|
|
خط ۵۲: |
خط ۵۲: |
| #در هم کوبندۀ [[حاکمان ستمگر]] و [[مجری عدالت]]: [[آگاه]] باشید که فردا آن [[امام]] [[دادگر]]، [[کارگزاران]] طاغوتی را بر زشت کاریهاشان [[محاکمه]] کند در چنین روزگاری [[زمین]] دُردانهها و گنجینههایش را چون پارههای جگر خود به پایش ریزد و تقدیمش کند و کلیدهای گنجهای خویش را از صمیم [[دل]] تسلیمش کند؛ آنگاه [[عدالت]] در [[زندگی]] و زنده شدن [[قرآن]] و [[سنت]] را به تماشا خواهی نشست<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.</ref>. | | #در هم کوبندۀ [[حاکمان ستمگر]] و [[مجری عدالت]]: [[آگاه]] باشید که فردا آن [[امام]] [[دادگر]]، [[کارگزاران]] طاغوتی را بر زشت کاریهاشان [[محاکمه]] کند در چنین روزگاری [[زمین]] دُردانهها و گنجینههایش را چون پارههای جگر خود به پایش ریزد و تقدیمش کند و کلیدهای گنجهای خویش را از صمیم [[دل]] تسلیمش کند؛ آنگاه [[عدالت]] در [[زندگی]] و زنده شدن [[قرآن]] و [[سنت]] را به تماشا خواهی نشست<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.</ref>. |
| #[[منجی راستین بشریت]]: ای [[مردم]]! زمان فراز آمدن چیزهایی است که شما را [[وعده]] دادهاند. نزدیک است فتنهای را که نمیدانید چیست، [[دیدار]] کنید. بدانید که از ما هر که آن را دریابد با چراغ روشنی که در دست دارد آن تاریکیها را پشتسر گذارد و پا جای پای [[صالحان]] نهد تا بندهایی را که بر گردنهاست بگشاید و [[اسیران]] را آزاد کند و جمعیت [[باطل]] را پریشان سازد و پراکندگان اهل [[صلاح]] را گرد آورد و این [[کارها]] پوشیده از [[مردم]] به انجام رساند آنکه در پی یافتن نشان اوست هر چه به جستوجویش کوشد از او نشانی نیابد<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۸.</ref> | | #[[منجی راستین بشریت]]: ای [[مردم]]! زمان فراز آمدن چیزهایی است که شما را [[وعده]] دادهاند. نزدیک است فتنهای را که نمیدانید چیست، [[دیدار]] کنید. بدانید که از ما هر که آن را دریابد با چراغ روشنی که در دست دارد آن تاریکیها را پشتسر گذارد و پا جای پای [[صالحان]] نهد تا بندهایی را که بر گردنهاست بگشاید و [[اسیران]] را آزاد کند و جمعیت [[باطل]] را پریشان سازد و پراکندگان اهل [[صلاح]] را گرد آورد و این [[کارها]] پوشیده از [[مردم]] به انجام رساند آنکه در پی یافتن نشان اوست هر چه به جستوجویش کوشد از او نشانی نیابد<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۸.</ref> |
| ==[[امام مهدی]]{{ع}} در [[قرآن]]==
| |
| *در [[قرآن کریم]] به صورت صریح نام "[[مهدی]]"، [[محمد بن الحسن]]{{ع}} بلکه نام هیچ کدام از [[امامان]]{{ع}} بیان نشده است؛ زیرا:
| |
| #اولاً: [[قرآن]] درصدد نام بردن از صحابیان و بستگان [[پیامبر]]{{صل}} نبوده است مگر در موارد استثنائی مثل داستان [[زید]]<ref>{{متن قرآن|قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا}}«پس چون زيد از او حاجت خويش بگزارد» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref> و ابولهب<ref>{{متن قرآن|تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ}}«توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.</ref> که نام آنها [[ضرورت]] داشته است؛
| |
| #ثانیاً: نام بردن افراد، موجب انگیزش [[حب]] و بغضهای متعدد و زمینهساز [[تحریف قرآن]] میشود؛
| |
| #ثالثاً در برخی [[احادیث]] از [[امام صادق]]{{ع}} در مورد [[نام علی]] و [[اهل بیت]]{{ع}} که در [[قرآن]] نیامده پرسش شد و ایشان به [[نماز]] اشاره کردند که [[حکم]] آن در [[قرآن]] نازل شده ولی از سه یا چهار رکعتی بودن آن نامی به میان نیامده است تا خود [[رسول خدا]]{{صل}} این قسمت را برای آنان [[تفسیر]] کند ولی در [[احادیث]] و [[تفاسیر]] سیصد و بیست و چهار [[آیه]] مرتبط با وجود [[مقدس]] [[امام عصر]]{{ع}} شمرده شده است که دلالتهای آنها یکسان نیست بلکه گاهی [[تفسیر]]، [[تأویل]]، [[تطبیق]] ([[جری]]) و... است و اعتبار [[احادیث]] تفسیری آنها نیز یکسان نیست<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۳۱ـ۳۳.</ref>.
| |
| *برخی از [[آیات]] مربوط به [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] عبارتاند از<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۳۱ـ۳۳.</ref>:
| |
| #{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>: در [[تفسیر]] [[آیۀ شریفه]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: «این [[بندگان]] [[صالح]] همانا [[آل محمد]] هستند که [[خداوند]]، مهدی آنان را پس از کوشش ایشان [[مبعوث]] میکند؛ پس ایشان را [[عزت]] داده، دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد»<ref>{{متن حدیث|هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اَللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ}}؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص ۱۸۴.</ref>. این [[تفسیرها]] هرگز عمومیت مفهوم [[آیه]] را محدود نمیکند بنابراین در هر زمان و در هرجا [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] [[قیام]] کنند، [[پیروز]] و موفق خواهند بود و سرانجام [[وارث زمین]] و [[حکومت]] آن خواهند شد<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۳۳ ـ ۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۳۳، ۳۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۷.</ref>
| |
| #{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>: [[امامان]]{{ع}} مراد این [[آیه]] را برپایی [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} دانستهاند<ref>نور الثقلین، ج۵، ص۳۱۰ ـ ۳۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۷.</ref>
| |
| #{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته كرده اند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ايمنى بدل كند. مرا مى پرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمى كنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>: [[روایت]] شده [[امام]] [[زین العابدین]] این [[آیه]] را خواند و فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]، اینان شیعۀ مایند. [[خداوند]] وعدۀ خویش را برای آنان به دست مردی از ما تحقق میبخشد و او، [[مهدی این امت]] است». این مضمون از [[امام باقر]] و [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} نیز [[نقل]] شده است<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص ۷ ـ۱۵۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۳۷ـ۴۲.</ref>
| |
| #{{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref> از برخی [[روایات]] استفاده میشود مراد از "[[بقیة الله]]" [[حضرت مهدی]]{{ع}} است همانند [[روایت]] کسی که از [[امام صادق]]{{ع}} میپرسد: چون میخواهیم به [[حضرت قائم]] [[سلام]] گوییم آیا میتوانیم او را [[امیرالمؤمنین]] خطاب کنیم؟ فرمود: «نه این [[لقب]] را [[خداوند]] تنها به [[علی بن ابیطالب]] داده است پرسید: او را چه خطاب کنیم؟ فرمود: بگویید: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ}} آن گاه [[امام]]{{ع}} این [[آیه]] را بر زبان آورد: {{متن قرآن|بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ}}.<ref>{{متن حدیث|سأله رجل عن القائم یسلم علیه بامرة المؤمنین؟ قال: لا ذاک اسم سمی الله به أمیر المؤمنین{{ع}}، لم یسم به أحد قبله و لا یتسمی به بعده الا کافر، قلت: جعلت فداک کیف یسلم؟ قال: یقولون السلام علیک یا بقیة الله، ثم قرأ: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ}}؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۳۹۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۷.</ref>
| |
| *در تمام آیاتی که به [[حضرت مهدی]]{{ع}} و رخدادهای [[آخرالزمان]] و حوادث مقارن [[ظهور]] و پس از آن، [[تفسیر]] شدهاند بر [[احادیث نبوی]]{{صل}} و [[علوی]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{ع}} استناد گشته است و در همۀ منابع تفسیری [[شیعه]] ذیل این [[آیات]] از [[حضرت مهدی]] یاد شده است. تفسیرهای معتبر [[اهل سنت]] نیز برخی [[آیات]] را درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[ظهور]] او دانستهاند از جمله: غرائب القرآن، نوشتۀ [[نظام]] نیشابوری؛ کشاف نوشته جارالله [[زمخشری]] و از [[شیعه]]: [[تفسیر]] [[مجمع البیان]]، [[تفسیر]] صافی [[فیض کاشانی]] و [[تفسیر]] [[المیزان]] [[علامه]] [[محمد حسین طباطبایی]] و...<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۷.</ref>. افزون بر این، کتبی نیز ویژۀ [[آیات]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} تألیف شدهاند از جمله: [[المحجة فیما نزل فی القائم الحجة]] نوشته [[سید هاشم بحرانی]] و [[معجم احادیث الامام المهدی]]{{ع}}، مؤسسة المعارف الاسلامیه، الجزء السابع، الآیات المفسر تحت اشراف [[شیخ]] [[علی]] کورانی، [[جامعترین]] کتاب در این زمینه است که بیش از ۳۰۰ [[آیه]] را جمع کرده ولی آیۀ ۱۸ [[سوره]] [[محمد]] {{صل}} را ذکر نکرده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۷ـ ۴۳۸.</ref>.
| |
|
| |
| ==[[امام مهدی]]{{ع}} در [[روایات]]== | | ==[[امام مهدی]]{{ع}} در [[روایات]]== |
| *بنابر [[روایات معتبر]] و قطعی، [[احکام]] و [[تعالیم اسلام]] و نیز [[عدالت]] که [[بشر]] در سایۀ آن به [[سعادت]] میرسد تنها به دست [[مبارک]] [[امام دوازدهم]]{{ع}} به صورت کامل [[اجرا]] میشود و تحقق میپذیرد و این وعدۀ آسمانی تا برآورده نشود بنابر [[مصلحت]] و [[حکمت الهی]] از [[دنیا]] نخواهد رفت. [[آمادگی مردم]] [[جهان]] برای پذیرفتن [[حکومت الهی]] از شرطهای بنیادی [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۲۹.</ref> و در [[روایات شیعه]] و [[سنی]] و حتی در برخی [[روایات]] نام و مشخصات [[امام مهدی]]{{ع}} آمده است. روایاتِ [[امامت]] آن [[امام همام]]{{ع}} در [[حد ]] [[تواتر]] است و از دیگر [[امامان]] بیشتر است این بدان سبب است که در این باره هم از [[پیامبر]]{{صل}} و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} روایاتی در دست است و هم از یازده [[امام]] [[معصوم]]{{ع}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۲ـ ۶۵؛ کمال الدین، ص ۶۰۶ ـ ۴۸۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۲۸. </ref> از جملۀ این [[روایات]]: | | *بنابر [[روایات معتبر]] و قطعی، [[احکام]] و [[تعالیم اسلام]] و نیز [[عدالت]] که [[بشر]] در سایۀ آن به [[سعادت]] میرسد تنها به دست [[مبارک]] [[امام دوازدهم]]{{ع}} به صورت کامل [[اجرا]] میشود و تحقق میپذیرد و این وعدۀ آسمانی تا برآورده نشود بنابر [[مصلحت]] و [[حکمت الهی]] از [[دنیا]] نخواهد رفت. [[آمادگی مردم]] [[جهان]] برای پذیرفتن [[حکومت الهی]] از شرطهای بنیادی [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۲۹.</ref> و در [[روایات شیعه]] و [[سنی]] و حتی در برخی [[روایات]] نام و مشخصات [[امام مهدی]]{{ع}} آمده است. روایاتِ [[امامت]] آن [[امام همام]]{{ع}} در [[حد ]] [[تواتر]] است و از دیگر [[امامان]] بیشتر است این بدان سبب است که در این باره هم از [[پیامبر]]{{صل}} و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} روایاتی در دست است و هم از یازده [[امام]] [[معصوم]]{{ع}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۲ـ ۶۵؛ کمال الدین، ص ۶۰۶ ـ ۴۸۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۲۸. </ref> از جملۀ این [[روایات]]: |