وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۵۷
، ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - '==پاسخ جامع اجمالی==' به '== پاسخ جامع اجمالی ==') |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
'''وظیفه مسلمانان نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''وظیفه مسلمانان نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
==عبارتهای دیگری از این پرسش== | == عبارتهای دیگری از این پرسش == | ||
* [[وظایف]] [[شیعه]] در زمان [[غیبت]] چیست؟ | * [[وظایف]] [[شیعه]] در زمان [[غیبت]] چیست؟ | ||
* [[وظیفه]] عملی [[شیعه]] برای [[انتظار]] آن [[حضرت]] چیست؟ | * [[وظیفه]] عملی [[شیعه]] برای [[انتظار]] آن [[حضرت]] چیست؟ | ||
* [[وظایف]] ما در دوران [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ | * [[وظایف]] ما در دوران [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ | ||
* [[مؤمنین]] چه تکالیفی در عصر [[غیبت]] نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} دارند؟ | * [[مؤمنین]] چه تکالیفی در عصر [[غیبت]] نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} دارند؟ | ||
* وظایف [[مؤمنین]] و [[ | * وظایف [[مؤمنین]] و [[منتظرین]] نسبت به [[امام مهدی]] چیست؟ | ||
* [[وظیفه]] فردی [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] [[شیعیان]] و [[منتظران واقعی]] [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ | * [[وظیفه]] فردی [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] [[شیعیان]] و [[منتظران واقعی]] [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ | ||
* [[وظایف مسلمانان]] در زمان [[غیبت امام مهدی]] چیست؟ | * [[وظایف مسلمانان]] در زمان [[غیبت امام مهدی]] چیست؟ | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود: | پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود: | ||
===[[مسلمانان]] و [[وظیفه]] داشتن نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}}=== | === [[مسلمانان]] و [[وظیفه]] داشتن نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} === | ||
*[[دین اسلام]]، [[کاملترین]] و [[آخرین دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[هدایت]] [[انسانها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[ابلاغ]] شده است، ولی [[ختم نبوت]] به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است، به همین [[دلیل]] بعد از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[امامان]]، عهدهدار [[هدایت]] [[انسانها]] هستند. [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: «هرگز روی [[زمین]] از قیامکنندهای با [[حجت]] و [[دلیل]] خالی نمیماند خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]] چنین است تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید»<ref>.{{متن حدیث|لَا یَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُورا لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ}}؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین از این لحاظ [[مردم]] دورۀ [[غیبت]]، از حیث [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]] با [[مردم]] دورۀ [[حضور امام]] هیچ فرقی ندارند و باید به همۀ [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا [[فروع دین]] نامیده میشوند عمل کنند. لکن در دورۀ [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]] برخی از [[تکالیف]] به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]] اهمیت بیشتری مییابد<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷ـ۱۰۰.</ref> | * [[دین اسلام]]، [[کاملترین]] و [[آخرین دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[هدایت]] [[انسانها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[ابلاغ]] شده است، ولی [[ختم نبوت]] به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است، به همین [[دلیل]] بعد از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[امامان]]، عهدهدار [[هدایت]] [[انسانها]] هستند. [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: «هرگز روی [[زمین]] از قیامکنندهای با [[حجت]] و [[دلیل]] خالی نمیماند خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]] چنین است تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید»<ref>.{{متن حدیث|لَا یَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُورا لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ}}؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین از این لحاظ [[مردم]] دورۀ [[غیبت]]، از حیث [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]] با [[مردم]] دورۀ [[حضور امام]] هیچ فرقی ندارند و باید به همۀ [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا [[فروع دین]] نامیده میشوند عمل کنند. لکن در دورۀ [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]] برخی از [[تکالیف]] به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]] اهمیت بیشتری مییابد<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷ـ۱۰۰.</ref> | ||
*به طور کلی [[وظایف مسلمانان]] را میتوان به دو گونه تقسیم کرد: | * به طور کلی [[وظایف مسلمانان]] را میتوان به دو گونه تقسیم کرد: | ||
#[[وظایف]] عام: منظور از [[وظایف]] عام [[بیان]] وظیفۀ هر [[مسلمان]] نسبت به [[امام]] خود است؛ با قطع نظر از اینکه [[امام]] او [[مهدی]]{{ع}} است یا غیر او و با قطع نظر از اینکه [[امام]] او در حال [[غیبت]] است یا حضور؛ زیرا این [[وظیفه]] مربوط به هر [[امام]] واجبالطاعه است و بدون [[شک]] شامل [[امام مهدی]] {{ع}} نیز میشود. | # [[وظایف]] عام: منظور از [[وظایف]] عام [[بیان]] وظیفۀ هر [[مسلمان]] نسبت به [[امام]] خود است؛ با قطع نظر از اینکه [[امام]] او [[مهدی]]{{ع}} است یا غیر او و با قطع نظر از اینکه [[امام]] او در حال [[غیبت]] است یا حضور؛ زیرا این [[وظیفه]] مربوط به هر [[امام]] واجبالطاعه است و بدون [[شک]] شامل [[امام مهدی]] {{ع}} نیز میشود. | ||
#[[وظایف]] خاص: اینگونه از [[وظایف]]، [[وظایف]] هر [[مسلمانی]] نسبت به خصوص [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ چه آن دسته از [[وظایف]] که مربوط به [[غیبت]] او میشود و چه مربوط به [[غیبت]] او نمیشود (اما مختص [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ نه هر [[امام]] دیگری). | # [[وظایف]] خاص: اینگونه از [[وظایف]]، [[وظایف]] هر [[مسلمانی]] نسبت به خصوص [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ چه آن دسته از [[وظایف]] که مربوط به [[غیبت]] او میشود و چه مربوط به [[غیبت]] او نمیشود (اما مختص [[امام مهدی]]{{ع}} است؛ نه هر [[امام]] دیگری). | ||
===انواع [[وظایف مسلمانان]]=== | === انواع [[وظایف مسلمانان]] === | ||
====[[وظایف]] عام==== | ==== [[وظایف]] عام ==== | ||
*[[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام]] خود [[وظایف]] زیر را داشته باشد: | * [[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام]] خود [[وظایف]] زیر را داشته باشد: | ||
=====[[وظایف]] الزامی===== | ===== [[وظایف]] الزامی ===== | ||
#[[امامشناسی]] ([[شناخت امام مهدی]]): یکی از مهمترین [[تکالیف مؤمنان]] پس از [[معرفت به خدا]] و [[رسول]] او با توجه به [[احادیث]]، [[معرفت]] و [[شناخت امام]] [[معصوم]]{{ع}} است<ref>ر.ک: [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۶۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۷۷.</ref>، بر این اساس [[شناخت امام]] به خصوص [[شناخت امام عصر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[منتظران]] است<ref>ر.ک: [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص ۳۲-۳۳.</ref>، وظیفۀ ای که بر اساس [[معرفت]] [[توحیدی]] و [[شناخت]] [[نبوت]] [[استوار]] شده است<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳ ـ ۱۸۹.</ref>. در [[فرهنگ شیعی]]، [[معرفت خدا]] بدون [[شناخت]] کسی که از جانب او سِمَت [[راهنمایی]] و راهبری [[بندگان]] را دارد، امکانپذیر نیست<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴ـ ۳۳۸؛ [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۴۰ـ۱۶۰؛ [[سید مهدی شمسالدین|شمسالدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹ـ ۵۵؛ [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱ـ۲۲۷؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵ ـ۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص۶۹؛ [[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص؟؟؟؛ [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰؛ [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۸۴ ـ۸۶؛ جمعی از نویسندگان، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۱ ـ ۱۴۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۸ـ ۴۵۹؛ [[ آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص ۱۹۶ـ۲۲۷؛ [[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص ۱۵ـ۲۲.</ref>. | # [[امامشناسی]] ([[شناخت امام مهدی]]): یکی از مهمترین [[تکالیف مؤمنان]] پس از [[معرفت به خدا]] و [[رسول]] او با توجه به [[احادیث]]، [[معرفت]] و [[شناخت امام]] [[معصوم]]{{ع}} است<ref>ر.ک: [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۶۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۷۷.</ref>، بر این اساس [[شناخت امام]] به خصوص [[شناخت امام عصر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[منتظران]] است<ref>ر.ک: [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص ۳۲-۳۳.</ref>، وظیفۀ ای که بر اساس [[معرفت]] [[توحیدی]] و [[شناخت]] [[نبوت]] [[استوار]] شده است<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳ ـ ۱۸۹.</ref>. در [[فرهنگ شیعی]]، [[معرفت خدا]] بدون [[شناخت]] کسی که از جانب او سِمَت [[راهنمایی]] و راهبری [[بندگان]] را دارد، امکانپذیر نیست<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴ـ ۳۳۸؛ [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۴۰ـ۱۶۰؛ [[سید مهدی شمسالدین|شمسالدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹ـ ۵۵؛ [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱ـ۲۲۷؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵ ـ۷۴؛ [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص۶۹؛ [[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص؟؟؟؛ [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰؛ [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۸۴ ـ۸۶؛ جمعی از نویسندگان، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۴۱ ـ ۱۴۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۸ـ ۴۵۹؛ [[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص ۱۹۶ـ۲۲۷؛ [[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص ۱۵ـ۲۲.</ref>. | ||
#[[تولی امام]]: [[ولایتپذیری از امام مهدی]]{{ع}}: [[تولی]] ([[پذیرش ولایت]]) نسبت به [[معصومان]]{{ع}} یکی از مواردی است که [[اهل بیت]]{{ع}} در [[روایات]] متعددی [[مؤمنان]] را در [[دوران غیبت]] به آن سفارش کردهاند. [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی میفرماید: «خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به [[محبت]] ما [[تمسک]] میجویند و بر [[موالات]] نسبت به ما و [[بیزاری]] نسبت به [[دشمنان]] ما ثابت و [[استوار]] هستند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم»<ref>{{متن حدیث|طوبی لشیعتنا المتمسکین بحبلنا فی غیبة قائمنا الثابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا أولئک منا و نحن منهم}}؛ خصال،ج۲،ص۳۶۱؛ | # [[تولی امام]]: [[ولایتپذیری از امام مهدی]]{{ع}}: [[تولی]] ([[پذیرش ولایت]]) نسبت به [[معصومان]]{{ع}} یکی از مواردی است که [[اهل بیت]]{{ع}} در [[روایات]] متعددی [[مؤمنان]] را در [[دوران غیبت]] به آن سفارش کردهاند. [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی میفرماید: «خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به [[محبت]] ما [[تمسک]] میجویند و بر [[موالات]] نسبت به ما و [[بیزاری]] نسبت به [[دشمنان]] ما ثابت و [[استوار]] هستند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم»<ref>{{متن حدیث|طوبی لشیعتنا المتمسکین بحبلنا فی غیبة قائمنا الثابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا أولئک منا و نحن منهم}}؛ خصال،ج۲،ص۳۶۱؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة،ج۲،ص۵۲۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (کتاب)|معرفت امام زمان و تکلیف منتظران]]،ص۱۲۳.</ref> [[تولی امام]] میتواند شامل موارد زیر باشد: | ||
##انحصار [[ایمان به امامت]] و [[ولایت]]: بعد از [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبی، [[تکلیف]]، [[ایمان آوردن]] و [[پذیرش امام]] {{ع}} است که هر چه [[شناخت]] ما از [[امام]] عمیقتر و صحیحتر باشد، [[درجات ایمان]] و [[اعتقاد]] ما افزایش مییابد<ref>ر.ک: [[محمد ظهوریفر|ظهوریفر، محمد]]، [[انتظار وظیفهساز (مقاله)|انتظار وظیفهساز]]، ص؟؟؟.</ref>. | ## انحصار [[ایمان به امامت]] و [[ولایت]]: بعد از [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبی، [[تکلیف]]، [[ایمان آوردن]] و [[پذیرش امام]] {{ع}} است که هر چه [[شناخت]] ما از [[امام]] عمیقتر و صحیحتر باشد، [[درجات ایمان]] و [[اعتقاد]] ما افزایش مییابد<ref>ر.ک: [[محمد ظهوریفر|ظهوریفر، محمد]]، [[انتظار وظیفهساز (مقاله)|انتظار وظیفهساز]]، ص؟؟؟.</ref>. | ||
##[[محبت]] و [[مودت]]: از [[وظایف]] مهم [[مسلمانان]] در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی با اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲ـ ۱۲۴.</ref>. گرچه [[مسلمانان]] موظف هستند تمام [[معصومان]] {{ع}} را [[دوست]] بدارند و به آنها [[عشق]] بورزند، اما نسبت به [[دوستی]] و [[محبت به حضرت مهدی]]{{ع}} به خصوص تأکید شده است. [[ایمان]] با [[محبت]] و [[ولایت امام]] عصر {{ع}} کامل میشود<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۴۲. </ref>. | ## [[محبت]] و [[مودت]]: از [[وظایف]] مهم [[مسلمانان]] در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی با اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲ـ ۱۲۴.</ref>. گرچه [[مسلمانان]] موظف هستند تمام [[معصومان]] {{ع}} را [[دوست]] بدارند و به آنها [[عشق]] بورزند، اما نسبت به [[دوستی]] و [[محبت به حضرت مهدی]]{{ع}} به خصوص تأکید شده است. [[ایمان]] با [[محبت]] و [[ولایت امام]] عصر {{ع}} کامل میشود<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۴۲. </ref>. | ||
##[[اطاعت]] و [[نصرت]]: [[امام زمان]] {{ع}} [[احیا]] کنندۀ [[آموزههای نورانی قرآن]] و [[معارف پیامبر اکرم]] و [[ائمه هدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۲۴. </ref> و رهاورد ایشان همان [[اسلام ناب]] و [[معارف]] والای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است و اگر چه ایشان [[غایب]] هستند ولی [[اراده]] و فرمانشان در میان همۀ خلایق جاری است؛ بنابراین، [[دستورات]] [[حضرت]] را باید [[شناخت]] و فرمانهایش را [[اطاعت]] کرد<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳-۱۸۹.</ref>. [[اطاعت امام]] مستلزم چند [[وظیفه الزامی]] کلی است مانند: [[پرهیزگاری]] و رعایت [[تقوای الهی]]؛ [[اقتدا به سنت]] و سیرۀ [[امام]] شامل [[مبارزه با انحرافها]] و [[بدعتها]]؛ رعایت [[حق الناس]] اعم از [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] و.... | ## [[اطاعت]] و [[نصرت]]: [[امام زمان]] {{ع}} [[احیا]] کنندۀ [[آموزههای نورانی قرآن]] و [[معارف پیامبر اکرم]] و [[ائمه هدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۲۴. </ref> و رهاورد ایشان همان [[اسلام ناب]] و [[معارف]] والای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است و اگر چه ایشان [[غایب]] هستند ولی [[اراده]] و فرمانشان در میان همۀ خلایق جاری است؛ بنابراین، [[دستورات]] [[حضرت]] را باید [[شناخت]] و فرمانهایش را [[اطاعت]] کرد<ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳-۱۸۹.</ref>. [[اطاعت امام]] مستلزم چند [[وظیفه الزامی]] کلی است مانند: [[پرهیزگاری]] و رعایت [[تقوای الهی]]؛ [[اقتدا به سنت]] و سیرۀ [[امام]] شامل [[مبارزه با انحرافها]] و [[بدعتها]]؛ رعایت [[حق الناس]] اعم از [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] و.... | ||
#[[تبری]] از [[طاغوت]]: [[برائتجویی]] از هر [[امام]] و [[رهبری]] جز [[امام مهدی]]{{ع}}: یکی از [[وظایف]] مهم [[امت]] در قبال [[امام]] که بدون آن [[ولایت]] کامل نمیشود، مسألۀ [[تبری]] و [[بیزاری جستن از دشمنان]] [[امام]] است<ref>ر.ک: [[یحیی کبیر|کبیر، یحیی]]، [[جهانبینی و معارف تطبیقی (کتاب)|جهانبینی و معارف تطبیقی]]، ص ۳۱۰-۳۱۱.</ref>. "[[تبری]]" یعنی: [[انسان]] از لحاظ [[عاطفی]]، [[بغض]] و کینۀ [[دشمنان]] [[خدا]]، [[پیامبران]]، [[ائمۀ معصومین]]، [[جانشینان]] به [[حق]] آنان ([[فقیهان]]) و [[مؤمنان]] را به [[دل]] بگیرد و از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[سرپرستی]]، [[رهبری]]، [[دوستی]] و [[حکومت الهی]] را بپذیرد و از [[حکومت]] [[دشمنان اسلام]] دوری جوید<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۸۶.</ref>. | # [[تبری]] از [[طاغوت]]: [[برائتجویی]] از هر [[امام]] و [[رهبری]] جز [[امام مهدی]]{{ع}}: یکی از [[وظایف]] مهم [[امت]] در قبال [[امام]] که بدون آن [[ولایت]] کامل نمیشود، مسألۀ [[تبری]] و [[بیزاری جستن از دشمنان]] [[امام]] است<ref>ر.ک: [[یحیی کبیر|کبیر، یحیی]]، [[جهانبینی و معارف تطبیقی (کتاب)|جهانبینی و معارف تطبیقی]]، ص ۳۱۰-۳۱۱.</ref>. "[[تبری]]" یعنی: [[انسان]] از لحاظ [[عاطفی]]، [[بغض]] و کینۀ [[دشمنان]] [[خدا]]، [[پیامبران]]، [[ائمۀ معصومین]]، [[جانشینان]] به [[حق]] آنان ([[فقیهان]]) و [[مؤمنان]] را به [[دل]] بگیرد و از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[سرپرستی]]، [[رهبری]]، [[دوستی]] و [[حکومت الهی]] را بپذیرد و از [[حکومت]] [[دشمنان اسلام]] دوری جوید<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۸۶.</ref>. | ||
#تحکیم [[ولایت با مؤمنان]] و [[پیروان]] [[راستین]] [[امام]]: تحکیم [[ولایت]] میتواند شامل موارد زیر باشد: | # تحکیم [[ولایت با مؤمنان]] و [[پیروان]] [[راستین]] [[امام]]: تحکیم [[ولایت]] میتواند شامل موارد زیر باشد: | ||
##[[دوستی با دوستان امام مهدی]]{{ع}}: از اقدامات [[منتظران]]، [[دوستی با اهل بیت]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان است<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران]]، ص ۱۲۷. </ref>. در این رابطه تعابیر فراوانی در لسان [[اهل بیت]] {{ع}} آمده مانند: {{متن حدیث|إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ}}<ref>ابن بابویه، کامل الزیارات، ۳۲۹. </ref>؛ با توجه به توسعه یافتن ضمیر "کم" در عبارت سَالَمَکُمْ باید همچنان که نسبت به [[اهل بیت]] {{ع}} [[محبت]] و ارادت داریم و در [[حزن]] و سرورشان همراه هستیم، نسبت به دوستان و [[شیعیان]] آنها نیز [[محبت]] و [[یاری]] داشته باشیم؛ زیرا [[مسرور نمودن مؤمنین]]، مسرور کردن [[خداوند متعال]]، رسولش و [[ائمه طاهرین]]{{ع}} است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِین}}؛ کافی،ج ۲،ص۱۸۹.</ref>؛ از سوی دیگر نمیتوان نسبت به [[دشمنان]] و محاربین [[ائمه]]{{ع}} بیتفاوت بود و یا [[دوستی]] داشت<ref>نهج البلاغه، ۴ /۷۲.</ref>؛ و باید همان [[رفتاری]] با او داشته باشیم که او با [[اهل بیت]]{{ع}} دارد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[وظایف امت در برابر امام (مقاله)|وظایف امت در برابر امام]]، ص ۹۷.</ref>. | ## [[دوستی با دوستان امام مهدی]]{{ع}}: از اقدامات [[منتظران]]، [[دوستی با اهل بیت]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان است<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران]]، ص ۱۲۷. </ref>. در این رابطه تعابیر فراوانی در لسان [[اهل بیت]] {{ع}} آمده مانند: {{متن حدیث|إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ}}<ref>ابن بابویه، کامل الزیارات، ۳۲۹. </ref>؛ با توجه به توسعه یافتن ضمیر "کم" در عبارت سَالَمَکُمْ باید همچنان که نسبت به [[اهل بیت]] {{ع}} [[محبت]] و ارادت داریم و در [[حزن]] و سرورشان همراه هستیم، نسبت به دوستان و [[شیعیان]] آنها نیز [[محبت]] و [[یاری]] داشته باشیم؛ زیرا [[مسرور نمودن مؤمنین]]، مسرور کردن [[خداوند متعال]]، رسولش و [[ائمه طاهرین]]{{ع}} است<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِین}}؛ کافی،ج ۲،ص۱۸۹.</ref>؛ از سوی دیگر نمیتوان نسبت به [[دشمنان]] و محاربین [[ائمه]]{{ع}} بیتفاوت بود و یا [[دوستی]] داشت<ref>نهج البلاغه، ۴ /۷۲.</ref>؛ و باید همان [[رفتاری]] با او داشته باشیم که او با [[اهل بیت]]{{ع}} دارد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[وظایف امت در برابر امام (مقاله)|وظایف امت در برابر امام]]، ص ۹۷.</ref>. | ||
##[[امر به معروف و نهی از منکر]]: یکی از [[وظایف]] و صفات و ویژگیها و بایستههای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] و [[شیعیان]] و عمدۀ [[یاران]] و [[منتظران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت کبری]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] و [[فساد]] و بر خورد فعال و جدی با [[منکرات کلان]] [[حکومتی]] که [[منکرات]] شان مخربتر است و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و داشتن روحیۀ [[اصلاح]] گری در سطح [[جامعه]] است<ref>ر.ک: [[امیرمحسن عرفان|عرفان، امیرمحسن]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص ۲۲ | ## [[امر به معروف و نهی از منکر]]: یکی از [[وظایف]] و صفات و ویژگیها و بایستههای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] و [[شیعیان]] و عمدۀ [[یاران]] و [[منتظران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت کبری]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] و [[فساد]] و بر خورد فعال و جدی با [[منکرات کلان]] [[حکومتی]] که [[منکرات]] شان مخربتر است و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و داشتن روحیۀ [[اصلاح]] گری در سطح [[جامعه]] است<ref>ر.ک: [[امیرمحسن عرفان|عرفان، امیرمحسن]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص ۲۲ ـ۲۳.</ref>. | ||
#تقویت [[وحدت]] و [[انسجام]] در [[امت اسلامی]] و [[مبارزه]] با همه عوامل [[فتنه]] و [[تفرقه]]: هر جامعهای همواره در پی عوامل [[همنوایی]] و [[استحکام]] [[نظم اجتماعی]] است و عوامل [[اختلاف]] را طرد میکند<ref>ر.ک: [[مرتضی داوودپور|داوودپور، مرتضی]]، [[نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروههای سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینهساز (مقاله)|نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروههای سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینهساز]]، ص ۳۸ ـ ۳۹. </ref>. برای [[زمینهسازی ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت جهانی]]، [[اتحاد]] و [[انسجام]] [[مسلمانان]] نقش اساسی را خواهد داشت و باید [[مسلمانان]] از هرگونه [[اختلاف]] فرعی و موسمی پرهیز کنند و در برابر [[دشمنان]] مشترک، با [[اتحاد]] و [[وحدت]] و هماهنگی خود بایستند، تا بتوانند راه را برای [[ظهور]] [[مصلح کل]] جهانی هموار سازند<ref>ر.ک: [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۰۷-۱۱۷.</ref>. | # تقویت [[وحدت]] و [[انسجام]] در [[امت اسلامی]] و [[مبارزه]] با همه عوامل [[فتنه]] و [[تفرقه]]: هر جامعهای همواره در پی عوامل [[همنوایی]] و [[استحکام]] [[نظم اجتماعی]] است و عوامل [[اختلاف]] را طرد میکند<ref>ر.ک: [[مرتضی داوودپور|داوودپور، مرتضی]]، [[نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروههای سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینهساز (مقاله)|نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروههای سیاسی اجتماعی و وظایف دولت زمینهساز]]، ص ۳۸ ـ ۳۹. </ref>. برای [[زمینهسازی ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت جهانی]]، [[اتحاد]] و [[انسجام]] [[مسلمانان]] نقش اساسی را خواهد داشت و باید [[مسلمانان]] از هرگونه [[اختلاف]] فرعی و موسمی پرهیز کنند و در برابر [[دشمنان]] مشترک، با [[اتحاد]] و [[وحدت]] و هماهنگی خود بایستند، تا بتوانند راه را برای [[ظهور]] [[مصلح کل]] جهانی هموار سازند<ref>ر.ک: [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۰۷-۱۱۷.</ref>. | ||
=====[[وظایف]] غیرالزامی===== | ===== [[وظایف]] غیرالزامی ===== | ||
#[[زیارت]] [[امام]] و به یاد او بودن: یکی از [[وظایف]] و مسؤولیتهای مهم [[مسلمانان]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] در همه زمانها و مکانها و فراموش نکردن ذکر اوست<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref> اصولا باید توجه داشت یاد کردن از [[اهل بیت]] {{ع}} و [[بیان]] [[فضایل]] و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن [[مکتب اهل بیت]] {{ع}} و جلا یافتن دلهای ما میشود. | # [[زیارت]] [[امام]] و به یاد او بودن: یکی از [[وظایف]] و مسؤولیتهای مهم [[مسلمانان]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] در همه زمانها و مکانها و فراموش نکردن ذکر اوست<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref> اصولا باید توجه داشت یاد کردن از [[اهل بیت]] {{ع}} و [[بیان]] [[فضایل]] و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن [[مکتب اهل بیت]] {{ع}} و جلا یافتن دلهای ما میشود. | ||
#[[دعا]] برای [[امام]]: [[دعا]] و [[مناجات]] یکی از [[وظایف]] تفکیکناپذیر [[زندگی]] و [[فرهنگ]] انسانِ [[منتظر]]<ref>ر.ک: [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۸۱.</ref> و از نشانههای روشن [[انتظار واقعی]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref>. [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمودهاند: «برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است»<ref>{{متن حدیث|وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۸۰، باب۳۱.</ref>. هرچند [[امام]] به دعای ما نیازی ندارد، اما [[دعا]] برای [[حضرت]] نوعی ارتباط [[معنوی]] و [[قلبی]] با ایشان است<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.</ref>. | # [[دعا]] برای [[امام]]: [[دعا]] و [[مناجات]] یکی از [[وظایف]] تفکیکناپذیر [[زندگی]] و [[فرهنگ]] انسانِ [[منتظر]]<ref>ر.ک: [[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۸۱.</ref> و از نشانههای روشن [[انتظار واقعی]] است<ref>ر.ک: [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref>. [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمودهاند: «برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است»<ref>{{متن حدیث|وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۸۰، باب۳۱.</ref>. هرچند [[امام]] به دعای ما نیازی ندارد، اما [[دعا]] برای [[حضرت]] نوعی ارتباط [[معنوی]] و [[قلبی]] با ایشان است<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی نیا|سبحانی نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.</ref>. | ||
#[[اقتدا به سنت]] و [[سیره امام]] در امور استحبابی (تشبه به [[عبادات]] و [[اخلاق امام]]): از [[ویژگیهای اخلاقی]] مؤثر در بُعد اجتماعیِ [[سبک زندگی]] [[زمینه ساز ظهور]] [[موعود]]، میتوان به [[دعوت]] دیگران به همانندسازی ([[الگوپذیری]]) با [[اخلاق حسنه]] و [[مکارم اخلاق]] [[امام]]{{ع}} و عمل به آنچه [[امام]]{{ع}} آن را [[دوست]] دارد و دوری نسبت به آنچه از عمل به آن ناراحت میشود، اشاره نمود<ref>ر.ک: [[حسن نجفی|نجفی، حسن]]، [[بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود (مقاله)|بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود]]، ص ۳۱.</ref>. [[پیروی]] کردن از [[امام]] و [[الگو]] قرار دادن ایشان در [[اخلاق]] و [[اعمال]] در آنچه [[مؤمن]] به حسب حال خود میتواند انجام دهد، معنی [[تشیع]] و [[حقیقت]] [[مأموم]] بودن است و کمال [[ایمان]] و تمامیت [[موالات]] [[امام]] و [[همراهی]] با او در [[روز قیامت]] و مجاورت با حضرتش در [[بهشت]] با این کار انجام میشود<ref>ر.ک: [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۵۰۰ و ۵۰۱. </ref>. | # [[اقتدا به سنت]] و [[سیره امام]] در امور استحبابی (تشبه به [[عبادات]] و [[اخلاق امام]]): از [[ویژگیهای اخلاقی]] مؤثر در بُعد اجتماعیِ [[سبک زندگی]] [[زمینه ساز ظهور]] [[موعود]]، میتوان به [[دعوت]] دیگران به همانندسازی ([[الگوپذیری]]) با [[اخلاق حسنه]] و [[مکارم اخلاق]] [[امام]]{{ع}} و عمل به آنچه [[امام]]{{ع}} آن را [[دوست]] دارد و دوری نسبت به آنچه از عمل به آن ناراحت میشود، اشاره نمود<ref>ر.ک: [[حسن نجفی|نجفی، حسن]]، [[بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود (مقاله)|بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود]]، ص ۳۱.</ref>. [[پیروی]] کردن از [[امام]] و [[الگو]] قرار دادن ایشان در [[اخلاق]] و [[اعمال]] در آنچه [[مؤمن]] به حسب حال خود میتواند انجام دهد، معنی [[تشیع]] و [[حقیقت]] [[مأموم]] بودن است و کمال [[ایمان]] و تمامیت [[موالات]] [[امام]] و [[همراهی]] با او در [[روز قیامت]] و مجاورت با حضرتش در [[بهشت]] با این کار انجام میشود<ref>ر.ک: [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۵۰۰ و ۵۰۱. </ref>. | ||
#[[اعمال عبادی]] به [[نیابت از امام]]: [[مسلمانان]] میتوانند برخی از [[اعمال]] را به [[نیت]] [[امام زمان]]{{ع}} انجام دهند مانند: دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] او؛ انجام [[حج]] به [[نیابت از امام]] و غیره<ref>ر.ک: [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۲۳. </ref>. | # [[اعمال عبادی]] به [[نیابت از امام]]: [[مسلمانان]] میتوانند برخی از [[اعمال]] را به [[نیت]] [[امام زمان]]{{ع}} انجام دهند مانند: دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] او؛ انجام [[حج]] به [[نیابت از امام]] و غیره<ref>ر.ک: [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۲۳. </ref>. | ||
====[[وظایف]] خاص==== | ==== [[وظایف]] خاص ==== | ||
*[[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} این [[وظایف]] را داشته باشد: | * [[انسان]] [[مسلمان]] باید نسبت به [[امام مهدی]]{{ع}} این [[وظایف]] را داشته باشد: | ||
=====[[وظایف]] الزامی===== | ===== [[وظایف]] الزامی ===== | ||
#[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): در مورد وظیفۀ [[انسانها]] و [[جوامع]] نسبت به [[امام زمان]]{{ع}} باید توجه داشت یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[عصر غیبت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>ر.ک: [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «با فضیلتترین [[اعمال امت]] من، [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَج}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref> در [[حدیثی]] [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: «[[قائم]] ما [[مهدی]] است که باید در [[زمان غیبت]]، [[انتظار]] او کشیده شود و در [[عصر ظهور]] [[اطاعت]] شود»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِه}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد رضا اکبری|اکبری، محمد رضا]]، [[پرچم هدایت (کتاب)|پرچم هدایت]]، ص: ۳۱-۳۲.</ref> | # [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): در مورد وظیفۀ [[انسانها]] و [[جوامع]] نسبت به [[امام زمان]]{{ع}} باید توجه داشت یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[عصر غیبت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>ر.ک: [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «با فضیلتترین [[اعمال امت]] من، [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَج}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[وظایف منتظران در عصر غیبت (مقاله)|وظایف منتظران در عصر غیبت]]، ص ۶۵.</ref> در [[حدیثی]] [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: «[[قائم]] ما [[مهدی]] است که باید در [[زمان غیبت]]، [[انتظار]] او کشیده شود و در [[عصر ظهور]] [[اطاعت]] شود»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِه}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد رضا اکبری|اکبری، محمد رضا]]، [[پرچم هدایت (کتاب)|پرچم هدایت]]، ص: ۳۱-۳۲.</ref> | ||
#[[استقامت]] و [[صبر بر سختیهای دوران غیبت امام مهدی]]{{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): [[صبر]] یعنی خودداری در حال شدت، بر همین اساس، از جمله وظایفی که [[مسلمین]] به طور خاص در [[دوران غیبت]] برعهدۀ دارند [[صبر در سختی]] هاست<ref>ر.ک: [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۵۳، ۴۵۵.</ref>؛ یعنی در برابر [[سختیها]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} و همۀ انبیای عظام تأسّی کنند<ref>ر.ک: [[سید یحیی فاضل همدانی|فاضل همدانی، سید یحیی]]، [[نشانههای قائم آل محمد (کتاب)|نشانههای قائم آل محمد]]، ص ۷۹. | # [[استقامت]] و [[صبر بر سختیهای دوران غیبت امام مهدی]]{{ع}} (توسط فرد و [[جامعه]]): [[صبر]] یعنی خودداری در حال شدت، بر همین اساس، از جمله وظایفی که [[مسلمین]] به طور خاص در [[دوران غیبت]] برعهدۀ دارند [[صبر در سختی]] هاست<ref>ر.ک: [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۵۳، ۴۵۵.</ref>؛ یعنی در برابر [[سختیها]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} و همۀ انبیای عظام تأسّی کنند<ref>ر.ک: [[سید یحیی فاضل همدانی|فاضل همدانی، سید یحیی]]، [[نشانههای قائم آل محمد (کتاب)|نشانههای قائم آل محمد]]، ص ۷۹. </ref>؛ سختیهایی که برای پاکسازی [[منتظران]] نهادینه شده به طوری که [[امام باقر]]{{ع}} در این زمینه فرمودند:.«ای [[شیعه]] آل [[پیامبر]]، آنقدر پاکسازی میشوید، مانند پاکسازی [[سرمه در چشم]]»<ref>{{متن حدیث|لَتُمَحَّصُنَّ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ تَمْحِیصَ الْکُحْلِ فِی الْعَیْنِ}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد رسول آهنگران|آهنگران، محمد رسول]]، [[بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود (مقاله)|بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود]]، ص ۱۷۲-۱۷۳. </ref> | ||
#[[آمادگی]] و [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]]{{ع}}: [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} پیش از هر چیز [[نیازمند]] به عناصر آماده و باارزش [[انسانی]] است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند و این در درجۀ اول محتاج به انواع [[آمادگی]] برای پیاده کردن آن برنامۀ [[عظیم]] است<ref>ر.ک: [[عباس گوهری|گوهری، عباس]]، [[رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص ۹۳-۹۵.</ref>. آمادگیهایی که عبارتند از: آمادگی در عرصۀ [[روحی]] و [[روانی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[فکری]] و [[اعتقادی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[سیاسی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اقتصادی]] و [[آمادگی]] در عرصۀ نظامی. | # [[آمادگی]] و [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]]{{ع}}: [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} پیش از هر چیز [[نیازمند]] به عناصر آماده و باارزش [[انسانی]] است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند و این در درجۀ اول محتاج به انواع [[آمادگی]] برای پیاده کردن آن برنامۀ [[عظیم]] است<ref>ر.ک: [[عباس گوهری|گوهری، عباس]]، [[رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص ۹۳-۹۵.</ref>. آمادگیهایی که عبارتند از: آمادگی در عرصۀ [[روحی]] و [[روانی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[فکری]] و [[اعتقادی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[سیاسی]]؛ [[آمادگی]] در عرصۀ [[اقتصادی]] و [[آمادگی]] در عرصۀ نظامی. | ||
#[[پیروی از نواب عام امام مهدی]]{{ع}}: یکی از [[وظایف]] [[دوران غیبت]] [[پیروی]] از [[علمای راستین]] یا [[نواب عام]] است که در [[دستورات]] [[پیشوایان الهی]] آمده است<ref>ر.ک: [[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۰-۲۱-۲۲.</ref>. در دوره [[غیبت کبری]]، [[فقهای جامع الشرایط]] به [[نصب]] [[امام زمان]] {{ع}} [[مسئولیت]] نمایندگی عام [[امام]] {{ع}} را در استمرار حرکت حیات بخش [[امامت]] و پاسداری از [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]] برعهده دارند<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران]]، ۱۲۹.</ref>. [[امام زمان]]{{ع}} فرمودند: «در پیشآمدهایی که برای شما رخ میدهد باید به [[راویان]] [[اخبار]] ما ـ [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] ـ مراجعه کنید که ایشان [[حجت]] من بر شما و من [[حجت خدا]] بر آنها هستم»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳.</ref>. | # [[پیروی از نواب عام امام مهدی]]{{ع}}: یکی از [[وظایف]] [[دوران غیبت]] [[پیروی]] از [[علمای راستین]] یا [[نواب عام]] است که در [[دستورات]] [[پیشوایان الهی]] آمده است<ref>ر.ک: [[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۲۰-۲۱-۲۲.</ref>. در دوره [[غیبت کبری]]، [[فقهای جامع الشرایط]] به [[نصب]] [[امام زمان]] {{ع}} [[مسئولیت]] نمایندگی عام [[امام]] {{ع}} را در استمرار حرکت حیات بخش [[امامت]] و پاسداری از [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]] برعهده دارند<ref>ر.ک: [[علی نقی فقیهی|فقیهی، علی نقی]]، [[سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران (مقاله)|سبک اخلاق اجتماعی مهدییاوران]]، ۱۲۹.</ref>. [[امام زمان]]{{ع}} فرمودند: «در پیشآمدهایی که برای شما رخ میدهد باید به [[راویان]] [[اخبار]] ما ـ [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] ـ مراجعه کنید که ایشان [[حجت]] من بر شما و من [[حجت خدا]] بر آنها هستم»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳.</ref>. | ||
=====[[وظایف]] غیرالزامی===== | ===== [[وظایف]] غیرالزامی ===== | ||
#[[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}: یک [[سری ]] [[وظایف]] برای [[مسلمین]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] وجود دارد که این [[وظایف]] فقط نسبت به [[امام غائب]] حتمی و ضروری است؛ از جملۀ این [[وظایف]] [[دعا برای فرج]] [[حضرت حجت]]{{ع}} است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۸-۲۳۳.</ref>. مراد از [[دعای فرج]] صرفاً [[خواندن]] زبانی [[دعا]] نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی همچنان که [[امام عصر]]{{ع}} نماد همۀ [[آمال]] و آرزوهای [[انسان منتظر]] است، به همین ترتیب باید بزرگترین دغدغه [[انسان منتظر]] هم [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۳۲.</ref>. | # [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}: یک [[سری]] [[وظایف]] برای [[مسلمین]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] وجود دارد که این [[وظایف]] فقط نسبت به [[امام غائب]] حتمی و ضروری است؛ از جملۀ این [[وظایف]] [[دعا برای فرج]] [[حضرت حجت]]{{ع}} است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۸-۲۳۳.</ref>. مراد از [[دعای فرج]] صرفاً [[خواندن]] زبانی [[دعا]] نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی همچنان که [[امام عصر]]{{ع}} نماد همۀ [[آمال]] و آرزوهای [[انسان منتظر]] است، به همین ترتیب باید بزرگترین دغدغه [[انسان منتظر]] هم [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۳۲.</ref>. | ||
#[[غمگین بودن برای غیبت]] او و [[اشتیاق]] داشتن به ظهورش: از [[وظایف]] [[قلبی]] یک [[مؤمن]] [[منتظر]] که از ر.ک:اقسام [[یاری قلبی امام زمان]] {{ع}} محسوب میشود، [[حزن]] و [[اندوه]] در [[فراق]] او و [[ندبه]] و گریههای دلتنگی است<ref>ر.ک: [[مسعود عالی|عالی، مسعود]]، [[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت]]، ص۲۹۳ | # [[غمگین بودن برای غیبت]] او و [[اشتیاق]] داشتن به ظهورش: از [[وظایف]] [[قلبی]] یک [[مؤمن]] [[منتظر]] که از ر.ک:اقسام [[یاری قلبی امام زمان]] {{ع}} محسوب میشود، [[حزن]] و [[اندوه]] در [[فراق]] او و [[ندبه]] و گریههای دلتنگی است<ref>ر.ک: [[مسعود عالی|عالی، مسعود]]، [[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت]]، ص۲۹۳ ـ۲۹۶. </ref>. [[سدیر]] صیرفی میگوید: [[خدمت]] مولایم [[امام صادق]]{{ع}} رفتم و [[امام]] را در این حال دیدیم، او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده، میگریست، [[اندوه]] از گونههای مبارکش پیدا بود و رنگ چهرهاش تغییر کرده بود. اشکهای او لباسش را خیس کرده بود و در این حالت میگفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم گرفته و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعههای [[ابدی]] پیوند داده است»<ref>.{{متن حدیث|هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَی ذَاتِ الْکَبِدِ الْحَرَّی قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغْیِیرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ أَبْلَی الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ وَ هُو یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَد}}؛ کمال الدین، ج ۲، باب ۳۴، ص ۲۱. </ref>.<ref> [[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[وظایف منتظران امام عصر (کتاب)|وظایف منتظران امام عصر]]، ص: ۵۶-۶۲؛ [[عبدالحسین طالعی|طالعی، عبدالحسین]]، [[رهتوشه منتظران (کتاب)|رهتوشه منتظران]]، ص ۱۳-۲۰.</ref> | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
| تصویر = 11196.jpg | | تصویر = 11196.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | | پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[وظیفه]] ما در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} این است که [[منتظر فرج]] [[حضرت]] باشیم که این [[انتظار]]، [[برترین]] [[عبادت]] است: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>با فضیلتترین اعمال [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱، باب ۹.</ref>. [[ثواب]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]]، از [[ثواب]] [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] و [[جهاد]] کردن در [[راه خدا]] بیشتر است. ما درباره این گونه [[روایات]]، [[فهم]] دقیق و کاملی نداریم. حتی در [[مقام]] تحلیل این [[روایات]]، به این نتیجه میرسیم که برای [[امیدوار]] نگه داشتن [[مردم]] است. درست نیست که با وجود این همه [[ظلم]] در [[دنیا]]، از [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} [[ناامید]] شویم: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>سوره بقره، ۲۱۴.</ref>؛ آیا [[گمان]] کردید داخل [[بهشت]] میشوید، بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که [[گرفتاریها]] و ناراحتیها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که [[پیامبر]] وافرادی که با او [[ایمان]] آورده بودند، گفتند: "پس [[یاری]] [[خدا]] کی خواهد آمد؟!" [[آگاه]] باشید که [[یاری]] [[خدا]] نزدیک است. در جایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند و مردم گمان کردند به آنان دروغ گفته شده است. در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد؛ پس آنان را که خواستیم، نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار باز گردانده نمیشود؛ سوره یوسف، ۱۱۰.</ref>؛ این احساس [[یأس]] و [[ناامیدی]] در امتهای قدیم نیز وجود داشته است. وقتی ما [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم، در [[جامعه]] فعالیت میکنیم. وقتی [[انسان]] مأیوس شود و [[گمان]] کند که از دستش کاری برنمیآید، با [[خیال]] راحت به [[مرگ]] تن میدهد. کسی در [[دنیا]] هدفدار [[زندگی]] میکند که [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشد. راه استفاده از [[روایات]] این است که تمام [[روایات]]، و قراین آنها را با [[دلیل]]، از نظر [[سند]] بررسی کنیم؛ یعنی این که صدر و ذیل [[روایت]] را مورد دقت قرار دهیم و [[روایات]] مشابه دیگری را که در [[مقام]] و مکان دیگری وارد شده است، با آن تطبیق کنیم. مهمترین اصل استفاده از [[روایات]] این است که [[محکمات]] را فدای [[متشابهات]] نکنیم. دو سلسله از [[محکمات]] وجود دارند که از [[نص]] [[قرآن]]، [[نص]] [[سنت]]، [[روایت]] [[متواتر]] و [[روایات]] صحیح و دارای [[سند]] معتبر [[استنباط]] میشوند.ما باید در وهله اول، [[محکمات]] را بیابیم؛ سپس با توجه به آنها سراغ [[متشابهات]] [[روایات]] برویم»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۸۶ - ۸۹.</ref>. | «[[وظیفه]] ما در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} این است که [[منتظر فرج]] [[حضرت]] باشیم که این [[انتظار]]، [[برترین]] [[عبادت]] است: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>با فضیلتترین اعمال [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱، باب ۹.</ref>. [[ثواب]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]]، از [[ثواب]] [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] و [[جهاد]] کردن در [[راه خدا]] بیشتر است. ما درباره این گونه [[روایات]]، [[فهم]] دقیق و کاملی نداریم. حتی در [[مقام]] تحلیل این [[روایات]]، به این نتیجه میرسیم که برای [[امیدوار]] نگه داشتن [[مردم]] است. درست نیست که با وجود این همه [[ظلم]] در [[دنیا]]، از [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} [[ناامید]] شویم: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>سوره بقره، ۲۱۴.</ref>؛ آیا [[گمان]] کردید داخل [[بهشت]] میشوید، بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که [[گرفتاریها]] و ناراحتیها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که [[پیامبر]] وافرادی که با او [[ایمان]] آورده بودند، گفتند: "پس [[یاری]] [[خدا]] کی خواهد آمد؟!" [[آگاه]] باشید که [[یاری]] [[خدا]] نزدیک است. در جایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند و مردم گمان کردند به آنان دروغ گفته شده است. در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد؛ پس آنان را که خواستیم، نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار باز گردانده نمیشود؛ سوره یوسف، ۱۱۰.</ref>؛ این احساس [[یأس]] و [[ناامیدی]] در امتهای قدیم نیز وجود داشته است. وقتی ما [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم، در [[جامعه]] فعالیت میکنیم. وقتی [[انسان]] مأیوس شود و [[گمان]] کند که از دستش کاری برنمیآید، با [[خیال]] راحت به [[مرگ]] تن میدهد. کسی در [[دنیا]] هدفدار [[زندگی]] میکند که [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشد. راه استفاده از [[روایات]] این است که تمام [[روایات]]، و قراین آنها را با [[دلیل]]، از نظر [[سند]] بررسی کنیم؛ یعنی این که صدر و ذیل [[روایت]] را مورد دقت قرار دهیم و [[روایات]] مشابه دیگری را که در [[مقام]] و مکان دیگری وارد شده است، با آن تطبیق کنیم. مهمترین اصل استفاده از [[روایات]] این است که [[محکمات]] را فدای [[متشابهات]] نکنیم. دو سلسله از [[محکمات]] وجود دارند که از [[نص]] [[قرآن]]، [[نص]] [[سنت]]، [[روایت]] [[متواتر]] و [[روایات]] صحیح و دارای [[سند]] معتبر [[استنباط]] میشوند.ما باید در وهله اول، [[محکمات]] را بیابیم؛ سپس با توجه به آنها سراغ [[متشابهات]] [[روایات]] برویم»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۸۶ - ۸۹.</ref>. | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
*«بزرگان و [[دانشمندان]] [[شیعه]] به ویژه صاحبان قلم که در مورد وجود [[حضرت مهدی]] کتاب نوشتهاند، با بهرهگیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این باب، برای [[شیعه]] و [[دوستان]] [[امام عصر]]{{ع}} [[تکالیف]] و وظایفی را مقرر داشتهاند، تکالیفی که یک فرد [[شیعه]] باید در عصر [[غیبت]] نسبت به آنها اهتمام ورزد. البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان [[وظایف]] تعیین کردهاند. در این مورد، [[بهترین]] کتاب، کتاب "مکیال المکارم" است که مؤلف آن ([[سید محمد تقی موسوی]]) در باب هشتم کتاب، هشتاد امر را به عنوان [[تکالیف]] عباد نسبت به [[امام عصر،]] بر شمرده است. ما در این نوشتار در صدد بررسی و جمع تمامی [[تکالیف]] نیستیم، بلکه تنها به برخی [[تکالیف]] و [[وظایف]] عباد مخصوصاً [[شیعه]] اشاره میکنیم، چرا که بررسی تمام و کمال آن نه در وسع [[فهم]] مؤلف است و نه در این نوع نوشتار میگنجد. البته معلوم است که این [[تکالیف]]، دستوراتی هستند که از طرف مبادی عالیه و [[ائمه]]{{عم}} صادر شدهاند که عبارتند از: | *«بزرگان و [[دانشمندان]] [[شیعه]] به ویژه صاحبان قلم که در مورد وجود [[حضرت مهدی]] کتاب نوشتهاند، با بهرهگیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این باب، برای [[شیعه]] و [[دوستان]] [[امام عصر]]{{ع}} [[تکالیف]] و وظایفی را مقرر داشتهاند، تکالیفی که یک فرد [[شیعه]] باید در عصر [[غیبت]] نسبت به آنها اهتمام ورزد. البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان [[وظایف]] تعیین کردهاند. در این مورد، [[بهترین]] کتاب، کتاب "مکیال المکارم" است که مؤلف آن ([[سید محمد تقی موسوی]]) در باب هشتم کتاب، هشتاد امر را به عنوان [[تکالیف]] عباد نسبت به [[امام عصر،]] بر شمرده است. ما در این نوشتار در صدد بررسی و جمع تمامی [[تکالیف]] نیستیم، بلکه تنها به برخی [[تکالیف]] و [[وظایف]] عباد مخصوصاً [[شیعه]] اشاره میکنیم، چرا که بررسی تمام و کمال آن نه در وسع [[فهم]] مؤلف است و نه در این نوع نوشتار میگنجد. البته معلوم است که این [[تکالیف]]، دستوراتی هستند که از طرف مبادی عالیه و [[ائمه]]{{عم}} صادر شدهاند که عبارتند از: | ||
#'''یاد [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[وظیفه]] یک [[شیعه]] و یک [[عاشق]] دلسوخته قبل ازهر چیز یاد [[امام زمان]] است نه در هر صبح و [[شام]]، بلکه در تمامی ساعت [[عمر]] خود و در هر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد [[امام زمان]] باشد، نه آنکه هرگاه مریض یا گرفتار شد و یا در مرکزی از مراکز [[دینی]]، مانند [[حرم]] [[ائمه]]{{عم}} قرار گرفت به یاد [[امام]] بیافتد، زیرا [[عاشق]] آن است که آنی از یاد [[معشوق]] غافل نشود.[[تأسف]] آن است که نه تنها دیگران به یاد [[امام]] نیستند، بلکه [[شیعیان]] نیز امامشان رابه [[فراموشی]] سپردهاند، در حالی که از یاد بردن ولی [[نعمت]] [[عیب]] و [[زشت]] است. یاد [[امام]] نه تنها یک [[وظیفه]] است که آرام بخش و نشاط آور، سازنده و [[تربیت]] کننده، اصلاحگر وشور آفرین و وسیله [[تقرب به خدا]] و توشه لحظه پر [[وحشت]] [[مرگ]] نیز هست. بنابراین، ای [[دوستان]] [[امام زمان]] اگر صفای [[روح]] میطلبید، اگر [[تزکیه نفس]] میخواهید، اگر [[قدرت]] [[مبارزه]] با [[تمایلات نفسانی]] و وسوسههای [[شیطانی]] را جویا هستید، اگر از [[گناهان]] و خطاها پیشمان شده در پی وسیله [[استغفار]] به [[فکر]] درمان بیماریهای روحی و ناهمواریهای [[معنوی]] افتادهاید، اگر تعالی روانی و [[نور]] [[باطنی]] میخواهید و بالأخره اگر کامیابی [[دنیا]] و [[آخرت]] را خواستارید، راه اصلی و مسیر [[حقیقی]] آن است که به یاد [[امام زمان]] باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید، از او بخواهید، او را بجوئید، راه او را به بپمائید و در خانه او را بزنید، چرا که همه چیز آنجاست و همه [[کمالات]] در سایه مهر او و در پرتو [[اطاعت]] و کسب [[خشنودی]] او و سرانجام از یاد اوست. شما درهر [[مقام]] و موقعیتی که هستید، اگر میخواهید در تمام [[شئون]] [[زندگی]] و در همه مسائل [[اجتماعی]]، به خصوص [[سازندگی]] [[روح انسانی]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه]]، به جائی برسید و به موفقیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت، تلاشها بیثمر میماند. | #'''یاد [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[وظیفه]] یک [[شیعه]] و یک [[عاشق]] دلسوخته قبل ازهر چیز یاد [[امام زمان]] است نه در هر صبح و [[شام]]، بلکه در تمامی ساعت [[عمر]] خود و در هر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد [[امام زمان]] باشد، نه آنکه هرگاه مریض یا گرفتار شد و یا در مرکزی از مراکز [[دینی]]، مانند [[حرم]] [[ائمه]]{{عم}} قرار گرفت به یاد [[امام]] بیافتد، زیرا [[عاشق]] آن است که آنی از یاد [[معشوق]] غافل نشود.[[تأسف]] آن است که نه تنها دیگران به یاد [[امام]] نیستند، بلکه [[شیعیان]] نیز امامشان رابه [[فراموشی]] سپردهاند، در حالی که از یاد بردن ولی [[نعمت]] [[عیب]] و [[زشت]] است. یاد [[امام]] نه تنها یک [[وظیفه]] است که آرام بخش و نشاط آور، سازنده و [[تربیت]] کننده، اصلاحگر وشور آفرین و وسیله [[تقرب به خدا]] و توشه لحظه پر [[وحشت]] [[مرگ]] نیز هست. بنابراین، ای [[دوستان]] [[امام زمان]] اگر صفای [[روح]] میطلبید، اگر [[تزکیه نفس]] میخواهید، اگر [[قدرت]] [[مبارزه]] با [[تمایلات نفسانی]] و وسوسههای [[شیطانی]] را جویا هستید، اگر از [[گناهان]] و خطاها پیشمان شده در پی وسیله [[استغفار]] به [[فکر]] درمان بیماریهای روحی و ناهمواریهای [[معنوی]] افتادهاید، اگر تعالی روانی و [[نور]] [[باطنی]] میخواهید و بالأخره اگر کامیابی [[دنیا]] و [[آخرت]] را خواستارید، راه اصلی و مسیر [[حقیقی]] آن است که به یاد [[امام زمان]] باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید و به او روی آورید و دست به دامان او شوید، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید، از او بخواهید، او را بجوئید، راه او را به بپمائید و در خانه او را بزنید، چرا که همه چیز آنجاست و همه [[کمالات]] در سایه مهر او و در پرتو [[اطاعت]] و کسب [[خشنودی]] او و سرانجام از یاد اوست. شما درهر [[مقام]] و موقعیتی که هستید، اگر میخواهید در تمام [[شئون]] [[زندگی]] و در همه مسائل [[اجتماعی]]، به خصوص [[سازندگی]] [[روح انسانی]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه]]، به جائی برسید و به موفقیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت، تلاشها بیثمر میماند. | ||
#'''[[دعا]] برای [[شناخت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام زمان]]، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق [[حدیث نبوی]] [[مرگ]] کسی که نسبت به [[امام زمان]]ش [[آگاهی]] ندارد، [[مرگ جاهلیت]] است. بنابراین یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[عبد]] این است که [[امام]] زمانش را بشناسد و در این راه هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوششها [[دعا]] و مسئلت [[شناخت]] [[امام]] از [[حضرت]] [[حق تعالی]] است که از [[خدا]] استعانت بجوید و بخواهد که [[معرفت امام]] را برای او میسر و مقدور نماید. در این مورد دعای معروفی است که مرحوم [[کلینی]] در [[باب ]] [[غیبت]] از [[کتاب الحجة]] [[اصول کافی]] و [[نعمانی]] در کتاب [[غیبت]] خود و [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] و [[سید بن طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ طوسی]] در مصباح المتهجد [[نقل]] کردهاند. در این [[دعا]] پس از درخواست [[معرفت خدا]] و [[معرفت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]، [[معرفت]] [[امام]] مسئلت میشده و [[دستور]] مواظبت آن به [[مؤمنان]] و [[منتظران]] [[حضرت]] داده شده است: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>خداوندا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان، چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت، خداوندا حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، در دینم گمراه خواهم شد.</ref> بزرگان [[دین]] به [[دوستان]] و [[مؤمنان]] و [[عاشقان]] [[حضرت مهدی]] [[دستور]] مواظبت این [[دعا]] را برای همیشه دادهاند، بنابراین، میتوان آن را یکی از [[وظایف]] شمرد. | #'''[[دعا]] برای [[شناخت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام زمان]]، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق [[حدیث نبوی]] [[مرگ]] کسی که نسبت به [[امام زمان]]ش [[آگاهی]] ندارد، [[مرگ جاهلیت]] است. بنابراین یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[عبد]] این است که [[امام]] زمانش را بشناسد و در این راه هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوششها [[دعا]] و مسئلت [[شناخت]] [[امام]] از [[حضرت]] [[حق تعالی]] است که از [[خدا]] استعانت بجوید و بخواهد که [[معرفت امام]] را برای او میسر و مقدور نماید. در این مورد دعای معروفی است که مرحوم [[کلینی]] در [[باب]] [[غیبت]] از [[کتاب الحجة]] [[اصول کافی]] و [[نعمانی]] در کتاب [[غیبت]] خود و [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] و [[سید بن طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ طوسی]] در مصباح المتهجد [[نقل]] کردهاند. در این [[دعا]] پس از درخواست [[معرفت خدا]] و [[معرفت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]، [[معرفت]] [[امام]] مسئلت میشده و [[دستور]] مواظبت آن به [[مؤمنان]] و [[منتظران]] [[حضرت]] داده شده است: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>خداوندا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان، چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت، خداوندا حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، در دینم گمراه خواهم شد.</ref> بزرگان [[دین]] به [[دوستان]] و [[مؤمنان]] و [[عاشقان]] [[حضرت مهدی]] [[دستور]] مواظبت این [[دعا]] را برای همیشه دادهاند، بنابراین، میتوان آن را یکی از [[وظایف]] شمرد. | ||
#'''[[دعا]] برای [[سلامت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام]] این است که برای [[سلامت]] و صیانت [[حضرت]] از خطرات و بلایایی که [[جان]] [[امام]] را تهدید میکند، با هر زبانی که بدان مسلطند، [[دعا]] کنند و بهتر آن است که [[دعاها]] [[مأثور]] را بخوانند، مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا"}}<ref> مفاتیح الجنان، اعمال شبهای قدر.</ref>. و یا مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ مَا خَلَقْتَ وَ ذَرَأْتَ وَ بَرَأَتْ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِكَ الَّذِي لَا يُضَيَّعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ وَصِيَّ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ وَ مُدَّ فِي عُمُرِهِ وَ زِدْ فِي أَجَلِهِ وَ أَعِنْهُ عَلَى مَا وَلَّيْتَهُ وَ اسْتَرْعَيْتَهُ..."}}<ref> منتخب الاثر، ص ۵۰۳ به نقل از مصباح المتهجد ذیل دعای اللهم عرفنی نفسک.</ref>. البته کل این [[دعا]] را [[محدث قمی]] در [[مفاتیح الجنان]] در ملحقات آن تحت عنوان [[دعا]] در [[غیبت]] [[امام زمان]] آورده است. و مانند دعایی که تحت عنوان "[[صلوات]] بر [[ولی امر]] [[منتظر]] {{ع}}" در مفاتیح الجنان در ضمن صلواة بر حجج [[طاهره]]: آمده است: {{متن حدیث|"...اللَّهُمَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ..."}}. و یا مانند دعایی که با این عبارت شروع میشود: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ..."}} که مرحوم [[محدث قمی]] آن را از [[سید طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ]] الطایفه در مصباح المتهجد [[نقل]] کرده و در امر چهارم از [[دعا]] برای [[امام عصر]]{{ع}} قرار داده است. طالبان میتوانند به [[مفاتیح الجنان]] مراجعه کنند. در اینکه به [[دوستان]] توصیه شده برای [[سلامتی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[دعا]] کنند و اینکه [[دعاها]] بسیار در این مورد ثبت و ضبط شده، تا آنجا که در دعاهایی که برای [[امام زمان]] [[نقل]] شده به این موضوع توجه شده، بحثی نیست و کسی نمیتواند در آن [[تردید]] کند، حتی [[دستور]] داده شده که [[دوستان]] برای [[حفظ جان]] [[امام]] [[صدقه]] بدهند و بهتر آن است که هرکس هرگاه که خواست صدقهای بدهد، نخست قصد و نیتش [[سلامتی]] [[امام زمان]]، سپس [[سلامتی]] خود و اعضای خانوادهاش، آن هم در [[پناه]] [[امام زمان]] را لحاظ کند که این به قبول نزدیکتر است تا آنکه بخواهد صرفاً برای [[سلامتی]] خود [[صدقه]] بدهد. | #'''[[دعا]] برای [[سلامت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام]] این است که برای [[سلامت]] و صیانت [[حضرت]] از خطرات و بلایایی که [[جان]] [[امام]] را تهدید میکند، با هر زبانی که بدان مسلطند، [[دعا]] کنند و بهتر آن است که [[دعاها]] [[مأثور]] را بخوانند، مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا"}}<ref> مفاتیح الجنان، اعمال شبهای قدر.</ref>. و یا مانند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ مَا خَلَقْتَ وَ ذَرَأْتَ وَ بَرَأَتْ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِكَ الَّذِي لَا يُضَيَّعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ وَصِيَّ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ وَ مُدَّ فِي عُمُرِهِ وَ زِدْ فِي أَجَلِهِ وَ أَعِنْهُ عَلَى مَا وَلَّيْتَهُ وَ اسْتَرْعَيْتَهُ..."}}<ref> منتخب الاثر، ص ۵۰۳ به نقل از مصباح المتهجد ذیل دعای اللهم عرفنی نفسک.</ref>. البته کل این [[دعا]] را [[محدث قمی]] در [[مفاتیح الجنان]] در ملحقات آن تحت عنوان [[دعا]] در [[غیبت]] [[امام زمان]] آورده است. و مانند دعایی که تحت عنوان "[[صلوات]] بر [[ولی امر]] [[منتظر]] {{ع}}" در مفاتیح الجنان در ضمن صلواة بر حجج [[طاهره]]: آمده است: {{متن حدیث|"...اللَّهُمَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ..."}}. و یا مانند دعایی که با این عبارت شروع میشود: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ..."}} که مرحوم [[محدث قمی]] آن را از [[سید طاووس]] در [[جمال]] الأسبوع و [[شیخ]] الطایفه در مصباح المتهجد [[نقل]] کرده و در امر چهارم از [[دعا]] برای [[امام عصر]]{{ع}} قرار داده است. طالبان میتوانند به [[مفاتیح الجنان]] مراجعه کنند. در اینکه به [[دوستان]] توصیه شده برای [[سلامتی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[دعا]] کنند و اینکه [[دعاها]] بسیار در این مورد ثبت و ضبط شده، تا آنجا که در دعاهایی که برای [[امام زمان]] [[نقل]] شده به این موضوع توجه شده، بحثی نیست و کسی نمیتواند در آن [[تردید]] کند، حتی [[دستور]] داده شده که [[دوستان]] برای [[حفظ جان]] [[امام]] [[صدقه]] بدهند و بهتر آن است که هرکس هرگاه که خواست صدقهای بدهد، نخست قصد و نیتش [[سلامتی]] [[امام زمان]]، سپس [[سلامتی]] خود و اعضای خانوادهاش، آن هم در [[پناه]] [[امام زمان]] را لحاظ کند که این به قبول نزدیکتر است تا آنکه بخواهد صرفاً برای [[سلامتی]] خود [[صدقه]] بدهد. | ||
#'''[[دعا]] برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[شیعیان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]]، [[دعا]] برای [[قرب]] [[ظهور]] و درخواست تعجیل در [[قیام]] آن [[حضرت]] است. [[شیعه]] [[راستین]] و دلباخته [[امام زمان]] کسی است که در هر صبح و [[شام]] و با هر [[نماز]] و [[نیاز]] دست [[حاجت]] به پیشگاه خدای رؤف دراز کرده و از او [[ظهور]] مولایش را بطلبد. کسی که شیفته واقعی [[امام زمان]] {{ع}} است و در [[دعا]] برای [[ظهور]] مولایش اسیرالفاظ و گرفتار عبارت پردازی نیست، بلکه از عمق [[جان]] [[دعا]] میکند و با تمام وجود کمشدهاش را میطلبد، تنها زبانش سخن نمیگوید، بلکه قلبش در هجران [[یار]] میسوزد، دلش در [[فراق]] [[محبوب]] مضطرب است و دیدگانش در [[انتظار]] [[دیدار]] اشکبار است. گردش زبانش در کام، همچون اشکهای غلطانش بر گونه، نشانه [[محبت]] درونی و علاقه قلبی او به مولا و محبوباش است. [[شیعه]] شیفته، بسان انسانی فارغ و بیسوز، [[نیایش]] نمیکند، بلکه مانند عاشقی دلباخته با دلی پرسوز و گداز و با تمام وجود برای [[ظهور]] امامش [[دعا]] میکند. انسانی که در دریا گرفتار توفان شده و کشتیاش شکسته به دریا افتاده و در حال [[غرق]] شدن است، چگونه برای [[نجات]] خویش [[دعا]] میکند؟ و با چه حالی میخواند و چطور از ته [[دل]] به پیشگاهش التماس میکند؟ [[شیعه]] دلباخته نیز در زمان [[غیبت]]، میان موجهای پرخروش حکومتهای خود کامه در [[دل]] دریای [[طوفان]] زده و تاریک اجتماعات [[فاسد]] بشری، [[کشتی]] سعادتش را شکسته میبیند، [[دل]] را در [[فراق]] [[امام]] و مولایش مضطرب و پریشان مییابد و بدون ذرهای ظاهرسازی و خود نمایی، از صمیم [[قلب]] فریاد میکشد: {{متن حدیث|"أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ"}} و با [[اشک]] و آه [[جان]] سوز میگوید: {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ"}}<ref> کجاست مصلحی که انتظار میکشیم انحرافها و کجیها را راست گرداند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ"}}<ref>کجاست مایه امیدی که ستم و بیعدالتی را از جهان برچیند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ"}}؛ <ref>کجاست عزتبخش دوستان و ذلیلکننده دشمنان؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى"}}؛ <ref>کجاست پسر محمد مصطفی {{صل}} و علی مرتضی {{ع}} و خدیجه غراء {{س}} و فاطمه کبری {{س}}؟</ref>. آری، [[عاشق]] دلباخته صبح و [[شام]] نمیشناسد و در تمام ساعات متنظر [[مهدی]] [[یار]] و مشتاق [[دیدار]] [[جمال]] [[محبوب]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً و مَسَاءً"}}<ref> باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی؛ کمال الدین، ص ۳۳۷.</ref>. و در [[حدیث]] دیگر فرمود: "{{متن حدیث|"...وَ تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ لَيْلَكَ وَ نَهَارَكَ"}}<ref>باید شب و روز منتظر فرا رسیدن ظهور صاحب خود باشی؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۵۷.</ref>؛ بنابراین، بر همه شیفتگان آن [[حضرت]] لازم است دائم به یاد آن [[امام همام]] بوده و برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند و از [[خدا]] [[ظهور]] او را هر چه سریعتر بخواهند، چرا که با آمدن او تمام [[ملل]] [[نجات]] مییابند و [[شیعه]] به اوج [[عزت]] و [[عظمت]] خود میرسد. به قول [[امام صادق]]: {{متن حدیث|"لِكُلِّ أُنَاسٍ دَوْلَةٌ يَرْقُبُونَهَا وَ دَوْلَتُنَا فِي آخِرِ الدَّهْرِ تَظْهَرُ"}}<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۳.</ref>. یقیناً در [[دولت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] شیعیانشان به اوج [[عزت]] خواهند رسید و دشمنانشان به حضیض [[ذلت]]، چنانکه [[حضرت]] [[ولی عصر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}<ref>برای فرج ما بسیار دعا کنید چرا که فرج شما در آن است؛ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۴.</ref>. | #'''[[دعا]] برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] {{ع}}:''' یکی از [[وظایف]] [[مسلم]] [[شیعیان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]]، [[دعا]] برای [[قرب]] [[ظهور]] و درخواست تعجیل در [[قیام]] آن [[حضرت]] است. [[شیعه]] [[راستین]] و دلباخته [[امام زمان]] کسی است که در هر صبح و [[شام]] و با هر [[نماز]] و [[نیاز]] دست [[حاجت]] به پیشگاه خدای رؤف دراز کرده و از او [[ظهور]] مولایش را بطلبد. کسی که شیفته واقعی [[امام زمان]] {{ع}} است و در [[دعا]] برای [[ظهور]] مولایش اسیرالفاظ و گرفتار عبارت پردازی نیست، بلکه از عمق [[جان]] [[دعا]] میکند و با تمام وجود کمشدهاش را میطلبد، تنها زبانش سخن نمیگوید، بلکه قلبش در هجران [[یار]] میسوزد، دلش در [[فراق]] [[محبوب]] مضطرب است و دیدگانش در [[انتظار]] [[دیدار]] اشکبار است. گردش زبانش در کام، همچون اشکهای غلطانش بر گونه، نشانه [[محبت]] درونی و علاقه قلبی او به مولا و محبوباش است. [[شیعه]] شیفته، بسان انسانی فارغ و بیسوز، [[نیایش]] نمیکند، بلکه مانند عاشقی دلباخته با دلی پرسوز و گداز و با تمام وجود برای [[ظهور]] امامش [[دعا]] میکند. انسانی که در دریا گرفتار توفان شده و کشتیاش شکسته به دریا افتاده و در حال [[غرق]] شدن است، چگونه برای [[نجات]] خویش [[دعا]] میکند؟ و با چه حالی میخواند و چطور از ته [[دل]] به پیشگاهش التماس میکند؟ [[شیعه]] دلباخته نیز در زمان [[غیبت]]، میان موجهای پرخروش حکومتهای خود کامه در [[دل]] دریای [[طوفان]] زده و تاریک اجتماعات [[فاسد]] بشری، [[کشتی]] سعادتش را شکسته میبیند، [[دل]] را در [[فراق]] [[امام]] و مولایش مضطرب و پریشان مییابد و بدون ذرهای ظاهرسازی و خود نمایی، از صمیم [[قلب]] فریاد میکشد: {{متن حدیث|"أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ"}} و با [[اشک]] و آه [[جان]] سوز میگوید: {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ"}}<ref> کجاست مصلحی که انتظار میکشیم انحرافها و کجیها را راست گرداند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ"}}<ref>کجاست مایه امیدی که ستم و بیعدالتی را از جهان برچیند؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ"}}؛ <ref>کجاست عزتبخش دوستان و ذلیلکننده دشمنان؟</ref> {{متن حدیث|"أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى"}}؛ <ref>کجاست پسر محمد مصطفی {{صل}} و علی مرتضی {{ع}} و خدیجه غراء {{س}} و فاطمه کبری {{س}}؟</ref>. آری، [[عاشق]] دلباخته صبح و [[شام]] نمیشناسد و در تمام ساعات متنظر [[مهدی]] [[یار]] و مشتاق [[دیدار]] [[جمال]] [[محبوب]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً و مَسَاءً"}}<ref> باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی؛ کمال الدین، ص ۳۳۷.</ref>. و در [[حدیث]] دیگر فرمود: "{{متن حدیث|"...وَ تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ لَيْلَكَ وَ نَهَارَكَ"}}<ref>باید شب و روز منتظر فرا رسیدن ظهور صاحب خود باشی؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۵۷.</ref>؛ بنابراین، بر همه شیفتگان آن [[حضرت]] لازم است دائم به یاد آن [[امام همام]] بوده و برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند و از [[خدا]] [[ظهور]] او را هر چه سریعتر بخواهند، چرا که با آمدن او تمام [[ملل]] [[نجات]] مییابند و [[شیعه]] به اوج [[عزت]] و [[عظمت]] خود میرسد. به قول [[امام صادق]]: {{متن حدیث|"لِكُلِّ أُنَاسٍ دَوْلَةٌ يَرْقُبُونَهَا وَ دَوْلَتُنَا فِي آخِرِ الدَّهْرِ تَظْهَرُ"}}<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۳.</ref>. یقیناً در [[دولت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] شیعیانشان به اوج [[عزت]] خواهند رسید و دشمنانشان به حضیض [[ذلت]]، چنانکه [[حضرت]] [[ولی عصر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}<ref>برای فرج ما بسیار دعا کنید چرا که فرج شما در آن است؛ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۴.</ref>. | ||
#'''ندبه بر [[امام زمان]] {{ع}}:''' ندبه بر [[حضرت مهدی]] اظهار [[شوق]] به لقای او، [[گریه]] و ابراز نگرانی از مفارقت و [[محروم]] بودن از [[فیض حضور]] او، [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور ]]او، ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] و اقدامات و برنامههای انقلابی و اصلاحی آن وجود [[مبارک]] و اظهار [[تأسف]] از اوضاع [[ناهنجار]] و روی کار بودن [[حکومت]]]های [[باطل]] و [[مستبد]] و روشهای بیدادگرانه، [[سنت]] حسنهای است که همواره [[شیعه]] بر آن مداومت داشته و آن را [[شعار]] خود قرار داده و تا [[ظهور]] [[دولت حق]] و تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]]، و [[آزادی]] و [[نجات]] تمام [[انسانها]]، این [[شعار]] برقرار بوده و روشنگر خواستههای ارزنده و با ارج و هدفهای مترقی و [[نجاتبخش]] [[اسلام]] است. این ندبه را [[شیعه]] از [[امامان معصوم]] خود که کار و عملشان سرمشق و [[پیروی]] از گفتار و رفتارشان (بر حسب [[حدیث متواتر ثقلین]] و [[احادیث]] دیگر) [[وظیفه]] هر مسلمانی است، آموختهاند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بر حسب [[روایات]]، کراراً ضمن آنکه از اوضاع [[آخرالزمان]] و فتنههائی که ظاهر میشود و فشارهایی که بر [[اهل حق]] وارد میگردد، خبر میدادند، نگرانی و تأثر خود را نیز اظهار میکردند. [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]]، هر یک به [[سند]] خود [[حدیث]] مفصلی را از "[[سدیر صیرفی]]" [[روایت]] کرده که در آن، [[گریه]] و ندبه [[امام صادق|امام ششم حضرت جعفر بن محمد]]{{ع}} بر [[غیبت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} بیان شده است، در اینجا برای رعایت اختصار قسمتی ازاین [[حدیث]] را که ارتباط با بحث ما (ندبه) دارد، [[نقل]] میکنیم: [[سدیر صیرفی]] میگوید: من و [[مفصل بن عمر]] و [[ابوبصیر]] و [[ابان بن تغلب بن محضر]] [[امام صادق]]{{ع}} شرفیاب شدیم، دیدیم آن [[حضرت]] بر روی [[خاک]] نشسته و لباسی که از مو بافته شده و طوقدار و بیگربیان بود، پوشیده است و مانند مرده جگر سوخته [[گریه]] میکند، آثار [[حزن]] و [[اندوه]] از گونه و رخسارش [[آشکار]] و [[اشک]] کاسه چشمهایش را پر کرده بود و میفرمود: "آقای من، [[غیبت]] تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و [[آرامش]] و راحت دلم را ربوده است. آقای من، [[غیبت]] تو و مصیبتم را به [[مصیبت]] های دردناک ابدی پیوسته و از دست دادن یکی از پس دیگری جمع و عدد را فانی میسازد پس احساس نمیکنم که به اشکی که در چشمم خشک میگردد و نالهای که در سینهام آرام میگیرد، مگر آنکه مصایب بزرگتر و دلخراشتر و پیشامدهای سختتر و ناشناختهتر در برابر دیدهام، مجسم میشود"<ref>{{متن حدیث|"سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي سَيِّدِي غَيْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِي بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ يُفْنِي الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَيْنِي وَ أَنِينٍ يَفْتُرُ مِنْ صَدْرِي عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَايَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَايَا إِلَّا مُثِّلَ بِعَيْنِي عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِي أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِكَ"}}؛ ر.ک: کمال الدین، ص ۳۵۲ تا ۳۵۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۴ تا ص ۱۰۸؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹، حدیث ۹.</ref>؛ [[سدیر]] گفت: [[عقل]] از سر ما پرید و [[دلها]] ما از [[غم]] و [[اندوه]] این پیشامد هولناک و حادثه خطرناک پاره شد و [[گمان]] کردیم از اتفاق ناگوار کوبندهای این چنین گریان و سوگوار است یا از روزگار به او مصیبتی رسیده است. عرض کردیم [[خدا]] دیدگانت را نگریاند ای پسر خیرالوری، از چه پیش [[آمدی]] اینگونه گریانی، از دیده [[اشک]] میباری؟ چه حالی روی داده که این گونه [[سوگواری]]؟ [[حضرت]] چنان آه عمیقی کشید که ناراحتیش از آن افزون شد. از روی تعجب فرمود: وای بر شما، بامداد امروز نگاه کردم در کتاب "[[جفر]]" و آن کتابی است که [[علم]] مرگها و [[بلاها]]، و آنچه واقع میشود تا [[روز قیامت]]، در آن مندرج است. [[خدا]] [[پیامبر |محمد]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} بعد از او به آن اختصاص داده است و تأمل کردم در موضوع ولادت [[غایب]] ما و [[غیبت]] و [[طول عمر]] او گرفتاری [[مؤمنان]] در آن زمان و شکهایی که از جهت طول [[غیبت]] در دلهایشان پیدا میشود و اینکه بیشتر آنها از [[دین]] برگردند و رشته [[اسلام]] را از گردن بردارند<ref> امامت و مهدویت، فروغ ولایت در دعای ندبه، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref>. بنابراین، ندبه، ناله و [[زاری]] و [[گریه]] بر [[امام عصر]] {{ع}} که در بین [[شیعه]] رائج است امری بیمأخذ و موضوعی بیسند نیست، بلکه امری است که [[شیعه]] از اولیای خود گرفته است. | #'''ندبه بر [[امام زمان]] {{ع}}:''' ندبه بر [[حضرت مهدی]] اظهار [[شوق]] به لقای او، [[گریه]] و ابراز نگرانی از مفارقت و [[محروم]] بودن از [[فیض حضور]] او، [[دعا برای تعجیل فرج]] و [[ظهور ]]او، ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] و اقدامات و برنامههای انقلابی و اصلاحی آن وجود [[مبارک]] و اظهار [[تأسف]] از اوضاع [[ناهنجار]] و روی کار بودن [[حکومت]]]های [[باطل]] و [[مستبد]] و روشهای بیدادگرانه، [[سنت]] حسنهای است که همواره [[شیعه]] بر آن مداومت داشته و آن را [[شعار]] خود قرار داده و تا [[ظهور]] [[دولت حق]] و تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]]، و [[آزادی]] و [[نجات]] تمام [[انسانها]]، این [[شعار]] برقرار بوده و روشنگر خواستههای ارزنده و با ارج و هدفهای مترقی و [[نجاتبخش]] [[اسلام]] است. این ندبه را [[شیعه]] از [[امامان معصوم]] خود که کار و عملشان سرمشق و [[پیروی]] از گفتار و رفتارشان (بر حسب [[حدیث متواتر ثقلین]] و [[احادیث]] دیگر) [[وظیفه]] هر مسلمانی است، آموختهاند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بر حسب [[روایات]]، کراراً ضمن آنکه از اوضاع [[آخرالزمان]] و فتنههائی که ظاهر میشود و فشارهایی که بر [[اهل حق]] وارد میگردد، خبر میدادند، نگرانی و تأثر خود را نیز اظهار میکردند. [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]]، هر یک به [[سند]] خود [[حدیث]] مفصلی را از "[[سدیر صیرفی]]" [[روایت]] کرده که در آن، [[گریه]] و ندبه [[امام صادق|امام ششم حضرت جعفر بن محمد]]{{ع}} بر [[غیبت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} بیان شده است، در اینجا برای رعایت اختصار قسمتی ازاین [[حدیث]] را که ارتباط با بحث ما (ندبه) دارد، [[نقل]] میکنیم: [[سدیر صیرفی]] میگوید: من و [[مفصل بن عمر]] و [[ابوبصیر]] و [[ابان بن تغلب بن محضر]] [[امام صادق]]{{ع}} شرفیاب شدیم، دیدیم آن [[حضرت]] بر روی [[خاک]] نشسته و لباسی که از مو بافته شده و طوقدار و بیگربیان بود، پوشیده است و مانند مرده جگر سوخته [[گریه]] میکند، آثار [[حزن]] و [[اندوه]] از گونه و رخسارش [[آشکار]] و [[اشک]] کاسه چشمهایش را پر کرده بود و میفرمود: "آقای من، [[غیبت]] تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و [[آرامش]] و راحت دلم را ربوده است. آقای من، [[غیبت]] تو و مصیبتم را به [[مصیبت]] های دردناک ابدی پیوسته و از دست دادن یکی از پس دیگری جمع و عدد را فانی میسازد پس احساس نمیکنم که به اشکی که در چشمم خشک میگردد و نالهای که در سینهام آرام میگیرد، مگر آنکه مصایب بزرگتر و دلخراشتر و پیشامدهای سختتر و ناشناختهتر در برابر دیدهام، مجسم میشود"<ref>{{متن حدیث|"سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي سَيِّدِي غَيْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِي بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ يُفْنِي الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَيْنِي وَ أَنِينٍ يَفْتُرُ مِنْ صَدْرِي عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَايَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَايَا إِلَّا مُثِّلَ بِعَيْنِي عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِي أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِكَ"}}؛ ر.ک: کمال الدین، ص ۳۵۲ تا ۳۵۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۴ تا ص ۱۰۸؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹، حدیث ۹.</ref>؛ [[سدیر]] گفت: [[عقل]] از سر ما پرید و [[دلها]] ما از [[غم]] و [[اندوه]] این پیشامد هولناک و حادثه خطرناک پاره شد و [[گمان]] کردیم از اتفاق ناگوار کوبندهای این چنین گریان و سوگوار است یا از روزگار به او مصیبتی رسیده است. عرض کردیم [[خدا]] دیدگانت را نگریاند ای پسر خیرالوری، از چه پیش [[آمدی]] اینگونه گریانی، از دیده [[اشک]] میباری؟ چه حالی روی داده که این گونه [[سوگواری]]؟ [[حضرت]] چنان آه عمیقی کشید که ناراحتیش از آن افزون شد. از روی تعجب فرمود: وای بر شما، بامداد امروز نگاه کردم در کتاب "[[جفر]]" و آن کتابی است که [[علم]] مرگها و [[بلاها]]، و آنچه واقع میشود تا [[روز قیامت]]، در آن مندرج است. [[خدا]] [[پیامبر|محمد]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} بعد از او به آن اختصاص داده است و تأمل کردم در موضوع ولادت [[غایب]] ما و [[غیبت]] و [[طول عمر]] او گرفتاری [[مؤمنان]] در آن زمان و شکهایی که از جهت طول [[غیبت]] در دلهایشان پیدا میشود و اینکه بیشتر آنها از [[دین]] برگردند و رشته [[اسلام]] را از گردن بردارند<ref> امامت و مهدویت، فروغ ولایت در دعای ندبه، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref>. بنابراین، ندبه، ناله و [[زاری]] و [[گریه]] بر [[امام عصر]] {{ع}} که در بین [[شیعه]] رائج است امری بیمأخذ و موضوعی بیسند نیست، بلکه امری است که [[شیعه]] از اولیای خود گرفته است. | ||
#'''[[زیارت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام عصر]]{{ع}} این است که در هر روز به ویژه در [[روز جمعه]] به [[زیارت]] امامشان بپردازند و به یکی از زیارتنامههایی که برای [[حضرت]] در کتب [[دعا]] معرفی شده، آقایشان را [[زیارت]] کنند. زیاراتی که در کتب [[ادعیه]] از قبیل مصباح المتهجد [[شیخ طوسی]] و [[جمال]] الأسبوع و اقبال [[سید بن طاووس]]، و زاد المعاد و بحارلانوار [[علامه مجلسی]] و [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] و کتب دیگر آمده، بسیار است. کتاب [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] که در دسترس همگان قرار دارد، [[عاشقان]] میتوانند برای [[زیارت]] [[امام عصر]]{{ع}} به همان کتاب مراجعه کنند. زیارتی که در اوایل مفاتیح مربوط به [[روز جمعه]] است و [[دعای ندبه]] و [[آل یاسین]] و [[دعای عهد]] و چندین [[زیارت]] دیگر که در اواخر آن کتاب در بخش [[زیارت]] [[حضرت]] [[صاحب الأمر]]{{ع}} آمده است، همه زیارت [[نامه]] آن [[حضرت]] است. [[بهترین]] [[زیارت]] برای هر امامی از جمله [[امام عصر]]{{ع}} [[زیارت جامعه کبیره]] است. | #'''[[زیارت]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] [[امام عصر]]{{ع}} این است که در هر روز به ویژه در [[روز جمعه]] به [[زیارت]] امامشان بپردازند و به یکی از زیارتنامههایی که برای [[حضرت]] در کتب [[دعا]] معرفی شده، آقایشان را [[زیارت]] کنند. زیاراتی که در کتب [[ادعیه]] از قبیل مصباح المتهجد [[شیخ طوسی]] و [[جمال]] الأسبوع و اقبال [[سید بن طاووس]]، و زاد المعاد و بحارلانوار [[علامه مجلسی]] و [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] و کتب دیگر آمده، بسیار است. کتاب [[مفاتیح الجنان]] [[محدث قمی]] که در دسترس همگان قرار دارد، [[عاشقان]] میتوانند برای [[زیارت]] [[امام عصر]]{{ع}} به همان کتاب مراجعه کنند. زیارتی که در اوایل مفاتیح مربوط به [[روز جمعه]] است و [[دعای ندبه]] و [[آل یاسین]] و [[دعای عهد]] و چندین [[زیارت]] دیگر که در اواخر آن کتاب در بخش [[زیارت]] [[حضرت]] [[صاحب الأمر]]{{ع}} آمده است، همه زیارت [[نامه]] آن [[حضرت]] است. [[بهترین]] [[زیارت]] برای هر امامی از جمله [[امام عصر]]{{ع}} [[زیارت جامعه کبیره]] است. | ||
#'''[[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}}:''' همانگونه که هر عبدی اگر [[مبتلا]] به مشکلی شود به مولایش [[پناه]] میبرد و رفع شداید و مشکلات را از او میطلبد، مخصوصاً اگر آن مولا [[توان]] رفع مشکل را داشته باشد، [[شیعه]] نیز باید در همه حالات به ویژه در هنگام شداید و تهاجم [[دشمن]]، به [[امام زمان]] [[متوسل]] شود و رفع مشکل را از مولای خود بخواهد. در طول [[تاریخ]] [[شیعه]] از صدر [[غیبت]] تاکنون مواردی که [[مؤمنان]] به ان [[همام]] [[متوسل]] شده و نتیجه گرفتهاند، قابل احصا نیست. شفا یافتگان درگاه او و [[نجات]] یافتگان پناهجویان او بسیارند که در کتابهای متعدد به آنها اشاره شده است. کسانی که در [[مسجد جمکران]] [[قم]] با [[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}} شفا گرفته و یا از آنان رفع مشکل شده، تعداد بیشمار هستند که ما در اینجا بنای [[نقل]] آنها را نداریم. گرچه همه [[ائمه]] سرور و مولای ما هستند و همگان [[صاحب]] [[کرامات]] و معجزاتاند و تمامی آنان در درگاه [[پروردگار]] [[صاحب]] [[عزت]] و [[جاه]] و جلالند و [[انسان]] به هر کدام که [[متوسل]] شود و پناهندگان خود، [[پناه]] میدهند، لکن طبق قاعده امروزه هر کاری که بخواهد انجام گیرد و هر مشکلی که بخواهد رفع شود و هر بلیهای که بخواهد از میان برداشته شود و سرانجام، هر [[عزت]] و ذلتی باید زیر نظر [[ولی عصر]]{{ع}} باشد و با [[صلاح]] دید آن [[حضرت]] انجام گیرد. شاید [[معصومین]] دیگر [[کارها]] را به آن [[حضرت]] ارجاع دهند، چرا که فعلاً دوران [[حکومت]] و حکمروایی اوست، لذا [[توسل]] به او لازم است. | #'''[[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}}:''' همانگونه که هر عبدی اگر [[مبتلا]] به مشکلی شود به مولایش [[پناه]] میبرد و رفع شداید و مشکلات را از او میطلبد، مخصوصاً اگر آن مولا [[توان]] رفع مشکل را داشته باشد، [[شیعه]] نیز باید در همه حالات به ویژه در هنگام شداید و تهاجم [[دشمن]]، به [[امام زمان]] [[متوسل]] شود و رفع مشکل را از مولای خود بخواهد. در طول [[تاریخ]] [[شیعه]] از صدر [[غیبت]] تاکنون مواردی که [[مؤمنان]] به ان [[همام]] [[متوسل]] شده و نتیجه گرفتهاند، قابل احصا نیست. شفا یافتگان درگاه او و [[نجات]] یافتگان پناهجویان او بسیارند که در کتابهای متعدد به آنها اشاره شده است. کسانی که در [[مسجد جمکران]] [[قم]] با [[توسل]] به [[امام زمان]] {{ع}} شفا گرفته و یا از آنان رفع مشکل شده، تعداد بیشمار هستند که ما در اینجا بنای [[نقل]] آنها را نداریم. گرچه همه [[ائمه]] سرور و مولای ما هستند و همگان [[صاحب]] [[کرامات]] و معجزاتاند و تمامی آنان در درگاه [[پروردگار]] [[صاحب]] [[عزت]] و [[جاه]] و جلالند و [[انسان]] به هر کدام که [[متوسل]] شود و پناهندگان خود، [[پناه]] میدهند، لکن طبق قاعده امروزه هر کاری که بخواهد انجام گیرد و هر مشکلی که بخواهد رفع شود و هر بلیهای که بخواهد از میان برداشته شود و سرانجام، هر [[عزت]] و ذلتی باید زیر نظر [[ولی عصر]]{{ع}} باشد و با [[صلاح]] دید آن [[حضرت]] انجام گیرد. شاید [[معصومین]] دیگر [[کارها]] را به آن [[حضرت]] ارجاع دهند، چرا که فعلاً دوران [[حکومت]] و حکمروایی اوست، لذا [[توسل]] به او لازم است. | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
##او را از مسئولیتهای سوگندهایش رها سازی و دعوتش را [[اجابت]] کنی، در [[بیماری]] او را عیادت نمایی، بر جنازهاش برای [[تشیع]]، حاضر شوی، اگر دانستی او حاجتی دارد در ادای [[حاجت]] او شتاب کنی، تأخیر در روای جاجتش نکنی که او اظهار آن کند، بلکه زودتر برای رفع نیازش بپردازی. سپس [[امام صادق]] فرمود: وقتی که چنین کردی [[دوستی]] خود را به [[دوستی]] او و [[دوستی]] او را به [[دوستی]] خود پیوند دادهای<ref> اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۹.</ref>. این است که گفتهایم یکی از [[وظایف]] [[مؤمن]] و شیفته [[امام عصر]]{{ع}} رعایت [[حقوق]] [[برادران ایمانی]] است. | ##او را از مسئولیتهای سوگندهایش رها سازی و دعوتش را [[اجابت]] کنی، در [[بیماری]] او را عیادت نمایی، بر جنازهاش برای [[تشیع]]، حاضر شوی، اگر دانستی او حاجتی دارد در ادای [[حاجت]] او شتاب کنی، تأخیر در روای جاجتش نکنی که او اظهار آن کند، بلکه زودتر برای رفع نیازش بپردازی. سپس [[امام صادق]] فرمود: وقتی که چنین کردی [[دوستی]] خود را به [[دوستی]] او و [[دوستی]] او را به [[دوستی]] خود پیوند دادهای<ref> اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۹.</ref>. این است که گفتهایم یکی از [[وظایف]] [[مؤمن]] و شیفته [[امام عصر]]{{ع}} رعایت [[حقوق]] [[برادران ایمانی]] است. | ||
#'''ترک تسمیه:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] این است که [[امام]] را با نام بخوانند، بلکه با [[القاب]] شریفه نام ببرند. در این مورد، روایاتی وارد شده که بردن نام [[حضرت]] را [[ممنوع]] دانسته است. معمولاً در توجیه این [[دستور]] میگویند: برای [[حفظ جان]] و [[سلامت]] [[امام]] چنین دستوری داده شده است. اگر فسلفه این [[دستور]] این باشد، معلوم است که امروزه این [[تقیه]] و [[ترس]] معنا ندارد، چرا که کسی به [[امام]] دست رسی ندارد و این [[حکم]] مخصوص زمان [[امام عسکری]] و حداکثر [[دوران غیبت]] صغراست که در آن زمانها [[حکام]] [[بنی عباس]] در صدد دستگیری [[امام]] باخبرید باید ما را [[آگاه]] نمایید. اما امروزه که احدی از مکان او خبر ندارد، اگر به [[القاب]] نیز خوانده شود باز مقصود معلوم است. ظاهراً این [[دستور]] جاری نباشد، و ما طبق روال معمول که همه ترک تسمیه را از [[وظایف]] دانستهاند نوشتهایم<ref> برای توضیح بیشتر ر.ک: به انوار نعمانیه، ج ۲، ص ۵۲؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۱ به بعد. </ref>. | #'''ترک تسمیه:''' از جمله [[وظایف]] [[دوستان]] این است که [[امام]] را با نام بخوانند، بلکه با [[القاب]] شریفه نام ببرند. در این مورد، روایاتی وارد شده که بردن نام [[حضرت]] را [[ممنوع]] دانسته است. معمولاً در توجیه این [[دستور]] میگویند: برای [[حفظ جان]] و [[سلامت]] [[امام]] چنین دستوری داده شده است. اگر فسلفه این [[دستور]] این باشد، معلوم است که امروزه این [[تقیه]] و [[ترس]] معنا ندارد، چرا که کسی به [[امام]] دست رسی ندارد و این [[حکم]] مخصوص زمان [[امام عسکری]] و حداکثر [[دوران غیبت]] صغراست که در آن زمانها [[حکام]] [[بنی عباس]] در صدد دستگیری [[امام]] باخبرید باید ما را [[آگاه]] نمایید. اما امروزه که احدی از مکان او خبر ندارد، اگر به [[القاب]] نیز خوانده شود باز مقصود معلوم است. ظاهراً این [[دستور]] جاری نباشد، و ما طبق روال معمول که همه ترک تسمیه را از [[وظایف]] دانستهاند نوشتهایم<ref> برای توضیح بیشتر ر.ک: به انوار نعمانیه، ج ۲، ص ۵۲؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۱ به بعد. </ref>. | ||
#'''[[قیام]] به هنگام نام مخصوص [[امام]]:''' در [[روایات]] وارد شده که هرگاه نام [[امام]]، مخصوصاً [[لقب]] "[[قائم]]" برده شد از جا برخیزید. فسلفه این کار را هم اینگونه بیان کردهاند که هر کس در هر جای کره [[زمین]] نام آقا را ببرد، آقا، همزمان متوجه شده و به آن مکان و آن شخص توجه میکند، لذا بجاست که در هنگام نظر [[مرحمت]] [[امام]]، این شخص [[ایستاده]] باشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. شاید هم این ایستادن به این معناست که این [[شیعه]] وشیفته [[امام]] میخواهد به [[امام عصر]] بگوید که ما آماده [[قیام]] شما هستیم. ولی عمدتاً این حرکت برای [[احترام]] به [[امام زمان]] است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} وقتی که در [[مجلسی]] در محضر او نام [[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} بردند، [[حضرت]] به [[احترام]] [[امام مهدی]] {{ع}} دست بر سر گذاشته و از جا برخاست<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این عمل در بین تمام [[شیعیان]] معمول بوده و هست که هرگاه کلمه "[[قائم]]" بر زبان جاری میشد، بلند میشدند، حتی در عصر [[امام صادق]] نیز این کار معمول بوده است، چنانکه از آن جناب سؤال کردند: [[علت]] چیست که در موقع ذکر [[قائم]] باید [[قیام]] کرد؟ ایشان در جواب فرمود: [[صاحب]] الأمر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت [[لطف]] و محبتی که به دستانش دارد، هر کس وی را به [[لقب قائم]] که مشعر است به [[دولت]] او و اظهار تأثری است از [[غربت]] او یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال، مورد توجه [[امام]] واقع میشود سزاوار است از [[باب ]] [[احترام]] به پاخیزد و تعجیل فرجش را از [[خدا]] بخواهد<ref> دادگستر جهان، ص ۱۲۵ به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. بنابراین، این عمل [[شیعیان]] ریشه مذهبی دارد و اظهار [[ادب]] و [[شعار]] است، گرچه وجوبش معلوم نیست. | #'''[[قیام]] به هنگام نام مخصوص [[امام]]:''' در [[روایات]] وارد شده که هرگاه نام [[امام]]، مخصوصاً [[لقب]] "[[قائم]]" برده شد از جا برخیزید. فسلفه این کار را هم اینگونه بیان کردهاند که هر کس در هر جای کره [[زمین]] نام آقا را ببرد، آقا، همزمان متوجه شده و به آن مکان و آن شخص توجه میکند، لذا بجاست که در هنگام نظر [[مرحمت]] [[امام]]، این شخص [[ایستاده]] باشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. شاید هم این ایستادن به این معناست که این [[شیعه]] وشیفته [[امام]] میخواهد به [[امام عصر]] بگوید که ما آماده [[قیام]] شما هستیم. ولی عمدتاً این حرکت برای [[احترام]] به [[امام زمان]] است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} وقتی که در [[مجلسی]] در محضر او نام [[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} بردند، [[حضرت]] به [[احترام]] [[امام مهدی]] {{ع}} دست بر سر گذاشته و از جا برخاست<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این عمل در بین تمام [[شیعیان]] معمول بوده و هست که هرگاه کلمه "[[قائم]]" بر زبان جاری میشد، بلند میشدند، حتی در عصر [[امام صادق]] نیز این کار معمول بوده است، چنانکه از آن جناب سؤال کردند: [[علت]] چیست که در موقع ذکر [[قائم]] باید [[قیام]] کرد؟ ایشان در جواب فرمود: [[صاحب]] الأمر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت [[لطف]] و محبتی که به دستانش دارد، هر کس وی را به [[لقب قائم]] که مشعر است به [[دولت]] او و اظهار تأثری است از [[غربت]] او یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال، مورد توجه [[امام]] واقع میشود سزاوار است از [[باب]] [[احترام]] به پاخیزد و تعجیل فرجش را از [[خدا]] بخواهد<ref> دادگستر جهان، ص ۱۲۵ به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. بنابراین، این عمل [[شیعیان]] ریشه مذهبی دارد و اظهار [[ادب]] و [[شعار]] است، گرچه وجوبش معلوم نیست. | ||
#'''[[دست بر سر گذاردن]] هنگام شنیدن نام [[امام زمان]] و بپاخواستن:''' این [[وظیفه]] که به هنگام بپا خواستن و شنیدن نام [[امام زمان]] {{ع}} دست بر سر گذارند نیز ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه این [[سنت]] نیز از [[ائمه]] {{عم}} نفل شده و در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} که در مطلب قبلی [[نقل]] شد آمده است که هرگاه لفظ "[[قائم]]" در مجلس [[امام رضا]]{{ع}} بر زبان جاری شد [[حضرت]] دست بر سر گذارده و ازجا بلند میشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این فعل [[امام]] [[معصوم]] سندی است بر این [[تکلیف]] و [[وظیفه]]، البته [[وجوب]] این نیز معلوم نیست، بلکه صرفاً اظهار [[ادب]] است»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۵۴ - ۱۷۶.</ref>. | #'''[[دست بر سر گذاردن]] هنگام شنیدن نام [[امام زمان]] و بپاخواستن:''' این [[وظیفه]] که به هنگام بپا خواستن و شنیدن نام [[امام زمان]] {{ع}} دست بر سر گذارند نیز ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه این [[سنت]] نیز از [[ائمه]] {{عم}} نفل شده و در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} که در مطلب قبلی [[نقل]] شد آمده است که هرگاه لفظ "[[قائم]]" در مجلس [[امام رضا]]{{ع}} بر زبان جاری شد [[حضرت]] دست بر سر گذارده و ازجا بلند میشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این فعل [[امام]] [[معصوم]] سندی است بر این [[تکلیف]] و [[وظیفه]]، البته [[وجوب]] این نیز معلوم نیست، بلکه صرفاً اظهار [[ادب]] است»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۵۴ - ۱۷۶.</ref>. | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخنهای بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهمترین این [[وظایف]] اشاره میکنیم: | «در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخنهای بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهمترین این [[وظایف]] اشاره میکنیم: | ||
'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهمترین وظیفهای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام | '''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهمترین وظیفهای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمانخویش]] است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>. | ||
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] میفرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بینیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>. | [[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] میفرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بینیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>. | ||
خط ۳۵۸: | خط ۳۵۸: | ||
'''[[وظایف]] عام''' این [[وظایف]]، در سخنان [[معصومان]]{{عم}} در شمار [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمانها انجام شود. شاید ذکر آنها در شمار [[وظایف]] [[دوران غیبت]] برای تأکید بوده است. برخی از این [[وظایف]]، بدین قرار است: | '''[[وظایف]] عام''' این [[وظایف]]، در سخنان [[معصومان]]{{عم}} در شمار [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمانها انجام شود. شاید ذکر آنها در شمار [[وظایف]] [[دوران غیبت]] برای تأکید بوده است. برخی از این [[وظایف]]، بدین قرار است: | ||
#'''[[شناخت]] [[امام]] هر زمان:''' [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[فضیل]] فرمود: "[[امام]] خود را بشناس که اگر شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند ...."<ref> {{متن حدیث|" اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ لَمْ يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲</ref>. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در این باره فرمود: "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] اویند. هیچکس جز کسی که آنها را بشناسد و آنها نیز او را بشناسند وارد [[بهشت]] نخواهد شد و جز کسی که آنها را [[انکار]] کند و آنها نیز او را [[انکار]] کنند، داخل [[دوزخ]] نشود ...."<ref> {{متن حدیث|" وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُم"}}، سید رضی، نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲</ref><ref> یکی از کاملترین متنهای امامشناسی، زیارت معتبر و ارزشمندی است که از وجود مقدّس امام هادی علیه السّلام به ما رسیده و نام آن، زیارت جامعه کبیره است؛ یعنی بزرگترین و کاملترین زیارتی که با آن، میشود همه معصومان علیهم السّلام را زیارت کرد</ref> | #'''[[شناخت]] [[امام]] هر زمان:''' [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[فضیل]] فرمود: "[[امام]] خود را بشناس که اگر شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند ...."<ref> {{متن حدیث|" اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ لَمْ يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲</ref>. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در این باره فرمود: "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] اویند. هیچکس جز کسی که آنها را بشناسد و آنها نیز او را بشناسند وارد [[بهشت]] نخواهد شد و جز کسی که آنها را [[انکار]] کند و آنها نیز او را [[انکار]] کنند، داخل [[دوزخ]] نشود ...."<ref> {{متن حدیث|" وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُم"}}، سید رضی، نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲</ref><ref> یکی از کاملترین متنهای امامشناسی، زیارت معتبر و ارزشمندی است که از وجود مقدّس امام هادی علیه السّلام به ما رسیده و نام آن، زیارت جامعه کبیره است؛ یعنی بزرگترین و کاملترین زیارتی که با آن، میشود همه معصومان علیهم السّلام را زیارت کرد</ref> | ||
#'''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. در [[دوران غیبت]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، به سبب [[پنهانزیستی]] [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر [[محبت]] به آن [[انوار]] [[مقدس]] پایدار باشیم. فراموش نکنیم این [[محبت]]، [[دستور]] [[پروردگار متعال]] است. سالها پیش از آنکه آن [[حضرت]]، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسانهای [[پاک]] به او ابراز [[محبت]] کردهاند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف [[انبیا]] و واپسین فرستاده [[الهی]]، آنگاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان میآورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگترین واژگان [[محبت]] یعنی {{عربی|" بِأَبِي وَ أُمِّي "}}؛ بهره برده است؛ آنجا که فرمود: "[[پدر]] و مادرم فدایش باد! که او همنام من و شبیه من و [[شبیه ]] [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد .... "<ref>{{عربی|" بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّور"}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶</ref> | #'''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. در [[دوران غیبت]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، به سبب [[پنهانزیستی]] [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر [[محبت]] به آن [[انوار]] [[مقدس]] پایدار باشیم. فراموش نکنیم این [[محبت]]، [[دستور]] [[پروردگار متعال]] است. سالها پیش از آنکه آن [[حضرت]]، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسانهای [[پاک]] به او ابراز [[محبت]] کردهاند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف [[انبیا]] و واپسین فرستاده [[الهی]]، آنگاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان میآورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگترین واژگان [[محبت]] یعنی {{عربی|" بِأَبِي وَ أُمِّي "}}؛ بهره برده است؛ آنجا که فرمود: "[[پدر]] و مادرم فدایش باد! که او همنام من و شبیه من و [[شبیه]] [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد .... "<ref>{{عربی|" بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّور"}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶</ref> | ||
#'''[[پرهیزگاری]]:''' [[پروای الهی]]، در همه زمانها لازم و [[واجب]] است؛ اما در [[دوران غیبت]] به [[دلیل]] شرایط خاص، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا [[انسانها]] را به بیراهه کشانده [[گمراه]] سازند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هرکس شاد میشود از آنکه از [[یاران قائم]] باشد، پس میبایست [[پرهیزکار]] بوده، نیکوییهای [[اخلاقی]] را عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است؛ پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] کند، پاداشی مانند آنکس که [[قائم]] را [[درک]] نماید، خواهد داشت؛ پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان بادای گروه مورد [[رحمت]] [[الهی]] واقع شده!" <ref> نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰</ref> | #'''[[پرهیزگاری]]:''' [[پروای الهی]]، در همه زمانها لازم و [[واجب]] است؛ اما در [[دوران غیبت]] به [[دلیل]] شرایط خاص، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا [[انسانها]] را به بیراهه کشانده [[گمراه]] سازند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هرکس شاد میشود از آنکه از [[یاران قائم]] باشد، پس میبایست [[پرهیزکار]] بوده، نیکوییهای [[اخلاقی]] را عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است؛ پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] کند، پاداشی مانند آنکس که [[قائم]] را [[درک]] نماید، خواهد داشت؛ پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان بادای گروه مورد [[رحمت]] [[الهی]] واقع شده!" <ref> نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰</ref> | ||
#'''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}}:''' از آنجا که همه [[امامان]]{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، دستورها و فرمودههای ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال میکند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، [[پیروی]] از همه آنها است. در زمانی که یکی از آنها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه [[هدایت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: " شنیدهایم [[صاحب الامر]] [[غایب]] خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا اینکه امر بر شما [[آشکار]] شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵</ref>. | #'''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}}:''' از آنجا که همه [[امامان]]{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، دستورها و فرمودههای ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال میکند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، [[پیروی]] از همه آنها است. در زمانی که یکی از آنها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه [[هدایت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: " شنیدهایم [[صاحب الامر]] [[غایب]] خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا اینکه امر بر شما [[آشکار]] شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵</ref>. | ||
خط ۴۳۴: | خط ۴۳۴: | ||
*محزون و ناراحت بودن از عدم دسترسی به [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روشن است که حضور آن [[حضرت]] در اجتماع [[مسلمانان]]، خیر و [[برکت]] و موجب [[آرامش]] خاطر تمام [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است و [[محروم]] شدن از این [[نعمت]] بزرگ، خود [[حزن]] و [[اندوه]] بزرگی است. [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]]، بیصاحب بوده، درمانده، سرگردان و پریشان حال هستند، زیرا تبلیغات [[گمراه کننده]] بیگانگان و شبهاتی که آنها در اذهان [[مردم]] به وجود میآورند، هر [[انسان]] [[پاکدامنی]] را متأثر و ناراحت میکند. [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} از اینکه [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]]، سرگردانند و از طرف مخالفین در [[دل]] آنها [[شبهه]] ایجاد میشود، [[اشک]] میریزد و شبها به [[خواب]] نمیرود<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۵۵۸، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>. | *محزون و ناراحت بودن از عدم دسترسی به [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روشن است که حضور آن [[حضرت]] در اجتماع [[مسلمانان]]، خیر و [[برکت]] و موجب [[آرامش]] خاطر تمام [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است و [[محروم]] شدن از این [[نعمت]] بزرگ، خود [[حزن]] و [[اندوه]] بزرگی است. [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]]، بیصاحب بوده، درمانده، سرگردان و پریشان حال هستند، زیرا تبلیغات [[گمراه کننده]] بیگانگان و شبهاتی که آنها در اذهان [[مردم]] به وجود میآورند، هر [[انسان]] [[پاکدامنی]] را متأثر و ناراحت میکند. [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} از اینکه [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]]، سرگردانند و از طرف مخالفین در [[دل]] آنها [[شبهه]] ایجاد میشود، [[اشک]] میریزد و شبها به [[خواب]] نمیرود<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۵۵۸، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>. | ||
*[[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}}. [[شیعه]] باید همیشه [[منتظر ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهرة [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل و داد]] و غالب شدن [[دین اسلام]] بر سایر [[ادیان]] باشد، همانطور که [[خدای سبحان]] به [[نبی اکرم]] {{صل}} بلکه به تمام [[پیغمبران]] و امتهای گذشته [[وعده]] داده که روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نباشد که از [[بیم]] [[دشمنان]] در پرده [[حجاب]] بماند و [[بلا]] و [[سختی]] از [[زندگی]] حقپرستان برود. در [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعَدَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«[[سلام]] بر آن [[مهدی]] که [[خداوند]] به او [[وعده]] داده که تمام [[امتها]] را به خاطر وجود او متحد و یکپارچه کند ([[اختلاف]] را از میان ببرد و [[دین]] یکی شود) و به واسطه او پراکندگیها را گرد آورد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر کند و به سبب او [[وعده]] فرجی که به [[مؤمنین]] داده است، تحقق بخشد» همان، ص ۵۵۹، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛ | *[[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}}. [[شیعه]] باید همیشه [[منتظر ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهرة [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل و داد]] و غالب شدن [[دین اسلام]] بر سایر [[ادیان]] باشد، همانطور که [[خدای سبحان]] به [[نبی اکرم]] {{صل}} بلکه به تمام [[پیغمبران]] و امتهای گذشته [[وعده]] داده که روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نباشد که از [[بیم]] [[دشمنان]] در پرده [[حجاب]] بماند و [[بلا]] و [[سختی]] از [[زندگی]] حقپرستان برود. در [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعَدَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«[[سلام]] بر آن [[مهدی]] که [[خداوند]] به او [[وعده]] داده که تمام [[امتها]] را به خاطر وجود او متحد و یکپارچه کند ([[اختلاف]] را از میان ببرد و [[دین]] یکی شود) و به واسطه او پراکندگیها را گرد آورد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر کند و به سبب او [[وعده]] فرجی که به [[مؤمنین]] داده است، تحقق بخشد» همان، ص ۵۵۹، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛ | ||
*[[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]]. لازم است برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} از [[شرور]] و [[شیاطین]] انسی و جنّی و تعجیل [[ظهور]] ایشان و [[غلبه]] بر [[کافران]] و [[منافقان]] [[دعا]] شود که این خود نوعی اظهار [[بندگی]] و [[شوق]] و ابراز زیادتی [[محبت]] نسبت به آن [[حضرت]] است. دعاهای وارد شده از [[ائمه معصومین]] در این باره بسیار است که از آن جمله دعایی است که [[حضرت رضا]] {{ع}} امر کرد برای [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} خوانده شود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ حُجَّتِكَ...}} این [[دعا]] در کتاب [[مفاتیح الجنان]]، [[باب ]] [[زیارت]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} ذکر شده است. دیگری دعای زیر است که علاقهمندان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} آن را میخوانند: {{متن حدیث| اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا}}<ref>همان مدرک، ص ۵۶۲، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛(...) | *[[دعا کردن]] برای آن [[حضرت]]. لازم است برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} از [[شرور]] و [[شیاطین]] انسی و جنّی و تعجیل [[ظهور]] ایشان و [[غلبه]] بر [[کافران]] و [[منافقان]] [[دعا]] شود که این خود نوعی اظهار [[بندگی]] و [[شوق]] و ابراز زیادتی [[محبت]] نسبت به آن [[حضرت]] است. دعاهای وارد شده از [[ائمه معصومین]] در این باره بسیار است که از آن جمله دعایی است که [[حضرت رضا]] {{ع}} امر کرد برای [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} خوانده شود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ حُجَّتِكَ...}} این [[دعا]] در کتاب [[مفاتیح الجنان]]، [[باب]] [[زیارت]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} ذکر شده است. دیگری دعای زیر است که علاقهمندان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} آن را میخوانند: {{متن حدیث| اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا}}<ref>همان مدرک، ص ۵۶۲، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛(...) | ||
*[[صدقه]] دادن برای حفظ وجود آن [[حضرت]]. هر اندازه که [[انسان]] به خاطر وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} [[صدقه]] بدهد، نشان از [[محبت]] و ارادت وی نسبت به آن [[حضرت]] است و موجب نزدیکی به این [[خاندان]] میشود، چون صدقهای که [[انسان]] میدهد، برای هر فایده و غرضی که باشد یا برای [[نفس]] خود است یا برای [[محبوب]] عزیزی که نزد او گرامی است و [[اصلاح]] بسیاری از [[امور معاش]] و [[معاد]] وی به [[سلامتی]] او بستگی دارد.(...) | *[[صدقه]] دادن برای حفظ وجود آن [[حضرت]]. هر اندازه که [[انسان]] به خاطر وجود [[مبارک]] [[امام عصر]] {{ع}} [[صدقه]] بدهد، نشان از [[محبت]] و ارادت وی نسبت به آن [[حضرت]] است و موجب نزدیکی به این [[خاندان]] میشود، چون صدقهای که [[انسان]] میدهد، برای هر فایده و غرضی که باشد یا برای [[نفس]] خود است یا برای [[محبوب]] عزیزی که نزد او گرامی است و [[اصلاح]] بسیاری از [[امور معاش]] و [[معاد]] وی به [[سلامتی]] او بستگی دارد.(...) | ||
*انجام [[حج]] به [[نیابت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روش بزرگان، [[دانشمندان]] و [[صالحان]] از زمانهای بسیار دور چنین بوده که به [[نیابت از حضرت مهدی]] {{ع}} [[حج]] به جا میآوردند. این شیوه [[دلیل]] آن است که آنان برای عمل خود [[دلیل]] و [[برهان]] روشن و مسلمی داشتهاند. معمول [[انسانها]] در مراسم [[سیاسی]] عبادی [[حج]] بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را به جا آوردند، سعی میکنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوبترین افراد خود نیز انجام دهند؛ حال این [[نیابت]] یا به خاطر [[خویشاوندی]] است مانند [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزند]] و غیره یا به خاطر علاقه [[دینی]] و مذهبی است، چنان که در زمان ما رسم است که عدهای به [[نیابت]] از [[رهبر]] [[کبیر]] [[انقلاب]] و بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] [[ایران]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[حج]] انجام میدهند، زیرا او از هر جهت [[حق]] بزرگی بر گردن ما دارد، از جمله پیاده کردن [[حکومت اسلامی]] و گستردن سایه [[عدالت اجتماعی]] بر سر عموم [[طبقات جامعه]].(...) | *انجام [[حج]] به [[نیابت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روش بزرگان، [[دانشمندان]] و [[صالحان]] از زمانهای بسیار دور چنین بوده که به [[نیابت از حضرت مهدی]] {{ع}} [[حج]] به جا میآوردند. این شیوه [[دلیل]] آن است که آنان برای عمل خود [[دلیل]] و [[برهان]] روشن و مسلمی داشتهاند. معمول [[انسانها]] در مراسم [[سیاسی]] عبادی [[حج]] بعد از آنکه [[اعمال]] [[واجب]] خود را به جا آوردند، سعی میکنند [[اعمال]] [[حج]] را به [[نیابت]] از طرف محبوبترین افراد خود نیز انجام دهند؛ حال این [[نیابت]] یا به خاطر [[خویشاوندی]] است مانند [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزند]] و غیره یا به خاطر علاقه [[دینی]] و مذهبی است، چنان که در زمان ما رسم است که عدهای به [[نیابت]] از [[رهبر]] [[کبیر]] [[انقلاب]] و بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] [[ایران]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[حج]] انجام میدهند، زیرا او از هر جهت [[حق]] بزرگی بر گردن ما دارد، از جمله پیاده کردن [[حکومت اسلامی]] و گستردن سایه [[عدالت اجتماعی]] بر سر عموم [[طبقات جامعه]].(...) | ||
خط ۴۴۰: | خط ۴۴۰: | ||
*[[دعا]] برای حفظ [[ایمان]] خود در [[زمان غیبت]]. چون در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی [[مردم]] را احاطه میکند، لازم است که [[انسان]] ضمن توجه کامل به [[خداوند]]، با حالت [[تضرع]] و [[خضوع]] از حضرتش بخواهد که [[عقیده]] و ایمانش را از وسوسههای [[شیطانی]] و [[شبهات]] مخالفین حفظ کند، چون [[دشمنان اسلام]] همیشه منتظرند که از کوچکترین بهانهای استفاده کرده، [[مردم]] [[مسلمان]] و دیندار را نسبت به [[عقاید]] مذهبی [[سست]] و متزلزل کنند تا [[تعهد]] آنها نسبت به [[دستورات]] [[دینی]] و [[احکام الهی]] کم شود.(...) | *[[دعا]] برای حفظ [[ایمان]] خود در [[زمان غیبت]]. چون در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی [[مردم]] را احاطه میکند، لازم است که [[انسان]] ضمن توجه کامل به [[خداوند]]، با حالت [[تضرع]] و [[خضوع]] از حضرتش بخواهد که [[عقیده]] و ایمانش را از وسوسههای [[شیطانی]] و [[شبهات]] مخالفین حفظ کند، چون [[دشمنان اسلام]] همیشه منتظرند که از کوچکترین بهانهای استفاده کرده، [[مردم]] [[مسلمان]] و دیندار را نسبت به [[عقاید]] مذهبی [[سست]] و متزلزل کنند تا [[تعهد]] آنها نسبت به [[دستورات]] [[دینی]] و [[احکام الهی]] کم شود.(...) | ||
*[[استمداد]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[سختیها]] و مشکلات. [[انسان]] به هنگام [[سختی]] و گرفتاریهای شدید، [[نیاز]] به [[پناهگاه]] روانی دارد و خود را ناگزیر از [[پناه]] بردن به قدرتی میداند که بتواند او را از آن گرفتاری [[نجات]] بخشد. [[شیعه]] در مواقع [[بحرانی]]، پناهگاههای فراوانی دارد، از جمله، وجود [[مقدس]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} که واسطه [[فیض]] عالم ماده و [[ملکوت]] و [[حجّت]] [[خدا]] بر خلق است.(...) | *[[استمداد]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[سختیها]] و مشکلات. [[انسان]] به هنگام [[سختی]] و گرفتاریهای شدید، [[نیاز]] به [[پناهگاه]] روانی دارد و خود را ناگزیر از [[پناه]] بردن به قدرتی میداند که بتواند او را از آن گرفتاری [[نجات]] بخشد. [[شیعه]] در مواقع [[بحرانی]]، پناهگاههای فراوانی دارد، از جمله، وجود [[مقدس]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} که واسطه [[فیض]] عالم ماده و [[ملکوت]] و [[حجّت]] [[خدا]] بر خلق است.(...) | ||
*خود سازی و [[تزکیه]] [[نفس]]. از [[وظایف]] مهم دیگری که [[مشتاقان]] [[حکومت عدل]] پرور [[حضرت مهدی]] {{ع}} به عهده دارند، این است که خود را از طریق انجام [[دستورات الهی]] و [[ترک گناهان]] و [[تزکیه]] [[نفس]] و آراسته شدن به [[صفات ]] [[پسندیده]]، [[اصلاح]] کنند و برای [[یاری دین]] [[حق]] با چشمپوشی از [[دنیا]] و لذایذ آن و [[تحمل]] [[سختیها]] [[آمادگی]] در خود ایجاد نمایند.(...) | *خود سازی و [[تزکیه]] [[نفس]]. از [[وظایف]] مهم دیگری که [[مشتاقان]] [[حکومت عدل]] پرور [[حضرت مهدی]] {{ع}} به عهده دارند، این است که خود را از طریق انجام [[دستورات الهی]] و [[ترک گناهان]] و [[تزکیه]] [[نفس]] و آراسته شدن به [[صفات]] [[پسندیده]]، [[اصلاح]] کنند و برای [[یاری دین]] [[حق]] با چشمپوشی از [[دنیا]] و لذایذ آن و [[تحمل]] [[سختیها]] [[آمادگی]] در خود ایجاد نمایند.(...) | ||
*[[اصلاح جامعه]]. [[وظیفه]] مهم دیگری که به عهده [[عاشقان]] و علاقهمندان واقعی آن [[حضرت]] است - البته بعد از [[اصلاح]] خود - سعی و تلاش فراوان در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجرویها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسانهای صالح]] و [[شایسته]] است. بنابراین، بر اساس احساس [[مسؤولیت]] همگانی، باید در برابر [[فسادها]] و ناهنجاریها ایستاد و [[سکوت]] را [[شکست]] و حتی در [[موقعیت]] مناسب، پرخاش کرد و از [[سرزنش]] دیگران نهراسید. کسانی که خود را از صحنه اجتماع کنار میکشند و میگویند: ما به خیر و شرّ دیگران کار نداریم و به [[عبادت]] خود میپردازیم و تنها به این بسنده میکنند که خود را [[دوستدار]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} میدانند، به [[وظایف]] خود در [[زمان غیبت]] عمل نکردهاند و جزو [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] به حساب نمیآیند، هر چند روزی صدها مرتبه بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ}} بطور کلی، [[مسلمان]] کسی است که به مشکلات و گرفتاریهای [[مسلمانان]] اهمیت بدهد و در زمینه رفع آنها از هیچ کوششی دریغ نورزد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>«هر کس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] میطلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست» میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>؛ | *[[اصلاح جامعه]]. [[وظیفه]] مهم دیگری که به عهده [[عاشقان]] و علاقهمندان واقعی آن [[حضرت]] است - البته بعد از [[اصلاح]] خود - سعی و تلاش فراوان در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجرویها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسانهای صالح]] و [[شایسته]] است. بنابراین، بر اساس احساس [[مسؤولیت]] همگانی، باید در برابر [[فسادها]] و ناهنجاریها ایستاد و [[سکوت]] را [[شکست]] و حتی در [[موقعیت]] مناسب، پرخاش کرد و از [[سرزنش]] دیگران نهراسید. کسانی که خود را از صحنه اجتماع کنار میکشند و میگویند: ما به خیر و شرّ دیگران کار نداریم و به [[عبادت]] خود میپردازیم و تنها به این بسنده میکنند که خود را [[دوستدار]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} میدانند، به [[وظایف]] خود در [[زمان غیبت]] عمل نکردهاند و جزو [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] به حساب نمیآیند، هر چند روزی صدها مرتبه بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ}} بطور کلی، [[مسلمان]] کسی است که به مشکلات و گرفتاریهای [[مسلمانان]] اهمیت بدهد و در زمینه رفع آنها از هیچ کوششی دریغ نورزد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>«هر کس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] میطلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست» میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>؛ | ||
خط ۴۷۴: | خط ۴۷۴: | ||
از همین رو یکی از [[وظایف]] مهم و اساسی در [[دوران غیبت]]، رعایت [[تقوا]] و توجه به [[احکام]] و [[وظایف]] شرعی است که [[خداوند]] برای ما معین نموده است. به همین جهت است که وقتی از [[علامه]] درباره راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} سؤال میشود، بر روی [[تقوا]] و انجام [[وظایف]] شرعی تأکید میکند و ضمن [[اعتقاد]] به امکان [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]] {{ع}} برای رسیدن و وصال به آن [[امام]] [[عزیز]] میگویند: «در این مورد رعایت سه مطلب ضروری است: | از همین رو یکی از [[وظایف]] مهم و اساسی در [[دوران غیبت]]، رعایت [[تقوا]] و توجه به [[احکام]] و [[وظایف]] شرعی است که [[خداوند]] برای ما معین نموده است. به همین جهت است که وقتی از [[علامه]] درباره راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} سؤال میشود، بر روی [[تقوا]] و انجام [[وظایف]] شرعی تأکید میکند و ضمن [[اعتقاد]] به امکان [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]] {{ع}} برای رسیدن و وصال به آن [[امام]] [[عزیز]] میگویند: «در این مورد رعایت سه مطلب ضروری است: | ||
#برای [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} باید بسیار با [[تقوا]] و [[پرهیزگار]] بود. | #برای [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} باید بسیار با [[تقوا]] و [[پرهیزگار]] بود. | ||
#باید [[محبت]]، [[عشق]] و [[معرفت]] فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی [[معرفت]] کسب کند که در خور [[امام زمان]] {{ع}} باشد، اما میتوان در [[حد ]] [[توان]] نسبت به این مسئله تلاش کرد. | #باید [[محبت]]، [[عشق]] و [[معرفت]] فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی [[معرفت]] کسب کند که در خور [[امام زمان]] {{ع}} باشد، اما میتوان در [[حد]] [[توان]] نسبت به این مسئله تلاش کرد. | ||
#مداومت کردن بر یکی از زیارتهای مشهور.»<ref>آیت الله سعادت پرور پس از نقل کلام فوق میگویند: خود ایشان در این مورد زیارتی را که با (سلام علی آل یاسین) آغاز میشود، توصیه میفرمودند. توصیههای اخلاقی آیت الله سعادت پرور، نرم افزار گنج سعادت.</ref> | #مداومت کردن بر یکی از زیارتهای مشهور.»<ref>آیت الله سعادت پرور پس از نقل کلام فوق میگویند: خود ایشان در این مورد زیارتی را که با (سلام علی آل یاسین) آغاز میشود، توصیه میفرمودند. توصیههای اخلاقی آیت الله سعادت پرور، نرم افزار گنج سعادت.</ref> | ||
خط ۴۸۹: | خط ۴۸۹: | ||
[[علامه]] تهرانی در این باره از ایشان [[نقل]] میکند که مرحوم استاد به دو نفر از [[علماء]] [[اسلام]] بسیار ارج مینهادند و [[مقام]] و [[منزلت]] آنان را به [[عظمت]] یاد میکردند: اول [[سید]] [[اجل]] [[علی]] بن طاووس؛ و به کتاب اقبال او اهمیت میدادند و او را [[سید]] اهل المراقبه میخواندند. دوم [[سید]] [[مهدی]] بحرالعلوم مقامه و از کیفیت [[زندگی]] و [[سلوک]] [[علمی]] و عملی و مراقبات او بسیار تحسین مینمودند؛ و [[تشرف]] او و [[سید بن طاووس]] را به [[خدمت]] [[حضرت]] [[امام زمان]] ارواحنا فداه کرارا و مرارا [[نقل]] مینمودند؛ و نسبت به نداشتن هوای [[نفس]]، و مجاهدات آنان در راه وصول به مقصود، و کیفیت [[زندگی]] و سعی و اهتمام در تحصیل مرضات [[خدای تعالی]]، معجب بوده و با دیده [[ابهت]] و [[تجلیل]] و [[تکریم]] مینگریستند<ref>مهر تابان (طبع قدیم)، صفحه ۵۳.</ref>. | [[علامه]] تهرانی در این باره از ایشان [[نقل]] میکند که مرحوم استاد به دو نفر از [[علماء]] [[اسلام]] بسیار ارج مینهادند و [[مقام]] و [[منزلت]] آنان را به [[عظمت]] یاد میکردند: اول [[سید]] [[اجل]] [[علی]] بن طاووس؛ و به کتاب اقبال او اهمیت میدادند و او را [[سید]] اهل المراقبه میخواندند. دوم [[سید]] [[مهدی]] بحرالعلوم مقامه و از کیفیت [[زندگی]] و [[سلوک]] [[علمی]] و عملی و مراقبات او بسیار تحسین مینمودند؛ و [[تشرف]] او و [[سید بن طاووس]] را به [[خدمت]] [[حضرت]] [[امام زمان]] ارواحنا فداه کرارا و مرارا [[نقل]] مینمودند؛ و نسبت به نداشتن هوای [[نفس]]، و مجاهدات آنان در راه وصول به مقصود، و کیفیت [[زندگی]] و سعی و اهتمام در تحصیل مرضات [[خدای تعالی]]، معجب بوده و با دیده [[ابهت]] و [[تجلیل]] و [[تکریم]] مینگریستند<ref>مهر تابان (طبع قدیم)، صفحه ۵۳.</ref>. | ||
همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] میکند که ایشان میفرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کردهاند، و به خدمتش شرفیاب شدهاند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان میبیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک میشدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را میگیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفسهای او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه ]] [[خدا]] قسم میدهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] میرسد. مرحوم [[قاضی]] میفرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه مینمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس میکرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده مینموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>. | همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] میکند که ایشان میفرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کردهاند، و به خدمتش شرفیاب شدهاند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان میبیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک میشدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را میگیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفسهای او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه]] [[خدا]] قسم میدهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] میرسد. مرحوم [[قاضی]] میفرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه مینمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس میکرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده مینموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>. | ||
*'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} میگویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>. | *'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} میگویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۵۱۱: | خط ۵۱۱: | ||
##[[محمد بن عثمان عمری]] نامهای را به محضر بقیة اللهالاعظم {{ع}} ارسال داشت و [[وظایف]] [[امت اسلامی]] را در عصر [[غیبت صغری]] و کبری پرسید. آن [[حضرت]] پاسخ داد:همانا در بحرانها و حوادث در میان [[امت اسلامی]] به [[راویان حدیث]] و ناقلان گفتار ما مراجعه کنید [تا [[تکلیف]] و [[وظایف]] شما را در [[عصر غیبت]] مشخص کنند]. همانا آنان [[حجت]] و [[راهنما]] از سوی من برای شما هستند و من نیز [[حجت]] و راهنمای آنان از سوی [[خداوند]] خواهم بود و اما نسبت به زمان حال [[غیبت صغری]] [[محمد بن عثمان]] - [[خداوند]] از او و پدرش [[خشنود]] گردد - مورد [[اطمینان]] ماست و نوشته او، نوشته ما خواهد بود<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أَما مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ عَنْ أَبِيهِ مِنْ قَبْلُ فَإِنَّهُ ثِقَتِي وَ كِتَابُهُ كِتَابِي ...}}؛ وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و قطبالدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۱۴.</ref>. | ##[[محمد بن عثمان عمری]] نامهای را به محضر بقیة اللهالاعظم {{ع}} ارسال داشت و [[وظایف]] [[امت اسلامی]] را در عصر [[غیبت صغری]] و کبری پرسید. آن [[حضرت]] پاسخ داد:همانا در بحرانها و حوادث در میان [[امت اسلامی]] به [[راویان حدیث]] و ناقلان گفتار ما مراجعه کنید [تا [[تکلیف]] و [[وظایف]] شما را در [[عصر غیبت]] مشخص کنند]. همانا آنان [[حجت]] و [[راهنما]] از سوی من برای شما هستند و من نیز [[حجت]] و راهنمای آنان از سوی [[خداوند]] خواهم بود و اما نسبت به زمان حال [[غیبت صغری]] [[محمد بن عثمان]] - [[خداوند]] از او و پدرش [[خشنود]] گردد - مورد [[اطمینان]] ماست و نوشته او، نوشته ما خواهد بود<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أَما مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ عَنْ أَبِيهِ مِنْ قَبْلُ فَإِنَّهُ ثِقَتِي وَ كِتَابُهُ كِتَابِي ...}}؛ وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و قطبالدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۱۴.</ref>. | ||
#[[پشتیبانی]] [[معنوی]] و [[اقتصادی]] حوزههای [[دینی]] و [[فرهنگی]]: از دیرباز حوزههای اندیشۀ [[دینی]] و [[فرهنگی]] توسط [[مراجع تقلید]] و علمای سرشناس [[اداره]] گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. [[تربیت]] مبلغان، مدرسان، دینشناسان، نویسندگان، [[مجتهدان]] و [[عالمان]] سختکوش و [[متعهد]] و [[مصلحان]] بزرگ در همین حوزهها انجام گرفته و [[امید]] و [[آمال]] [[امت اسلامی]] گشتهاند | #[[پشتیبانی]] [[معنوی]] و [[اقتصادی]] حوزههای [[دینی]] و [[فرهنگی]]: از دیرباز حوزههای اندیشۀ [[دینی]] و [[فرهنگی]] توسط [[مراجع تقلید]] و علمای سرشناس [[اداره]] گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. [[تربیت]] مبلغان، مدرسان، دینشناسان، نویسندگان، [[مجتهدان]] و [[عالمان]] سختکوش و [[متعهد]] و [[مصلحان]] بزرگ در همین حوزهها انجام گرفته و [[امید]] و [[آمال]] [[امت اسلامی]] گشتهاند | ||
#'''[[توسل به حضرت]] بقیة اللهالأعظم {{ع}}''' [[توسل]] به [[ولی الله الاعظم]] {{ع}} از بزرگترین [[وظایف]] عاشقانهای است که هر عارف پاکباختهای با آن [[آرامش]] مییابد و صبح و شامش را با آن قرین میسازد. [[توسل]] یعنی برای کسب [[فیض]] و [[نعمت]] بیشتر [[حق تعالی]]، او را واسطه قرار دادن و درخواست [[کمک]] از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، [[واسطه فیض]] [[حق]] - جل و علا - است. در [[دعا]] و [[توسل]] منقول از [[ائمه]] {{ع}} (گر چه مرسل است) در بند مربوط به [[حضرت بقیة الله]] میخوانیم: ای [[وصی]] [[امام حسن عسکری]] و ای [[جانشین]] [[حجت خداوند]]! ای به پاخاستهای که انتظارت را میکشند [[هدایت]] گر! ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]]! ای [[حجت خدا]] بر همۀ مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد [[خداوند]] شفیع خود قرار دادیم و به شما [[توسل]] جستیم و شما را برای برآورده شدن خواستههای خود پیش رو قرار دادیم. ای [[آبرومند]] و [[صاحب]] [[عِرض]] والا در نزد [[خداوند]]! برای ما در نزد [[خداوند]] [[شفاعت]] کنید<ref>{{متن حدیث| يَا وَصِيَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه}}؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۴۹.</ref>. اینگونه [[توسل]] و [[تمسک]] که از سوی [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او [[تمسک]] جویند و [[خداوند]] به [[برکت]] آنان [[خواستهها]] و نیازمندیهای آنان را بر آورد. امروز هم نباید غافل بود. او همچون [[خورشید]] در پس پرده [[غیبت]] است. باید در مشکلات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از او [[استمداد]] کرد و به او [[متوسل]] شد. [[خداوند]] به [[برکت]] [[حضرت]] بقیة اللهالاعظم {{ع}} همۀ مشکلات را بر ما و [[جامعه]] ما آسان میگرداند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]، ص236- 276.</ref>. | #'''[[توسل به حضرت]] بقیة اللهالأعظم {{ع}}''' [[توسل]] به [[ولی الله الاعظم]] {{ع}} از بزرگترین [[وظایف]] عاشقانهای است که هر عارف پاکباختهای با آن [[آرامش]] مییابد و صبح و شامش را با آن قرین میسازد. [[توسل]] یعنی برای کسب [[فیض]] و [[نعمت]] بیشتر [[حق تعالی]]، او را واسطه قرار دادن و درخواست [[کمک]] از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، [[واسطه فیض]] [[حق]] - جل و علا - است. در [[دعا]] و [[توسل]] منقول از [[ائمه]] {{ع}} (گر چه مرسل است) در بند مربوط به [[حضرت بقیة الله]] میخوانیم: ای [[وصی]] [[امام حسن عسکری]] و ای [[جانشین]] [[حجت خداوند]]! ای به پاخاستهای که انتظارت را میکشند [[هدایت]] گر! ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]]! ای [[حجت خدا]] بر همۀ مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد [[خداوند]] شفیع خود قرار دادیم و به شما [[توسل]] جستیم و شما را برای برآورده شدن خواستههای خود پیش رو قرار دادیم. ای [[آبرومند]] و [[صاحب]] [[عِرض]] والا در نزد [[خداوند]]! برای ما در نزد [[خداوند]] [[شفاعت]] کنید<ref>{{متن حدیث| يَا وَصِيَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه}}؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۴۹.</ref>. اینگونه [[توسل]] و [[تمسک]] که از سوی [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او [[تمسک]] جویند و [[خداوند]] به [[برکت]] آنان [[خواستهها]] و نیازمندیهای آنان را بر آورد. امروز هم نباید غافل بود. او همچون [[خورشید]] در پس پرده [[غیبت]] است. باید در مشکلات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از او [[استمداد]] کرد و به او [[متوسل]] شد. [[خداوند]] به [[برکت]] [[حضرت]] بقیة اللهالاعظم {{ع}} همۀ مشکلات را بر ما و [[جامعه]] ما آسان میگرداند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص236- 276.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۱۹: | خط ۵۱۹: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آوردهاند و خود را ریزهخوار [[خوان ]] [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] میدانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند. | «شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آوردهاند و خود را ریزهخوار [[خوان]] [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] میدانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند. | ||
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش میتوان دستهبندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]]. | در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش میتوان دستهبندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]]. | ||
خط ۵۵۹: | خط ۵۵۹: | ||
#فرستادن [[صلوات]] و [[درود]] بر آن [[حضرت]])<ref>جمال الاسبوع / ۴۹۳.</ref>. | #فرستادن [[صلوات]] و [[درود]] بر آن [[حضرت]])<ref>جمال الاسبوع / ۴۹۳.</ref>. | ||
#[[توسل]] به [[امام عصر]] لیلا، و [[استغاثه]] به آن [[حضرت]]<ref>بحارالانوار: ۹۴ / ۳۵ - ۲۲ - اقبال / ۶۸۷.</ref>. | #[[توسل]] به [[امام عصر]] لیلا، و [[استغاثه]] به آن [[حضرت]]<ref>بحارالانوار: ۹۴ / ۳۵ - ۲۲ - اقبال / ۶۸۷.</ref>. | ||
#[[صبر]] و [[تحمل]] اذیتها و آزارهای [[دشمنان]] و مخالفین<ref>روضه کافی / ۳۷ - ۲۴۷ - تحف العقول / ۳۱۲.</ref> (و مقابله با آنها در ابعاد [[اعتقادی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]]، و [[نظامی]]، در [[حد ]] [[توان]]). | #[[صبر]] و [[تحمل]] اذیتها و آزارهای [[دشمنان]] و مخالفین<ref>روضه کافی / ۳۷ - ۲۴۷ - تحف العقول / ۳۱۲.</ref> (و مقابله با آنها در ابعاد [[اعتقادی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]]، و [[نظامی]]، در [[حد]] [[توان]]). | ||
#[[اتحاد]] و هماهنگی با [[مؤمنین]] بجهت [[آمادگی]] برای [[نصرت امام زمان]]، و تدارک ابزار لازم و [[آموزش]] [[فنون]] مورد [[نیاز]] به جهت [[دفاع]] و [[یاری]] رسانی نسبت به آن [[حضرت]]<ref>بحارالانوار: ۵۳ / ۱۷۷.</ref>. | #[[اتحاد]] و هماهنگی با [[مؤمنین]] بجهت [[آمادگی]] برای [[نصرت امام زمان]]، و تدارک ابزار لازم و [[آموزش]] [[فنون]] مورد [[نیاز]] به جهت [[دفاع]] و [[یاری]] رسانی نسبت به آن [[حضرت]]<ref>بحارالانوار: ۵۳ / ۱۷۷.</ref>. | ||
#[[ترک گناه]] و [[معصیت]]، و نیز هر عمل و [[رفتاری]] که موجبات [[ناراحتی]] آن [[حضرت]] را فراهم میکند؛ و [[توبه]] از کردههای ناشایست<ref>بحارالانوار: ۵۳ / ۱۷۷.</ref>. | #[[ترک گناه]] و [[معصیت]]، و نیز هر عمل و [[رفتاری]] که موجبات [[ناراحتی]] آن [[حضرت]] را فراهم میکند؛ و [[توبه]] از کردههای ناشایست<ref>بحارالانوار: ۵۳ / ۱۷۷.</ref>. | ||
خط ۶۳۹: | خط ۶۳۹: | ||
#'''[[کمک]] و [[یاری]] [[برادران]] [[مؤمن]]''': [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] جمله {{متن قرآن|وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}} در سوره العصر را بر [[مواسات]] و هم [[یاری]] [[برادران دینی]] منطبق ساختهاند<ref>کمال الدین، ص ۶۵۶؛ بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱</ref> در [[تفسیر]] [[امام عسکری]] {{ع}} آمده است: هرکس متکفل یتیمی برای ما شود که محنت استتار ما او را وامانده کرده و از [[علوم]] ما که به دستش رسیده او را سرشار کند تا اینکه [[ارشاد]] شده و [[هدایت]] یابد، [[خداوند متعال]] در [[حقّ]] او میفرماید: ای [[بنده]] [[کریم]] که [[یاری]] کننده ای! من از او در این [[کرم]] اولی ترم، ای [[ملائکه]] من برای او در [[بهشت]] به هر حرفی که [[تعلیم]] داده یک ملیون قصر دهید...<ref>{{متن حدیث| يَا أَيُّهَا اَلْعَبْدُ اَلْكَرِيمُ اَلْمُوَاسِي أَنَا أَوْلَى بِالْكَرَمِ مِنْكَ اِجْعَلُوا لَهُ يَا مَلاَئِكَتِي فِي اَلْجِنَانِ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ}}؛تفسیر منسوب به [[امام عسکری]] {{ع}}، ص ۳۴۲؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۴، ح ۵</ref>. | #'''[[کمک]] و [[یاری]] [[برادران]] [[مؤمن]]''': [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] جمله {{متن قرآن|وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}} در سوره العصر را بر [[مواسات]] و هم [[یاری]] [[برادران دینی]] منطبق ساختهاند<ref>کمال الدین، ص ۶۵۶؛ بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱</ref> در [[تفسیر]] [[امام عسکری]] {{ع}} آمده است: هرکس متکفل یتیمی برای ما شود که محنت استتار ما او را وامانده کرده و از [[علوم]] ما که به دستش رسیده او را سرشار کند تا اینکه [[ارشاد]] شده و [[هدایت]] یابد، [[خداوند متعال]] در [[حقّ]] او میفرماید: ای [[بنده]] [[کریم]] که [[یاری]] کننده ای! من از او در این [[کرم]] اولی ترم، ای [[ملائکه]] من برای او در [[بهشت]] به هر حرفی که [[تعلیم]] داده یک ملیون قصر دهید...<ref>{{متن حدیث| يَا أَيُّهَا اَلْعَبْدُ اَلْكَرِيمُ اَلْمُوَاسِي أَنَا أَوْلَى بِالْكَرَمِ مِنْكَ اِجْعَلُوا لَهُ يَا مَلاَئِكَتِي فِي اَلْجِنَانِ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ}}؛تفسیر منسوب به [[امام عسکری]] {{ع}}، ص ۳۴۲؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۴، ح ۵</ref>. | ||
#'''[[فریب]] نخوردن از [[مدعیان دروغین مهدویت]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ولتعرفنّ اثنی عشر رایه مشتبهه، لا یدری أیّ من أیّ}}<ref>«... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه بر پا خواهد شد که از همدیگر تشخیص داده نمیشود...»کمال الدین، ص ۳۴۷؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۱، ح ۹</ref>. | #'''[[فریب]] نخوردن از [[مدعیان دروغین مهدویت]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ولتعرفنّ اثنی عشر رایه مشتبهه، لا یدری أیّ من أیّ}}<ref>«... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه بر پا خواهد شد که از همدیگر تشخیص داده نمیشود...»کمال الدین، ص ۳۴۷؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۱، ح ۹</ref>. | ||
#'''[[زیاد ]] [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]]''': [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی که در جواب سؤالهای [[اسحاق بن یعقوب]] فرستادند فرمودهاند: {{متن حدیث|أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم}}؛<ref>«... زیاد برای تعجیل فرج دعا کنید؛ زیرا فرج شما در آن است» کمال الدین، ص ۴۸۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ح ۱۰</ref>. | #'''[[زیاد]] [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]]''': [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی که در جواب سؤالهای [[اسحاق بن یعقوب]] فرستادند فرمودهاند: {{متن حدیث|أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم}}؛<ref>«... زیاد برای تعجیل فرج دعا کنید؛ زیرا فرج شما در آن است» کمال الدین، ص ۴۸۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰، ح ۱۰</ref>. | ||
#'''[[اجتناب از جزع]]''': کلینی به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: همانا [[مردم]] به جهت عجله کردن در این امر هلاک شدند، [[خداوند]] به خاطر عجله [[بندگان]] عجله نخواهد کرد، زیرا برای این امر نهایتی است...<ref>{{متن حدیث| إنما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر ، إن الله عز وجل لا يعجل لعجلة العباد ، إن لهذا الامر غاية ينتهي إليها ...}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۶۹، ح ۷</ref>. | #'''[[اجتناب از جزع]]''': کلینی به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: همانا [[مردم]] به جهت عجله کردن در این امر هلاک شدند، [[خداوند]] به خاطر عجله [[بندگان]] عجله نخواهد کرد، زیرا برای این امر نهایتی است...<ref>{{متن حدیث| إنما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر ، إن الله عز وجل لا يعجل لعجلة العباد ، إن لهذا الامر غاية ينتهي إليها ...}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۶۹، ح ۷</ref>. | ||
#'''[[وقت معین نکردن برای ظهور]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إنّا اهل بیت لا نوقّت}}؛<ref>«... همانا ما [[اهل بیت]] وقت معین نمی کنیم...» بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۹، ح ۴۸</ref>. | #'''[[وقت معین نکردن برای ظهور]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إنّا اهل بیت لا نوقّت}}؛<ref>«... همانا ما [[اهل بیت]] وقت معین نمی کنیم...» بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۹، ح ۴۸</ref>. | ||
خط ۷۱۸: | خط ۷۱۸: | ||
رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده [[یاری امام]] خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] مشخص نیست و هر آن که [[اراده خداوند]] تعلق گیرد، ممکن است [[ظهور]] رخ دهد. بنابراین، [[شیعیان]] باید همواره در حال آمادهباش به سر برند تا در زمان [[ضرورت]]، به [[فرمان امام]] خود برای مقابله با [[مستکبران]] و ستمکاران [[جهان]] به پا خیزند. با نگاهی به [[تاریخ شیعه]] میتوانیم به عمق [[باور]] [[مردم]] به موضوع [[ظهور]] و [[آمادگی]] همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. [[ابن بطوطه]] در سفرنامه خود مینویسد: ندبه [[شیعیان]] حِله برای [[امام زمان]] در نزدیکی بازار بزرگ [[شهر]]، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را "[[مسجد صاحب الزمان]]" میخوانند. شبها پیش از [[نماز عصر]]، صد مرد مسلح با شمشیرهای آخته... اسبی یا استری زین کرده میگیرند و به سوی [[مسجد صاحب الزمان]] روانه میشوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده میشود. سایر [[مردم]] در طرفین این دسته حرکت میکنند و چون به [[مسجد صاحب الزمان]] میرسند، در برابر در [[ایستاده]] و آواز میدهند که: "بسم [[الله]]، ای [[صاحب الزمان]]، بسم [[الله]] بیرون آی که [[تباهی]] روی [[زمین]] را فراگرفته و [[ستم]] فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا [[خدا]] به وسیله تو، [[حق]] را از [[باطل]] جدا گرداند و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه میدهند تا [[نماز]] [[مغرب]] فرا رسد...<ref>ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص ۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص ۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، چاپ اول: قم، انصاریان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ - ۶۹۷.</ref>. | رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده [[یاری امام]] خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] مشخص نیست و هر آن که [[اراده خداوند]] تعلق گیرد، ممکن است [[ظهور]] رخ دهد. بنابراین، [[شیعیان]] باید همواره در حال آمادهباش به سر برند تا در زمان [[ضرورت]]، به [[فرمان امام]] خود برای مقابله با [[مستکبران]] و ستمکاران [[جهان]] به پا خیزند. با نگاهی به [[تاریخ شیعه]] میتوانیم به عمق [[باور]] [[مردم]] به موضوع [[ظهور]] و [[آمادگی]] همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. [[ابن بطوطه]] در سفرنامه خود مینویسد: ندبه [[شیعیان]] حِله برای [[امام زمان]] در نزدیکی بازار بزرگ [[شهر]]، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را "[[مسجد صاحب الزمان]]" میخوانند. شبها پیش از [[نماز عصر]]، صد مرد مسلح با شمشیرهای آخته... اسبی یا استری زین کرده میگیرند و به سوی [[مسجد صاحب الزمان]] روانه میشوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده میشود. سایر [[مردم]] در طرفین این دسته حرکت میکنند و چون به [[مسجد صاحب الزمان]] میرسند، در برابر در [[ایستاده]] و آواز میدهند که: "بسم [[الله]]، ای [[صاحب الزمان]]، بسم [[الله]] بیرون آی که [[تباهی]] روی [[زمین]] را فراگرفته و [[ستم]] فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا [[خدا]] به وسیله تو، [[حق]] را از [[باطل]] جدا گرداند و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه میدهند تا [[نماز]] [[مغرب]] فرا رسد...<ref>ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص ۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص ۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، چاپ اول: قم، انصاریان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ - ۶۹۷.</ref>. | ||
باید توجه داشت که شیوه [[آمادگی برای ظهور]]، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی [[روایات]]، از آماده کردن اسب و [[شمشیر]] برای [[ظهور]] [[ولی امر]] سخن به میان آمده و برای آن، [[فضیلت]] بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن میشود که ذکر این موارد تنها به عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] رزمی برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. در این عصر بر [[شیعیان]] لازم است که با فراگرفتن [[فنون]] رزمی و مسلح شدن به تجهیزات [[نظامی]] روز، خود را برای مقابله با [[دشمنان]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} آماده سازند. در حال حاضر، به [[دلیل]] [[حاکمیت]] [[دولت]] [[شیعی]] و [[حکومت]] [[فقیه جامع الشرایط]] بر سرزمین [[اسلامی]] [[ایران]]، این [[وظیفه]] در درجه اول بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که در هر زمان، نیروی مسلح [[کشور]] را در بالاترین [[حد ]] [[آمادگی نظامی]] قرار دهد تا به [[فضل]] [[خدا]] در هر لحظه که [[اراده الهی]] بر [[ظهور منجی]] [[بشر]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} قرار گرفت، بتوانند به [[بهترین]] صورت در [[خدمت]] آن [[حضرت]] باشند. [[امام خمینی]] با وسعت دیدی که داشت، "[[کسب آمادگی برای ظهور]]" را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح میکرد و [[معتقد]] بود که باید از هم اکنون برای گسترش [[قدرت اسلام]] در [[جهان]] تلاش کنیم تا [[زمینه ظهور]] چنان که باید، فراهم شود. ایشان در این زمینه میفرمود: همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] - ان شاء [[الله]] - تهیه شود<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>. | باید توجه داشت که شیوه [[آمادگی برای ظهور]]، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی [[روایات]]، از آماده کردن اسب و [[شمشیر]] برای [[ظهور]] [[ولی امر]] سخن به میان آمده و برای آن، [[فضیلت]] بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن میشود که ذکر این موارد تنها به عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] رزمی برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. در این عصر بر [[شیعیان]] لازم است که با فراگرفتن [[فنون]] رزمی و مسلح شدن به تجهیزات [[نظامی]] روز، خود را برای مقابله با [[دشمنان]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} آماده سازند. در حال حاضر، به [[دلیل]] [[حاکمیت]] [[دولت]] [[شیعی]] و [[حکومت]] [[فقیه جامع الشرایط]] بر سرزمین [[اسلامی]] [[ایران]]، این [[وظیفه]] در درجه اول بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که در هر زمان، نیروی مسلح [[کشور]] را در بالاترین [[حد]] [[آمادگی نظامی]] قرار دهد تا به [[فضل]] [[خدا]] در هر لحظه که [[اراده الهی]] بر [[ظهور منجی]] [[بشر]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} قرار گرفت، بتوانند به [[بهترین]] صورت در [[خدمت]] آن [[حضرت]] باشند. [[امام خمینی]] با وسعت دیدی که داشت، "[[کسب آمادگی برای ظهور]]" را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح میکرد و [[معتقد]] بود که باید از هم اکنون برای گسترش [[قدرت اسلام]] در [[جهان]] تلاش کنیم تا [[زمینه ظهور]] چنان که باید، فراهم شود. ایشان در این زمینه میفرمود: همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] - ان شاء [[الله]] - تهیه شود<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>. | ||
*'''ارتباط با [[فقیهان]] و [[مراجع تقلید]]''':از یک سو میدانیم که در [[دوران غیبت]]، هیچ یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نمیشود و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}}، به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم. از سوی دیگر میدانیم که امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال میدهیم درست باشد عمل کنیم؟ به [[یقین]]، هیچ یک از این دو راه ما را به مقصود نمیرساند. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا [[امامان معصوم]]: برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] [[فکری]] نکردهاند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت [[ائمه]]: [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما فرمودهاند که به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. در روایتی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند، چنین میخوانیم: ... اما هر یک از [[فقیهان]] که [[نفس]] خود را بازدارنده، [[دین]] خود را نگه دارنده، هوای خود را پسزننده و [[اوامر]] مولای خود را اطاعتکننده بود، بر عوام ([[مردم]]) لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] هستند که از این صفات برخوردارند، نه همه آنها<ref>حُر العاملی، محمد بن الحسن، وسانل الشیعة، ۲۰ ج، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.</ref>. | *'''ارتباط با [[فقیهان]] و [[مراجع تقلید]]''':از یک سو میدانیم که در [[دوران غیبت]]، هیچ یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نمیشود و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}}، به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم. از سوی دیگر میدانیم که امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال میدهیم درست باشد عمل کنیم؟ به [[یقین]]، هیچ یک از این دو راه ما را به مقصود نمیرساند. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا [[امامان معصوم]]: برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] [[فکری]] نکردهاند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت [[ائمه]]: [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما فرمودهاند که به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. در روایتی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند، چنین میخوانیم: ... اما هر یک از [[فقیهان]] که [[نفس]] خود را بازدارنده، [[دین]] خود را نگه دارنده، هوای خود را پسزننده و [[اوامر]] مولای خود را اطاعتکننده بود، بر عوام ([[مردم]]) لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] هستند که از این صفات برخوردارند، نه همه آنها<ref>حُر العاملی، محمد بن الحسن، وسانل الشیعة، ۲۰ ج، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.</ref>. | ||
خط ۷۲۵: | خط ۷۲۵: | ||
بنابراین، بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] واجد شرایط، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] کردهاند. | بنابراین، بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] واجد شرایط، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] کردهاند. | ||
*'''[[دعا برای سلامتی]] [[امام عصر]] {{ع}}''':از [[روایات]] و [[ادعیه]] [[نقل]] شده از [[معصومان]] بر میآید که هر [[شیعه]] [[وظیفه]] دارد پیوسته برای [[سلامتی]] [[امام عصر]] خود و رفع هرگونه خطر و آسیب از وجود [[شریف]] او [[دعا]] کند. در اینجا به نمونههایی از آنها اشاره میکنیم: | *'''[[دعا برای سلامتی]] [[امام عصر]] {{ع}}''':از [[روایات]] و [[ادعیه]] [[نقل]] شده از [[معصومان]] بر میآید که هر [[شیعه]] [[وظیفه]] دارد پیوسته برای [[سلامتی]] [[امام عصر]] خود و رفع هرگونه خطر و آسیب از وجود [[شریف]] او [[دعا]] کند. در اینجا به نمونههایی از آنها اشاره میکنیم: | ||
#[[علامه مجلسی]] در بیان [[اعمال]] [[ماه مبارک رمضان]] مینویسد: از جمله وظایفی که در هر شب ([[ماه رمضان]]) مقرر شده، این است که [[بنده]] در آغاز هر دعای [[نیکو]] و در پایان هر عمل [[پسندیده]]، آن کس را که [[جانشین]] [[خداوند]] - جل [[جلاله ]]- در میان [[بندگان]] و سرزمینهای او میداند، یاد کند؛ زیرا آن [[جانشین]]، عهده دار همه نیازمندیهای [[روزهدار]] است؛ از خوراکی و آشامیدنی او گرفته تا همه آنچه او در نظر دارد؛ یعنی همه اسباب و وسایلی که در [[اختیار]] [[جانشین]] [[پروردگار]] بزرگ ([[رب]] الارباب) است. همچنین هر [[روزهدار]] [[وظیفه]] دارد آن [[جانشین خدا]] را به آنچه [[شایسته]] مانند اوست، [[دعا]] کند و [[معتقد]] باشد که [[خداوند]] - جل [[جلاله ]]- و جانشینش بر وی منت گذاشتهاند که چنین [[جایگاه]] و منزلتی را به او بخشیدهاند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۴، صص ۳۴۸ و ۳۴۹، به نقل از: ابن طاووس، سید علی بن موسی، إقبال الأعمال، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۸۶.</ref>. [[مجلسی]] پس از این عبارت، روایتی را از ابن ابیقره [[نقل]] میکند که در آن، به [[نقل]] از [[صالحین]] {{عم}} که چنین آمده است: در شب [[بیست و سوم ماه رمضان]]، [[ایستاده]] و نشسته و در هر حالی که هستی و همچنین در تمام این ماه و به هر صورت ممکن، بلکه در تمام مدت روز گارت، پس از بزرگداشت نام [[خدای تعالی]] و [[درود]] و [[صلوات]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او بگو: خداوندا، ولی و برپاکننده امرت، [[محمد]]، زاده [[حسن]]، [[مهدی]] را - که [[برترین]] درودها و [[سلامها]] بر او و پدرانش باد - در این ساعت و در همه ساعتها، [[سرپرست]]، نگهدار، [[راهبر]]، [[یاور]]، [[راهنما]] و [[پشتیبان]] باش تا او را [نه، از سر [[زور]]، بلکه] به [[اختیار]] [[مردم]] در [[زمین]] [[جایگاه]] بخشی و او را در درازا و پهنای [[زمین]] بهرهور و کامران سازی<ref>همان.</ref>. چنانکه در عبارت [[مرحوم مجلسی]] نیز آمده بود، دعای ما به [[امام]] زمان{{ع}} در واقع شکرانه [[نعمت]] وجود [[حجت]] خداست. آن شخصیت [[بزرگواری]] که هر چه داریم از اوست و همه نعمتهای مادی و [[معنوی]] عالم به واسطه او به ما ارزانی میشود. | #[[علامه مجلسی]] در بیان [[اعمال]] [[ماه مبارک رمضان]] مینویسد: از جمله وظایفی که در هر شب ([[ماه رمضان]]) مقرر شده، این است که [[بنده]] در آغاز هر دعای [[نیکو]] و در پایان هر عمل [[پسندیده]]، آن کس را که [[جانشین]] [[خداوند]] - جل [[جلاله]] - در میان [[بندگان]] و سرزمینهای او میداند، یاد کند؛ زیرا آن [[جانشین]]، عهده دار همه نیازمندیهای [[روزهدار]] است؛ از خوراکی و آشامیدنی او گرفته تا همه آنچه او در نظر دارد؛ یعنی همه اسباب و وسایلی که در [[اختیار]] [[جانشین]] [[پروردگار]] بزرگ ([[رب]] الارباب) است. همچنین هر [[روزهدار]] [[وظیفه]] دارد آن [[جانشین خدا]] را به آنچه [[شایسته]] مانند اوست، [[دعا]] کند و [[معتقد]] باشد که [[خداوند]] - جل [[جلاله]] - و جانشینش بر وی منت گذاشتهاند که چنین [[جایگاه]] و منزلتی را به او بخشیدهاند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۴، صص ۳۴۸ و ۳۴۹، به نقل از: ابن طاووس، سید علی بن موسی، إقبال الأعمال، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۸۶.</ref>. [[مجلسی]] پس از این عبارت، روایتی را از ابن ابیقره [[نقل]] میکند که در آن، به [[نقل]] از [[صالحین]] {{عم}} که چنین آمده است: در شب [[بیست و سوم ماه رمضان]]، [[ایستاده]] و نشسته و در هر حالی که هستی و همچنین در تمام این ماه و به هر صورت ممکن، بلکه در تمام مدت روز گارت، پس از بزرگداشت نام [[خدای تعالی]] و [[درود]] و [[صلوات]] بر [[پیامبر]] و [[خاندان]] او بگو: خداوندا، ولی و برپاکننده امرت، [[محمد]]، زاده [[حسن]]، [[مهدی]] را - که [[برترین]] درودها و [[سلامها]] بر او و پدرانش باد - در این ساعت و در همه ساعتها، [[سرپرست]]، نگهدار، [[راهبر]]، [[یاور]]، [[راهنما]] و [[پشتیبان]] باش تا او را [نه، از سر [[زور]]، بلکه] به [[اختیار]] [[مردم]] در [[زمین]] [[جایگاه]] بخشی و او را در درازا و پهنای [[زمین]] بهرهور و کامران سازی<ref>همان.</ref>. چنانکه در عبارت [[مرحوم مجلسی]] نیز آمده بود، دعای ما به [[امام]] زمان{{ع}} در واقع شکرانه [[نعمت]] وجود [[حجت]] خداست. آن شخصیت [[بزرگواری]] که هر چه داریم از اوست و همه نعمتهای مادی و [[معنوی]] عالم به واسطه او به ما ارزانی میشود. | ||
#[[امام سجاد]] {{ع}} در بسیاری از [[دعاها]] و مناجاتهای خود، [[دعا]] به [[امام]] و [[ولی عصر]] را مورد توجه قرار داده است و از جمله در دعای روز [[عرفه]] از [[خداوند]] چنین درخواست میکند: بار خدایا، به ولی خود [[الهام]] کن که [[شکر]] نعمتی را که به او ارزانی داشتهای به جای آرَد و به ما نیز [[الهام]] ده که [[شکر نعمت]] [[هدایت]] او را به جای آریم و او را از جانب خود [[سلطه]] و [[توانایی]] ده و به آسانی راه [[پیروزی]] بر او بگشای و به نیرومندترین ارکان [[قدرت]] خود یاریاش فرمای و پشتش محکم و بازوانش توانا گردان و زیر نظر [[مراقبت]] خویش قرار ده و در سایه حفظ خود حفظش کن و به ملایکه خود یاریاش ده و به [[شکر]] پیروزمند خود مددش رسان<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، چاپ چهارم: تهران، سروش، ۱۳۸۰، صص ۳۰۵ و۳۲۵، نیایش چهل و هفتم.</ref>. | #[[امام سجاد]] {{ع}} در بسیاری از [[دعاها]] و مناجاتهای خود، [[دعا]] به [[امام]] و [[ولی عصر]] را مورد توجه قرار داده است و از جمله در دعای روز [[عرفه]] از [[خداوند]] چنین درخواست میکند: بار خدایا، به ولی خود [[الهام]] کن که [[شکر]] نعمتی را که به او ارزانی داشتهای به جای آرَد و به ما نیز [[الهام]] ده که [[شکر نعمت]] [[هدایت]] او را به جای آریم و او را از جانب خود [[سلطه]] و [[توانایی]] ده و به آسانی راه [[پیروزی]] بر او بگشای و به نیرومندترین ارکان [[قدرت]] خود یاریاش فرمای و پشتش محکم و بازوانش توانا گردان و زیر نظر [[مراقبت]] خویش قرار ده و در سایه حفظ خود حفظش کن و به ملایکه خود یاریاش ده و به [[شکر]] پیروزمند خود مددش رسان<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، چاپ چهارم: تهران، سروش، ۱۳۸۰، صص ۳۰۵ و۳۲۵، نیایش چهل و هفتم.</ref>. | ||
#[[امام رضا]] {{ع}} نیز از سالها پیش از [[تولد]] [[نسل]] چهارم خود با بیانهای متعدد و متفاوت، او را [[دعا]] کرده و یاریاش را از [[خداوند]] خواسته است. در یکی از این [[دعاها]] چنین میخوانیم: خداوندا! [امور] [[بنده]] و جانشینت را [[اصلاح]] کن، آنچنانکه [امور] [[پیامبران]] و رسولانت را [[اصلاح]] کردی، او را با فرشتگانت در بر گیر و با [[روحالقدس]] از جانب خودت [[یاری]] کن. در پشت سر و پیش روی نگهبانانی قرار ده که او را از [[بدی]] در [[امان]] دارند. [[بیم]] و نگرانی او را به [[امنیت]] و [[آرامش]] تبدیل کن تا تنها تو را بپرستد و کسی را برای تو شریک نگیرد. هیچ یک از آفریدگانت را بر ولیات مسلط مساز. اجازه [[جهاد]] با [[دشمنان]] تو و [[دشمنان]] خودش را به او عطا کن و مرا از [[یاران]] او قرار ده؛ زیرا تو بر همه چیز [[توانایی]]<ref>معجم احادیث الإمام المهدی {{ع}}، ج ۴، ص ۱۷۱، به نقل از: شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، ۱۴۱۱ ه- ق، ص ۳۲۶.</ref>. با توجه به [[روایات]] یاد شده، همه ما [[وظیفه]] داریم که پیوسته به [[یاد امام زمان]] خود باشیم و در دعاهای خود هیچ گاه [[دعا برای سلامتی]] و [[طول عمر]] آن [[حضرت]] را فراموش نکنیم؛ زیرا این [[دعا]] در گام نخست، ادای بخش بسیار ناچیزی از [[حقوق]] بی شماری است که [[امام عصر]] {{ع}} بر عهده همه ما دارند و در مرحله بعد، [[سپاس]] و ستایشی است به درگاه [[خداوند متعال]] که ما را از [[نعمت]] وجود [[حجت]] [[معصوم]] خود بهرهمند ساخته و آن [[حضرت]] را واسطه میان خود و بندگانش قرار داده است. | #[[امام رضا]] {{ع}} نیز از سالها پیش از [[تولد]] [[نسل]] چهارم خود با بیانهای متعدد و متفاوت، او را [[دعا]] کرده و یاریاش را از [[خداوند]] خواسته است. در یکی از این [[دعاها]] چنین میخوانیم: خداوندا! [امور] [[بنده]] و جانشینت را [[اصلاح]] کن، آنچنانکه [امور] [[پیامبران]] و رسولانت را [[اصلاح]] کردی، او را با فرشتگانت در بر گیر و با [[روحالقدس]] از جانب خودت [[یاری]] کن. در پشت سر و پیش روی نگهبانانی قرار ده که او را از [[بدی]] در [[امان]] دارند. [[بیم]] و نگرانی او را به [[امنیت]] و [[آرامش]] تبدیل کن تا تنها تو را بپرستد و کسی را برای تو شریک نگیرد. هیچ یک از آفریدگانت را بر ولیات مسلط مساز. اجازه [[جهاد]] با [[دشمنان]] تو و [[دشمنان]] خودش را به او عطا کن و مرا از [[یاران]] او قرار ده؛ زیرا تو بر همه چیز [[توانایی]]<ref>معجم احادیث الإمام المهدی {{ع}}، ج ۴، ص ۱۷۱، به نقل از: شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، ۱۴۱۱ ه- ق، ص ۳۲۶.</ref>. با توجه به [[روایات]] یاد شده، همه ما [[وظیفه]] داریم که پیوسته به [[یاد امام زمان]] خود باشیم و در دعاهای خود هیچ گاه [[دعا برای سلامتی]] و [[طول عمر]] آن [[حضرت]] را فراموش نکنیم؛ زیرا این [[دعا]] در گام نخست، ادای بخش بسیار ناچیزی از [[حقوق]] بی شماری است که [[امام عصر]] {{ع}} بر عهده همه ما دارند و در مرحله بعد، [[سپاس]] و ستایشی است به درگاه [[خداوند متعال]] که ما را از [[نعمت]] وجود [[حجت]] [[معصوم]] خود بهرهمند ساخته و آن [[حضرت]] را واسطه میان خود و بندگانش قرار داده است. | ||
خط ۸۳۲: | خط ۸۳۲: | ||
«در [[روایات]] و بیانات [[پیشوایان]] [[دین]]، [[وظایف]] فراوانی برای [[منتظران]] [[ظهور]] بیان شده است که در اینجا مهمترین آنها را بیان میکنیم: | «در [[روایات]] و بیانات [[پیشوایان]] [[دین]]، [[وظایف]] فراوانی برای [[منتظران]] [[ظهور]] بیان شده است که در اینجا مهمترین آنها را بیان میکنیم: | ||
#'''[[شناخت]] [[امام]]:''' پیمودن جاده [[انتظار]]، بدون شناختن [[امام]] [[منتظَر]] ممکن نیست. [[استقامت]] و [[پایداری]] در وادی [[انتظار]]، وابسته به [[درک]] صحیح از پیشوای [[موعود]] است. بنابراین علاوه بر [[شناخت]] [[امام]] به اسم و [[نسب]]، لازم است از [[جایگاه امام]] و رتبه و [[مقام]] او نیز [[آگاهی]] کافی به دست آورد. [[ابو نصر]] که از خدمتگذاران [[امام عسکری]]{{ع}} است، پیش از [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} به حضور آن [[حضرت]] میرسد. [[امام مهدی]]{{ع}} از او میپرسد: آیا مرا میشناسی؟ پاسخ میدهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] {{ع}} میفرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابو نصر]] میگوید: خودتان بفرمایید. [[امام]]{{ع}} میفرماید: من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور میکند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref> اگر [[معرفت]] [[امام]] برای [[منتظر]] حاصل شود، او از هم اکنون خود را در [[جبهه]] [[امام]] میبیند و احساس میکند که در [[خیمه]] [[امام]] و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظهای در تلاش برای تقویت [[جبهه]] [[امام]] خویش کوتاهی نمیکند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "کسی که بمیرد، در حالی که [[امام]] خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [[ظهور]] به او زیان نمیرساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه [[امام]] خود را شناخته است، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] و همراه او بوده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه "}}؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح ۵، ص ۳۷۱.</ref>. گفتنی است که این [[معرفت]] و [[شناخت]]، چنان مهمّ است که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از [[خداوند]] [[طلب یاری]] شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... در زمان [[غیبت]] طولانی [[امام مهدی]]{{ع}} [[باطل]] گرایان در [[اعتقاد]] و [[دین]] خود به [[شک]] و [[تردید]] گرفتار میشوند. [[زراره]]، از [[یاران خاص]] [[امام]] گفت: اگر آن زمان را [[شاهد]] بودم، چه کنم؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي "}}<ref>غیبت [[نعمانی]]، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۶، ص ۱۷۰؛ نیز حاشیه [[مفاتیح الجنان]]، باب ششم، دعای [[زمان غیبت]]. | #'''[[شناخت]] [[امام]]:''' پیمودن جاده [[انتظار]]، بدون شناختن [[امام]] [[منتظَر]] ممکن نیست. [[استقامت]] و [[پایداری]] در وادی [[انتظار]]، وابسته به [[درک]] صحیح از پیشوای [[موعود]] است. بنابراین علاوه بر [[شناخت]] [[امام]] به اسم و [[نسب]]، لازم است از [[جایگاه امام]] و رتبه و [[مقام]] او نیز [[آگاهی]] کافی به دست آورد. [[ابو نصر]] که از خدمتگذاران [[امام عسکری]]{{ع}} است، پیش از [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} به حضور آن [[حضرت]] میرسد. [[امام مهدی]]{{ع}} از او میپرسد: آیا مرا میشناسی؟ پاسخ میدهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] {{ع}} میفرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابو نصر]] میگوید: خودتان بفرمایید. [[امام]]{{ع}} میفرماید: من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور میکند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref> اگر [[معرفت]] [[امام]] برای [[منتظر]] حاصل شود، او از هم اکنون خود را در [[جبهه]] [[امام]] میبیند و احساس میکند که در [[خیمه]] [[امام]] و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظهای در تلاش برای تقویت [[جبهه]] [[امام]] خویش کوتاهی نمیکند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "کسی که بمیرد، در حالی که [[امام]] خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [[ظهور]] به او زیان نمیرساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه [[امام]] خود را شناخته است، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] و همراه او بوده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه "}}؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح ۵، ص ۳۷۱.</ref>. گفتنی است که این [[معرفت]] و [[شناخت]]، چنان مهمّ است که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از [[خداوند]] [[طلب یاری]] شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... در زمان [[غیبت]] طولانی [[امام مهدی]]{{ع}} [[باطل]] گرایان در [[اعتقاد]] و [[دین]] خود به [[شک]] و [[تردید]] گرفتار میشوند. [[زراره]]، از [[یاران خاص]] [[امام]] گفت: اگر آن زمان را [[شاهد]] بودم، چه کنم؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي "}}<ref>غیبت [[نعمانی]]، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۶، ص ۱۷۰؛ نیز حاشیه [[مفاتیح الجنان]]، باب ششم، دعای [[زمان غیبت]]. | ||
ترجمه [[دعا]]: «خدایا! خودت را من بشناسان که به [[راستی]] اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به [[راستی]] اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت [و خلفه پیامبرت] را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجّت]] خود [[[امام زمان]]] را به من بشناسان که براستی اگر [[حجت]] خود را به من نشاسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد».</ref>. آنچه تا کنون مطرح شد، [[معرفت]] به [[جایگاه امام]] در مجموع [[نظام هستی]] است. او [[حجّت]] [[پروردگار]] و [[جانشین]] به [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوای همه [[مردم]] است که اطاعتِ او بر همگان [[واجب]] است؛ چرا که [[اطاعت]] از او همان [[اطاعت]] از خداست. یکی دیگر از ابعاد [[معرفت]] [[امام]]، شناختن و [[صفات ]] [[امام]] است. این بُعد از [[شناخت]]، تأثیر عملی گستردهای در [[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[منتظر]] میگذارد و بدیهی است که هر اندازه [[معرفت]] [[انسان]] به زوایای گوناگون [[زندگی]] [[امام]] و [[حجّت الهی]] بیشتر و عمیقتر باشد، آثار آن در بخشهای گوناگون [[زندگی]] او بیشتر خواهد بود. | ترجمه [[دعا]]: «خدایا! خودت را من بشناسان که به [[راستی]] اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به [[راستی]] اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت [و خلفه پیامبرت] را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجّت]] خود [[[امام زمان]]] را به من بشناسان که براستی اگر [[حجت]] خود را به من نشاسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد».</ref>. آنچه تا کنون مطرح شد، [[معرفت]] به [[جایگاه امام]] در مجموع [[نظام هستی]] است. او [[حجّت]] [[پروردگار]] و [[جانشین]] به [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوای همه [[مردم]] است که اطاعتِ او بر همگان [[واجب]] است؛ چرا که [[اطاعت]] از او همان [[اطاعت]] از خداست. یکی دیگر از ابعاد [[معرفت]] [[امام]]، شناختن و [[صفات]] [[امام]] است. این بُعد از [[شناخت]]، تأثیر عملی گستردهای در [[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[منتظر]] میگذارد و بدیهی است که هر اندازه [[معرفت]] [[انسان]] به زوایای گوناگون [[زندگی]] [[امام]] و [[حجّت الهی]] بیشتر و عمیقتر باشد، آثار آن در بخشهای گوناگون [[زندگی]] او بیشتر خواهد بود. | ||
#'''الگوپذیری:''' وقتی [[معرفت]] به [[امام]] و جلوههای زیبای آن بزرگوار به دست آمد، سخن از [[پیروی]] و [[الگو]] گرفتن از آن [[مظهر]] [[کمالات]] به میان میآید. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "خوشا به حال آنکه [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] قبل از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بیزاری کرده باشد. آنان [[دوستان]] و همراهانِ من و [[گرامیترین امت]] من، در نزد من هستند"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۳، ص ۵۳۵.</ref>. به [[راستی]] آن کس که در [[تقوا]]، [[عبادت]]، و [[ساده زیستی]]، [[سخاوت]]، [[صبر]] و همه [[فضائل اخلاقی]] دنباله رو [[امام]] و مراد خویش است، چه رتبه بلندی نزد آن [[رهبر]] [[الهی]] خواهد داشت و آن گاه که به حضور مقدسش بار یابد، چه سربلند و سرافراز خواهد بود؟ آیا جز این است که منتظری که در طلب زیباترین پدیده عالم است، خود را به [[خوبیها]] میآراید و از [[زشتیها]] و [[رذائل اخلاقی]] دوری میکند و در مسیر [[انتظار]] همواره مراقب افکار و [[اعمال]] خویش است؟ و گرنه افتادنبه دام [[بدیها]]، رفته رفته فاصله او و [[معشوق]] خوبان را زیادتر خواهد کرد و این، حقیقتی است که در بیان هشدار دهنده آن [[امام]] [[موعود]] آمده است: "هیچ چیز ما را از [[شیعیان]] جدا نکرده است، مگر آنچه از کارهای ایشان که به ما میرسد؛ اعمالی که خوشایند ما نیست و از [[شیعیان]] [[انتظار]] نداریم"<ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم "}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref>. نهایت آرزوی [[منتظران]]، آن است که در برپایی [[دولت مهدوی]] و [[حکومت]] [[عدل جهانی]] سهمی داشته باشند و افتخار یاوری و [[همراهی]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را به دست آورند؛ ولی مگر نیل به چنین [[سعادت]] بزرگی جز با [[خودسازی]] و [[آراستگی]] [[اخلاقی]] میسّر است؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ "}}؛ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.</ref>. روشن است که در مسیر تحقق چنین خواستهای، هیچ [[الگو]] و نمونهای [[برتر]] از آن [[امام]] بزرگوار که آینه تمام زیباییهاست، یافت نمیشود. | #'''الگوپذیری:''' وقتی [[معرفت]] به [[امام]] و جلوههای زیبای آن بزرگوار به دست آمد، سخن از [[پیروی]] و [[الگو]] گرفتن از آن [[مظهر]] [[کمالات]] به میان میآید. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "خوشا به حال آنکه [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] قبل از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بیزاری کرده باشد. آنان [[دوستان]] و همراهانِ من و [[گرامیترین امت]] من، در نزد من هستند"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۳، ص ۵۳۵.</ref>. به [[راستی]] آن کس که در [[تقوا]]، [[عبادت]]، و [[ساده زیستی]]، [[سخاوت]]، [[صبر]] و همه [[فضائل اخلاقی]] دنباله رو [[امام]] و مراد خویش است، چه رتبه بلندی نزد آن [[رهبر]] [[الهی]] خواهد داشت و آن گاه که به حضور مقدسش بار یابد، چه سربلند و سرافراز خواهد بود؟ آیا جز این است که منتظری که در طلب زیباترین پدیده عالم است، خود را به [[خوبیها]] میآراید و از [[زشتیها]] و [[رذائل اخلاقی]] دوری میکند و در مسیر [[انتظار]] همواره مراقب افکار و [[اعمال]] خویش است؟ و گرنه افتادنبه دام [[بدیها]]، رفته رفته فاصله او و [[معشوق]] خوبان را زیادتر خواهد کرد و این، حقیقتی است که در بیان هشدار دهنده آن [[امام]] [[موعود]] آمده است: "هیچ چیز ما را از [[شیعیان]] جدا نکرده است، مگر آنچه از کارهای ایشان که به ما میرسد؛ اعمالی که خوشایند ما نیست و از [[شیعیان]] [[انتظار]] نداریم"<ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم "}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref>. نهایت آرزوی [[منتظران]]، آن است که در برپایی [[دولت مهدوی]] و [[حکومت]] [[عدل جهانی]] سهمی داشته باشند و افتخار یاوری و [[همراهی]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را به دست آورند؛ ولی مگر نیل به چنین [[سعادت]] بزرگی جز با [[خودسازی]] و [[آراستگی]] [[اخلاقی]] میسّر است؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ "}}؛ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.</ref>. روشن است که در مسیر تحقق چنین خواستهای، هیچ [[الگو]] و نمونهای [[برتر]] از آن [[امام]] بزرگوار که آینه تمام زیباییهاست، یافت نمیشود. | ||
#'''یاد [[امام]]:''' آنچه [[منتظران]] را در کسب معرفتِ [[امام]] و [[پیروی]] از آن بزرگوار [[یاری]] میدهد و [[پایداری]] در راه [[انتظار]] را به دنبال دارد، [[پیوستگی]] و ارتباط مداوم با آن طبیب [[جانها]] است. به [[راستی]] وقتی آن [[امام]] [[مهربان]] [[امّت]]، همیشه و همه جا به حال [[شیعیان]] خود نظر دارد و لحظهای آنها را از یاد نمیبرد، آیا رواست که دلدادگان روی او به [[دنیا]] و تعلّقات آن سرگرم شوند و از آن [[عزیز]]، غافل و بیخبر بمانند؟ راه و رسم [[دوستی]] و [[محبّت]] آن است که در همه حال او را بر خود و دیگران مقدم بدارند. وقتی بر سجاده [[دعا]] مینشینند، از او آغاز نمایند و برای [[سلامتی]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کنند که آن بزرگوار خود فرمود: "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما در همان است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۷.</ref>. و باید همواره زمزمه کنند:{{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حتي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا "}}<ref>مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان.</ref>. [[منتظر حقیقی]]، هنگام [[صدقه]] دادن، ابتدا [[سلامتی]] وجود [[شریف]] [[امام]] خود را در نظر میگیرد و به هر بهانه، دستِ [[توسّل]] به دامن پر مهر او میزند و به [[اشتیاق]] [[ظهور]] [[مبارک]] او و دیدن [[جمال]] بیمثالش ناله سر میدهد: "سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی"<ref>{{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}؛ دعای نُدبه.</ref>. رهرو و راه [[انتظار]] در مجالسی که به نام آن [[محبوب]] [[دلها]] تشکیل شود، حضور مییابد تا ریشههای [[محبت]] او را در [[دل]] خود محکمتر کند و به مکانهایی مانند [[مسجد سهله]] و [[مسجد جمکران]] و [[سرداب مقدّس]] که منسوب به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است، رفت و آمد میکند. از زبیاترین جلوههای یاد [[امام مهدی]]{{ع}} در [[زندگی]] [[منتظران]] ظهورش، آن است که هر روز با او [[تجدید عهد]] کرده، [[پیمان وفاداری]] ببندند و [[استواری]] خود را بر آن [[عهد]] اعلام کنند. در فرازی از [[دعای عهد]] چنین میخوانیم:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ "}}<ref>بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگیام، عهد و پیمان و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجدید میکنم که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از یاران و کمک کاران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او و شتاب کنندگان به سوی او برای انجام خواستههایش و اطاعت کنندگان از دستوراتش و حمایت کنندگان از وجود شریفش و سبقت جویان به سوی خواستهاش و شهیدان در رکاب حضرتش قرار ده؛ دعای عهد.</ref>. اگر کسی پیوسته این [[عهد]] را بخواند و از عمق [[جان]] به مضامین آن پای بند باشد، هرگز به [[سستی]] گرفتار نمیشود و در تحقق آرمانهای [[امام]] خود و [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] آن بزرگوار، لحظهای از پای نمینشیند و به [[راستی]] که [[شایسته]] حضور در میدان [[یاری]] آن [[ذخیره الهی]] خواهد بود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر کس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با [[دعای عهد]] بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود و اگر [[پیش از ظهور]] آن [[حضرت]] بمیرد، [[خداوند]] او را از قبرش بیرون آورد و [[قائم]] {{ع}} را [[یاری]] دهد" | #'''یاد [[امام]]:''' آنچه [[منتظران]] را در کسب معرفتِ [[امام]] و [[پیروی]] از آن بزرگوار [[یاری]] میدهد و [[پایداری]] در راه [[انتظار]] را به دنبال دارد، [[پیوستگی]] و ارتباط مداوم با آن طبیب [[جانها]] است. به [[راستی]] وقتی آن [[امام]] [[مهربان]] [[امّت]]، همیشه و همه جا به حال [[شیعیان]] خود نظر دارد و لحظهای آنها را از یاد نمیبرد، آیا رواست که دلدادگان روی او به [[دنیا]] و تعلّقات آن سرگرم شوند و از آن [[عزیز]]، غافل و بیخبر بمانند؟ راه و رسم [[دوستی]] و [[محبّت]] آن است که در همه حال او را بر خود و دیگران مقدم بدارند. وقتی بر سجاده [[دعا]] مینشینند، از او آغاز نمایند و برای [[سلامتی]] و [[فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کنند که آن بزرگوار خود فرمود: "برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما در همان است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۷.</ref>. و باید همواره زمزمه کنند:{{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حتي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا "}}<ref>مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان.</ref>. [[منتظر حقیقی]]، هنگام [[صدقه]] دادن، ابتدا [[سلامتی]] وجود [[شریف]] [[امام]] خود را در نظر میگیرد و به هر بهانه، دستِ [[توسّل]] به دامن پر مهر او میزند و به [[اشتیاق]] [[ظهور]] [[مبارک]] او و دیدن [[جمال]] بیمثالش ناله سر میدهد: "سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی"<ref>{{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}؛ دعای نُدبه.</ref>. رهرو و راه [[انتظار]] در مجالسی که به نام آن [[محبوب]] [[دلها]] تشکیل شود، حضور مییابد تا ریشههای [[محبت]] او را در [[دل]] خود محکمتر کند و به مکانهایی مانند [[مسجد سهله]] و [[مسجد جمکران]] و [[سرداب مقدّس]] که منسوب به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است، رفت و آمد میکند. از زبیاترین جلوههای یاد [[امام مهدی]]{{ع}} در [[زندگی]] [[منتظران]] ظهورش، آن است که هر روز با او [[تجدید عهد]] کرده، [[پیمان وفاداری]] ببندند و [[استواری]] خود را بر آن [[عهد]] اعلام کنند. در فرازی از [[دعای عهد]] چنین میخوانیم:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ "}}<ref>بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگیام، عهد و پیمان و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجدید میکنم که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از یاران و کمک کاران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او و شتاب کنندگان به سوی او برای انجام خواستههایش و اطاعت کنندگان از دستوراتش و حمایت کنندگان از وجود شریفش و سبقت جویان به سوی خواستهاش و شهیدان در رکاب حضرتش قرار ده؛ دعای عهد.</ref>. اگر کسی پیوسته این [[عهد]] را بخواند و از عمق [[جان]] به مضامین آن پای بند باشد، هرگز به [[سستی]] گرفتار نمیشود و در تحقق آرمانهای [[امام]] خود و [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] آن بزرگوار، لحظهای از پای نمینشیند و به [[راستی]] که [[شایسته]] حضور در میدان [[یاری]] آن [[ذخیره الهی]] خواهد بود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر کس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با [[دعای عهد]] بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود و اگر [[پیش از ظهور]] آن [[حضرت]] بمیرد، [[خداوند]] او را از قبرش بیرون آورد و [[قائم]] {{ع}} را [[یاری]] دهد" | ||
خط ۸۴۷: | خط ۸۴۷: | ||
| تصویر = 4764567.jpg | | تصویر = 4764567.jpg | ||
| پاسخدهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران | | پاسخدهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران | ||
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[ آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = '''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در اینباره گفتهاند: | ||
#*«تحصیل [[شناخت]] صفات و [[ویژگیهای امام عصر]]{{ع}}: اولین و مهمترین [[وظیفه]] هر [[شیعه]] و [[منتظِر]]، آن است که ابتداء [[منتظَر]] - یعنی کسی که انتظارش کشیده میشود - را بشناسد، و [[معرفت]] او و صفات و ویژگی هایش را کسب نماید. این مطلب به اندازهای اهمیت دارد که در [[روایات]] [[فریقین]] ([[شیعه]] و [[سنی]]) از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}} آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"}}؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۲۱؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۳۷۲؛ شناخت هستی بخش، ص ۹۸.</ref>؛ در روایتی دیگر که مرحوم کلینی به [[سند صحیح]] از "[[فضیل بن یسار]]" و به [[نقل]] از [[امام باقر]]{{ع}} در [[اصول کافی]] آورده، چنین آمده است:"[[فضیل بن یسار]]: شنیدم که [[حضرت]] اباجعفر ([[امام محمد باقر]]{{ع}})، میفرمودند: هرکس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مُردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هرکس در حالی که امامش را شناخته است بمیرد، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[دولت]] [[آل محمد]]{{عم}}) به او ضرر نمیرساند، و هرکس بمیرد در حالیکه امامش را شناخته باشد، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با آن [[حضرت]] بوده باشد"<ref> {{متن حدیث|"عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: "مَنْ مَاتَ و لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ، فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}؛ اصول کافی، کتاب الحجه، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>؛ مؤلف محترم کتاب "[[ مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]"، مقصود از "[[معرفت امام]]{{ع}}" را که در [[روایات]] مورد تأکید قرار گرفته، چنین شرح میدهند: "بدون [[تردید]] مقصود از شناختی که [[امامان]] ما - که درودها و سلامهای [[خداوند]] بر ایشان باد - ما را نسبت به [[امام]] زمانمان امر فرمودهاند؛ شناختن آن [[حضرت]] است آن چنان که هست، به گونهای که (این [[شناخت]]) سبب سالم ماندنمان از شبهههای [[دشمنان]] و ملحدین گردد و مایه نجاتمان از [[گمراه]] ساختن افترا زنندگان شود، و چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمیگردد: | #*«تحصیل [[شناخت]] صفات و [[ویژگیهای امام عصر]]{{ع}}: اولین و مهمترین [[وظیفه]] هر [[شیعه]] و [[منتظِر]]، آن است که ابتداء [[منتظَر]] - یعنی کسی که انتظارش کشیده میشود - را بشناسد، و [[معرفت]] او و صفات و ویژگی هایش را کسب نماید. این مطلب به اندازهای اهمیت دارد که در [[روایات]] [[فریقین]] ([[شیعه]] و [[سنی]]) از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}} آمده است: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"}}؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۲۱؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۳۷۲؛ شناخت هستی بخش، ص ۹۸.</ref>؛ در روایتی دیگر که مرحوم کلینی به [[سند صحیح]] از "[[فضیل بن یسار]]" و به [[نقل]] از [[امام باقر]]{{ع}} در [[اصول کافی]] آورده، چنین آمده است:"[[فضیل بن یسار]]: شنیدم که [[حضرت]] اباجعفر ([[امام محمد باقر]]{{ع}})، میفرمودند: هرکس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مُردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هرکس در حالی که امامش را شناخته است بمیرد، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[دولت]] [[آل محمد]]{{عم}}) به او ضرر نمیرساند، و هرکس بمیرد در حالیکه امامش را شناخته باشد، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با آن [[حضرت]] بوده باشد"<ref> {{متن حدیث|"عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: "مَنْ مَاتَ و لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ، فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}؛ اصول کافی، کتاب الحجه، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>؛ مؤلف محترم کتاب "[[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]"، مقصود از "[[معرفت امام]]{{ع}}" را که در [[روایات]] مورد تأکید قرار گرفته، چنین شرح میدهند: "بدون [[تردید]] مقصود از شناختی که [[امامان]] ما - که درودها و سلامهای [[خداوند]] بر ایشان باد - ما را نسبت به [[امام]] زمانمان امر فرمودهاند؛ شناختن آن [[حضرت]] است آن چنان که هست، به گونهای که (این [[شناخت]]) سبب سالم ماندنمان از شبهههای [[دشمنان]] و ملحدین گردد و مایه نجاتمان از [[گمراه]] ساختن افترا زنندگان شود، و چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمیگردد: | ||
##[[شناخت شخص امام]]{{ع}} به نام و نسبت. | ##[[شناخت شخص امام]]{{ع}} به نام و نسبت. | ||
##[[شناخت]] صفات و ویژگیهای او. و باید دانست که به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] میباشد...<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۸۵، بخش ۸.</ref>. البته امر دومی که در [[کلام]] یاد شده به آن اشاره شده، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، و در واقع این نوع [[شناخت]] است که میتواند در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[منتظران]] منشأ اثر و تحول باشد؛ زیرا اگر کسی حقیقتاً به صفات و [[ویژگیهای امام عصر]]{{ع}} و نقش و [[جایگاه]] آن [[حضرت]] در [[عالم هستی]] و [[فقر]] و [[نیاز]] خود نسبت به او واقف شود، هرگز از یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نمیشود<ref>شناخت هستی بخش، ص ۱۰۰.</ref>. | ##[[شناخت]] صفات و ویژگیهای او. و باید دانست که به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] میباشد...<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۸۵، بخش ۸.</ref>. البته امر دومی که در [[کلام]] یاد شده به آن اشاره شده، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، و در واقع این نوع [[شناخت]] است که میتواند در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[منتظران]] منشأ اثر و تحول باشد؛ زیرا اگر کسی حقیقتاً به صفات و [[ویژگیهای امام عصر]]{{ع}} و نقش و [[جایگاه]] آن [[حضرت]] در [[عالم هستی]] و [[فقر]] و [[نیاز]] خود نسبت به او واقف شود، هرگز از یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نمیشود<ref>شناخت هستی بخش، ص ۱۰۰.</ref>. | ||
خط ۹۸۸: | خط ۹۸۸: | ||
#'''[[صبر]] و [[استقامت]] و [[ثبات]] در مقابل گرایشهای [[انحرافی]]:''' [[امام جواد]]{{ع}} من از [[حضرت علی]]{{ع}} [[حدیثی]] [[نقل]] کردهاند که: [[قائم]] ما را غیبتی خواهد بود... پس هرکس ثابت بماند بر [[دین]] خود ([[صبر]] و [[پایداری]] داشته باشد) و بددلی پیدا نکند به سبب طولانی شدن مدت [[غیبت]] امامش، پس او با من خواهد بود و در درجه من در [[روز قیامت]]<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۳۰۳، بحارالانوار ج ۵، ص ۱۰۹.</ref>. | #'''[[صبر]] و [[استقامت]] و [[ثبات]] در مقابل گرایشهای [[انحرافی]]:''' [[امام جواد]]{{ع}} من از [[حضرت علی]]{{ع}} [[حدیثی]] [[نقل]] کردهاند که: [[قائم]] ما را غیبتی خواهد بود... پس هرکس ثابت بماند بر [[دین]] خود ([[صبر]] و [[پایداری]] داشته باشد) و بددلی پیدا نکند به سبب طولانی شدن مدت [[غیبت]] امامش، پس او با من خواهد بود و در درجه من در [[روز قیامت]]<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۳۰۳، بحارالانوار ج ۵، ص ۱۰۹.</ref>. | ||
#'''[[دعوت]] همگان به [[خوبیها]] و سعی در وانهادن [[بدیها]]:''' [[پیامبر اسلام]]{{صل}}: هرگاه [[بدعتها]] و [[بدیها]] درامت من ظاهر شد، پس باید عالم [[دانش]] خود را ظاهر نماید و هرکس این کار را نکند [[لعنت خدا]] بر او [[باد]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref>. عالم هرکس به مقداری از [[خوبیها]] اطلاع دارد باید آن را به دیگران منتقل کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: هرگاه اهل [[بدعت]] و [[تردید]] را بعد از من دیدید، بیزاری خود را از آنان اظهار کنید...<ref>کافی، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref> | #'''[[دعوت]] همگان به [[خوبیها]] و سعی در وانهادن [[بدیها]]:''' [[پیامبر اسلام]]{{صل}}: هرگاه [[بدعتها]] و [[بدیها]] درامت من ظاهر شد، پس باید عالم [[دانش]] خود را ظاهر نماید و هرکس این کار را نکند [[لعنت خدا]] بر او [[باد]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref>. عالم هرکس به مقداری از [[خوبیها]] اطلاع دارد باید آن را به دیگران منتقل کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: هرگاه اهل [[بدعت]] و [[تردید]] را بعد از من دیدید، بیزاری خود را از آنان اظهار کنید...<ref>کافی، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref> | ||
#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} :''' [[امام رضا]]{{ع}}: [[افضل]] [[اعمال]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: هرکس به این امر [[آگاه]] باشد و قبل [[ظهور]] بمیرد مانند کسی است که در رکاب [[قائم]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. در [[باب ]] [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن سخنها فراوان است و کتابها درباره آن نوشتهاند. | #'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} :''' [[امام رضا]]{{ع}}: [[افضل]] [[اعمال]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: هرکس به این امر [[آگاه]] باشد و قبل [[ظهور]] بمیرد مانند کسی است که در رکاب [[قائم]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. در [[باب]] [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن سخنها فراوان است و کتابها درباره آن نوشتهاند. | ||
اما [[جایگاه]] والای [[انتظار]] از آن جهت است که [[انتظار]] دو گونه است: | اما [[جایگاه]] والای [[انتظار]] از آن جهت است که [[انتظار]] دو گونه است: | ||
خط ۱٬۰۲۶: | خط ۱٬۰۲۶: | ||
}} | }} | ||
==پرسشهای مصداقی == | == پرسشهای مصداقی == | ||
{{پرسش وابسته}} | {{پرسش وابسته}} | ||
# [[تکالیف و وظایف فردی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]] | # [[تکالیف و وظایف فردی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]] | ||
خط ۱٬۰۶۲: | خط ۱٬۰۶۲: | ||
# [[آیا دعوت کردن مردم به قائم از وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | # [[آیا دعوت کردن مردم به قائم از وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | ||
# [[آیا رعایت حقوق امام مهدی و مواظبت بر ادای آنها از وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | # [[آیا رعایت حقوق امام مهدی و مواظبت بر ادای آنها از وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | ||
# [[آیا درخواست صبر از خداوند وظایف | # [[آیا درخواست صبر از خداوند وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | ||
# [[آیا سفارش یکدیگر به صبر از وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | # [[آیا سفارش یکدیگر به صبر از وظایف مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)]] | ||
# [[وظیفه مسلمانان درباره اجتماع در اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]] | # [[وظیفه مسلمانان درباره اجتماع در اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]] | ||
خط ۱٬۰۷۶: | خط ۱٬۰۷۶: | ||
{{مدخل وظایف منتظران}} | {{مدخل وظایف منتظران}} | ||
==منبعشناسی جامع [[مهدویت]]== | == منبعشناسی جامع [[مهدویت]] == | ||
{{منبع جامع}} | {{منبع جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | ||
خط ۱٬۰۸۶: | خط ۱٬۰۸۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(ب ث): پرسشهایی با ۳۰ پاسخ]] | [[رده:(ب ث): پرسشهایی با ۳۰ پاسخ]] | ||
[[رده:(ب ث): پرسشهای مهدویت با ۳۰ پاسخ]] | [[رده:(ب ث): پرسشهای مهدویت با ۳۰ پاسخ]] | ||
[[رده:پرسشهای مربوط به وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] | [[رده:پرسشهای مربوط به وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] | ||
[[en:What are the responsibilities of Muslims vis-à-vis Imam Mahdi (a)? (question)]] | [[en:What are the responsibilities of Muslims vis-à-vis Imam Mahdi (a)? (question)]] |