پرش به محتوا

نشانه‌های یاوران امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۲: خط ۱۲:
}}
}}
'''نشانه‌های [[یاوران امام مهدی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''نشانه‌های [[یاوران امام مهدی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:151910.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد مهدی آصفی]]]]
[[پرونده:151910.jpg|100px|راست|بندانگشتی|[[محمد مهدی آصفی]]]]
آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
*«'''گنج‌هایی غیر از طلا و نقره‌''': [[یاران امام]]، گنج هستند. گنج، ثروتی است که [[مردم]] از محل اختفای آن بی‌خبرند. ممکن است گنجی در خانه [[انسان]]، زیر گام‌های او، یا در [[زمین]] مجاور منزلش، یا در [[شهر]] وی باشد؛ ولی او از آن بی‌خبر باشد. [[انصار]] [[امام]] نیز گنج‌های پنهانند. ممکن است یکی از آنان در خانه یکی از ما یا در [[همسایگی]] و [[شهر]] ما باشد؛ اما ما وی را نشناسیم و حقیرش بشمریم و یا در چشم [[مردم]]- که دیده بصیرتشان از نفوذ در اعماق و [[کشف]] گنج‌ها [[ناتوان]] است- کوچک آید! بی‌گمان این [[بصیرت]]، [[یقین]]، [[توجه به خدا]]، [[شجاعت]] و بی‌باکی و ذوب شدن در ذات [[خدای تعالی]]- که [[انصار]] [[امام]] {{ع}} بدان‌ها توصیف شده‌اند- به یکباره شکل نمی‌گیرد؛ بلکه در [[جان]] این [[جوانان]] وجود داشته، ولی از دیدگان [[مردم]] پنهان مانده است؛ چنان‌که گنج‌ها از چشم‌ها پنهان می‌مانند.
* «'''گنج‌هایی غیر از طلا و نقره‌''': [[یاران امام]]، گنج هستند. گنج، ثروتی است که [[مردم]] از محل اختفای آن بی‌خبرند. ممکن است گنجی در خانه [[انسان]]، زیر گام‌های او، یا در [[زمین]] مجاور منزلش، یا در [[شهر]] وی باشد؛ ولی او از آن بی‌خبر باشد. [[انصار]] [[امام]] نیز گنج‌های پنهانند. ممکن است یکی از آنان در خانه یکی از ما یا در [[همسایگی]] و [[شهر]] ما باشد؛ اما ما وی را نشناسیم و حقیرش بشمریم و یا در چشم [[مردم]]- که دیده بصیرتشان از نفوذ در اعماق و [[کشف]] گنج‌ها [[ناتوان]] است- کوچک آید! بی‌گمان این [[بصیرت]]، [[یقین]]، [[توجه به خدا]]، [[شجاعت]] و بی‌باکی و ذوب شدن در ذات [[خدای تعالی]]- که [[انصار]] [[امام]] {{ع}} بدان‌ها توصیف شده‌اند- به یکباره شکل نمی‌گیرد؛ بلکه در [[جان]] این [[جوانان]] وجود داشته، ولی از دیدگان [[مردم]] پنهان مانده است؛ چنان‌که گنج‌ها از چشم‌ها پنهان می‌مانند.
*'''[[قدرت]] و آگاهی‌''': خدای بلند مرتبه در [[وصف]] [[بندگان]] [[شایسته]] خود "[[ابراهیم]]"، "[[اسحاق]]" و "[[یعقوب]]" {{عم}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن * و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم * و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۵-۴۷.</ref>. [[بصیرت]]، [[نیازمند]] [[قدرت]] است و بدون [[قدرت]]، از دست می‌رود و به خاموشی می‌گراید. [[بصیرت]] را جز [[مؤمن]] نیرومند برنمی‌تابد و هنگامی که نیروهایش تحلیل رود، فاقد [[بصیرت]] می‌شود. بنابراین، [[قدرت]] [[نیاز]] به [[بصیرت]] دارد؛ زیرا [[توانایی]] [[بی‌بصیرت]]، به [[لجاجت]] و [[دشمنی]] و [[استکبار]] بدل می‌شود.
* '''[[قدرت]] و آگاهی‌''': خدای بلند مرتبه در [[وصف]] [[بندگان]] [[شایسته]] خود "[[ابراهیم]]"، "[[اسحاق]]" و "[[یعقوب]]" {{عم}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن * و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم * و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۵-۴۷.</ref>. [[بصیرت]]، [[نیازمند]] [[قدرت]] است و بدون [[قدرت]]، از دست می‌رود و به خاموشی می‌گراید. [[بصیرت]] را جز [[مؤمن]] نیرومند برنمی‌تابد و هنگامی که نیروهایش تحلیل رود، فاقد [[بصیرت]] می‌شود. بنابراین، [[قدرت]] [[نیاز]] به [[بصیرت]] دارد؛ زیرا [[توانایی]] [[بی‌بصیرت]]، به [[لجاجت]] و [[دشمنی]] و [[استکبار]] بدل می‌شود.


[[خدای تعالی]] [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] را چنین توصیف فرموده که آنان صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" هستند. در برخی [[روایات]] نیز، [[یاران امام]] عصر {{ع}} به صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" توصیف شده‌اند.
[[خدای تعالی]] [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] را چنین توصیف فرموده که آنان صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" هستند. در برخی [[روایات]] نیز، [[یاران امام]] عصر {{ع}} به صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" توصیف شده‌اند.
*'''هشیاری و بصیرت‌''': تعبیر [[روایت]] از حالت [[آگاهی]] و [[بصیرت]] [[یاران امام]] عصر {{ع}} تعبیر عجیبی است: "کالمصابیح کأن فی قلوبهم القنادیل"؛ "آنان چونان چراغ‌هایند؛ انگار که در دل‌هایشان قندیل‌هایی روشن است". آیا امکان پذیر است که [[ظلمت]]، قندیل را بشکند؟ هرچند که [[ظلمت]] قندیل را احاطه می‌کند؛ لیکن [[قدرت]] درهم شکستن آن را نخواهد داشت.
* '''هشیاری و بصیرت‌''': تعبیر [[روایت]] از حالت [[آگاهی]] و [[بصیرت]] [[یاران امام]] عصر {{ع}} تعبیر عجیبی است: "کالمصابیح کأن فی قلوبهم القنادیل"؛ "آنان چونان چراغ‌هایند؛ انگار که در دل‌هایشان قندیل‌هایی روشن است". آیا امکان پذیر است که [[ظلمت]]، قندیل را بشکند؟ هرچند که [[ظلمت]] قندیل را احاطه می‌کند؛ لیکن [[قدرت]] درهم شکستن آن را نخواهد داشت.


تیرگی [[شک]] و تردیدها هرچند متراکم گردد و [[فتنه‌ها]] پی‌درپی درآیند؛ ولی نمی‌تواند در [[روح]] و [[جان]] و هشیاری [[یاران امام]] نفوذ کند. ازاین‌رو آنان هنگامی که رهسپار می‌شوند، دچار [[شک]] نمی‌گردند و [[تردید]] نمی‌کنند و به قهقرا نمی‌روند و به پشت سر نمی‌نگرند. تعبیر [[روایت]] در این زمینه چنین است: {{متن حدیث|لَا يَشُوبُهُ شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ "دل‌هایی که به [[شک]] در [[ذات خدا]] آلوده نشوند".از این تعبیر فهمیده می‌شود که منظور امری غیر از [[شک]] است؛ ترکیبی از [[شک]] و [[یقین]] و یا لحظاتی از [[شک]] که حالت [[یقین]] را می‌شکافد و به نحوی به درون [[یقین]] نفوذ می‌کند؛ ولی در اندک مدتی در مقابل آن [[شکست]] می‌خورد و جا خالی می‌کند. چنین چیزی برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق می‌افتد؛ درحالی‌که هیچ‌ شکی، [[یقین]] [[یاران امام]] را برنمی‌آشوبد. [[یقین]] آنان [[ناب]] و [[خالص]] و به دور از شایبه [[شک]] و [[تردید]] است.
تیرگی [[شک]] و تردیدها هرچند متراکم گردد و [[فتنه‌ها]] پی‌درپی درآیند؛ ولی نمی‌تواند در [[روح]] و [[جان]] و هشیاری [[یاران امام]] نفوذ کند. ازاین‌رو آنان هنگامی که رهسپار می‌شوند، دچار [[شک]] نمی‌گردند و [[تردید]] نمی‌کنند و به قهقرا نمی‌روند و به پشت سر نمی‌نگرند. تعبیر [[روایت]] در این زمینه چنین است: {{متن حدیث|لَا يَشُوبُهُ شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ "دل‌هایی که به [[شک]] در [[ذات خدا]] آلوده نشوند".از این تعبیر فهمیده می‌شود که منظور امری غیر از [[شک]] است؛ ترکیبی از [[شک]] و [[یقین]] و یا لحظاتی از [[شک]] که حالت [[یقین]] را می‌شکافد و به نحوی به درون [[یقین]] نفوذ می‌کند؛ ولی در اندک مدتی در مقابل آن [[شکست]] می‌خورد و جا خالی می‌کند. چنین چیزی برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق می‌افتد؛ درحالی‌که هیچ‌ شکی، [[یقین]] [[یاران امام]] را برنمی‌آشوبد. [[یقین]] آنان [[ناب]] و [[خالص]] و به دور از شایبه [[شک]] و [[تردید]] است.
*'''[[عزم]] نافذ''': این [[بصیرت]]، چنان [[عزم]] نافذی به آنان می‌بخشد که هیچ [[تردید]] و دو دلی در آن راه ندارد. تعبیر از این [[عزم]] به "اخگر و پاره [[آتش]]" (الجمر)، تعبیری باشکوه و حکایتگر است. "اخگر" مادام که ملتهب و فروزان است، نفوذ می‌کند و می‌درد و "پاره [[آتش]]"، دلپسندترین تعبیری است که در باب نفوذ [[عزم]] می‌شناسیم. ما نمی‌دانیم که [[خدای تعالی]]، در [[روح]] و [[جان]] [[جوانان]] [[طالقان]] چه گنجینه‌هایی از هشیاری، [[یقین]]، [[عزم]] و نیرو قرار داده است! تعابیر وارد در این [[روایت]]، تعابیر غیر مأنوسی است. انگار که سخن از آنان، سخن از روی وجد و شیفتگی است: {{متن حدیث|زُبَرِ الْحَدِيدِ كَالْمَصَابِيحِ، كَأَنَّ فِي قُلُوبِهِمُ القناديل، اشد مِنَ الْجَمْرِ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ}}؛ " [آنان‌] پاره‌های آهن‌اند، چون چراغ‌اند، انگار در دل‌هایشان قندیل‌هایی روشن است، نافذتر از پاره [[آتش]]، [[زاهدان شب]] و [[شیران روز]]". گویا [[روایت]] از تمام توانایی‌های لغت، سود جسته تا امکان تعبیر از [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[نیرومندی]] و [[عزم]] نافذ این [[جوانان]] را بیان کند.
* '''[[عزم]] نافذ''': این [[بصیرت]]، چنان [[عزم]] نافذی به آنان می‌بخشد که هیچ [[تردید]] و دو دلی در آن راه ندارد. تعبیر از این [[عزم]] به "اخگر و پاره [[آتش]]" (الجمر)، تعبیری باشکوه و حکایتگر است. "اخگر" مادام که ملتهب و فروزان است، نفوذ می‌کند و می‌درد و "پاره [[آتش]]"، دلپسندترین تعبیری است که در باب نفوذ [[عزم]] می‌شناسیم. ما نمی‌دانیم که [[خدای تعالی]]، در [[روح]] و [[جان]] [[جوانان]] [[طالقان]] چه گنجینه‌هایی از هشیاری، [[یقین]]، [[عزم]] و نیرو قرار داده است! تعابیر وارد در این [[روایت]]، تعابیر غیر مأنوسی است. انگار که سخن از آنان، سخن از روی وجد و شیفتگی است: {{متن حدیث|زُبَرِ الْحَدِيدِ كَالْمَصَابِيحِ، كَأَنَّ فِي قُلُوبِهِمُ القناديل، اشد مِنَ الْجَمْرِ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ}}؛ " [آنان‌] پاره‌های آهن‌اند، چون چراغ‌اند، انگار در دل‌هایشان قندیل‌هایی روشن است، نافذتر از پاره [[آتش]]، [[زاهدان شب]] و [[شیران روز]]". گویا [[روایت]] از تمام توانایی‌های لغت، سود جسته تا امکان تعبیر از [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[نیرومندی]] و [[عزم]] نافذ این [[جوانان]] را بیان کند.
*'''نیرومندی‌''': در [[روایت]]، [[جوانان]] [[طالقان]] به [صاحبان‌] [[قدرت]] شگرف توصیف شده‌اند که تاکنون هیچ [[جوانی]] را بدان [[نیرومندی]] مشاهده نکرده‌ایم. در این عبارت تأمل کنید: {{متن حدیث|كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ}}؛ "گویی که دل‌هاشان [[پاره‌های آهن]] است". آیا تاکنون کسی را دیده‌اید که بتواند تکه‌های آهن را در [[کف دست]] ذوب‌ کند، یا بشکند یا نرم سازد؟ {{متن حدیث|لَوْ حَمَلُوا عَلَى الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا لَا يَقْصِدُونَ بِرَايَاتِهِمْ بَلْدَةً إِلَّا خَرَّبُوهَا كَأَنَّ عَلَى خُيُولِهِمُ الْعِقْبَانَ}}؛ "اگر به کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را متلاشی سازند، با پرچم‌هایشان آهنگ هیچ دیاری را نکنند، جز آنکه ویرانش سازند، گویی که عقابانند بر اسب‌ها". این تعابیر از [[توانایی]] شگرفی حکایت می‌کند. این [[قدرت]]، از نوع قدرتی نیست که [[طاغوت‌ها]] از آن بهره‌مندند؛ بلکه فقط برخاسته از نیروی [[عزم]] و [[اراده]] و [[یقین]] است.
* '''نیرومندی‌''': در [[روایت]]، [[جوانان]] [[طالقان]] به [صاحبان‌] [[قدرت]] شگرف توصیف شده‌اند که تاکنون هیچ [[جوانی]] را بدان [[نیرومندی]] مشاهده نکرده‌ایم. در این عبارت تأمل کنید: {{متن حدیث|كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ}}؛ "گویی که دل‌هاشان [[پاره‌های آهن]] است". آیا تاکنون کسی را دیده‌اید که بتواند تکه‌های آهن را در [[کف دست]] ذوب‌ کند، یا بشکند یا نرم سازد؟ {{متن حدیث|لَوْ حَمَلُوا عَلَى الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا لَا يَقْصِدُونَ بِرَايَاتِهِمْ بَلْدَةً إِلَّا خَرَّبُوهَا كَأَنَّ عَلَى خُيُولِهِمُ الْعِقْبَانَ}}؛ "اگر به کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را متلاشی سازند، با پرچم‌هایشان آهنگ هیچ دیاری را نکنند، جز آنکه ویرانش سازند، گویی که عقابانند بر اسب‌ها". این تعابیر از [[توانایی]] شگرفی حکایت می‌کند. این [[قدرت]]، از نوع قدرتی نیست که [[طاغوت‌ها]] از آن بهره‌مندند؛ بلکه فقط برخاسته از نیروی [[عزم]] و [[اراده]] و [[یقین]] است.
*'''شهادت‌طلبی‌''': {{متن حدیث|يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ "برای [[شهادت]] [[دعا]] می‌کنند و آرزوی کشته شدن در [[راه خدا]] را در سر می‌پرورانند". [[مرگ]]، پیرمردان نود یا صد ساله را دچار [[وحشت]] می‌سازد؛ درحالی‌که تمام لذت‌های [[زندگی]] و میل بدان‌ها را از کف داده‌اند ... اما این [[جوانان]]- که در عنفوان [[جوانی]] به سر می‌برند- به این [[مرگ]] [[عشق]] می‌ورزند. [[عشق]] به [[شهادت]] از دو چیز سرچشمه گرفته و دارای دو نتیجه است.
* '''شهادت‌طلبی‌''': {{متن حدیث|يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ "برای [[شهادت]] [[دعا]] می‌کنند و آرزوی کشته شدن در [[راه خدا]] را در سر می‌پرورانند". [[مرگ]]، پیرمردان نود یا صد ساله را دچار [[وحشت]] می‌سازد؛ درحالی‌که تمام لذت‌های [[زندگی]] و میل بدان‌ها را از کف داده‌اند ... اما این [[جوانان]]- که در عنفوان [[جوانی]] به سر می‌برند- به این [[مرگ]] [[عشق]] می‌ورزند. [[عشق]] به [[شهادت]] از دو چیز سرچشمه گرفته و دارای دو نتیجه است.


این دو چیز- که منشأ [[عشق]] به [[شهادت]] در وجود [[انسان]] است- روی گردانی از [[دنیا]] و توجه به [[خدای تعالی]] است. اگر [[انسان]] با [[دوستی]] [[دنیا]] در دلش مقابله کند و خود را از بند آن رها سازد و فریبش را نخورد، بی‌گمان گام نخست را در این راه- که دشوارترین گام است- برداشته است. گام دیگر آن است که [[دل]] به [[محبت خدا]] دهد و شیفته یاد و [[عشق]] او باشد و [[صاحب]] چنین دلی، با تمام وجود به سوی [[خدا]] بازگردد.
این دو چیز- که منشأ [[عشق]] به [[شهادت]] در وجود [[انسان]] است- روی گردانی از [[دنیا]] و توجه به [[خدای تعالی]] است. اگر [[انسان]] با [[دوستی]] [[دنیا]] در دلش مقابله کند و خود را از بند آن رها سازد و فریبش را نخورد، بی‌گمان گام نخست را در این راه- که دشوارترین گام است- برداشته است. گام دیگر آن است که [[دل]] به [[محبت خدا]] دهد و شیفته یاد و [[عشق]] او باشد و [[صاحب]] چنین دلی، با تمام وجود به سوی [[خدا]] بازگردد.
خط ۳۶: خط ۳۴:


روی‌گردانی از [[دنیا]] و [[عشق]] به لقای [[الهی]]، سرمنشأ [[عشق]] به [[شهادت]] و کشته شدن در راه [[خداوند]] است. آنچه که از [[عشق]] به [[شهادت]] حاصل می‌شود، [[عزم]] و [[نیرومندی]] است. رزمنده بی‌باکی که می‌تواند خود را از [بند] [[دنیا]] آزاد سازد، چنان [[عزم]] و [[اراده]] و نیرویی در خود می‌یابد که دیگران از آن بی‌نصیب‌اند. این [[عزم]] [قاطع‌] و [[توان]] [بالا] هیچ ارتباطی به اسباب [[قدرت]] مادی- که در [[جبهه]] مخالف موجود است- ندارد؛ هرچند که ما [[ضرورت]] وجود این اسباب و قدرت‌های مادی و اهمیت آنها را در [[ظهور امام]] {{ع}} و نزدیک‌تر شدن [[فرج]] آن [[حضرت]]، [[انکار]] نمی‌کنیم.
روی‌گردانی از [[دنیا]] و [[عشق]] به لقای [[الهی]]، سرمنشأ [[عشق]] به [[شهادت]] و کشته شدن در راه [[خداوند]] است. آنچه که از [[عشق]] به [[شهادت]] حاصل می‌شود، [[عزم]] و [[نیرومندی]] است. رزمنده بی‌باکی که می‌تواند خود را از [بند] [[دنیا]] آزاد سازد، چنان [[عزم]] و [[اراده]] و نیرویی در خود می‌یابد که دیگران از آن بی‌نصیب‌اند. این [[عزم]] [قاطع‌] و [[توان]] [بالا] هیچ ارتباطی به اسباب [[قدرت]] مادی- که در [[جبهه]] مخالف موجود است- ندارد؛ هرچند که ما [[ضرورت]] وجود این اسباب و قدرت‌های مادی و اهمیت آنها را در [[ظهور امام]] {{ع}} و نزدیک‌تر شدن [[فرج]] آن [[حضرت]]، [[انکار]] نمی‌کنیم.
*'''[[تعادل]] شخصیت‌''': از بارزترین نشانه این گروه، [[تعادل]] در شخصیت، بین [[دنیا]] و [[آخرت]] و بین [[قدرت]] و [[بصیرت]] است و همین [[راز]] [[نیرومندی]] و نفوذ آنان است. [[خدای تعالی]] این موازنه و [[تعادل]] را [[دوست]] دارد و [[افراط و تفریط]] و گرایش به [[چپ و راست]] را [[ناپسند]] می‌شمارد: {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.
* '''[[تعادل]] شخصیت‌''': از بارزترین نشانه این گروه، [[تعادل]] در شخصیت، بین [[دنیا]] و [[آخرت]] و بین [[قدرت]] و [[بصیرت]] است و همین [[راز]] [[نیرومندی]] و نفوذ آنان است. [[خدای تعالی]] این موازنه و [[تعادل]] را [[دوست]] دارد و [[افراط و تفریط]] و گرایش به [[چپ و راست]] را [[ناپسند]] می‌شمارد: {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.


[[خدای تعالی]] در [[مقام]] [[آموزش]] [[دعا]] به ما فرموده است: {{متن قرآن|رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً}}<ref>«پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده» سوره بقره، آیه ۲۰۱.</ref>. {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>.
[[خدای تعالی]] در [[مقام]] [[آموزش]] [[دعا]] به ما فرموده است: {{متن قرآن|رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً}}<ref>«پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده» سوره بقره، آیه ۲۰۱.</ref>. {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>.


[[تعادل]] بین [[خشوع]] و [[عبودیت]] برای [[خدا]] و [[فروتنی]] در مقابل [[مؤمنان]] و شدت و [[قاطعیت]] در مقابل [[کافران]] نیز از همین موازنه محسوب می‌شود: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.
[[تعادل]] بین [[خشوع]] و [[عبودیت]] برای [[خدا]] و [[فروتنی]] در مقابل [[مؤمنان]] و شدت و [[قاطعیت]] در مقابل [[کافران]] نیز از همین موازنه محسوب می‌شود: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.


[[تعادل]] بین [[توکل بر خدا]] و تلاش و کار و [[برنامه‌ریزی]] نیز داخل در همین موازنه است. [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} برای "[[همام]]" جوانب این موازنه و [[تعادل]] در شخصیت "[[متقین]]" را چنین توصیف کرده است:{{متن حدیث|فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً... يَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ... فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ... نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ}}<ref>نهج البلاغه (ترجمه دکتر شهیدی)، خطبه ۱۹۳، ص ۲۲۶؛ نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خ ۱۸۴، ص ۶۱۱.</ref>؛ "از نشانه‌های یکی از آنان این است که در کار [[دین]] نیرومندش بینی و پایدار، [[نرم‌خوی]] هشیار و در [[ایمان]] [[استوار]]، و در طلب [[دانش]] حریص و با داشتن [[علم]] بردبار و در [[توانگری]] میانه‌رو و در [[عبادت]] [[فروتن]]، و به درویشی نکویی نمودن، و در [[سختی]] [[شکیبایی]] کردن و جست‌وجوی آنچه رواست و [[شادمانی]] در رفتن راه راست و دوری گزیدن از [[طمع]]. [[کارهای نیک]] می‌کند و در [[هراس]] است. روز را به شب می‌رساند و در بند سپاس‌ است. بامداد می‌کند ذکرگویان، شب را به سر می‌برد ترسان، و روز می‌کند شادان ... [[بردباری]] را با [[دانش]] در می‌آمیزد و گفتار را با [[کردار]] ... به هنگام دشواری‌ها بردبار است و در ناخوشایندها پایدار و در خوشی‌ها سپاسگزار ... [[نفس]] او از او در زحمت است و [[مردم]] از وی در راحت". این موازنه از ویژگی‌های بارز، در شخصیت [[یاران امام]] عصر {{ع}} است.
[[تعادل]] بین [[توکل بر خدا]] و تلاش و کار و [[برنامه‌ریزی]] نیز داخل در همین موازنه است. [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} برای "[[همام]]" جوانب این موازنه و [[تعادل]] در شخصیت "[[متقین]]" را چنین توصیف کرده است:{{متن حدیث|فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً... يَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ... فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ... نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ}}<ref>نهج البلاغه (ترجمه دکتر شهیدی)، خطبه ۱۹۳، ص ۲۲۶؛ نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خ ۱۸۴، ص ۶۱۱.</ref>؛ "از نشانه‌های یکی از آنان این است که در کار [[دین]] نیرومندش بینی و پایدار، [[نرم‌خوی]] هشیار و در [[ایمان]] [[استوار]]، و در طلب [[دانش]] حریص و با داشتن [[علم]] بردبار و در [[توانگری]] میانه‌رو و در [[عبادت]] [[فروتن]]، و به درویشی نکویی نمودن، و در [[سختی]] [[شکیبایی]] کردن و جست‌وجوی آنچه رواست و [[شادمانی]] در رفتن راه راست و دوری گزیدن از [[طمع]]. [[کارهای نیک]] می‌کند و در [[هراس]] است. روز را به شب می‌رساند و در بند سپاس‌ است. بامداد می‌کند ذکرگویان، شب را به سر می‌برد ترسان، و روز می‌کند شادان ... [[بردباری]] را با [[دانش]] در می‌آمیزد و گفتار را با [[کردار]] ... به هنگام دشواری‌ها بردبار است و در ناخوشایندها پایدار و در خوشی‌ها سپاسگزار ... [[نفس]] او از او در زحمت است و [[مردم]] از وی در راحت". این موازنه از ویژگی‌های بارز، در شخصیت [[یاران امام]] عصر {{ع}} است.
*'''[[زاهدان شب]]، [[شیران روز]]''': عبارت {{متن حدیث| رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ }} در [[روایت]] پیشین به چنین موازنه‌ای اشاره کرده است. در ساختار [[شخصیت انسان]]، شب‌وروز، نقش‌های مختلفی را ایفا می‌کنند. گردش شب‌وروز، یک گردش تکاملی است. هرکدام از آنها، دیگری را کامل می‌کند و به ناچار با مشارکت یکدیگر در بنای [[شخصیت انسان]] [[مؤمن]] دعوتگر و [[مجاهد]] نقش دارند.
* '''[[زاهدان شب]]، [[شیران روز]]''': عبارت {{متن حدیث| رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ }} در [[روایت]] پیشین به چنین موازنه‌ای اشاره کرده است. در ساختار [[شخصیت انسان]]، شب‌وروز، نقش‌های مختلفی را ایفا می‌کنند. گردش شب‌وروز، یک گردش تکاملی است. هرکدام از آنها، دیگری را کامل می‌کند و به ناچار با مشارکت یکدیگر در بنای [[شخصیت انسان]] [[مؤمن]] دعوتگر و [[مجاهد]] نقش دارند.


اگر [[تهجد]] و [[عبادت]] در شب نباشد، [[انسان]] در رویارویی با گردنه‌های دشوار، [[استواری]] لازم را نمی‌یابد و از ادامه حرکت در راه پرخاری که در طی روز باید بپیماید، باز می‌ماند. همچنین اگر حرکت در "روز" نباشد، "شب" [[یار]] و همراه خود را از عمل به [[وظیفه]] دعوتگری به سوی [[خدا]] در اجتماع باز می‌دارد و [[انسان]] دومین نقش خود را در [[زندگی]] [[دنیا]] پس از [[عبادت]] [[خدا]]- که [[دعوت]] به سوی [[عبودیت]] او است- از کف می‌دهد. [[قرآن کریم]] بر تأثیر شب در ایجاد [[آمادگی]] در [[انسان‌ها]] به منظور [[دعوت]] به سوی [[خدا]] و کوشش در این راه تأکید دارد. در آغازین روزهای [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} سوره [[مبارک]] "مزمل" بر آن [[حضرت]] نازل شد. در این سوره [[خدای تعالی]] از پیامبرش خواسته است تا شبانگاهان، خود را برای [[تحمل]] "قول‌ ثقیل"<ref>کنایه از دریافت وحی الهی.</ref> در روز، آماده سازد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ*قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا*نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا*أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا*إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا*إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا*إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا*إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا}}<ref>«ای جامه بر خویش پیچیده*شب را- جز اندکی- بپای خیز*نیمی از آن را یا اندکی از آن (نیمه) را کم کن!*یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان*ما سخنی سنگین را به زودی بر تو فرو می‌فرستیم*بی‌گمان عبادت شبانه در پابرجایی، سخت‌تر و در گفتار، استوارتر است*تو را در روز، کوششی دراز دامن است» سوره مزمل، آیه ۱-۷.</ref>.
اگر [[تهجد]] و [[عبادت]] در شب نباشد، [[انسان]] در رویارویی با گردنه‌های دشوار، [[استواری]] لازم را نمی‌یابد و از ادامه حرکت در راه پرخاری که در طی روز باید بپیماید، باز می‌ماند. همچنین اگر حرکت در "روز" نباشد، "شب" [[یار]] و همراه خود را از عمل به [[وظیفه]] دعوتگری به سوی [[خدا]] در اجتماع باز می‌دارد و [[انسان]] دومین نقش خود را در [[زندگی]] [[دنیا]] پس از [[عبادت]] [[خدا]]- که [[دعوت]] به سوی [[عبودیت]] او است- از کف می‌دهد. [[قرآن کریم]] بر تأثیر شب در ایجاد [[آمادگی]] در [[انسان‌ها]] به منظور [[دعوت]] به سوی [[خدا]] و کوشش در این راه تأکید دارد. در آغازین روزهای [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} سوره [[مبارک]] "مزمل" بر آن [[حضرت]] نازل شد. در این سوره [[خدای تعالی]] از پیامبرش خواسته است تا شبانگاهان، خود را برای [[تحمل]] "قول‌ ثقیل"<ref>کنایه از دریافت وحی الهی.</ref> در روز، آماده سازد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ*قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا*نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا*أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا*إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا*إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا*إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا*إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا}}<ref>«ای جامه بر خویش پیچیده*شب را- جز اندکی- بپای خیز*نیمی از آن را یا اندکی از آن (نیمه) را کم کن!*یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان*ما سخنی سنگین را به زودی بر تو فرو می‌فرستیم*بی‌گمان عبادت شبانه در پابرجایی، سخت‌تر و در گفتار، استوارتر است*تو را در روز، کوششی دراز دامن است» سوره مزمل، آیه ۱-۷.</ref>.
خط ۵۹: خط ۵۷:
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].  
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان منبع جامع}}
{{پایان منبع جامع}}


خط ۶۵: خط ۶۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به یاران امام مهدی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به یاران امام مهدی]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش