حضرت خیزران: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حضرت خیزران در حدیث]] - [[حضرت خیزران در تاریخ اسلامی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حضرت خیزران در حدیث]] - [[حضرت خیزران در تاریخ اسلامی]]</div> | ||
'''مادر [[امام جواد]]{{ع}}''' از [[بانوان]] [[بزرگواری]] است که مورد [[ستایش]] سه [[معصوم]] قرار گرفته است. نام ایشان سبیکه نوبیه است از [[قبیله]] [[ماریه قبطیه]] همسر [[پیامبر خاتم]]{{صل}} است | '''مادر [[امام جواد]]{{ع}}''' از [[بانوان]] [[بزرگواری]] است که مورد [[ستایش]] سه [[معصوم]] قرار گرفته است. نام ایشان [[سبیکه نوبیه]] است از [[قبیله]] [[ماریه قبطیه]] همسر [[پیامبر خاتم]]{{صل}} است لکن [[تاریخ]] [[اسارت]] او معلوم نیست. | ||
==[[خیزران]]، [[مادر امام جواد]]{{ع}}== | ==[[خیزران]]، [[مادر امام جواد]]{{ع}}== | ||
مادر گرامی | [[مادر گرامی امام جواد]]{{ع}} از [[بانوان]] ارجمند و [[بزرگواری]] است که مورد [[ستایش]] سه [[معصوم]] قرار گرفته است. [[رسول اکرم]]{{صل}} از او با عنوان «[[کنیز]] [[پاک]] و [[پاکیزه]]» یاد نموده و [[امام کاظم]]{{ع}} از طریق یکی از اصحابش به او [[سلام]] رسانده و [[امام رضا]]{{ع}} او را ستود و به [[مریم]]، مادر [[حضرت عیسی]]{{ع}}، [[تشبیه]] نموده است. از این توصیفات به دست میآید که او از بانوان باتقوا و [[پرهیزگار]] بوده است؛ زیرا اگر [[ائمه]]{{عم}} نسبت به کسی اظهار [[محبت]] و علاقه و نیز [[مدح]] و تعریف نمایند، از روی غرایض و [[تمایلات نفسانی]] نیست؛ بلکه تعریف و [[تمجید]] آنان به سبب خصلتهای پسندیدهای است که در آن فرد وجود دارد. [[مورخان]] او را از [[خاندان]] [[ماریه قبطیه]]، [[همسر رسول خدا]]{{صل}} دانستهاند<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۶۹.</ref>. | ||
==نام و کنیه== | ==نام و کنیه== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==تولّد فرزند== | ==تولّد فرزند== | ||
[[حکیمهخاتون]]، دختر امام موسی بن جعفر{{ع}}، میگوید: روزی برادرم، امام رضا{{ع}} مرا خواست و فرمود: [[حکیمه]]! امشب فرزند [[مبارک]] خیزران متولد میشود. باید زمان ولادت او حاضر باشی. شب را نزد خیزران ماندم. برادرم مرا همراه زنان قابله در اتاق خیزران گذاشت؛ در حالی که چراغ را جلوی روی ما روشن کرده و در را بر روی ما بسته بود. | |||
هنگامی که [[خیزران]] را درد زایمان گرفت، او را بالای طشت نشاندیم. چراغ خاموش شد. از خاموش شدن چراغ نگران شدیم. ناگاه دیدیم خورشیدِ [[امامت]] طالع گردید. آن حضرت را پرده نازکی مانند [[جامه]]، احاطه کرده بود: "نوری از آن حضرت ساطع گردید که همه حجره را [[نورانی]] و ما را از چراغ [[بینیاز]] ساخت"<ref>{{متن حدیث|يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعْتُهُ فِي حَجْرِي}}؛ بحارالانوار، ج۵، ص۱۰.</ref>. من او را در دامن خود گذاشتم. برادرم [[امام رضا]]{{ع}} داخل اتاق شد؛ در حالی که ما نوزاد را در جامههای سفید پیچیده بودیم. آن حضرت، نوزاد را از ما گرفت و در گهواره گذاشت و به من فرمود: {{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ}}؛ «[[حکیمه]]! از این گهواره جدا نشو». | هنگامی که [[خیزران]] را درد زایمان گرفت، او را بالای طشت نشاندیم. چراغ خاموش شد. از خاموش شدن چراغ نگران شدیم. ناگاه دیدیم خورشیدِ [[امامت]] طالع گردید. آن حضرت را پرده نازکی مانند [[جامه]]، احاطه کرده بود: "نوری از آن حضرت ساطع گردید که همه حجره را [[نورانی]] و ما را از چراغ [[بینیاز]] ساخت"<ref>{{متن حدیث|يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعْتُهُ فِي حَجْرِي}}؛ بحارالانوار، ج۵، ص۱۰.</ref>. من او را در دامن خود گذاشتم. برادرم [[امام رضا]]{{ع}} داخل اتاق شد؛ در حالی که ما نوزاد را در جامههای سفید پیچیده بودیم. آن حضرت، نوزاد را از ما گرفت و در گهواره گذاشت و به من فرمود: {{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ}}؛ «[[حکیمه]]! از این گهواره جدا نشو». |