پرش به محتوا

جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۶: خط ۶۶:


پیامبر{{صل}} فرمود: "خدا چون خواست مرا بیافریند، مرا به صورت نطفه سفید و پاکیزه‌ای در پشت [[حضرت آدم]]{{ع}} قرار داد و همواره آن را از پشتی [[پاک]] در رحمی [[طاهر]] قرار می‌داد تا اینکه به [[حضرت نوح]] و [[حضرت ابراهیم]]{{عم}} رسید و از ایشان به [[عبدالمطلب]] منتقل شد. در این دوران طولانی، [[خدا]] من و اجدادم را از [[آلودگی]] [[جاهلیت]] [[حفظ]] فرمود. سپس این نطفه را در پشت [[عبدالمطلب]] به دو قسمت کرد، نیمی را در پشت [[عبدالله]] نهاد و از آن مرا [[خلق]] کرد و نیمی را در پشت [[ابوطالب]] قرار داد و از آن [[علی]] را آفرید و [[پیامبری]] را به من و [[وصایت]] را به علی{{ع}} خاتمه داد. یک بار دیگر این دو نطفه جمع شده و از آن [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را آفرید و به وسیله ایشان [[فرزندی]] [[پیامبر]] خاتمه یافت و [[نسل]] مرا در ایشان قرار داد. آنکه شهرهای [[کفر]] را [[فتح]] و [[زمین]] را پس از پر شدن از [[جور]] پر از [[عدل]] می‌کند، در پشت ایشان قرار داد؛ پس اینان دو [[پاک]] و پاک کننده‌اند و دو [[سید]] [[اهل]] بهشت‌اند. خوشا به حال آنکه ایشان و [[پدر]] و مادرشان را [[دوست]] بدارد، و وای بر کسی که ایشان را [[دشمن]] دارد"<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۵۰۰.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۲۳-۱۲۴؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>
پیامبر{{صل}} فرمود: "خدا چون خواست مرا بیافریند، مرا به صورت نطفه سفید و پاکیزه‌ای در پشت [[حضرت آدم]]{{ع}} قرار داد و همواره آن را از پشتی [[پاک]] در رحمی [[طاهر]] قرار می‌داد تا اینکه به [[حضرت نوح]] و [[حضرت ابراهیم]]{{عم}} رسید و از ایشان به [[عبدالمطلب]] منتقل شد. در این دوران طولانی، [[خدا]] من و اجدادم را از [[آلودگی]] [[جاهلیت]] [[حفظ]] فرمود. سپس این نطفه را در پشت [[عبدالمطلب]] به دو قسمت کرد، نیمی را در پشت [[عبدالله]] نهاد و از آن مرا [[خلق]] کرد و نیمی را در پشت [[ابوطالب]] قرار داد و از آن [[علی]] را آفرید و [[پیامبری]] را به من و [[وصایت]] را به علی{{ع}} خاتمه داد. یک بار دیگر این دو نطفه جمع شده و از آن [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را آفرید و به وسیله ایشان [[فرزندی]] [[پیامبر]] خاتمه یافت و [[نسل]] مرا در ایشان قرار داد. آنکه شهرهای [[کفر]] را [[فتح]] و [[زمین]] را پس از پر شدن از [[جور]] پر از [[عدل]] می‌کند، در پشت ایشان قرار داد؛ پس اینان دو [[پاک]] و پاک کننده‌اند و دو [[سید]] [[اهل]] بهشت‌اند. خوشا به حال آنکه ایشان و [[پدر]] و مادرشان را [[دوست]] بدارد، و وای بر کسی که ایشان را [[دشمن]] دارد"<ref>الامالی، شیخ طوسی، ص۵۰۰.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۲۳-۱۲۴؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>
==[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از دیدگاه [[جابر]]==
جابر! علاقه خاصی به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} و خصوصاً امیرالمؤمنین{{ع}} داشت. روزی ابوالزبیر از جابر، در حالی که جابر [[نابینا]] شده بود، پرسید: کدام یک از این مردان، [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} است؟ جابر ابروانش را حرکت داد و به امیرالمؤمنین{{ع}} اشاره کرد و گفت: "[[بهترین]] [[بشر]] این است؛ به [[خدا]] قسم، ما [[منافقین]] را در [[زمان]] [[رسول خدا]]{{صل}} از [[دشمنی]] با او می‌شناختیم"<ref>{{عربی|ذاك خيرالبشر اما والله ان كنا لنعرف المنافقين على عهد رسول الله ببغضم اياه}}إ رجال کشی، کشی، ج۴۰، ص۴۱؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۴، ص۴۶.</ref>.
[[نقل]] شده است، جابر از کوچه‌های [[مدینه]] می‌گذشت و در مجالس [[انصار]] شرکت می‌جست و به ایشان [[نصیحت]] می‌کرد که [[فرزندان]] خود را با [[دوستی]] علی [[تربیت]] کنند و می‌گفت: آن کس که علی{{ع}} را بهترین خلق خدا نداند، [[ناسپاسی]] کرده است<ref>رجال الکشی، کشی، ص۴۴؛ من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۴۹۳؛ معجم رجال الحدیث، خوئی، ج۴، ص۱۵.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>


==[[جابر]] در مزار [[شهدای کربلا]] در [[اربعین]] [[حسینی]]==
==[[جابر]] در مزار [[شهدای کربلا]] در [[اربعین]] [[حسینی]]==
۱۱۲٬۰۱۷

ویرایش