پرش به محتوا

قناعت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۹: خط ۵۹:
یاد مرگ، نابودکننده خوشی‌ها و [[لذت‌ها]] است، [[حب دنیا]] را می‌زداید، [[آدمی]] را به [[کفاف]] و [[عفاف]] می‌خواند، بهره‌برداری گزاف از [[نعمت‌ها]] را محدود می‌کند و [[دل‌خوشی]] [[انسان]] را به غیر دنیا متوجه می‌سازد. در کنار این عوامل اصلی و ریشه‌ای می‌توان به عوامل فرعی نیز توجه کرد. [[رفتار]] قناعت‌آمیز [[حاکمان]] [[صالح]]، در ایجاد و گسترش [[روحیه]] قناعت در [[جامعه]]، نقش اساسی دارد؛ زیرا جامعه به [[رهبر]] خود می‌نگرد. [[حضرت]] فرمود:
یاد مرگ، نابودکننده خوشی‌ها و [[لذت‌ها]] است، [[حب دنیا]] را می‌زداید، [[آدمی]] را به [[کفاف]] و [[عفاف]] می‌خواند، بهره‌برداری گزاف از [[نعمت‌ها]] را محدود می‌کند و [[دل‌خوشی]] [[انسان]] را به غیر دنیا متوجه می‌سازد. در کنار این عوامل اصلی و ریشه‌ای می‌توان به عوامل فرعی نیز توجه کرد. [[رفتار]] قناعت‌آمیز [[حاکمان]] [[صالح]]، در ایجاد و گسترش [[روحیه]] قناعت در [[جامعه]]، نقش اساسی دارد؛ زیرا جامعه به [[رهبر]] خود می‌نگرد. [[حضرت]] فرمود:
برای هر [[پیروی]]، امامی است که به او [[اقتدا]] می‌کند و با [[نور]] [[علم]] او روشن می‌شود و پیشوای شما از دنیای خود به دو [[جامه]] فرسوده و دو قرص نان خوردنی بسنده کرده است و شما بر آن توانا نیستید؛ ولی مرا به [[پارسایی]] و [[کوشش]] و [[پاکدامنی]] و [[درستی]] [[یاری]] کنید<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵، ح۴۱۷.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۷۷.</ref>
برای هر [[پیروی]]، امامی است که به او [[اقتدا]] می‌کند و با [[نور]] [[علم]] او روشن می‌شود و پیشوای شما از دنیای خود به دو [[جامه]] فرسوده و دو قرص نان خوردنی بسنده کرده است و شما بر آن توانا نیستید؛ ولی مرا به [[پارسایی]] و [[کوشش]] و [[پاکدامنی]] و [[درستی]] [[یاری]] کنید<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵، ح۴۱۷.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۷۷.</ref>
==[[آثار قناعت]]==
[[قناعت]] به معنای [[رضایت]] [[آدمی]] به چیزی است که دارد و [[طمع]] نورزیدن به آن‌چه در دست دیگران است. گاه شخص به سبب عدم امکان و نبود امری، به آن‌چه دارد قناعت می‌ورزد و گاه با [[اختیار]]، به مقدار نیاز بسنده می‌کند و از بهره‌مندی بیش‌تر می‌پرهیزد. از آنجا که برخی مطالب ذکر شده در بحث [[زهد]]، با قناعت هم مرتبط است، سعی می‌شود ضمن برشمردن آثار اصلی و مهم قناعت، حتی المقدور از تکرار [[پرهیز]] شود؛ پس آثار [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] را با هم ذکر می‌کنیم.
===[[عزت نفس]] در [[بی‌نیازی]] از دیگران===
[[حضرت]]، قناعت را به صفاتی چون عز، [[عفاف]]، [[غنا]]، و رأس الغنی<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۱۵، ۲۵، ۴۷، ۱۸۲، ۲۷۸، ۲۹۱، ۳۳۵، ۳۴۱، ۳۶۹.</ref> [[وصف]] کرده است. شخص با برخورداری از قناعت و رضایت به آن‌چه دارد، از دیگران [[بی‌نیاز]] می‌شود و دست درخواست به سوی دیگری نمی‌گشاید؛ همان‌گونه که طمع، [[ذلت نفس]] را در پی دارد و آدمی را برده می‌کند: {{متن حدیث|الطَّمَعُ رِقٌ مُؤَبَّدٌ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸۰، ص۵۰۱.</ref>؛ [[انسان]] قانع، [[آزاد]] است؛ هرچند برده و [[فقیر]] باشد؛ ولی شخص طمع‌ورز، برده و [[ذلیل]] است<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۳۶۹ و ۱۱۳؛ نهج البلاغه، حکمت ۱، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۸۹.</ref>
===غنا و [[استغنا]]===
انسان [[غنی]] آن است که به دیگران نیاز نداشته باشد و قناعت موجب بی‌نیازی از دیگران می‌شود. بر همین اساس، حضرت، قانع را [[ثروتمند]] می‌داند؛ هرچند از نظر برخورداری به کم بسنده کرده باشد. طمع‌کار فقیر است؛ زیرا [[سیر]] نمی‌شود و همیشه در پی رفع نیاز خود است؛ ولی قانع نیاز خود را برطرف می‌سازد.
قناعت هم [[ثروتمندی]] و هم موجب ثروتمندی به معنای ظاهری آن است. هرگاه شخص، قناعت ورزد و هر آن‌چه را دارد، [[مصرف]] نکند، زمینه پس‌انداز و کسب [[ثروت]] و گسترش [[اموال]] پدید می‌آید؛ ولی شخص غیرقانع آن‌چه را به دست می‌آورد؛ مصرف می‌کند نه آن‌که برای فردای خود پس‌انداز کند. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود: «[[قناعت]]، گنج و ثروتی پایان ناپذیر و برای دارا بودن کافی است»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۹، ص۵۰۸ و حکمت ۳۷۱، ص۵۴۰.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۰.</ref>
===برخورداری از [[حیات طیب]] و [[سعادت]] [[آخرتی]]===
[[حضرت]]، حیات طیب را در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایسته‌ای کنند؛ و مؤمن باشند، بی‌گمان آنان را با زندگانی پاکیزه‌ای زنده می‌داریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>، به قناعت [[تفسیر]] کرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۹، ص۵۰۸. </ref> و فرمود: {{متن حدیث|الْقَنَاعَةُ أَهْنَأُ عَيْشٍ‌}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۸۳.</ref>؛ «قناعت، گواراترین نوع [[زندگی]] است». [[انسان]] قانع، [[شکرگزار]] [[آفریدگار متعال]] است و به روزی او بسنده می‌کند، [[عزت]] خود را نگه می‌دارد و برای برخورداری از [[دنیا]]، [[دین]] خود را در معرض خطر کسب [[حرام]] قرار نمی‌دهد. قانع به سبب کمی روزی دچار [[غم]] و [[اندوه]] نمی‌شود. او با [[آبرومندی]] زندگی، و طبع بلند خود را [[حفظ]] می‌کند. اینها، همراه با آثار دیگر قناعت، حیات طیب است. کسی که به روزی کم [[خدا]] قناعت می‌کند، خدا نیز از عمل کم او [[راضی]] می‌شود و این سعادت آخرتی است<ref>آن‌چه آمده، از احادیث متعدد حضرت در مورد قناعت است. ر.ک: آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۲۵۹؛ ج۳، ص۶۷ و ۱۵۷؛ ج۶، ص۹۷.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۰.</ref>
===[[توانایی]] بر [[انفاق مال]]===
قانع از آن‌چه به دست می‌آورد، در حد نیاز بهره می‌گیرد و برای [[کمک به دیگران]] از مازاد آن استفاده می‌کند. قناعت، باعث کم مصرفی برای خود شخص است، نه آن‌که قانع در کسب [[ثروت]] از راه [[حلال]] و [[انفاق]] مازاد، [[کاهلی]] کند. حضرت فرمود: {{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الْإِنْسَانَ أَنْ يَقْنَعَ بِالْقَلِيلِ وَ يَجُودَ بِالْجَزِيلِ‌}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۶، ص۹۷.</ref>؛ «چه انسان نیکویی است آن‌که به کم قناعت می‌کند و زیادی را می‌بخشد». البته ممکن است [[روایت]] به گونه دیگری ترجمه شود: «چه [[انسان]] نیکویی است آن‌که هر گاه کم دارد، قانع است و هرگاه زیاد دارد، می‌بخشد»؛ ولی برداشت بالا نیز با متن روایت سازگاری دارد؛ به ویژه که این دو امر در کنار هم آمده، و گویا یکی زمینه دیگری است. بر این اساس، [[قناعت]] باعث بهبود وضع [[فقیران]] و [[نیازمندان]] می‌شود و ضمن [[پرهیز]] از [[مصرف]] بیش از حد لازم، به گسترش [[رفاه عمومی]] نیز کمک می‌کند. [[انفاق]] فقط با [[تمکن مالی]] تحقق نمی‌یابد؛ بلکه مهم، قطع علاقه از [[مال]] است که شخص قانع، [[عزت]] خود را از این [[قطع رابطه]] به دست می‌آورد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۱.</ref>
===[[تحمل]] در مصیبت‌های [[زندگی]]===
قانع که در مقابل خواسته‌های خود [[مقاومت]] می‌کند و [[صبر]] خود را [[روز]] به روز افزایش می‌دهد، در مصیبت‌های زندگی تحمل بیش‌تری دارد؛ زیرا تن خود را به [[آسایش]] و [[رفاه]] زدگی [[عادت]] نداده است؛ بنابراین، احتمال [[شکست]] در زندگی جهت پیش‌برد مقاصد آن، او را از صحنه عمل خارج نمی‌سازد.
چنین کسی هرگاه کاری را مثبت تشخیص داد، آن را انجام می‌دهد؛ چراکه به حداقل ثمردهی هم [[راضی]] است؛ بنابراین، برای عملکرد او محدودیتی وجود ندارد. انسان رفاه‌زده، از هر [[اقدام]]، عملی را می‌طلبد؛ وگرنه حاضر به خطر کردن نیست؛ ولی شخص قانع که برای تحمل [[مصیبت‌ها]] [[آمادگی]] دارد، هرگونه خطر را در زندگی می‌پذیرد. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرمود:
{{متن حدیث|إِنَّكُمْ إِنْ قَنِعْتُمْ حُزْتُمُ الْغَنَاءَ، وَ خَفَّتْ عَلَيْكُمْ مُؤَنُ الدُّنْيَا}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۳، ص۶۷.</ref>؛ «اگر قناعت پیشه سازید، به [[ثروتمندی]] می‌رسید و مخارج [[دنیا]] بر شما آسان می‌شود».
شخص قانع برای بهره‌مندی از متاع دنیا، به خروج از رفتارهای [[انسانی]] راضی نمی‌شود و فقدان [[نعمت]] عزتمند را بر نعمت همراه با [[منت]] ترجیح می‌دهد. چه انسان‌هایی که به سبب بی‌صبری بر درآمد کم، به دریوزگی نزد [[اصحاب]] [[زر و زور]] رفتند و به انسان‌هایی [[ستم]] کردند تا خود نانی به [[حرام]] به کف آرند.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۱.</ref>
===[[روحیه]] [[قناعت]] و عمل به [[دین]]===
نیازهای زودگذر [[زندگی]] بر [[انسان]] چیره می‌شود و او را بر خروج از مسیر [[اعتدال]] و [[دین‌مداری]] [[ترغیب]] می‌کند، [[قانون]] را زیر پا می‌گذارد و [[حق خدا]] و [[خلق]] را مراعات نمی‌کند؛ ولی [[مؤمن واقعی]] فقدان [[نعمت]] را [[تحمل]] می‌کند و خود را در مسیر حرام قرار نمی‌دهد. او خود را برای [[مال]] [[دنیا]] یا کسب [[مقام]] و وجهه [[دنیایی]] یا [[شهرت]] در [[جامعه]] نمی‌فروشد. [[حضرت]] فرمود:
{{متن حدیث|اقْنَعُوا بِالْقَلِيلِ مِنْ دُنْيَاكُمْ لِسَلَامَةِ دِينِكُمْ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ الْبُلْغَةُ الْيَسِيرَةُ مِنَ الدُّنْيَا تُقْنِعُهُ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۲۵۹.</ref>؛ «برای [[حفظ]] و [[سلامت]] دین خود، به کم از دنیا قناعت کنید که مقدار لازم دنیا برای [[مؤمن]] کافی است».<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۲.</ref>
===قناعت و [[زیبایی]] در [[کسب و کار]]===
از [[آثار قناعت]] آن است که شخص در [[انتخاب]] کسب و کار و نحوه عمل به آن، از مسیر درست دور نمی‌افتد و کار او سبب ضرر و زیان به دیگران یا نادیده گرفتن [[حق]] عمومی نمی‌شود. [[امام]] فرمود:
{{متن حدیث|ثَمَرَةُ الْقَنَاعَةِ الْإِجْمَالُ فِي الْمُكْتَسَبِ وَ الْعُزُوفُ عَنِ الطَّلَبِ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۳، ص۳۳۰.</ref>؛ «ثمرة قناعت، اعتدال در کسب و کار، و [[بیزاری]] از درخواست است».
قانع، درآمدی [[پاک]] و [[پاکیزه]] را به دست می‌آورد که به غیر [[حلال]] آغشته نیست و از [[منت]] دیگران هم به دور است.
شاید بتوان از جمله {{متن حدیث|الْإِجْمَالُ فِي الْمُكْتَسَبِ}} استفاده کرد که مؤمن قانع در بهره‌برداری از [[طبیعت]]، راهی را در پیش می‌گیرد که به [[اسراف]] و [[تبذیر]] منابع منجر نشود. اگر تولیدکننده کالا است، تولیدی او [[استحکام]] مناسب دارد. از مواد اولیه به گونه‌ای بهره‌برداری می‌کند که ضایعات در کم‌ترین حد باشد. برای کسب [[سود]] بیش‌تر، از [[تقلب]] و [[نیرنگ]] در کار خودداری می‌کند. در بحران‌های [[اقتصادی]]، در صدد [[احتکار]] و [[اجحاف]] به [[مردم]] نیازمند برنمی‌آید. قناعت، باعث عمل به دستورهای الزامی و [[آداب]] کسب و کار می‌شود و بدون تردید، این ویژگی اثر بسیار شگرفی بر مباحث [[اقتصادی]] خواهد گذاشت که در دیگر مباحث به آن اشاره خواهد شد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۲.</ref>
===[[قناعت]] و [[اصلاح]] نفس===
[[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَعْوَنُ شَيْ‌ءٍ عَلَى صَلَاحِ النَّفْسِ الْقَنَاعَةُ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۴۳۶.</ref>؛ «قناعت، بهترین وسیله برای اصلاح نفس است». [[طمع]] و [[حرص]]، [[انسان]] را به نابودی می‌کشاند. [[آدمی]] بر اثر حرص، خود را می‌فروشد و زیر بار هر ذلتی می‌رود، [[ترس]] از مقابله بر او چیره می‌شود. [[حق]] را زیر پا می‌گذارد و [[بردگی]] هر [[متکبر]] را می‌پذیرد؛ ولی [[روحیه]] قناعت، [[اراده]] او را تقویت می‌کند و با آن، [[عزت نفس]] خود را باز می‌یابد. طمع، [[چشم]] [[باطن]] را [[کور]] می‌کند و [[حجاب]] بزرگی بر [[عقل]] و دست و پای انسان است. فرمود: {{متن حدیث|أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ‌}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۹.</ref>؛ «[[عقل‌ها]] بیش‌تر در درخشش طمع‌ها [[زمین]] می‌خورند». {{متن حدیث|كَيْفَ يَسْتَطِيعُ صَلَاحَ نَفْسِهِ مَنْ لَا يَقْنَعُ بِالْقَلِيلِ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۴، ص۵۶۰.</ref>. گویا بدون قناعت و ترک طمع، اصلاح نفس امکان ندارد که [[حضرت]] شگفت‌زده می‌شود از کسی که در صدد اصلاح نفس باشد؛ ولی روحیه قناعت نداشته باشد. [[امام]] درباره [[عظمت]] یکی از [[برادران دینی]] خود می‌فرماید: کوچکی [[دنیا]] در چشمش نزد من بزرگ می‌نمود و از [[حکومت]] شکم خود خارج بود؛ پس به آن‌چه نمی‌یافت، میل پیدا نمی‌کرد و اگر می‌یافت، در [[مصرف]] آن [[زیاده‌روی]] نمی‌نمود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۳.</ref>
===قناعت و [[آرامش روانی]] و [[اجتماعی]]===
{{متن حدیث|مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى بُلْغَةِ الْكَفَافِ فَقَدِ انْتَظَمَ الرَّاحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَةِ وَالرَّغْبَةُ مِفْتَاحُ النَّصَبِ وَ مَطِيَّةُ التَّعَبِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۱؛ همچنین ر.ک: نهج البلاغه، حکمت ۲۷۳؛ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۵، ص۱۵۸-۲۰۹.</ref>؛ «آن‌که بر روزی [[کفاف]] بسنده کند، [[آسایش]] می‌یابد و در [[گشایش]] [[زندگی]] قرار می‌گیرد، و طمع و میل، کلید [[سختی‌ها]] و مرکب مرارت‌ها است».
قناعت به روزی، انسان را از [[رنج]] و [[سختی]] در یافتن آن‌چه روزی او نبوده، باز می‌دارد و تشویش و [[نگرانی]] را از او دور می‌کند. [[قناعت]] درگیری‌های [[اجتماعی]] بر سر متاع [[دنیا]] را از بین می‌برد و [[کینه‌ها]] را نابود می‌کند. نزاع‌های اجتماعی که هدر رفتن [[سرمایه]] [[عمر]]، [[فکر]]، [[مال]]، نیرو، [[سلامت]] و... را در پی دارد، با قناعت و دوری از [[طمع]] نابود می‌شود. اجتماعی که به قناعت دست یابد، [[آسایش]] خواهد دید و برای امور بی‌ارزش، [[بحران]] پدید نمی‌آورد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۳.</ref>
===قناعت و [[همنشینی]] با [[محرومان]]===
همان‌گونه که در بحث [[زهد]] گذشت، [[روحیه]] زهد و [[ترک دنیا]]، زمینه [[هماهنگی]] [[انسان]] با [[ضعیفان]] [[جامعه]] را در [[پوشش]]، [[تغذیه]] و... فراهم می‌سازد. [[خداوند]] به [[پیامبر]] می‌فرماید:
همیشه خویش را با کمال [[شکیبایی]] به [[محبت]] آنان که [[صبح و شام]] [[خدا]] را می‌خوانند و رضای او را می‌طلبند، وادار و یک لحظه از آن [[فقیران]] [[چشم]] مپوش که به زینت‌های دنیا روی آوری<ref>{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}} «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>.
قناعت موجب [[زندگی ساده]] در [[مصرف]] می‌شود و انسان را از طبقه متوسط یا از فقیران، دور نمی‌سازد. پیامبر [[مأمور]] شده تا [[همنشین]] [[مؤمنان]] [[فقیر]] باشد. بدین جهت، او و دیگر [[انبیا]] در نهایت [[سادگی]] و در سطح [[مردم]] فقیر می‌زیستند. این بحث به طور گسترده در بخش زهد آمد و گفته شد که برخورداری از روحیه زهد و قناعت برای [[حاکمان]] [[عدل]] [[ضرورت]] دارد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۹۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش