|
|
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{نبوت}} | | {{نبوت}} |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[ازدواج پیامبر خاتم]]''' و مرتبط با مدخل '''[[ام سلمه]]''' است. "'''ازدواج پیامبر خاتم با امسلمه دختر ابوامیه'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | {{مدخل مرتبط |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ازدواج پیامبر خاتم با امسلمه دختر ابوامیه در حدیث]] - [[ازدواج پیامبر خاتم با امسلمه دختر ابوامیه در نهج البلاغه]] - [[ازدواج پیامبر خاتم با امسلمه دختر ابوامیه در تاریخ اسلامی]]</div>
| | | موضوع مرتبط = ازدواج پیامبر خاتم |
| <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ازدواج پیامبر خاتم با امسلمه دختر ابوامیه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| | | عنوان مدخل = |
| | | مداخل مرتبط = [[ازدواج پیامبر خاتم با امسلمه دختر ابوامیه در تاریخ اسلامی]] |
| | | پرسش مرتبط = |
| | }} |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == مقدمه == |
| *چون عدّه [[امسلمه]] به پایان رسید، [[رسول خدا]]{{صل}} واسطه [[حاطب بن ابیبلتعه]]<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ج۲، ص۴۴۷.</ref> از او خواستگاری کرد. وی پیش از این به خواستگاری [[ابوبکر]] و [[عمر]] جواب رد داده بود<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۴۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱.</ref>؛ چون [[حضرت]]{{صل}} از او خواستگاری کرد، با کمال[[ادب]] گفت: "در من خصالی است که [[قادر]] نیستم همسرتان باشم: سن من بالا رفته است و از [[جوانی]] گذشتهام؛ افزون بر آن من زنی عیالوارم که باید برای تأمین معیشتشان تلاش کنم"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۱؛ ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۰-۲۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱.</ref>.
| | بعد از شهادت همسر [[ام سلمه]] و پایان یافتن عدّه [[امسلمه]]، [[رسول خدا]] {{صل}} به واسطه [[حاطب بن ابیبلتعه]]<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ج۲، ص۴۴۷.</ref> از او خواستگاری کرد. وی پیش از این به خواستگاری [[ابوبکر]] و [[عمر]] جواب رد داده بود<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۴۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱.</ref>؛ چون حضرت{{صل}} از او خواستگاری کرد، با کمال [[ادب]] گفت: "در من خصالی است که [[قادر]] نیستم همسرتان باشم: سن من بالا رفته است و از [[جوانی]] گذشتهام؛ افزون بر آن من زنی عیالوارم که باید برای تأمین معیشتشان تلاش کنم"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۱؛ ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۰-۲۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱.</ref>. |
| * [[حضرت]]{{صل}} نیز در جوابش فرمود: "به لحاظ سن، من از تو مسنترم. پس بر [[زن]] [[عیب]] نیست که با مردی [[ازدواج]] کند که به لحاظ سن، از او مسنتر است؛ اما درباره عیال و فرزندانت، باید بگویم که آنها عیال [[خدا]] و [[رسول خدا]]{{صل}} هستند"<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۲-۷۳؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۴۷.</ref>. [[امسلمه]] به این [[ازدواج]] [[راضی]] شد<ref>[[ سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref>.
| |
| * [[پیامبر]]{{صل}} به ایشان پیغام داد: "به پسرت بگو که تو را به من تزویج کند". پسرش سلمه<ref>احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۵۳؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۰.</ref> یا به [[نقلی]] [[عمر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۳؛ کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۹۱.</ref>، او را در [[شوال]] [[سال چهارم هجری]]<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۱.</ref> به [[عقد]] ایشان در آورد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۵؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده والمتاع، ج۲، ص۵۳.</ref>. [[حضرت]]، خود [[خطبه]] [[عقد]] را جاری فرمود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. گفتهاند که [[نجاشی]]، مهریه او را که چهارصد [[دینار]] بود، هنگام [[عقد]] پرداخت کرد<ref>شیخ طبرسی، أعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۷۷.</ref>.
| |
| *افزون بر آن، [[رسول خدا]]{{صل}} یک بالش چرمی پر شده از لیف خرما و یک ظرف و یک آسیاب را نیز کابین او قرار داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۵۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۵.</ref>.
| |
| * [[امسلمه]] [[نقل]] کرده است: "وقتی [[حضرت]]{{صل}} مرا [[عقد]] کرد، از [[خانه]] خودم به حجره [[همسر]] مرحومش، [[زینب دختر خزیمه]] بود که به امالمساکین معروف بود. در آن [[خانه]]، جوال کوچکی بود. درون آن را نگاه کردم دیدم مقدار کمی جو در آن است. دستاس و کاسه و دیگچهای هم بود، و چون به آن دیگ نگریستم، اندکی پیه و چربی بود. جو را برداشتم و دستاس کردم و در کاسه ریختم و همان چربی اندک را خورش قرار دادم، و این، [[خوراک]] [[پیامبر]]{{صل}} و همسرش در شب [[عروسی]] بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۳؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۵۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۴۷.</ref><ref>[[ سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۲.</ref>.
| |
| *وی در [[غزوات]] مریسیع<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۴۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۰۷؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[بنیقریظه]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۰۸؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[خیبر]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۸۷؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[حدیبیه]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۹۲؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[فتح مکه]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۲۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref> و [[طائف]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۲۶؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref> همراه [[رسول خدا]]{{صل}} و در [[حجهالوداع]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۹۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسد العغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۵۰.</ref> نیز حاضر بود. او هفت سال با آن [[حضرت]] [[زندگی]] کرد<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۷.</ref>؛ اما از ایشان دارای فرزندی نشد<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۰.</ref>. وی پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} نیز روزگاری دراز زنده بود<ref>[[ سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| == پرسشهای وابسته ==
| | حضرت{{صل}} نیز در جوابش فرمود: "به لحاظ سن، من از تو مسنترم. پس بر [[زن]] [[عیب]] نیست که با مردی [[ازدواج]] کند که به لحاظ سن، از او مسنتر است؛ اما درباره عیال و فرزندانت، باید بگویم که آنها عیال [[خدا]] و [[رسول خدا]] {{صل}} هستند"<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۲-۷۳؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۴۷.</ref>. [[امسلمه]] به این [[ازدواج]] [[راضی]] شد. |
| | |
| | [[پیامبر]] {{صل}} به ایشان پیغام داد: "به پسرت بگو که تو را به من تزویج کند". پسرش سلمه<ref>احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۵۳؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۰.</ref> یا به [[نقلی]] [[عمر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۳؛ کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۹۱.</ref>، او را در [[شوال]] [[سال چهارم هجری]]<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۱.</ref> به [[عقد]] ایشان در آورد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۵؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده والمتاع، ج۲، ص۵۳.</ref>. حضرت، خود [[خطبه]] [[عقد]] را جاری فرمود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹.</ref>. گفتهاند که [[نجاشی]]، مهریه او را که چهارصد [[دینار]] بود، هنگام [[عقد]] پرداخت کرد<ref>شیخ طبرسی، أعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۷۷.</ref>. |
| | |
| | افزون بر آن، [[رسول خدا]] {{صل}} یک بالش چرمی پر شده از لیف خرما و یک ظرف و یک آسیاب را نیز کابین او قرار داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۵۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۵.</ref>. |
| | |
| | [[امسلمه]] [[نقل]] کرده است: "وقتی حضرت{{صل}} مرا [[عقد]] کرد، از [[خانه]] خودم به حجره [[همسر]] مرحومش، [[زینب دختر خزیمه]] بود که به امالمساکین معروف بود. در آن [[خانه]]، جوال کوچکی بود. درون آن را نگاه کردم دیدم مقدار کمی جو در آن است. دستاس و کاسه و دیگچهای هم بود، و چون به آن دیگ نگریستم، اندکی پیه و چربی بود. جو را برداشتم و دستاس کردم و در کاسه ریختم و همان چربی اندک را خورش قرار دادم و این، [[خوراک]] [[پیامبر]] {{صل}} و همسرش در شب [[عروسی]] بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۳؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۵۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۴۷.</ref>. |
| | |
| | وی در [[غزوات]] مریسیع<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۴۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۰۷؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[بنیقریظه]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۰۸؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[خیبر]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۸۷؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[حدیبیه]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۹۲؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref>، [[فتح مکه]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۲۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref> و [[طائف]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۲۶؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۱، ص۲۳۵.</ref> همراه [[رسول خدا]] {{صل}} و در [[حجةالوداع]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۹۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسد العغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۵۰.</ref> نیز حاضر بود. او هفت سال با آن حضرت [[زندگی]] کرد<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۷.</ref>؛ اما از ایشان دارای فرزندی نشد<ref>ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۰.</ref>. وی پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} نیز روزگاری دراز زنده بود<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۶۱ ـ ۱۶۳.</ref>. |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
خط ۲۵: |
خط ۳۱: |
| == منابع == | | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| * [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
| | # [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[ام سلمه ۱ (مقاله)|ام سلمه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
خط ۳۱: |
خط ۳۷: |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| | [[رده:ازدواج پیامبر خاتم]] |
| [[رده:ازدواج]] | | [[رده:ازدواج]] |
| [[رده:مدخل]]
| |