آیه ولایت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←گفتار سوم: احادیث شأن نزول
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
تا اینجا ثابت شد که مقصود از ولایت در [[آیه]]، رهبری و [[تدبیر امور]] [[مسلمانان]] است و این [[منصب]] و [[مقام]] به برخی از آنان اختصاص دارد. اکنون بحث در این است که با توجه به احادیث [[شأن]] نزولِ آیه ثابت میشود مقصود از کسی که پس از پیامبر{{صل}} بر مسلمانان ولایت دارد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. احادیثی که درباره شأن نزول آیه ولایت [[روایت]] شده، سه دستهاند: | تا اینجا ثابت شد که مقصود از ولایت در [[آیه]]، رهبری و [[تدبیر امور]] [[مسلمانان]] است و این [[منصب]] و [[مقام]] به برخی از آنان اختصاص دارد. اکنون بحث در این است که با توجه به احادیث [[شأن]] نزولِ آیه ثابت میشود مقصود از کسی که پس از پیامبر{{صل}} بر مسلمانان ولایت دارد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. احادیثی که درباره شأن نزول آیه ولایت [[روایت]] شده، سه دستهاند: | ||
# [[عبادة بن صامت]]: [[طبری]] در این باره روایتی را [[نقل]] کرده است که ترجمه آن چنین است: آنگاه که [[یهود]] [[بنیقینقاع]] با پیامبر{{صل}} [[جنگ]] کردند، [[عباده بن صامت]] از آنان [[تبری]] جست و گفت من [[ولایت خدا]] و پیامبر او و مؤمنان را برمیگزینم و از [[ولایت کفار]] و همپیمانی با آنان [[تبری]] میجویم. پس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> درباره وی نازل شد<ref>تفسیر طبری، ج۱، ص۳۴۳.</ref>. آنچه از این [[حدیث]] به دست میآید آن است که [[آیه ولایت]] ([[مائده]] / ۵۵) قول و [[عمل]] [[عباده بن صامت]] را [[تأیید]] میکند که به جای [[ولایت کافران]] باید [[ولایت خدا]]، [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] را برگزید، و آیه پس از آن وی را تسلّی میدهد که او در این جهت، چیزی را از دست نداده است، زیرا کسانی که ولایت خدا، پیامبر و مؤمنان را برگزینند، [[پیروز]] خواهند بود. | # [[عبادة بن صامت]]: [[طبری]] در این باره روایتی را [[نقل]] کرده است که ترجمه آن چنین است: آنگاه که [[یهود]] [[بنیقینقاع]] با پیامبر{{صل}} [[جنگ]] کردند، [[عباده بن صامت]] از آنان [[تبری]] جست و گفت من [[ولایت خدا]] و پیامبر او و مؤمنان را برمیگزینم و از [[ولایت کفار]] و همپیمانی با آنان [[تبری]] میجویم. پس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> درباره وی نازل شد<ref>تفسیر طبری، ج۱، ص۳۴۳.</ref>. آنچه از این [[حدیث]] به دست میآید آن است که [[آیه ولایت]] ([[مائده]] / ۵۵) قول و [[عمل]] [[عباده بن صامت]] را [[تأیید]] میکند که به جای [[ولایت کافران]] باید [[ولایت خدا]]، [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] را برگزید، و آیه پس از آن وی را تسلّی میدهد که او در این جهت، چیزی را از دست نداده است، زیرا کسانی که ولایت خدا، پیامبر و مؤمنان را برگزینند، [[پیروز]] خواهند بود. | ||
# [[عبدالله بن سلام]] و [[یاران]] او: [[سیوطی]] از ابنمردویه از طریق کلبی، از [[ابیصالح]] از [[ابنعباس]] [[روایت]] کرده است که عبدالله بن سلام با عدهای از [[اهل کتاب]] - که [[اسلام]] آورده بودند- هنگام ظهر نزد پیامبر{{صل}} آمدند و گفتند [[منزل]] ما دور است و ما جز در این [[مسجد]]، کسی را نمییابیم که با آنان [[معاشرت]] و مجالست داشته باشیم، زیرا [[قوم]] ما پس از اینکه اسلام را برگزیدیم و [[دین]] آنها را رها کردهایم با ما [[دشمنی]] میورزند، و [[سوگند]] خوردهاند که با ما معاشرت نکنند و این کار بر ما سخت و ناگوار است. در این هنگام آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...}} بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل، و از طرفی، [[برپایی نماز]] [[ظهر]] [[اعلان]] شد. پیامبر{{صل}} به سوی مسجد رفت و [[فقیری]] را دید، به او فرمود: “آیا کسی به تو چیزی [[عطا]] کرد؟” [[فقیر]] گفت: “آری” و به [[علی]]{{ع}} اشاره کرد. پیامبر{{صل}} گفت: “در چه حالتی بود؟” گفت: “در حال رکوع”. در این هنگام پیامبر{{صل}} [[تکبیر]] گفت و آیه {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> را قرائت کرد<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۹۹.</ref>. این [[روایت]]، در کتاب الجمع بین الصحاح السته از [[سنن نسائی]] [[نقل]] شده است<ref>غایة المرام و حجة الخصام، ج۲، ص۸.</ref>، چنانکه [[خطیب]] خوارزمی نیز در کتاب المناقب به صورت [[مسند]] از [[ابنعباس]] روایت کرده است. در این نقل آمده است که وقتی [[عبدالله بن سلام]]، [[سخن]] خود را به [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرد، پیامبر{{صل}} [[آیه]]{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} را برای آنان قرائت کرد<ref>در حدیث قبل، از نزول آیه بر پیامبر{{صل}} یاد شده بود نه از قرائت آن برای عبدالله بن سلام و دوستان وی، روشن است که این دو تعبیر با یکدیگر منافات ندارد.</ref> در پایان آمده است که [[حسان بن ثابت]]، این واقعه را به [[نظم]] در آورد<ref>المناقب، ص۲۶۴، حدیث ۲۴۶. {{عربی|أَبَا حَسَنٍ تَفْدِيكَ نَفْسِي وَ مُهْجَتِي *** وَ كُلُّ بَطِيءٍ فِي الْهَوَى وَ مُسَارِعٌ أَ يَذْهَبُ مَدْحِي وَ الْمُحَبَّرُ ضَائِعاً *** وَ مَا الْمَدْحُ فِي جَنْبِ الْإِلَهِ بِضَائِعٍ فَأَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ إِذْ كُنْتُ رَاكِعاً *** فَدَتْكَ نُفُوسُ الْقَوْمِ يَا خَيْرَ رَاكِعٍ فَأَنْزَلَ فِيكَ اللَّهُ خَيْرَ وَلَايَةٍ *** وَ بَيَّنَهَا فِي مُحْكَمَاتِ الشَّرَائِع}}.</ref>. شیخ [[ابراهیم بن محمد]] | # [[عبدالله بن سلام]] و [[یاران]] او: [[سیوطی]] از ابنمردویه از طریق کلبی، از [[ابیصالح]] از [[ابنعباس]] [[روایت]] کرده است که عبدالله بن سلام با عدهای از [[اهل کتاب]] - که [[اسلام]] آورده بودند- هنگام ظهر نزد پیامبر{{صل}} آمدند و گفتند [[منزل]] ما دور است و ما جز در این [[مسجد]]، کسی را نمییابیم که با آنان [[معاشرت]] و مجالست داشته باشیم، زیرا [[قوم]] ما پس از اینکه اسلام را برگزیدیم و [[دین]] آنها را رها کردهایم با ما [[دشمنی]] میورزند، و [[سوگند]] خوردهاند که با ما معاشرت نکنند و این کار بر ما سخت و ناگوار است. در این هنگام آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...}} بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل، و از طرفی، [[برپایی نماز]] [[ظهر]] [[اعلان]] شد. پیامبر{{صل}} به سوی مسجد رفت و [[فقیری]] را دید، به او فرمود: “آیا کسی به تو چیزی [[عطا]] کرد؟” [[فقیر]] گفت: “آری” و به [[علی]]{{ع}} اشاره کرد. پیامبر{{صل}} گفت: “در چه حالتی بود؟” گفت: “در حال رکوع”. در این هنگام پیامبر{{صل}} [[تکبیر]] گفت و آیه {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> را قرائت کرد<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۹۹.</ref>. این [[روایت]]، در کتاب الجمع بین الصحاح السته از [[سنن نسائی]] [[نقل]] شده است<ref>غایة المرام و حجة الخصام، ج۲، ص۸.</ref>، چنانکه [[خطیب]] خوارزمی نیز در کتاب المناقب به صورت [[مسند]] از [[ابنعباس]] روایت کرده است. در این نقل آمده است که وقتی [[عبدالله بن سلام]]، [[سخن]] خود را به [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرد، پیامبر{{صل}} [[آیه]]{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} را برای آنان قرائت کرد<ref>در حدیث قبل، از نزول آیه بر پیامبر{{صل}} یاد شده بود نه از قرائت آن برای عبدالله بن سلام و دوستان وی، روشن است که این دو تعبیر با یکدیگر منافات ندارد.</ref> در پایان آمده است که [[حسان بن ثابت]]، این واقعه را به [[نظم]] در آورد<ref>المناقب، ص۲۶۴، حدیث ۲۴۶. {{عربی|أَبَا حَسَنٍ تَفْدِيكَ نَفْسِي وَ مُهْجَتِي *** وَ كُلُّ بَطِيءٍ فِي الْهَوَى وَ مُسَارِعٌ أَ يَذْهَبُ مَدْحِي وَ الْمُحَبَّرُ ضَائِعاً *** وَ مَا الْمَدْحُ فِي جَنْبِ الْإِلَهِ بِضَائِعٍ فَأَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ إِذْ كُنْتُ رَاكِعاً *** فَدَتْكَ نُفُوسُ الْقَوْمِ يَا خَيْرَ رَاكِعٍ فَأَنْزَلَ فِيكَ اللَّهُ خَيْرَ وَلَايَةٍ *** وَ بَيَّنَهَا فِي مُحْكَمَاتِ الشَّرَائِع}}.</ref>. شیخ [[ابراهیم بن محمد الحموینی]] در [[فرائد السمطین]]<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۳، باب ۳۹، حدیث ۱۵۲.</ref>، و [[ابونعیم اصفهانی]] در [[نزول القرآن فی امیرالمؤمنین علی]]{{ع}}<ref>غایة المرام، ج۲، ص۱۲.</ref> نیز [[حدیث]] مزبور را نقل کردهاند. | ||
# [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}: بیشتر احادیثی که درباره [[شأن نزول]] [[آیه ولایت]] روایت شده است، نزول آن را مربوط به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و دادن [[انگشتر]] خود به [[سائل]] به هنگام [[نماز]] و در حال [[رکوع]] دانستهاند. [[طبری]] در دو حدیث، یکی از [[عتبه]] بن [[حکیم]] و دیگری از [[مجاهد]]، این شأن نزول را روایت کرده است<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۹۸-۹۹.</ref>. [[سیوطی]]، علاوه بر دو حدیث مزبور که از طبری نقل کرده است، در پنج حدیث دیگر از خطیب خوارزمی، [[طبرانی]] و ابنمردویه به نقل از ابنعباس، [[عمار یاسر]]، [[سلمه بن کهیل]]، [[علی بن ابیطالب]] و ابورافد، [[نزول]] [[آیه ولایت]] را در [[شأن]] [[علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است<ref>تفسیر طبری، ج۱، ص۳۴۴.</ref>. وی در [[اسباب النزول]] نیز شش روایت را از [[ابنعباس]]، [[علی بن ابیطالب]]، [[عمار بن یاسر]] و [[سلمه بن کهیل]] درباره این [[شأن نزول]] [[نقل]] کرده و گفته است: “این نقلها شواهد گوناگونی هستند که یکدیگر را تقویت میکنند”<ref>لباب النقول فی اسباب النزول، ص۹۸.</ref>. | # [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}: بیشتر احادیثی که درباره [[شأن نزول]] [[آیه ولایت]] روایت شده است، نزول آن را مربوط به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و دادن [[انگشتر]] خود به [[سائل]] به هنگام [[نماز]] و در حال [[رکوع]] دانستهاند. [[طبری]] در دو حدیث، یکی از [[عتبه]] بن [[حکیم]] و دیگری از [[مجاهد]]، این شأن نزول را روایت کرده است<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۹۸-۹۹.</ref>. [[سیوطی]]، علاوه بر دو حدیث مزبور که از طبری نقل کرده است، در پنج حدیث دیگر از خطیب خوارزمی، [[طبرانی]] و ابنمردویه به نقل از ابنعباس، [[عمار یاسر]]، [[سلمه بن کهیل]]، [[علی بن ابیطالب]] و ابورافد، [[نزول]] [[آیه ولایت]] را در [[شأن]] [[علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است<ref>تفسیر طبری، ج۱، ص۳۴۴.</ref>. وی در [[اسباب النزول]] نیز شش روایت را از [[ابنعباس]]، [[علی بن ابیطالب]]، [[عمار بن یاسر]] و [[سلمه بن کهیل]] درباره این [[شأن نزول]] [[نقل]] کرده و گفته است: “این نقلها شواهد گوناگونی هستند که یکدیگر را تقویت میکنند”<ref>لباب النقول فی اسباب النزول، ص۹۸.</ref>. | ||