پرش به محتوا

ویژگی‌های حاکم اسلامی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - 'جامع\}\} \*(.*) \*(.*) \*(.*) \{\{پایان\}\} \{\{پایان\}\}' به 'جامع}} *$1 *$2 *$3 {{پایان منبع جامع}}')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
}}
}}
'''ویژگی‌های حاکم اسلامی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
'''ویژگی‌های حاکم اسلامی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1379158.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی فیاض‌بخش]]]]
[[پرونده:1379158.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[محمد تقی فیاض‌بخش]]]]
آقایان '''[[محمد تقی فیاض‌بخش]]''' و آقای دکتر '''[[فرید محسنی]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
آقایان '''[[محمد تقی فیاض‌بخش]]''' و آقای دکتر '''[[فرید محسنی]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:


«[[حاکم]] در [[حکومت دینی]]، بنا به وظایفی که بر عهده دارد، باید شرایط و اوصافی متفاوت با [[حاکمان]] سایر [[حکومت‌ها]] داشته باشد. در نظام‌هایی که [[مذهب]] بر [[سیاست]] حاکم نیست و عمدتاً [[رفاه]] [[دنیوی]] مدّ نظر قرار دارد، ملاک صلاحیّت و مطلوب بودن [[دولت]]، [[میزان]] ارائه [[خدمات اجتماعی]] و رفاهی به [[مردم]] است. مسلماً انتظارات از این دولت‌مردان و شرایط آنان، با شرایط حاکمان و دولت‌مردان در [[حکومت اسلامی]] متفاوت است. وقتی [[هدف]] و به تبع آن، [[وظیفه]] حکومت اسلامی، [[تربیت اخلاقی]] و [[رشد معنوی]] [[جامعه]] است، مسلماً لازمه آن، وجود شرایطی خاص در [[حاکم اسلامی]] است.
«[[حاکم]] در [[حکومت دینی]]، بنا به وظایفی که بر عهده دارد، باید شرایط و اوصافی متفاوت با [[حاکمان]] سایر [[حکومت‌ها]] داشته باشد. در نظام‌هایی که [[مذهب]] بر [[سیاست]] حاکم نیست و عمدتاً [[رفاه]] [[دنیوی]] مدّ نظر قرار دارد، ملاک صلاحیّت و مطلوب بودن [[دولت]]، [[میزان]] ارائه [[خدمات اجتماعی]] و رفاهی به [[مردم]] است. مسلماً انتظارات از این دولت‌مردان و شرایط آنان، با شرایط حاکمان و دولت‌مردان در [[حکومت اسلامی]] متفاوت است. وقتی [[هدف]] و به تبع آن، [[وظیفه]] حکومت اسلامی، [[تربیت اخلاقی]] و [[رشد معنوی]] [[جامعه]] است، مسلماً لازمه آن، وجود شرایطی خاص در [[حاکم اسلامی]] است.
*'''[[ضرورت]] [[اعلم بودن]] حاکم به [[دین خدا]]''': [[خداوند]] به [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.
* '''[[ضرورت]] [[اعلم بودن]] حاکم به [[دین خدا]]''': [[خداوند]] به [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.


لازمه [[حکومت]] بر مردم، داشتن [[قدرت]] و [[بسط ید]] در اجرای [[فرامین الهی]] است. بنابراین، وظیفه مقدّمی [[انبیاء]] و اوصیای آنان{{عم}}، [[تشکیل حکومت]] در میان مردم و [[نجات]] آنان از عمّال [[غاصب]] است. اما از سوی دیگر، می‌دانیم که در جامعه، [[عالمان]] فراوانی هستند که مدّعی [[فهم]] [[دین]] و شریعت‌اند؛ پس باید [[برتری]] و اولویّت این [[اولیاء الهی]]{{عم}} بر دیگران [[محرز]] و مسلّم باشد تا همگان نسبت به ایشان [[تمکین]] کنند. بنابراین، آنان باید در چنان مرتبه‌ای از [[علم]] قرار داشته باشند که در [[جدال احسن]] با [[مخالفان]]، تفوق علمی‌شان محرز باشد. نتیجه آنکه، این [[مقام]] تنها با مؤید بودن به [[تأییدات الهی]] برای [[مؤمنین]] یقین‌آور است و سایر مدّعیان توان چنین امری را ندارند. خصوصاً می‌دانیم که در [[جامعه دینی]]، به مرور قرائت‌های مختلف و برداشت‌های گوناگون از [[دین]] رواج می‌یابد که علاوه بر ایجاد تشتّت وسرگردانی، موجب [[اختلاف]] و [[تعارض]] با نظرات [[حاکم]] می‌گردد.
لازمه [[حکومت]] بر مردم، داشتن [[قدرت]] و [[بسط ید]] در اجرای [[فرامین الهی]] است. بنابراین، وظیفه مقدّمی [[انبیاء]] و اوصیای آنان{{عم}}، [[تشکیل حکومت]] در میان مردم و [[نجات]] آنان از عمّال [[غاصب]] است. اما از سوی دیگر، می‌دانیم که در جامعه، [[عالمان]] فراوانی هستند که مدّعی [[فهم]] [[دین]] و شریعت‌اند؛ پس باید [[برتری]] و اولویّت این [[اولیاء الهی]]{{عم}} بر دیگران [[محرز]] و مسلّم باشد تا همگان نسبت به ایشان [[تمکین]] کنند. بنابراین، آنان باید در چنان مرتبه‌ای از [[علم]] قرار داشته باشند که در [[جدال احسن]] با [[مخالفان]]، تفوق علمی‌شان محرز باشد. نتیجه آنکه، این [[مقام]] تنها با مؤید بودن به [[تأییدات الهی]] برای [[مؤمنین]] یقین‌آور است و سایر مدّعیان توان چنین امری را ندارند. خصوصاً می‌دانیم که در [[جامعه دینی]]، به مرور قرائت‌های مختلف و برداشت‌های گوناگون از [[دین]] رواج می‌یابد که علاوه بر ایجاد تشتّت وسرگردانی، موجب [[اختلاف]] و [[تعارض]] با نظرات [[حاکم]] می‌گردد.
*'''[[دولت اسلامی]]، الگوی [[مردم]] در [[دینداری]]''': [[رفتار]] و [[منش]] دولت‌مردان، با توجّه به [[قدرت]] و جایگاهشان، زیر ذرّه‌بین [[توده]] مردم است. در نتیجه خوبی یا [[بدی]] آنان، الگوی سایر اقشار [[امّت]] قرار می‌گیرد. به همین دلیل است که [[خداوند]] از دولت‌مردان و یا افراد متنفّذ [[اقتصادی]] و [[علمی]] در [[اقوام]] گذشته، به “ملأ قوم” تعبیر می‌فرماید؛ مثلاً [[قرآن]] از [[فرعون]] و اعضای [[هیئت]] [[دولت]] او چنین یاد می‌کند: {{متن قرآن|وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شده‌اند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ}}<ref>«ای بزرگان! اگر خوابگزارید به من درباره خوابم نظر بدهید» سوره یوسف، آیه ۴۳.</ref>.
* '''[[دولت اسلامی]]، الگوی [[مردم]] در [[دینداری]]''': [[رفتار]] و [[منش]] دولت‌مردان، با توجّه به [[قدرت]] و جایگاهشان، زیر ذرّه‌بین [[توده]] مردم است. در نتیجه خوبی یا [[بدی]] آنان، الگوی سایر اقشار [[امّت]] قرار می‌گیرد. به همین دلیل است که [[خداوند]] از دولت‌مردان و یا افراد متنفّذ [[اقتصادی]] و [[علمی]] در [[اقوام]] گذشته، به “ملأ قوم” تعبیر می‌فرماید؛ مثلاً [[قرآن]] از [[فرعون]] و اعضای [[هیئت]] [[دولت]] او چنین یاد می‌کند: {{متن قرآن|وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شده‌اند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ}}<ref>«ای بزرگان! اگر خوابگزارید به من درباره خوابم نظر بدهید» سوره یوسف، آیه ۴۳.</ref>.


و در مورد هیئت دولت [[بلقیس]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ}}<ref>«(آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامه‌ای ارزشمند افکنده‌اند» سوره نمل، آیه ۲۹.</ref>.
و در مورد هیئت دولت [[بلقیس]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ}}<ref>«(آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامه‌ای ارزشمند افکنده‌اند» سوره نمل، آیه ۲۹.</ref>.
خط ۳۱: خط ۲۹:


از سوی دیگر، [[امر به معروف و نهی از منکر]] از اهمّ [[واجبات]] [[دینی]] است؛ تا به آنجا که اهمیت [[امتثال]] این [[فریضه]] [[اجتماعی]] در مقایسه با سایر [[فرایض]]، نسبت قطره به دریا دارد<ref>{{متن حدیث|وَ مَا أَعْمَالُ‏ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍ‏}} (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص۵۴۲، حکمت ۳۷۴).</ref>. در این میان، هر مقدار که آمر به معروف، [[ولایت]] بیشتری بر [[رعیّت]] داشته باشد، [[وظیفه]] [[امر به معروف]] او، به دلیل [[قدرت]] و [[ولایتی]] که دارد، بیشتر می‌شود. از همین رو، [[دولت]] در [[جامعه دینی]]، به [[دلیل ولایت]] و قدرتی که دارد، بیشترین [[مسئولیّت]] را در امر به [[معروف‌ها]] و [[نهی]] از منکرهای اجتماعی بر عهده دارد. طبعاً چون [[بهترین]] نوع امر به معروف و نهی از منکر، شکل عملی آن است، تا شکل زبانی یا [[تعزیرات]] [[حکومتی]] و جبری، پس بنابراین، [[رئیس حکومت]] می‌باید آگاه‌ترین فرد از میان [[مردم]] به [[دین الهی]] و [[پرهیزگارترین]] شخص از میان آنان در انجام واجبات و [[پرهیز]] از [[محرّمات]] و متحلّی به [[فضائل اخلاقی]] باشد.
از سوی دیگر، [[امر به معروف و نهی از منکر]] از اهمّ [[واجبات]] [[دینی]] است؛ تا به آنجا که اهمیت [[امتثال]] این [[فریضه]] [[اجتماعی]] در مقایسه با سایر [[فرایض]]، نسبت قطره به دریا دارد<ref>{{متن حدیث|وَ مَا أَعْمَالُ‏ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍ‏}} (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص۵۴۲، حکمت ۳۷۴).</ref>. در این میان، هر مقدار که آمر به معروف، [[ولایت]] بیشتری بر [[رعیّت]] داشته باشد، [[وظیفه]] [[امر به معروف]] او، به دلیل [[قدرت]] و [[ولایتی]] که دارد، بیشتر می‌شود. از همین رو، [[دولت]] در [[جامعه دینی]]، به [[دلیل ولایت]] و قدرتی که دارد، بیشترین [[مسئولیّت]] را در امر به [[معروف‌ها]] و [[نهی]] از منکرهای اجتماعی بر عهده دارد. طبعاً چون [[بهترین]] نوع امر به معروف و نهی از منکر، شکل عملی آن است، تا شکل زبانی یا [[تعزیرات]] [[حکومتی]] و جبری، پس بنابراین، [[رئیس حکومت]] می‌باید آگاه‌ترین فرد از میان [[مردم]] به [[دین الهی]] و [[پرهیزگارترین]] شخص از میان آنان در انجام واجبات و [[پرهیز]] از [[محرّمات]] و متحلّی به [[فضائل اخلاقی]] باشد.
*'''[[عصمت]] یا [[پیروی از معصوم]]؛ شرط لازم برای [[حکومت دینی]]''': بنا بر [[برهان لطف]]، اصل اولی در تعریف و [[هدف از تشکیل حکومت]] دینی، استقرار و [[اجرای احکام]] و [[شریعت الهی]] است. طبعاً [[حاکم]] چنین جامعه‌ای باید از یک سو [[اعلم]] به [[احکام]] و [[قوانین الهی]] باشد و از سوی دیگر، چون اسوه و مقتدای مردم در [[هدایت]] به [[توحید]] و شریعت الهی است، باید اورع و اتقای مردم در عمل به آن باشد تا بتواند چنین [[هدف]] والایی را در عمل و نظر محقّق سازد.
* '''[[عصمت]] یا [[پیروی از معصوم]]؛ شرط لازم برای [[حکومت دینی]]''': بنا بر [[برهان لطف]]، اصل اولی در تعریف و [[هدف از تشکیل حکومت]] دینی، استقرار و [[اجرای احکام]] و [[شریعت الهی]] است. طبعاً [[حاکم]] چنین جامعه‌ای باید از یک سو [[اعلم]] به [[احکام]] و [[قوانین الهی]] باشد و از سوی دیگر، چون اسوه و مقتدای مردم در [[هدایت]] به [[توحید]] و شریعت الهی است، باید اورع و اتقای مردم در عمل به آن باشد تا بتواند چنین [[هدف]] والایی را در عمل و نظر محقّق سازد.


[[خداوند]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره چگونگی [[زمام‌داری]] [[مردم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.
[[خداوند]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره چگونگی [[زمام‌داری]] [[مردم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۷:
برآیند تحلیل پیش‌گفته چنین می‌شود که اصل اولی در [[نظام دینی]] آن است که [[حاکم اسلامی]] باید در [[درجه]] اول خود عامل به [[احکام الهی]] باشد و از [[هوای نفس]] [[پرهیز]] نماید. [[آیه شریفه]] فوق‌الذکر، حتی [[تبعیّت]] از هوای نفس جمعی را نیز [[نهی]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}}. قطعاً این صفات تنها در [[مقام رسالت]] و یا [[امامت]] [[محرز]] است؛ که در [[علم]] و [[عصمت]] [[مؤیّد]] من عندالله هستند؛ و الا اگر علم و یا عصمت آنان اکتسابی و تحصیلی باشد، در معرض زوال و [[اختلاف]] است و [[جامعه]] همیشه دچار تشتّت آرا می‌ماند؛ در حالی که [[هدف]] از [[حکومت دینی]]، ایجاد [[آرامش]] و [[ثبات]] [[اعتقادی]] در جامعه است»<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۶۴.</ref>
برآیند تحلیل پیش‌گفته چنین می‌شود که اصل اولی در [[نظام دینی]] آن است که [[حاکم اسلامی]] باید در [[درجه]] اول خود عامل به [[احکام الهی]] باشد و از [[هوای نفس]] [[پرهیز]] نماید. [[آیه شریفه]] فوق‌الذکر، حتی [[تبعیّت]] از هوای نفس جمعی را نیز [[نهی]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}}. قطعاً این صفات تنها در [[مقام رسالت]] و یا [[امامت]] [[محرز]] است؛ که در [[علم]] و [[عصمت]] [[مؤیّد]] من عندالله هستند؛ و الا اگر علم و یا عصمت آنان اکتسابی و تحصیلی باشد، در معرض زوال و [[اختلاف]] است و [[جامعه]] همیشه دچار تشتّت آرا می‌ماند؛ در حالی که [[هدف]] از [[حکومت دینی]]، ایجاد [[آرامش]] و [[ثبات]] [[اعتقادی]] در جامعه است»<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۶۴.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== [[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]] ==
 
==[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]==
{{منبع‌ جامع}}
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
خط ۵۱: خط ۴۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان امامت]]
[[رده:پرسمان امامت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش