واکنش موجودات نسبت به عرضه امانت چه بود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
واکنش موجودات نسبت به عرضه امانت چه بود؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۰
، ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ '
جز (جایگزینی متن - 'جامع\}\} \*(.*) \*(.*) \*(.*) \{\{پایان\}\} \{\{پایان\}\}' به 'جامع}} *$1 *$2 *$3 {{پایان منبع جامع}}') |
جز (جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
اگر گفته شود حالا که هیچ مخلوقی به خود اجازه نداده و جرأت نکرده است که این [[امانت]] را به دوش بگیرد و تنها در میان صف مخلوقات، [[انسان]] قدم جلو گذاشته و گفته من حاضرم بپذیرم چرا [[قرآن]] او را [[ظلوم]] و جهول خوانده است؟ به دیگر سخن، [[خدا]] با اینکه [[حکیم]] و علیم است، چرا چنین بار سنگینی را که حملش از [[قدرت]] [[آسمانها]] و[[زمین]] بیرون است، بر [[انسان]] [[ظلوم]] و جهول حمل کرد؟ | اگر گفته شود حالا که هیچ مخلوقی به خود اجازه نداده و جرأت نکرده است که این [[امانت]] را به دوش بگیرد و تنها در میان صف مخلوقات، [[انسان]] قدم جلو گذاشته و گفته من حاضرم بپذیرم چرا [[قرآن]] او را [[ظلوم]] و جهول خوانده است؟ به دیگر سخن، [[خدا]] با اینکه [[حکیم]] و علیم است، چرا چنین بار سنگینی را که حملش از [[قدرت]] [[آسمانها]] و[[زمین]] بیرون است، بر [[انسان]] [[ظلوم]] و جهول حمل کرد؟ | ||
در پاسخ میگوییم: [[ظلوم]] و جهول بودن [[انسان]]، هرچند که از یک نگاه [[عیب]] و ملاک ملامت و [[عتاب]] و خردهگیری است، همین [[ظلم]] و [[جهل]] [[انسان]]، مصحح حمل [[امانت]] و [[ولایت الهی]] است؛ زیرا کسی به [[ظلم]] و [[جهل]] متصف میشود که شأنش اتصاف به [[عدل]] و [[علم]] باشد. به کوه [[ظالم]] و [[جاهل]] نمیگویند؛ زیرا متصف به [[عدالت]] و [[علم]] نمیشود. همچنین [[آسمانها]] و [[زمین]] [[جهل]] و [[ظلم]] را حمل نمیکنند، به خاطر اینکه متصف به [[عدل]] و [[علم]] نمیشوند، به خلاف [[انسان]] که [[شأن]] و استعداد [[علم]] و [[عدالت]] را دارد، [[ظلوم]] و جهول نیز هست <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۵۱.</ref>. از این رو دو کلمه "[[ظلوم]]" و "جهول" دو [[وصف]] از [[ظلم]] و جهلاند و کسی را [[ظلوم]] و جهول گویند که [[ظلم]] و [[جهل]] در او امکان داشته باشد، همچنان که به قول [[فخر رازی]] اسب چموش و چارپای چموش، آب طهور، اوصافیاند، برای حیوانی که امکان چموشی، آبی که امکان طهور بودن را داشته باشد. پس به سنگ و کلوخ، چموش نمیگویند<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۵۱.</ref>»<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۵۰-۵۲.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |