حضرت خیزران: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==[[خیزران]]، [[مادر امام جواد]]{{ع}}== | ==[[خیزران]]، [[مادر امام جواد]]{{ع}}== | ||
مادر گرامی [[امام جواد]]{{ع}} از [[بانوان]] ارجمند و [[بزرگواری]] است که مورد [[ستایش]] سه [[معصوم]] قرار گرفته است. [[رسول اکرم]]{{صل}} از او با عنوان «[[کنیز]] [[پاک]] و [[پاکیزه]]» یاد نموده و [[امام کاظم]]{{ع}} از طریق یکی از اصحابش به او [[سلام]] رسانده و [[امام رضا]]{{ع}} او را ستود و به [[مریم]]، مادر [[حضرت عیسی]]{{ع}}، [[تشبیه]] نموده است. از این توصیفات به دست میآید که او از بانوان باتقوا و [[پرهیزگار]] بوده است؛ زیرا اگر [[ائمه]]{{عم}} نسبت به کسی اظهار [[محبت]] و علاقه و نیز [[مدح]] و تعریف نمایند، از روی غرایض و [[تمایلات نفسانی]] نیست؛ بلکه تعریف و [[تمجید]] آنان به سبب خصلتهای پسندیدهای است که در آن فرد وجود دارد. [[مورخان]] او را از [[خاندان]] [[ماریه قبطیه]]، [[همسر رسول خدا]]{{صل}} دانستهاند<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۶۹.</ref>. | |||
==نام و [[کنیه]]== | ==نام و [[کنیه]]== | ||
[[سیرهنویسان]] چند نام برای مادر امام جواد{{ع}} ذکر نمودهاند. [[علامه مجلسی]] میگوید | [[سیرهنویسان]] چند نام برای مادر امام جواد{{ع}} ذکر نمودهاند. [[علامه مجلسی]] میگوید: "مادر امام جواد{{ع}} کنیزی بود به نام دُره که امام رضا{{ع}} او را خیزران نامید. وی از خاندان ماریه قبطیه بود. به وی [[سبیکه]] و [[ریحانه]] نیز میگفتند<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۷.</ref>. | ||
مادر امام جواد{{ع}} کنیزی بود به نام | |||
نام مادر امام جواد{{ع}} را سبیکه نوبیه<ref>«نوبه» به سرزمین وسیعی واقع در جنوب مصر (حدود سودان کنونی) اطلاق میشود که مردم آن نصرانی هستند. رسول خدا{{صل}} درباره آنجا فرمود: اگر کسی میخواهد برای خود برادری انتخاب کند، از مردم نوبه برگزیند.</ref> گفتهاند. گفته شده نام مادر او ریحانه بود<ref>حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ص۴۷۲.</ref> | نام مادر امام جواد{{ع}} را سبیکه نوبیه<ref>«نوبه» به سرزمین وسیعی واقع در جنوب مصر (حدود سودان کنونی) اطلاق میشود که مردم آن نصرانی هستند. رسول خدا{{صل}} درباره آنجا فرمود: اگر کسی میخواهد برای خود برادری انتخاب کند، از مردم نوبه برگزیند.</ref> گفتهاند. گفته شده نام مادر او ریحانه بود<ref>حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ص۴۷۲.</ref> و نام او را [[سکینه]] مرسیه نیز گفتهاند<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۳۴۳.</ref>. در اعیان الشیعه آمده است که سکینه، تصحیف سبیکه است<ref>اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>. کنیه او امّالحسن بود<ref>مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۱۱.</ref>. | ||
[[سید]] کاظم قزوینی مینویسد: مادر امام جواد{{ع}} به دلایلی، به نامهای گوناگون نامیده شد. شاید او را زمانی دُره نامیدند که امام جواد{{ع}} را حامله بود؛ به جهت درخشندگی صورت او به [[نور]] [[امامت]]، سبیکه نامیدهاند به جهت درخشش صورت او مانند شمش طلا<ref>الامام جواد من المهد إلی اللحد، ص۱۹.</ref>. [[مادر امام جواد]]{{ع}} از [[پرهیزگارترین]] و بافضیلتترین [[بانوان]] عصر خود بود<ref>عیون المعجزات، ص۱۱۸.</ref>. | [[سید]] کاظم قزوینی مینویسد: مادر امام جواد{{ع}} به دلایلی، به نامهای گوناگون نامیده شد. شاید او را زمانی دُره نامیدند که امام جواد{{ع}} را حامله بود؛ به جهت درخشندگی صورت او به [[نور]] [[امامت]]، سبیکه نامیدهاند به جهت درخشش صورت او مانند شمش طلا<ref>الامام جواد من المهد إلی اللحد، ص۱۹.</ref>. [[مادر امام جواد]]{{ع}} از [[پرهیزگارترین]] و بافضیلتترین [[بانوان]] عصر خود بود<ref>عیون المعجزات، ص۱۱۸.</ref>. | ||
بنابر نظر مشهور، تنها ثمره [[زندگی]] مشترک [[خیزران]] و [[امام رضا]]{{ع}} [[جواد الائمه]]{{ع}} بود<ref>الارشاد، ص۶۱۴؛ معصوم یازدهم، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۶۹.</ref> | بنابر نظر مشهور، تنها ثمره [[زندگی]] مشترک [[خیزران]] و [[امام رضا]]{{ع}} [[جواد الائمه]]{{ع}} بود<ref>الارشاد، ص۶۱۴؛ معصوم یازدهم، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۶۹.</ref> | ||
==در [[کلام]] [[رسول اکرم]]{{صل}}== | ==در [[کلام]] [[رسول اکرم]]{{صل}}== | ||
[[علی بن جعفر]]، | [[علی بن جعفر]]، عموی امام رضا{{ع}} میگوید: هنگامی که [[برادران]] و عموهای [[حضرت رضا]]{{ع}} به آن حضرت خرده گرفتند، [[خدای متعال]] آن حضرت را [[یاری]] کرد و ایشان سخنان بسیار گفت. من برخاستم و دست آن حضرت را بوسیدم. ایشان به من فرمود: عمو! مگر از پدرم نشنیدی که فرمود: [[رسول خدا]] فرمود: پدرم فدای [[بهترین]] و پاکیزهترین [[کنیزان]] نوبیه باد که از پشت او [[فرزندی]] به وجود میآید که از [[ستم]] [[مردم]] [[زمان]] خود [[رانده شده]] و از [[منزل]] و [[پناهگاه]] خود دور مانده و در پشت پرده [[غیبت]] به سر میبرد<ref>اعلام الوری، ص۳۴۵؛ کشف الغمه، ج۲، ص۳۵۱؛ الارشاد، ص۶۱۵؛ ریاحین الشریعه، ج۳، ص۲۲.</ref>؟ | ||
هنگامی که [[برادران]] و عموهای [[حضرت رضا]]{{ع}} به آن | |||
[[محمد باقر کمرهای]] میگوید: مقصود، [[امام زمان]]{{ع}} است که از [[نسل]] [[کنیز]] نوبی نژاد، مادر امام جواد{{ع}} | [[محمد باقر کمرهای]] میگوید: مقصود، [[امام زمان]]{{ع}} است که از [[نسل]] [[کنیز]] نوبی نژاد، مادر امام جواد{{ع}} است<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۴۴.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۷۱.</ref> | ||
==[[سلام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} به مادر امام جواد{{ع}}== | ==[[سلام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} به مادر امام جواد{{ع}}== | ||
"یزید بن سلیط" میگوید: برای بهجا آوردن حج عمره به [[مکه]] رفته بودم. در بین راه، [[امام]] موسی بن جعفر{{ع}} را [[ملاقات]] کردم. امام فرمود: در این سال [[طاغوت]] مرا میگیرد و کار [[امامت]] با پسرم علی{{ع}} است که همنام علی و علی است؛ امّا علی اول، [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} است و علی دیگر، [[علی بن الحسین]]{{ع}}. به وی [[فهم]] و [[حلم]] و مهر و [[دین]] و [[محنت]] علی اول{{ع}} عطا شده و محنت و [[صبر]] علی دیگر بر چیزی که [[کراهت]] دارد. یزید! هرگاه به این مکان گذر کردی، او را میبینی و بیگمان او را خواهی دید؛ پس به وی [[بشارت]] بده به اینکه متولد میشود از برای او پسری که [[امین]] و [[امانتدار]] و [[مبارک]] باشد و او خبر دهد تو را از این که مرا اینجا ملاقات کردی. پس خبر بده او را در آن وقت که آن کنیزی که این پسر از او متولد خواهد شد، از [[خانواده]] [[ماریه قبطیه]]، مادر [[ابراهیم]] (فرزند [[پیغمبر]]) است. [[یزیدبن سلیط]] ! اگر توانستی [[سلام]] من را به آن نیز برسانی، برسان<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.</ref>. | |||
[[شیخ عباس قمی]] میگوید: | [[شیخ عباس قمی]] میگوید: در [[عظمت مقام]] ارجمند این بانو همین [[حدیث معتبر]] کافی است که [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} به یزید بن سلیط امر میکند که سلام مرا به او برسان؛ چنان که [[رسول خدا]]{{صل}} به [[جابر بن عبداللّه انصاری]] امر کرد که سلام مرا به [[ابوجعفر]] ([[امام باقر]]{{ع}}) برسان<ref>انوار البهیه، ص۳۹۱.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۷۱.</ref> | ||
در [[عظمت مقام]] ارجمند این بانو همین [[حدیث معتبر]] کافی است که [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} به یزید بن سلیط امر میکند که سلام مرا به او برسان؛ چنان که [[رسول خدا]]{{صل}} به [[جابر بن عبداللّه انصاری]] امر کرد که سلام مرا به [[ابوجعفر]] ([[امام باقر]]{{ع}}) برسان<ref>انوار البهیه، ص۳۹۱.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۷۱.</ref> | |||
==انتقال به [[خانه]] [[ولایت]]== | ==انتقال به [[خانه]] [[ولایت]]== | ||
[[تاریخ]] [[اسارت]] [[خیزران]] معلوم نیست. یزیدبن سلیط میگوید: | [[تاریخ]] [[اسارت]] [[خیزران]] معلوم نیست. یزیدبن سلیط میگوید: بعدها من در همان مکان که امام موسی بن جعفر{{ع}} را [[ملاقات]] کرده بودم، [[امام رضا]]{{ع}} را [[زیارت]] کردم. امام رضا{{ع}} از ملاقات من با موسی بن جعفر{{ع}} خبر داد و فرمود: خبری که پدرم به تو فرموده بود، برایم بازگو. من آن را برای آن [[حضرت]] نقل نمودم. امام رضا{{ع}} فرمود: آن [[کنیز]] هنوز نیامده است. وقتی به دستم رسید، من سلام پدرم را به او میرسانم. | ||
بعدها من در همان مکان که امام موسی بن جعفر{{ع}} را [[ملاقات]] کرده بودم، [[امام رضا]]{{ع}} را [[زیارت]] کردم. امام رضا{{ع}} از ملاقات من با موسی بن جعفر{{ع}} خبر داد و فرمود: خبری که پدرم به تو فرموده بود، برایم بازگو. من آن را برای آن [[حضرت]] نقل نمودم. امام رضا{{ع}} فرمود: آن [[کنیز]] هنوز نیامده است. وقتی به دستم رسید، من سلام پدرم را به او میرسانم. | |||
من همراه امام به [[مکه]] رفتم. امام رضا در آن [[سفر]]، [[مادر امام جواد]]{{ع}} را که کنیز [[اولاد]] [[زید بن علی بن حسین]]{{ع}} بود، خریداری نمود. پس [[زمان]] چندانی نگذشت که آن کنیز به [[امام جواد]]{{ع}} حامله شد<ref>اعلام الوری، ص۳۲۰؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.</ref>. | من همراه امام به [[مکه]] رفتم. امام رضا در آن [[سفر]]، [[مادر امام جواد]]{{ع}} را که کنیز [[اولاد]] [[زید بن علی بن حسین]]{{ع}} بود، خریداری نمود. پس [[زمان]] چندانی نگذشت که آن کنیز به [[امام جواد]]{{ع}} حامله شد<ref>اعلام الوری، ص۳۲۰؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.</ref>. | ||
سرانجام آن بانوی نمونه که عفیفترین و بافضیلتترین [[زنان]] عصر خود بود، به [[خانه امام]] آمد و زندگانی [[نورانی]] خود را آغاز نمود. [[خواهران امام رضا]]{{ع}} از آن بانو استقبال و او را بسیار [[احترام]] کردند | |||
سرانجام آن بانوی نمونه که عفیفترین و بافضیلتترین [[زنان]] عصر خود بود، به [[خانه امام]] آمد و زندگانی [[نورانی]] خود را آغاز نمود. [[خواهران امام رضا]]{{ع}} از آن بانو استقبال و او را بسیار [[احترام]] کردند<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۷۲.</ref>. | |||
==تولّد فرزند== | ==تولّد فرزند== | ||
حکیمهخاتون، دختر امام موسی بن جعفر{{ع}}، میگوید: | حکیمهخاتون، دختر امام موسی بن جعفر{{ع}}، میگوید: روزی برادرم، امام رضا{{ع}} مرا خواست و فرمود: [[حکیمه]]! امشب فرزند [[مبارک]] خیزران متولد میشود. باید زمان ولادت او حاضر باشی. شب را نزد خیزران ماندم. برادرم مرا همراه زنان قابله در اتاق خیزران گذاشت؛ در حالی که چراغ را جلوی روی ما روشن کرده و در را بر روی ما بسته بود. | ||
روزی برادرم، امام رضا{{ع}} مرا خواست و فرمود: [[حکیمه]]! امشب فرزند [[مبارک]] خیزران متولد میشود. باید زمان ولادت او حاضر باشی. | |||
شب را نزد خیزران ماندم. برادرم مرا همراه زنان قابله در اتاق خیزران گذاشت؛ در حالی که چراغ را جلوی روی ما روشن کرده و در را بر روی ما بسته بود. | هنگامی که [[خیزران]] را درد زایمان گرفت، او را بالای طشت نشاندیم. چراغ خاموش شد. از خاموش شدن چراغ نگران شدیم. ناگاه دیدیم خورشیدِ [[امامت]] طالع گردید. آن حضرت را پرده نازکی مانند [[جامه]]، احاطه کرده بود: "نوری از آن حضرت ساطع گردید که همه حجره را [[نورانی]] و ما را از چراغ [[بینیاز]] ساخت"<ref>{{متن حدیث|يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعْتُهُ فِي حَجْرِي}}؛ بحارالانوار، ج۵، ص۱۰.</ref>. من او را در دامن خود گذاشتم. برادرم [[امام رضا]]{{ع}} داخل اتاق شد؛ در حالی که ما نوزاد را در جامههای سفید پیچیده بودیم. آن حضرت، نوزاد را از ما گرفت و در گهواره گذاشت و به من فرمود: {{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ}}؛ «[[حکیمه]]! از این گهواره جدا نشو». | ||
هنگامی که [[خیزران]] را درد زایمان گرفت، او را بالای طشت نشاندیم. چراغ خاموش شد. از خاموش شدن چراغ نگران شدیم. ناگاه دیدیم خورشیدِ [[امامت]] طالع گردید. آن | |||
[[روز]] سوم، نوزاد چشمان خود را باز نمود و به سوی راست و چپ نگاه کرد و با زبان [[فصیح]] فرمود: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ}}. در شگفت شدم. برادرم امام رضا{{ع}}، وارد اتاق شد. آنچه را دیده و شنیده بودم، [[خدمت]] برادرم عرض کردم. آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ}}<ref>دلائل الامامة، ص۳۸۳؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>؛ «آنچه بعد از این، از شگفتیهای احوال او [[مشاهده]] خواهی کرد، بیشتر است از آنچه تاکنون مشاهده کردهای»<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۷۳.</ref>. | |||
[[روز]] سوم، نوزاد چشمان خود را باز نمود و به سوی راست و چپ نگاه کرد و با زبان [[فصیح]] فرمود: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ}}. | |||
در شگفت شدم. برادرم امام رضا{{ع}}، وارد اتاق شد. | |||
{{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ}}<ref>دلائل الامامة، ص۳۸۳؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>؛ «آنچه بعد از این، از شگفتیهای احوال او [[مشاهده]] خواهی کرد، بیشتر است از آنچه تاکنون مشاهده کردهای» | |||
== | ==مادر [[پاک]]== | ||
امام رضا{{ع}} تا اواخر [[عمر]] [[فرزندی]] نداشت. [[چشم]] [[خانواده]] آن حضرت و [[اصحاب]] به سوی خیزران بود. [[انتظار]] طولانی شد. بعضی از اصحاب از امام رضا{{ع}} خواستند [[دعا]] کند تا [[خداوند]] به او فرزندی عطا فرماید. امام رضا{{ع}} به آنان نوید میداد که خداوند [[نسل]] او را، به سبب فرزند خیزران، [[حفظ]] خواهد کرد. | امام رضا{{ع}} تا اواخر [[عمر]] [[فرزندی]] نداشت. [[چشم]] [[خانواده]] آن حضرت و [[اصحاب]] به سوی خیزران بود. [[انتظار]] طولانی شد. بعضی از اصحاب از امام رضا{{ع}} خواستند [[دعا]] کند تا [[خداوند]] به او فرزندی عطا فرماید. امام رضا{{ع}} به آنان نوید میداد که خداوند [[نسل]] او را، به سبب فرزند خیزران، [[حفظ]] خواهد کرد. | ||
[[امام جواد]]{{ع}} در [[سال ۱۹۵ هجری]] (هشت سال پیش از [[شهادت]] | [[امام جواد]]{{ع}} در [[سال ۱۹۵ هجری]] (هشت سال پیش از [[شهادت]] پدر) به [[دنیا]] آمد. امام رضا{{ع}} به اندازهای خوشحال شده بود که نزد اصحاب خود آمد و فرمود: "[[خداوند]] به من [[فرزندی]] [[عنایت]] فرمود [[شبیه]] [[موسی بن عمران]] که دریاها را شکافت و [[عیسی بن مریم]] که [[مادر]] او [[پاک]] و [[مطهر]] بود"<ref>{{متن حدیث|قد ولد لي شبيه موسى بن عمران فالق البحار و شبيه عيسى بن مريم قدّست ام ولدته قد خلقت طاهرة مطهرة}}؛ عیون المعجزات، ص۱۱۸؛ بحار الانوار، ج۵۰، ص۱۵.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۷۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |