←شهادت یا مرگ طبیعی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==شهادت یا مرگ طبیعی== | ==شهادت یا مرگ طبیعی== | ||
درباره فرجام زندگی پرخیر و [[برکت]] [[آخرین حجت الهی]]، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده است. برخی پایان [[عمر]] آن حضرت را با کشته شدن و [[شهادت]] دانسته، و برخی دیگر [[رحلت]] آن بزرگوار را به | درباره فرجام زندگی پرخیر و [[برکت]] [[آخرین حجت الهی]]، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده است. برخی پایان [[عمر]] آن حضرت را با کشته شدن و [[شهادت]] دانسته، و برخی دیگر [[رحلت]] آن بزرگوار را به مرگ طبیعی ذکر کردهاند. هر کدام از دیدگاههای بالا مستند به دلایلی است. | ||
'''۱. [[دلایل]] کسانی که پایان [[عمر]] ایشان را [[شهادت]] دانستهاند:''' | '''۱. [[دلایل]] کسانی که پایان [[عمر]] ایشان را [[شهادت]] دانستهاند:''' | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
#'''در سخنی به چگونگی [[شهادت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} اشاره شده است:''' به نظر میرسد نخستین کسی که چنین ادعایی را به گونه گسترده مطرح کرد، [[صاحب]] کتاب "الزم الناصب" بود. او در بخشی از کتاب خود آورده است: " پس چون هفتاد سال گذشت، [[مرگ]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} فراخواهد رسید؛ پس او را زنی از [[بنی تمیم]] که نامش [[سعیده]] و دارای ریشی همچون مردان است، با انداختن سنگی از بام بر آن حضرت به قتل خواهد رساند؛ در حالی که آن حضرت، از راه عبور میکند. چون از [[دنیا]] رفت، [[امام حسین]]{{ع}}، امور مربوط به وی را انجام خواهد داد"<ref>{{عربی|" فاذا تمت السبعون سنه أتی الحجة الموت فقتله امرأة من بنی تمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین"}}، علی یزدی حایری، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۳۹</ref>( لازم به یادآوری است که کتاب یاد شده مشتمل بر [[روایات]] صحیح هم هست؛ ولی در آن [[روایات]] ضعیف فراوانی نیز وجود دارد)</ref> درباره این سخن، باید توجه داشت که این [[کلام]] از [[صاحب]] کتاب یاد شده است و در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} نه فقط به آن اشارهای نشده است بلکه چنین مضمونی هم وجود ندارد. | #'''در سخنی به چگونگی [[شهادت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} اشاره شده است:''' به نظر میرسد نخستین کسی که چنین ادعایی را به گونه گسترده مطرح کرد، [[صاحب]] کتاب "الزم الناصب" بود. او در بخشی از کتاب خود آورده است: " پس چون هفتاد سال گذشت، [[مرگ]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} فراخواهد رسید؛ پس او را زنی از [[بنی تمیم]] که نامش [[سعیده]] و دارای ریشی همچون مردان است، با انداختن سنگی از بام بر آن حضرت به قتل خواهد رساند؛ در حالی که آن حضرت، از راه عبور میکند. چون از [[دنیا]] رفت، [[امام حسین]]{{ع}}، امور مربوط به وی را انجام خواهد داد"<ref>{{عربی|" فاذا تمت السبعون سنه أتی الحجة الموت فقتله امرأة من بنی تمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین"}}، علی یزدی حایری، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۳۹</ref>( لازم به یادآوری است که کتاب یاد شده مشتمل بر [[روایات]] صحیح هم هست؛ ولی در آن [[روایات]] ضعیف فراوانی نیز وجود دارد)</ref> درباره این سخن، باید توجه داشت که این [[کلام]] از [[صاحب]] کتاب یاد شده است و در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} نه فقط به آن اشارهای نشده است بلکه چنین مضمونی هم وجود ندارد. | ||
'''۲. کسانی که میگویند آن حضرت به | '''۲. کسانی که میگویند آن حضرت به مرگ طبیعی از [[دنیا]] خواهد رفت، بر این باورند که:''' | ||
#دلیلهای دسته نخست "به ویژه [[روایت]] اول" ناتمام است. | #دلیلهای دسته نخست "به ویژه [[روایت]] اول" ناتمام است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#در روایاتی چند، سخن از مرگ طبیعی آن حضرت به میان آمده است. [[ایوب بن نوح]] گفت: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: "ما امیدواریم شما [[صاحب الامر]] باشید و [[خدای تعالی]] بدون خونریزی و [[شمشیر]] آن را به شما بازگرداند که با شما [[بیعت]] شده و سکه به نامتان ضرب گردیده است، فرمود: هیچیک از ما [[امامان]] نیست که نامهها نزد او رفت وآمد کند و از مسائل پرسیده شود و با انگشتان بدو اشاره کنند و [[اموال]] نزد وی حمل شود، جز آنکه به خدعه کشته شود یا آنکه بر بستر خود بمیرد، تا جایی که که [[خدای تعالی]]، مردی را برای این امر برانگیزد که مولد و منشأ او مخفی، اما نسبش آشکار است<ref>{{عربی|" مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ إِلَيْهِ الْكُتُبُ وَ أُشِيرَ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۸، ح ۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۰؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۴؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۳۳</ref>. | #در روایاتی چند، سخن از مرگ طبیعی آن حضرت به میان آمده است. [[ایوب بن نوح]] گفت: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: "ما امیدواریم شما [[صاحب الامر]] باشید و [[خدای تعالی]] بدون خونریزی و [[شمشیر]] آن را به شما بازگرداند که با شما [[بیعت]] شده و سکه به نامتان ضرب گردیده است، فرمود: هیچیک از ما [[امامان]] نیست که نامهها نزد او رفت وآمد کند و از مسائل پرسیده شود و با انگشتان بدو اشاره کنند و [[اموال]] نزد وی حمل شود، جز آنکه به خدعه کشته شود یا آنکه بر بستر خود بمیرد، تا جایی که که [[خدای تعالی]]، مردی را برای این امر برانگیزد که مولد و منشأ او مخفی، اما نسبش آشکار است<ref>{{عربی|" مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ إِلَيْهِ الْكُتُبُ وَ أُشِيرَ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۸، ح ۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۰؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۴؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۳۳</ref>. | ||
از آنجا که "اغتیال" هردو احتمال "کشته شدن و [[مسموم]] شدن" را شامل میشود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۸۹</ref>، میتوان احتمال داد از [[مرگ]] در بستر، همان | از آنجا که "اغتیال" هردو احتمال "کشته شدن و [[مسموم]] شدن" را شامل میشود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۸۹</ref>، میتوان احتمال داد از [[مرگ]] در بستر، همان مرگ طبیعی استفاده میشود. | ||
بنابراین طبق این [[روایت]]، | بنابراین طبق این [[روایت]]، مرگ طبیعی برخی از [[امامان]]{{عم}} محتمل خواهد بود. | ||
از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده که فرمود: "... پس چون [[معرفت]] و [[ایمان]] به اینکه او [[امام حسین|حسین]]{{ع}} است، در دلها استقرار یافت، [[مرگ]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} فرا میرسد. پس [[حسین بن علی]]{{ع}} او را [[غسل]] میدهد؛ [[کفن]] میکند؛ [[حنوط]] میکند و در قبرش قرار میدهد .... "<ref>{{عربی|" فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ {{ع}} جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِه"}}»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۷</ref>. | از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده که فرمود: "... پس چون [[معرفت]] و [[ایمان]] به اینکه او [[امام حسین|حسین]]{{ع}} است، در دلها استقرار یافت، [[مرگ]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} فرا میرسد. پس [[حسین بن علی]]{{ع}} او را [[غسل]] میدهد؛ [[کفن]] میکند؛ [[حنوط]] میکند و در قبرش قرار میدهد .... "<ref>{{عربی|" فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ {{ع}} جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِه"}}»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۷</ref>. | ||
[[مرگ]] در [[روایت]] فوق [[شهادت]] را نیز شامل میشود اما احتمال | [[مرگ]] در [[روایت]] فوق [[شهادت]] را نیز شامل میشود اما احتمال مرگ طبیعی را نیز ردّ نمیکند. از آنچه یاد شد، به دست میآید که [[شهادت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} امری محتمل است و میتوان از [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} چنین برداشت کرد؛ اما همانگونه که [[شیخ مفید]] نیز بدان پایبند بوده، برای اثبات قطعی [[حکم]] به [[شهادت]]، ناکافی است و همانطور که علاوه بر آن برای هر [[امام]] نیاز به شواهد تاریخی است، برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز نیاز به [[دلیل]] دیگری داریم؛ بنابراین [[حکم]] قطعی به [[شهادت]] آن حضرت کاری بس مشکل است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۳۰ - ۳۳۴.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== |