پرش به محتوا

سیاست در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۱۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۲
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۳: خط ۶۳:


واژه سیاست، در اصطلاح [[علم]] سیاست، به معانی گوناگونی به کار رفته است. برخی از این تعاریف، عبارت است از: «فن [[کشورداری]] و [[کسب قدرت]] [[اجتماعی]]»<ref>عنایت، حمید، بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، ص۱۹.</ref>؛ [[قدرت]] و فن کسب، [[توزیع]] و [[حفظ]] آن»<ref>حشمت‌زاده، محمدباقر، مسائل اساسی علم سیاست، ص۵۷.</ref>؛ «علم [[حکومت]] به کشورها»<ref>ر.ک: دو ورژه، موریس، اصول علم سیاست، ترجمه ابوالفضل قاضی، ص۱۷. (به نقل از فرهنگ لیتره و فرهنگ روبر).</ref> و «فن و عمل حکومت بر [[جوامع انسانی]]»<ref>دو ورژه، موریس، اصول علم سیاست، ترجمه ابوالفضل قاضی، ص۱۷.</ref>.<ref>[[علی ذوعلم|ذوعلم، علی]]، [[امام علی و سیاست (مقاله)| مقاله «امام علی و سیاست»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۱۲.</ref>
واژه سیاست، در اصطلاح [[علم]] سیاست، به معانی گوناگونی به کار رفته است. برخی از این تعاریف، عبارت است از: «فن [[کشورداری]] و [[کسب قدرت]] [[اجتماعی]]»<ref>عنایت، حمید، بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، ص۱۹.</ref>؛ [[قدرت]] و فن کسب، [[توزیع]] و [[حفظ]] آن»<ref>حشمت‌زاده، محمدباقر، مسائل اساسی علم سیاست، ص۵۷.</ref>؛ «علم [[حکومت]] به کشورها»<ref>ر.ک: دو ورژه، موریس، اصول علم سیاست، ترجمه ابوالفضل قاضی، ص۱۷. (به نقل از فرهنگ لیتره و فرهنگ روبر).</ref> و «فن و عمل حکومت بر [[جوامع انسانی]]»<ref>دو ورژه، موریس، اصول علم سیاست، ترجمه ابوالفضل قاضی، ص۱۷.</ref>.<ref>[[علی ذوعلم|ذوعلم، علی]]، [[امام علی و سیاست (مقاله)| مقاله «امام علی و سیاست»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۱۲.</ref>
==معنای لغوی سیاست==
۱. کلمه [[سیاست]] از ریشه «ساس، یسوس وسوس» گرفته شده است که به معنای [[تربیت]] و نیز [[سرپرستی]] امور است، همچنین به معنای اهلی کردن [[چهار پایان]] نیز آمده است<ref>المنجد.</ref>. اسم فاعل آن، «سائس» و جمعش «ساسه» است.
۲. در [[اقرب]] الموارد آمده است: {{عربی|السیاسة استصلاح الخلق بإرشادهم إلی الطریق المنجی فی العاجل و الاجل}}؛
«سیاست، یعنی [[اقدام]] به [[اصلاح]] و [[هدایت مردم]] به راهی که در [[دنیا]] و [[آخرت]] موجب نجاتشان شود»<ref>شرتونی، اقرب الموارد ذیل کلمه «سوس». </ref>.
و سپس ادامه می‌دهد که:
{{عربی|السیاسة المدنیة، تدبیر المعاش مع العموم علی سنن العدل و الاستقامة}}؛
سیاست [[کشورداری]]، یعنی تنظیم [[زندگی]] و [[معیشت]] [[مردم]] بر اساس [[قسط]] و [[عدالت]]»<ref>شرتونی، اقرب الموارد ذیل کلمه «سوس».</ref>.
۳. [[ابن اثیر]] می‌گوید: در [[حدیث]] آمده است:
{{متن حدیث|كانت بنو إسرائيل تَسُوسُهُمْ أنبياؤهم أى تتولّى أمورهم كما تفعل الأمراء و الولاة بالرّعيّة. و السِّيَاسَةُ: القيام على الشى‌ء بما يصلحه}}؛
«[[بنی اسرائیل]] را انبیاءشان سیاست می‌کردند، یعنی متولی امر [[حکومت]] آنان، فرستادگان [[خدا]] بودند نظیر آنچه امرا و [[حکام]] با [[رعیت]] می‌کنند، پس سیاست، یعنی [[قیام]] بر چیزی که [[صلاح]] است انجام دهد»<ref>ابن اثیر، النهایة، ج۲، ص۴۲۱.</ref>.
معنای سیاست در [[کلام]] ابن اثیر این است که سیاست‌مدار در جهت [[احقاق حق]]، ابطال [[باطل]]، [[اجرای عدالت]] و [[دعوت]] [[جامعه]] به صلاح، تلاش کند.
۴. در مجمع البحرین آمده است:
{{عربی|و فی وصف الائمة أنتم ساسة العباد و فی الحدیث الإمام عارف بالسیاسة و فیه ثم فوض إلی النبی امر الدین و الأمة لیسوس عباده. کل ذلک من سست الرعیة سیاسة: امرتها و نهیتها... و السیاسة القیام علی الشیء بما یصلحه}}؛
«در [[وصف]] [[امامان]]{{عم}} آمده است:، شما اداره کننده امور دنیای مردم هستید و در حدیث است: [[امام]] [[عارف]] به سیاست است و در حدیث دیگر آمده: پس از آن، امر [[دین]] و [[امت]] به [[پیامبر]] واگذار گردید تا [[بندگان خدا]] را اداره کند... سیاست، یعنی قیام بر چیزی به آنچه صلاح و در جای مناسب او است»<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۷۸.</ref>.
۵. لسان العرب هم به همین مضمون [[سیاست]] را معنا کرده است و می‌گوید:
«سیاست یعنی [[قیام]] بر چیزی بر آنچه [[صلاح]] آن چیز است، بنابراین اگر قیام بر [[اصلاح]] و [[اجرای عدالت]] و [[احقاق حق]] و ابطال [[باطل]] نباشد آن سیاست نیست بلکه [[نیرنگ]] است. بعد نتیجه می‌گیرد هر کس به کار [[مردم]] و [[اداره جامعه]] به روش خوب قیام کند بحق سیاست‌مدار است، و الا [[جبار]] و [[متکبر]] است»<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۳۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۱۳۳.</ref>


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
۷۳٬۲۶۲

ویرایش