پرش به محتوا

رذیلت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'قوه شهوت' به 'قوه شهوت'
جز (جایگزینی متن - ' {{علم معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">' به '{{علم معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> ')
جز (جایگزینی متن - 'قوه شهوت' به 'قوه شهوت')
خط ۲۲: خط ۲۲:
*نزد در [[حکما]] [[خروج]] از [[اعتدال]] هر خلقی [[ناپسند]] است و لذا [[ارسطو]] [[افراط و تفریط]] در جنس هر فضیلتی را رذیلت دانسته است، از این رو او سه نوع خلقیات را قائل است. دو رذیلت یکی در طرف [[افراط]] و دیگری [[تفریط]] و تنها یک [[فضیلت]] وجود دارد و آن حد وسط و [[اعتدال]] بین [[افراط و تفریط]] است <ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخس، ص ۵۵.</ref>.
*نزد در [[حکما]] [[خروج]] از [[اعتدال]] هر خلقی [[ناپسند]] است و لذا [[ارسطو]] [[افراط و تفریط]] در جنس هر فضیلتی را رذیلت دانسته است، از این رو او سه نوع خلقیات را قائل است. دو رذیلت یکی در طرف [[افراط]] و دیگری [[تفریط]] و تنها یک [[فضیلت]] وجود دارد و آن حد وسط و [[اعتدال]] بین [[افراط و تفریط]] است <ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخس، ص ۵۵.</ref>.
*[[خواجه نصیرالدین طوسی]] مانند [[ارسطو]]، [[افراط و تفریط]] در [[حکمت]]، [[شجاعت]]، عفّت و [[عدالت]] را رذیلت دانسته است<ref> طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاقی ناصری، ص ۱۱۷، ۱۴۲ و ۱۴۳.</ref> و در بیان دیگری [[شقاوت]] را چهار چیز دانسته، اول [[تنبلی]] و بطالت که موجب [[تضییع عمر]] می‌‌شود، دوم [[جهل]] و غباوت که موجب ترک [[حکمت نظری]] و [[تضعیف]] [[قوه]] نظری می‌‌شود، سوم وقاحتی که از اهمال نفس و [[پیروی]] از [[شهوات]] پدید می‌‌آید، چهارم تکرار و [[اصرار]] بر [[قبایح]] که موجب بازگشت به [[اعمال صالح]] می‌‌شود<ref> طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاقی ناصری، ص ۱۱۷، ۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>.
*[[خواجه نصیرالدین طوسی]] مانند [[ارسطو]]، [[افراط و تفریط]] در [[حکمت]]، [[شجاعت]]، عفّت و [[عدالت]] را رذیلت دانسته است<ref> طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاقی ناصری، ص ۱۱۷، ۱۴۲ و ۱۴۳.</ref> و در بیان دیگری [[شقاوت]] را چهار چیز دانسته، اول [[تنبلی]] و بطالت که موجب [[تضییع عمر]] می‌‌شود، دوم [[جهل]] و غباوت که موجب ترک [[حکمت نظری]] و [[تضعیف]] [[قوه]] نظری می‌‌شود، سوم وقاحتی که از اهمال نفس و [[پیروی]] از [[شهوات]] پدید می‌‌آید، چهارم تکرار و [[اصرار]] بر [[قبایح]] که موجب بازگشت به [[اعمال صالح]] می‌‌شود<ref> طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاقی ناصری، ص ۱۱۷، ۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>.
*[[غزالی]] نیز مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[افراط]] یا [[تفریط]] در سه [[قوه]] [[علم]]، [[غضب]] و [[شهوت]] را منشأ پیدایش [[اخلاق]] سوء دانسته و گفته است از [[افراط]] [[قوه]] [[علم]]، گربزُی پدید آید و از نقصان آن ابلهی و [[حماقت]] (البته خواجه آن را [[افراط]] چهارم [[قوه]] نامید) و چون [[معتدل]] باشد، [[تدبیر]] و [[رأی]] [[نیکو]] و درست پدید آید. [[افراط]] قوۀ [[خشم]] را، تهور گویند و [[تفریط]] و نقصان آن را بزدلی و بی‌حمیتی خوانند و [[اعتدال]] آن را [[شجاعت]] گویند، از تهور، لاف و [[عجب]] و [[کبر]] و به خطر انداختن خویشتن و امثال آن خیزد و از [[تفریط]] و [[نقص]] قوۀ [[خشم]]، [[بیچارگی]]، [[جزع]]، [[تملق]] و مذلّت نتیجه می‌‌شود. [[افراط]] قوۀ [[شهوت]] به [[شره]] انجامد که موجب [[شوخی]]، [[پلیدی]]، بی‌مروّتی، ناپاکی، [[حسد]] و [[خواری]] کشیدن از [[توانگران]] و حقیر داشتن درویشان و امثال این خیزد. اگر [[قوه]] [[شهوت]] ناقص بود، نامردی، [[سستی]]، و چون [[معتدل]] بود آن را [[عفت]] گویند، از آن [[شرم]]، [[قناعت]]، [[مسامحه]]، [[صبر]]، ظرافت و موافقت نتیجه می‌‌شود<ref>ر.ک: غزالی، محمد، کیمی‌ای سعادت، ص ۴۲۹-۴۳۱.</ref>.
*[[غزالی]] نیز مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[افراط]] یا [[تفریط]] در سه [[قوه]] [[علم]]، [[غضب]] و [[شهوت]] را منشأ پیدایش [[اخلاق]] سوء دانسته و گفته است از [[افراط]] [[قوه]] [[علم]]، گربزُی پدید آید و از نقصان آن ابلهی و [[حماقت]] (البته خواجه آن را [[افراط]] چهارم [[قوه]] نامید) و چون [[معتدل]] باشد، [[تدبیر]] و [[رأی]] [[نیکو]] و درست پدید آید. [[افراط]] قوۀ [[خشم]] را، تهور گویند و [[تفریط]] و نقصان آن را بزدلی و بی‌حمیتی خوانند و [[اعتدال]] آن را [[شجاعت]] گویند، از تهور، لاف و [[عجب]] و [[کبر]] و به خطر انداختن خویشتن و امثال آن خیزد و از [[تفریط]] و [[نقص]] قوۀ [[خشم]]، [[بیچارگی]]، [[جزع]]، [[تملق]] و مذلّت نتیجه می‌‌شود. [[افراط]] قوۀ [[شهوت]] به [[شره]] انجامد که موجب [[شوخی]]، [[پلیدی]]، بی‌مروّتی، ناپاکی، [[حسد]] و [[خواری]] کشیدن از [[توانگران]] و حقیر داشتن درویشان و امثال این خیزد. اگر [[قوه شهوت]] ناقص بود، نامردی، [[سستی]]، و چون [[معتدل]] بود آن را [[عفت]] گویند، از آن [[شرم]]، [[قناعت]]، [[مسامحه]]، [[صبر]]، ظرافت و موافقت نتیجه می‌‌شود<ref>ر.ک: غزالی، محمد، کیمی‌ای سعادت، ص ۴۲۹-۴۳۱.</ref>.
*[[فیض کاشانی]] که از علمای بزرگ [[اخلاق اسلامی‌]] است [[اعتدال]] سه [[قوه]] را [[اخلاق]] محسوب کرده است یعنی [[برقراری عدالت]] بین [[علم]] و [[خشم]] و [[شهوت]] را [[اخلاق حسنه]] و [[خروج]] از [[اعتدال]] این سه [[قوه]] را رذیلت می‌‌داند و منظور از [[اعتدال]] نزد او، مضبوط کردن [[خشم]] و [[شهوت]] تحت نظر [[عقل]] و [[شرع]] است<ref>فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء، ص ۱۰–۱۴.</ref>.
*[[فیض کاشانی]] که از علمای بزرگ [[اخلاق اسلامی‌]] است [[اعتدال]] سه [[قوه]] را [[اخلاق]] محسوب کرده است یعنی [[برقراری عدالت]] بین [[علم]] و [[خشم]] و [[شهوت]] را [[اخلاق حسنه]] و [[خروج]] از [[اعتدال]] این سه [[قوه]] را رذیلت می‌‌داند و منظور از [[اعتدال]] نزد او، مضبوط کردن [[خشم]] و [[شهوت]] تحت نظر [[عقل]] و [[شرع]] است<ref>فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء، ص ۱۰–۱۴.</ref>.
*جناب [[فیض کاشانی]]، مانند [[غزالی]] راه معالجه خوی‌های بد را، [[شناخت]] آنها و خشکانیدن ریشه‌های آن با [[اعمال]] ضد آن [[پیش‌بینی]] کرده و برخی مانند [[سنایی]]<ref>سنایی، مجدود بن آدم، حدیقه الحقیقه، ص ۳۹۶–۳۹۷ و ۴۰۰–۴۳۰.</ref>، [[غزالی]] و [[مولوی]]<ref>مولوی، جلال‌الدین، مثنوی، دفتر ۲، ص ۲۵۸–۲۵۹.</ref> خویهای بد را به حیوانات وحشی [[تشبیه]] کرده‌اند و باید با [[عقل]] که مانند سگ شکاری است آنها را شکار کرد و مهار نمود و [[شهوت]] مانند اسب است که راکب و آنکه بر آن برای شکار رفتن می‌‌نشیند گاه به مقصد می‌‌رسد و گاه بر [[زمی‌ن]] می‌‌خورد و لذا باید آن را [[تربیت]] کرد و از این طریق خود را به کمال رساند<ref>[[رضا رمضانی|رمضانی، رضا]]، [[آرای اخلاقی علامه طباطبایی (کتاب)|آرای اخلاقی علامه طباطبایی]]، ص: ۳۳۷-۳۴۱.</ref>.
*جناب [[فیض کاشانی]]، مانند [[غزالی]] راه معالجه خوی‌های بد را، [[شناخت]] آنها و خشکانیدن ریشه‌های آن با [[اعمال]] ضد آن [[پیش‌بینی]] کرده و برخی مانند [[سنایی]]<ref>سنایی، مجدود بن آدم، حدیقه الحقیقه، ص ۳۹۶–۳۹۷ و ۴۰۰–۴۳۰.</ref>، [[غزالی]] و [[مولوی]]<ref>مولوی، جلال‌الدین، مثنوی، دفتر ۲، ص ۲۵۸–۲۵۹.</ref> خویهای بد را به حیوانات وحشی [[تشبیه]] کرده‌اند و باید با [[عقل]] که مانند سگ شکاری است آنها را شکار کرد و مهار نمود و [[شهوت]] مانند اسب است که راکب و آنکه بر آن برای شکار رفتن می‌‌نشیند گاه به مقصد می‌‌رسد و گاه بر [[زمی‌ن]] می‌‌خورد و لذا باید آن را [[تربیت]] کرد و از این طریق خود را به کمال رساند<ref>[[رضا رمضانی|رمضانی، رضا]]، [[آرای اخلاقی علامه طباطبایی (کتاب)|آرای اخلاقی علامه طباطبایی]]، ص: ۳۳۷-۳۴۱.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش