خلافت پیامبر خاتم در نگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==جایگاه خلیفه در نگاه [[اهل سنت]]== | ==جایگاه خلیفه در نگاه [[اهل سنت]]== | ||
از نگاه [[اهل سنت]]، خلیفه از مقام و منزل قدسی برخوردار نیست و [[امامت]] جزء فروع دین قرار گرفته. اما وقتی خلافت و [[امامت]] را منصبی خدایی دانستیم، جایگاه آن در علم کلام خواهد بود<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۹۶.</ref>. | |||
==[[اهل سنت]] و مسأله نصب [[امام]] یا خلیفه== | ==[[اهل سنت]] و مسأله نصب [[امام]] یا خلیفه== | ||
از نظر [[اهل سنت]]، مسأله خلافت دارای اهمیت زیادی نبوده تا [[پیابر]] بیان فرماید: برخی نیز گفتهاند: [[پیامبر]] صلاح امت خود را بر مردم واگذارده تا مطابق مقتضیات زمان خود، تصمیم بگیرند. عمق روحیات قبیله گرایی و توطئههای دشمنان خارجی، ظهور مدعیان دروغین و...، نظریه اهمال امر [[امامت]] توسط [[پیامبر]] را به شدت تضعیف میکند. چگونه ممکن است در چنین شرایط حساسی، امر حکومت رها شود؟ تأملی در واقعیتهای تاریخی روشن میکند که شیوه انتخاب، معهود و معمول نبوده و نوعِ به حکومت رسیدن سه خلیفه اول، شاهد این کلام است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۹۷.</ref>. | |||
==واقعیت خلافت== | ==واقعیت خلافت== | ||
مطابق نظر [[اهل سنت]]، کارکرد خلیفه بیرون از اجرای مقررات دینی نیست؛ اما عدم لحاظ [[عصمت]]، راه را برای اشتباهات بسیاری گشود مصلحت اندیشیهای صحابه، به تدریج باب عدول از سنت دینی [[پیامبر]] را باز میکرد. بنی امیه که دشمنی آنان با [[پیامبر]] سابقهای روشن و طولانی داشت از همان ابتدا در مراکز قدرت، داخل شدند. البته همین گروه از بنی امیه نیز جزو صحابه محسوب میشدند. به تدریج حکومت اسلامی به امپراتوری تبدیل شد و دیگر مردم انگیزه و رغبتی برای مراجعه به [[اهل بیت]] [[پیامبر]] نداشتند<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۹۸ - ۹۹.</ref>. | مطابق نظر [[اهل سنت]]، کارکرد خلیفه بیرون از اجرای مقررات دینی نیست؛ اما عدم لحاظ [[عصمت]]، راه را برای اشتباهات بسیاری گشود مصلحت اندیشیهای صحابه، به تدریج باب عدول از سنت دینی [[پیامبر]] را باز میکرد. بنی امیه که دشمنی آنان با [[پیامبر]] سابقهای روشن و طولانی داشت از همان ابتدا در مراکز قدرت، داخل شدند. البته همین گروه از بنی امیه نیز جزو صحابه محسوب میشدند. به تدریج حکومت اسلامی به امپراتوری تبدیل شد و دیگر مردم انگیزه و رغبتی برای مراجعه به [[اهل بیت]] [[پیامبر]] نداشتند<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۹۸ - ۹۹.</ref>. |