پرش به محتوا

وظایف منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:


«باتوجّه به مجموع [[آیات]]، [[روایات]]، [[دعاها]] و زیاراتی که درباره مسأله [[انتظار]] وارد شده، و همچنین با دقّت و تأمّل در مفهوم واقعی کلمه "[[انتظار]]" این معنا به خوبی روشن می‌شود که [[منتظر راستین]] [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} بار سنگین و [[مسئولیت]] خطیری به عهده دارد. چرا که هم باید خود را بسازد، و هم دیگران را توجیه و [[ارشاد]] کند، و هم ابزار و امکانات لازمه [[ظهور]] را فراهم آورد. و اینها سه برنامه و [[مسئولیت]] مشخص، به نام: "[[خودسازی]]"، "دگرسازی" و "[[زمینه‌سازی]]" است، که توجّه بدان لازم، و موجب [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]] و جلوگیری از [[مفاسد]] اجتماع، و باعث [[نجات]] و [[رستگاری]]، و مایه دلگرمی و [[آمادگی برای ظهور]] [[منجی]] بشریّت، و پذیرش [[امام]] [[معصوم]] [[غایب]] است.  
«باتوجّه به مجموع [[آیات]]، [[روایات]]، [[دعاها]] و زیاراتی که درباره مسأله [[انتظار]] وارد شده، و همچنین با دقّت و تأمّل در مفهوم واقعی کلمه "[[انتظار]]" این معنا به خوبی روشن می‌شود که [[منتظر راستین]] [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} بار سنگین و [[مسئولیت]] خطیری به عهده دارد. چرا که هم باید خود را بسازد، و هم دیگران را توجیه و [[ارشاد]] کند، و هم ابزار و امکانات لازمه [[ظهور]] را فراهم آورد. و اینها سه برنامه و [[مسئولیت]] مشخص، به نام: "[[خودسازی]]"، "دگرسازی" و "[[زمینه‌سازی]]" است، که توجّه بدان لازم، و موجب [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]] و جلوگیری از [[مفاسد]] اجتماع، و باعث [[نجات]] و [[رستگاری]]، و مایه دلگرمی و [[آمادگی برای ظهور]] [[منجی]] بشریّت، و پذیرش [[امام]] [[معصوم]] [[غایب]] است.  
# ''' [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]]{{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.
# ''' [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]]{{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.
::::::[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.


[[روایات اسلامی]] نیز، آنها را کسانی معرّفی می‌کند که [[خدا]] را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند. و پرهیزکارانه عمل می‌کنند، و به [[ولایت]] ائمّه [[معصومین]]{{عم}} معترفند، و به [[امامت امام غایب]] از انظار [[عقیده]] دارند، و خود را به [[اخلاق نیکو]] متخلّق می‌سازند، و به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] تمسّک می‌جویند، و بر [[ایمان]] و [[یقین]] خود می‌افزایند، و [[تسلیم]] [[دستورات]] [[دین]] و [[فرمان]] [[خاندان پیامبر]] می‌شوند.  
[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.
::::::اینک به نمونه‌ای چند از احادیثی که در این زمینه می‌آوریم، توجّه فرمایید.  
 
::::::[[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: "سه [[خصلت]] است که در هرکس باشد، شیرینی [[ایمان]] را چشیده است:  
[[روایات اسلامی]] نیز، آنها را کسانی معرّفی می‌کند که [[خدا]] را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند. و پرهیزکارانه عمل می‌کنند، و به [[ولایت]] ائمّه [[معصومین]]{{عم}} معترفند، و به [[امامت امام غایب]] از انظار [[عقیده]] دارند، و خود را به [[اخلاق نیکو]] متخلّق می‌سازند، و به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] تمسّک می‌جویند، و بر [[ایمان]] و [[یقین]] خود می‌افزایند، و [[تسلیم]] [[دستورات]] [[دین]] و [[فرمان]] [[خاندان پیامبر]] می‌شوند.
 
اینک به نمونه‌ای چند از احادیثی که در این زمینه می‌آوریم، توجّه فرمایید.
 
[[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: "سه [[خصلت]] است که در هرکس باشد، شیرینی [[ایمان]] را چشیده است:  
#[[خدا]] و [[پیامبر خدا]] در نزد او، از هرچیز و هرکس محبوب‌تر باشد.  
#[[خدا]] و [[پیامبر خدا]] در نزد او، از هرچیز و هرکس محبوب‌تر باشد.  
#هرکس را که [[دوست]] می‌دارد، برای [[خدا]] [[دوست]] داشته باشد.  
#هرکس را که [[دوست]] می‌دارد، برای [[خدا]] [[دوست]] داشته باشد.  
خط ۲۱۱: خط ۲۱۴:


آن [[حضرت]] در رابطه با [[عقیده به ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] و [[امامت]] آن [[حضرت]]، و اوصاف [[مؤمنان]] و [[منتظران واقعی]] [[ظهور]]، و [[عشق]] و علاقه و [[محبّت]] آنان نسبت به [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} و [[بردباری]] و شکیبایی‌شان در ثابت ماندن بر [[حقّ]] و [[حقیقت]] در روزگار بسیار سخت و دشوار [[عصر غیبت]]، چنین می‌فرماید: "خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبّت]] او، که [[خدای تبارک و تعالی]] آنها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: (این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای [[پرهیزکاران]]، آنها که به [[غیب]] [[ایمان]] می‌آورند)"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ! طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ! أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۱۰۱، و در چاپ دیگر، ص۴۴۳.</ref>
آن [[حضرت]] در رابطه با [[عقیده به ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] و [[امامت]] آن [[حضرت]]، و اوصاف [[مؤمنان]] و [[منتظران واقعی]] [[ظهور]]، و [[عشق]] و علاقه و [[محبّت]] آنان نسبت به [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} و [[بردباری]] و شکیبایی‌شان در ثابت ماندن بر [[حقّ]] و [[حقیقت]] در روزگار بسیار سخت و دشوار [[عصر غیبت]]، چنین می‌فرماید: "خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبّت]] او، که [[خدای تبارک و تعالی]] آنها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: (این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای [[پرهیزکاران]]، آنها که به [[غیب]] [[ایمان]] می‌آورند)"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ! طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ! أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۱۰۱، و در چاپ دیگر، ص۴۴۳.</ref>
::::::'''۲- دگرسازی:''' بر اساس [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] و [[دستورات]] [[پیشوایان دین]]، تلاش برای فراهم آوردن انگیزه‌ها و وسایلی که موجب [[شناخت]] [[معارف اسلامی]] و پراکندن آنها می‌شود، بزرگترین [[خدمت]] انسانی و عالی‌ترین عمل [[اجتماعی]] و والاترین گام اصلاحی و مهمترین [[تکلیف]] [[واجب]] [[الهی]] است که هر [[انسان]] هوشیار و بیدار که [[توانایی]] کشیدن بار آن را به دوش دارد، بایستی بدون آن‌که در آن کار [[سستی]] روا بدارد، بدان [[قیام]] کند.  
::::::'''۲- دگرسازی:''' بر اساس [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] و [[دستورات]] [[پیشوایان دین]]، تلاش برای فراهم آوردن انگیزه‌ها و وسایلی که موجب [[شناخت]] [[معارف اسلامی]] و پراکندن آنها می‌شود، بزرگترین [[خدمت]] انسانی و عالی‌ترین عمل [[اجتماعی]] و والاترین گام اصلاحی و مهمترین [[تکلیف]] [[واجب]] [[الهی]] است که هر [[انسان]] هوشیار و بیدار که [[توانایی]] کشیدن بار آن را به دوش دارد، بایستی بدون آن‌که در آن کار [[سستی]] روا بدارد، بدان [[قیام]] کند.
::::::بنابراین، تردیدی نیست که تنها پرداختن به خود [[کافی]] نیست و دردی را دوا نمی‌کند، بلکه بر هر [[انسان]] [[مسلمان]] [[منتظر]] لازم است که در عین "[[خودسازی]]" تا آنجا که برای او امکان دارد به دیگران هم برسد تا آنها نیز به [[مقام]] شامخ آخرین [[حجّت]] [[خدا]]، و [[شکوه]] روز [[ظهور]] و [[لزوم انتظار]] [[فرج]]، آشنا شوند. زیرا: "[[رسالت]] [[عظیم]] [[انتظار]]، به مدد اصل "دگرسازی"، همچون آتشی که در نیزار افتد، از هرکس به اطرافیانش و حتّی آیندگانش سرایت می‌کند. هر [[قلب]] فروزان، هزاران [[قلب]] دیگر را شعله‌ور می‌سازد تا این [[رسالت]] انسانی، سینه‌به‌سینه، در [[تاریخ]] پیش [[رود]]، و سرانجام به روزگار [[ظهور]] پیوندد"<ref>انتظار بذر انقلاب، ص۹۷.</ref>.
 
بنابراین، تردیدی نیست که تنها پرداختن به خود [[کافی]] نیست و دردی را دوا نمی‌کند، بلکه بر هر [[انسان]] [[مسلمان]] [[منتظر]] لازم است که در عین "[[خودسازی]]" تا آنجا که برای او امکان دارد به دیگران هم برسد تا آنها نیز به [[مقام]] شامخ آخرین [[حجّت]] [[خدا]]، و [[شکوه]] روز [[ظهور]] و [[لزوم انتظار]] [[فرج]]، آشنا شوند. زیرا: "[[رسالت]] [[عظیم]] [[انتظار]]، به مدد اصل "دگرسازی"، همچون آتشی که در نیزار افتد، از هرکس به اطرافیانش و حتّی آیندگانش سرایت می‌کند. هر [[قلب]] فروزان، هزاران [[قلب]] دیگر را شعله‌ور می‌سازد تا این [[رسالت]] انسانی، سینه‌به‌سینه، در [[تاریخ]] پیش [[رود]]، و سرانجام به روزگار [[ظهور]] پیوندد"<ref>انتظار بذر انقلاب، ص۹۷.</ref>.


'''۳. زمینه‌سازی:''' آنچه در [[روایات اسلامی]] به نام [[قیام سید حسنی]]، [[نهضت]] [[هاشمی]] [[خراسانی]] یا [[قیام یمانی]]، [[قبل از ظهور امام زمان]]{{ع}} [[بیان]] شده است، نمونه‌ای از قیام‌هایی است که جهت [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} انجام می‌پذیرد.  
'''۳. زمینه‌سازی:''' آنچه در [[روایات اسلامی]] به نام [[قیام سید حسنی]]، [[نهضت]] [[هاشمی]] [[خراسانی]] یا [[قیام یمانی]]، [[قبل از ظهور امام زمان]]{{ع}} [[بیان]] شده است، نمونه‌ای از قیام‌هایی است که جهت [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} انجام می‌پذیرد.
::::::البته شکّی نیست که این جریان‌ها ابتداء به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‌دهد؛ بلکه بعضی از پیش‌آمدها و حوادثی که [[قبل از ظهور]] اتفاق می‌افتد، [[منتظران]] [[مؤمن]] را بر آن می‌دارد تا بکوشند و تلاش کنند و برای [[پاسداری از دین]] و ادامه حیات با [[سختی‌ها]] دست‌وپنجه نرم کنند و دشواری‌ها را از پیش پای خود بردارند و ناگزیر به انگیزه‌ای طبیعی برای [[دفاع]] از خود، به تهیه نیرو و ابزار و آلات [[جنگی]] بپردازند و لوازم و امکانات را فراهم آورند، چنان‌که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این امر [[فرمان]] داده و فرموده است: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده  در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
 
البته شکّی نیست که این جریان‌ها ابتداء به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‌دهد؛ بلکه بعضی از پیش‌آمدها و حوادثی که [[قبل از ظهور]] اتفاق می‌افتد، [[منتظران]] [[مؤمن]] را بر آن می‌دارد تا بکوشند و تلاش کنند و برای [[پاسداری از دین]] و ادامه حیات با [[سختی‌ها]] دست‌وپنجه نرم کنند و دشواری‌ها را از پیش پای خود بردارند و ناگزیر به انگیزه‌ای طبیعی برای [[دفاع]] از خود، به تهیه نیرو و ابزار و آلات [[جنگی]] بپردازند و لوازم و امکانات را فراهم آورند، چنان‌که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این امر [[فرمان]] داده و فرموده است: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده  در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.


بنابراین، یکی از ابعاد دیگر [[انتظار]]، [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی]] و تهیه ابزار و آلات [[جنگی]] مورد [[نیاز]] برای [[قیام]] شکوهمند [[امام غایب]] است چنان‌که [[حدیث]] ذیل نیز اشاره به همین معناست»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۹-۲۱۵.</ref>.
بنابراین، یکی از ابعاد دیگر [[انتظار]]، [[آمادگی]] و [[زمینه‌سازی]] و تهیه ابزار و آلات [[جنگی]] مورد [[نیاز]] برای [[قیام]] شکوهمند [[امام غایب]] است چنان‌که [[حدیث]] ذیل نیز اشاره به همین معناست»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۹-۲۱۵.</ref>.
خط ۲۹۵: خط ۳۰۰:
در [[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به صراحت در مورد کسانی که باید [[مؤمنان]] به [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید [[مؤمنان]] در پی [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می‌کنیم:  
در [[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به صراحت در مورد کسانی که باید [[مؤمنان]] به [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید [[مؤمنان]] در پی [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می‌کنیم:  
#'''[[قرآن]]''': [[آیه]] [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به معرفی "ولی" [[مؤمنان]] پرداخته است که این از آن جمله است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در ادامه این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن می‌نهند، به عنوان "حزب [[الله]]" می‌ستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] یاد شده، تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است - و همه می‌دانیم که او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیست - صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در مورد کسانی که [[مؤمنان]] باید از [[دوستی]] کردن با آنها و پذیرش [[سرپرستی]] و [[ولایت]] شان خودداری کنند، در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>.  
#'''[[قرآن]]''': [[آیه]] [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به معرفی "ولی" [[مؤمنان]] پرداخته است که این از آن جمله است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در ادامه این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن می‌نهند، به عنوان "حزب [[الله]]" می‌ستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] یاد شده، تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است - و همه می‌دانیم که او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیست - صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در مورد کسانی که [[مؤمنان]] باید از [[دوستی]] کردن با آنها و پذیرش [[سرپرستی]] و [[ولایت]] شان خودداری کنند، در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>.  
#'''[[روایات]]''': با توجه به اهمیت و نقش [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} در موارد متعددی، درباره دو موضوع یاد شده بحث کرده‌اند. آنان در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفته‌اند تا آنجا که در برخی از [[مجموعه‌های روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref>. با بررسی اجمالی روایاتی که در این زمینه از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده است، به روشنی درمی‌یابیم که در [[اندیشه]] [[اسلامی]] [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]]، محور همه دوستی‌ها و [[مخالفت]] با [[ولایت]] آنها محور همه دشمنی‌هاست. از این رو، اهل [[ایمان]] موظفند با هر کس که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]] {{عم}} را پذیرفته است، [[دوستی]] و با هر کس که از در [[دشمنی]] با این [[خاندان]] وارد شده است، [[دشمنی]] کنند.  
#'''[[روایات]]''': با توجه به اهمیت و نقش [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} در موارد متعددی، درباره دو موضوع یاد شده بحث کرده‌اند. آنان در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفته‌اند تا آنجا که در برخی از [[مجموعه‌های روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref>. با بررسی اجمالی روایاتی که در این زمینه از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده است، به روشنی درمی‌یابیم که در [[اندیشه]] [[اسلامی]] [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]]، محور همه دوستی‌ها و [[مخالفت]] با [[ولایت]] آنها محور همه دشمنی‌هاست. از این رو، اهل [[ایمان]] موظفند با هر کس که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]] {{عم}} را پذیرفته است، [[دوستی]] و با هر کس که از در [[دشمنی]] با این [[خاندان]] وارد شده است، [[دشمنی]] کنند.
::::::[[پیامبر خاتم]]{{صل}} در این زمینه می‌فرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>.
 
[[پیامبر خاتم]]{{صل}} در این زمینه می‌فرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>.


در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن [[حضرت]] خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش [[باد]] - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاک‌دامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه‌ای توجه شود، می‌توانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستی‌ها و دشمنی‌های ما باشند. بنابراین، می‌توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطه‌طلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن [[حضرت]] خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش [[باد]] - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاک‌دامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه‌ای توجه شود، می‌توانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستی‌ها و دشمنی‌های ما باشند. بنابراین، می‌توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطه‌طلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش