تفسیر ابی جارود (کتاب): تفاوت میان نسخهها
←دربارهٔ کتاب
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== دربارهٔ کتاب == | == دربارهٔ کتاب == | ||
[[ابن ندیم]] در ذکر کتابهایی که در [[تفسیر قرآن]] تألیف شده است، اولین کتابی که نام میبرد، [[کتاب محمد بن علی الباقر]]{{ع}} است و میگوید: آن را [[ابو الجارود زیاد بن منذر]] [[رئیس]] [[جارودیّه]] [[زیدیّه]] از آن [[حضرت]] [[روایت]] کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۷.</ref>.از گفتۀ وی روشن است که این کتاب همان [[تفسیر]] [[ابی الجارود]] است که [[نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] هردو از آن خبر داده و سند متصل برای آن ذکر کردهاند<ref>نجاشی پس از معرفی ابو الجارود زیاد بن منذر فرموده است: {{عربی|له کتاب تفسیر القرآن رواه عن ابی جعفر{{ع}} اخبرنا به عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن سعید قال: حدّثنا جعفر بن عبد الله المحمّدی قال: حدّثنا ابو سهل کثیر بن عیّاش القطّان قال: حدّثنا ابو الجارود بالتفسیر}} (رجال النجاشی، ص۱۷۰، رقم ۴۴۸) شیخ طوسی نیز پس از معرفی وی فرموده است: {{عربی|و له کتاب التفسیر عن ابی جعفر الباقر{{ع}} اخبرنا به الشیخ ابو عبد الله محمد بن محمّد بن النعمان و الحسین بن عبید الله عن محمد بن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن الحسین بن سعدک الهمدانی عن محمد بن ابراهیم القطانی (العطار خ ل) عن کثیر بن عیاش عن ابی الجارود عن جعفر{{ع}}...}} طوسی، الفهرست، ص۷۲، رقم ۲۹۳) البته سند هردو به واسطه «کثیر بن عیاش» ضعیف است. در سند دیگری که شیخ طوسی برای این تفسیر ذکر کرده نیز کثیر بن عیاش وجود دارد (ر.ک: طوسی، الفهرست، ص۷۳).</ref>. [[سید محسن امین]] نیز به استناد گفتۀ ابن ندیم این تفسیر را از تألیفات [[امام باقر]]{{ع}} به شمار آورده<ref>ر.ک: امین، اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۵۶.</ref> و [[آقا بزرگ تهرانی]] نیز در معرفی آن فرموده است: «ابوالجارود نامش زیاد بن منذر و از هنگام ولادتش [[نابینا]] بوده و [[مذهب زیدیه]] [[جارودیه]] به وی منسوب است و از [[اصحاب]] سه [[امام]] [[علی بن الحسین]] و [[محمد بن علی]] و [[جعفر بن محمد]]{{عم}} بوده است. تفسیرش را قبل از [[گرایش]] به [[مذهب]] [[زیدیّه]] از شخص [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده و گویا آن را به املای آن [[حضرت]] نوشته است و ازاینرو، [[ابن ندیم]] آن را به امام باقر{{ع}} نسبت داده <ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۵۱، رقم ۱۲۰۲.</ref>، و در چند صفحه بعد با عنوان [[تفسیر الامام الباقر]]{{ع}} از آن یاد کرده است»<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۶۲.</ref>. | [[ابن ندیم]] در ذکر کتابهایی که در [[تفسیر قرآن]] تألیف شده است، اولین کتابی که نام میبرد، [[کتاب محمد بن علی الباقر]]{{ع}} است و میگوید: آن را [[ابو الجارود زیاد بن منذر]] [[رئیس]] [[جارودیّه]] [[زیدیّه]] از آن [[حضرت]] [[روایت]] کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۷.</ref>.از گفتۀ وی روشن است که این کتاب همان [[تفسیر]] [[ابی الجارود]] است که [[نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] هردو از آن خبر داده و سند متصل برای آن ذکر کردهاند<ref>نجاشی پس از معرفی ابو الجارود زیاد بن منذر فرموده است: {{عربی|له کتاب تفسیر القرآن رواه عن ابی جعفر{{ع}} اخبرنا به عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن سعید قال: حدّثنا جعفر بن عبد الله المحمّدی قال: حدّثنا ابو سهل کثیر بن عیّاش القطّان قال: حدّثنا ابو الجارود بالتفسیر}} (رجال النجاشی، ص۱۷۰، رقم ۴۴۸) شیخ طوسی نیز پس از معرفی وی فرموده است: {{عربی|و له کتاب التفسیر عن ابی جعفر الباقر{{ع}} اخبرنا به الشیخ ابو عبد الله محمد بن محمّد بن النعمان و الحسین بن عبید الله عن محمد بن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن الحسین بن سعدک الهمدانی عن محمد بن ابراهیم القطانی (العطار خ ل) عن کثیر بن عیاش عن ابی الجارود عن جعفر{{ع}}...}} طوسی، الفهرست، ص۷۲، رقم ۲۹۳) البته سند هردو به واسطه «کثیر بن عیاش» ضعیف است. در سند دیگری که شیخ طوسی برای این تفسیر ذکر کرده نیز کثیر بن عیاش وجود دارد (ر.ک: طوسی، الفهرست، ص۷۳).</ref>. [[سید محسن امین]] نیز به استناد گفتۀ ابن ندیم این تفسیر را از تألیفات [[امام باقر]]{{ع}} به شمار آورده<ref>ر.ک: امین، اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۵۶.</ref> و [[آقا بزرگ تهرانی]] نیز در معرفی آن فرموده است: «ابوالجارود نامش زیاد بن منذر و از هنگام ولادتش [[نابینا]] بوده و [[مذهب زیدیه]] [[جارودیه]] به وی منسوب است و از [[اصحاب]] سه [[امام]] [[علی بن الحسین]] و [[محمد بن علی]] و [[جعفر بن محمد الصادق]]{{عم}} بوده است. تفسیرش را قبل از [[گرایش]] به [[مذهب]] [[زیدیّه]] از شخص [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده و گویا آن را به املای آن [[حضرت]] نوشته است و ازاینرو، [[ابن ندیم]] آن را به امام باقر{{ع}} نسبت داده <ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۵۱، رقم ۱۲۰۲.</ref>، و در چند صفحه بعد با عنوان [[تفسیر الامام الباقر]]{{ع}} از آن یاد کرده است»<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۶۲.</ref>. | ||
در [[تفسیر قمی]] فراوان از این تفسیر روایت نقل شده<ref>بر اساس برنامه رایانهای معجم فقهی، در تفسیر القمی ۲۱۲ مورد از ابی الجارود روایت نقل شده که چهار مورد آن با سندی مشتمل بر کثیر بن عیاش و ادامه همان سندی است که شیخ و نجاشی نسبت به تفسیر ابی الجارود ذکر کردهاند و در سایر موارد جز دو مورد با تعبیر «و فی روایة ابی الجارود» به همان سند اشاره دارد و این قرینه است که این روایات نیز با همان سند از تفسیر ابی الجارود نقل شده است. در آن دو مورد سند چنین است: ۱. {{عربی|و حدّثنی ابی عن ظریف بن ناصح عن عبد الصمد بن بشیر عن ابی الجارود عن ابی جعفر{{ع}}}} (تفسیر القمی، ج۱، ص۲۰۹)؛ ۲. {{عربی|حدّثنی ابی عن صفوان بن یحیی عن ابی الجارود عن عمران بن هیثم عن مالک بن ضمرة عن ابیذر}} (تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۹).</ref> و کثرت آن در حدّی است که [[آقا بزرگ تهرانی]] تفسیر قمی را آمیختهای از تفسیر [[علی بن ابراهیم]] و تفسیر [[ابی الجارود]] دانسته است<ref>ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۳۰۳.</ref>. [[سید بن طاووس]] نیز مطالبی را از این تفسیر نقل کرده است<ref>ر.ک: سید بن طاووس، سعد السعود للنفوس، ص۲۲۳، ۲۲۶، رقمهای ۱۱۹-۱۲۳.</ref>. | در [[تفسیر قمی]] فراوان از این تفسیر روایت نقل شده<ref>بر اساس برنامه رایانهای معجم فقهی، در تفسیر القمی ۲۱۲ مورد از ابی الجارود روایت نقل شده که چهار مورد آن با سندی مشتمل بر کثیر بن عیاش و ادامه همان سندی است که شیخ و نجاشی نسبت به تفسیر ابی الجارود ذکر کردهاند و در سایر موارد جز دو مورد با تعبیر «و فی روایة ابی الجارود» به همان سند اشاره دارد و این قرینه است که این روایات نیز با همان سند از تفسیر ابی الجارود نقل شده است. در آن دو مورد سند چنین است: ۱. {{عربی|و حدّثنی ابی عن ظریف بن ناصح عن عبد الصمد بن بشیر عن ابی الجارود عن ابی جعفر{{ع}}}} (تفسیر القمی، ج۱، ص۲۰۹)؛ ۲. {{عربی|حدّثنی ابی عن صفوان بن یحیی عن ابی الجارود عن عمران بن هیثم عن مالک بن ضمرة عن ابیذر}} (تفسیر القمی، ج۱، ص۱۰۹).</ref> و کثرت آن در حدّی است که [[آقا بزرگ تهرانی]] تفسیر قمی را آمیختهای از تفسیر [[علی بن ابراهیم]] و تفسیر [[ابی الجارود]] دانسته است<ref>ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۳۰۳.</ref>. [[سید بن طاووس]] نیز مطالبی را از این تفسیر نقل کرده است<ref>ر.ک: سید بن طاووس، سعد السعود للنفوس، ص۲۲۳، ۲۲۶، رقمهای ۱۱۹-۱۲۳.</ref>. |