مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '==پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه== {{یادآوری پاسخ}} {{پاسخ پرسش ' به '==پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه== {{پاسخ پرسش ')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۴۹: خط ۴۹:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[ظهور امام زمان]] {{ع}} [[فرج]] همه [[مؤمنان]] در عالم بلکه همه [[مظلومان]] و حتی [[فرج]] غیر [[انسان‌ها]] هم هست. این که [[منتظر ظهور]] [[حضرت]]، [[انتظار]] [[فرج]] چه کسانی را دارد، [[ارزش]] آن را کاملاً متفاوت می‌کند و مراتب مختلفی از [[انتظار فرج]] را به وجود می‌آورد. اولین رتبه این است که مؤمنی از گرفتاری‌های شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] الهی نسبت به آنها باشد. چنین شخصی همه [[فکر]] و همشف خلاصی خودش از گرفتاری‌هایش می‌باشد و به غیر خود – از گرفتاران – توجه خاصی ندارد.  
«[[ظهور امام زمان]] {{ع}} [[فرج]] همه [[مؤمنان]] در عالم بلکه همه [[مظلومان]] و حتی [[فرج]] غیر [[انسان‌ها]] هم هست. این که [[منتظر ظهور]] [[حضرت]]، [[انتظار]] [[فرج]] چه کسانی را دارد، [[ارزش]] آن را کاملاً متفاوت می‌کند و مراتب مختلفی از [[انتظار فرج]] را به وجود می‌آورد. اولین رتبه این است که مؤمنی از گرفتاری‌های شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] الهی نسبت به آنها باشد. چنین شخصی همه [[فکر]] و همشف خلاصی خودش از گرفتاری‌هایش می‌باشد و به غیر خود – از گرفتاران – توجه خاصی ندارد.
::::::این که [[انسان]] رفع گرفتاری‌هایش را از [[خدا]] بخواهد و خلاصی از آنها را در [[ظهور امام عصر]] {{ع}} بداند، بسیار ارزشمند است و در مقایسه با آن که در گرفتاری‌های خود به [[خدا]] توجه نمی‌کند یا رفع آن را به [[ظهور امام]] {{ع}} نمی‌بیند، از رتبه ایمانی بسیار بالایی برخوردار است، ولی در عین حال چون فقط خودش را می‌بیند و تنها به [[سعادت]] خویش می‌اندیشد، از این لحاظ رتبه بالایی ندارد.  
 
::::::دومین مرتبه این است که [[مؤمن]] به خاطر رفع گرفتاری از همه [[مؤمنان]] در روی کره [[زمین]]، [[ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} را [[انتظار]] می‌کشد. چنین فردی [[یقین]] دارد که راه [[نجات]] [[مؤمنان]] – به طور کامل – از سختی‌ها و ناراحتی‌های [[زمان غیبت]] در سطح [[جهان]]، همانا [[ظهور امام]] [[غایب]] {{ع}} است، لذا رنج‌ها و گرفتاری‌های همه [[مؤمنان]] او را [[رنج]] می‌دهد و برای [[فرج]] آنها در [[انتظار ظهور]] مولایش به سر می‌برد.  
این که [[انسان]] رفع گرفتاری‌هایش را از [[خدا]] بخواهد و خلاصی از آنها را در [[ظهور امام عصر]] {{ع}} بداند، بسیار ارزشمند است و در مقایسه با آن که در گرفتاری‌های خود به [[خدا]] توجه نمی‌کند یا رفع آن را به [[ظهور امام]] {{ع}} نمی‌بیند، از رتبه ایمانی بسیار بالایی برخوردار است، ولی در عین حال چون فقط خودش را می‌بیند و تنها به [[سعادت]] خویش می‌اندیشد، از این لحاظ رتبه بالایی ندارد.
::::::این حالت نسبت به حالت قبلی در رتبه بالاتری است و فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این فرد دارد، بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] مشکلات خودش می‌باشد.  
 
::::::رتبه سوم این است که [[مؤمن]] نه فقط به مشکلات و گرفتاری‌های اهل [[ایمان]] توجه داشته باشد، بلکه به [[فکر]] همه [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] عالم باشد و رهایی آنها را با [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} از [[خداوند]] طلب کند. [[امام عصر]] {{ع}} متعلق به همه [[انسان‌ها]] هستند و فقط [[امام]] [[شیعیان]] نیستند. درست است که [[غیر شیعه]] نه شناختی از [[امام زمان]] {{ع}} دارند و نه در گرفتاری‌های خود به [[ظهور]] ایشان می‌اندیشند، ولی [[مؤمنان]] می‌دانند که [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همه انسان‌های ستمدیده و [[رنج]] کشیده را از زیر [[ظلم و ستم]] [[مستکبران]] و [[زورگویان]] عالم [[نجات]] می‌بخشد.  
دومین مرتبه این است که [[مؤمن]] به خاطر رفع گرفتاری از همه [[مؤمنان]] در روی کره [[زمین]]، [[ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} را [[انتظار]] می‌کشد. چنین فردی [[یقین]] دارد که راه [[نجات]] [[مؤمنان]] – به طور کامل – از سختی‌ها و ناراحتی‌های [[زمان غیبت]] در سطح [[جهان]]، همانا [[ظهور امام]] [[غایب]] {{ع}} است، لذا رنج‌ها و گرفتاری‌های همه [[مؤمنان]] او را [[رنج]] می‌دهد و برای [[فرج]] آنها در [[انتظار ظهور]] مولایش به سر می‌برد.
::::::در دعای بسیار [[زیبایی]] که از [[حضرت صادق]] {{ع}} به نام "[[دعای عهد]]" به ما رسیده است، چنین می‌خوانیم: {{متن حدیث|"وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ"}}<ref>«و خداوندا، ایشان ([[امام زمان]] {{ع}}) را [[پناه]] [[بندگان]] ستمدیده خود و یاور کسانی که جز تو [[یاری]] ندارند، قرار بده.» بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.</ref>.
 
این حالت نسبت به حالت قبلی در رتبه بالاتری است و فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این فرد دارد، بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] مشکلات خودش می‌باشد.
 
رتبه سوم این است که [[مؤمن]] نه فقط به مشکلات و گرفتاری‌های اهل [[ایمان]] توجه داشته باشد، بلکه به [[فکر]] همه [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] عالم باشد و رهایی آنها را با [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} از [[خداوند]] طلب کند. [[امام عصر]] {{ع}} متعلق به همه [[انسان‌ها]] هستند و فقط [[امام]] [[شیعیان]] نیستند. درست است که [[غیر شیعه]] نه شناختی از [[امام زمان]] {{ع}} دارند و نه در گرفتاری‌های خود به [[ظهور]] ایشان می‌اندیشند، ولی [[مؤمنان]] می‌دانند که [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همه انسان‌های ستمدیده و [[رنج]] کشیده را از زیر [[ظلم و ستم]] [[مستکبران]] و [[زورگویان]] عالم [[نجات]] می‌بخشد.
 
در دعای بسیار [[زیبایی]] که از [[حضرت صادق]] {{ع}} به نام "[[دعای عهد]]" به ما رسیده است، چنین می‌خوانیم: {{متن حدیث|"وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ"}}<ref>«و خداوندا، ایشان ([[امام زمان]] {{ع}}) را [[پناه]] [[بندگان]] ستمدیده خود و یاور کسانی که جز تو [[یاری]] ندارند، قرار بده.» بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.</ref>.


در این عبارات [[امام]] {{ع}} برای همه [[بندگان]] [[مظلوم]] [[خداوند]] – چه [[مؤمن]] و چه غیر [[مؤمن]] – و همه کسانی که یار و یاوری جز [[پروردگار]] عالم ندارند، [[دعا]] کرده‌اند و رهایی آنها را از [[ظلم]] و ستمی که به ناحق بر ایشان می‌رود، با [[ظهور امام عصر]] {{ع}} درخواست کرده‌اند. پس [[مؤمن]] باید سطح خواست خود را بالاتر از حد [[مؤمنان]] آورده، [[انتظار]] [[گشایش]] در امور همه [[مستضعفان]] عالم را در [[فرج]] مولایش [[حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشد. این مرتبه از [[انتظار فرج]] بالاتر از دو مربته قبلی است. رتبه بالاتر هم این است که یک [[مؤمن]] فقط به رهایی انسان‌های [[مظلوم]] عالم نیندیشد، بلکه [[ظهور امام]] خود را برای رفع گرفتاری از همه مخلوقات الهی اعم از [[انسان‌ها]] و غیر [[انسان‌ها]]، بخواهد. غیر [[انسان‌ها]] شامل [[فرشتگان]]، جنیان، حیوانات، گیاهان و جمادات می‌گردد. [[اعتقاد]] قطعی [[شیعه]] این است که [[ظهور امام]] {{ع}} [[فرج]] همه اینهاست<ref>البته در مخلوقات عاقل مختار – مانند انسان – حساب ظالمان و منکران ولایت جداست، زیرا ظهور امام {{ع}} برای آنها نقمت است نه نعمت.</ref>.
در این عبارات [[امام]] {{ع}} برای همه [[بندگان]] [[مظلوم]] [[خداوند]] – چه [[مؤمن]] و چه غیر [[مؤمن]] – و همه کسانی که یار و یاوری جز [[پروردگار]] عالم ندارند، [[دعا]] کرده‌اند و رهایی آنها را از [[ظلم]] و ستمی که به ناحق بر ایشان می‌رود، با [[ظهور امام عصر]] {{ع}} درخواست کرده‌اند. پس [[مؤمن]] باید سطح خواست خود را بالاتر از حد [[مؤمنان]] آورده، [[انتظار]] [[گشایش]] در امور همه [[مستضعفان]] عالم را در [[فرج]] مولایش [[حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشد. این مرتبه از [[انتظار فرج]] بالاتر از دو مربته قبلی است. رتبه بالاتر هم این است که یک [[مؤمن]] فقط به رهایی انسان‌های [[مظلوم]] عالم نیندیشد، بلکه [[ظهور امام]] خود را برای رفع گرفتاری از همه مخلوقات الهی اعم از [[انسان‌ها]] و غیر [[انسان‌ها]]، بخواهد. غیر [[انسان‌ها]] شامل [[فرشتگان]]، جنیان، حیوانات، گیاهان و جمادات می‌گردد. [[اعتقاد]] قطعی [[شیعه]] این است که [[ظهور امام]] {{ع}} [[فرج]] همه اینهاست<ref>البته در مخلوقات عاقل مختار – مانند انسان – حساب ظالمان و منکران ولایت جداست، زیرا ظهور امام {{ع}} برای آنها نقمت است نه نعمت.</ref>.
خط ۶۴: خط ۶۹:
*'''در [[انتظار]] رفع گرفتاری از خود [[امام عصر]] {{ع}}''': اما مرتبه پنجمی هم در [[انتظار فرج امام زمان]] {{ع}} می‌توانیم داشته باشیم که از همه مراتب قبلی بالاتر و با فضیلت‌تر است و در عین آن که همه آنها را شامل می‌شود، ولی بسیار کاملتر و در پیشگاه الهی [[عبادت]] با [[عظمت]] تری محسوب می‌شود. این مرتبه را می‌توان بالاترین درجه [[انتظار فرج]] برای [[مؤمنان]] و [[منتظران]] دانست<ref>البته در این جا انسان‌های عادی مراد هستند نه خود امام زمان {{ع}} که درجه انتظارشان از دیگران بالاتر است و ما درباره انتظار ایشان در فصل گذشته مباحث لازم را مطرح کردیم.</ref>.
*'''در [[انتظار]] رفع گرفتاری از خود [[امام عصر]] {{ع}}''': اما مرتبه پنجمی هم در [[انتظار فرج امام زمان]] {{ع}} می‌توانیم داشته باشیم که از همه مراتب قبلی بالاتر و با فضیلت‌تر است و در عین آن که همه آنها را شامل می‌شود، ولی بسیار کاملتر و در پیشگاه الهی [[عبادت]] با [[عظمت]] تری محسوب می‌شود. این مرتبه را می‌توان بالاترین درجه [[انتظار فرج]] برای [[مؤمنان]] و [[منتظران]] دانست<ref>البته در این جا انسان‌های عادی مراد هستند نه خود امام زمان {{ع}} که درجه انتظارشان از دیگران بالاتر است و ما درباره انتظار ایشان در فصل گذشته مباحث لازم را مطرح کردیم.</ref>.


این مرتبه از آن کسی است که [[فرج]] [[امام عصر]] {{ع}} را به خاطر خود ایشان از [[خداوند]] طلب می‌کند و در [[انتظار]] رفع گرفتاری از خود [[امام]] {{ع}} می‌باشد. اگر وجود [[مقدس]] ایشان با هر مؤمنی و بلکه مجموع همه [[مؤمنان]] – غیر سیزده [[معصوم]] دیگر – مقایسه شود – [[قدر]] و [[منزلت]] ایشان از سایرین بالاتر است وجود مقدسشان در پیشگاه الهی از همه عزیزتر و محترم‌تر می‌باشد، بنابراین [[انتظار فرج]] ایشان و سرور و خوشحالی حضرتش در مقایسه با [[فرج]] سایرین، نزد [[خداوند]] عبادتی با فضیل‌تر می‌باشد.  
این مرتبه از آن کسی است که [[فرج]] [[امام عصر]] {{ع}} را به خاطر خود ایشان از [[خداوند]] طلب می‌کند و در [[انتظار]] رفع گرفتاری از خود [[امام]] {{ع}} می‌باشد. اگر وجود [[مقدس]] ایشان با هر مؤمنی و بلکه مجموع همه [[مؤمنان]] – غیر سیزده [[معصوم]] دیگر – مقایسه شود – [[قدر]] و [[منزلت]] ایشان از سایرین بالاتر است وجود مقدسشان در پیشگاه الهی از همه عزیزتر و محترم‌تر می‌باشد، بنابراین [[انتظار فرج]] ایشان و سرور و خوشحالی حضرتش در مقایسه با [[فرج]] سایرین، نزد [[خداوند]] عبادتی با فضیل‌تر می‌باشد.
::::::اگر [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] روی کره [[زمین]] را در نظر بگیریم، هیچ [[مستضعف]] و مظلومی را ستمدیده‌تر از [[اهل بیت]] {{عم}} – و در این زمان [[حضرت مهدی]] {{ع}} – نمی‌توان یافت. بزرگی هر ظلمی متناسب با [[میزان]] حقی که از [[مظلوم]] پایمال می‌شود، سنجیده می‌شود. هر [[قدر]] [[حق]] بیشتر و بزرگتری از فرد ضایع و تباه گردد، ظلمی که به او رفته بیشتر و بزرگ‌تر است. پس از [[خدای متعال]] – که بزرگ‌ترین [[حقوق]] را بر بندگانش دارد – کسی جز [[اهل بیت]] {{عم}} [[صاحب]] [[حق]] عظیم بر همه [[انسان‌ها]] – و بلکه همه موجودات – نیست<ref>توضیح این مطلب در دروس دهم و یازدهم از حلقه پنجم آمده است.</ref>. اگر گفته شود که [[حقوق]] ایشان از مجموع همه حقوقی که سایر [[انسان‌ها]] بر گردن یکدیگر دارند بالاتر است. سخن مبالغه آمیزی نخواهد بود.  
 
::::::بنابراین می‌توان فهمید که [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} – به عنوان تنها باقیمانده [[خاندان]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} – در رأس همه [[مظلومان]] عالم قرار دارند، چون ظلمی که به ایشان رفته و می‌رود، بیش از همه ظلم‌های دیگر در عالم می‌باشد. در [[زیارت]] [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} از زبان [[حضرت]] ابی الحسن {{ع}} چنین می‌خوانیم: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ"}}<ref>«[[سلام]] بر تو ای [[ولی خدا]]، [[شهادت]] می‌دهم که تو [[اولین مظلوم]] و اولین کسی هستی که [[حق]] او را غصب کرده‌اند» کامل الزیارات، باب ۱۱، ح ۲.</ref>. "اول" در عبارت [[معصوم]] {{ع}} اول زمانی نیست، چون قبل از ایشان [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] و در رأس همه آنها [[سید]] الانبیاء و خاتم المرسلین {{صل}} مورد [[ظلم و ستم]] فراوان قرار گرفته بودند. "اول" در اینجا، اول رتبی است و دلالت بر بالاترین درجه [[مظلومیت]] می‌کند. در این رتبه بین ایشان و سایر [[اهل بیت]] {{عم}} تفاوتی نیست، با وجود این که هر کدام در زمان خود به صورت‌های مختلفی مورد [[ظلم]] قرار گرفته‌اند. [[امام عصر]] {{ع}} [[وارث]] همه [[انبیا]] و [[اولیا]] در این زمینه هستند و [[مظلومیت]] را از جد [[غریب]] خود [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به [[ارث]] برده‌اند. پس ایشان هم به همان معنایی که [[امیر]] عالم {{ع}}، اول [[مظلوم]] بودند، اول [[مظلوم]] عالم در این زمان هستند. بالاتر از هر مظلومیتی این است که کسی را از [[حقوق]] مسلم خود محروم کنند و چنین وانمود کنند که او هیچ گونه حقی نداشته است.  متأسفانه نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان در طول [[تاریخ]] چنین ظلمی صورت گرفته است. لذا این ذوات مقدسه غیر از این که مورد انواع [[ظلم‌ها]] واقع شده‌اند، "[[مستضعف]]" نیز بوده‌اند. "[[مستضعف]]" با "ضعیف" تفاوت دارد. ضعیف یعنی ناتوان، ولی [[مستضعف]] یعنی کسی که ناتوان شمرده شده است<ref>استضعفه: عده ضعیفاً المعجم الوسیط، ص ۵۴۰.</ref>. [[ائمه]] {{عم}} ضعیف نبوده‌اند ولی اطلاق "[[مستضعف]]" به ایشان می‌توان کرد، چون در طول [[تاریخ]] "ضعیف شمرده شده" بوده‌اند. اینها از [[حقوق]] خویش توسط [[ظالمان]] محروم نگه داشته شده‌اند و به گونه‌ای با آنها [[رفتار]] شده است که گویی [[صاحب]] هیچ حقی نبوده‌اند، لذا رفتاری با ایشان صورت گرفته که با ضعیفان صورت می‌گیرد. بنابراین در عین حال که نمی‌توان آنها را "ضعیف" دانست، اما "[[مستضعف]]" نامیده شده‌اند. این تعبیر در [[قرآن کریم]] به ایشان اطلاق شده است. {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref> این [[آیه]] در [[قرآن]] ضمن داستان [[بنی اسرائیل]] آمده است، ولی چنان که [[حضرت]] [[سید العابدین]] {{ع}} فرموده‌اند، اشاره به [[اهل بیت]] {{عم}} و [[پیروان]] ایشان دارد. {{متن حدیث|"وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ أَشْیَاعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فرعون واشیاعه"}}<ref>«قسم به آن که [[پیامبر]] {{صل}} را به [[حق]] به عنوان بشیر و نذیر [[مبعوث]] کرد، همانا [[نیکان]] از ما [[اهل بیت]] و [[شیعیان]] ایشان به منزله [[حضرت موسی]] و شیعیانش و [[دشمنان]] ما و پیروانشان به منزله [[فرعون]] و [[پیروان]] او هستند» بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۱۶۷.</ref>.
اگر [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] روی کره [[زمین]] را در نظر بگیریم، هیچ [[مستضعف]] و مظلومی را ستمدیده‌تر از [[اهل بیت]] {{عم}} – و در این زمان [[حضرت مهدی]] {{ع}} – نمی‌توان یافت. بزرگی هر ظلمی متناسب با [[میزان]] حقی که از [[مظلوم]] پایمال می‌شود، سنجیده می‌شود. هر [[قدر]] [[حق]] بیشتر و بزرگتری از فرد ضایع و تباه گردد، ظلمی که به او رفته بیشتر و بزرگ‌تر است. پس از [[خدای متعال]] – که بزرگ‌ترین [[حقوق]] را بر بندگانش دارد – کسی جز [[اهل بیت]] {{عم}} [[صاحب]] [[حق]] عظیم بر همه [[انسان‌ها]] – و بلکه همه موجودات – نیست<ref>توضیح این مطلب در دروس دهم و یازدهم از حلقه پنجم آمده است.</ref>. اگر گفته شود که [[حقوق]] ایشان از مجموع همه حقوقی که سایر [[انسان‌ها]] بر گردن یکدیگر دارند بالاتر است. سخن مبالغه آمیزی نخواهد بود.
 
بنابراین می‌توان فهمید که [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} – به عنوان تنها باقیمانده [[خاندان]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} – در رأس همه [[مظلومان]] عالم قرار دارند، چون ظلمی که به ایشان رفته و می‌رود، بیش از همه ظلم‌های دیگر در عالم می‌باشد. در [[زیارت]] [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} از زبان [[حضرت]] ابی الحسن {{ع}} چنین می‌خوانیم: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ"}}<ref>«[[سلام]] بر تو ای [[ولی خدا]]، [[شهادت]] می‌دهم که تو [[اولین مظلوم]] و اولین کسی هستی که [[حق]] او را غصب کرده‌اند» کامل الزیارات، باب ۱۱، ح ۲.</ref>. "اول" در عبارت [[معصوم]] {{ع}} اول زمانی نیست، چون قبل از ایشان [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] و در رأس همه آنها [[سید]] الانبیاء و خاتم المرسلین {{صل}} مورد [[ظلم و ستم]] فراوان قرار گرفته بودند. "اول" در اینجا، اول رتبی است و دلالت بر بالاترین درجه [[مظلومیت]] می‌کند. در این رتبه بین ایشان و سایر [[اهل بیت]] {{عم}} تفاوتی نیست، با وجود این که هر کدام در زمان خود به صورت‌های مختلفی مورد [[ظلم]] قرار گرفته‌اند. [[امام عصر]] {{ع}} [[وارث]] همه [[انبیا]] و [[اولیا]] در این زمینه هستند و [[مظلومیت]] را از جد [[غریب]] خود [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به [[ارث]] برده‌اند. پس ایشان هم به همان معنایی که [[امیر]] عالم {{ع}}، اول [[مظلوم]] بودند، اول [[مظلوم]] عالم در این زمان هستند. بالاتر از هر مظلومیتی این است که کسی را از [[حقوق]] مسلم خود محروم کنند و چنین وانمود کنند که او هیچ گونه حقی نداشته است.  متأسفانه نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان در طول [[تاریخ]] چنین ظلمی صورت گرفته است. لذا این ذوات مقدسه غیر از این که مورد انواع [[ظلم‌ها]] واقع شده‌اند، "[[مستضعف]]" نیز بوده‌اند. "[[مستضعف]]" با "ضعیف" تفاوت دارد. ضعیف یعنی ناتوان، ولی [[مستضعف]] یعنی کسی که ناتوان شمرده شده است<ref>استضعفه: عده ضعیفاً المعجم الوسیط، ص ۵۴۰.</ref>. [[ائمه]] {{عم}} ضعیف نبوده‌اند ولی اطلاق "[[مستضعف]]" به ایشان می‌توان کرد، چون در طول [[تاریخ]] "ضعیف شمرده شده" بوده‌اند. اینها از [[حقوق]] خویش توسط [[ظالمان]] محروم نگه داشته شده‌اند و به گونه‌ای با آنها [[رفتار]] شده است که گویی [[صاحب]] هیچ حقی نبوده‌اند، لذا رفتاری با ایشان صورت گرفته که با ضعیفان صورت می‌گیرد. بنابراین در عین حال که نمی‌توان آنها را "ضعیف" دانست، اما "[[مستضعف]]" نامیده شده‌اند. این تعبیر در [[قرآن کریم]] به ایشان اطلاق شده است. {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref> این [[آیه]] در [[قرآن]] ضمن داستان [[بنی اسرائیل]] آمده است، ولی چنان که [[حضرت]] [[سید العابدین]] {{ع}} فرموده‌اند، اشاره به [[اهل بیت]] {{عم}} و [[پیروان]] ایشان دارد. {{متن حدیث|"وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ أَشْیَاعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فرعون واشیاعه"}}<ref>«قسم به آن که [[پیامبر]] {{صل}} را به [[حق]] به عنوان بشیر و نذیر [[مبعوث]] کرد، همانا [[نیکان]] از ما [[اهل بیت]] و [[شیعیان]] ایشان به منزله [[حضرت موسی]] و شیعیانش و [[دشمنان]] ما و پیروانشان به منزله [[فرعون]] و [[پیروان]] او هستند» بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۱۶۷.</ref>.


از همین جهت در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] از [[امام]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ صَلِّ : یبعث اللَّهِ مهدیهم بَعْدَ جَهْدِهِمْ فیعزهم وَ یذل عَدُوِّهِمْ"}}<ref>الغیبة طوسی، ص ۱۸۴.</ref>. [[مستضعفین]] در [[آیه]] [[آل محمد]] {{صل}} هستند که [[خداوند]] [[مهدی]] ایشان را پس از (گذشت دوران) [[سختی]] و مشقت آنها [[مبعوث]] می‌فرماید، پس او آنها را [[عزت]] داده، [[دشمن]] آنها را ذلیل و خوار می‌سازد. [[احادیث]] متعددی در این موضوع ذکر شده است که علاقه مندان می‌توانند به [[تفاسیر]] روایی در ذیل این [[آیه]] [[رجوع]] کنند. به هر حال اگر کسی در [[انتظار فرج]] [[مستضعفان]] می‌باشد، باید متوجه باشد که در رأس همه آنها [[وجود مقدس امام زمان]] {{ع}} هستند و اگر [[فرج]] ایشان از [[ناحیه]] [[خداوند]] برسد، فرجه همه [[مستضعفان]] عالم نیز رسیده است. به طور خلاصه می‌توان گفت که [[فرج امام زمان]] {{ع}} [[فرج]] همه آسمانیان و زمینیان – اعم از [[فرشتگان]] و جنیان و حیوانات و گیاهان و جمادات – می‌باشد، پس کسی که [[انتظار فرج]] ایشا را در این مرتبه (مرتبه پنجم) داشته باشد، در [[حقیقت]] همه مراتب قبلی و بالاتر از آنها را هم داراست و عبادتی فوق همه عبادت‌ها انجام می‌دهد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵.</ref>.
از همین جهت در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] از [[امام]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|"هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ صَلِّ : یبعث اللَّهِ مهدیهم بَعْدَ جَهْدِهِمْ فیعزهم وَ یذل عَدُوِّهِمْ"}}<ref>الغیبة طوسی، ص ۱۸۴.</ref>. [[مستضعفین]] در [[آیه]] [[آل محمد]] {{صل}} هستند که [[خداوند]] [[مهدی]] ایشان را پس از (گذشت دوران) [[سختی]] و مشقت آنها [[مبعوث]] می‌فرماید، پس او آنها را [[عزت]] داده، [[دشمن]] آنها را ذلیل و خوار می‌سازد. [[احادیث]] متعددی در این موضوع ذکر شده است که علاقه مندان می‌توانند به [[تفاسیر]] روایی در ذیل این [[آیه]] [[رجوع]] کنند. به هر حال اگر کسی در [[انتظار فرج]] [[مستضعفان]] می‌باشد، باید متوجه باشد که در رأس همه آنها [[وجود مقدس امام زمان]] {{ع}} هستند و اگر [[فرج]] ایشان از [[ناحیه]] [[خداوند]] برسد، فرجه همه [[مستضعفان]] عالم نیز رسیده است. به طور خلاصه می‌توان گفت که [[فرج امام زمان]] {{ع}} [[فرج]] همه آسمانیان و زمینیان – اعم از [[فرشتگان]] و جنیان و حیوانات و گیاهان و جمادات – می‌باشد، پس کسی که [[انتظار فرج]] ایشا را در این مرتبه (مرتبه پنجم) داشته باشد، در [[حقیقت]] همه مراتب قبلی و بالاتر از آنها را هم داراست و عبادتی فوق همه عبادت‌ها انجام می‌دهد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۲۶-۱۳۵.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش