پرش به محتوا

ویژگی‌های حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
«[[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}} در [[حقیقت]]، [[حکومت]] [[اسلام]] واقعی و [[معارف]] [[ناب]] آن می‌باشد؛ حکومتی که با [[امامت]] و [[رهبری]] [[جانشین]] تمام [[انبیا]] و [[اولیاء]]، تصویر واقعی [[دین]] را در [[جامعه]] به نمایش می‌گذارد و آن را به کمک [[یاران]] [[صالح]] خود، به صورت کامل به [[اجرا]] در می‌‌آورد؛ تا [[انسان‌‌ها]] را در پرتو آن به [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] رهنمون شوند. بدیهی است که چنین [[حکومت]] بی‌سابقه‌‌ای، دارای خصایص و ویژگی‌های منحصر به فردی است که باید مورد [[کشف]] و بررسی قرار گیرد. [[علامه طباطبایی]] نیز در بیانات خود و به خصوص در مباحث تفسیری، به ذکر مؤلفه‌‌ها و ویژگی‌‌های [[حکومت]] آرمانی مهدوی پرداخته است؛ این مؤلفه‌ها را می‌‌توان در موارد ذیل [[تبیین]] نمود.  
«[[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}} در [[حقیقت]]، [[حکومت]] [[اسلام]] واقعی و [[معارف]] [[ناب]] آن می‌باشد؛ حکومتی که با [[امامت]] و [[رهبری]] [[جانشین]] تمام [[انبیا]] و [[اولیاء]]، تصویر واقعی [[دین]] را در [[جامعه]] به نمایش می‌گذارد و آن را به کمک [[یاران]] [[صالح]] خود، به صورت کامل به [[اجرا]] در می‌‌آورد؛ تا [[انسان‌‌ها]] را در پرتو آن به [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] رهنمون شوند. بدیهی است که چنین [[حکومت]] بی‌سابقه‌‌ای، دارای خصایص و ویژگی‌های منحصر به فردی است که باید مورد [[کشف]] و بررسی قرار گیرد. [[علامه طباطبایی]] نیز در بیانات خود و به خصوص در مباحث تفسیری، به ذکر مؤلفه‌‌ها و ویژگی‌‌های [[حکومت]] آرمانی مهدوی پرداخته است؛ این مؤلفه‌ها را می‌‌توان در موارد ذیل [[تبیین]] نمود.  
*'''تسلط [[صالحان]] در [[زمین]]''': [[علامه]]، ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ...}}<ref>«خداوند به مومنان و کسانی از شما که اعمال شایسته به جا می‌آورند وعده داده که آنها را در زمین جانشین کند». نور: ۵۵.</ref> با استفاده از مباحث تفسیری، نتیجه می‌‌گیرد که مقصود این [[آیه]] تسلط انسان‌های [[شایسته]] بر [[زمین]] است؛ سپس آیاتی را به عنوان [[شاهد]] مطرح می‌کند، از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«همانا زمین از آن خداوند است و آن را میراث هر کس از بندگانش که بخواهد قرار می‌دهد و پایان‌‌کار، از آن پرهیزکاران است». اعراف: ۱۲۸.</ref> و نیز [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«زمین را بندگان شایسته من به ارث می‌‌برند». انبیا: ۱۰۵.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ * وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ}}<ref>«پس پروردگار‌‌شان به ایشان وحی فرستاد که به طور قطع ستمکاران را هلاک خواهیم کرد و بعد از ایشان شما را در زمین سکونت خواهیم داد». ابراهیم: ۱۳-۱۴.</ref> و غیره. ایشان پس از ذکر این [[آیات]] به این نتیجه کلی می‌رسد که افرادی دارای [[ایمان]] و عمل [[صالح]]، در دوره [[آخرالزمان]] [[جانشین]] [[اقوام]] [[ظالم]] پیشین می‌شوند، و با [[رهبری]] [[امام زمان]] {{ع}} جامعه‌‌‌ای آرمانی تشکیل می‌دهند؛ جامعه‌‌ای است که در آن [[مومنان]] واقعی، دارای تسلط و اقتدار و [[برتری]] در [[زمین]] باشند و گروه [[ظالم]] و گناهکار هیچ نمودی در آن نداشته باشند<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۱.</ref>.
*'''تسلط [[صالحان]] در [[زمین]]''': [[علامه]]، ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ...}}<ref>«خداوند به مومنان و کسانی از شما که اعمال شایسته به جا می‌آورند وعده داده که آنها را در زمین جانشین کند». نور: ۵۵.</ref> با استفاده از مباحث تفسیری، نتیجه می‌‌گیرد که مقصود این [[آیه]] تسلط انسان‌های [[شایسته]] بر [[زمین]] است؛ سپس آیاتی را به عنوان [[شاهد]] مطرح می‌کند، از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«همانا زمین از آن خداوند است و آن را میراث هر کس از بندگانش که بخواهد قرار می‌دهد و پایان‌‌کار، از آن پرهیزکاران است». اعراف: ۱۲۸.</ref> و نیز [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«زمین را بندگان شایسته من به ارث می‌‌برند». انبیا: ۱۰۵.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ * وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ}}<ref>«پس پروردگار‌‌شان به ایشان وحی فرستاد که به طور قطع ستمکاران را هلاک خواهیم کرد و بعد از ایشان شما را در زمین سکونت خواهیم داد». ابراهیم: ۱۳-۱۴.</ref> و غیره. ایشان پس از ذکر این [[آیات]] به این نتیجه کلی می‌رسد که افرادی دارای [[ایمان]] و عمل [[صالح]]، در دوره [[آخرالزمان]] [[جانشین]] [[اقوام]] [[ظالم]] پیشین می‌شوند، و با [[رهبری]] [[امام زمان]] {{ع}} جامعه‌‌‌ای آرمانی تشکیل می‌دهند؛ جامعه‌‌ای است که در آن [[مومنان]] واقعی، دارای تسلط و اقتدار و [[برتری]] در [[زمین]] باشند و گروه [[ظالم]] و گناهکار هیچ نمودی در آن نداشته باشند<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۱.</ref>.
*'''فراگیر کردن [[معارف الهی]]''': بر اساس [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ}}<ref>«و نیز دینشان را که برای آنها پسندیده است استقرار دهد». نور: ۵۵.</ref> در [[حکومت جهانی]] [[امام زمان]]، بر اساس [[دین]] مبین [[اسلام]] عمل می‌‌شود، معارفش مورد [[اعتقاد]] همه قرار می‌گیرد و هیچ اختلافی نیز در آن پیدا نمی‌‌شود.  
*'''فراگیر کردن [[معارف الهی]]''': بر اساس [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ}}<ref>«و نیز دینشان را که برای آنها پسندیده است استقرار دهد». نور: ۵۵.</ref> در [[حکومت جهانی]] [[امام زمان]]، بر اساس [[دین]] مبین [[اسلام]] عمل می‌‌شود، معارفش مورد [[اعتقاد]] همه قرار می‌گیرد و هیچ اختلافی نیز در آن پیدا نمی‌‌شود.
::::::به بیان [[علامه]]، تعبیر «دینهم» که [[دین]] را به خود [[مردم]] اضافه کرده است، برای نشان دادن هماهنگی آن با [[فطرت]] [[انسان‌‌ها]] می‌‌باشد؛ لذا در این [[جامعه]]، [[دین]] فطری تمام انسانها را با مجذوب خود خواهد کرد<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۲.</ref>.
 
به بیان [[علامه]]، تعبیر «دینهم» که [[دین]] را به خود [[مردم]] اضافه کرده است، برای نشان دادن هماهنگی آن با [[فطرت]] [[انسان‌‌ها]] می‌‌باشد؛ لذا در این [[جامعه]]، [[دین]] فطری تمام انسانها را با مجذوب خود خواهد کرد<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۲.</ref>.


'''نشر [[اسرار]] [[دین]] به وسیله [[امام مهدی]]''' {{ع}} نکته‌ای که در اینجا حائز اهمیت است، این است که در [[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}}، خود آن حضرت [[مسئول]] بیان [[دین]] و [[تبیین معارف]] آن است و نه تنها [[ظواهر]] [[دین]]، بلکه [[اسرار]] و ناگفته‌‌های دینی را نیز برای [[مردم]] روشن می‌کند و آن را با عمق [[معارف]] بلند [[اسلام]] آشنا می‌‌کند؛ چرا که از جمله اموری که طبق [[روایات]] در [[زمان ظهور]] به وسیله [[امام مهدی]] {{ع}} انجام می‌گیرد، [[تبیین]] حقیقت‌‌های نهفته دینی و [[اسرار]] بلند الهی است، که تا آن زمان شرایط بیان آن فراهم نبوده است.
'''نشر [[اسرار]] [[دین]] به وسیله [[امام مهدی]]''' {{ع}} نکته‌ای که در اینجا حائز اهمیت است، این است که در [[حکومت]] [[امام زمان]] {{ع}}، خود آن حضرت [[مسئول]] بیان [[دین]] و [[تبیین معارف]] آن است و نه تنها [[ظواهر]] [[دین]]، بلکه [[اسرار]] و ناگفته‌‌های دینی را نیز برای [[مردم]] روشن می‌کند و آن را با عمق [[معارف]] بلند [[اسلام]] آشنا می‌‌کند؛ چرا که از جمله اموری که طبق [[روایات]] در [[زمان ظهور]] به وسیله [[امام مهدی]] {{ع}} انجام می‌گیرد، [[تبیین]] حقیقت‌‌های نهفته دینی و [[اسرار]] بلند الهی است، که تا آن زمان شرایط بیان آن فراهم نبوده است.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۶:
البته ایشان به همین مقدار اکتفا کرده و [[احادیث]] متعددی که در این باره وجود دارد را ذکر نکرده است<ref>از جمله حضرت علی {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ}}؛ او روش عادلانه در حکومت را به شما نشان می‌‌دهد و کتاب خدا و سنت پیامبر {{صل}} را که تا آن روز متروک مانده است، زنده می‌‌کند. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.</ref>.
البته ایشان به همین مقدار اکتفا کرده و [[احادیث]] متعددی که در این باره وجود دارد را ذکر نکرده است<ref>از جمله حضرت علی {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ}}؛ او روش عادلانه در حکومت را به شما نشان می‌‌دهد و کتاب خدا و سنت پیامبر {{صل}} را که تا آن روز متروک مانده است، زنده می‌‌کند. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.</ref>.


لازم به ذکر است که بر اساس [[روایات]]، [[فهم]] و سطح فکری [[مردم]] نیز در آن زمان بالا می‌رود و در نتیجه ظرفیت لازم برای [[درک]] [[معارف]] بلند دینی که از طرف [[امام]] {{ع}} ارائه می‌شود را خواهند داشت.  
لازم به ذکر است که بر اساس [[روایات]]، [[فهم]] و سطح فکری [[مردم]] نیز در آن زمان بالا می‌رود و در نتیجه ظرفیت لازم برای [[درک]] [[معارف]] بلند دینی که از طرف [[امام]] {{ع}} ارائه می‌شود را خواهند داشت.
::::::[[علامه]] در این زمینه از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که فرمود: {{عربی|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ}}<ref>مقصود آیه اول تا ششم این سوره می‌‌باشد.</ref>؛ [[خداوند]] می‌‌دانست، در [[آخرالزمان]] مردمی ژرف‌‌اندیش خواهند بود، به همین جهت [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}} و [[آیات]] اول سوره حدید را نازل فرمود<ref>المیزان، جلد ۱۹، صفحه ۱۴۷؛ به نقل از: اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۹۱.</ref>.
 
[[علامه]] در این زمینه از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که فرمود: {{عربی|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ}}<ref>مقصود آیه اول تا ششم این سوره می‌‌باشد.</ref>؛ [[خداوند]] می‌‌دانست، در [[آخرالزمان]] مردمی ژرف‌‌اندیش خواهند بود، به همین جهت [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}} و [[آیات]] اول سوره حدید را نازل فرمود<ref>المیزان، جلد ۱۹، صفحه ۱۴۷؛ به نقل از: اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۹۱.</ref>.


بنابراین [[حاکمیت]] در [[دوره ظهور]]، با توجه به بالا رفتن سطح [[فهم]] [[مردم]] و دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] که عالم به تمام [[معارف دینی]] می‌‌باشد، این آموزه‌‌های [[معرفت]] زا و به خصوص مباحث [[خداشناسی]] توحیدی را در سطح عمومی نشر و توسعه می‌دهد.  
بنابراین [[حاکمیت]] در [[دوره ظهور]]، با توجه به بالا رفتن سطح [[فهم]] [[مردم]] و دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] که عالم به تمام [[معارف دینی]] می‌‌باشد، این آموزه‌‌های [[معرفت]] زا و به خصوص مباحث [[خداشناسی]] توحیدی را در سطح عمومی نشر و توسعه می‌دهد.  
خط ۱۸۹: خط ۱۹۱:
*«'''[[ساده‌زیستی کارگزاران حکومت]]''': در این زمینه، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که توجه به مفاد آن در ترسیم تصویری از شیوه [[زندگی]] کسی که در [[عصر ظهور]]، [[حکم‌ران]] سراسر [[جهان]] خواهد بود، بسیار سودمند است. آن [[حضرت]] بنا بر این [[روایت]]، خطاب به یارانش می‌فرماید: چه شده است که برای [[خروج قائم]]، شتاب می‌کنید؟ به [[خدا]] [[سوگند]]، او جامه درشت می‌پوشد و [[خوراک]] خشک و ناگوار می‌خورد...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴، ح ۱۱۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری که مفضَل از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است، آن [[حضرت]]، تصویری جامع از شیوه [[زندگی]] [[حاکمان]] در عصر [[حکومت اهل بیت]] {{عم}} ترسیم می‌کند: سالی در [[حج]]، هنگام [[طواف]]، [[خدمت]] [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} بودم. در [[طواف]]، [[امام]] نگاهی به من کرد و فرمود: چرا این گونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنی‌عباس و حکومت‌شان را می‌بینم و این [[مال]] و این تسلط و این [[قدرت]] و جبروت را، اگر همه در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم. [[امام]] فرمود: ای [[مفضل]]! بدان، اگر [[حکومت]] در دست ما بود، جز [[سیاست]] شب ([[عبادت]]، [[اقامه حدود]] و [[حقوق الهی]] و حراست [[مردم]]) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات [[مردم]] و [[جهاد]] و رفع [[ستم]] و...) و خوردن خوراکی‌های [[خشن]] و نامطبوع و پوشیدن جامه‌های درشت؛ یعنی همان روش [[امیرمؤمنان]] چیزی در کار نبود که اگر در کار [[حکومت دینی]] جز این عمل شود، [[پاداش]] آن [[دوزخ]] خواهد بود<ref>همان، ص ۳۵۹، ح ۱۲۷.</ref>.
*«'''[[ساده‌زیستی کارگزاران حکومت]]''': در این زمینه، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که توجه به مفاد آن در ترسیم تصویری از شیوه [[زندگی]] کسی که در [[عصر ظهور]]، [[حکم‌ران]] سراسر [[جهان]] خواهد بود، بسیار سودمند است. آن [[حضرت]] بنا بر این [[روایت]]، خطاب به یارانش می‌فرماید: چه شده است که برای [[خروج قائم]]، شتاب می‌کنید؟ به [[خدا]] [[سوگند]]، او جامه درشت می‌پوشد و [[خوراک]] خشک و ناگوار می‌خورد...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴، ح ۱۱۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری که مفضَل از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است، آن [[حضرت]]، تصویری جامع از شیوه [[زندگی]] [[حاکمان]] در عصر [[حکومت اهل بیت]] {{عم}} ترسیم می‌کند: سالی در [[حج]]، هنگام [[طواف]]، [[خدمت]] [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} بودم. در [[طواف]]، [[امام]] نگاهی به من کرد و فرمود: چرا این گونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنی‌عباس و حکومت‌شان را می‌بینم و این [[مال]] و این تسلط و این [[قدرت]] و جبروت را، اگر همه در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم. [[امام]] فرمود: ای [[مفضل]]! بدان، اگر [[حکومت]] در دست ما بود، جز [[سیاست]] شب ([[عبادت]]، [[اقامه حدود]] و [[حقوق الهی]] و حراست [[مردم]]) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات [[مردم]] و [[جهاد]] و رفع [[ستم]] و...) و خوردن خوراکی‌های [[خشن]] و نامطبوع و پوشیدن جامه‌های درشت؛ یعنی همان روش [[امیرمؤمنان]] چیزی در کار نبود که اگر در کار [[حکومت دینی]] جز این عمل شود، [[پاداش]] آن [[دوزخ]] خواهد بود<ref>همان، ص ۳۵۹، ح ۱۲۷.</ref>.


بنا بر بعضی [[روایات]]، [[حضرت]] [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} در زمان امامت‌شان، از لباس‌های لطیف استفاده می‌کرد و به همین [[دلیل]]، مورد [[طعن]] و [[انتقاد]] بعضی [[مقدس]] مآب‌ها قرار می‌گرفت<ref>ر.ک: امین، سید محسن، سیره معصومان {{عم}}، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ۶ ج، چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۷۴، ج ۶، ص ۵۱.</ref>. با این حال، در اینجا می‌فرماید اگر ما به [[حکومت]] برسیم، سهمی جز خوردن خوراک‌های ناگوار و پوشیدن جامه‌های تن‌ [[آزار]] نداریم. این سخن بیانگر اهمیت ویژه [[زمامداری]] و [[حکومت]] پر [[مسلمانان]] و [[وظیفه]] خطیر [[کارگزاران]] [[حکومت اسلامی]] است. این [[روایت]] نشان می‌دهد که پذیرفتن [[مسئولیت]] [[حکومت]] [[مردم]]، [[تعهد]] مضاعفی را بر عهده پذیرنده این [[مسئولیت]] می‌آورد و او را ناچار می‌سازد زندگانی خویش را با ضعیف‌ترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا دردشان را با تمام وجود، احساس و [[همت]] خویش را صرف بهبود آن دردها کند.  
بنا بر بعضی [[روایات]]، [[حضرت]] [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} در زمان امامت‌شان، از لباس‌های لطیف استفاده می‌کرد و به همین [[دلیل]]، مورد [[طعن]] و [[انتقاد]] بعضی [[مقدس]] مآب‌ها قرار می‌گرفت<ref>ر.ک: امین، سید محسن، سیره معصومان {{عم}}، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ۶ ج، چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۷۴، ج ۶، ص ۵۱.</ref>. با این حال، در اینجا می‌فرماید اگر ما به [[حکومت]] برسیم، سهمی جز خوردن خوراک‌های ناگوار و پوشیدن جامه‌های تن‌ [[آزار]] نداریم. این سخن بیانگر اهمیت ویژه [[زمامداری]] و [[حکومت]] پر [[مسلمانان]] و [[وظیفه]] خطیر [[کارگزاران]] [[حکومت اسلامی]] است. این [[روایت]] نشان می‌دهد که پذیرفتن [[مسئولیت]] [[حکومت]] [[مردم]]، [[تعهد]] مضاعفی را بر عهده پذیرنده این [[مسئولیت]] می‌آورد و او را ناچار می‌سازد زندگانی خویش را با ضعیف‌ترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا دردشان را با تمام وجود، احساس و [[همت]] خویش را صرف بهبود آن دردها کند.
::::::توجه به حکایت زیر ما را در یافتن [[رسالت]] سنگین [[پیشوایان]] و [[کارگزاران]] [[جامعه]] [[عدل]] [[اسلامی]]، [[یاری]] می‌کند: روزی یکی از [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! از برادرم، عاصم بن زیاد به تو شکایت می‌کنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامه‌های پشمین به تن کرده و از [[دنیا]] روی برگردانده است. [[امام]] فرمود: او را نزد من آرید. چون نزد ایشان آمد، بدو گفت: "ای دشمنک خویش! [[شیطان]]، سرگشته‌ات کرده و از راهت به در برده است. بر [[زن]] و فرزندانت [[رحمت]] نمی‌آری و چنین می‌پنداری که [[خدا]] آنچه را [[پاکیزه]] است، بر تو روا فرموده است، ولی ناخشنود است که از آن برداری؟ تو نزد [[خدا]] خوارمایه‌تر از آنی که پنداری؟" گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! و تو در این پوشاک زبر تن [[آزار]] باشی و [[خوراک]] دشوار [[خوار]]؟ [[حضرت]] فرمود: وای بر تو! من نه چون تواَم. [[خدا]] بر [[پیشوایان]] [[دادگر]] [[واجب]] فرموده است خود را با [[مردم]] [[ناتوان]] برابر نهند تا مستمندی، [شخص] تنگ دست را به [[هیجان]] نیارد و به [[طغیان]] وا ندارد<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید علی‌نقی فیض‌الاسلام، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.</ref>.  
 
توجه به حکایت زیر ما را در یافتن [[رسالت]] سنگین [[پیشوایان]] و [[کارگزاران]] [[جامعه]] [[عدل]] [[اسلامی]]، [[یاری]] می‌کند: روزی یکی از [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! از برادرم، عاصم بن زیاد به تو شکایت می‌کنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامه‌های پشمین به تن کرده و از [[دنیا]] روی برگردانده است. [[امام]] فرمود: او را نزد من آرید. چون نزد ایشان آمد، بدو گفت: "ای دشمنک خویش! [[شیطان]]، سرگشته‌ات کرده و از راهت به در برده است. بر [[زن]] و فرزندانت [[رحمت]] نمی‌آری و چنین می‌پنداری که [[خدا]] آنچه را [[پاکیزه]] است، بر تو روا فرموده است، ولی ناخشنود است که از آن برداری؟ تو نزد [[خدا]] خوارمایه‌تر از آنی که پنداری؟" گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! و تو در این پوشاک زبر تن [[آزار]] باشی و [[خوراک]] دشوار [[خوار]]؟ [[حضرت]] فرمود: وای بر تو! من نه چون تواَم. [[خدا]] بر [[پیشوایان]] [[دادگر]] [[واجب]] فرموده است خود را با [[مردم]] [[ناتوان]] برابر نهند تا مستمندی، [شخص] تنگ دست را به [[هیجان]] نیارد و به [[طغیان]] وا ندارد<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید علی‌نقی فیض‌الاسلام، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.</ref>.  
*'''[[قاطعیت با کارگزاران]] و [[مهرورزی با زیردستان]]''': یکی از ویژگی‌های مهم [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، سخت‌گیری و [[قاطعیت]] نسبت به [[کارگزاران]] [[حکومت]] و مجریان امور و برخورد شدید با متخلفان است. در روایتی که در این زمینه از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] شده است، چنین می‌خوانیم: ... [[امام مهدی]] {{ع}}، قاضیان زشت‌کار را کنار می‌گذارد و دست [[مفسدان]] را از سرتان کوتاه می‌کند و حکم‌رانان [[ستم‌پیشه]] را برکنار می‌کند و [[زمین]] را از هر نادرست و خاینی [[پاک]] می‌سازد<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰، ح ۲۳.</ref>.
*'''[[قاطعیت با کارگزاران]] و [[مهرورزی با زیردستان]]''': یکی از ویژگی‌های مهم [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، سخت‌گیری و [[قاطعیت]] نسبت به [[کارگزاران]] [[حکومت]] و مجریان امور و برخورد شدید با متخلفان است. در روایتی که در این زمینه از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] شده است، چنین می‌خوانیم: ... [[امام مهدی]] {{ع}}، قاضیان زشت‌کار را کنار می‌گذارد و دست [[مفسدان]] را از سرتان کوتاه می‌کند و حکم‌رانان [[ستم‌پیشه]] را برکنار می‌کند و [[زمین]] را از هر نادرست و خاینی [[پاک]] می‌سازد<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰، ح ۲۳.</ref>.


خط ۱۹۶: خط ۱۹۹:


[[امام علی]] {{ع}} نیز به یکی از [[فرمانداران]] خود چنین سفارش می‌کند: شدت و [[قاطعیت]] را با قدری [[نرمی]] و [[ملاطفت]] بیامیز و هر زمان که [[مهربانی]] و [[مدارا]] کردن شایسته‌تر است، [[مدارا]] کن و آنجا که چاره‌ای جز شدت و [[قاطعیت]] نداری، شدت و [[قاطعیت]] پیشه کن<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، ص ۳۲۰ , نامه ۴۶.</ref>.  
[[امام علی]] {{ع}} نیز به یکی از [[فرمانداران]] خود چنین سفارش می‌کند: شدت و [[قاطعیت]] را با قدری [[نرمی]] و [[ملاطفت]] بیامیز و هر زمان که [[مهربانی]] و [[مدارا]] کردن شایسته‌تر است، [[مدارا]] کن و آنجا که چاره‌ای جز شدت و [[قاطعیت]] نداری، شدت و [[قاطعیت]] پیشه کن<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، ص ۳۲۰ , نامه ۴۶.</ref>.  
*'''[[تأمین رفاه اقتصادی مردم]]''': در زمان [[حکومت امام مهدی]] {{ع}}، [[رفاه]] و [[آسایش]] در تمام بخش‌ها و زوایای [[زندگی]] [[بشر]] فراگیر می‌شود و [[انسان‌ها]] آسوده‌خاطر از مشکلات روزانه گذران [[زندگی]] می‌توانند به [[سازندگی]] [[معنوی]] خود بپردازند. روایت‌های بسیاری در این زمینه [[نقل]] شده است که در اینجا به ذکر روایتی از [[امام]] علی‌ {{ع}} بسنده می‌کنیم: ... بدانید اگر شما از کسی که [[مشرق]] برمی‌خیزد ([[امام مهدی]] {{ع}})، [[پیروی]] کنید، شما را به [[آیین]] [[پیامبر]] در آورد... تا از [[رنج]] طلب و [[ستم]] [در راه دست‌یابی به امور [[زندگی]]] آسوده شوید و بار سنگین [[زندگی]] را از شانه‌هاتان بر [[زمین]] نهید...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۳، ح ۲۴.</ref>. در این [[روایت]]، [[پیروی از امام]] [[عادل]] و درآمدن به [[آیین]] [[پیامبر]]، مقدمه‌ای برای رسیدن به وضع مطلوب [[اقتصادی]]، آسودگی از [[رنج]] طلب و رهایی از بار سنگین [[زندگی]] بیان شده است. نکته ظریفی که از این موضوع به دست می‌آید، این است که [[تأمین رفاه اقتصادی]] و سامان بخشیدن به وضعیت معیشتی [[مردم]] یک [[جامعه]]، نه تنها با [[اهداف الهی]] و ارزش‌های [[معنوی]] آن [[جامعه]] منافات ندارد، بلکه تحقق این اهداف، زمینه و بستر مناسبی برای رسیدن به رشد و [[توسعه اقتصادی]] و [[تأمین رفاه]] و [[آسایش]] عمومی [[مردم]] [[جامعه]] است.  
*'''[[تأمین رفاه اقتصادی مردم]]''': در زمان [[حکومت امام مهدی]] {{ع}}، [[رفاه]] و [[آسایش]] در تمام بخش‌ها و زوایای [[زندگی]] [[بشر]] فراگیر می‌شود و [[انسان‌ها]] آسوده‌خاطر از مشکلات روزانه گذران [[زندگی]] می‌توانند به [[سازندگی]] [[معنوی]] خود بپردازند. روایت‌های بسیاری در این زمینه [[نقل]] شده است که در اینجا به ذکر روایتی از [[امام]] علی‌ {{ع}} بسنده می‌کنیم: ... بدانید اگر شما از کسی که [[مشرق]] برمی‌خیزد ([[امام مهدی]] {{ع}})، [[پیروی]] کنید، شما را به [[آیین]] [[پیامبر]] در آورد... تا از [[رنج]] طلب و [[ستم]] [در راه دست‌یابی به امور [[زندگی]]] آسوده شوید و بار سنگین [[زندگی]] را از شانه‌هاتان بر [[زمین]] نهید...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۳، ح ۲۴.</ref>. در این [[روایت]]، [[پیروی از امام]] [[عادل]] و درآمدن به [[آیین]] [[پیامبر]]، مقدمه‌ای برای رسیدن به وضع مطلوب [[اقتصادی]]، آسودگی از [[رنج]] طلب و رهایی از بار سنگین [[زندگی]] بیان شده است. نکته ظریفی که از این موضوع به دست می‌آید، این است که [[تأمین رفاه اقتصادی]] و سامان بخشیدن به وضعیت معیشتی [[مردم]] یک [[جامعه]]، نه تنها با [[اهداف الهی]] و ارزش‌های [[معنوی]] آن [[جامعه]] منافات ندارد، بلکه تحقق این اهداف، زمینه و بستر مناسبی برای رسیدن به رشد و [[توسعه اقتصادی]] و [[تأمین رفاه]] و [[آسایش]] عمومی [[مردم]] [[جامعه]] است.
::::::نکته یاد شده را در [[کلام]] دیگری از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} می‌توان دید، آنجا که می‌فرماید: [[سوگند]] به خدایی که دانه را [در [[دل]] [[خاک]]] بشکافت و [[آدمیان]] را آفرید، اگر [[علم]] را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از [[جایگاه]] آن خواسته بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه [[حق]] را از طریق روشن آن پیموده بودید، راه‌های شما هموار می‌گشت و نشانه‌های [[هدایتگر]] پدید می‌آمد و فروغ [[اسلام]]، شما را فرا می‌گرفت و به فراوانی [[غذا]] می‌خوردید و دیگر هیچ عایله‌مندی بی‌هزینه نمی‌ماند و بر هیچ [[مسلمان]] و غیرمسلمانی [[ستم]] نمی‌رفت<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۲.</ref>.  
 
نکته یاد شده را در [[کلام]] دیگری از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} می‌توان دید، آنجا که می‌فرماید: [[سوگند]] به خدایی که دانه را [در [[دل]] [[خاک]]] بشکافت و [[آدمیان]] را آفرید، اگر [[علم]] را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از [[جایگاه]] آن خواسته بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه [[حق]] را از طریق روشن آن پیموده بودید، راه‌های شما هموار می‌گشت و نشانه‌های [[هدایتگر]] پدید می‌آمد و فروغ [[اسلام]]، شما را فرا می‌گرفت و به فراوانی [[غذا]] می‌خوردید و دیگر هیچ عایله‌مندی بی‌هزینه نمی‌ماند و بر هیچ [[مسلمان]] و غیرمسلمانی [[ستم]] نمی‌رفت<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۲.</ref>.  
*'''[[گسترش عدالت]] و [[مساوات]]''': یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، [[گسترش عدالت]] در همه [[شئون]] [[زندگی]] [[بشر]] است. بر اساس [[حدیث]] مشهوری که به حد [[تواتر]] از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است. آن [[حضرت]]، "... [[زمین]] را از [[عدل و داد]] لبریز می‌کند، چنان‌که [پیش از آن] از [[ستم]] و [[بیداد]] لبریز شده بود"<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱.</ref>. [[عدالت مهدوی]] چنان فراگیر و گسترده است که حتی به درون خانه‌ها نیز نفوذ می‌کند و روابط خصوصی افراد [[خانواده]] را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ کاری که از عهده هیج [[نظام حقوقی]] بر نمی‌آید. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[قائم]] ما عدالتش را تا آخرین زوایای خانه‌های [[مردم]] وارد می‌کند، همچنان که سرما و گرما وارد خانه‌ها می‌شود<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]] {{ع}}، شمول دامنه [[عدالت]] آن [[حضرت]] چنین بیان شده است:... هنگامی که [[قائم]] ما به پا خیزد [[اموال]] را برابر تقسیم می‌کند و میان [همه] [[مردم]]، [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، به [[عدالت]] [[رفتار]] می‌کند...<ref>همان، ج ۵۱، ص ۲۹، ح ۲.</ref>.
*'''[[گسترش عدالت]] و [[مساوات]]''': یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، [[گسترش عدالت]] در همه [[شئون]] [[زندگی]] [[بشر]] است. بر اساس [[حدیث]] مشهوری که به حد [[تواتر]] از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است. آن [[حضرت]]، "... [[زمین]] را از [[عدل و داد]] لبریز می‌کند، چنان‌که [پیش از آن] از [[ستم]] و [[بیداد]] لبریز شده بود"<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱.</ref>. [[عدالت مهدوی]] چنان فراگیر و گسترده است که حتی به درون خانه‌ها نیز نفوذ می‌کند و روابط خصوصی افراد [[خانواده]] را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ کاری که از عهده هیج [[نظام حقوقی]] بر نمی‌آید. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[قائم]] ما عدالتش را تا آخرین زوایای خانه‌های [[مردم]] وارد می‌کند، همچنان که سرما و گرما وارد خانه‌ها می‌شود<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]] {{ع}}، شمول دامنه [[عدالت]] آن [[حضرت]] چنین بیان شده است:... هنگامی که [[قائم]] ما به پا خیزد [[اموال]] را برابر تقسیم می‌کند و میان [همه] [[مردم]]، [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، به [[عدالت]] [[رفتار]] می‌کند...<ref>همان، ج ۵۱، ص ۲۹، ح ۲.</ref>.


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش