تفسیر عصر حضور امامان معصوم: تفاوت میان نسخهها
←ویژگیهای ادبی کلام
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
=== مآخذ و مستندات متصل === | === مآخذ و مستندات متصل === | ||
طبق بیانی که گذشت، مآخذ متصل، اموری پیوسته و همراه با آیات هستند که در عصر حضور معنای آیات با استناد به آنها بیان میشده است. در این عنوان اموری از این قبیل که با تتبّع در [[روایات]] و آثار تفسیری عصر حضور [[شناسایی]] شده، معرّفی میشود. | طبق بیانی که گذشت، مآخذ متصل، اموری پیوسته و همراه با آیات هستند که در عصر حضور معنای آیات با استناد به آنها بیان میشده است. در این عنوان اموری از این قبیل که با تتبّع در [[روایات]] و آثار تفسیری عصر حضور [[شناسایی]] شده، معرّفی میشود. | ||
=== ویژگیهای ادبی کلام === | ==== ویژگیهای ادبی کلام ==== | ||
در برخی روایات نقل شده از [[مفسران]] [[برگزیده]] دیده میشود که آنان برخی مطالب و نکات استفادهشده از آیات را با استناد به ویژگیهای ادبی کلام بیان کردهاند؛ برای مثال: در روایتی که با [[سند صحیح]]<ref>رجال سند این روایت علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم بن هاشم و محمد بن اسماعیل و فضل بن شاذان و حماد بن عیسی و حریز و زراره است که همه آنها ثقهاند (ر.ک: تجلیل، معجم الثقات، ص۵، رقم ۳۰ و ص۳۱، رقم ۱۹۰ و ص۴۶، رقم ۲۹۵ و ص۵۵، رقم ۳۵۲ و ص۷۹، رقم ۵۲۶ و ص۹۵، رقم ۶۳۹ و ص۱۰۲، رقم ۶۸۴).</ref> از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است، آن [[حضرت]] در پاسخ [[زراره]] که دلیل کفایت مسح به قسمتی از سر را از ایشان پرسیده، فرموده است: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- {{متن قرآن|فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ}}<ref>«چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> فَعَرَفْنَا أَنَّ الْوَجْهَ كُلَّهُ يَنْبَغِي أَنْ يُغْسَلَ ثُمَّ قَالَ- {{متن قرآن|وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ}}<ref>«و دستهایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> ثُمَّ فَصَّلَ بَيْنَ الْكَلَامِ<ref>در بعضی از نسخهها «بین الکلامین» است.</ref> فَقَالَ {{متن قرآن|وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ}}<ref>«و بخشی از سرتان را مسح کنید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>فَعَرَفْنَا حِينَ قَالَ- {{متن قرآن|وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ}} أَنَّ الْمَسْحَ بِبَعْضِ الرَّأْسِ لِمَكَانِ الْبَاءِ...}}<ref>کلینی، فروع الکافی، ج۳، ص۳۹ (کتاب الطهارة، باب مسح الرأس و القدمین، ح۴).</ref>؛ زیرا [[خدای عزّ و جلّ]] فرموده است: {{متن قرآن|فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ}}؛ پس دانستیم که همۀ صورت میباید شسته شود؛ سپس فرمود: {{متن قرآن|وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ}} بعد بین [[کلام]] فرق گذاشت و فرمود: | در برخی روایات نقل شده از [[مفسران]] [[برگزیده]] دیده میشود که آنان برخی مطالب و نکات استفادهشده از آیات را با استناد به ویژگیهای ادبی کلام بیان کردهاند؛ برای مثال: در روایتی که با [[سند صحیح]]<ref>رجال سند این روایت علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم بن هاشم و محمد بن اسماعیل و فضل بن شاذان و حماد بن عیسی و حریز و زراره است که همه آنها ثقهاند (ر.ک: تجلیل، معجم الثقات، ص۵، رقم ۳۰ و ص۳۱، رقم ۱۹۰ و ص۴۶، رقم ۲۹۵ و ص۵۵، رقم ۳۵۲ و ص۷۹، رقم ۵۲۶ و ص۹۵، رقم ۶۳۹ و ص۱۰۲، رقم ۶۸۴).</ref> از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است، آن [[حضرت]] در پاسخ [[زراره]] که دلیل کفایت مسح به قسمتی از سر را از ایشان پرسیده، فرموده است: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- {{متن قرآن|فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ}}<ref>«چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> فَعَرَفْنَا أَنَّ الْوَجْهَ كُلَّهُ يَنْبَغِي أَنْ يُغْسَلَ ثُمَّ قَالَ- {{متن قرآن|وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ}}<ref>«و دستهایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> ثُمَّ فَصَّلَ بَيْنَ الْكَلَامِ<ref>در بعضی از نسخهها «بین الکلامین» است.</ref> فَقَالَ {{متن قرآن|وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ}}<ref>«و بخشی از سرتان را مسح کنید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>فَعَرَفْنَا حِينَ قَالَ- {{متن قرآن|وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ}} أَنَّ الْمَسْحَ بِبَعْضِ الرَّأْسِ لِمَكَانِ الْبَاءِ...}}<ref>کلینی، فروع الکافی، ج۳، ص۳۹ (کتاب الطهارة، باب مسح الرأس و القدمین، ح۴).</ref>؛ زیرا [[خدای عزّ و جلّ]] فرموده است: {{متن قرآن|فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ}}؛ پس دانستیم که همۀ صورت میباید شسته شود؛ سپس فرمود: {{متن قرآن|وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ}} بعد بین [[کلام]] فرق گذاشت و فرمود: | ||
{{متن قرآن|وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ}} پس وقتی فرمود: {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} به لحاظ وجود باء دانستیم که مسح به بخشی از سر کافی است». در این [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}} کفایت مسح به قسمتی از سر را با استناد به اینکه [[خدای متعال]] در متعلّق فاغسلوا (وجوهکم و ایدیکم) باء ذکر نکرده و در متعلق و امسحوا {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} باء آورده، بیان فرموده است. باتوجه به امثال اینگونه [[روایات]] میتوان یکی از مآخذ [[تفسیری]] متصل در [[عصر حضور]] را ویژگیهای ادبی کلام معرفی کرد؛ زیرا برخی از مطالب و نکتههای تفسیری با دقت و [[تدبر]] در ویژگیهای ادبی [[آیات]] بهدست میآمده است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۴۰۳.</ref> | {{متن قرآن|وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ}} پس وقتی فرمود: {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} به لحاظ وجود باء دانستیم که مسح به بخشی از سر کافی است». در این [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}} کفایت مسح به قسمتی از سر را با استناد به اینکه [[خدای متعال]] در متعلّق فاغسلوا (وجوهکم و ایدیکم) باء ذکر نکرده و در متعلق و امسحوا {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} باء آورده، بیان فرموده است. باتوجه به امثال اینگونه [[روایات]] میتوان یکی از مآخذ [[تفسیری]] متصل در [[عصر حضور]] را ویژگیهای ادبی کلام معرفی کرد؛ زیرا برخی از مطالب و نکتههای تفسیری با دقت و [[تدبر]] در ویژگیهای ادبی [[آیات]] بهدست میآمده است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۴۰۳.</ref> | ||
=== فضای [[نزول آیات]] === | === فضای [[نزول آیات]] === | ||
منظور از فضای [[نزول]] سبب، [[شأن]]، [[زمان]] و مکان نزول آیات و [[فرهنگ]] [[مردم]] در زمان نزول آیات است. در برخی روایات نقل شده از [[مفسران]] [[برگزیده]] و [[آثار تفسیری]] [[صحابه]] و [[تابعین]] دیده میشود که برای توضیح معنا و مقصود آیات به فضای نزول آیات استناد شده است و از آنجا که در وقت نزول آیات، عبارت آیات همراه با فضای نزول آنها ملاحظه و مراد خدای متعال از آن دریافت میشده است و اکنون نیز باید چنین باشد، میتوان فضای نزول را نیز یکی از مآخذ تفسیری متصل در عصر حضور به شمار آورد. نمونۀ آن روایات و آثار چنین است: | منظور از فضای [[نزول]] سبب، [[شأن]]، [[زمان]] و مکان نزول آیات و [[فرهنگ]] [[مردم]] در زمان نزول آیات است. در برخی روایات نقل شده از [[مفسران]] [[برگزیده]] و [[آثار تفسیری]] [[صحابه]] و [[تابعین]] دیده میشود که برای توضیح معنا و مقصود آیات به فضای نزول آیات استناد شده است و از آنجا که در وقت نزول آیات، عبارت آیات همراه با فضای نزول آنها ملاحظه و مراد خدای متعال از آن دریافت میشده است و اکنون نیز باید چنین باشد، میتوان فضای نزول را نیز یکی از مآخذ تفسیری متصل در عصر حضور به شمار آورد. نمونۀ آن روایات و آثار چنین است: |