پرش به محتوا

نام‌های امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
#نام برنده آن حضرت بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]]{{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: {{متن حدیث|"مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ"}}<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>؛ "[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد". در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن حضرت در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن حضرت می‌گردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از "فی مجمع من الناس" [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد.
#نام برنده آن حضرت بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]]{{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: {{متن حدیث|"مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ"}}<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>؛ "[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد". در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن حضرت در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن حضرت می‌گردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از "فی مجمع من الناس" [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد.


'''[[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]''': [[محمد بن زیاد ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} درباره [[امام غایب]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|"... تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>؛ "... کسی که ولادتش بر [[مردمان]] پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آن‌گاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد". [[عبد العظیم حسنی]] گوید:... [[امام هادی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"... وَ مِنْ بَعْدِيَ اِبْنِي اَلْحَسَنُ ، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً..."}}<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۹، ح ۱.</ref>؛ "... و پس از من پسرم [[حسن]] است و [[مردم]] با [[جانشین]] او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمی‌بینند و بردن نام او روا نباشد؛ تا آنکه [[قیام]] کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید...".
'''[[روایات]] عدم جواز تا هنگام ظهور''': محمد بن زیاد ازدی از [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} درباره [[امام غایب]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|"... تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>؛ "... کسی که ولادتش بر [[مردمان]] پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آن‌گاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد". [[عبد العظیم حسنی]] گوید:... [[امام هادی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"... وَ مِنْ بَعْدِيَ اِبْنِي اَلْحَسَنُ ، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً..."}}<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۹، ح ۱.</ref>؛ "... و پس از من پسرم [[حسن]] است و [[مردم]] با [[جانشین]] او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمی‌بینند و بردن نام او روا نباشد؛ تا آنکه [[قیام]] کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید...".


'''[[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر''': در این دسته از [[روایات]]، به [[علت]] نام نبردن حضرت اشاره شده است. در این صورت اگر آن [[علت]] وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. [[امام باقر]]{{ع}} در جواب [[ابو خالد کابلی]]- که از [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} پرسیده بود- فرمود: {{متن حدیث|"... سَأَلْتَنِي وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸.</ref>؛ "به [[خدا]] [[سوگند]] ای ابا خالد! پرسش [[سختی]] پرسیدی که مرا به [[تکلیف]] و زحمت می‌اندازد؛ همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم، مسلما، به تو می‌گفتم. همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی [[فاطمه]] او را بشناسند، [[حرص]] ورزند که او را قطعه قطعه کنند". از [[روایت]] یاد شده استفاده می‌شود که اگر ضرر و خطری بر آن حضرت به وجود نیاید، دانستن و [[نقل]] نام آن حضرت، بدون اشکال است. از خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی آمده است: {{متن حدیث|"... فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>؛ "پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد". [[شیخ حر عاملی]] ذیل این [[روایت]] نوشته است: این دلالت می‌کند بر اینکه [[نهی]] اختصاص به [[ترس]] و ترتب مفسده دارد<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد.
'''[[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر''': در این دسته از [[روایات]]، به [[علت]] نام نبردن حضرت اشاره شده است. در این صورت اگر آن [[علت]] وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. [[امام باقر]]{{ع}} در جواب [[ابو خالد کابلی]]- که از [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} پرسیده بود- فرمود: {{متن حدیث|"... سَأَلْتَنِي وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸.</ref>؛ "به [[خدا]] [[سوگند]] ای ابا خالد! پرسش [[سختی]] پرسیدی که مرا به [[تکلیف]] و زحمت می‌اندازد؛ همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم، مسلما، به تو می‌گفتم. همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی [[فاطمه]] او را بشناسند، [[حرص]] ورزند که او را قطعه قطعه کنند". از [[روایت]] یاد شده استفاده می‌شود که اگر ضرر و خطری بر آن حضرت به وجود نیاید، دانستن و [[نقل]] نام آن حضرت، بدون اشکال است. از خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی آمده است: {{متن حدیث|"... فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>؛ "پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد". [[شیخ حر عاملی]] ذیل این [[روایت]] نوشته است: این دلالت می‌کند بر اینکه [[نهی]] اختصاص به [[ترس]] و ترتب مفسده دارد<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش