پرش به محتوا

شیوه قیام امام مهدی چگونه است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۲۷: خط ۲۷:


«چگونگی [[قیام]]:
«چگونگی [[قیام]]:
*'''آغاز [[قیام]]''': [[علامه]] در [[تفسیر]] [[المیزان]]، روایتی را [[نقل]] می‌‌کند که فضای اولین مراحل [[ظهور]] را ترسیم می‌نماید<ref>المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳.</ref>. ایشان از [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] قمی [[نقل]] می‌‌کند که وی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ}}<ref>«و اگر ببینی، هنگامی که کفار به فزع می‌‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند». سبأ:۵۱.</ref> گفته است: پدرم از ابن ابی عمیر، از [[منصور]] بن یونس، از ابن خالد کابلی، برایم [[حدیث]] کرد که [[امام]] ابی [[جعفر]] {{ع}} فرمود: به [[خدا]] سوگند گویا همین الان می‌‌بینم [[قائم]] {{ع}} را که به هجر تکیه داده است، آن‌‌گاه [[مردم]] را در رعایت حقش به [[خدا]] سوگند می‌‌دهد و می‌‌فرماید: ایهالناس! هرکس با من درباره [[خدا]] مهاجه کند، من اولی به [[خدا]] هستم. ایهاالناس! هر کس با من درباره [[آدم]] {{ع}} محاجه کند، من اولی و نزدیک‌‌تر از سایرین به [[آدم]] {{ع}} هستم. ایهالناس! هرکس با من درباره [[نوح]] {{ع}} محاجه کند، من از هر کس دیگر اولی به [[نوح]] {{ع}} می‌‌باشم. ایهاالناس! هر کس با من درباره [[ابراهیم]] {{ع}} سخن بگوید و [[احتجاج]] کند، من خود از هر کس دیگر نزدیک‌‌تر به [[ابراهیم]] {{ع}} هستم. ایهاالناس! هرکس با من درباره [[موسی]] علیه [[سلام]] محاجه کند، من خود اولی به [[موسی]] {{ع}} هستم. ایهاالناس! هرکس با من در خصوص [[عیسی]] {{ع}} محاجه کند و آن جناب را به رخ من بکشد، من خود از هر کس دیگر نزدیک‌‌تر به [[عیسی]] {{ع}} هستم. ایهاالناس! هر کس با من در خصوص [[محمد]] {{صل}} محاجه کند، من خود از هر کس دیگر به [[محمد]] نزدیک‌‌تر و اولایم. ایهاالناس! هر کس با من در خصوص [[کتاب خدا]] محاجه کند، من از هر کس دیگر به [[کتاب خدا]] نزدیک‌‌ترم. آنگاه به [[مقام ابراهیم]] {{ع}} می‌‌آید و دو رکعت [[نماز]] می‌‌خواند و با سوگند به [[خدا]] [[حق]] خود را بیان می‌‌کند. [[امام]] ابی [[جعفر]] {{ع}} سپس فرمود: به [[خدا]] سوگند او مظطری است که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ}}<ref>«یا آن که درمانده را وقتی که او را بخواند، اجابت کند و محنت از او بردارد و شما را جانشینان این سرزمین کند، چگونه با این خدا، خدایی هست؟ چه کم متذکر می‌‌شوید؟». نمل:۶۲.</ref> آمده است. اولین کسی که با او [[بیعت]] کند [[جبرئیل]] و سپس [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران]] او می‌‌باشند.  
*'''آغاز [[قیام]]''': [[علامه]] در [[تفسیر]] [[المیزان]]، روایتی را [[نقل]] می‌‌کند که فضای اولین مراحل [[ظهور]] را ترسیم می‌نماید<ref>المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳.</ref>. ایشان از [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] قمی [[نقل]] می‌‌کند که وی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ}}<ref>«و اگر ببینی، هنگامی که کفار به فزع می‌‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند». سبأ:۵۱.</ref> گفته است: پدرم از ابن ابی عمیر، از [[منصور]] بن یونس، از ابن خالد کابلی، برایم [[حدیث]] کرد که [[امام]] ابی [[جعفر]] {{ع}} فرمود: به [[خدا]] سوگند گویا همین الان می‌‌بینم [[قائم]] {{ع}} را که به هجر تکیه داده است، آن‌‌گاه [[مردم]] را در رعایت حقش به [[خدا]] سوگند می‌‌دهد و می‌‌فرماید: ایهالناس! هرکس با من درباره [[خدا]] مهاجه کند، من اولی به [[خدا]] هستم. ایهاالناس! هر کس با من درباره [[آدم]] {{ع}} محاجه کند، من اولی و نزدیک‌‌تر از سایرین به [[آدم]] {{ع}} هستم. ایهالناس! هرکس با من درباره [[نوح]] {{ع}} محاجه کند، من از هر کس دیگر اولی به [[نوح]] {{ع}} می‌‌باشم. ایهاالناس! هر کس با من درباره [[ابراهیم]] {{ع}} سخن بگوید و [[احتجاج]] کند، من خود از هر کس دیگر نزدیک‌‌تر به [[ابراهیم]] {{ع}} هستم. ایهاالناس! هرکس با من درباره [[موسی]] علیه [[سلام]] محاجه کند، من خود اولی به [[موسی]] {{ع}} هستم. ایهاالناس! هرکس با من در خصوص [[عیسی]] {{ع}} محاجه کند و آن جناب را به رخ من بکشد، من خود از هر کس دیگر نزدیک‌‌تر به [[عیسی]] {{ع}} هستم. ایهاالناس! هر کس با من در خصوص [[محمد]] {{صل}} محاجه کند، من خود از هر کس دیگر به [[محمد]] نزدیک‌‌تر و اولایم. ایهاالناس! هر کس با من در خصوص [[کتاب خدا]] محاجه کند، من از هر کس دیگر به [[کتاب خدا]] نزدیک‌‌ترم. آنگاه به [[مقام ابراهیم]] {{ع}} می‌‌آید و دو رکعت [[نماز]] می‌‌خواند و با سوگند به [[خدا]] [[حق]] خود را بیان می‌‌کند. [[امام]] ابی [[جعفر]] {{ع}} سپس فرمود: به [[خدا]] سوگند او مظطری است که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ}}<ref>«یا آن که درمانده را وقتی که او را بخواند، اجابت کند و محنت از او بردارد و شما را جانشینان این سرزمین کند، چگونه با این خدا، خدایی هست؟ چه کم متذکر می‌‌شوید؟». نمل:۶۲.</ref> آمده است. اولین کسی که با او [[بیعت]] کند [[جبرئیل]] و سپس [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران]] او می‌‌باشند.
::::::[[امام]] {{ع}} در ادامه، [[اصحاب]] حضرت را توصیف و سپس روبرو شدن [[سپاه]] [[امام]] و [[لشکر سفیانی]] و فرو رفتن [[سفیانی]] و یارانش که در [[علائم ظهور]] توضیح داده شد، و پیروزی‌های بعدی را بیان می‌‌کند<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۵ و ۲۰۴. مرحوم علامه به بخش‌های مربوط به بعد از نابودی سفیانی اشاره نکرده است.</ref>.
 
[[امام]] {{ع}} در ادامه، [[اصحاب]] حضرت را توصیف و سپس روبرو شدن [[سپاه]] [[امام]] و [[لشکر سفیانی]] و فرو رفتن [[سفیانی]] و یارانش که در [[علائم ظهور]] توضیح داده شد، و پیروزی‌های بعدی را بیان می‌‌کند<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۵ و ۲۰۴. مرحوم علامه به بخش‌های مربوط به بعد از نابودی سفیانی اشاره نکرده است.</ref>.


همچنین در جای دیگری از [[تفسیر قمی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که فرمود: [[آیه]] {{متن قرآن|أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ...}} درباره [[قائم آل محمد]] {{ع}} نازل شده، به [[خدا]] سوگند [[مضطر]] او است، که در [[مقام ابراهیم]] دو رکعت [[نماز]] می‌‌خواند و [[خدای عزوجل]] را می‌خواند و او اجابتش می‌‌فرماید و وی را [[خلیفه]] در زمینش می‌سازد<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۱۲۹؛ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۳۹۱.</ref>.
همچنین در جای دیگری از [[تفسیر قمی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که فرمود: [[آیه]] {{متن قرآن|أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ...}} درباره [[قائم آل محمد]] {{ع}} نازل شده، به [[خدا]] سوگند [[مضطر]] او است، که در [[مقام ابراهیم]] دو رکعت [[نماز]] می‌‌خواند و [[خدای عزوجل]] را می‌خواند و او اجابتش می‌‌فرماید و وی را [[خلیفه]] در زمینش می‌سازد<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۱۲۹؛ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۳۹۱.</ref>.


ایشان در جای دیگری درباره شروع [[قیام]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌‌گوید: در [[روایت]] است که چون [[حضرت قائم]] {{ع}} [[ظهور]] کنند، اول [[دعوت]] خود را از [[مکه]] آغاز می‌‌کنند؛ به این طریق که بین [[رکن و مقام]] پشت به [[کعبه]] نموده، و اعلان می‌‌فرمایند؛ و از [[خواص]] آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می‌‌گردند<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>.
ایشان در جای دیگری درباره شروع [[قیام]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌‌گوید: در [[روایت]] است که چون [[حضرت قائم]] {{ع}} [[ظهور]] کنند، اول [[دعوت]] خود را از [[مکه]] آغاز می‌‌کنند؛ به این طریق که بین [[رکن و مقام]] پشت به [[کعبه]] نموده، و اعلان می‌‌فرمایند؛ و از [[خواص]] آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می‌‌گردند<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>.
*'''ابزار و شیوه‌های [[قیام]]''': یکی از پرسش‌های رایج در بحث‌‌های [[مهدویت]] درباره ابزاری است که در زمان [[قیام]] [[امام زمان]] {{ع}} مورد استفاده قرار می‌‌گیرد؛ ابزاری که [[امام]] {{ع}} به وسیله آنها تمام انسانها را به [[دین اسلام]] [[هدایت]] می‌‌کند و [[حق]] و [[عدالت]] را در تمام [[زمین]] گسترش می‌دهد. سؤالات مهمی که در این زمینه مطرح می‌شود این است که آیا [[امام]] {{ع}} از طریق [[جنگ]] بر [[جهان]] تسلط پیدا می‌کند یا راه دیگری [[انتخاب]] می‌‌کند؟ در صورت بروز [[جنگ]] آیا ایشان از [[شمشیر]] و ابزار جنگی دوران گذشته استفاده می‌‌کند؟ و یا از وسایل جنگی مدرن و پیشرفته بهره می‌برد؟ در هر صورت آیا صحیح است که در این [[جنگ]] کشتارها و خونریزی‌‌های گسترده رخ می‌‌دهد؟ از آنجا که در [[روایات]] [[مهدویت]] تعبیر «[[قیام]] به [[سیف]]»<ref>بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۴۶ به بعد؛ کتاب الغیبه للطوسی، صفحه ۴۶۷؛ الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۳۲.</ref> و مانند آن وجود دارد، طبعا مطرح شدن پرسش‌‌های بالا امری طبیعی و عادی است. ولی آنچه باعث اهمیت و حساسیت بیشتر موضوع شده است سیاه نمایی‌‌ها و تبلیغات منفی مخالفین [[مهدویت]] در این رابطه است. از دیر زمان تاکنون، و به خصوص در فضای رسانه‌‌ای کنونی، دو حرکت تبلیغاتی منفی درباره [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} وجود داشته است.  
*'''ابزار و شیوه‌های [[قیام]]''': یکی از پرسش‌های رایج در بحث‌‌های [[مهدویت]] درباره ابزاری است که در زمان [[قیام]] [[امام زمان]] {{ع}} مورد استفاده قرار می‌‌گیرد؛ ابزاری که [[امام]] {{ع}} به وسیله آنها تمام انسانها را به [[دین اسلام]] [[هدایت]] می‌‌کند و [[حق]] و [[عدالت]] را در تمام [[زمین]] گسترش می‌دهد. سؤالات مهمی که در این زمینه مطرح می‌شود این است که آیا [[امام]] {{ع}} از طریق [[جنگ]] بر [[جهان]] تسلط پیدا می‌کند یا راه دیگری [[انتخاب]] می‌‌کند؟ در صورت بروز [[جنگ]] آیا ایشان از [[شمشیر]] و ابزار جنگی دوران گذشته استفاده می‌‌کند؟ و یا از وسایل جنگی مدرن و پیشرفته بهره می‌برد؟ در هر صورت آیا صحیح است که در این [[جنگ]] کشتارها و خونریزی‌‌های گسترده رخ می‌‌دهد؟ از آنجا که در [[روایات]] [[مهدویت]] تعبیر «[[قیام]] به [[سیف]]»<ref>بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۴۶ به بعد؛ کتاب الغیبه للطوسی، صفحه ۴۶۷؛ الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۳۲.</ref> و مانند آن وجود دارد، طبعا مطرح شدن پرسش‌‌های بالا امری طبیعی و عادی است. ولی آنچه باعث اهمیت و حساسیت بیشتر موضوع شده است سیاه نمایی‌‌ها و تبلیغات منفی مخالفین [[مهدویت]] در این رابطه است. از دیر زمان تاکنون، و به خصوص در فضای رسانه‌‌ای کنونی، دو حرکت تبلیغاتی منفی درباره [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} وجود داشته است.
::::::از طرفی، در کتابها و مقالات به ظاهر علمی بر استفاده [[امام]] {{ع}} از [[شمشیر]] و اسب تأکید می‌‌شود و به ویژه در فضای رسانه و در قالب فیلم تصویری قرون وسطایی از [[امام]] به نمایش گذاشته می‌شود و چنین القا می‌کند که [[منجی]] مورد نظر [[اسلام]]، در عصر [[تمدن]] و [[پیشرفت]] با شیوه‌‌های جنگی هزار و چهارصد سال پیش، و با گرز و [[شمشیر]] و اسب با [[دشمنان]] خود می‌‌جنگد و با این شیوه می‌خواهد بر تمام [[زمین]] نیز تسلط پیدا کند.  
 
::::::از سوی دیگر چنین القا می‌کنند که [[امام]] {{ع}} با جنگ‌های گسترده و خانمان سوز همراه است و در نتیجه بسیاری از انسان‌‌ها [[جان]] خود را از دست می‌دهند، و جوی [[خون]] به راه می‌افتد و فقط تعداد اندکی از [[یاران]] و [[پیروان]] حقیقی او از این خونریزی‌ها و فضای وحشتناک [[نجات]] پیدا کرده و در [[زمین]] باقی می‌مانند.  
از طرفی، در کتابها و مقالات به ظاهر علمی بر استفاده [[امام]] {{ع}} از [[شمشیر]] و اسب تأکید می‌‌شود و به ویژه در فضای رسانه و در قالب فیلم تصویری قرون وسطایی از [[امام]] به نمایش گذاشته می‌شود و چنین القا می‌کند که [[منجی]] مورد نظر [[اسلام]]، در عصر [[تمدن]] و [[پیشرفت]] با شیوه‌‌های جنگی هزار و چهارصد سال پیش، و با گرز و [[شمشیر]] و اسب با [[دشمنان]] خود می‌‌جنگد و با این شیوه می‌خواهد بر تمام [[زمین]] نیز تسلط پیدا کند.
::::::(...)
 
::::::با توجه به این فضای تهاجمی و خطرناک، لازم است به صورت علمی به این موضوع پرداخته شود تا تصویر حقیقی و صحیحی از [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} ارائه گردد.  گرچه [[مرحوم علامه]] در هیچ کجا به صورت مستقیم به بررسی این موضوع نپرداخته و بحثی با این عنوان را مطرح نکرده است ولی مباحث و مبانی ارائه شده از طرف ایشان درباره دوره [[آخرالزمان]]، کمک شایانی در [[فهم]] درست و دقیق این موضوع می‌‌کند. اینک با توجه به این مبانی که در فصلهای مختلف این نوشته مورد بررسی قرار گرفته است، به [[تبیین]] ابزار [[قیام]] و پاسخگویی به پرسشهای مطرح شده می‌پردازیم.  
از سوی دیگر چنین القا می‌کنند که [[امام]] {{ع}} با جنگ‌های گسترده و خانمان سوز همراه است و در نتیجه بسیاری از انسان‌‌ها [[جان]] خود را از دست می‌دهند، و جوی [[خون]] به راه می‌افتد و فقط تعداد اندکی از [[یاران]] و [[پیروان]] حقیقی او از این خونریزی‌ها و فضای وحشتناک [[نجات]] پیدا کرده و در [[زمین]] باقی می‌مانند.
::::::[[علامه]] [[معتقد]] است اصل [[جهاد]] به عنوان یک اصل اسلامی و تاکتیک اساسی در پیشبرد [[اهداف الهی]] و [[هدایت]] [[جامعه بشری]]، قابل [[انکار]] نیست؛ و [[آیات قرآن]] [[وجوب]] [[جهاد]] و [[مبارزه]] عملی با مستکبرین و سرکشان را در هر زمان [[واجب]] و لازم می‌داند. روشن است که روی آوردن [[اسلام]] به [[جهاد]] به عنوان اصل دومی و از روی ناچاری است، و قبل از هر چیز تلاش می‌کند تا با ارائه راهکارهای علمی و فرهنگی، موانع [[هدایت]] انسانها را برطرف کند و همگان را به راه راست [[هدایت]] نماید؛ ولی در صورت [[مقاومت]] و ممانعت افراد سرکش و لجوج که علاوه بر خود، دیگران را نیز از [[معارف الهی]] و دستیابی به [[کمالات انسانی]] محروم می‌کنند - به عنوان [[ضرورت]] و با توجه به شرایط مناسب، [[دستور]] واکنش عملی و [[جنگ]] و [[جهاد]] را صادر می‌‌کند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۶ و جلد ۴، صفحه ۱۶۴.</ref>.
 
(...)
::::::با توجه به این فضای تهاجمی و خطرناک، لازم است به صورت علمی به این موضوع پرداخته شود تا تصویر حقیقی و صحیحی از [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} ارائه گردد.  گرچه [[مرحوم علامه]] در هیچ کجا به صورت مستقیم به بررسی این موضوع نپرداخته و بحثی با این عنوان را مطرح نکرده است ولی مباحث و مبانی ارائه شده از طرف ایشان درباره دوره [[آخرالزمان]]، کمک شایانی در [[فهم]] درست و دقیق این موضوع می‌‌کند. اینک با توجه به این مبانی که در فصلهای مختلف این نوشته مورد بررسی قرار گرفته است، به [[تبیین]] ابزار [[قیام]] و پاسخگویی به پرسشهای مطرح شده می‌پردازیم.
 
[[علامه]] [[معتقد]] است اصل [[جهاد]] به عنوان یک اصل اسلامی و تاکتیک اساسی در پیشبرد [[اهداف الهی]] و [[هدایت]] [[جامعه بشری]]، قابل [[انکار]] نیست؛ و [[آیات قرآن]] [[وجوب]] [[جهاد]] و [[مبارزه]] عملی با مستکبرین و سرکشان را در هر زمان [[واجب]] و لازم می‌داند. روشن است که روی آوردن [[اسلام]] به [[جهاد]] به عنوان اصل دومی و از روی ناچاری است، و قبل از هر چیز تلاش می‌کند تا با ارائه راهکارهای علمی و فرهنگی، موانع [[هدایت]] انسانها را برطرف کند و همگان را به راه راست [[هدایت]] نماید؛ ولی در صورت [[مقاومت]] و ممانعت افراد سرکش و لجوج که علاوه بر خود، دیگران را نیز از [[معارف الهی]] و دستیابی به [[کمالات انسانی]] محروم می‌کنند - به عنوان [[ضرورت]] و با توجه به شرایط مناسب، [[دستور]] واکنش عملی و [[جنگ]] و [[جهاد]] را صادر می‌‌کند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۶ و جلد ۴، صفحه ۱۶۴.</ref>.
 
[[جهاد]] به عنوان [[واجب]] الهی، از [[احکام اسلامی]] و مربوط به همه زمان‌‌ها، از جمله [[زمان ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت حجت]] {{ع}} است<ref>در رابطه با دیدگاه مرحوم علامه درباره جهاد و تبیین ایشان به این حکم اسلامی، ر.ک؛ المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۷؛جلد ۴، صفحه ۱۶۴ و جلد ۹، صفحه ۱۱۵؛تعالیم اسلام، صفحه ۳۵۰؛ ترجمه سنن النبی، صفحه ۸۵.</ref>. پس بدیهی است که آن حضرت نیز در مسیر پیشبرد [[اهداف الهی]] خود، از این وسیله استفاده نموده و با رعایت [[موازین شرعی]] و اخلاقی آن<ref>از نگاه اسلام مقصود از جهاد، آدم‌‌کشی و ظلم نیست، بلکه این امور را ناپسند و حرام می‌داند و لشکریان مسلمان را موظف به رعایت موازین شرعی و اخلاقی می‌‌کند و به همین جهت دستور می‌دهد تا مسلمانان نه تنها در شرایط معمولی، بلکه حتی در حال جنگ نیز، شریف‌‌ترین روش را طی کنند، و هرگز آب را به روی دشمن نبندد، آتش سوزی راه نیندازند، به دشمن شبیخون نزنند، زنان و کودکان و پیران ناتوان و کسانی را که قوه دفاع ندارند را نکشند، و دستور اکید داده که با اسرای جنگی به نرمی و ملاطفت رفتار کنند و به ایشان احسان نمایند؛ و در مجموع اسلام از هر کاری که از قساوت و پستی و وحشیگری سرچشمه گرفته باشد و شرف انسانیت و جوانمردی، آن را نپذیرد منع نموده است.</ref> با [[ستمکاران]] به [[مبارزه]] بپردازد.


[[جهاد]] به عنوان [[واجب]] الهی، از [[احکام اسلامی]] و مربوط به همه زمان‌‌ها، از جمله [[زمان ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت حجت]] {{ع}} است<ref>در رابطه با دیدگاه مرحوم علامه درباره جهاد و تبیین ایشان به این حکم اسلامی، ر.ک؛ المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۷؛جلد ۴، صفحه ۱۶۴ و جلد ۹، صفحه ۱۱۵؛تعالیم اسلام، صفحه ۳۵۰؛ ترجمه سنن النبی، صفحه ۸۵.</ref>. پس بدیهی است که آن حضرت نیز در مسیر پیشبرد [[اهداف الهی]] خود، از این وسیله استفاده نموده و با رعایت [[موازین شرعی]] و اخلاقی آن<ref>از نگاه اسلام مقصود از جهاد، آدم‌‌کشی و ظلم نیست، بلکه این امور را ناپسند و حرام می‌داند و لشکریان مسلمان را موظف به رعایت موازین شرعی و اخلاقی می‌‌کند و به همین جهت دستور می‌دهد تا مسلمانان نه تنها در شرایط معمولی، بلکه حتی در حال جنگ نیز، شریف‌‌ترین روش را طی کنند، و هرگز آب را به روی دشمن نبندد، آتش سوزی راه نیندازند، به دشمن شبیخون نزنند، زنان و کودکان و پیران ناتوان و کسانی را که قوه دفاع ندارند را نکشند، و دستور اکید داده که با اسرای جنگی به نرمی و ملاطفت رفتار کنند و به ایشان احسان نمایند؛ و در مجموع اسلام از هر کاری که از قساوت و پستی و وحشیگری سرچشمه گرفته باشد و شرف انسانیت و جوانمردی، آن را نپذیرد منع نموده است.</ref> با [[ستمکاران]] به [[مبارزه]] بپردازد.
علاوه بر این، [[مرحوم علامه]] ضمن اشاره به وعده‌های مکرر الهی در [[قرآن]] مبنی بر سیطره [[اسلام]]، به عنوان [[دین حق]] در سراسر [[زمین]] در آینده تصریح می‌کند، که تحقق این وعده جز در پرتوی [[جهاد]] فراگیر و گسترده ممکن نیست؛ جهادی که شالوده [[شرک]] و [[نفاق]] را برمی‌‌چیند<ref>{{عربی|القرآن یبوح بالوعد بیوم للمومنین علی اعدائهم لا یتم امره الا بانجاز الامر بهذه المرتبه من القتال، و هو القتال قامه اخلاص فی التوحید}}. المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۶.</ref>.
::::::علاوه بر این، [[مرحوم علامه]] ضمن اشاره به وعده‌های مکرر الهی در [[قرآن]] مبنی بر سیطره [[اسلام]]، به عنوان [[دین حق]] در سراسر [[زمین]] در آینده تصریح می‌کند، که تحقق این وعده جز در پرتوی [[جهاد]] فراگیر و گسترده ممکن نیست؛ جهادی که شالوده [[شرک]] و [[نفاق]] را برمی‌‌چیند<ref>{{عربی|القرآن یبوح بالوعد بیوم للمومنین علی اعدائهم لا یتم امره الا بانجاز الامر بهذه المرتبه من القتال، و هو القتال قامه اخلاص فی التوحید}}. المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۶.</ref>.


ایشان پس از بیان این مطلب، به اشکال عده‌ای که [[پیروزی]] نهایی [[اسلام]] را در قالب [[جهاد]] نمی‌دانند اشاره و بیان می‌‌کند، که بعضی توهم کرده‌اند که این وعده الهی مستلزم [[تشریع]] [[حکم]] [[جهاد]] نیست، چون ممکن است این [[وعده خداوند]] به وسیله مصلحی غیبی و بدون [[توسل]] به [[جهاد]] و دیگر اسباب ظاهری محقق، و غرض حاصل گردد<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۷.</ref>.
ایشان پس از بیان این مطلب، به اشکال عده‌ای که [[پیروزی]] نهایی [[اسلام]] را در قالب [[جهاد]] نمی‌دانند اشاره و بیان می‌‌کند، که بعضی توهم کرده‌اند که این وعده الهی مستلزم [[تشریع]] [[حکم]] [[جهاد]] نیست، چون ممکن است این [[وعده خداوند]] به وسیله مصلحی غیبی و بدون [[توسل]] به [[جهاد]] و دیگر اسباب ظاهری محقق، و غرض حاصل گردد<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۷.</ref>.
خط ۴۷: خط ۵۳:
[[علامه]] در پاسخ به [[کلام]] مذکور می‌‌گوید: این حرف با جمله {{متن قرآن| لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«خدا به کسانی که از شما ایمان آورده و عمل‌‌های صالح کرده‌اند، وعده داده است که به طور قطع ایشان را خلیفه در زمین می‌‌کند، همانطور که نیاکان ایشان را کرد، و به طور قطع دینی را که برایشان پسندیده در دسترس شان قرار می‌دهد، تا کسی جلوگیرشان نباشد و به طور یقین بدانند که بعد از دوران وحشت دوران امنیتی برایشان پدید می‌آورد، تا مرا بپرستند و چیزی شریکم نسازند». نور: ۵۵.</ref> منافات دارد، زیرا [[استخلاف]] وقتی تحقق می‌‌یابد، که عده‌ای از بین بروند و عده‌ای دیگر جای آنان را بگیرند؛ پس در این جمله مسئله قتال نهفته است. علاوه بر اینکه [[آیه]] ۵۴ سوره [[مائده]] که می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>«هان‌ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید هر کس از شما مرتد از دین خود شود، بداند که خدای تعالی به زودی قومی را جایگزین ایشان می‌‌کند که دوستشان دارد و آنان نیز خدا را دوست می‌‌دارند، نسبت به مومنین متواضع و افتاده حال، و نسبت به کفار متکبر و قاهرند، در راه خدا جهاد می‌‌کنند، بدون اینکه از ملامت سرزنش کنندگان باکی داشته باشند».</ref> به وضوح اشاره دارد که به زودی به امر [[خدا]] [[دعوت]] [[حق]] و [[نهضت]] دینی به پا خواهد شد و معلوم است که چنین [[دعوت]] و نهضتی بدون [[جهاد]] و خونریزی تصور ندارد، به خصوص که در آن از تعبیر {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} استفاده شده است که [[ظهور]] در [[جنگ]] و [[جهاد]] دارد<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۷ و جلد ۵، صفحه ۳۸۴ و ۳۸۱.</ref>.
[[علامه]] در پاسخ به [[کلام]] مذکور می‌‌گوید: این حرف با جمله {{متن قرآن| لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«خدا به کسانی که از شما ایمان آورده و عمل‌‌های صالح کرده‌اند، وعده داده است که به طور قطع ایشان را خلیفه در زمین می‌‌کند، همانطور که نیاکان ایشان را کرد، و به طور قطع دینی را که برایشان پسندیده در دسترس شان قرار می‌دهد، تا کسی جلوگیرشان نباشد و به طور یقین بدانند که بعد از دوران وحشت دوران امنیتی برایشان پدید می‌آورد، تا مرا بپرستند و چیزی شریکم نسازند». نور: ۵۵.</ref> منافات دارد، زیرا [[استخلاف]] وقتی تحقق می‌‌یابد، که عده‌ای از بین بروند و عده‌ای دیگر جای آنان را بگیرند؛ پس در این جمله مسئله قتال نهفته است. علاوه بر اینکه [[آیه]] ۵۴ سوره [[مائده]] که می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>«هان‌ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید هر کس از شما مرتد از دین خود شود، بداند که خدای تعالی به زودی قومی را جایگزین ایشان می‌‌کند که دوستشان دارد و آنان نیز خدا را دوست می‌‌دارند، نسبت به مومنین متواضع و افتاده حال، و نسبت به کفار متکبر و قاهرند، در راه خدا جهاد می‌‌کنند، بدون اینکه از ملامت سرزنش کنندگان باکی داشته باشند».</ref> به وضوح اشاره دارد که به زودی به امر [[خدا]] [[دعوت]] [[حق]] و [[نهضت]] دینی به پا خواهد شد و معلوم است که چنین [[دعوت]] و نهضتی بدون [[جهاد]] و خونریزی تصور ندارد، به خصوص که در آن از تعبیر {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} استفاده شده است که [[ظهور]] در [[جنگ]] و [[جهاد]] دارد<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۶۷ و جلد ۵، صفحه ۳۸۴ و ۳۸۱.</ref>.


با توجه به این مطالب<ref>البته روایات و احادیث فراوانی نیز به جهاد مسلحانه در زمان قیام امام مهدی {{ع}} تصریح می‌کند که در بیانات علامه نیامده است. مراجعه شود به: بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۴۶ به بعد؛ کتاب الغیبه للطوسی، صفحه ۴۶۷؛ الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۳۲.</ref> روشن می‌‌شود که اصل [[جنگ]] و [[جهاد]] در [[قیام]] مهدوی امری قطعی و مسلم می‌باشد و بدیهی است که وقتی [[جهاد]] بر اساس آرمان‌های الهی و انسانی و در چارچوب [[ضرورت]] و با رعایت [[اصول]] اخلاقی باشد، نمی‌‌تواند مورد اعتراض و اشکال قرار بگیرد، و از سوی دیگر از آنجا که این [[جهاد]] مقدس نیز، مانند هر حرکت جنگی دیگر، ابزار و تکنیک‌های مناسب و نیز پیامدهای طبیعی خود را در پی دارد، لذا هیچ [[انسان]] عاقلی نمی‌‌تواند استفاده از [[سلاح]] و وسایل جنگی متعارف در [[جهاد]] و بروز پیامدها و نتایج آن -که کشته شدن و مجروح شدن بعضی از انسان‌‌ها، آوارگی و غیره است- را زیر سؤال ببرد.  
با توجه به این مطالب<ref>البته روایات و احادیث فراوانی نیز به جهاد مسلحانه در زمان قیام امام مهدی {{ع}} تصریح می‌کند که در بیانات علامه نیامده است. مراجعه شود به: بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۴۶ به بعد؛ کتاب الغیبه للطوسی، صفحه ۴۶۷؛ الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۳۲.</ref> روشن می‌‌شود که اصل [[جنگ]] و [[جهاد]] در [[قیام]] مهدوی امری قطعی و مسلم می‌باشد و بدیهی است که وقتی [[جهاد]] بر اساس آرمان‌های الهی و انسانی و در چارچوب [[ضرورت]] و با رعایت [[اصول]] اخلاقی باشد، نمی‌‌تواند مورد اعتراض و اشکال قرار بگیرد، و از سوی دیگر از آنجا که این [[جهاد]] مقدس نیز، مانند هر حرکت جنگی دیگر، ابزار و تکنیک‌های مناسب و نیز پیامدهای طبیعی خود را در پی دارد، لذا هیچ [[انسان]] عاقلی نمی‌‌تواند استفاده از [[سلاح]] و وسایل جنگی متعارف در [[جهاد]] و بروز پیامدها و نتایج آن -که کشته شدن و مجروح شدن بعضی از انسان‌‌ها، آوارگی و غیره است- را زیر سؤال ببرد.
::::::از دیدگاه این [[مفسر]] بزرگ، در کنار [[لزوم]] رعایت [[موازین شرعی]] و اخلاقی در [[جنگ]] و [[جهاد]]، بر اساس [[قرآن]] و به [[حکم]] [[فطرت]]، بر [[جامعه اسلامی]] [[واجب]] است که همیشه و در هر حال، تا آنجا که می‌تواند و به همان مقداری که احتمال می‌دهد دشمنش مجهز باشد، مجتمع صالحش را به انواع ابزارآلات جنگی مناسب مجهز کند<ref>این وجوب از عمومیت امر در آیه {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}} انفال: ۶۰ که ناظر به امری طبیعی و فطری، که همان قانون دفاع می‌باشد، نشأت گرفته است. المیزان، جلد ۹، صفحه ۱۱۴.</ref>.
 
از دیدگاه این [[مفسر]] بزرگ، در کنار [[لزوم]] رعایت [[موازین شرعی]] و اخلاقی در [[جنگ]] و [[جهاد]]، بر اساس [[قرآن]] و به [[حکم]] [[فطرت]]، بر [[جامعه اسلامی]] [[واجب]] است که همیشه و در هر حال، تا آنجا که می‌تواند و به همان مقداری که احتمال می‌دهد دشمنش مجهز باشد، مجتمع صالحش را به انواع ابزارآلات جنگی مناسب مجهز کند<ref>این وجوب از عمومیت امر در آیه {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}} انفال: ۶۰ که ناظر به امری طبیعی و فطری، که همان قانون دفاع می‌باشد، نشأت گرفته است. المیزان، جلد ۹، صفحه ۱۱۴.</ref>.
 
با توجه به این مسئله، بدیهی است که در [[زمان ظهور]] نیز از همین [[حکم]] الهی و فطری [[پیروی]] خواهد شد و در حین استفاده از تکنیک‌ها و سلاح‌های مناسب و به روز، در راستای رعایت [[قوانین]] دینی و اخلاقی بیان شده، از هیچ یک از سلاح‌های [[کشتار]] جمعی و غیر مجاز بهره‌برداری نخواهد شد.


با توجه به این مسئله، بدیهی است که در [[زمان ظهور]] نیز از همین [[حکم]] الهی و فطری [[پیروی]] خواهد شد و در حین استفاده از تکنیک‌ها و سلاح‌های مناسب و به روز، در راستای رعایت [[قوانین]] دینی و اخلاقی بیان شده، از هیچ یک از سلاح‌های [[کشتار]] جمعی و غیر مجاز بهره‌برداری نخواهد شد.
در پایان این قسمت، ذکر دوباره این مطلب لازم است که در هر صورت در زمان [[قیام]] [[امام زمان]] {{ع}} در [[آخرالزمان]]، [[جنگ]] و [[جهاد]] خواهد بود و به صورت طبیعی عده زیادی نیز [[جان]] خود را از دست خواهند داد ولی این مسئله، ناشی از سرکشی و طغیان کسانی است که زیر بار نمی‌‌روند و [[امام]] {{ع}} از روی ناچاری و برای [[نجات]] [[بشر]] و پاکسازی [[زمین]] از [[شرک]] و [[ضلالت]] و پس از اتمام حجت‌های مکرر، به مقابله با آنها می‌‌پردازد»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۰۲-۲۱۱.</ref>.
::::::در پایان این قسمت، ذکر دوباره این مطلب لازم است که در هر صورت در زمان [[قیام]] [[امام زمان]] {{ع}} در [[آخرالزمان]]، [[جنگ]] و [[جهاد]] خواهد بود و به صورت طبیعی عده زیادی نیز [[جان]] خود را از دست خواهند داد ولی این مسئله، ناشی از سرکشی و طغیان کسانی است که زیر بار نمی‌‌روند و [[امام]] {{ع}} از روی ناچاری و برای [[نجات]] [[بشر]] و پاکسازی [[زمین]] از [[شرک]] و [[ضلالت]] و پس از اتمام حجت‌های مکرر، به مقابله با آنها می‌‌پردازد»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۰۲-۲۱۱.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش