پرش به محتوا

محمد بن اورمه قمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[محمد بن اورمه قمی در تراجم و رجال]] - [[محمد بن اورمه قمی در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[محمد بن اورمه قمی در معارف و سیره رضوی]]</div>


==مقدمه==
==مقدمه==
از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}}. [[ابوجعفر محمد بن اُورمه قمی]]<ref>الرجال، ابن غضائری، ص۹۳.</ref> یا اُرومه<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۹۷.</ref>، از [[فقیهان]] برجسته و [[محدثان]] [[شیعی]] بود<ref>الرجال، ابن غضائری، ص۹۳.</ref> که ابن‌قولویه با دو واسطه<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۳۱۳.</ref> و [[نجاشی]] با چهار واسطه<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۱۰۶؛ ج۳، ص۳۵۹.</ref>، یعنی از طریق [[حسین بن محمد بن هدیه]]، از [[جعفر بن محمد]]، از [[عبدالله بن فضل بن هلال]]، از [[احمد بن علی بن نعمان]] از او [[روایت]] دارد<ref>رجال النجاشی، ص۳۳۰.</ref>. از زیست‌نامه وی اطلاع چندانی در دست نیست، اما با توجه به اینکه [[شیخ طوسی]] وی را از اصحاب امام رضا{{ع}} دانسته<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۷.</ref>، روایاتی نیز از [[امام هادی]]{{ع}} ([[امامت]] ۲۲۰-۲۵۴ق)<ref>الکافی، ج۴، ص۵۶۹.</ref> نقل کرده و تا اواخر نیمه اول [[قرن سوم]] قمری نیز در قید [[حیات]] بوده، چون اخباری از دوران [[خلافت]] [[معتصم عباسی]] (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ق) دارد<ref>الثاقب فی المناقب، ص۵۲۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۱۲؛ جمال الأسبوع، ص۳۶.</ref>، می‌توان گمانه زد که وی در نیمه دوم [[قرن دوم]] به [[دنیا]] آمده باشد.
از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}}. [[ابوجعفر محمد بن اُورمه قمی]]<ref>الرجال، ابن غضائری، ص۹۳.</ref> یا اُرومه<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۹۷.</ref>، از [[فقیهان]] برجسته و [[محدثان]] [[شیعی]] بود<ref>الرجال، ابن غضائری، ص۹۳.</ref> که ابن‌قولویه با دو واسطه<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۳۱۳.</ref> و [[نجاشی]] با چهار واسطه<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۱۰۶؛ ج۳، ص۳۵۹.</ref>، یعنی از طریق [[حسین بن محمد بن هدیه]]، از [[جعفر بن محمد]]، از [[عبدالله بن فضل بن هلال]]، از [[احمد بن علی بن نعمان]] از او [[روایت]] دارد<ref>رجال النجاشی، ص۳۳۰.</ref>.
 
از زیست‌نامه وی اطلاع چندانی در دست نیست، اما با توجه به اینکه [[شیخ طوسی]] وی را از اصحاب امام رضا{{ع}} دانسته<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۷.</ref>، روایاتی نیز از [[امام هادی]]{{ع}} ([[امامت]] ۲۲۰-۲۵۴ق)<ref>الکافی، ج۴، ص۵۶۹.</ref> نقل کرده و تا اواخر نیمه اول [[قرن سوم]] قمری نیز در قید [[حیات]] بوده، چون اخباری از دوران [[خلافت]] [[معتصم عباسی]] (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ق) دارد<ref>الثاقب فی المناقب، ص۵۲۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۱۲؛ جمال الأسبوع، ص۳۶.</ref>، می‌توان گمانه زد که وی در نیمه دوم [[قرن دوم]] به [[دنیا]] آمده باشد.


درباره محمد گفت‌و‌گوهای بسیاری وجود دارد. شاید اولین مسأله قابل طرح آن باشد که آیا [[محمد بن اورمه]] مذکور در کتاب الفهرست<ref>الفهرست، طوسی، ص۲۲۰، ۳۲۷.</ref> با محمد بن اورمه قمی مذکور در کتاب الرجال<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۷، ۴۴۸.</ref>، با محمد بن ارومه ذکر شده در دیگر کتب رجالی و [[حدیثی]]<ref>الاستبصار، ج۴، ص۱۳۷؛ فرحة الغری، ص۱۳۵؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۳۸۳.</ref> یک نفرند یا متعددند. [[میرداماد]] ادعا می‌کند آنچه درباره [[صحابی]] دانستن محمد بن اورمه به شیخ نسبت داده شده، [[دروغ]] است، چون در نسخه موجود [[رجال شیخ]] که در [[اختیار]] است چنین چیزی وجود ندارد و ابوالمنذر بن محمد بن ارویه قمی را از اصحاب امام رضا{{ع}} دانسته نه محمد بن اورمه یا محمد بن ارومه را. وی با این بیان بر تعدد افراد صحه می‌گذارد<ref>الرواشح السماویة، ص۱۷۵.</ref>. برخی دیگر نیز این سخن و ادعا را پذیرا شدند<ref>الرسائل الرجالیة، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. اما آنچه در منابع رجالی و [[حدیثی]] درباره این [[عناوین]] آمده، از [[اتحاد]] شخصیتی [[محمد بن اورمة]]، محمد بن اورمه قمی و محمد بن ارومه حکایت دارد.
درباره محمد گفت‌و‌گوهای بسیاری وجود دارد. شاید اولین مسأله قابل طرح آن باشد که آیا [[محمد بن اورمه]] مذکور در کتاب الفهرست<ref>الفهرست، طوسی، ص۲۲۰، ۳۲۷.</ref> با محمد بن اورمه قمی مذکور در کتاب الرجال<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۷، ۴۴۸.</ref>، با محمد بن ارومه ذکر شده در دیگر کتب رجالی و [[حدیثی]]<ref>الاستبصار، ج۴، ص۱۳۷؛ فرحة الغری، ص۱۳۵؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۳۸۳.</ref> یک نفرند یا متعددند. [[میرداماد]] ادعا می‌کند آنچه درباره [[صحابی]] دانستن محمد بن اورمه به شیخ نسبت داده شده، [[دروغ]] است، چون در نسخه موجود [[رجال شیخ]] که در [[اختیار]] است چنین چیزی وجود ندارد و ابوالمنذر بن محمد بن ارویه قمی را از اصحاب امام رضا{{ع}} دانسته نه محمد بن اورمه یا محمد بن ارومه را. وی با این بیان بر تعدد افراد صحه می‌گذارد<ref>الرواشح السماویة، ص۱۷۵.</ref>. برخی دیگر نیز این سخن و ادعا را پذیرا شدند<ref>الرسائل الرجالیة، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. اما آنچه در منابع رجالی و [[حدیثی]] درباره این [[عناوین]] آمده، از [[اتحاد]] شخصیتی [[محمد بن اورمة]]، محمد بن اورمه قمی و محمد بن ارومه حکایت دارد.
خط ۱۳: خط ۱۵:


گذشته از این، آورده‌اند که توقیعی نیز از [[امام هادی]]{{ع}} مبنی بر [[برائت]] وی فرستاده شده بود.
گذشته از این، آورده‌اند که توقیعی نیز از [[امام هادی]]{{ع}} مبنی بر [[برائت]] وی فرستاده شده بود.
ابن‌غضائری با ذکر این مطلب وی را از این [[اتهام]] مبرا می‌داند و یادآور می‌شود که گرچه [[قمی‌ها]] به او نسبت غلو داده‌اند، اخباری که از او رسیده، [[پاکیزه]] است و در آنها هیچ خبری که نشان دهنده این مطلب باشد، دیده نمی‌شود. سپس می‌گوید: من [[گمان]] دارم او مورد [[تهمت]] قرار گرفته است. وی همچنین می‌نویسد: من خود دست‌خط و توقیعی از امام هادی{{ع}} دیدم که [[امام]] به جمعی از [[دانشمندان]] [[قم]] نوشته و دامن او را از این سخنان تهمت‌آمیز [[پاک]] کرده‌اند<ref>الرجال، ابن غضائری، ج۱، ص۹۳-۹۴، طرائف المقال، ج۱، ص۳۴۲؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص۴۷۴.</ref>.


به رغم چنین مباحثی برخی از [[علمای رجال]] در قبول [[روایات]] وی تردید دارند<ref>رجال النجاشی، ص۳۲۹.</ref>. [[شیخ طوسی]] وی را [[ضعیف]] شمرده است<ref>رجال الطوسی، ص۴۴۸.</ref>. دسته‌ای نیز بر تخلیط روایات وی [[اذعان]] دارند و از این‌رو گفته‌اند. آنچه از نوشته‌های وی در آثار [[حسین بن سعید]] و دیگران انعکاس یافته، قابل [[اعتماد]] است و می‌توان بر اساس آنها [[فتوا]] داد، اما بر آنچه وی در آن متفرد است، نمی‌توان اعتماد کرد<ref>الرجال، ابن‌غضائری، ج۱، ص۹۴؛ رجال النجاشی، ص۳۲۹؛ الفهرست، طوسی، ص۲۲۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۱۲۵.</ref>؛ از جمله نوشته‌هایی که در [[تفسیر باطنی]] [[قرآن]] دارد. این [[تفسیر]] گویا حاوی نکته‌هایی است که انتسابش به او مایه [[جرح]] وی می‌گردد. بدین [[جهت]] ابن‌غضائری عنوان می‌کند که ممکن است چنین اوراقی به وی نسبت داده شده باشد و حتی اگر از او باشد، باز هم تفسیر ربطی به [[احادیث]] وی ندارد. بدین گونه ابن‌غضائری وی را از باورهای نااستوار مبرا می‌داند و مورد [[اعتماد]] می‌خواند<ref>الرجال، ابن‌غضائری، ج۱، ص۹۴.</ref>. [[نجاشی]] نیز کلیه کتاب‌های وی را [[صحاح]] می‌داند، جز کتاب تفسیر [[باطن]] که به او نسبت داده شده و از دید وی آمیخته با [[احادیث ضعیف]] است<ref>رجال النجاشی، ص۳۲۹.</ref>. احادیث صحاح را می‌توان به داده‌هایی که از پایه و اساس سندی برخوردارند، تبیین کرد و به بیانی می‌توان آنها را صادر شده از [[امام]] دانست. البته صاحب معالم در نقطه مقابل قرار دارد. او می‌نویسد: نوشته‌های ابن‌اورمه بین [[اصحاب]] متروک است<ref>منتقی الجمان، ج۱، ص۴۲.</ref>. [[علامه حلی]] با برشمردن جمیع موارد و اقوال مختلف، به توقف در [[روایات]] وی روی می‌کند<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۹۸.</ref>، در حالی که [[میرداماد]] بر خلاف او، به قبول روایاتش [[حکم]] می‌کند. [[استدلال]] وی این است: ابن‌غضائری که با کم‌ترین دلیل به [[تضعیف]] افراد می‌پردازد، راجع به وی می‌نویسد که حدیثش [[پاکیزه]] و بدون [[فساد]] است و چیزی از او ندیده که موجب [[اضطراب]] نفس شود. همچنین شیخ و نجاشی وی را به [[غلو]] نسبت نداده‌اند، بلکه آن را تهمتی برایش ذکر کرده‌اند<ref>الرواشح السماویة، ص۱۷۵.</ref>.
[[ابن‌غضائری]] با ذکر این مطلب وی را از این [[اتهام]] مبرا می‌داند و یادآور می‌شود که گرچه [[قمی‌ها]] به او نسبت غلو داده‌اند، اخباری که از او رسیده، [[پاکیزه]] است و در آنها هیچ خبری که نشان دهنده این مطلب باشد، دیده نمی‌شود. سپس می‌گوید: من [[گمان]] دارم او مورد [[تهمت]] قرار گرفته است. وی همچنین می‌نویسد: من خود دست‌خط و توقیعی از امام هادی{{ع}} دیدم که [[امام]] به جمعی از [[دانشمندان]] [[قم]] نوشته و دامن او را از این سخنان تهمت‌آمیز [[پاک]] کرده‌اند<ref>الرجال، ابن غضائری، ج۱، ص۹۳-۹۴، طرائف المقال، ج۱، ص۳۴۲؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص۴۷۴.</ref>.
 
به رغم چنین مباحثی برخی از [[علمای رجال]] در قبول [[روایات]] وی تردید دارند<ref>رجال النجاشی، ص۳۲۹.</ref>. [[شیخ طوسی]] وی را [[ضعیف]] شمرده است<ref>رجال الطوسی، ص۴۴۸.</ref>. دسته‌ای نیز بر تخلیط روایات وی [[اذعان]] دارند و از این‌رو گفته‌اند. آنچه از نوشته‌های وی در آثار [[حسین بن سعید]] و دیگران انعکاس یافته، قابل [[اعتماد]] است و می‌توان بر اساس آنها [[فتوا]] داد، اما بر آنچه وی در آن متفرد است، نمی‌توان اعتماد کرد<ref> الرجال، ابن‌غضائری، ج۱، ص۹۴؛ رجال النجاشی، ص۳۲۹؛ الفهرست، طوسی، ص۲۲۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۱۲۵.</ref>؛ از جمله نوشته‌هایی که در [[تفسیر باطنی]] [[قرآن]] دارد. این [[تفسیر]] گویا حاوی نکته‌هایی است که انتسابش به او مایه [[جرح]] وی می‌گردد. بدین [[جهت]] ابن‌غضائری عنوان می‌کند که ممکن است چنین اوراقی به وی نسبت داده شده باشد و حتی اگر از او باشد، باز هم تفسیر ربطی به [[احادیث]] وی ندارد. بدین گونه ابن‌غضائری وی را از باورهای نااستوار مبرا می‌داند و مورد [[اعتماد]] می‌خواند<ref>الرجال، ابن‌غضائری، ج۱، ص۹۴.</ref>. [[نجاشی]] نیز کلیه کتاب‌های وی را [[صحاح]] می‌داند، جز کتاب تفسیر [[باطن]] که به او نسبت داده شده و از دید وی آمیخته با [[احادیث ضعیف]] است<ref>رجال النجاشی، ص۳۲۹.</ref>. احادیث صحاح را می‌توان به داده‌هایی که از پایه و اساس سندی برخوردارند، تبیین کرد و به بیانی می‌توان آنها را صادر شده از [[امام]] دانست. البته صاحب معالم در نقطه مقابل قرار دارد. او می‌نویسد: نوشته‌های ابن‌اورمه بین [[اصحاب]] متروک است<ref>منتقی الجمان، ج۱، ص۴۲.</ref>. [[علامه حلی]] با برشمردن جمیع موارد و اقوال مختلف، به توقف در [[روایات]] وی روی می‌کند<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۹۸.</ref>، در حالی که [[میرداماد]] بر خلاف او، به قبول روایاتش [[حکم]] می‌کند. [[استدلال]] وی این است: ابن‌غضائری که با کم‌ترین دلیل به [[تضعیف]] افراد می‌پردازد، راجع به وی می‌نویسد که حدیثش [[پاکیزه]] و بدون [[فساد]] است و چیزی از او ندیده که موجب [[اضطراب]] نفس شود. همچنین شیخ و نجاشی وی را به [[غلو]] نسبت نداده‌اند، بلکه آن را تهمتی برایش ذکر کرده‌اند<ref>الرواشح السماویة، ص۱۷۵.</ref>.


خویی پس از معرفی ابن‌اورمه و بیان اقوال مختلف، به ذکر دو نکته می‌پردازد. نکته اول درباره غلو وی است که با توجه به روایات بسیاری که ابن‌اورمه در [[سلسله]] اسناد آنها قرار دارد و نافی غلو است و نیز روایاتی که حاکی از قوت [[ایمان]] و [[حسن]] [[عقیده]] اوست، اتهامی بیش نیست. نکته دوم اینکه با توجه به نظر نجاشی مبنی بر صحیح بودن تمام نوشته‌های وی، جز اوراق مربوط به تفسیر که آن هم به او نسبت داده شده، تنها سخن معارض، قول شیخ است که وی را [[ضعیف]] دانسته است، اما شاید مراد وی، [[ضعف]] ابن‌اورمه در نفسش باشد که منسوب به [[غلو]] شده یا به اعتبار اینکه در روایاتش تخلیط است، به قرینه آنچه در الفهرست آورده است. با این رویکرد، خویی به مورد [[اعتماد]] بودن [[روایات]] وی نظر می‌دهد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۱۲۷- ۱۲۸.</ref>. تستری نیز با این بیان که غلو دارای درجاتی است، به استناد آنچه علمای رجالی چون [[نجاشی]] و ابن‌غضائری درباره او آورده‌اند، می‌نویسد: حتی اگر اتهامش به غلو [[ثابت]] باشد، باز هم اخبارش معتبر است<ref>قاموس الرجال، ج۹، ص۱۲۸.</ref>.
خویی پس از معرفی ابن‌اورمه و بیان اقوال مختلف، به ذکر دو نکته می‌پردازد. نکته اول درباره غلو وی است که با توجه به روایات بسیاری که ابن‌اورمه در [[سلسله]] اسناد آنها قرار دارد و نافی غلو است و نیز روایاتی که حاکی از قوت [[ایمان]] و [[حسن]] [[عقیده]] اوست، اتهامی بیش نیست. نکته دوم اینکه با توجه به نظر نجاشی مبنی بر صحیح بودن تمام نوشته‌های وی، جز اوراق مربوط به تفسیر که آن هم به او نسبت داده شده، تنها سخن معارض، قول شیخ است که وی را [[ضعیف]] دانسته است، اما شاید مراد وی، [[ضعف]] ابن‌اورمه در نفسش باشد که منسوب به [[غلو]] شده یا به اعتبار اینکه در روایاتش تخلیط است، به قرینه آنچه در الفهرست آورده است. با این رویکرد، خویی به مورد [[اعتماد]] بودن [[روایات]] وی نظر می‌دهد<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۱۲۷- ۱۲۸.</ref>. تستری نیز با این بیان که غلو دارای درجاتی است، به استناد آنچه علمای رجالی چون [[نجاشی]] و ابن‌غضائری درباره او آورده‌اند، می‌نویسد: حتی اگر اتهامش به غلو [[ثابت]] باشد، باز هم اخبارش معتبر است<ref>قاموس الرجال، ج۹، ص۱۲۸.</ref>.
خط ۲۲: خط ۲۵:


از [[تاریخ]] [[وفات]] ابن‌اورمه اطلاعی در دست نیست، اما بر اساس آنچه گذشت، وی تا پایان نیمه اول [[قرن سوم]] در قید [[حیات]] بوده است. او از افرادی چون [[علی بن حسان]]، [[احمد بن نضر]]<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۵، ۳۹۶.</ref>، علی بن [[یحیی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، [[زکریا]] [[ابوعبدالله]] المؤمن<ref>کامل الزیارات، ص۴۸۸.</ref>، [[محمد بن سنان]]<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۸۳.</ref>، [[ابراهیم]] بن [[حکم]] بن [[ظهیر]]<ref>التوحید، ص۷۵.</ref>، [[محمد بن علی کوفی]]<ref>الخصال، ص۳۰۰.</ref>، [[احمد بن حسن]] میثمی<ref>کمال‌الدین و تمام النعمة، ص۱۴۱.</ref> و دیگران [[روایت]] کرده است. راویانی مثل معلی بن [[محمد]]، [[صالح]] بن ابی‌حماد<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۰، ۳۹۶.</ref>، [[سهل بن زیاد آدمی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، [[حسین]] بن [[حسن]] بن [[ابان]]<ref>کامل الزیارات، ص۲۵۵.</ref>، [[علی بن حسن بن فضال]]<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۲۶.</ref> و دیگران نیز از وی روایت کرده‌اند.<ref>منابع: الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۰ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بحوث فی مبانی علم الرجال، محمد سند بن حمید بحرانی (معاصر)، قم، مکتبة فدک، دوم، ۱۴۲۹ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، التوحید، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدهاشم حسینی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۳۹۸ق، الثاقب فی المناقب، محمد بن علی معروف به ابن حمزه (قرن عقی)، تحقیق: نبیل رضا علوان، قم، مؤسسه انصاریان، سوم، ۱۴۱۹ق، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، علی بن موسی معروف به سیدبن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، تهران، اختر شمال، اول، ۱۳۷۱ق، الخرائج و الجرائح، سعید بن هبة الله معروف به قطب الدین راوندی (۵۷۳ق)، تحقیق زیر نظر: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۰۹ق، الخصال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۳ق، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق؛ الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: سید محمد رضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ قی)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، قم، مکتبة الداوری، ۱۳۹۸ق؛ الرسائل الرجالیة، محمد بن محمد ابراهیم کلباسی (۱۳۱۵ق)، تحقیق: محمد حسین درایتی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق، الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة، محمدباقر بن محمد استر آبادی معروف به میرداماد (۱۰۴۱ق)، قم، دار الخلافة، اول، ۱۳۱۱ق؛ الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، علی بن محمد عاملی نباطی (۸۷۷ق)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة، اول، ۱۳۸۴ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۶۳ق)، تحقیق: سیدمهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ فرحة الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علی، سید عبد الکریم بن احمد حسنی (۶۹۳ق)، تحقیق: سید تحسین آل شبیب موسوی، قم، مرکز مطالعات اسلامی غدیر، اول، ۱۴۱۹ق، الفهرست فهرست کتب الشیعة و أصولهم)، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: عبدالعزیز طباطبایی، قم، مکتبة الطباطبائی، اول، ۱۴۲۰ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۱۰ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، کامل الزیارات، جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه (۳۶۸ق)، تحقیق: نشر الفقاهة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۷ق؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة طلا، علی بن عیسی اربلی (۶۹۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی، تبریز، بنی هاشمی، اول، ۱۳۸۱ق؛ کمال الدین و تمام النعمة، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۳۹۵ق؛ مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر له و دلائل الحجج علی البشر، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق: عزت الله مولایی و دیگران، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۵ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ مسند الإمام الرضا عطا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضاعلی، اول، ۱۴۰۶ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سید ابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر آثار شیعه، ۱۴۱۰ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منتفی الجمان فی الأحادیث الصحاح و الحسان، حسن بن زین الدین معروف به صاحب معالم (۱۰۱۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۶ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، زیر نظر: جعفر بن محمد حسین سبحانی (معاصر)، تحقیق و نشر: مؤسسة الإمام الصادق، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref>.<ref>[[زکیه سادات امیری|امیری، زکیه سادات]] و [[طاهره سادات صالح شریعتی|صالح شریعتی، طاهره سادات]]، [[ابن اورمه قمی - امیری (مقاله)|مقاله «ابن اورمه قمی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۱۷.</ref>
از [[تاریخ]] [[وفات]] ابن‌اورمه اطلاعی در دست نیست، اما بر اساس آنچه گذشت، وی تا پایان نیمه اول [[قرن سوم]] در قید [[حیات]] بوده است. او از افرادی چون [[علی بن حسان]]، [[احمد بن نضر]]<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۵، ۳۹۶.</ref>، علی بن [[یحیی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، [[زکریا]] [[ابوعبدالله]] المؤمن<ref>کامل الزیارات، ص۴۸۸.</ref>، [[محمد بن سنان]]<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۸۳.</ref>، [[ابراهیم]] بن [[حکم]] بن [[ظهیر]]<ref>التوحید، ص۷۵.</ref>، [[محمد بن علی کوفی]]<ref>الخصال، ص۳۰۰.</ref>، [[احمد بن حسن]] میثمی<ref>کمال‌الدین و تمام النعمة، ص۱۴۱.</ref> و دیگران [[روایت]] کرده است. راویانی مثل معلی بن [[محمد]]، [[صالح]] بن ابی‌حماد<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۰، ۳۹۶.</ref>، [[سهل بن زیاد آدمی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، [[حسین]] بن [[حسن]] بن [[ابان]]<ref>کامل الزیارات، ص۲۵۵.</ref>، [[علی بن حسن بن فضال]]<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۲۶.</ref> و دیگران نیز از وی روایت کرده‌اند.<ref>منابع: الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۰ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بحوث فی مبانی علم الرجال، محمد سند بن حمید بحرانی (معاصر)، قم، مکتبة فدک، دوم، ۱۴۲۹ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، التوحید، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدهاشم حسینی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۳۹۸ق، الثاقب فی المناقب، محمد بن علی معروف به ابن حمزه (قرن عقی)، تحقیق: نبیل رضا علوان، قم، مؤسسه انصاریان، سوم، ۱۴۱۹ق، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، علی بن موسی معروف به سیدبن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، تهران، اختر شمال، اول، ۱۳۷۱ق، الخرائج و الجرائح، سعید بن هبة الله معروف به قطب الدین راوندی (۵۷۳ق)، تحقیق زیر نظر: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۰۹ق، الخصال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۳ق، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق؛ الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: سید محمد رضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ قی)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، قم، مکتبة الداوری، ۱۳۹۸ق؛ الرسائل الرجالیة، محمد بن محمد ابراهیم کلباسی (۱۳۱۵ق)، تحقیق: محمد حسین درایتی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق، الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة، محمدباقر بن محمد استر آبادی معروف به میرداماد (۱۰۴۱ق)، قم، دار الخلافة، اول، ۱۳۱۱ق؛ الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، علی بن محمد عاملی نباطی (۸۷۷ق)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة، اول، ۱۳۸۴ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۶۳ق)، تحقیق: سیدمهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ فرحة الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علی، سید عبد الکریم بن احمد حسنی (۶۹۳ق)، تحقیق: سید تحسین آل شبیب موسوی، قم، مرکز مطالعات اسلامی غدیر، اول، ۱۴۱۹ق، الفهرست فهرست کتب الشیعة و أصولهم)، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: عبدالعزیز طباطبایی، قم، مکتبة الطباطبائی، اول، ۱۴۲۰ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۱۰ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، کامل الزیارات، جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه (۳۶۸ق)، تحقیق: نشر الفقاهة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۷ق؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة طلا، علی بن عیسی اربلی (۶۹۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی، تبریز، بنی هاشمی، اول، ۱۳۸۱ق؛ کمال الدین و تمام النعمة، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۳۹۵ق؛ مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر له و دلائل الحجج علی البشر، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق: عزت الله مولایی و دیگران، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۵ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ مسند الإمام الرضا عطا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضاعلی، اول، ۱۴۰۶ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سید ابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر آثار شیعه، ۱۴۱۰ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منتفی الجمان فی الأحادیث الصحاح و الحسان، حسن بن زین الدین معروف به صاحب معالم (۱۰۱۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۶ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، زیر نظر: جعفر بن محمد حسین سبحانی (معاصر)، تحقیق و نشر: مؤسسة الإمام الصادق، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref>.<ref>[[زکیه سادات امیری|امیری، زکیه سادات]] و [[طاهره سادات صالح شریعتی|صالح شریعتی، طاهره سادات]]، [[ابن اورمه قمی - امیری (مقاله)|مقاله «ابن اورمه قمی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۱۷.</ref>
{{اصحاب امام رضا}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۲: خط ۳۳:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{اصحاب امام رضا}}


[[رده:محمد بن اورمه قمی]]
[[رده:محمد بن اورمه قمی]]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش