تفسیر عصر غیبت صغری: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
#[[علی بن حسین بن بابویه]] | #[[علی بن حسین بن بابویه]] | ||
{{پایان فهرست اثر}} | {{پایان فهرست اثر}} | ||
== ویژگیها و تحولات [[تفسیر]] در عصر [[غیبت صغرا]] == | |||
باتوجه به ویژگی عصر غیبت صغرا، پی میبریم که [[دانش]] تفسیر در آن عصر ویژگیها و تحولاتی داشته است که در اینجا با اختصار به آنها اشاره مینماییم: | |||
#یکی از ویژگیها و تحولات اساسی دانش تفسیر در آن عصر که در اثر [[غیبت]] صغرای [[امام]] [[معصوم]] پدید آمد، دسترسی مستقیم و بیواسطه نداشتن [[انسانها]] به [[مفسر]] برگزیدۀ [[خدا]] و [[مصون از خطا]] و [[آگاه]] به همۀ [[معانی قرآن]] است. در دورانهای پیش از آن عصر، چه در [[عصر رسالت]] و چه در [[عصر حضور]] [[امامان معصوم]]، همواره مفسری [[برگزیده]] از جانب خدا و مصون از خطا و آگاه به همۀ معانی قرآن در میان انسانها حضور داشت و افرادی که طالب آگاه شدن به معانی عمیق و پنهان [[قرآن کریم]] بودند، میتوانستند با [[تشرف]] به محضر آن مفسر برگزیدۀ خدا و طرح [[پرسشها]] و [[مشکلات]] [[علمی]] و [[تفسیری]] به مقدار [[استعداد]] خویش به معانی [[واقعی]] [[قرآن]] [[آگاهی]] یافته و از [[معارف]] گسترده و ژرف آن بهرهمند شوند و در آن عصر هرچند به صورت مکاتبه و بهواسطۀ [[نایب خاص امام]] معصوم تا حدودی این امکان فراهم بود، ولی مانند دورانهای پیشین افراد نمیتوانستند به صورت مستقیم و بدون واسطه با مفسر برگزیدۀ خدا ارتباط داشته باشند و از دانش تفسیری ایشان بهرهمند گردند. در عصر رسالت، [[اصحاب]] به مقدار استعداد، امکانات و علاقۀ خود به [[معارف قرآن]] [[کریم]]: از تبیین و تعلیمات تفسیری [[رسول خدا]]{{صل}} بهرهمند میشدند، در عصر حضور امامان معصوم نیز هرچند بسیاری از [[مسلمانان]] در اثر [[تبلیغات]] نادرست [[مخالفان]] طالب [[حکومت]] از [[جایگاه الهی]] و علمی آن بزرگواران بیخبر بودند، ولی [[شیعیان]] و افرادی که آنان را شناخته و به [[مقام علمی]] آنان تا حدودی آگاه بودند، از آموزههای تفسیری آنان به مقدار استعداد و علاقۀ خود بهره میبردند. اما در عصر [[غیبت صغرا]] با از بین رفتن این امکان، [[دست]] [[بشر]] - حتی [[شیعیان]] و [[عارفان]] به [[مقام امامت]] و [[جایگاه الهی]] و [[علمی]] [[اوصیای پیامبر]]{{عم}} - از بخش عظیمی از [[معارف]] عمیق [[قرآن کریم]] که در [[فهم]] آن به تبیین و [[تعلیم]] [[مفسران]] برگزیدۀ [[خدا]] نیاز است، کوتاه گردید و بهرۀ [[انسانها]] از دریای بیکران [[معارف قرآن]] [[کریم]] به آنچه از ظاهر [[آیات]] با [[تدبر]] و [[اجتهاد]] ([[کوشش]] و تلاش علمی) مناسب فهمیده میشود و آنچه در [[روایات تفسیری]] نقل شده از [[پیامبر]] و [[امامان معصوم]]{{عم}} وجود دارد، محدود شد. | |||
#با اینکه در آن عصر امکان [[آموزش]] [[تفسیر]] و فهم معانی عمیق قرآن کریم از مفسران برگزیدۀ خدا فراهم نبود، ولی [[گرایش]] به [[تفسیر قرآن]] مانند اعصار پیشین در میان [[مسلمانان]] چه [[سنّی]] و چه [[شیعه]] رواج داشت؛ البته در آن عصر مفسران و [[آثار تفسیری]] [[اهل تسنن]] به واسطۀ کثرت [[جمعیت]] و گستردگی امکاناتشان بیش از مفسران و آثار تفسیری شیعه بود، ولی مفسران و آثار تفسیری شیعه نیز نسبت به جمعیت و امکاناتشان کم نبود؛ چنانکه به شیعه بودن حدود ۲۳ نفر از مفسران آن عصر آشکار است (هیجده نفر [[شیعه دوازده امامی]]<ref>آن هفده نفر عبارتاند از: ابن وضّاح، سلمة بن خطاب، احمد بن محمد بن خالد برقی، محمد بن احمد اشعری قمی، ابراهیم بن محمد ثقفی، محمد بن عباس غاضری، محمد بن احمد جعفی معروف به صابونی، سعد بن عبد الله اشعری، حسن نوبختی، حسن بن علی اطروش، قتیبة بن احمد بخاری، علی بن ابراهیم قمی، محمد بن مسعود عیاشی، احمد بن سهل نوبختی، علی بن محمد شمشاطی، محمد بن احمد معروف به ابن ابی الثلج، محمد بن عباس معروف به ابن حجام، ابن بابویه (علی بن حسین قمی)</ref>، سه نفر شیعۀ [[زیدی]]<ref>آنها عبارتاند از: محمد بن منصور مرادی، یحیی بن حسین ملقّب به هادی، محمد بن یحیی ملقب به مرتضی.</ref> و دو نفر مردد بین شیعۀ [[دوازده امامی]] و شیعۀ زیدی<ref>آن دو نفر حسین بن حکم حبری، فرات بن ابراهیم کوفی است. </ref> و [[مذهب]] شماری از [[مفسران]] آن عصر نامعلوم و [[شیعه]] بودن آنان نیز احتمالی است<ref>مانند ابن ابی عاصم، موسی بن ازهر، سلمة بن عاصم، عبد الله بن سلیمان سجستانی، ابو مسلم اصفهانی، علی بن – جمعه قزوینی.</ref> و حدود ۳۶ اثر [[تفسیری]] و [[قرآنی]] برای شیعه ذکر کردهاند (برای شیعۀ دوازده امامی ۲۸ اثر مفقود و سه اثر موجود<ref>آن سه اثر: تفسیر القمی، تفسیر العیاشی، ناسخ القرآن و منسوخه و محکمه و متشابهه است. </ref> و برای شیعۀ زیدی سه اثر مفقود. و برای شیعۀ مردد بین زیدی و دوازده امامی دو اثر موجود<ref>آن دو اثر تفسیر الحبری، تفسیر فرات الکوفی است. و مذهب مؤلف شماری از [[آثار تفسیری]] آن عصر نامعلوم است و احتمال اینکه همه یا برخی از آن آثار نیز از تألیفات [[شیعه]] باشد، منتفی نیست. | |||
#تفسیرنویسی نیز در آن عصر رایج بوده است؛ زیرا اکثر [[قریب]] به [[اتفاق]] [[مفسران]] آن عصر کتاب [[تفسیری]] داشتهاند و حتی شماری از آنان دارای [[تفسیرها]] و تألیفات [[قرآنی]] متعدد بودهاند و ظاهراً فاقد کتاب تفسیری بودهاند، ولی این رقم نسبت به کل مفسران آن عصر (۸۴ نفر) رقم بزرگی نیست. | |||
#از بیشتر [[آثار تفسیری]] آن عصر اطلاعی در دست نیست، ولی آثار تفسیری به جامانده و منتشرشدۀ آن عصر نسبت به دورههای پیشین افزایش نسبی دارد (۱۷ [[تفسیر]] در ۶۹ سال) و این را میتوان یکی از تحولات یا ویژگیهای آثار تفسیری آن عصر دانست. | |||
#بیشتر مفسران آن عصر [[محدث]] یا [[فقیه]] بودهاند و بیشتر آثار تفسیری آن عصر نیز [[روایی]] و اثری است، ولی مفسران ادیب و تفسیرهای ادبی در آن عصر افزایش چشمگیری داشته است (۲۵ [[مفسر]] ادیب، نحوی، لغوی و مانند آن. [[تفسیر ادبی]] موجود و ۲۷ اثر ادبی مفقود با عنوانهای معانی القرآن، [[اعراب]] القرآن و مانند آن) که این را نیز میتوان یکی دیگر از تحولات [[تفسیر]] در آن عصر به شمار آورد. افزایش نسبی تدوین [[تفسیر موضوعی]] [[فقهی]] مانند [[احکام]] القرآن<ref>در میان آثار تفسیری آن عصر هفت اثر با عنوان احکام القرآن دیده میشود.</ref> و تفسیر موضوعی با رویکرد به [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}}<ref>در این موضوع نیز دو اثر موجود (تفسیر الحبری و تفسیر فرات الکوفی) و هشت اثر مفقود در میان آثار آن عصر آمده است. </ref> نیز از دیگر ویژگیها و تحولات آن عصر است. تفسیرهای تأویلی، [[کلامی]] و [[عرفانی]] نیز در آن عصر وجود داشته، ولی بسیار اندک است<ref>تفسیر القرآن العظیم تستری مشتمل بر تفسیر عرفانی صوفیانه است. و حدس زده میشود البحث عن التأویلات بلخی و کتاب التأویل برقی از تفسیرهای تأویلی و کتاب التنزیه و ذکر متشابه القرآن نوبختی و متشابه القرآن جبّائی از تفسیرهای کلامی باشد.</ref>. | |||
#با نگاهی به محل [[تولد]]، [[سکونت]] و اقامت [[مفسران]] آن دوره معلوم میشود که در آن عصر از نظر جغرافیایی نیز [[گرایش]] به تفسیر فراگیر بوده و در بسیاری از [[شهرها]] افراد علاقهمند به [[دانش]] وجود داشتهاند؛ زیرا هرچند بیشتر [[مفسران]] آن عصر از اهالی [[بغداد]]، [[کوفه]] و [[بصره]] بودهاند بغداد ۲۰ نفر، کوفه ۱۱ نفر و بصره ۷ نفر ولی از شهرهای دیگر مانند [[قم]]، [[اصفهان]]، [[ری]]، [[نیشابور]]، [[سمرقند]]، [[مصر]]، [[اندلس]]، [[دمشق]]، بلخ، دینور، [[مکه]]، [[مدینه]]، صعدۀ [[یمن]]، [[کربلا]]، واسط، بخارا، تونس، قیروان، [[قزوین]]، نسا، شوشتر، نسف، [[آمل]] [[طبرستان]] و اودن نیز یک یا چند [[مفسر]] برخاسته است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۵۲۹-۵۳۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |