پرش به محتوا

مرگ جاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
==حدیث من مات و روایات مشابه آن==
==حدیث من مات و روایات مشابه آن==
بر اساس [[روایات]]، [[معرفت]] یافتن به [[امام]] و [[حجت]] حیّ در هر عصر و زمانی، [[تکلیف]] عذر ناپذیری است که [[خداوند]] همگان را موظف به آن کرده است، به گونه‌ای که هیچ کس از این [[تکلیف]] معاف نیست. از نگاه [[شیعه]]، این [[معرفت]] چنان بااهمیت است که بود و نبود آن، معیار [[ایمان]] و [[کفر]] شناخته شده و کوتاهی نسبت به آن، مساوی با [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[مرگ]] او مرگ جاهلی خواهد بود. این [[حدیث]]، با تعابیر مختلف به طور [[مستفیض]] در [[منابع حدیثی]] [[فریقین]] [[نقل]] شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]</ref>.
بر اساس [[روایات]]، [[معرفت]] یافتن به [[امام]] و [[حجت]] حیّ در هر عصر و زمانی، [[تکلیف]] عذر ناپذیری است که [[خداوند]] همگان را موظف به آن کرده است، به گونه‌ای که هیچ کس از این [[تکلیف]] معاف نیست. از نگاه [[شیعه]]، این [[معرفت]] چنان بااهمیت است که بود و نبود آن، معیار [[ایمان]] و [[کفر]] شناخته شده و کوتاهی نسبت به آن، مساوی با [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[مرگ]] او مرگ جاهلی خواهد بود. این [[حدیث]]، با تعابیر مختلف به طور [[مستفیض]] در [[منابع حدیثی]] [[فریقین]] [[نقل]] شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]</ref>.
#[[معاویه بن وهب]] گوید: شنیدم از [[امام صادق]]{{ع}} فرمود که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref>.  
#[[معاویه بن وهب]] گوید: شنیدم از [[امام صادق]]{{ع}} فرمود که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref>.  
#[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور [[ابو محمد حسن بن علی]]{{عم}} بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "[[زمین]] تا [[روز قیامت]] از [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به [[راستی]] این درست است؛ چنان‏که روز درست است<ref>{{عربی|" أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏ ‏‏"}}</ref>. به او عرض شد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[حجّت]] و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، [[محمد]] او [[امام]] و [[حجّت]] بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. [[آگاه]] باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و [[اهل باطل]] در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، [[دروغ]] می‌‏گویند. سپس [[خروج]] می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در [[نجف]] [[کوفه]] در اهتزاز است"<ref>{{عربی|" ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۸۱، ح ۸</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۱ – ۳۹۳؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۴۲.</ref>
#[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور [[ابو محمد حسن بن علی]]{{عم}} بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "[[زمین]] تا [[روز قیامت]] از [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به [[راستی]] این درست است؛ چنان‏که روز درست است<ref>{{متن حدیث|أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏}}</ref>. به او عرض شد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[حجّت]] و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، [[محمد]] او [[امام]] و [[حجّت]] بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. [[آگاه]] باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و [[اهل باطل]] در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، [[دروغ]] می‌‏گویند. سپس [[خروج]] می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در [[نجف]] [[کوفه]] در اهتزاز است"<ref>{{متن حدیث|ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۸۱، ح ۸</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۱ – ۳۹۳؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۴۲.</ref>


==عدم معرفت امام و مرگ جاهلی==
==عدم معرفت امام و مرگ جاهلی==
خط ۱۴: خط ۱۴:
مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] او{{صل}} کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از [[گمراهی]] زمان [[جاهلیت]] که [[خدا]] و [[پیغمبر]]{{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر [[معرفت خدا]] و [[رسول]] او، به [[معرفت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}‏‏ نینجامد، برای [[انسان]] سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.
مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] او{{صل}} کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از [[گمراهی]] زمان [[جاهلیت]] که [[خدا]] و [[پیغمبر]]{{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر [[معرفت خدا]] و [[رسول]] او، به [[معرفت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}‏‏ نینجامد، برای [[انسان]] سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.


شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن حضرت فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است"<ref>{{عربی|"جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم [[شناخت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است.
شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن حضرت فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است"<ref>{{متن حدیث|جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم [[شناخت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است.


البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با [[استضعاف]] است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از [[هدایت الهی]] و دین‏داری محروم شده است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]]، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‏دارد که [[کفر]] نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که [[نفاق]] است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[امامان]]{{عم}}، نه از باب تعبّد که به [[حکم عقل]] است؛ چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد، مگر از طریقی که خود [[خداوند]] سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] الهی [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به [[دانا]] است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنان‏که عاقل در [[امور مادی]] و دنیایی خود، به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز [[عقل]] همین‏گونه [[حکم]] می‌کند<ref>  سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱( با تصرف)</ref>. البته در روایت‏‌های [[اهل سنت]]، به جای [[معرفت]] [[امام]]، داشتن [[امام]] ذکر شده است. آنان از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[نقل]] کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که [[امام]] نداشته باشد به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است"<ref>الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۱ - ۳۹۳.</ref>
البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با [[استضعاف]] است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از [[هدایت الهی]] و دین‏داری محروم شده است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]]، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‏دارد که [[کفر]] نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که [[نفاق]] است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[امامان]]{{عم}}، نه از باب تعبّد که به [[حکم عقل]] است؛ چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد، مگر از طریقی که خود [[خداوند]] سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] الهی [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به [[دانا]] است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنان‏که عاقل در [[امور مادی]] و دنیایی خود، به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز [[عقل]] همین‏گونه [[حکم]] می‌کند<ref>  سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱( با تصرف)</ref>. البته در روایت‏‌های [[اهل سنت]]، به جای [[معرفت]] [[امام]]، داشتن [[امام]] ذکر شده است. آنان از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[نقل]] کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که [[امام]] نداشته باشد به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است"<ref>الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۱ - ۳۹۳.</ref>
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش