پرش به محتوا

وجوب و ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - '== پاسخ جامع اجمالی==' به '== پاسخ جامع اجمالی ==')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۰: خط ۱۰:
| پاسخ‌دهندگان      = ۶ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      = ۶ پاسخ
}}
}}
'''[[وجوب]] و [[ضرورت عقلی انتظار]] چیست؟''' یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[ آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)|آیا انتظار امام مهدی واجب است؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[وجوب]] و [[ضرورت عقلی انتظار]] چیست؟''' یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)|آیا انتظار امام مهدی واجب است؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


== پاسخ جامع اجمالی ==
== پاسخ جامع اجمالی ==
*بر اساس [[دلایل عقلی]]، [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} ضروری و [[واجب]] است؛ [[دلیل]] اصلی آن، [[ضرورت عقلی وجود امام]] است. [[بشریت]] - از منظر [[عقل]] - باید [[منتظر ظهور امام]] و تکیه زدن او بر [[مسند]] [[مدیریت جامعه]] باشد؛ زیرا بدون او [[ضرورت‌های عقلی]] "[[وجوب عدل]]"؛ "[[وجوب دفع فساد]]" (یا به عبارتی: "[[وجوب دفع هرج و مرج]]"، یا: "[[وجوب حفظ نظام جامعه]]")؛ "[[وجوب تأمین منافع ملزمه]]"؛ "[[وجوب دفع اختلاف در جامعه]]"؛ "[[وجوب رسیدن جامعه به کمال]]"؛ "[[وجوب تنظیم روابط استخدام و تعاون اجتماعی]]" و "[[وجوب توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات جامعه]]" محقق نخواهند شد. در [[اثبات عقلی]] [[ضرورت وجود امام]] به [[ادله]] دیگری نیز [[استدلال]] شده است؛ از جمله می‌‌توان به: "[[قاعده لطف]]"؛ "[[قاعده امکان اشرف]]"؛ "[[عدم نصب امام خلاف حکمت الهی]]" (یا همان "[[امتناع نقض غرض بر حکیم]]")؛ "[[برهان تقابل قطبین]]"؛ "لازمه [[نظام احسن هستی]]"؛ "[[برهان علت غایی]]" و "[[برهان مظهر جامع]]" اشاره کرد.
* بر اساس [[دلایل عقلی]]، [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} ضروری و [[واجب]] است؛ [[دلیل]] اصلی آن، [[ضرورت عقلی وجود امام]] است. [[بشریت]] - از منظر [[عقل]] - باید [[منتظر ظهور امام]] و تکیه زدن او بر [[مسند]] [[مدیریت جامعه]] باشد؛ زیرا بدون او [[ضرورت‌های عقلی]] "[[وجوب عدل]]"؛ "[[وجوب دفع فساد]]" (یا به عبارتی: "[[وجوب دفع هرج و مرج]]"، یا: "[[وجوب حفظ نظام جامعه]]")؛ "[[وجوب تأمین منافع ملزمه]]"؛ "[[وجوب دفع اختلاف در جامعه]]"؛ "[[وجوب رسیدن جامعه به کمال]]"؛ "[[وجوب تنظیم روابط استخدام و تعاون اجتماعی]]" و "[[وجوب توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات جامعه]]" محقق نخواهند شد. در [[اثبات عقلی]] [[ضرورت وجود امام]] به [[ادله]] دیگری نیز [[استدلال]] شده است؛ از جمله می‌‌توان به: "[[قاعده لطف]]"؛ "[[قاعده امکان اشرف]]"؛ "[[عدم نصب امام خلاف حکمت الهی]]" (یا همان "[[امتناع نقض غرض بر حکیم]]")؛ "[[برهان تقابل قطبین]]"؛ "لازمه [[نظام احسن هستی]]"؛ "[[برهان علت غایی]]" و "[[برهان مظهر جامع]]" اشاره کرد.
* [[ضرورت‌های عقلی]] دیگری برای [[انتظار]] با بیانات متفاوتی نیز ذکر شده است که برخی از اینها اشاره می‌‌شود:
* [[ضرورت‌های عقلی]] دیگری برای [[انتظار]] با بیانات متفاوتی نیز ذکر شده است که برخی از اینها اشاره می‌‌شود:
#'''حکیمانه بودن [[خلقت]]''': از دیدگاه [[عقل]]، [[نظام حاکم بر هستی]]، نظامی حکیمانه و احسن و با رویکردی روشن و مطلوب است و اگر این [[نظام]] به [[هدف غایی]] خود که همان روشن بودن [[آینده]] براساس [[هدف آفرینش]] است نرسد لازمه‌اش [[اعتقاد]] به این مطلب است که [[نظام آفرینش]] بازیچه ای بیش نیست، در اینجاست که [[انتظار]] از نگاه منطقی خودش را نشان می‌‌دهد. [[آرمان]] [[قیام]] و [[انقلاب مهدی]] {{ع}} یک فلسفۀ بزرگ [[اجتماعی]] [[اسلامی]] است. این [[آرمان]] بزرگ، گذشته از اینکه الهام‌بخش ایده و راه‌گشای به سوی [[آینده]] است، آیینۀ بسیار مناسبی است برای [[شناخت]] [[آرمان‌های اسلامی]].<ref>ر.ک. [[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۶-۱۷.</ref>. به عبارتی [[انسان]] اگر بخواهد دچار تناقض نسبت به [[هدف آفرینش]] نشود باید [[منتظر]] روزی باشد که این [[نظام]] حکیمانه به تمامه در عالم اجرایی شود زیرا [[انتظار]] نکشیدن برای آن روز نقض این [[هدف]] [[مقدس]] است و [[نقض غرض]] از نظر [[عقلی]] مردود است، زیرا [[انسان]] موجودی است دارای [[نعمت]] [[عقل]] و [[شعور]] و هیچ وقت نباید کارهایی که [[مانع]] از رسیدن به [[هدف افرینش]] می‌‌شود از جمله [[منتظر]] نبودن برای تحقق [[نظام]] حکیمانه از او سر بزند<ref>ر.ک. [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۱۴.</ref>.  
# '''حکیمانه بودن [[خلقت]]''': از دیدگاه [[عقل]]، [[نظام حاکم بر هستی]]، نظامی حکیمانه و احسن و با رویکردی روشن و مطلوب است و اگر این [[نظام]] به [[هدف غایی]] خود که همان روشن بودن [[آینده]] براساس [[هدف آفرینش]] است نرسد لازمه‌اش [[اعتقاد]] به این مطلب است که [[نظام آفرینش]] بازیچه ای بیش نیست، در اینجاست که [[انتظار]] از نگاه منطقی خودش را نشان می‌‌دهد. [[آرمان]] [[قیام]] و [[انقلاب مهدی]] {{ع}} یک فلسفۀ بزرگ [[اجتماعی]] [[اسلامی]] است. این [[آرمان]] بزرگ، گذشته از اینکه الهام‌بخش ایده و راه‌گشای به سوی [[آینده]] است، آیینۀ بسیار مناسبی است برای [[شناخت]] [[آرمان‌های اسلامی]].<ref>ر.ک. [[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۶-۱۷.</ref>. به عبارتی [[انسان]] اگر بخواهد دچار تناقض نسبت به [[هدف آفرینش]] نشود باید [[منتظر]] روزی باشد که این [[نظام]] حکیمانه به تمامه در عالم اجرایی شود زیرا [[انتظار]] نکشیدن برای آن روز نقض این [[هدف]] [[مقدس]] است و [[نقض غرض]] از نظر [[عقلی]] مردود است، زیرا [[انسان]] موجودی است دارای [[نعمت]] [[عقل]] و [[شعور]] و هیچ وقت نباید کارهایی که [[مانع]] از رسیدن به [[هدف افرینش]] می‌‌شود از جمله [[منتظر]] نبودن برای تحقق [[نظام]] حکیمانه از او سر بزند<ref>ر.ک. [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۱۴.</ref>.
#'''[[انتظار]] و [[قاعده لطف]]''': بزرگانی درمورد اثبات اصل [[امامت]] به [[قاعدۀ لطف]] [[تمسک]] کرده و می‌‌گویند: "[[وجود امام]] [[لطف]] است و هر لطفی بر [[خداوند]] [[واجب]] است پس [[نصب امام]] بر [[خداوند متعال]] برای تحصیل غرض [[واجب]] است". به [[بیان]] دیگر تا وقتی تکلیفی ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عده‌ای هستند که [[مصون از خطا]] نیستند و باید [[امام]] [[معصوم]] و [[پیشوایی]] وجود داشته باشد تا آنها را [[هدایت]] کند. با توجه به این نکته در [[عصر غیبت]] ثابت می‌‌شود امامی وجود دارد و [[انتظار]] برای [[ظهور]] او براساس همین قاعده معنا پیدا می‌‌کند<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۹۱ ـ ۹۵. </ref>.
# '''[[انتظار]] و [[قاعده لطف]]''': بزرگانی درمورد اثبات اصل [[امامت]] به [[قاعدۀ لطف]] [[تمسک]] کرده و می‌‌گویند: "[[وجود امام]] [[لطف]] است و هر لطفی بر [[خداوند]] [[واجب]] است پس [[نصب امام]] بر [[خداوند متعال]] برای تحصیل غرض [[واجب]] است". به [[بیان]] دیگر تا وقتی تکلیفی ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عده‌ای هستند که [[مصون از خطا]] نیستند و باید [[امام]] [[معصوم]] و [[پیشوایی]] وجود داشته باشد تا آنها را [[هدایت]] کند. با توجه به این نکته در [[عصر غیبت]] ثابت می‌‌شود امامی وجود دارد و [[انتظار]] برای [[ظهور]] او براساس همین قاعده معنا پیدا می‌‌کند<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۹۱ ـ ۹۵. </ref>.
#'''[[انتظار]] و [[حکمت خداوند]]''': براساس [[حکمت خداوند]]، [[جهان]] هیچ‌گاه از وجود کسی که دارای [[حکمت]] خداوندی بوده و نشانه‌های [[خداوند]] نزد او باشد، خالی نبوده است و این چنین کسی [[خلیفه]] خداست و تا [[زمین]] و [[آسمان]] برپاست، چنین خواهد بود، یعنی [[دلیل عقلی]] اقتضا می‌کند در هر زمان [[امام]] و [[رهبری]] باشد و [[انتظار]] برای چنین امامی به موجب همین اصل ثابت می‌‌شود<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۹۱ ـ ۹۵. </ref>.
# '''[[انتظار]] و [[حکمت خداوند]]''': براساس [[حکمت خداوند]]، [[جهان]] هیچ‌گاه از وجود کسی که دارای [[حکمت]] خداوندی بوده و نشانه‌های [[خداوند]] نزد او باشد، خالی نبوده است و این چنین کسی [[خلیفه]] خداست و تا [[زمین]] و [[آسمان]] برپاست، چنین خواهد بود، یعنی [[دلیل عقلی]] اقتضا می‌کند در هر زمان [[امام]] و [[رهبری]] باشد و [[انتظار]] برای چنین امامی به موجب همین اصل ثابت می‌‌شود<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۹۱ ـ ۹۵. </ref>.
#'''[[انتظار]] به [[دلیل]] محال بودن منع دائمی یا اکثری از راه [[ظلم و ستم]]''': [[بشر]] در طول [[تاریخ]] تا به امروز با [[ظلم و ستم]] دست و پنجه نرم کرده و تحت [[ظلم و ستم]] [[ظالمان]] و [[ستمگران]] به سر برده است. از طرفی بر اساس [[دلیل عقلی]]، منع [[انسان]] در تمام [[عمر]] یا در اکثر عمرش تحت [[ظلم و ستم]] محال خواهد بود؛ بنابراین باید روزگاری فرا رسد که [[ظلم و ستم]] با همۀ انواعش از [[جامعۀ بشری]] رخت بربندد و روزگار [[عدل و داد]] از راه برسد و آن روزگاری است که [[انسانیت]] و ارزش‌های والای انسانی و کرامت‌های [[اخلاقی]] [[حاکمیت]] می‌یابد که همان عصر طلایی [[ظهور]] [[منجی موعود]] و [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>. به عبارتی دیگر [[انتظار]] مقدمه و راهگشایی برای [[حکومت عدل]] و ایجاد [[عدالت]] است و چون [[حُسن عدل]]، امری [[عقلی]] است، باید مقدمۀ فراهم شدنش که همان [[انتظار]] برای [[عدالت]] است هم امری [[عقلی]] باشد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱. </ref>.
# '''[[انتظار]] به [[دلیل]] محال بودن منع دائمی یا اکثری از راه [[ظلم و ستم]]''': [[بشر]] در طول [[تاریخ]] تا به امروز با [[ظلم و ستم]] دست و پنجه نرم کرده و تحت [[ظلم و ستم]] [[ظالمان]] و [[ستمگران]] به سر برده است. از طرفی بر اساس [[دلیل عقلی]]، منع [[انسان]] در تمام [[عمر]] یا در اکثر عمرش تحت [[ظلم و ستم]] محال خواهد بود؛ بنابراین باید روزگاری فرا رسد که [[ظلم و ستم]] با همۀ انواعش از [[جامعۀ بشری]] رخت بربندد و روزگار [[عدل و داد]] از راه برسد و آن روزگاری است که [[انسانیت]] و ارزش‌های والای انسانی و کرامت‌های [[اخلاقی]] [[حاکمیت]] می‌یابد که همان عصر طلایی [[ظهور]] [[منجی موعود]] و [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>. به عبارتی دیگر [[انتظار]] مقدمه و راهگشایی برای [[حکومت عدل]] و ایجاد [[عدالت]] است و چون [[حُسن عدل]]، امری [[عقلی]] است، باید مقدمۀ فراهم شدنش که همان [[انتظار]] برای [[عدالت]] است هم امری [[عقلی]] باشد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱. </ref>.
#'''[[انتظار]] به [[دلیل]] منع دائمی یا اکثری از راه استخدام شهوات نسبت به [[عقل]]''': [[خداوند]] از سر [[حکمت]] خویش نیروی [[عقل]] را در [[انسان]] قرار داده تا [[راهنما]] و [[دلیل]] او به سوی [[خوبی‌ها]] و [[ارزش‌ها]] باشد و او را از ارتکاب پلیدی‌ها و [[زشتی‌ها]] باز دارد. از طرف دیگر [[انسان]] دارای قوای شهوانی و [[نفسانی]] است که او را به سوی تجاوزگری و خودکامگی و [[بدی‌ها]] سوق می‌دهد؛ بنابراین همواره [[نزاع]] و کشمکشی بین [[تمایلات نفسانی]] و [[عقل]] وجود دارد. در [[حقیقت]] [[حکمت]] وجود [[عقل]] در [[انسان]] ایجاد تعدیل در قوای مختلف انسانی و تشخیص خوبی و [[بدی]] [[افعال]] است. اما می‌دانیم که تا به امروز [[عقل]] نتوانسته در [[جایگاه]] اصلی خود بنشیند و به کار واقعی‌اش که [[تدبیر]] و [[فرماندهی]] وجود [[انسان]] است، به طور کامل بپردازد و این در واقع بر خلاف اقتضای طبیعی [[عقل]] در وجود [[انسان]] است و حال آنکه منع دائم یا اکثری عقلاً محال است؛ پس باید روزی فرا رسد تا [[عقل]] [[بشر]] از [[اسارت]] و [[بردگی]] قوای [[نفسانی]] [[نجات]] یابد و [[رسالت]] خویش را به نحو اتم به انجام رساند. [[وعده]] فرارسیدن چنین روزی در [[اسلام]] در اندیشۀ [[مهدویت]] متبلور شده است. یعنی با آمدن [[امام مهدی]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشان طوق [[بردگی]] و [[اسارت]] از گردن [[عقل]] برگرفته می‌شود و به [[مجد]] و [[عظمت]] واقعی می‌رسد و در [[جایگاه]] واقعی خود قرار می‌گیرد<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>.
# '''[[انتظار]] به [[دلیل]] منع دائمی یا اکثری از راه استخدام شهوات نسبت به [[عقل]]''': [[خداوند]] از سر [[حکمت]] خویش نیروی [[عقل]] را در [[انسان]] قرار داده تا [[راهنما]] و [[دلیل]] او به سوی [[خوبی‌ها]] و [[ارزش‌ها]] باشد و او را از ارتکاب پلیدی‌ها و [[زشتی‌ها]] باز دارد. از طرف دیگر [[انسان]] دارای قوای شهوانی و [[نفسانی]] است که او را به سوی تجاوزگری و خودکامگی و [[بدی‌ها]] سوق می‌دهد؛ بنابراین همواره [[نزاع]] و کشمکشی بین [[تمایلات نفسانی]] و [[عقل]] وجود دارد. در [[حقیقت]] [[حکمت]] وجود [[عقل]] در [[انسان]] ایجاد تعدیل در قوای مختلف انسانی و تشخیص خوبی و [[بدی]] [[افعال]] است. اما می‌دانیم که تا به امروز [[عقل]] نتوانسته در [[جایگاه]] اصلی خود بنشیند و به کار واقعی‌اش که [[تدبیر]] و [[فرماندهی]] وجود [[انسان]] است، به طور کامل بپردازد و این در واقع بر خلاف اقتضای طبیعی [[عقل]] در وجود [[انسان]] است و حال آنکه منع دائم یا اکثری عقلاً محال است؛ پس باید روزی فرا رسد تا [[عقل]] [[بشر]] از [[اسارت]] و [[بردگی]] قوای [[نفسانی]] [[نجات]] یابد و [[رسالت]] خویش را به نحو اتم به انجام رساند. [[وعده]] فرارسیدن چنین روزی در [[اسلام]] در اندیشۀ [[مهدویت]] متبلور شده است. یعنی با آمدن [[امام مهدی]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشان طوق [[بردگی]] و [[اسارت]] از گردن [[عقل]] برگرفته می‌شود و به [[مجد]] و [[عظمت]] واقعی می‌رسد و در [[جایگاه]] واقعی خود قرار می‌گیرد<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>.
#'''[[انتظار]] و [[فلسفه تاریخ]] و [[هدفمندی]] آن در پرتو [[ظهور]] [[منجی موعود]]''': یکی دیگر از [[دلایل عقلی]] بر [[انتظار]] و اندیشۀ [[منجی موعود]] و [[مهدویت]]، معنا داشتن [[تاریخ]] در سایۀ [[اعتقاد]] به [[منجی آخرالزمان]] است؛ زیرا بر اساس "معناداری و [[فلسفه تاریخ]]" روند طولانی [[تاریخ]]، [[هدف]]، [[غایت]] و معنای مشخصی دارد و آن تحقق جامعۀ [[موعود]] [[الهی]] و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و [[معنوی]] است. در [[حقیقت]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، سر منزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. این ایده در دورانی از [[تاریخ]] به کمال و تمام تحقق خواهد یافت و آن "[[عصر ظهور]] [[منجی موعود]]" است<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>.  
# '''[[انتظار]] و [[فلسفه تاریخ]] و [[هدفمندی]] آن در پرتو [[ظهور]] [[منجی موعود]]''': یکی دیگر از [[دلایل عقلی]] بر [[انتظار]] و اندیشۀ [[منجی موعود]] و [[مهدویت]]، معنا داشتن [[تاریخ]] در سایۀ [[اعتقاد]] به [[منجی آخرالزمان]] است؛ زیرا بر اساس "معناداری و [[فلسفه تاریخ]]" روند طولانی [[تاریخ]]، [[هدف]]، [[غایت]] و معنای مشخصی دارد و آن تحقق جامعۀ [[موعود]] [[الهی]] و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و [[معنوی]] است. در [[حقیقت]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، سر منزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. این ایده در دورانی از [[تاریخ]] به کمال و تمام تحقق خواهد یافت و آن "[[عصر ظهور]] [[منجی موعود]]" است<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>.
#'''[[انتظار]] و [[فلسفه غیبت]]''': [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[انسان]] کاملی است که به جامعۀ آرمانی [[اسلام]] که [[وعده]] داده شده است مبنی بر تحقق [[حکومت واحد جهانی]] جامۀ عمل می‏‌پوشاند و از این راه، به همه آرمان‌های مردان [[خدا]] تحققّ می‌‏بخشد؛ لذا [[ضرورت انتظار]] [[فرج]] و تعمق در [[فلسفه غیبت]]، از سوی [[رهبران]] [[راستین]] [[اسلام]] گوشزد شده است، به گونه‌‏ای که هرچه [[غیبت]] طولانی‌‏تر می‌‌گردد، [[انتظار]] عمق بیشتری می‌‌یابد و هرچه [[انتظار]] عمیق‏‌تر می‌‌گردد، [[فلسفه غیبت]] روشن‏‌تر می‌‌شود<ref>ر.ک: [[غلام رضا جلالی|جلالی، غلام رضا]]، [[فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی (مقاله)|فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص۴۰۵ ـ ۴۰۶.</ref>.
# '''[[انتظار]] و [[فلسفه غیبت]]''': [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[انسان]] کاملی است که به جامعۀ آرمانی [[اسلام]] که [[وعده]] داده شده است مبنی بر تحقق [[حکومت واحد جهانی]] جامۀ عمل می‏‌پوشاند و از این راه، به همه آرمان‌های مردان [[خدا]] تحققّ می‌‏بخشد؛ لذا [[ضرورت انتظار]] [[فرج]] و تعمق در [[فلسفه غیبت]]، از سوی [[رهبران]] [[راستین]] [[اسلام]] گوشزد شده است، به گونه‌‏ای که هرچه [[غیبت]] طولانی‌‏تر می‌‌گردد، [[انتظار]] عمق بیشتری می‌‌یابد و هرچه [[انتظار]] عمیق‏‌تر می‌‌گردد، [[فلسفه غیبت]] روشن‏‌تر می‌‌شود<ref>ر.ک: [[غلام رضا جلالی|جلالی، غلام رضا]]، [[فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی (مقاله)|فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص۴۰۵ ـ ۴۰۶.</ref>.
#'''[[انتظار]] عامل جلوگیری از برخی [[مفاسد]]''': عدم وجود [[امید]] و [[انتظار]] مضرّات و مفاسدی در ابعاد فردی و [[اجتماعی]] به دنبال دارد، مانند:
# '''[[انتظار]] عامل جلوگیری از برخی [[مفاسد]]''': عدم وجود [[امید]] و [[انتظار]] مضرّات و مفاسدی در ابعاد فردی و [[اجتماعی]] به دنبال دارد، مانند:
##'''[[احساس پوچی]] و [[فروپاشی نظام زندگی]]''': گرفتن "[[انتظار]]" به معنای [[ناامیدی]] شخص از [[آینده]]، نوعی بدبینی است که [[نظام]] [[زندگی]] را از هم می‌پاشد؛ یعنی در واقع [[یأس]] و [[ناامیدی]] است که منجر به [[شکست]] می‌شود. [[انسان]] هنگامی [[شکست]] خورده است که [[باور]] نماید [[شکست]] خورده است؛ زیرا [[شکست]] از درون و از طرز [[تفکر]] و [[اراده]] شخص شروع می‌شود و لذا [[اسلام]] با [[یأس]] [[مبارزه]] کرده است و آن را در [[حکم]] [[کفر]] قرار داده است. پس نه تنها نمی‌توان [[منتظر]] نبود بلکه برای [[پیشرفت]] مقدم [[انتظار]] قرار گرفت<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱.</ref>.
## '''[[احساس پوچی]] و [[فروپاشی نظام زندگی]]''': گرفتن "[[انتظار]]" به معنای [[ناامیدی]] شخص از [[آینده]]، نوعی بدبینی است که [[نظام]] [[زندگی]] را از هم می‌پاشد؛ یعنی در واقع [[یأس]] و [[ناامیدی]] است که منجر به [[شکست]] می‌شود. [[انسان]] هنگامی [[شکست]] خورده است که [[باور]] نماید [[شکست]] خورده است؛ زیرا [[شکست]] از درون و از طرز [[تفکر]] و [[اراده]] شخص شروع می‌شود و لذا [[اسلام]] با [[یأس]] [[مبارزه]] کرده است و آن را در [[حکم]] [[کفر]] قرار داده است. پس نه تنها نمی‌توان [[منتظر]] نبود بلکه برای [[پیشرفت]] مقدم [[انتظار]] قرار گرفت<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱.</ref>.
##'''فرورفتن در [[مفاسد]]''': کسی که مأیوس است در [[مفاسد]] و آلودگی‌های محیط و یا اجتماع حل می‌شود، هنگامی که [[فساد]] [[جامعه]] را فرا می‌گیرد، و [[اکثریت]] یا جمع کثیری را به آلودگی می‌کشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بن بست سخت روانی قرار می‌گیرند، بن بستی که از [[یأس]] از [[اصلاح]] سرچشمه می‌گیرد؛ زیرا کسی که احساس کند کار از کار گذشته و امیدی برای [[اصلاح]] نیست و کوشش برای [[پاک]] نگه داشتن خویش بیهوده است به تدریج به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط کشیده می‌شود و عدم [[همراهی]] با [[جماعت]] را موجب رسوائی می‌داند. تنها چیزی که [[بشر]] را [[امیدوار]] می‌کند و نمی‌گذارد از [[محیط فاسد]] ضربه بخورد و [[فاسد]] شود، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱.</ref>.
## '''فرورفتن در [[مفاسد]]''': کسی که مأیوس است در [[مفاسد]] و آلودگی‌های محیط و یا اجتماع حل می‌شود، هنگامی که [[فساد]] [[جامعه]] را فرا می‌گیرد، و [[اکثریت]] یا جمع کثیری را به آلودگی می‌کشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بن بست سخت روانی قرار می‌گیرند، بن بستی که از [[یأس]] از [[اصلاح]] سرچشمه می‌گیرد؛ زیرا کسی که احساس کند کار از کار گذشته و امیدی برای [[اصلاح]] نیست و کوشش برای [[پاک]] نگه داشتن خویش بیهوده است به تدریج به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط کشیده می‌شود و عدم [[همراهی]] با [[جماعت]] را موجب رسوائی می‌داند. تنها چیزی که [[بشر]] را [[امیدوار]] می‌کند و نمی‌گذارد از [[محیط فاسد]] ضربه بخورد و [[فاسد]] شود، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱.</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
| تصویر = 9030760879.jpg
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = فرزانه کاردان  
| پاسخ‌دهنده = فرزانه کاردان  
| پاسخ = سرکار خانم '''[[فرزانه کاردان ]]'''، در مقاله ''«[[نقش سبک زندگی در زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|نقش سبک زندگی در زمینه‌سازی ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = سرکار خانم '''[[فرزانه کاردان]] '''، در مقاله ''«[[نقش سبک زندگی در زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|نقش سبک زندگی در زمینه‌سازی ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:


«وقتی ثابت شد [[حکمت الهی]] اقتضای [[تعیین امام]] و [[جانشین]] برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را دارد، نتیجه منطقی آن قهراً این است که فقدان [[امام]]، معلول بی تدبیری و اهمال [[انسانی]] است. بنابراین، [[غیبت امام]]{{ع}} به [[دلیل]] نبود قابلیت در نهاد مردمی است که [[دین]] گریزند و [[لیاقت]] [[دیدار]] او را ندارند. پس به [[اختیار]] و [[انتخاب]] خود، [[جامعه]] بدون حضور [[معصوم]] را پذیرفته و از قبول [[حجت خدا]] سر باز زده‌اند. [[متکلمان امامیه]] بعد از اثبات [[نصب امام]] از طریق [[قاعده لطف]]، اظهار می‌‌کنند که نبود و [[غیبت امام]]{{ع}}، هیچ توجیه [[عقلانی]] ندارد جزء این که بگوییم این [[محرومیت]] نتیجه [[رفتار]] ما انسان‌هاست: {{عربی|وَ عَدَمُهُ مِنَّا}}<ref>حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ص۳۶۲.</ref>.
«وقتی ثابت شد [[حکمت الهی]] اقتضای [[تعیین امام]] و [[جانشین]] برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را دارد، نتیجه منطقی آن قهراً این است که فقدان [[امام]]، معلول بی تدبیری و اهمال [[انسانی]] است. بنابراین، [[غیبت امام]]{{ع}} به [[دلیل]] نبود قابلیت در نهاد مردمی است که [[دین]] گریزند و [[لیاقت]] [[دیدار]] او را ندارند. پس به [[اختیار]] و [[انتخاب]] خود، [[جامعه]] بدون حضور [[معصوم]] را پذیرفته و از قبول [[حجت خدا]] سر باز زده‌اند. [[متکلمان امامیه]] بعد از اثبات [[نصب امام]] از طریق [[قاعده لطف]]، اظهار می‌‌کنند که نبود و [[غیبت امام]]{{ع}}، هیچ توجیه [[عقلانی]] ندارد جزء این که بگوییم این [[محرومیت]] نتیجه [[رفتار]] ما انسان‌هاست: {{عربی|وَ عَدَمُهُ مِنَّا}}<ref>حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ص۳۶۲.</ref>.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
{{انتظار افقی}}
{{انتظار افقی}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(ح): پرسش‌هایی با ۶ پاسخ]]
[[رده:(ح): پرسش‌هایی با ۶ پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌های مهدویت با ۶ پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌های مهدویت با ۶ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به انتظار فرج]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به انتظار فرج]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش