حضرت فاطمه در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
جز (جایگزینی متن - 'فرهنگنامه فاطمی ج۵، ج۵ ص' به 'فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص') |
|||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[دشمنان]] آن حضرت و دشمنان [[ذریه]] او به [[دوزخ]] افکنده میشوند»<ref>{{متن حدیث|مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ وَاضِحَةَ الْخَدَّيْنِ شَهْلَاءَ الْعَيْنَيْنِ رَأْسُهَا مِنَ الذَّهَبِ الْمُصَفَّى وَ أَعْنَاقُهَا مِنَ الْمِسْكِ وَ الْعَنْبَرِ خِطَامُهَا مِنَ الزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ رَحَائِلُهَا دُرٌّ مُفَضَّضٌ بِالْجَوْهَرِ عَلَى النَّاقَةِ هَوْدَجٌ غِشَاؤُهَا مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ حَشْوُهَا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ خِطَامُهَا فَرْسَخٌ مِنْ فَرَاسِخِ الدُّنْيَا يَحُفُّ بِهَوْدَجِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ بِالتَّسْبِيحِ وَ التَّحْمِيدِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّكْبِيرِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ يَا أَهْلَ الْقِيَامَةِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ فَهَذِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} تَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ فَتَمُرُّ فَاطِمَةُ{{س}} وَ شِيعَتُهَا عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ قَالَ النَّبِيُّ{{صل}} وَ يُلْقَى أَعْدَاؤُهَا وَ أَعْدَاءُ ذُرِّيَّتِهَا فِي جَهَنَّمَ}}؛ ریاحین الشریعة، شیخ ذبیح الله محلاتی، ج۱، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۵ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی ج۵]]، ص ۱۶۶۸.</ref> | [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[دشمنان]] آن حضرت و دشمنان [[ذریه]] او به [[دوزخ]] افکنده میشوند»<ref>{{متن حدیث|مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ وَاضِحَةَ الْخَدَّيْنِ شَهْلَاءَ الْعَيْنَيْنِ رَأْسُهَا مِنَ الذَّهَبِ الْمُصَفَّى وَ أَعْنَاقُهَا مِنَ الْمِسْكِ وَ الْعَنْبَرِ خِطَامُهَا مِنَ الزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ رَحَائِلُهَا دُرٌّ مُفَضَّضٌ بِالْجَوْهَرِ عَلَى النَّاقَةِ هَوْدَجٌ غِشَاؤُهَا مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ حَشْوُهَا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ خِطَامُهَا فَرْسَخٌ مِنْ فَرَاسِخِ الدُّنْيَا يَحُفُّ بِهَوْدَجِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ بِالتَّسْبِيحِ وَ التَّحْمِيدِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّكْبِيرِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ يَا أَهْلَ الْقِيَامَةِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ فَهَذِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} تَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ فَتَمُرُّ فَاطِمَةُ{{س}} وَ شِيعَتُهَا عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ قَالَ النَّبِيُّ{{صل}} وَ يُلْقَى أَعْدَاؤُهَا وَ أَعْدَاءُ ذُرِّيَّتِهَا فِي جَهَنَّمَ}}؛ ریاحین الشریعة، شیخ ذبیح الله محلاتی، ج۱، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۵ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی ج۵]]، ص ۱۶۶۸.</ref> | ||
==رفتار پیامبر خاتم با حضرت فاطمه== | |||
زهرا{{س}} در نظر [[پیامبر]] عظیمالشأن از جایگاهی بلند برخوردار بود و نمیتوان برای [[منزلت]] و [[قرب]] [[فاطمه]]{{س}} نزد [[رسول خدا]] حدی تعیین کرد. درست آن است که بگوییم زبان و قلم را چنان قدرتی نیست که بتواند از عهده این کار برآید. در یک سخن باید گفت: «در پهناورترین مکان [[قلب]] [[پدر]] خویش، رسول خدا جای داشته و در [[کشور]] وجود [[پیامبر اکرم]]، بهترین موقعیت از آن وی بود»<ref>حضرت فاطمه{{س}} از ولادت تا شهادت، سیدمحمدکاظم قزوینی، ترجمه: علی کرمی فریدنی، ص۲۲۷.</ref>. | |||
[[اولیای خدا]] از بالاترین درجات [[صفات انسانی]] برخوردار بودهاند و هر صفت به صورت کامل در ایشان وجود داشته است. یکی از آن صفات، [[عاطفه]] و [[مهرورزی]] است. شاید کسانی [[تصور]] کنند که [[مهر ورزیدن]] به اعضای [[خانواده]] نوعی [[وابستگی]] است و اولیای خدا که از هرگونه وابستگی به غیر [[خدا]] منزهاند، از این علاقه نیز مبرا و نسبت به اعضای خانواده خویش دارای گونهای [[بیتفاوتی]] هستند. ولی چنین [[تصوری]]، نادرست و خطاست. چه اینکه در این صورت آن بزرگواران از داشتن یکی از ویژگیهای مهم [[انسانی]] بیبهره هستند. دیگر اینکه گذشتن از اعضای خانواده چون فرزند و [[برادر]] در [[راه خدا]] برای ایشان هیچ مزیتی نیست؛ زیرا از چیزی گذشتهاند که هیچ علاقهای به آن ندارند. | |||
اگر بپذیریم که [[پیامبران]] نسبت به [[فرزندان]] خویش عاطفه پدری نداشتهاند، باید تمام تمجیدی که از [[حضرت ابراهیم]] به خاطر [[ذبح]] فرزندش میشود، [[لغو]] و بیحساب باشد. | |||
بنابراین، [[اولیاء الهی]] نه تنها دارای عاطفه و مهر بودهاند، بلکه عالیترین درجات آن را در وجود خویش داشتهاند. | |||
آنچه در این زمینه [[اولیاء]] خدا را از سایر [[مردم]] ممتاز میسازد، آن است که عاطفه خویش را محور [[انتخاب]] قرار نمیدهند. ایشان در [[مقام]] [[بندگی]] میتوانند شدیدترین درجه عاطفه را نادیده انگاشته، [[فرزندی]] دلبند یا [[برادری]] [[عزیز]] را در راه خدا تقدیم کنند. آن چنانکه حضرت ابراهیم بر آن میشود که با دست خود فرزندش را سر ببرد و [[حضرت]] [[سیدالشهداء]] در کمتر از یک [[روز]] همه عزیزان خود را در پای [[معبود]] قربان میکند. آنان میتوانند کسی از اعضای [[خانواده]] خویش را از خود برانند و از وجود او چشم پوشند؛ مانند [[حضرت نوح]]{{ع}} که از فرزند [[ناشایست]] خویش چشم پوشید. | |||
از طرف دیگر اگر [[فرزندی]] آن چنان که [[شایسته]] [[مقام]] [[بندگی]] است، خود را با معیارهای [[الهی]] تطبیق دهد [[عاطفه]] پدری به [[مهر الهی]] آمیخته میشود و [[اسطوره]] میآفریند. گریههای [[یعقوب پیامبر]] در طول سالیان متمادی و تا سر حد [[کوری]]، تنها برگرفته از عاطفه پدری برای از دست دادن فرزند نبود، بلکه چون وی پسری را از دست داده بود که تا افق وجود [[پدر]] بالا آمده و شانه به شانه او، مسیر [[تکامل]] [[انسانی]] را طی کرده بود. | |||
[[یعقوب]] یوسف را میطلبید چون تنها یوسف او را میفهمید و بوی آشنا را از وی استشمام میکرد. همان بویی که چون از [[پیراهن یوسف]] متصاعد شد، از دروازه [[مصر]] کلبه احزان پدر را در کنعان [[معطر]] کرد. | |||
با توجه به این مقدمه به ذکر پارهای از اظهار علاقههای وجود [[مقدس]] [[نبوی]] نسبت به دخت گرانقدرش میپردازیم. | |||
===کوتاهترین [[زمان]] دوری=== | |||
[[پیامبر عظیم الشأن اسلام]] هنگامی که آهنگ [[سفر]] داشت با [[فاطمه زهرا]]{{س}} بعد از همه [[وداع]] میکرد و هنگام مراجعت، قبل از همه با او [[ملاقات]] میکرد<ref>المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، ج۱، ص۴۹۸؛ ج۳، ص۱۵۵ و ۱۵۶.</ref>. | |||
===بوسه و [[احترام]]=== | |||
[[عایشه]] [[روایت]] میکند: | |||
هنگامی که [[فاطمه]]{{س}} داخل میشد پدرش برمیخاست، او را میبوسید و در جای خود مینشاند. | |||
همچنین عایشه نقل میکند که [[نبی اکرم]] موهای سر فاطمه{{س}} را بسیار میبوسید<ref>فیض القدیر (شرح الجامع الصغیر من أحادیث البشیر النذیر)، زین الدین محمد عبدالرؤوف بن تاج العارفین مناوی، ج۵، ص۱۷۶.</ref>. | |||
نیز او میگوید: روزی [[پیامبر]] گلوی فاطمه زهرا{{س}} را بوسید، عرض کردم: ای [[رسول خدا]]، کاری کردید که پیشتر انجام نمیدادید! | |||
حضرت فرمود: ای عایشه، وقتی [[مشتاق]] [[بهشت]] میشوم گلوی فاطمه{{س}} را میبوسم<ref>صحیح ترمذی، محمد بن عیسی ترمذی، ج۲، ص۳۱۹.</ref>. | |||
===[[سلام]] پیاپی=== | |||
تا مدتها پس از [[نزول]] [[آیه تطهیر]] هنگامی که [[پیامبر]] برای نمازهای پنجگانه از [[منزل]] خارج میشد، نخست به در [[خانه فاطمه]]{{س}} میرفت؛ دستانش را به دو طرف در میگرفت و با صدای بلند میفرمود: سلام بر شما، ای [[اهل بیت]]!<ref>فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، ج۲، ص۵۰ و ۶۱.</ref>. | |||
===[[دلسوزی]] بر [[فاطمه]]{{س}}=== | |||
در [[روایات]] زیادی وارد شده که آن [[حضرت]] با [[مشاهده]] [[سختی]] حال دختر عزیزش، به شدت میگریست. | |||
آری، [[پیامبر مکرم اسلام]] عمیقترین [[احساسات]] پدرانه خویش را نثار [[حضرت فاطمه]]{{س}} مینمود و این برخوردها ناشی از احساسات و [[عواطف]] محض نبوده است وگرنه میبایست با [[دختران]] دیگر خویش هم به همین شیوه برخورد میکرد. از همین رو در مییابیم که این شدت علاقه، ناشی از اوج کمال فاطمه{{س}} و [[محبوبیت]] او نزد خداست. در [[حقیقت]] پیامبر در این همه اظهار علاقه، از [[خداوند متعال]] [[متابعت]] میکرده است. گویی پیامبر [[وظیفه]] دارد موضع [[قرآن]] را در این زمینه [[تفسیر]] کند و [[مردم]] [[زمان]] خویش را به این موضعگیری آشنا نماید.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۹۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |