رابطه شب قدر و امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
رابطه شب قدر و امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۴
، ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ '
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} [[شب قدر]] هم پایه [[قرآن کریم]] شمرده شده است. یعنی اگر در هر سال از حیات [[بشر]] و [[جهان]]، لیلة القدری وجود نداشته باشد، قرآنی نیز وجود ندارد. آیا بیان این نکته، یادآور [[منزلت]] [[عترت پیامبر]] در دریافت حقایق هستی و تقدیر امور [[انسان]] و [[جهان]] به دست اوصیای [[پیامبر اسلام]] نیست؟ | در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} [[شب قدر]] هم پایه [[قرآن کریم]] شمرده شده است. یعنی اگر در هر سال از حیات [[بشر]] و [[جهان]]، لیلة القدری وجود نداشته باشد، قرآنی نیز وجود ندارد. آیا بیان این نکته، یادآور [[منزلت]] [[عترت پیامبر]] در دریافت حقایق هستی و تقدیر امور [[انسان]] و [[جهان]] به دست اوصیای [[پیامبر اسلام]] نیست؟ | ||
شخصی از [[حضرت صادق]] {{ع}} میپرسد: "آیا این [[شب قدر]]، فقط در روزگاران گذشته [مثلا روزگار حیات [[پیامبر]] {{صل}}] بوده است [و اکنون دیگر نیست]، یا اینکه [[شب قدر]] در هر سال هست؟ [[امام جعفر صادق]] {{ع}} میفرماید: {{عربی|«لو رفعت لیلة القدر، لرفع القرآن»}}<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۵، ص ۶۳۱.</ref>؛ اگر [[شب قدر]] را بردارند، [[قرآن]] را نیز برمیدارند. | |||
به منظور [[درک]] فزونتر [[لیلة القدر]] و [[مقام]] [[مهدی موعود]] در پیوند با آن، باید گفتگوی [[حضرت علی]] و فرزندش [[امام حسین]] {{عم}} را شنید و در معنای آن- که یادآور [[همراهی]] [[وصایت]] [[پیامبر]] با [[کلام]] [[خداوند]] در استمرار فیضرسانی [[حق]] در [[آخر زمان]] است- اندیشید: هنگامی، [[حضرت علی]] {{ع}} سوره "انا انزلناه" را میخواند و فرزندانش، [[حسن]] و [[حسین]] در نزد او بودند، [[حسین]] {{ع}} به پدر عرض کرد: ای پدر! وقتی تو این سوره را میخوانی، شیرینی و حلاوت دیگری از آن [[حس]] میشود. [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: ای پسر [[پیامبر]] و [[فرزند من]]! من از این سوره چیزی میدانم که تو [اکنون] نمیدانی. چون این سوره فرود آمد، جد تو [[پیامبر]] {{صل}} مرا خواست. وقتی نزد او رفتم، سوره را خواند. آنگاه دست خویش به روی شانه راست من نهاد و فرمود: ای برادر و [[وصی]] من، و ای ولی [[امت]] من پس از من، و ای جنگنده بیامان با [[دشمنان]] من... این سوره پس از من، از آن توست، و پس از تو، از آن دو [[فرزند]] تو است. [[جبرئیل]]- که در میان [[فرشتگان]]، او برادر من است- حوادث یک سال [[امت]] مرا [در [[شب قدر]]] به من خبر میدهد. پس از من این [[اخبار]] را به تو خواهد داد، و این سوره در [[قلب]] تو و در [[قلب]] اوصیای تو همواره نوری تابناک خواهد افشاند، تا به هنگام طلوع سپیدهدمان [[ظهور قائم]]<ref>تفسیر البرهان، ج ۴، ص ۴۸۷.</ref>»<ref>[[ابوالفضل هدایتی فخرداود|هدایتی فخرداود، ابوالفضل]]، [[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]، ص۲۱-۲۵.</ref>. | به منظور [[درک]] فزونتر [[لیلة القدر]] و [[مقام]] [[مهدی موعود]] در پیوند با آن، باید گفتگوی [[حضرت علی]] و فرزندش [[امام حسین]] {{عم}} را شنید و در معنای آن- که یادآور [[همراهی]] [[وصایت]] [[پیامبر]] با [[کلام]] [[خداوند]] در استمرار فیضرسانی [[حق]] در [[آخر زمان]] است- اندیشید: هنگامی، [[حضرت علی]] {{ع}} سوره "انا انزلناه" را میخواند و فرزندانش، [[حسن]] و [[حسین]] در نزد او بودند، [[حسین]] {{ع}} به پدر عرض کرد: ای پدر! وقتی تو این سوره را میخوانی، شیرینی و حلاوت دیگری از آن [[حس]] میشود. [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: ای پسر [[پیامبر]] و [[فرزند من]]! من از این سوره چیزی میدانم که تو [اکنون] نمیدانی. چون این سوره فرود آمد، جد تو [[پیامبر]] {{صل}} مرا خواست. وقتی نزد او رفتم، سوره را خواند. آنگاه دست خویش به روی شانه راست من نهاد و فرمود: ای برادر و [[وصی]] من، و ای ولی [[امت]] من پس از من، و ای جنگنده بیامان با [[دشمنان]] من... این سوره پس از من، از آن توست، و پس از تو، از آن دو [[فرزند]] تو است. [[جبرئیل]]- که در میان [[فرشتگان]]، او برادر من است- حوادث یک سال [[امت]] مرا [در [[شب قدر]]] به من خبر میدهد. پس از من این [[اخبار]] را به تو خواهد داد، و این سوره در [[قلب]] تو و در [[قلب]] اوصیای تو همواره نوری تابناک خواهد افشاند، تا به هنگام طلوع سپیدهدمان [[ظهور قائم]]<ref>تفسیر البرهان، ج ۴، ص ۴۸۷.</ref>»<ref>[[ابوالفضل هدایتی فخرداود|هدایتی فخرداود، ابوالفضل]]، [[مهدویت در منظر امام خمینی (کتاب)|مهدویت در منظر امام خمینی]]، ص۲۱-۲۵.</ref>. |