ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۴
، ۳ فوریهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> '
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ') |
|||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنیترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref> | و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنیترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref> | ||
البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق میشود همچنانکه مشهور [[فقهاء]] چنین فرمودهاند، ولی به نظر میرسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و میفرماید: {{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref> | |||
و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|إِن أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاضالأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت الله جزائری، ج۳، ص۱۲۸.</ref> | |||
و یا [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[اولیاء]] [[خدا]] معرفی فرموده و میفرمایند: {{متن حدیث|طُوبَی لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِک أَوْلِیاءُ اللهِ الذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُون}}<ref>«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان دوستان خدا هستند، همانها که نه ترس به دل راه میدهند و نه اندوهگین میشوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۵۷.</ref> | |||
یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{متن حدیث|منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ {{صل}} بِالسیفِ}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمهاش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref> | |||
آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه میآید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از اینکه [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک میبینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمیدانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان میفرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که اینقدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم: {{عربی|عَجِّلْ عَلَی فَرَجِه}} "عَجِّل" با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>. | |||
همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بیاطلاع میخواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع میشود. | همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بیاطلاع میخواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع میشود. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۸: | ||
'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | '''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | ||
البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | |||
'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان میفرماید: {{متن حدیث|تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَینَ الْعِرَاقِ وَ الشامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درندهای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref> | '''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان میفرماید: {{متن حدیث|تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَینَ الْعِرَاقِ وَ الشامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درندهای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref> | ||
'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان میگذارد تا عقلهایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref> | |||
'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علمهایی که پیامبران آوردهاند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمیدانند. پس زمانی که قائم قیام میکند، خارج مینماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر مینماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>. | |||
'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگیهای آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و میفرمایند: {{متن حدیث|وَ لَا یعْصُونَ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمیپردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref> | '''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگیهای آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و میفرمایند: {{متن حدیث|وَ لَا یعْصُونَ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمیپردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref> | ||
یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمیشود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمیدهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحلهای میرسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمیکند. | |||
'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگیهای [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمیتواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقهای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب میآمد؛ از این رو، دیگر کسی نمیتواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کاملترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق میافتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار میگیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا میکنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بیاطلاعند. | '''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگیهای [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمیتواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقهای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب میآمد؛ از این رو، دیگر کسی نمیتواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کاملترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق میافتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار میگیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا میکنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بیاطلاعند. |