پرش به محتوا

امامت امام صادق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۶۴۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
==مقدمه==
==مقدمه==
[[ابوخالد کابلی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از [[امام پنجم]] [[حضرت]] [[محمد بن علی]] {{ع}} پرسید و آن [[حضرت]] در پاسخ فرمود: {{عربی|"مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ"}}. ابوخالد می‌پرسد: سرورم شما که همگی [[صادق]] هستید چرا اسم او [[صادق]] شده است؟
[[ابوخالد کابلی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از [[امام پنجم]] [[حضرت]] [[محمد بن علی]] {{ع}} پرسید و آن حضرت در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ}}. ابوخالد می‌پرسد: سرورم شما که همگی [[صادق]] هستید چرا اسم او [[صادق]] شده است؟
[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: إِذَا وُلِدَ ابْنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَسَمُّوهُ الصَّادِقَ فَإِنَّ الْخَامِسَ مِنْ وُلْدِهِ الَّذِي اسْمُهُ جَعْفَرٌ يَدَّعِي الْإِمَامَةَ اجْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ وَ كَذِباً عَلَيْهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ الْمُدَّعِي لِمَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ الْمُخَالِفُ عَلَى أَبِيهِ وَ الْحَاسِدُ لِأَخِيهِ"}}<ref>الإحتجاج علی أهل اللحجاج، ج ۲، ص ۳۱۸ و کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹. پدرم از پدرانش از رسول خدا روایت فرموده است: آنگاه که فرزندم جعفر بن محمد بن علی ابن حسین بن علی بی أبی طالب متولد شد نامش را صادق بگذارید که پنجمین از سلاله او فرزندی است که نامش جعفر است که از روی تجری بر خدای تعالی و دروغ بستن بر او ادعای امامت می‌کند و او نزد خدا جعفر کذاب و مفتری بر خدای تعالی است و مدعی مقامی است که آهل آن نیست و مخالف پدرش خویش و حسود بر برادر خود است.</ref>. [[جابر بن یزید جعفی]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] سؤال می‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} با ست به [[فرزند]] خود [[جعفر بن محمد]] می‌زند و او را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۰۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۱ و اعلام الوری، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>.


عبدالاعلی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود وقتی که پدرم [[امام باقر]] {{ع}} می‌خواست [[وصیت]] کند [[ودایع امامت]] را به من بسپارد چهار نفر از [[قریش]] را به عنوان [[شاهد]] طلبید بعد از این که [[وصیت]] و سفارش لازم را انجام داد و [[شهود]] رفتند سؤال کردم برای این کار [[شاهد]] خواستید؟ فرمود: {{عربی|"يَا بُنَيَّ كَرِهْتُ أَنْ تُغْلَبَ وَ أَنْ يُقَالَ لَمْ يُوصَ إِلَيْهِ فَأَرَدْتُ أَنْ تَكُونَ لَكَ الْحُجَّةُ"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۰۷.</ref>. پسر جانم! نخواستم که تو در امر [[امامت]] و کارهای [[وصیت]] مغلوب باشی و [[مردم]] بگویند به او [[وصیت]] نکرده است، خواستم که تو [[حجت]] و [[دلیل]] داشته باشی.
[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: إِذَا وُلِدَ ابْنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَسَمُّوهُ الصَّادِقَ فَإِنَّ الْخَامِسَ مِنْ وُلْدِهِ الَّذِي اسْمُهُ جَعْفَرٌ يَدَّعِي الْإِمَامَةَ اجْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ وَ كَذِباً عَلَيْهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ الْمُدَّعِي لِمَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ الْمُخَالِفُ عَلَى أَبِيهِ وَ الْحَاسِدُ لِأَخِيهِ}}<ref>الإحتجاج علی أهل اللحجاج، ج ۲، ص ۳۱۸ و کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹. پدرم از پدرانش از رسول خدا روایت فرموده است: آنگاه که فرزندم جعفر بن محمد بن علی ابن حسین بن علی بی أبی طالب متولد شد نامش را صادق بگذارید که پنجمین از سلاله او فرزندی است که نامش جعفر است که از روی تجری بر خدای تعالی و دروغ بستن بر او ادعای امامت می‌کند و او نزد خدا جعفر کذاب و مفتری بر خدای تعالی است و مدعی مقامی است که آهل آن نیست و مخالف پدرش خویش و حسود بر برادر خود است.</ref>.  


[[ابونضره]] گوید: زمانی که [[وفات]] [[امام باقر]] {{ع}} فرا رسید و [[حضرت]] در حال احتضار بودند [[فرزند]] خود، [[حضرت صادق]] {{ع}} را فراخواندند تا به ایشان [[وصیت]] کنند، [[زید بن علی]]، برادر [[امام باقر]] {{ع}} گفت: اگر در مورد من به روش [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} [[رفتار]] می‌کردی، به گمانم، کار بدی نبود. یعنی بعد از خود مرا [[امام]] می‌کردی همان طور که بعد از [[امام حسن]] {{ع}} برادر آن [[حضرت]] [[امام حسین]] {{ع}} به [[امامت]] رسیدند. [[حضرت]] به او فرمودند: {{عربی|"إِنَّ الْأَمَانَاتِ لَيْسَتْ بِالْمِثَالِ وَ لَا الْعُهُودُ بِالرُّسُومِ وَ إِنَّمَا هِيَ أُمُورٌ سَابِقَةٌ عَنْ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۴۰ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲ امانات الهی از روی قیاس کردن و تشبیه نمودن افراد به یک دیگر صورت نمی‌گیرد، و اوامر او بستگی به شباهت‌ها ندارد، اینها مسائلی است که قبل از میلاد حجج الهی {{عم}} مشخص شده است.</ref>. سپس [[جابر بن عبدالله]] را فراخوانده، به او فرمودند تا درباره صحیفه‌ای که نزد [[فاطمه زهرا]] {{س}} دیده بود و در آن اسامی [[امامان دوازده‌گانه]] با خصوصیات آنان ثبت شده بود توضیح دهد.
[[جابر بن یزید جعفی]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از آن حضرت سؤال می‌کند. [[امام باقر]] {{ع}} با دست به [[فرزند]] خود [[جعفر بن محمد]] می‌زند و او را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۰۷ و ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۱ و اعلام الوری، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>.


[[هشام بن سالم]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: {{عربی|"لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي {{ع}} الْوَفَاةُ قَالَ: يَا جَعْفَرُ أُوصِيكَ بِأَصْحَابِي خَيْراً. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، وَ اللَّهِ لَأَدَعَنَّهُمْ وَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ يَكُونُ فِي الْمِصْرِ فَلَا يَسْأَلُ أَحَداً"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۰۶ و الإرشاد، ج ۲، ص ۱۰۸ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲. چون وفات پدرم نزدیک شد، فرمود: ای جعفر! خیر خواهی اصحابم را بتو سفارش می‌کنم. گفتم: قربانت گردم: بخدا آنها را بمقامی از علم رسانم که هر مردی از آنها در هر شهری که باشد، محتاج بسؤال از هیچ کس نباشد.</ref>. [[همام بن نافع]] می‌گوید روزی [[امام باقر]] {{ع}} به اصحابش فرمود: {{عربی|"إِذَا افْتَقَدْتُمُونِي فَاقْتَدُوا بِهَذَا فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ أَشَارَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}"}}<ref>کفایة الأثر، ص ۲۲۴ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۵.</ref>.
عبدالاعلی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود وقتی که پدرم [[امام باقر]] {{ع}} می‌خواست [[وصیت]] کند و [[ودایع امامت]] را به من بسپارد چهار نفر از [[قریش]] را به عنوان [[شاهد]] طلبید بعد از این که [[وصیت]] و سفارش لازم را انجام داد و [[شهود]] رفتند سؤال کردم برای این کار [[شاهد]] خواستید؟ فرمود: {{متن حدیث|يَا بُنَيَّ كَرِهْتُ أَنْ تُغْلَبَ وَ أَنْ يُقَالَ لَمْ يُوصَ إِلَيْهِ فَأَرَدْتُ أَنْ تَكُونَ لَكَ الْحُجَّةُ}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۷.</ref>. پسر جانم! نخواستم که تو در امر [[امامت]] و کارهای [[وصیت]] مغلوب باشی و [[مردم]] بگویند به او [[وصیت]] نکرده است، خواستم که تو [[حجت]] و [[دلیل]] داشته باشی.


[[عبدالغفار بن القاسم]] گوید بر [[امام باقر]] {{ع}} وارد شدم در حالی که جمعی از اصحابش حضور داشتند و سؤال کردم بعد از شما به که [[رجوع]] کنیم؟ فرمود: {{عربی|"اِلَی جَعْفَرٍ وَ هُوَ سَیِّدُ اَوْلَادِی وَ ابوالْاَئِمَّةِ صَادِقٌ فِی قَوْلِهِ وَ فِعْلِهِ وَ لَقَدْ سَاَلْتَ عَظِیماً یَا عَبْدَ الْغَفَّارِ وَ اِنَّکَ لَاَهْلُ الْاِجَابَة"}}<ref>کفایة الأثر فی النص الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۱.</ref>.
[[ابونضره]] گوید: زمانی که [[وفات]] [[امام باقر]] {{ع}} فرا رسید و حضرت در حال احتضار بودند [[فرزند]] خود، [[حضرت صادق]] {{ع}} را فراخواندند تا به ایشان [[وصیت]] کنند، [[زید بن علی]]، برادر [[امام باقر]] {{ع}} گفت: اگر در مورد من به روش [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} [[رفتار]] می‌کردی، به گمانم، کار بدی نبود. یعنی بعد از خود مرا [[امام]] می‌کردی همان طور که بعد از [[امام حسن]] {{ع}} برادر آن [[حضرت]] [[امام حسین]] {{ع}} به [[امامت]] رسیدند. حضرت به او فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَمَانَاتِ لَيْسَتْ بِالْمِثَالِ وَ لَا الْعُهُودُ بِالرُّسُومِ وَ إِنَّمَا هِيَ أُمُورٌ سَابِقَةٌ عَنْ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۴۰ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲ امانات الهی از روی قیاس کردن و تشبیه نمودن افراد به یک دیگر صورت نمی‌گیرد، و اوامر او بستگی به شباهت‌ها ندارد، اینها مسائلی است که قبل از میلاد حجج الهی {{عم}} مشخص شده است.</ref>. سپس [[جابر بن عبدالله]] را فراخوانده، به او فرمودند تا درباره صحیفه‌ای که نزد [[فاطمه زهرا]] {{س}} دیده بود و در آن اسامی [[امامان دوازده‌گانه]] با خصوصیات آنان ثبت شده بود توضیح دهد.


[[محمد بن مسلم]] گوید: نزد [[امام باقر]] {{ع}} بودم که فرزندش [[جعفر]] وارد شد [[امام باقر]] {{ع}} او را در آغوش خود فشرد و خطاب به من فرمود: {{عربی|"یَا مُحَمَّدُ هَذَا اِمَامُکَ بَعْدِی فَاقْتَدِ بِهِ وَ اقْتَبِسْ مِنْ عِلْمِهِ وَ اللَّهِ اِنَّهُ لَهُوَ الصَّادِقُ الَّذِی وَصَفَهُ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ اِنَّ شِیعَتَهُ مَنْصُورُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اَعْدَاءَهُ مَلْعُونُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ عَلَی لِسَانِ کُلِّ نَبِیٍّ"}}<ref>همان، ص ۲۵۳.</ref>.
[[هشام بن سالم]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي {{ع}} الْوَفَاةُ قَالَ: يَا جَعْفَرُ أُوصِيكَ بِأَصْحَابِي خَيْراً. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، وَ اللَّهِ لَأَدَعَنَّهُمْ وَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ يَكُونُ فِي الْمِصْرِ فَلَا يَسْأَلُ أَحَداً}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۶ و الإرشاد، ج ۲، ص ۱۰۸ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲. چون وفات پدرم نزدیک شد، فرمود: ای جعفر! خیر خواهی اصحابم را بتو سفارش می‌کنم. گفتم: قربانت گردم: بخدا آنها را بمقامی از علم رسانم که هر مردی از آنها در هر شهری که باشد، محتاج بسؤال از هیچ کس نباشد.</ref>. [[همام بن نافع]] می‌گوید روزی [[امام باقر]] {{ع}} به اصحابش فرمود: {{متن حدیث|إِذَا افْتَقَدْتُمُونِي فَاقْتَدُوا بِهَذَا فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ أَشَارَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}}}<ref>کفایة الأثر، ص ۲۲۴ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۵.</ref>.


==[[افضلیت امام صادق]]==
[[عبدالغفار بن القاسم]] گوید بر [[امام باقر]] {{ع}} وارد شدم در حالی که جمعی از اصحابش حضور داشتند و سؤال کردم بعد از شما به که [[رجوع]] کنیم؟ فرمود: {{متن حدیث|اِلَی جَعْفَرٍ وَ هُوَ سَیِّدُ اَوْلَادِی وَ ابوالْاَئِمَّةِ صَادِقٌ فِی قَوْلِهِ وَ فِعْلِهِ وَ لَقَدْ سَاَلْتَ عَظِیماً یَا عَبْدَ الْغَفَّارِ وَ اِنَّکَ لَاَهْلُ الْاِجَابَة}}<ref>کفایة الأثر فی النص الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۱.</ref>.
[[نصوص]] فراوانی بر [[افضلیت]] و [[برتری امام صادق]] {{ع}} دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود: سدیر صیرفی می‌گوید از [[امام باقر]] {{ع}} شنیدم که می‌فرمود: {{عربی|"إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْوَلَدُ يـَعـْرِفُ فـِيـهِ شـِبْهَ خَلْقِهِ وَ خُلُقِهِ وَ شَمَائِلِهِ وَ إِنِّی لَأَعْرِفُ مِنِ ابْنِی هَذَا شِبْهَ خَلْقِی وَ خُلُقِی وَ شَمَائِلِی يَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}"}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref>. در [[روایات]] دیگری [[امام باقر]] {{ع}} در جمع اصحابش نسبت به [[امام صادق]] {{ع}} به خیر البریة تعبیر فرموده است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۰۷. از جمله سعادت مرد این است که او را فرزندی باشد که شباهتی از خلقت و اخلاق و شمائلش در او درک شود و من شباهت خلقت و اخلاق و شمائلم را از این پسرم یعنی ابا عبدالله درک می‌کنم.</ref>.


دیگران نیز در [[برتری]] و [[افضلیت]] و تقدم [[امام صادق]] {{ع}} سخن گفته‌اند<ref>ر.ک: الإمام الصادق و المذاهب الأربعة، ج ۱، ص ۵۵، أقوال العلماء فی الإمام الصادق {{ع}}.</ref> که به سبب کثرت و فراوانی این کلمات به چند نمونه اکتفا می‌کنیم: از [[زید بن علی]] بن [[حسین]] {{ع}} [[نقل]] است که گفت: {{عربی|"فِي كُلِّ زَمَانٍ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يَحْتَجُّ اللَّهُ بِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّةُ زَمَانِنَا ابْنُ أَخِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ لَا يَضِلُّ مَنْ تَبِعَهُ وَ لَا يَهْتَدِي مَنْ خَالَفَهُ"}}<ref>الأمالی، ص ۵۴۳؛ بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۱۷۳.</ref>.
[[محمد بن مسلم]] گوید: نزد [[امام باقر]] {{ع}} بودم که فرزندش [[جعفر]] وارد شد [[امام باقر]] {{ع}} او را در آغوش خود فشرد و خطاب به من فرمود: {{متن حدیث|یَا مُحَمَّدُ هَذَا اِمَامُکَ بَعْدِی فَاقْتَدِ بِهِ وَ اقْتَبِسْ مِنْ عِلْمِهِ وَ اللَّهِ اِنَّهُ لَهُوَ الصَّادِقُ الَّذِی وَصَفَهُ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ اِنَّ شِیعَتَهُ مَنْصُورُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اَعْدَاءَهُ مَلْعُونُونَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ عَلَی لِسَانِ کُلِّ نَبِیٍّ}}<ref> کفایة الأثر فی النص الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۳.</ref>.


[[مالک بن انس]] پیشوای [[مذهب مالکی]] در توصیف [[امام صادق]] {{ع}} می‌گوید: چند گاهی نزد [[جعفر بن محمد]] آمد و شد می‌کردم و همواره او را در یکی از سه حالت یافتم، یا در [[نماز]] بود یا [[روزه]] داشت و یا [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کرد بیهوده سخن نمی‌گفت و از [[دانشمندان]] و [[بندگان]] [[خداوند]] بود که نسبت به [[خداوند تعالی]] [[خوف]] و [[خشیت]] داشت<ref>{{عربی|"وَ قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ زَمَاناً فَمَا كُنْتُ أَرَاهُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا مُصَلِّياً وَ إِمَّا صَامِتاً وَ إِمَّا يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَ لَا يَتَكَلَّمُ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ كَانَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْعُبَّادِ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ"}}؛ از منابع اهل سنت مثل الشفاء بعتریف حقوق المصطفی {{صل}}، ج ۲، ص ۹۴ و نیز ر.ک: بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۳.</ref>. ابو حنفیه ثابت بن نعمان پیشوای [[حنفیان]] به استفاده‌های فراوان علمی از [[امام صادق]] {{ع}} اعتراف دارد از جمله ماجرای بحث‌های فقهی در حضور [[منصور عباسی]] است<ref>ر.ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۸۵، {{عربی|"ثمَّ أتَيْتُ أَبا جَعْفرٍ و جَعْفَرٌ جَالِسٌ عَنْ يَمِينِهِ فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهِمَا دَخَلَنِي لِجَعْفَرٍ مِنَ الْهَيْبَةِ مَا لَا يَدْخُلُنِي لَابِي جَعْفَرٍ فَسَلَّمْتُ و أَذِنَ لِي فجلستُ ثُمَّ اِلْتَفَت إِلَيَّ جَعْفَرٌ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ تَعْرِفُ هَذَا قَالَ نَعَمْ هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ ثُمَّ قَالَ أَبُوحَنِيفَة أَليس قَدْ رُوِّينَا أَنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفِ النَّاسِ"}}</ref> تا جائی که [[نقل]] شده که گفته است: {{عربی|"لَوْ لاَ السَّنَتَانِ لَهَلَكَ النُّعْمَانُ"}}<ref>ر.ک: آلوسی مختصر تحفه اثنا عشریه، ص ۸. و إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۲۸، ص ۴۸۶.</ref>.
==[[افضیلت امام صادق]]==
 
[[شهرستانی]] [[متکلم]] [[اهل سنت]] درباره [[امام صادق]] {{ع}} می‌نویسد: [[جعفر بن محمد]] [[صادق]] [[صاحب]] [[دانش]] سرشار و [[ادب]] کامل در [[حکمت]] و [[زهد]] در [[دنیا]] و [[ورع]] تام از شهوات بود. او مدتی را در [[مدینه]] اقامت کرده و [[شیعیان]] منسوب به خود را بهره‌مند ساخته و بر دوستداران خود [[اسرار]] [[علوم]] را [[افاضه]] می‌نمود. آنگاه به [[عراق]] درآمد و مدتی در آنجا درنگ کرد او هرگز در پی [[ریاست]] نبود و با احدی در امر [[امامت]] و [[خلافت]] به کشمکش نپرداخت و آنکه در دریای [[معرفت]] غرق گشته دیگر او را چه کار به جویبار و آن را که بر بلندای [[حقیقت]] صعود کرده چه [[بیم]] از پستی<ref>{{عربی|"وَ هُوَ ذُو عِلْمٍ غَزيرٍ فِي‌ الدِّينِ، وَ أدَبٍ كَامِلٍ فِي‌ الْحِكْمَةِ، وَ زُهْدٍ بَالِغٍ فِي‌ الدُّنْيَا، وَ وَرَعٍ تَامٍّ عَنِ الشَّهَوَاتِ. قَالَ: وَ قَدْ أقَامَ بِالْمَدِينَةِ مُدَّةً يُفِيدُ الشِّيعَةَ الْمُنْتَمِينَ إلَيْهِ، وَ يُفِيضُ عَلَي‌ الْمُوَالِينَ لَهُ أسْرَارَ الْعُلُومِ. ثُمَّ دَخَلَ الْعِرَاقَ وَ أقَامَ بِهَا مُدَّةً. مَا تَعَرَّضَ لِلاْءمَامَةِ - أيْ لِلسَّلْطَنَةِ - قَطُّ ، وَ لاَ نَازَعَ أحَداً فِي‌ الْخِلاَفَةِ. (قَالَ): وَ مَنْ غَرِقَ فِي‌ بَحْرِ الْمَعْرَفَةِ لَمْ يَطْمَعْ فِي‌ شَطٍّ، وَ مَنْ تَعَلَّي‌ إلَي‌ ذِرْوَةِ الْحَقِيقَةِ لَمْ يَخَفْ مِنْ حَطٍّ "}}. محمد بن عبدالکریم شهرستانی الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۹۴.</ref>.
 
[[کمال الدین]]، [[محمد]] بن [[طلحه]] [[شافعی]] او را اینگونه می‌ستاید: [[جعفر بن محمد]] از [[عالمان]] و [[سادات]] [[اهل بیت]]، دارای [[علوم]] انباشته و عبادت‌های فراوان بود، پیوسته زبان به ذکر گشوده داشت زهدش آشکار و [[قرآن]] بسیار [[تلاوت]] کرده و در معانی آن [[تدبر]] و از دریای [[معارف]] آن گوهرها صید کرده و شگفتی‌ها بیرون می‌کشید. نظر در سیمایش یادآور [[آخرت]] و شنیدن سخنش مایه [[زهد]] در [[دنیا]] و [[اقتدا]] به هدایتش [[میراث]] [[بهشت]] بود. درخشش چهره‌اش [[گواه]] بر آن بود که او از نسل [[نبوت]] و [[طهارت]] است و افعالش فاش می‌ساخت که او از نسل [[پیامبری]] است. از او [[حدیث]] [[روایت]] شده و گروهی از شخصیت‌های [[امت]] امثال یحیی بن سعید [[انصاری]]، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان ثوری، ابن عیینه و ایوب سجستانی و دیگران از او [[دانش]] آموخته و این را برای خود [[شرافت]] و افتخار می‌شمردند<ref>{{عربی|"هُوَ مِنْ عُظَمَاءِ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ سَادَاتِهِمْ ع ذُو عُلُومٍ جَمَّةٍ وَ عِبَادَةٍ مَوْفُورَةٍ وَ أَوْرَادٍ مُتَوَاصِلَةٍ وَ زَهَادَةٍ بَيِّنَةٍ وَ تِلَاوَةٍ كَثِيرَةٍ يَتَتَبَّعُ مَعَانِيَ الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ وَ يَسْتَخْرِجُ مِنْ بَحْرِهِ جَوَاهِرَهُ وَ يَسْتَنْتِجُ عَجَائِبَهُ وَ يَقْسِمُ أَوْقَاتَهُ عَلَى أَنْوَاعِ الطَّاعَاتِ بِحَيْثُ يُحَاسِبُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ رُؤْيَتُهُ تُذَكِّرُ بِالْآخِرَةِ وَ اسْتِمَاعُ كَلَامِهِ يُزَهِّدُ فِي الدُّنْيَا وَ الِاقْتِدَاءُ بِهُدَاهُ يُورِثُ الْجَنَّةَ نُورُ قَسَمَاتِهِ شَاهِدُ أَنَّهُ مِنْ سُلَالَةَ النُّبُوَّةِ وَ طَهَارَةُ أَفْعَالِهِ تَصْدَعُ بِأَنَّهُ مِنْ ذُرِّيَّةِ الرِّسَالَةِ نَقَلَ عَنْهُ الْحَدِيثَ وَ اسْتَفَادَ مِنْهُ الْعِلْمَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَعْيَانِ الْأَئِمَّةِ وَ أَعْلَامِهِمْ مِثْلُ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ الْأَنْصَارِيِّ وَ ابْنِ جُرَيْجٍ وَ مَالِكِ بْنِ أَنَسٍ وَ الثَّوْرِيِّ وَ ابْنِ عُيَيْنَةَ وَ أَبِي حَنِيفَةَ وَ شُعْبَةَ وَ أَيُّوبَ السَّخْتِيَانِيِّ وَ غَيْرِهِمْ وَ عَدُوّاً أَخْذَهُمْ مِنْهُ مَنْقَبَةً شُرِّفُوا بِهَا وَ فَضِيلَةً اكْتَسَبُوهَا"}}. مطالب السوول، ص ۲۳۸.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۱-۵۴.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش