آیه اکمال دین چگونه بر امامت امام علی دلالت دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان منبع‌شناسی جامع}} +{{پایان منبع جامع}}))
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
سرکار خانم '''[[مهوش السادات علوی]]'''، در مقاله ''«[[آیه اکمال دین (مقاله)|آیه اکمال دین]]»'' در این‌باره گفته است:
سرکار خانم '''[[مهوش السادات علوی]]'''، در مقاله ''«[[آیه اکمال دین (مقاله)|آیه اکمال دین]]»'' در این‌باره گفته است:


«قبل از پرداختن به دلالت [[آیۀ اکمال]] باید معنی [[یأس]] و [[ناامیدی]] کافرین از [[اکمال دین]] مشخص شود؛ در [[آیه]] [[یأس]]، به [[دین]] ربط داده شده است؛ یعنی [[کافران]] از [[دین]] [[مأیوس]] شده‌اند، نه از [[مسلمانان]]. عموم [[مفسران اهل سنت]] [[یأس]] را مربوط به [[مسلمانان]] می‌‌داند در حالی که [[یأس]] به تصریح خود [[آیه]] مربوط به [[دین اسلام]] است، با این وجود باید دید کافرین در [[دین اسلام]] چه ضعفی دیدند که نسبت به آن [[ضعف]] [[امیدوار]] بودند. شواهد [[تاریخی]] نشان می‌‌دهد کافرین [[امیدوار]] بودند با [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} بتوانند [[دین اسلام]] را نابود کنند چرا که [[پیامبر]] به خاطر نداشتن [[فرزند]] پسر [[جانشینی]] بعد از خود نداشت و این امر سبب شد کافرینی که [[لباس]] [[نفاق]] به تن داشتند نسبت به این [[اتفاق]] [[امیدوار]] و خوشحال باشند.  
«قبل از پرداختن به دلالت [[آیۀ اکمال]] باید معنی [[یأس]] و [[ناامیدی]] کافرین از [[اکمال دین]] مشخص شود؛ در [[آیه]] [[یأس]]، به [[دین]] ربط داده شده است؛ یعنی [[کافران]] از [[دین]] [[مأیوس]] شده‌اند، نه از [[مسلمانان]]. عموم [[مفسران اهل سنت]] [[یأس]] را مربوط به [[مسلمانان]] می‌‌داند در حالی که [[یأس]] به تصریح خود [[آیه]] مربوط به [[دین اسلام]] است، با این وجود باید دید کافرین در [[دین اسلام]] چه ضعفی دیدند که نسبت به آن [[ضعف]] [[امیدوار]] بودند. شواهد [[تاریخی]] نشان می‌‌دهد کافرین [[امیدوار]] بودند با [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} بتوانند [[دین اسلام]] را نابود کنند چرا که [[پیامبر]] به خاطر نداشتن [[فرزند]] پسر [[جانشینی]] بعد از خود نداشت و این امر سبب شد کافرینی که [[لباس]] [[نفاق]] به تن داشتند نسبت به این [[اتفاق]] [[امیدوار]] و خوشحال باشند.
::::::با ذکر این مقدمه می‌‌توان دریافت دلالت [[آیه]] نمی‌تواند چیزی غیر از [[اثبات امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} باشد چراکه توصیف [[آیه]] از [[پیام]] ابلاغی به [[یأس]] [[کفار]]، [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] با حمل [[پیام غدیر]]، [[اثبات]] کنندۀ چیزی غیر از [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نخواهد بود. همچنین از آنجا که هر [[مکتب]]، هر اندازه اندیشه‌های [[قوی]] و [[الهی]] داشته باشد، به [[تنهایی]] نمی‌تواند خودش را [[حفظ]] کند، بلکه باید یک پاسدار [[حقیقی]] به نام [[رهبر]] در آن [[جامعه]] وجود داشته باشد که با [[معرفت]] و [[ایمان]] والای خود، [[حافظ]] و بیان کنندۀ [[احکام دین]] باشد و بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} در صورتی که [[حضرت]] [[جانشینی]] بعد از خودش مشخص نکند نه تنها بیان احکان به صورت تام و کامل بیان نمی‌شود، بلکه [[تمام دین]] به سمت نابودی پیش خواهد رفت. باید [[رهبر]] و امامی وجود داشته باشد که نگذارد جریان [[دینی]] به سمت [[انحطاط]] و [[تباهی]] کشیده شود. در واقع نقش [[رهبری]] در [[دین]]، مانند نقش ستون فقرات در [[بدن]] است که بدون آن، جز پوسته‌ای از [[دین]] ظاهر نخواهد شد. بنابراین این صفات عظیمی که در [[آیه]] وجود دارد قطعاً بر اساس امر کلیدی و مهمی بنا شده که تنها فرضیۀ موجود در روزهای آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}} همان مسئلۀ [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بوده است<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>.
 
با ذکر این مقدمه می‌‌توان دریافت دلالت [[آیه]] نمی‌تواند چیزی غیر از [[اثبات امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} باشد چراکه توصیف [[آیه]] از [[پیام]] ابلاغی به [[یأس]] [[کفار]]، [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] با حمل [[پیام غدیر]]، [[اثبات]] کنندۀ چیزی غیر از [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نخواهد بود. همچنین از آنجا که هر [[مکتب]]، هر اندازه اندیشه‌های [[قوی]] و [[الهی]] داشته باشد، به [[تنهایی]] نمی‌تواند خودش را [[حفظ]] کند، بلکه باید یک پاسدار [[حقیقی]] به نام [[رهبر]] در آن [[جامعه]] وجود داشته باشد که با [[معرفت]] و [[ایمان]] والای خود، [[حافظ]] و بیان کنندۀ [[احکام دین]] باشد و بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} در صورتی که [[حضرت]] [[جانشینی]] بعد از خودش مشخص نکند نه تنها بیان احکان به صورت تام و کامل بیان نمی‌شود، بلکه [[تمام دین]] به سمت نابودی پیش خواهد رفت. باید [[رهبر]] و امامی وجود داشته باشد که نگذارد جریان [[دینی]] به سمت [[انحطاط]] و [[تباهی]] کشیده شود. در واقع نقش [[رهبری]] در [[دین]]، مانند نقش ستون فقرات در [[بدن]] است که بدون آن، جز پوسته‌ای از [[دین]] ظاهر نخواهد شد. بنابراین این صفات عظیمی که در [[آیه]] وجود دارد قطعاً بر اساس امر کلیدی و مهمی بنا شده که تنها فرضیۀ موجود در روزهای آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}} همان مسئلۀ [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بوده است<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>.


این دلالت از نگاه [[روایات]] هم [[تأیید]] شده است چنان‌که [[رسول خدا]]{{صل}} دربارۀ [[روز غدیر]] [[خم]] فرمود: «[[غدیر خم]] [[برترین]] عیدهای [[امّت]] من است، روزی است که [[خداوند]] به من [[فرمان]] داد برادرم [[علی بن ابی طالب]] را به عنوان [[علم]] و نشانه‌ای برای امّتم [[نصب]] کنم تا به وسیلۀ او پس از من [[هدایت]] شوند و این روزی است که [[خداوند]]، [[دین]] را در آن کامل ساخت و [[نعمت]] را بر امّتم به اتمام رسانید و [[اسلام]] را به عنوان [[دینی]] [[برتر]] برای آنان پسندید»<ref>{{متن حدیث|یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْیَادِ أُمَّتِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَمَرَنِیَ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِیهِ بِنَصْبِ أَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَماً لِأُمَّتِی یَهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ فِیهِ الدِّینَ وَ أَتَمَّ عَلَی أُمَّتِی فِیهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِیَ لَهُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً}}؛ بحار الانوار، ج ۳۷ ص ۱۰۹.</ref>»<ref>ر.ک: [[علوی مهوش السادات|مهوش السادات علوی]]، [[آیه اکمال دین (مقاله)|آیه اکمال دین]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۷۱ - ۷۲.</ref>
این دلالت از نگاه [[روایات]] هم [[تأیید]] شده است چنان‌که [[رسول خدا]]{{صل}} دربارۀ [[روز غدیر]] [[خم]] فرمود: «[[غدیر خم]] [[برترین]] عیدهای [[امّت]] من است، روزی است که [[خداوند]] به من [[فرمان]] داد برادرم [[علی بن ابی طالب]] را به عنوان [[علم]] و نشانه‌ای برای امّتم [[نصب]] کنم تا به وسیلۀ او پس از من [[هدایت]] شوند و این روزی است که [[خداوند]]، [[دین]] را در آن کامل ساخت و [[نعمت]] را بر امّتم به اتمام رسانید و [[اسلام]] را به عنوان [[دینی]] [[برتر]] برای آنان پسندید»<ref>{{متن حدیث|یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْیَادِ أُمَّتِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَمَرَنِیَ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِیهِ بِنَصْبِ أَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَماً لِأُمَّتِی یَهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ فِیهِ الدِّینَ وَ أَتَمَّ عَلَی أُمَّتِی فِیهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِیَ لَهُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً}}؛ بحار الانوار، ج ۳۷ ص ۱۰۹.</ref>»<ref>ر.ک: [[علوی مهوش السادات|مهوش السادات علوی]]، [[آیه اکمال دین (مقاله)|آیه اکمال دین]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۷۱ - ۷۲.</ref>
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش