بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} غیر از مواردی که به [[جانشینی]] [[امام علی|علی]]{{ع}} اشاره کردهاند مانند روز [[غدیر]]، داستان يوم الانذار، [[حدیث منزلت]] و...<ref>شرح آنها در دفتر امامت از همین مجموعه (چلچراغ حکمت) آمده است.</ref> در مناسبتهای مختلف از [[محبت]] ایشان و سایر [[فضایل]] وی نیز سخن میگفتند. مثلاً پس از آنکه دو ویژگی مهم [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[کنارهگیری]] از [[دنیا]] و [[دوستی]] [[فقرا]] ذکر کردند، فرمودند: خوشا به حال کسی که تو را [[دوست]] بدارد و در دوستیات [[راستین]] باشد و وای به حال کسی که با تو [[دشمنی]] کند و ضد تو [[دروغ]] بگوید. همچنین فرمودند: [[دوستی]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[نشانه]] [[ایمان]] و [[دشمنی]] وی [[نشانه نفاق]] است. یا در جایی دیگر فرمودند: [[جبرئیل]] به من [[فرمان]] داده تا بگویم [[امام علی|علی]]{{ع}} را به [[دوستی]] من [[دوست]] بدارید و به [[احترام]] من او را [[احترام]] کنید تا هرگز [[گمراه]] نشوید. [[عایشه]] میگوید: پدرم ([[ابوبکر]]) را دیدم که به صورت [[امام علی|علی]]{{ع}} بسیار نگاه میکرد و میگفت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمود: نگاه به چهره [[علی]]{{ع}} [[عبادت]] است. همو از قول [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} میگوید: [[بهترین]] [[برادران]] من [[امام علی|علی]]{{ع}} است و یاد [[علی]]{{ع}} و سخن از او [[عبادت]] است. | |||
همچنین روایتهای متعددی [[شاهد]] بر این مطلب است که [[امام علی|علی]]{{ع}} محبوبترین افراد در پیشگاه [[خدا]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۸۲.</ref>. مانند «[[حدیث طیر]]» که در کتب [[اهلسنت]] نیز [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: الصواعق المحرقه، ص ۷۴؛ مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۱.</ref>. | |||
[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در [[حمایت]] از [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز بارها سخن گفت. روزی برخی [[اصحاب]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمدند و از [[علی]]{{ع}} که به [[دلیل]] [[تصرف]] بدون اجازه در [[بیتالمال]] و [[غنایم]]، ایشان را ملامت کرده بود، به [[پیامبر]]{{صل}} [[شکایت]] کردند. ولی آن حضرت در پاسخ فرمودند: [[مردم]]! از [[علی]]{{ع}} شکوه نکنید که بهخدا [[سوگند]] او در [[راه خدا]] شدیدتر از آن است که کسی درباره وی [[شکایت]] کند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۰.</ref>. | |||
این در حالی است که اگر همان لحظه فرد دیگری آنجا بود آن صدا را نمیشنید، چون آن صدا، صدای ظاهری و مادی نبوده است | |||
[[امام علی|امام علی]]{{ع}} از [[کودکی]] در دامن [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و مورد [[محبت]] او بود. حتی در [[غار حرا]] و هنگام [[بعثت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله [[شیطان]] را هنگام [[نزول]] [[وحی]] شنید. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} به [[امام علی|علی]]{{ع}} که در آن زمان [[کودک]] بودند، فرمودند: [[یا علی]] هر آنچه من میشنوم تو نیز میشنوی و هر چه من میبینم تو نیز میبینی. تنها تفاوت تو این است که [[پیامبر]] نیستی. این در حالی است که اگر همان لحظه فرد دیگری آنجا بود آن صدا را نمیشنید، چون آن صدا، صدای ظاهری و مادی نبوده است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۵۹.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۲۱ تا ۲۶.</ref> | |||
==احادیث دیگر در باره [[امام علی]] {{ع}}== | |||
[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: اگر درختان قلم شوند و دریاها مرکّب، و جنّیان حسابگر شوند و [[آدمیان]] نویسنده، نمیتوانند [[فضایل]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را برشمارند.<ref>مناقب، خوارزمی، ص ۲</ref> با آنکه در دوران صدر [[اسلام]]، [[دوستان]] [[امام علی|علی]]{{ع}} از [[ترس]] و [[دشمنان]] از روی [[حسد]]، [[فضایل]] او را [[کتمان]] کردند، امّا [[فضایل]] او [[شرق]] و [[غرب]] [[جهان]] را پر کرده است (مضمون [[کلام]] [[خلیل بن احمد فراهیدی]])<ref>تنقیح المقال، ج 1 ص ۴۰۳، فیض کاشانی چنین نقل کرده است که از دانشمندی دربارۀ فضایل علی پرسیدند، گفت: «ما اقول فی رجل کتم اعداؤه فضائله حسدا و عداوة، و کتم اولیاؤه فضائله خوفا و تقیّة ثمّ ظهر من بین الکتمانین فضائل طبّقت الخافقین» (محجة البیضاء، ج 1 ص ۲۴۵). این مضمون در شعری به این صورت آمده است: لقد کتموا آثار آل محمّد محبّهم خوفا و اعدائهم بغضا فأبرز من بین الفریقین نبذة بها ملأ اللّه السّموات و الأرضا منتخب التواریخ، ص ۷۸۶ و ۱۴۷</ref> و به قول [[ابن ابی الحدید]]، نام و [[فضایل]] او همچون مشک، هرچه پنهانتر میشد، بوی دلانگیزش به مشام [[جانها]] بیشتر میرسید و مثل [[خورشید]] زیر [[ابر]] [[نور]] میافشاند و مانند [[روشنایی]] روز، آشکار میشد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۷</ref>. | |||
با آنکه [[مناقب]] آن حضرت بیشمار است و حجم عظیمی از کتب [[روایی]] را آکنده است، امّا به اختصار، برخی از آنها یاد میشود: | |||
#تولّد در [[کعبه]]، افتخاری که از آغاز [[خلقت]] تا پایان برای کسی اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. | #تولّد در [[کعبه]]، افتخاری که از آغاز [[خلقت]] تا پایان برای کسی اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. | ||
# [[شرافت]] [[خانوادگی]]، به لحاظ انتساب به [[بنی هاشم]] و داشتن پدری چون [[ابوطالب]] و [[مادری]] چون فاطمۀ بنت اسد، که جلالت هردو بسیار والاست. | # [[شرافت]] [[خانوادگی]]، به لحاظ انتساب به [[بنی هاشم]] و داشتن پدری چون [[ابوطالب]] و [[مادری]] چون فاطمۀ بنت اسد، که جلالت هردو بسیار والاست. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۸: | ||
# [[عدالت]]. [[دادگری]] در [[حکومت]] و [[قضاوت]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[تبعیض]] و حیفومیل [[بیتالمال]]، تقسیم [[بیتالمال]]، [[دادخواهی]] [[مظلوم]] و... از ویژگیهای بارز [[زندگی]] اوست و [[عدالت]]، از [[حکومت]] و [[قضاوت]] او [[آبرو]] دارد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هم بارها او را عادلترین [[مردم]] دانسته است، [[زندگی]] او بخصوص در دوران [[خلافت]]، [[بهترین]] [[شاهد]] بر این [[فضیلت]] است. | # [[عدالت]]. [[دادگری]] در [[حکومت]] و [[قضاوت]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[تبعیض]] و حیفومیل [[بیتالمال]]، تقسیم [[بیتالمال]]، [[دادخواهی]] [[مظلوم]] و... از ویژگیهای بارز [[زندگی]] اوست و [[عدالت]]، از [[حکومت]] و [[قضاوت]] او [[آبرو]] دارد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هم بارها او را عادلترین [[مردم]] دانسته است، [[زندگی]] او بخصوص در دوران [[خلافت]]، [[بهترین]] [[شاهد]] بر این [[فضیلت]] است. | ||
# [[جهاد]] و [[شهادت]]. مبارزۀ او در میدانها در رکاب [[پیامبر]] و [[فتوحات]] شجاعانۀ او و سرانجام [[شهادت]] خونین وی، ترسیم خط [[جهاد]] و [[شهادت]] است و [[حیات]] [[اسلام]] در سایۀ [[شمشیر]] اوست. | # [[جهاد]] و [[شهادت]]. مبارزۀ او در میدانها در رکاب [[پیامبر]] و [[فتوحات]] شجاعانۀ او و سرانجام [[شهادت]] خونین وی، ترسیم خط [[جهاد]] و [[شهادت]] است و [[حیات]] [[اسلام]] در سایۀ [[شمشیر]] اوست. | ||
[[عشق]] به [[شهادت]] و [[انس]] با [[مرگ]] و [[هراس]] نداشتن از [[مرگ سرخ]]، [[فضیلت]] برجستۀ اوست و علاقۀ خود را به [[مرگ]] بیش از علاقۀ [[کودک]] به سینۀ مادر میداند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۵ نهج البلاغه|خطبه ۵]]</ref>. این چند نمونه از [[فضایل]] او، هرگز گوشهای و قطرهای از دریای فضایلش را هم نمیتواند نشان دهد و در هرفضیلتی همچون [[شجاعت]]، [[سخاوت]]، [[جوانمردی]]، [[حلم]]، [[صبر]]، [[ایثار]]، [[تواضع]]، عاطفه و ترحّم، قاطعیّت و [[صلابت]] [[دینی]]، [[عبادت]]، [[خداترسی]]، [[عفو و گذشت]] و... که حساب کنیم، وی پیشتاز و [[برتر]] از همه است(...)<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |