سلیم بن قیس هلالی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابومحمد' به 'ابومحمد'
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - 'ابومحمد' به 'ابومحمد') |
||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
#[[زرکلی]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]] عامری [[کوفی]] از اولین نویسندگان در [[اسلام]] است. او کتابی به نام کتاب السقیفه داشته که با اسم [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] [[کوفی]] منتشر شده و آن، از اصول مهم [[شیعه]] است که افراد به آن مراجعه میکنند<ref>الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۱۱۹.</ref>. | #[[زرکلی]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]] عامری [[کوفی]] از اولین نویسندگان در [[اسلام]] است. او کتابی به نام کتاب السقیفه داشته که با اسم [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] [[کوفی]] منتشر شده و آن، از اصول مهم [[شیعه]] است که افراد به آن مراجعه میکنند<ref>الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۱۱۹.</ref>. | ||
#[[سید محمد علی ابطحی]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]] کتابی دارد. ایشان در ادامه، [[سلسله]] [[سند روایت]] کنندگان از [[سلیم]] را [[نقل]] کرده که آخرین [[روایت]] کننده از [[سلیم]] [[ابراهیم بن عمر الیمانی]] است <ref>تهذیب المقال فی تنقیح کتاب النجاشی، سید محمد علی ابطحی، ج۱، ص۱۸۶: {{متن حدیث|اخبرنی علی بن احمد القمی، قال حدثنا محمد بن الحسن بن الولید، قال: حدثنا محمد بن أبیالقاسم ماجیلویه، عن محمد بن علی الصیرفی، عن حماد بن عیسی و عثمان بن عیسی، قال حماد بن عیسی: وحدثناه إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس، بالکتاب}}.</ref>. | #[[سید محمد علی ابطحی]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]] کتابی دارد. ایشان در ادامه، [[سلسله]] [[سند روایت]] کنندگان از [[سلیم]] را [[نقل]] کرده که آخرین [[روایت]] کننده از [[سلیم]] [[ابراهیم بن عمر الیمانی]] است <ref>تهذیب المقال فی تنقیح کتاب النجاشی، سید محمد علی ابطحی، ج۱، ص۱۸۶: {{متن حدیث|اخبرنی علی بن احمد القمی، قال حدثنا محمد بن الحسن بن الولید، قال: حدثنا محمد بن أبیالقاسم ماجیلویه، عن محمد بن علی الصیرفی، عن حماد بن عیسی و عثمان بن عیسی، قال حماد بن عیسی: وحدثناه إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس، بالکتاب}}.</ref>. | ||
#مرحوم [[مامقانی]] مینویسد: [[سلیم]] از ثقات [[امامیه]] و بزرگان ایشان و کتابش از اصول [[مسلم]] [[شیعه]] است و من [[عزم]] کردهام در ذیل هر خبری که [[سلیم]] در کتابش آورده است، اخباری را که از طرق متعدد از [[راویان]] [[ثقه]] [[روایت]] شده بیاورم تا برای همگان روشن شود که [[کتاب سلیم]]، مثل [[صحیح مسلم]] در نزد [[اهل سنت]] است و مضامین روایاتش از [[ائمه هدی]]{{عم}} رسیده و در [[حجیت]] این اصل هیچ شکی نیست<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۱۶.</ref>. او سپس مینویسد: [[سلیم]] از افراد [[ثقه]] است و درباره کتابش، هیچ شکی نیست و اگر چیزی در آن داخل شده، به قلم متأخران است<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۳۵.</ref>. او در ادامه درباره [[کتاب سلیم]] چنین مینویسد: [[کتاب سلیم]] در نهایت اعتبار است و درباره [[نادرستی]] ساختگی بودن کتاب او میگوییم: وجود یک یا دو نمونه مطلب که ظاهرشان خلاف [[حق]] است، مجوزی برای جعلی دانستن کتاب نیست و بعد از اینکه احتمال تصحیف یا [[تحریف]] سهوی از نساخ یا [[نقل]] مطلب وجود داشته باشد، چگونه احتمال ساختگی بودن کتاب درست خواهد بود؟ مثل این نمونه بسیار اتفاق افتاده است؛ پس لازمهاش [[اعتقاد]] داشتن به صحت کتاب و سهوی بودن یک یا دو نمونه [[خطا]] است، بلکه سخن [[مجلسی]] درباره [[کتاب سلیم]] کافی است؛ ایشان میگوید: در یک نسخه قدیمی از [[کتاب سلیم بن قیس]]، دو [[روایت]] با [[اختلاف]] اندکی یافتم که در آخر یکی از این دو نوشته شده بود: [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] بحمدلله و عونه در [[ربیع]] الاخر سال ۶۰۹ ق تمام شد و آن را | #مرحوم [[مامقانی]] مینویسد: [[سلیم]] از ثقات [[امامیه]] و بزرگان ایشان و کتابش از اصول [[مسلم]] [[شیعه]] است و من [[عزم]] کردهام در ذیل هر خبری که [[سلیم]] در کتابش آورده است، اخباری را که از طرق متعدد از [[راویان]] [[ثقه]] [[روایت]] شده بیاورم تا برای همگان روشن شود که [[کتاب سلیم]]، مثل [[صحیح مسلم]] در نزد [[اهل سنت]] است و مضامین روایاتش از [[ائمه هدی]]{{عم}} رسیده و در [[حجیت]] این اصل هیچ شکی نیست<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۱۶.</ref>. او سپس مینویسد: [[سلیم]] از افراد [[ثقه]] است و درباره کتابش، هیچ شکی نیست و اگر چیزی در آن داخل شده، به قلم متأخران است<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۳۵.</ref>. او در ادامه درباره [[کتاب سلیم]] چنین مینویسد: [[کتاب سلیم]] در نهایت اعتبار است و درباره [[نادرستی]] ساختگی بودن کتاب او میگوییم: وجود یک یا دو نمونه مطلب که ظاهرشان خلاف [[حق]] است، مجوزی برای جعلی دانستن کتاب نیست و بعد از اینکه احتمال تصحیف یا [[تحریف]] سهوی از نساخ یا [[نقل]] مطلب وجود داشته باشد، چگونه احتمال ساختگی بودن کتاب درست خواهد بود؟ مثل این نمونه بسیار اتفاق افتاده است؛ پس لازمهاش [[اعتقاد]] داشتن به صحت کتاب و سهوی بودن یک یا دو نمونه [[خطا]] است، بلکه سخن [[مجلسی]] درباره [[کتاب سلیم]] کافی است؛ ایشان میگوید: در یک نسخه قدیمی از [[کتاب سلیم بن قیس]]، دو [[روایت]] با [[اختلاف]] اندکی یافتم که در آخر یکی از این دو نوشته شده بود: [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] بحمدلله و عونه در [[ربیع]] الاخر سال ۶۰۹ ق تمام شد و آن را ابومحمد رمانی نوشت، سپس این [[روایت]] آمده است: [[امام]] [[جعفر بن محمد صادق]] فرمود: "هر کس از [[پیروان]] و [[دوستداران]] ما [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] را نداشته باشد، از [[سرنوشت]] و سرگذشت ما چیزی ندارد و نمیداند. [[کتاب سلیم]]، الفبای [[تشیع]] و رازی از رازهای [[خاندان محمد]]{{صل}} است که بر آنها [[درود]] باد!"<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مِنْ شِيعَتِنَا وَ مُحِبِّينَا كِتَابُ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ اَلْهِلاَلِيِّ فَلَيْسَ عِنْدَهُ مِنْ أَمْرِنَا شَيْءٌ وَ لاَ يَعْلَمُ مِنْ أَسْبَابِنَا شَيْئاً وَ هُوَ أَبْجَدُ اَلشِّيعَةِ وَ سِرٌّ مِنْ أَسْرَارِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ}}؛ تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۲۶. مامقانی در پاورقی دوم مینویسد: مؤلف آن را از تکمله الرجال (ج۱، ص۴۶۷) آورده است و من آن را در بحارالانوار نیافتم.</ref> | ||
#[[نمازی شاهرودی]] مینویسد: [[کنیه]] [[سلیم بن قیس هلالی]] [[ابوصادق]] [[نقل]] شده است. و وی را از [[اصحاب امیر المؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن]]{{ع}}، [[امام حسین]]{{ع}}، [[امام سجاد]]{{ع}} و [[امام باقر]]{{ع}} شمردهاند. وی کتابی دارد که [[ابان بن ابی عیاش]] از وی [[روایت]] کرده و آن کتاب نزد من است و به [[فارسی]] و [[عربی]] نیز چاپ شده است. و آنچه بر [[مدح]] و [[عظمت]] [[شأن]] و [[ایمان قوی]] و کمال وی دلالت میکند، همان چیزی است که از [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] [[روایت]] شده است و [[ابان بن ابی عیاش]] کل کتاب را در حضور جمعی از [[صحابه]]، که [[ابوالطفیل]] هم از آنهاست، در محضر [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} قرائت کرد و آن [[حضرت]] فرمود: اینها [[احادیث صحیح]] ماست. ایشان سپس به [[نقل]] آن اقوال [[علما]] میپردازد و در آخر مینویسد: به طور کلی میتوان گفت که برقی، صفار، [[کلینی]]، صدوقان، عیاشی و [[شیخ طوسی]] بر [[سلیم]] [[اعتماد]] و بزرگان [[اصحاب]] از وی [[روایت]] [[نقل]] کردهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۴، ص۱۱۶ - ۱۱۷.</ref>. | #[[نمازی شاهرودی]] مینویسد: [[کنیه]] [[سلیم بن قیس هلالی]] [[ابوصادق]] [[نقل]] شده است. و وی را از [[اصحاب امیر المؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن]]{{ع}}، [[امام حسین]]{{ع}}، [[امام سجاد]]{{ع}} و [[امام باقر]]{{ع}} شمردهاند. وی کتابی دارد که [[ابان بن ابی عیاش]] از وی [[روایت]] کرده و آن کتاب نزد من است و به [[فارسی]] و [[عربی]] نیز چاپ شده است. و آنچه بر [[مدح]] و [[عظمت]] [[شأن]] و [[ایمان قوی]] و کمال وی دلالت میکند، همان چیزی است که از [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] [[روایت]] شده است و [[ابان بن ابی عیاش]] کل کتاب را در حضور جمعی از [[صحابه]]، که [[ابوالطفیل]] هم از آنهاست، در محضر [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} قرائت کرد و آن [[حضرت]] فرمود: اینها [[احادیث صحیح]] ماست. ایشان سپس به [[نقل]] آن اقوال [[علما]] میپردازد و در آخر مینویسد: به طور کلی میتوان گفت که برقی، صفار، [[کلینی]]، صدوقان، عیاشی و [[شیخ طوسی]] بر [[سلیم]] [[اعتماد]] و بزرگان [[اصحاب]] از وی [[روایت]] [[نقل]] کردهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۴، ص۱۱۶ - ۱۱۷.</ref>. | ||
#میرزا [[ابوالقاسم نراقی]] [[سلیم بن قیس هلالی]] را با [[کنیه]] [[ابوصادق]] معرفی و وی را از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} شمرده است. [[علامه حلی]] به [[عدالت]] [[سلیم]] [[حکم]] داده و از برقی [[نقل]] کرده که وی از [[اولیاء]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. ایشان در ادامه مینویسد: مطلب [[حق]]، [[موثق]] شمردن [[سلیم]] است و [[تبیین]] آنچه که در کتاب مشهور و منسوب به وی آمده نیز [[واجب]] است<ref>شعب المقال فی درجات الرجال، نراقی، ص۱۸۷.</ref>. | #میرزا [[ابوالقاسم نراقی]] [[سلیم بن قیس هلالی]] را با [[کنیه]] [[ابوصادق]] معرفی و وی را از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} شمرده است. [[علامه حلی]] به [[عدالت]] [[سلیم]] [[حکم]] داده و از برقی [[نقل]] کرده که وی از [[اولیاء]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. ایشان در ادامه مینویسد: مطلب [[حق]]، [[موثق]] شمردن [[سلیم]] است و [[تبیین]] آنچه که در کتاب مشهور و منسوب به وی آمده نیز [[واجب]] است<ref>شعب المقال فی درجات الرجال، نراقی، ص۱۸۷.</ref>. |