پرش به محتوا

علم فعلی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
==دائمی بودن [[علم امام]] و فعلی نبودن [[علم تفصیلی]] ایشان==
==دائمی بودن [[علم امام]] و فعلی نبودن [[علم تفصیلی]] ایشان==
در [[پاسخ]] به این [[سؤال]] باید دانست علم امام{{ع}} دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ [[غیبی]] است و دائماً در حال افزایش است، در غیر این صورت موجب [[نقص]] می‌شود. توجه باشد [[مقام معصوم]] از همگان بالاتر و [[برتر]] است؛ لذا طبیعی است که [[جامعیت]] و سعۀ وجودیشان اقتضاء‌ نماید که بتوانند به [[راحتی]] در آنِ واحد به [[عوالم]] مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همۀ آنها توجه نموده و همه را با هم داشته باشند و مسلماً در برخی حالات [[امامان]]{{ع}} این چنین هستند. منتها آیا این حالت برای ایشان همیشگی است یا نه؟ صریح [[آیات]] و [[روایات]] این است که این حالت برای [[معصومین]] همیشگی نیست، بلکه گاه به جهت تنزّل به [[عالم]] پائین به عوالم بالاتر توجه نمی‌کنند و گاه به جهت [[غرق]] شدن در عوالم [[توحیدی]] از توجه به عالم [[کثرت]] باز می‌مانند و لذا [[علوم]] ایشان به واسطۀ [[وحی]] یا [[الهام]] و امثال آن همیشه در حال افزایش است. در همین زمینه [[عمار ساباطی]] از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال می‌‌پرسند که آیا [[علم غیب امام]] همیشگی است، [[حضرت]] پاسخ می‌‌دهند: {{متن حدیث|لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِکَ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>. مرحوم کراجکی می‌فرماید: "امامان{{ع}} در [[کمال]] [[دانش]] و [[عصمت]] هستند و [[خداوند]] تمام آنها را به ایشان [[تعلیم]] داده و به تمام [[اسرار]] آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق [[مصلحت]] از ایشان پنهان بماند"<ref>کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، ص۱۱۲.</ref>. یعنی [[علم غیب]] ایشان ذاتی و استقلالی نیست بلکه ارادی بوده و احتیاج به افاضۀ [[خداوند]] دارند<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۱۹؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص۱۴۷ ـ ۱۵۰؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۴۶۲؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، ص۱۷ و ۱۸.</ref>.
در [[پاسخ]] به این [[سؤال]] باید دانست علم امام{{ع}} دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ [[غیبی]] است و دائماً در حال افزایش است، در غیر این صورت موجب [[نقص]] می‌شود. توجه باشد [[مقام معصوم]] از همگان بالاتر و [[برتر]] است؛ لذا طبیعی است که [[جامعیت]] و سعۀ وجودیشان اقتضاء‌ نماید که بتوانند به [[راحتی]] در آنِ واحد به [[عوالم]] مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همۀ آنها توجه نموده و همه را با هم داشته باشند و مسلماً در برخی حالات [[امامان]]{{ع}} این چنین هستند. منتها آیا این حالت برای ایشان همیشگی است یا نه؟ صریح [[آیات]] و [[روایات]] این است که این حالت برای [[معصومین]] همیشگی نیست، بلکه گاه به جهت تنزّل به [[عالم]] پائین به عوالم بالاتر توجه نمی‌کنند و گاه به جهت [[غرق]] شدن در عوالم [[توحیدی]] از توجه به عالم [[کثرت]] باز می‌مانند و لذا [[علوم]] ایشان به واسطۀ [[وحی]] یا [[الهام]] و امثال آن همیشه در حال افزایش است. در همین زمینه [[عمار ساباطی]] از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال می‌‌پرسند که آیا [[علم غیب امام]] همیشگی است، [[حضرت]] پاسخ می‌‌دهند: {{متن حدیث|لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِکَ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>. مرحوم کراجکی می‌فرماید: "امامان{{ع}} در [[کمال]] [[دانش]] و [[عصمت]] هستند و [[خداوند]] تمام آنها را به ایشان [[تعلیم]] داده و به تمام [[اسرار]] آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق [[مصلحت]] از ایشان پنهان بماند"<ref>کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، ص۱۱۲.</ref>. یعنی [[علم غیب]] ایشان ذاتی و استقلالی نیست بلکه ارادی بوده و احتیاج به افاضۀ [[خداوند]] دارند<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۱۹؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص۱۴۷ ـ ۱۵۰؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۴۶۲؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، ص۱۷ و ۱۸.</ref>.
==روایاتی دربارۀ دائمی بودن [[علم امام]]==
در این رابطه روایاتی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرمایند: "اگر بر [[دانش]] ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم"<ref>{{متن حدیث|... و لو لا ذلک لأنفدنا}}؛ قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنزالدقائق، ج ۸، ص۳۵۷.</ref>.
#در روایتی دیگر [[مفضل بن عمر]] می‌‌گوید: [[روزی]] امام صادق{{ع}} به من فرمودند: "ما را هر [[شب جمعه]] [[شادی]] و [[سروری]] است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} تا [[عرش]] بالا می‌رود، و [[روح]] ما هم با روح آنان بالا می‌رود، و این [[ارواح]] به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با [[معرفتی]] و [[علمی]] تازه و جدید، و اگر چنین نبود که [[علم]] ما تمام می‌شد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَنَا فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَکَ اللَّهُ وَ مَا ذَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ{{ع}}مَعَهُ وَ وَافَیْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَأَنْفَدْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص۳۷۳.</ref>. با همین مضمون چندین [[روایت]] دیگر وجود دارد.
#در روایتی [[امام کاظم]]{{ع}} می‌‌فرمایند: "علم امام سه جنبه دارد: [[علوم]] مربوط به گذشته، علوم مربوط به [[آینده]] و [[علوم حادث]] و جدید. اما [[علوم گذشته]] برای ما [[تفسیر]] شده است یعنی [[اخبار]] گذشته را [[پیامبر]]{{صل}} برای ما توضیح داده است، اما [[علوم آینده]] در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست، اما [[علوم حادث]] و نو [[ظهور]]، نتیجه [[الهام]] [[حق]] بر [[دل]] [[امام]] و [[ابلاغ]] به گوش اوست. [[برترین]] نوع [[علم]] ما همین نوع است"<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}}عَنْ مَبْلَغِ عِلْمِهِمْ فَقَالَ مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلَاثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا}}؛ الکافی، ج ۱، ص۳۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۱۹.</ref>
#همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان {{متن حدیث|إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>، معنای این [[روایات]] آن است که [[امامان]]{{ع}} مقامی دارند که علم به هرچه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند. به عبارت دیگر هرگاه مسئله جدیدی پیش آید و امام در موقعیتی قرار بگیرد که علم جدیدی بخواهد، [[خداوند]] او را [[عالم]] می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>، همچنین می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>. به عبارتی دیگر [[علم غیب]] ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که [[اراده]] کنند خداوند به آنها [[تعلیم]] می‌دهد و البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام می‌گیرد<ref>ر.ک: [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، ص۱۷ و ۱۸.</ref>.
#در روایتی دیگر [[ابن مغیره]] می‌‌گوید: من به [[اتفاق]] [[یحیی بن عبدالله بن حسین]] [[خدمت]] [[حضرت]] [[ابوالحسن]]{{ع}} بودیم، یحیی‌ عرض کرد: فدایت شوم، [[مردم]] [[گمان]] می‌‏کنند شما [[علم به غیب]] دارید؟ [[امام]] فرمودند: «سبحان‏‌ اللَّه! ای‌ یحیی‌ دست خودت را بر من بگذار، به [[خدا]] [[سوگند]]! از این نسبت تمام موهای‌ بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما [[غیب]] نمی‌‏دانیم. مطالبی‌ که می‌‏گوییم از [[رسول]] خداست» این قبیل [[اخبار]] [[دلالت]] می‌‏کند که امام به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با [[جهان غیب]] [[ارتباط]] پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم که امام می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون [[علم]] او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی‌ ندارد که از باب تأدب این گونه [[علوم]] را علم به غیب ننامید<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸.</ref>.


==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش