پرش به محتوا

فلسفه جهاد در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
[[اسلام]] با نگرش عَرَضی به [[جنگ]] و [[جهاد]]، اعتبار آن را [[حفظ]] کرده است؛ اما در این محدوده خاص نیز [[اهداف الهی]] و [[انسانی]] را تعقیب می‌کند و به شدت از دست زدن به جهاد برای دست‌یابی به [[منافع]] مادی و [[دنیوی]] [[پرهیز]] می‌دهد. اکنون به این اهداف از منظر [[امام علی]]{{ع}} اشاره می‌کنیم:
[[اسلام]] با نگرش عَرَضی به [[جنگ]] و [[جهاد]]، اعتبار آن را [[حفظ]] کرده است؛ اما در این محدوده خاص نیز [[اهداف الهی]] و [[انسانی]] را تعقیب می‌کند و به شدت از دست زدن به جهاد برای دست‌یابی به [[منافع]] مادی و [[دنیوی]] [[پرهیز]] می‌دهد. اکنون به این اهداف از منظر [[امام علی]]{{ع}} اشاره می‌کنیم:


===تقویت و [[گسترش اسلام]]===
===تقویت و گسترش اسلام===
از آنجا که [[آیین]] [[مقدس]] اسلام، [[ناسخ]] [[ادیان آسمانی]] پیشین، و یگانه [[صراط مستقیم]] است، از همه [[مردم]] [[جهان]] و همچنین از [[پیروان ادیان]] دیگر می‌خواهد برای گام برداشتن در [[صراط]] [[نجات]] و مستقیم و [[تقرب به خداوند]] [[متعال]]، رو به اسلام آورند. اسلام برای [[دعوت]] مردم به این [[هدف]]، از راه‌کاری منطقی و [[عقلانی]]، مانند [[گفت‌وگو]] و [[جدال احسن]] استفاده کرده است و اگر [[حکومت]] ظالمی در مقابل [[آیین حق]]، به [[نبرد]] و [[پیکار]] دست یازد، یا مانع تبیین و [[تبلیغ]] [[حقانیت]] آن گردد، در این فرض، جهاد کارساز و [[مشروع]] خواهد بود. [[حضرت]] هماره [[فلسفه]] [[تشریع]] جهاد را احیای «[[کلمة الله]]»، تقویت اسلام و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] ذکر کرده‌اند: {{متن حدیث|لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵.</ref>.
از آنجا که [[آیین]] [[مقدس]] اسلام، [[ناسخ]] [[ادیان آسمانی]] پیشین و یگانه [[صراط مستقیم]] است، از همه [[مردم]] [[جهان]] و همچنین از [[پیروان ادیان]] دیگر می‌خواهد برای گام برداشتن در [[صراط]] [[نجات]] و مستقیم و [[تقرب به خداوند]] [[متعال]]، رو به اسلام آورند. اسلام برای [[دعوت]] مردم به این [[هدف]]، از راه‌کاری منطقی و [[عقلانی]]، مانند [[گفت‌وگو]] و [[جدال احسن]] استفاده کرده است و اگر [[حکومت]] ظالمی در مقابل [[آیین حق]]، به [[نبرد]] و [[پیکار]] دست یازد، یا مانع تبیین و [[تبلیغ]] [[حقانیت]] آن گردد، در این فرض، جهاد کارساز و [[مشروع]] خواهد بود. [[حضرت]] هماره [[فلسفه]] [[تشریع]] جهاد را احیای «[[کلمة الله]]»، تقویت اسلام و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] ذکر کرده‌اند: {{متن حدیث|لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵.</ref>.


امام علی{{ع}} در [[روایت]] پیش‌گفته، هدف جهاد را اعلای کلمه [[الهی]]، و در روایتی ذیل، [[عزت]] و تقویت اسلام ذکر می‌کند: {{متن حدیث|فَرَضَ اللَّهُ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ‌}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۴۴.</ref>.
امام علی{{ع}} در [[روایت]] پیش‌گفته، هدف جهاد را اعلای کلمه [[الهی]]، و در روایتی ذیل، [[عزت]] و تقویت اسلام ذکر می‌کند: {{متن حدیث|فَرَضَ اللَّهُ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ‌}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۴۴.</ref>.


در روایت دیگری، فلسفه جهادهای [[پیامبر]] را جهاد با روی برگردانندگان از [[خداوند]] و [[مشرکان]] قلمداد می‌کند: {{متن حدیث|فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.</ref>.
در روایت دیگری، فلسفه جهادهای [[پیامبر]] را جهاد با روی برگردانندگان از [[خداوند]] و [[مشرکان]] قلمداد می‌کند: {{متن حدیث|فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.</ref>. همچنین فلسفه جهاد خویش را با مخالفانش، قصد آنان در خاموش کردن [[نور الهی]] می‌خواند: {{متن حدیث|خُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا... لِكَيْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ‌}}<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۴۱.</ref>.
همچنین فلسفه جهاد خویش را با مخالفانش، قصد آنان در خاموش کردن [[نور الهی]] می‌خواند: {{متن حدیث|خُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا... لِكَيْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ‌}}<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۴۱.</ref>.


گفته شد که فلسفه مهم جهاد، [[پذیرش اسلام]] و هدایت انسان‌ها است. از این رو، [[امام امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} در [[مبارزه]] تن به تن خود با [[عمرو بن عبدود]] در [[جنگ خندق]]، نخست وی را به اسلام دعوت می‌کند و بعد از [[عناد]] و [[مخالفت]] وی، تن به [[مبارزه]] می‌دهد<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۹۹.</ref>. همچنین از [[پیامبر]] نقل می‌کند که آن گرامی، وی را برای [[دعوت]] [[مردم]] [[یمن]] به [[اسلام]] فرستاد و تأکید فرمود: مبادا دست به [[پیکار]] بزنی، پیش از آن‌که نخست آنان را به اسلام دعوت کنی<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۵.</ref>
فلسفه مهم جهاد، [[پذیرش اسلام]] و هدایت انسان‌ها است. از این رو، [[امام امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} در [[مبارزه]] تن به تن خود با [[عمرو بن عبدود]] در [[جنگ خندق]]، نخست وی را به اسلام دعوت می‌کند و بعد از [[عناد]] و [[مخالفت]] وی، تن به [[مبارزه]] می‌دهد<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۹۹.</ref>. همچنین از [[پیامبر]] نقل می‌کند که آن گرامی، وی را برای [[دعوت]] [[مردم]] [[یمن]] به [[اسلام]] فرستاد و تأکید فرمود: مبادا دست به [[پیکار]] بزنی، پیش از آن‌که نخست آنان را به اسلام دعوت کنی<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۵.</ref>


===[[براندازی]] [[فتنه]] و [[گمراهی]]===
===براندازی [[فتنه]] و [[گمراهی]]===
تقویت و [[گسترش اسلام]] در [[جهاد]] با غیرمسلمانان، هدفی معقول و پذیرفته است؛ اما اگر گروهی از [[مسلمانان]] [[گمراه]] در ناحیه‌ای دست به [[آشوب]] و اغتشاش یا [[تشکیل حکومت]] خودسر زدند و به [[انحراف]] مسلمانان و ایجاد [[فساد]] و [[بدعت در دین]] و [[احکام]] آن [[همت]] گماشتند، جهاد با چنین مسلمانانی [[مشروع]] خواهد بود. جهادهای داخلی [[حضرت]] با [[مخالفان]] خود ([[ناکثین]]، [[قاسطین]]، [[مارقین]]) به همین منظور بوده که توضیح بیش‌تر آن در جای خود آمده است؛ در این جا به نقل [[نامه]] حضرت به یکی از [[حاکمان]] خود در توجیه جهاد با مخالفان بسنده می‌کنیم:
تقویت و [[گسترش اسلام]] در [[جهاد]] با غیرمسلمانان، هدفی معقول و پذیرفته است؛ اما اگر گروهی از [[مسلمانان]] [[گمراه]] در ناحیه‌ای دست به [[آشوب]] و اغتشاش یا [[تشکیل حکومت]] خودسر زدند و به [[انحراف]] مسلمانان و ایجاد [[فساد]] و [[بدعت در دین]] و [[احکام]] آن [[همت]] گماشتند، جهاد با چنین مسلمانانی [[مشروع]] خواهد بود. جهادهای داخلی حضرت با [[مخالفان]] خود ([[ناکثین]]، [[قاسطین]]، [[مارقین]]) به همین منظور بوده که توضیح بیش‌تر آن در جای خود آمده است؛ در این جا به نقل [[نامه]] حضرت به یکی از [[حاکمان]] خود در توجیه جهاد با مخالفان بسنده می‌کنیم:
جهاد ما با این مخالفان به دلیل عمل به غیر آن‌چه [[خدا]] نازل کرده و تعطیلی [[حدود الهی]] و نابودی [[حق]] و ایجاد [[فساد در زمین]] است<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۴۱.</ref>.
جهاد ما با این مخالفان به دلیل عمل به غیر آن‌چه [[خدا]] نازل کرده و تعطیلی [[حدود الهی]] و نابودی [[حق]] و ایجاد [[فساد در زمین]] است<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۴۱.</ref>.


خط ۳۰: خط ۲۹:
تأسف و [[اندوه]] من از این است که [[حکومت]] این [[امت]] به دست سفیهان و فاسقان بیفتد که لازمه آن تصاحب [[مال]] خدا ([[بیت المال]]) و اسارت و [[استثمار]] [[بندگان الهی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۲.</ref>.
تأسف و [[اندوه]] من از این است که [[حکومت]] این [[امت]] به دست سفیهان و فاسقان بیفتد که لازمه آن تصاحب [[مال]] خدا ([[بیت المال]]) و اسارت و [[استثمار]] [[بندگان الهی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۲.</ref>.


[[حضرت]] در جایی دیگر، یکی از اهداف [[جهاد]] خود را [[تصمیم]] [[جبهه]] مخالف بر [[تسلط]] بر [[انسان‌ها]] و [[تسخیر]] [[بندگان خدا]] ذکر می‌کند<ref>ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۱، ص۱۹۸؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۷.</ref>
حضرت در جایی دیگر، یکی از اهداف [[جهاد]] خود را [[تصمیم]] [[جبهه]] مخالف بر [[تسلط]] بر [[انسان‌ها]] و [[تسخیر]] [[بندگان خدا]] ذکر می‌کند<ref>ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۱، ص۱۹۸؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش