبادات]] و [[معاملات]]) پرداخته‌اند. <ref>برای نمونه، نک: روائع البیان. </ref> توجه به بُعد هدایتی و تربیتی قرآن کریم در آغاز سده چهاردهم [[هجری]] شکلی متفاوت به خود گرفت. با شکل‌گیری و [[پویایی]] [[نهضت]] [[بیداری]] [[مسلمانان]] و با مقایسه وضع نامطلوب [[جوامع اسلامی]] با گذشته درخشان و افتخارآمیز مسلمانان از یک سو و مطالعه تطبیقی [[تاریخ]] [[فرهنگ]] و [[تمدن اسلامی]] و دیگر [[تمدن‌های بشری]] از سوی دیگر، [[مصلحان]] [[جهان اسلام]] [[راز]] [[سستی]] و [[انحطاط]] مسلمانان را دور شدن [[گفتارها]] و نوشتارهای [[تفسیری]] از اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] ارزیابی کردند، از این رو با نگرشی آسیب شناسانه به [[تفاسیر]] سنتی و نگاهی مسئولانه به نیازهای اساسی جوامع اسلامی گرایشی جدید را در [[تفسیر قرآن کریم]] بنیان نهادند که بر [[هدایتگری]] قرآن کریم تأکیدی ویژه داشت. <ref>برای نمونه، نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۴ - ۳۱؛ الکاشف، ج ۱، ص۷ - ۱۶.</ref> پیشگام این [[گرایش]] تفسیری در دوره جدید، [[سید جمال الدین اسد آبادی]] (۱۲۱۷ - ۱۲۷۶ ش.) بود. هرچند وی به سبب اشتغالات [[سیاسی]]، تفسیری مدون ندارد؛<ref>سید جمال جمال حوزه‌ها، ص۸۸.</ref> اما مقالات وی در نشریه العروة الوثقی نخستین تلاش برای استناد به [[نصوص]] [[قرآنی]] در تبیین اندیشه‌های سیاسی و [[اجتماعی]] است. <ref>مذاهب التفسیر، ص۳۴۷ - ۳۴۸، ۳۵۲.</ref> نوع نگاه او به [[قرآن]]، [[الهام]] بخش [[شاگرد]] وی [[محمد عبده]] (۲۶۶ ۱ - ۱۳۲۳ ق.) در پایه ریزی نخستین [[تفسیر]] با گرایش هدایتی و تربیتی گردید. <ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰ ـ ۱۵؛ شرح حال سید جمال الدین، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref> [[عبده]] غرض اصلی و مقصود نهایی [[تفسیر قرآن]] را [[هدایت مردم]] به سوی [[سعادت]] [[زندگی دنیا]] و آخرتشان می‌‌دانست و تأکید می‌‌کرد که همه مقاصد دیگر باید در [[خدمت]] این مقصد و غرض قرار گیرند وگرنه از تفسیر [[بیگانه]] خواهند بود. <ref>نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۷ - ۱۹.</ref> پس از او مفسرانی دیگر همچون [[محمد رشید رضا]]، [[مراغی]] و [[سید قطب]] در [[تفاسیر]] المنار، [[تفسیر]] المراغی و [[فی ظلال القرآن]] راه آنان را ادامه دادند. در میان [[مفسّران]] [[شیعی]] در عصر حاضر نیز، [[علامه طباطبایی]]، فضل [[اللّه]]، مدرّسی، مَغنیّه، طالقانی، مکارم شیرازی و همکاران ایشان به ترتیب در [[المیزان]]، مِن [[وحی]] القرآن، مِن هُدَی القرآن، الکاشف، پرتوی از [[قرآن]] و [[تفسیر نمونه]] پیگیر این [[گرایش]] در [[تفسیر قرآن]] بوده‌اند.


[[پیشگامان]] این گرایش [[تفسیری]] با [[نکوهش]] شدید از [[تقلید]] در حوزه [[تفسیر قرآن کریم]] و تأکید بر [[ضرورت]] [[اجتهاد]] در تفسیر و [[کشف]] و [[استنباط]] آموزه‌های [[هدایتی]] [[قرآن کریم]] <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۹ - ۲۰؛ اتجاهات التجدید، ص۳۳۴ - ۳۴۲.</ref> به [[نقد]] تفاسیر پیشین پرداختند. [[عبده]] [[معتقد]] بود که آکنده شدن تفاسیر از مباحث ادبی، مناقشات [[کلامی]]، استنباط‌های [[فقهی]]، تأویلات صوفیانه، [[روایات]] [[اسرائیلی]] و... که مخاطب را از توجه به مقاصد عالی و [[هدایتگری]] قرآن کریم باز می‌‌دارد، از عوامل [[بدبختی]] [[مسلمانان]] است. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۷.</ref> افزون بر وی [[مصطفی]] مراغی نیز پس از برشمردن گرایش‌های تفسیری پیشین، زیاده روی‌های صورت گرفته در این تفاسیر را موجب [[نقض غرض]] اصلی از تفسیر قرآن کریم یعنی [[هدایت مردم]]، معرفی کرده است. <ref> تفسیر مراغی، ج ۱، ص۱۱ - ۱۳.</ref> بر اساس همین رویکرد، مغنیه بسیاری از مباحث مطرح شده در تفاسیر پیشین را به سبب بی‌فایده بودن و بازداشتن مخاطب از [[فهم]] [[هدف]] اصلی قرآن کریم، در تفسیر خود نیاورده است. <ref>ر. ک: الکاشف، ج ۱، ص۳۱ - ۳۷.</ref> مهم‌ترین ویژگی تفاسیر هدایتی و [[تربیتی]] در دو سده اخیر توجّه به ابعاد گوناگون هدایتگری قرآن کریم در عرصه‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است، به گونه ای که با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] به ویژه [[تربیت]] [[انسان]] و [[اصلاح امور جامعه]] بشری سازگار باشد. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> از دیدگاه برخی [[حکمت]] اینکه [[قرآن کریم]] همچون کتب بشری در قالب فصول و ابواب تدوین نیافته است <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۰۰، ۴۴۳؛ الوحی المحمدی، ص۱۰۷ - ۱۰۹؛ نیز ر. ک: التعبیر الفنی، ص۲۱۷ - ۲۳۷.</ref> و نیز علت ترتیب توقیفی و کنونی [[قرآن]] که مغایر با [[ترتیب نزول]] آن است، در این راستا ارزیابی می‌‌شود. ترتیب نزول قرآن کریم دربردارنده [[هدایتی]] مناسب برای [[دعوت به اسلام]] و از بین بردن [[الحاد]] و [[بت پرستی]] بوده است و ترتیب توقیفی قرآن مشتمل بر هدایتی متناسب با [[روش زندگی]] [[مؤمنان]] و بنای [[تمدن اسلامی]] است. <ref>اسرار ترتیب القرآن، ص۵ - ۷؛ اتجاهات التجدید، ص۳۱۳ - ۳۲۰.</ref> برخی در [[مخالفت]] با [[تفاسیر]] هدایتی، این [[گرایش]] را متأثر از بحث تضاد و [[تعارض]] [[علم و دین]] در [[غرب]] دانسته‌اند. به نظر ایشان، حامیان این گرایش [[تفسیری]] برای رفع تعارض علم و دین، به جداسازی حوزه علم و دین پرداخته، قرآن را [[کتاب هدایت]] و [[ارشاد]] معرفی کرده‌اند که در مورد [[علوم]] مربوط به [[نظام هستی]] رسالتی ندارد و گزارش آن از [[اسرار]] [[جهان هستی]] نمی‌تواند حاوی مطالب دقیق [[علمی]] باشد؛<ref>اتجاهات التجدید، ص۳۲۳.</ref> اما با توجه به تأکید تفاسیر هدایتی بر بعد [[هدایتگری]] قرآن کریم در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] در [[دنیا]] مخالفت با تعبیر هدایتی صحیح نمی‌نماید. شاید این تلقی ناشی از [[نهی]] تفاسیر هدایتی از [[تفسیر علمی]] قرآن و تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های [[علوم تجربی]] جدید بر [[آیات قرآن کریم]] باشد. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۷.</ref> با این وجود توجه به اکتشافات علوم تجربی جدید در تفاسیر هدایتی و ذیل آیاتی که به برخی [[حقایق]] [[علوم طبیعی]] اشاره دارند پررنگ است. <ref> المیزان، ج ۱، ص۳۹۸، ۴۰۴؛ ج ۲، ص۵۵؛ ج ۱۷، ص۸۸،۹۰ و...؛ نمونه، ج۱، ص۹۰، ۱۱۳، ۱۲۱، ۵۵۸ ـ ۵۶۲.</ref> براین اساس می‌‌توان گفت که تفاسیر هدایتی به [[اسرار هستی]] از آن جهت که مقدمه ای برای [[شناخت خدا]] و [[هدایت]] قرآن‌اند توجه کرده‌اند <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۳.</ref> و در ضمن از تطبیق بی‌ضابطه یافته‌های [[علمی]] بر [[آیات قرآن]] منع کرده‌اند، به هر حال نظریه هدایت بر اذهان [[مفسران]] معاصر مستولی شده است و حتی گرایش‌های علمی و ادبی نیز در نهایت [[هدف]] [[تفسیر]] خود را محقق ساختن هدایت [[قرآن]] ذکر می‌‌کنند،<ref>مناهج تجدید، ص۳۱۶ - ۳۱۷.</ref> از این رو می‌‌توان مدعی شد که گرایش‌های ادبی و علمی در درون [[گرایش]] [[هدایتی]] [[رشد]] کرده‌اند، هرچند [[شیوه تفسیری]] شان متفاوت است، بر این اساس برخی محققان، [[تفاسیر]] ادبی و علمی را نیز در شکل‌گیری گرایش هدایتی و [[تربیتی]] در [[تفسیر قرآن کریم]] سهیم دانسته‌اند. <ref>اتجاهات التجدید، ص۳۳۲ - ۳۳۳.</ref> گرایش هدایتی و تربیتی در تفسیر قرآن کریم پیوند تنگاتنگی با گرایش [[تفسیر اجتماعی]] دارد. در واقع این دو گرایش برخاسته از یک جریان تفسیری‌اند که همزمان با [[نهضت]] [[بیداری]] [[مسلمانان]] و با پیشگامی [[سید جمال الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] شکل گرفت. این جریان [[تفسیری]] از آن جهت که بر جنبه هدایتی و تربیتی قرآن به عنوان هدف اصلی در [[تفسیر قرآن]] تأکید می‌‌کرد، «گرایش هدایتی و تربیتی» نامیده شد و از این جهت که به آموزه‌های هدایتی قرآن برای [[اصلاح]] [[امور اجتماعی]] [[جوامع اسلامی]] توجه می‌‌داد، «گرایش تفسیر اجتماعی» نام گرفت.
==ویژگی‌های تفاسیر هدایتی و تربیتی==
تفاسیر هدایتی و تربیتی، مباحث ادبی و بلاغی را به اختصار می‌‌آورند و از طرح شقوق گوناگون مباحث [[کلامی]] و [[فروع]] متنوّع مسائل [[فقهی]] [[پرهیز]] دارند و بیشتر به ابعاد تربیتی، [[فلسفه احکام]] و راهبردهای هدایتی مباحث کلامی در پرتو [[قرآن کریم]] می‌‌پردازند. <ref>نک: تفسیر مراغی، ج ۲، ص۶۹ - ۷۱؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۱ - ۲۵۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۲ - ۲۶۳؛ نمونه، ج ۱، ص۴۱۵، ۵۸۴ - ۵۸۸.</ref> در این نوع تفاسیر، حضور [[اسرائیلیات]] به ویژه در حوزه [[قصص]] [[قرآن]] رنگ می‌‌بازد و در پذیرش [[روایات]] [[اسباب نزول]] و همچنین [[روایات تفسیری]] معیارهای سختگیرانه‌تر و اصولی‌تر همچون [[هماهنگی]] روایات با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] و [[سیاق]] [[قریب]] و بعید [[آیات]] مربوط، اتّخاذ می‌‌گردد. <ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۲۰۵ -۲۳۲؛ تفسیر المنار، ج ۲، ص۱۱، ۴۵۵، ج ۵، ص۳۲۱.</ref> برخی دیگر از ویژگی‌های [[تفاسیر]] [[هدایتی]] ـ [[تربیتی]] عبارت‌اند از تفهیم مخاطبان با زبانی ساده و روان و به دور از اصطلاحات پیچیده [[علمی]] و فنّی، [[ترغیب]] مخاطبان به [[تدبّر]] هرچه بیشتر در [[آیات قرآنی]] و حتّی ارائه شیوه‌هایی ساده و آسان برای تحقیق [[سوره]] ای و موضوعی در قرآن و طرح مباحث نظری و عملی مربوط به آن در جهت همگانی‌سازی و عمومیّت بخشیدن به [[فهم قرآن]]. <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۶ -۱۰؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۱۱ - ۱۹؛ من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۱ - ۴۲، ۶۰ - ۸۴؛ الکاشف، ج ۱، ص۱۳.</ref> در این نوع تفاسیر، شیوه‌های [[تفسیر قرآن به قرآن]] و [[تفسیر موضوعی]] با محوریّت [[تلاوت آیات]]، تدبّر در آیات، بررسی [[سیاق آیات]] و توجه به تناسب آیات و سُوَر و [[روح]] [[حاکم]] بر آیات، کاربرد بیشتری دارد،<ref>التفسیر الحدیث، ج ۱، ص۱۹۸ - ۲۰۲؛ المیزان، ص۱۲ - ۱۴؛ المنیر، ج ۱، ص۱۰ - ۱۳.</ref> زیرا با تخصصی شدن [[علوم]] مختلف، روی کار آمدن نگرش‌های ساختارشناسانه به [[جامعه]]، [[رشد]] روزافزون مکاتب گوناگون [[فکری]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] و روشن شدن جایگاه مهمّ مدیریّت در [[رشد]] و توسعه [[جوامع بشری]]، [[ضرورت]] دستیابی به رهنمودها و راهبردهای [[قرآن کریم]] در موضوعات مختلف، به عنوان اصلی‌ترین منبع [[شناخت اسلام]]، شناخته و شناسانده شد و تفاسیر فراوان تربیتی، موضوعی، [[سوره]] ای و حتّی [[آیه]] ای با [[گرایش]] هدایتی و تربیتی، در سده اخیر به کتابخانه بزرگ [[تفسیر]] راه یافتند.
==قرآن [[شناخت]] ویژه تفاسیر هدایتی و تربیتی==
زنده، پاینده و پویا بودن، فرازمانی، فرامکانی، و فرازبانی و فرافرهنگی بودن قرآن کریم در تفاسیر [[هدایتی]] و [[تربیتی]] به مراتب بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته‌اند،<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۴۸، ۵۳ - ۵۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۲، ص۸۴۲؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۰.</ref> زیرا [[مفسر]] در این گونه [[تفاسیر]] می‌‌کوشد تا از هر [[آیه]] و هر بخش [[قرآن]] برای مخاطبان معاصر پیامی هدایتی و آموزه ای تربیتی برگیرد، هرچند آن آیه یا آن بخش [[قرآنی]] به ظاهر در [[مقام]] صدور حکمی [[شرعی]] یا بیان رویدادی [[تاریخی]]، یا ترسیم و تصویر تمثیلی [[هنری]] و ادبی باشد،<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۵ - ۲۵۷؛ الکاشف، ج ۱، ص۸۱ - ۸۲، ۸۵؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۲۷؛ المنیر، ج ۱، ص۹، ۶۵ - ۶۶.</ref> به همین جهت، این گروه از [[مفسّران]] به ابعاد هدایتی و تربیتی [[قصص]] قرآن توجّه ویژه ای دارند،<ref>قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۴۳ - ۴۸.</ref> به گونه ای که اصولاً [[هدف]] قرآن از قصّه پردازی را تصحیح [[افکار]] [[مسلمانان]] در [[ارتباط]] با واقعیّت‌های گذشته و پیراستن آنها از [[افسانه‌ها]] و [[اسرائیلیات]] می‌‌دانند <ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۲۵۸، ۲۷۹؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص۱۵۲.</ref> و معتقدند که در اسلوب داستانسرایی قرآن موضوعات و قهرمان‌های داستان‌ها مصادیق و نمادهایی هستند که همواره [[انسان‌ها]] و [[جوامع بشری]] با آنها درگیر و روبه رو بوده و هستند و چه بسا در بسیاری از موارد در جایگاه یک عنصر یا مجموعه ای از عناصر داستان قرار می‌‌گیرند؛<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸، ۱۶۳؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۳۵۹؛ فی ظلال القرآن؛ ج ۱، ص۲۶۱؛ قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۱۲.</ref> همچنین بر این باورند که قرآن با بیان این قصّه‌ها درصدد ارائه تجربه‌های بشری برای [[جامعه اسلامی]] در جهت تأسیس [[جامعه]] ای نمادین بر محور [[اسلام]] و [[رشد]] و ارتقای [[انسانی]] و [[اخلاقی]] فرد [[مسلمان]] و جامعه اسلامی است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> طرّاحان و نگارندگان تفاسیر هدایتی و تربیتی، [[بهترین]] راه [[تزکیه]] و [[تربیت]] [[انسان]] در پرتو [[قرآن]] و [[فهم قرآن]] را عرضه خویشتن انسان بر قرآن می‌‌دانند،<ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۳۲.</ref> به گونه ای که با [[تفکر]] در هر [[آیه]]، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، نقصان خود را با آن مرتفع سازد و امراض خود را بدان [[شفا]] دهد. <ref>قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص۱۰۲، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۱۵.</ref> بعضی از این [[مفسّران]] بر این باورند که برای [[فهم]] [[کتاب خدا]] باید رخدادهای روزانه را بر آن عرضه کنیم تا از راه تطبیق [[آیات]] با واقعیّت‌های خارجی، [[حقایق]] نهفته آنها بر ما مکشوف گردد. <ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۶۷ - ۶۸.</ref> بعضی دیگر معتقدند که انسان‌های [[سست]] عنصر و بی‌تحرّک حتی با مطالعه و بررسی فراوان نمی‌توانند [[درک عمیق]] و [[درستی]] از [[دین]] داشته باشند. حقایق [[دینی]] بر کسی آشکار می‌‌شود که در صحنه [[جهاد]] و عمل پویا و تلاشگر باشد. آیات بدان [[هدف]] نازل شده‌اند که با حالات فردی و [[اجتماعی]] و حوادث جاری [[جامعه]] که دارای وجودی [[واقعی]] هستند روبه رو شوند و به [[انسان‌ها]] با توجّه به واقعیت‌ها و حوادث جاری [[زندگی]] به طور زنده و فعّال جهت دهند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۳۵ - ۱۷۳۶؛ ج ۴، ص۲۰۳۸.</ref> مقدّمه [[تفاسیر]] [[هدایتی]] و [[تربیتی]] نوعاً به بررسی آسیب شناسانه [[روش‌های تفسیری]] پیشینیان و تبیین راه‌های دستیابی به یک روش [[تفسیری]] جامع‌تر مطابق با اهداف و مقاصد [[نزول قرآن]] و نیازهای مخاطبان عصر حاضر اختصاص یافته است. در مقدّمه بعضی از این تفاسیر، مقاصد اصلی [[قرآن کریم]] را [[اصلاح]] [[اعتقاد]] و [[تعلیم]] [[اعتقاد صحیح]]، [[تهذیب اخلاق]]، [[تشریع احکام]]، [[سیاست]] [[امّت]]، [[قصص]] و [[اخبار]] پیشینیان، [[تعلیم و تربیت]]، [[اعجاز]]، [[مواعظ]] و [[انذار]] و [[تبشیر]] برشمرده‌اند. <ref>التحریر و التنویر، ج ۱، ص۳۶ - ۴۳.</ref> به گفته برخی دیگر، قرآن دارای دو هدف اساسی تزکیه و تعلیم است. [[تزکیه]] عبارت است از پرورش [[انسان]] در حال [[تکامل]] که نیروهای [[عقلی]] و [[جسمانی]] او به سوی خیر و [[نیکی]] و [[حقّ]] و [[راستی]] شکوفا شده‌اند. شالوده اصلی [[تزکیه]]، [[تقویت اراده]] [[انسان]] و آزادسازی وی از هوا و هوس‌های [[نفسانی]] و [[اصلاح]] و تصحیح [[خُلق و خوی]] انسان است. [[تعلیم]] نیز عبارت است از افزودن بر شناخت‌های تازه انسان با تکیه بر نیروی عقلی نهفته در نهاد [[آدمی]]. [[قرآن]] با خودِ [[حق]]، [[مردمان]] را به حق متوجّه می‌‌سازد و هرگز [[باطل]] را وسیله فراخواندن انسان به سوی حق قرار نمی‌دهد. انسان می‌‌تواند هر [[مَثَل]] [[قرآنی]] را بر خویشتن تطبیق کند و از این راه به تزکیه و [[تربیت]] خویش بپردازد. <ref>من هدی القرآن، ج ۱، ص۳۸ ـ ۳۹، ۶۸ ـ ۶۹.</ref> برخی دیگر بر این باورند که [[تربیت الهی]] نسبت به انسان دو نوع است:
۱. «خَلْقی» که با [[رشد]] اجسام تا رسیدن به مرحله رشد قُوای نفسانی و [[عقلانی]] شکل می‌‌گیرد؛
۲. «خُلْقی» یعنی تهذیبی که با [[وحی]] انجام می‌‌گیرد، تا [[عقول]] آنان تکمیل و [[نفوس]] آنان [[تصفیه]] گردد. عقوبت‌های [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[عذاب]] دردناک او در [[آخرت]]، در ظاهر جلوه‌های [[خشم]] و [[قهر الهی]]؛ امّا در [[حقیقت]] مظاهر [[رحمت]] الهی‌اند؛ زیرا [[هدف]] از آنها تربیت و [[تأدیب]] [[انسان‌ها]] و [[نجات]] آنها از [[شقاوت]] [[ابدی]] است. [[هدایت]] انسان از سوی خداوند متعالی چند گونه است:
۱. هدایت الهامی برای [[کودک]] از آغاز تولّد تا پایان [[کودکی]]؛
۲. هدایت [[حسّی]] که حیوان و انسان در آن مشترک‌اند؛
۳. [[هدایت عقلی]] که از درون، انسان را [[راهنمایی]] می‌‌کند؛
۴. [[هدایت دینی]] و [[شرعی]] که [[ادیان]] و [[شرایع]] و [[کتب آسمانی]] عهده دار آن‌اند؛
۵. هدایت با مَدَد و [[توفیق الهی]] که همگان برای پیمودن مسیر [[عبودیّت]] [[الهی]] به آن نیازمندند. <ref>تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۰ - ۳۱، ۳۵ - ۳۶.</ref>


<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
<ref>[[محمد علی لسانی فشارکی|لسانی فشارکی، محمد علی]]، [[تفسیر هدایتی تربیتی (مقاله)|مقاله «تفسیر هدایتی تربیتی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
۱۱۵٬۱۸۲

ویرایش