جابر بن عبدالله انصاری در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد)
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[تهذیب]] التهذیب، ج۲، ص۳۷، رقم ۶۷). در «[[بخاری]] [[کلاباذی]]، رجال صحیح البخاری»، ج۱، ص۱۴۱، رقم ۱۷۴ نیز نام وی آمده است.</ref> و بودن وی در سند [[روایات]] صحاح سته به‌ویژه در سند [[روایات صحیح]] بخاری مستلزم آن است که او را عادل و [[ثقه]] بدانند؛ زیرا اگر یکی از [[راویان]] برخی از روایات آن کتاب‌ها ثقه نباشد، نمی‌توان همه روایات آنها را صحیح دانست و اگر در [[صحت]] همۀ روایات برخی از صحاح سته[[اختلاف]] باشد، در صحت همۀ روایات صحیح بخاری اتفاق دارند، به‌خصوص که گفته‌اند بخاری ملتزم شده [[حدیثی]] را در جامع صحیحش بیاورد که وثاقت راویان آن تا [[صحابی]] مشهور، مورد اتفاق باشد<ref>ر.ک: صحیح البخاری با شرح و تحقیق قاسم شمّاعی رفاعی، ج۱، ص۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۹.</ref>.
[[تهذیب]] التهذیب، ج۲، ص۳۷، رقم ۶۷). در «[[بخاری]] [[کلاباذی]]، رجال صحیح البخاری»، ج۱، ص۱۴۱، رقم ۱۷۴ نیز نام وی آمده است.</ref> و بودن وی در سند [[روایات]] صحاح سته به‌ویژه در سند [[روایات صحیح]] بخاری مستلزم آن است که او را عادل و [[ثقه]] بدانند؛ زیرا اگر یکی از [[راویان]] برخی از روایات آن کتاب‌ها ثقه نباشد، نمی‌توان همه روایات آنها را صحیح دانست و اگر در [[صحت]] همۀ روایات برخی از صحاح سته[[اختلاف]] باشد، در صحت همۀ روایات صحیح بخاری اتفاق دارند، به‌خصوص که گفته‌اند بخاری ملتزم شده [[حدیثی]] را در جامع صحیحش بیاورد که وثاقت راویان آن تا [[صحابی]] مشهور، مورد اتفاق باشد<ref>ر.ک: صحیح البخاری با شرح و تحقیق قاسم شمّاعی رفاعی، ج۱، ص۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ص۹.</ref>.


اما دلیل وثاقت وی در نزد شیعه افزون بر روایات فراوانی که در [[مدح]] وی رسیده<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲-۱۵.</ref>، روایتی است که [[کلینی]] با [[سند صحیح]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده که فرمود: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي جَابِرٌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ لَمْ يُكَذَّبْ [جَابِرٌ]...}}<ref>کلینی، فروع الکافی، ج۷، ص۱۱۴ ({{عربی|كِتَابُ الْمَوَارِيثِ بَابُ ابْنِ أَخٍ وَ جَدٍّ}} کتاب المواریث، باب ابن اخ و جدّ، ح۳)، و به روایت شیخ طوسی در باب میراث من علا من الآباء، ح۲۷/۱۱۰۶ درباره‌اش فرموده است: {{متن حدیث|وَ لَمْ يَكُنْ يَكْذِبُ جَابِرٌ}} (ر.ک: طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۳۰۹).</ref>؛ ازاین‌رو [[آیت‌الله]] خویی فرموده است: «[[جلالت]] [[مقام]] جابر واضح و معلوم است»<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۵.</ref>. [[وحید]] بهبهانی فرموده است: نیازی به توثیق ندارد. [[شیخ حر عاملی]] و [[علامه مجلسی]] نیز او را [[ثقه]] دانسته‌اند<ref>تجلیل، معجم الثقات، ص۲۵، رقم ۱۴۵.</ref>. [[علامه حلی]] او را در قسم اول کتابش آورده و درباره‌اش فرموده است: [[کشی]] [[روایات]] فراوانی را در [[مدح]] وی آورده است و هیچ روایتی را که مخالف آن باشد، ذکر نکرده است<ref>رجال العلامة الحلّی، ص۳۴.</ref>.
اما دلیل وثاقت وی در نزد شیعه افزون بر روایات فراوانی که در [[مدح]] وی رسیده<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲-۱۵.</ref>، روایتی است که [[کلینی]] با [[سند صحیح]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده که فرمود: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي جَابِرٌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ لَمْ يُكَذَّبْ [جَابِرٌ]...}}<ref>کلینی، فروع الکافی، ج۷، ص۱۱۴ ({{عربی|كِتَابُ الْمَوَارِيثِ بَابُ ابْنِ أَخٍ وَ جَدٍّ}} کتاب المواریث، باب ابن اخ و جدّ، ح۳)، و به روایت شیخ طوسی در باب میراث من علا من الآباء، ح۲۷/۱۱۰۶ درباره‌اش فرموده است: {{متن حدیث|وَ لَمْ يَكُنْ يَكْذِبُ جَابِرٌ}} (ر.ک: طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۳۰۹).</ref>؛ ازاین‌رو [[آیت‌الله]] خویی فرموده است: «[[جلالت]] [[مقام]] جابر واضح و معلوم است»<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۵.</ref>.


از نظر [[مذهب]] نیز می‌توان گفت: وی [[شیعه]] و از ارادتمندان [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} و سایر [[امامان معصوم]]{{عم}} بوده است؛ زیرا گفته‌اند: برقی او را از اصفیای [[اصحاب]] امیر مؤمنان علی{{ع}} به شمار آورده است<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>. [[فضل بن شاذان]] او را از سبقت‌گیرندگانی که به امیر مؤمنان علی{{ع}} [[رجوع]] کرده‌اند، دانسته است<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>، و [[ابن عقده]] گفته است: [[جابر بن عبد الله]] [از دیگران] [[بریده]] و به سوی [[اهل بیت]]{{عم}} روی آورده است<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>. از وی [[روایت]] کرده‌اند که در کوچه‌ها و مجالس [[مدینه]] می‌گشت و می‌گفت: {{متن حدیث|عَلِيٌّ خَيْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَرَ}}<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۰۰، ح۱۱۰ و نیز ر.ک: ج۳۸، ص۶، ۱۸۹. این جمله از رسول خدا{{صل}} نیز روایت شده است (ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۲۶، ص۳۰۶ و ج۳۸، ص۷ و ج۴۰، ص۷۷).</ref> از [[ابو زبیر مکی]] روایت شده که از جابر بن عبد الله پرسیدم [[علی بن ابی طالب]] چگونه مردی است‌؟ ابرویش را که بر روی چشمانش افتاده بود، بالا زد و گفت: «او بهترین[[بشر]] است. به [[خدا]] [[سوگند]] در [[زمان پیامبر]] [[منافقان]] را به دشمنی‌شان نسبت به آن [[حضرت]] می‌شناختیم»<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>.
[[وحید بهبهانی]] فرموده است: نیازی به توثیق ندارد. [[شیخ حر عاملی]] و [[علامه مجلسی]] نیز او را [[ثقه]] دانسته‌اند<ref>تجلیل، معجم الثقات، ص۲۵، رقم ۱۴۵.</ref>. [[علامه حلی]] او را در قسم اول کتابش آورده و درباره‌اش فرموده است: [[کشی]] [[روایات]] فراوانی را در [[مدح]] وی آورده است و هیچ روایتی را که مخالف آن باشد، ذکر نکرده است<ref>رجال العلامة الحلّی، ص۳۴.</ref>.


در روایت مفصّلی که [[صدوق]] با سند متصل از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نقل کرده است، جابر در ردیف [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] ذکر شده و از مؤمنانی به شمار آمده است که بعد از [[پیامبر]]{{صل}} [دینشان را][[تغییر]] نداده‌اند و [[ولایت]] و [[دوست]] بودن با آنان و پیروانشان [[واجب]] است<ref>ر.ک: صدوق، الخصال، ص۶۰۷ ({{عربی|ابواب المأة فما فوقه}}، ح۹، {{عربی|خصال من شرایع الدین}}).</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۴۱-۱۴۲.</ref>
از نظر [[مذهب]] نیز می‌توان گفت: وی [[شیعه]] و از ارادتمندان [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} و سایر [[امامان معصوم]]{{عم}} بوده است؛ زیرا گفته‌اند: برقی او را از اصفیای [[اصحاب]] امیر مؤمنان علی{{ع}} به شمار آورده است<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>. [[فضل بن شاذان]] او را از سبقت‌گیرندگانی که به امیر مؤمنان علی{{ع}} [[رجوع]] کرده‌اند، دانسته است<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>، و [[ابن عقده]] گفته است: [[جابر بن عبد الله]] از دیگران [[بریده]] و به سوی [[اهل بیت]]{{عم}} روی آورده است<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>. از وی [[روایت]] کرده‌اند که در کوچه‌ها و مجالس [[مدینه]] می‌گشت و می‌گفت: {{متن حدیث|عَلِيٌّ خَيْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَرَ}}<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۰۰، ح۱۱۰ و نیز ر.ک: ج۳۸، ص۶، ۱۸۹. این جمله از رسول خدا{{صل}} نیز روایت شده است (ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۲۶، ص۳۰۶ و ج۳۸، ص۷ و ج۴۰، ص۷۷).</ref> از [[ابو زبیر مکی]] روایت شده که از جابر بن عبد الله پرسیدم [[علی بن ابی طالب]] چگونه مردی است‌؟ ابرویش را که بر روی چشمانش افتاده بود، بالا زد و گفت: «او بهترین[[بشر]] است. به [[خدا]] [[سوگند]] در [[زمان پیامبر]] [[منافقان]] را به دشمنی‌شان نسبت به آن [[حضرت]] می‌شناختیم»<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲.</ref>.
 
در روایت مفصّلی که [[صدوق]] با سند متصل از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نقل کرده است، جابر در ردیف [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] ذکر شده و از مؤمنانی به شمار آمده است که بعد از [[پیامبر]]{{صل}} دینشان را [[تغییر]] نداده‌اند و [[ولایت]] و [[دوست]] بودن با آنان و پیروانشان [[واجب]] است<ref>ر.ک: صدوق، الخصال، ص۶۰۷ ({{عربی|ابواب المأة فما فوقه}}، ح۹، {{عربی|خصال من شرایع الدین}}).</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۴۱-۱۴۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش