نبوت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==نبوت در اصطلاح== | ==نبوت در اصطلاح== | ||
بررسی تاریخ زندگی بشر نشان میدهد که همواره گروهی به نام [[پیامبران]] و [[رسولان]] اعلام کردهاند که از جانب خداوند متعال به سوی مردم آمدهاند تا تعالیم و فرامین آسمانی را به ایشان ابلاغ نمایند. در واکنش به این دعوتها، گروهی به آنان ایمان آورده و از آموزهها و ارشادهای آنان بهرهمند شدهاند و عدهای نیز نسبت به این مسئله راه انکار را در پیش گرفتهاند. از این رو مبحثی تحت عنوان | بررسی تاریخ زندگی بشر نشان میدهد که همواره گروهی به نام [[پیامبران]] و [[رسولان]] اعلام کردهاند که از جانب خداوند متعال به سوی مردم آمدهاند تا تعالیم و فرامین آسمانی را به ایشان ابلاغ نمایند. در واکنش به این دعوتها، گروهی به آنان ایمان آورده و از آموزهها و ارشادهای آنان بهرهمند شدهاند و عدهای نیز نسبت به این مسئله راه انکار را در پیش گرفتهاند. از این رو مبحثی تحت عنوان نبوت در کنار سایر اصول اعتقادی شکل گرفته است. | ||
===نبوت در اصطلاح متکلمان=== | ===نبوت در اصطلاح متکلمان=== | ||
متکلمان [[امامیه]]، با استفاده از حسن و قبح ذاتی و عقلی و با کمک صفات الهی همچون عدل و [[حکمت]] و لطف الهی، به تعریف | متکلمان [[امامیه]]، با استفاده از حسن و قبح ذاتی و عقلی و با کمک صفات الهی همچون عدل و [[حکمت]] و لطف الهی، به تعریف نبوت و ضرورت [[بعثت پیامبران]] پرداختند. همه تعریف متکلمان امامیه از نبوت به سه عنصر مهم اشاره دارند. نخست اینکه [[نبی]]، از طرف خداوند برانگیخته شده است. دوم: مأموریت اصلاح امور مردم و هدایتگری آنها را دارد و سوم: با روش [[اعجاز]] به اثبات خود پرداخته است. [[اشاعره]] معتقدند انبیایی که از طرف خداوند متعال برگزیده شدند، هیچ ضرورتی نداشته است چون منکر حسن و قبح ذاتی هستند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۳۷-۳۹.</ref>. | ||
===نبوت در اصطلاح فیلسوفان=== | ===نبوت در اصطلاح فیلسوفان=== | ||
فلاسفه معتقدند، وقتی تمام قوای حسی و خیالی و عقلی انسان رشد کرد، قابلیت ارتباط با [[ملائکه]] و امکان دریافت [[وحی]] و توانایی صدور [[معجزه]] را پیدا میکند. در واقع وحی الهی، فعل الهی است و به [[پیامبران]]، تفضل و عنایت میشود ولی به انسانهای کاملی که به جهت رشد هستی شناختی، قابلیت دریافت آن را داشته باشند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۴۰ و ۴۱.</ref>. | فلاسفه معتقدند، وقتی تمام قوای حسی و خیالی و عقلی انسان رشد کرد، قابلیت ارتباط با [[ملائکه]] و امکان دریافت [[وحی]] و توانایی صدور [[معجزه]] را پیدا میکند. در واقع وحی الهی، فعل الهی است و به [[پیامبران]]، تفضل و عنایت میشود ولی به انسانهای کاملی که به جهت رشد هستی شناختی، قابلیت دریافت آن را داشته باشند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۴۰ و ۴۱.</ref>. | ||
===نبوت در اصطلاح عارفان=== | ===نبوت در اصطلاح عارفان=== | ||
اصطلاحاتی در عرفان مطرح است که شناخت آنها در تبیین | اصطلاحاتی در عرفان مطرح است که شناخت آنها در تبیین نبوت مؤثر است. نبوت، مقام ظهور [[خلافت]] و [[ولایت]] است و [[ولایت]]، مقام بطون ثبوت است. [[مقام نبوت]]، دو قسم تعریف و تشریع دارد. [[نبوت تعریف]] افزون بر [[تبلیغ احکام]]، [[تأدیب به اخلاق]]، [[تعلیم به حکمت]] و [[قیامِ به سیاست]] است، این قسم از نبوت را [[رسالت]] نیز میگویند. | ||
تقسیمبندی دیگر نبوت: [[نبوت مطلق|نبوت مطلقه]] و [[نبوت مقید|مقیّده]]، اِخبار از معرفت ذات حق تعالی، اسماء و صفات و احکام الهی است. "[[ولی الله]]" با [[الهام]] و ارشاد غیبی و [[وحی]] الهی با حق تعالی پیوند شدیدی برقرار ساخته، صاحب [[کرامت]] و خرق عادت و مبدأ افعال الهی میشود. تفاوت [[نبی]] و [[رسول]] و [[ولی]] این است که نبی و رسول، دارای تصرف در خلق بر حسب ظاهر و [[شریعت]] هستند؛ اما ولی بر حسب باطن و حقیقت در آن تصرف میکند؛ به همین جهت، ولایت، از نبوت بزرگتر است. اهل معرفت تجلی و ظهور حقیقت وجود مطلق را ضروری میدانند و تجلیات نیز بر اساس استعدادهای موجودات تحقق مییابد لذا برای تکمیل حلقههای این سلسله تجلیات، حلقه و مرتبه [[انسان کامل]] ضرورت دارد. | تقسیمبندی دیگر نبوت: [[نبوت مطلق|نبوت مطلقه]] و [[نبوت مقید|مقیّده]]، اِخبار از معرفت ذات حق تعالی، اسماء و صفات و احکام الهی است. "[[ولی الله]]" با [[الهام]] و ارشاد غیبی و [[وحی]] الهی با حق تعالی پیوند شدیدی برقرار ساخته، صاحب [[کرامت]] و خرق عادت و مبدأ افعال الهی میشود. تفاوت [[نبی]] و [[رسول]] و [[ولی]] این است که نبی و رسول، دارای تصرف در خلق بر حسب ظاهر و [[شریعت]] هستند؛ اما ولی بر حسب باطن و حقیقت در آن تصرف میکند؛ به همین جهت، ولایت، از نبوت بزرگتر است. اهل معرفت تجلی و ظهور حقیقت وجود مطلق را ضروری میدانند و تجلیات نیز بر اساس استعدادهای موجودات تحقق مییابد لذا برای تکمیل حلقههای این سلسله تجلیات، حلقه و مرتبه [[انسان کامل]] ضرورت دارد. | ||
[[انسان کامل]]، نزد اهل معرفت، جامع بین مظهریت مطلقه و مظهریت اسما و صفات و افعال است. هیچ موجودی از موجودات جهانِ امکان، هم وزن او نیست. چنان که [[امام رضا]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|"الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا يُدَانِيهِ أَحَدٌ..."}} انسان کامل به لحاظ وجودِ کلیِ سِعی و انبساطیاش، بر همه مقدم بوده و همه [[انبیا]] در شریعت و [[ولایت]] خود وارث اویند. اما درباره نسبت | [[انسان کامل]]، نزد اهل معرفت، جامع بین مظهریت مطلقه و مظهریت اسما و صفات و افعال است. هیچ موجودی از موجودات جهانِ امکان، هم وزن او نیست. چنان که [[امام رضا]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|"الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا يُدَانِيهِ أَحَدٌ..."}} انسان کامل به لحاظ وجودِ کلیِ سِعی و انبساطیاش، بر همه مقدم بوده و همه [[انبیا]] در شریعت و [[ولایت]] خود وارث اویند. اما درباره نسبت نبوت و ولایت و انسان کامل مولا عبدالصمد همدانی مینویسد: "نبوت، ظاهر ولایت و ولایت، باطن نبوت است و اصولا وجود انسان کامل، از ضروریات نظام هستی است و انسان کامل نیز یا نبی است یا ولی،... ". عارفان نیز تلاش نمودند که خداشناسانه و انسانشناسانه و هستیشناسانه به معرفی نبوت و [[رسالت]] و ولایت و [[انسان کامل]] بپردازند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۴۲-۵۰.</ref>. | ||
==ضرورت نبوت== | ==ضرورت نبوت== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==فلسفه تکثر [[پیامبران]]== | ==فلسفه تکثر [[پیامبران]]== | ||
در اسلام تعداد پیامبران تا ۱۲۴ هزار نفر شمارش شده است. در اینجا سؤال از چرایی و فلسفه تجدد و تکرار پیامبران پیش میآید.در تحلیل این شبهه نکات زیر قابل تأمل است: | در اسلام تعداد پیامبران تا ۱۲۴ هزار نفر شمارش شده است. در اینجا سؤال از چرایی و فلسفه تجدد و تکرار پیامبران پیش میآید.در تحلیل این شبهه نکات زیر قابل تأمل است: | ||
#حفظ اصل | #حفظ اصل نبوت: مخاطبان آدم {{ع}} بسیار محدود و به خانوادهاش منحصر میشد و گوهر نبوت آدم {{ع}} تصدیق و ایمان به خداوند و عدم اطاعت از شیطان بود. همچنین انسان دارای غرایز حیوانی است که در حقیقت دشمن دوم تلقی میشود. چنین انسانی حدوثاً و بقاءً به راهنمایی، مثل [[حضرت آدم]] نیازمند بود.از طرفی برای حفظ و صیانت اصل دیانت از فراموشی و انتقال صحیح آن به نسلهای بعدی، وجود [[پیامبران]] بعدی ضروری میباشد تا آموزههای آسمانی پیامبران، مفقود و مورد تحریف واقع نشود. | ||
#اطلاعرسانی: با مرور زمان، برخی افراد به مناطق دورتر کوچ کردند و به دلیل عدم وجود وسایل ارتباطجمعی از حوادث و اخبار سایر مناطق بیاطلاع بودند لذا [[پیامبری]] تنها میتوانست بر مردم یک منطقه اتمامحجت کند پس تکثر و تعدد پیامبران، امری لازم و ضروری بود پس: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ}}﴾}} <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۳-۲۳۶.</ref>. | #اطلاعرسانی: با مرور زمان، برخی افراد به مناطق دورتر کوچ کردند و به دلیل عدم وجود وسایل ارتباطجمعی از حوادث و اخبار سایر مناطق بیاطلاع بودند لذا [[پیامبری]] تنها میتوانست بر مردم یک منطقه اتمامحجت کند پس تکثر و تعدد پیامبران، امری لازم و ضروری بود پس: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ}}﴾}} <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۳-۲۳۶.</ref>. | ||
#ناپدید شدن [[کتابهای آسمانی]]: مخاطبان [[پیامبران]] نتوانستند کتب آسمانی که پر از آموزههای ناب بود را حفظ و صیانت کنند بدین دلیل بعد از مدتی مفقود و ناپدید میشدند. بر این اساس، ضرورت ارسال مجدد کتاب و [[پیامبر]] آسمانی در میان بشر باقی مانده بود. | #ناپدید شدن [[کتابهای آسمانی]]: مخاطبان [[پیامبران]] نتوانستند کتب آسمانی که پر از آموزههای ناب بود را حفظ و صیانت کنند بدین دلیل بعد از مدتی مفقود و ناپدید میشدند. بر این اساس، ضرورت ارسال مجدد کتاب و [[پیامبر]] آسمانی در میان بشر باقی مانده بود. | ||
#تحریف [[شرایع]]: با مرور زمان، آموزههای آسمانی به آفت تحریف و بدعت مبتلا شدند. تحریف و بدعت در دین در حوزه اعتقادی و عملی میتواند تحقق یابد، مانند نسبت خداوندی دادن به عیسی {{ع}} و جابهجا کردن حکم حرام و حلال: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ}}﴾}}. علاوه بر تحریف، بدعتهایی هم صورت گرفته بود که باید حذف میشد. | #تحریف [[شرایع]]: با مرور زمان، آموزههای آسمانی به آفت تحریف و بدعت مبتلا شدند. تحریف و بدعت در دین در حوزه اعتقادی و عملی میتواند تحقق یابد، مانند نسبت خداوندی دادن به عیسی {{ع}} و جابهجا کردن حکم حرام و حلال: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ}}﴾}}. علاوه بر تحریف، بدعتهایی هم صورت گرفته بود که باید حذف میشد. | ||
#اختلاف مقتضیات و نیازها <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.</ref>: بعض آموزههای دین بر حسب نیازها، مقتضیات زمانه و مصالح، وضع و تشریع شده که با تغییر مقتضیات و مصالح یا بهصورت کلی حذف میشوند و یا کم و کیف آن تغییر پیدا میکند: مانند حرمت صید ماهی در روز شنبه برای امت موسی {{ع}} و کم و کیف نماز در شرایع گذشته. بنابراین دین برای بقای خویش باید خود را با مقتضیات و نیازهای واقعی انسان وفق دهد و این مقتضی تکرار [[پیامبران]] و تجدید شرایع است. به تعبیر عرفا، دین و [[شریعت]] در مقام بسیط و پیش از نزول، واحد است اما بعد از نزول به دلیل اختلاف استعدادهای انسانی و جوامع، متعدد و متخلف میشود. | #اختلاف مقتضیات و نیازها <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.</ref>: بعض آموزههای دین بر حسب نیازها، مقتضیات زمانه و مصالح، وضع و تشریع شده که با تغییر مقتضیات و مصالح یا بهصورت کلی حذف میشوند و یا کم و کیف آن تغییر پیدا میکند: مانند حرمت صید ماهی در روز شنبه برای امت موسی {{ع}} و کم و کیف نماز در شرایع گذشته. بنابراین دین برای بقای خویش باید خود را با مقتضیات و نیازهای واقعی انسان وفق دهد و این مقتضی تکرار [[پیامبران]] و تجدید شرایع است. به تعبیر عرفا، دین و [[شریعت]] در مقام بسیط و پیش از نزول، واحد است اما بعد از نزول به دلیل اختلاف استعدادهای انسانی و جوامع، متعدد و متخلف میشود. | ||
#رشد و تکامل بشریت: انسانها با اتکا به فطرت و عقل و آموزههای پیامبران در شناخت خداوند و حرکت بهسوی کمال، گامهای اولیه را برمیدارند و برای طی کردن مدارج بالاتر، به آموزههای جدید نیازمندند که این غرض با تجدید | #رشد و تکامل بشریت: انسانها با اتکا به فطرت و عقل و آموزههای پیامبران در شناخت خداوند و حرکت بهسوی کمال، گامهای اولیه را برمیدارند و برای طی کردن مدارج بالاتر، به آموزههای جدید نیازمندند که این غرض با تجدید نبوت و تکرار پیامبران به دست میآید. مرحله اول رشد و تکامل در زمان [[حضرت نوح]] {{ع}}، با نزول شریعت و التزام به آن، باورهای دینی و ایمان مؤمنان حالت جهش پیدا کرد. آمادگی و استعداد بیشتر مردم، سبب نزول [[شریعت]] ابراهیم، موسی و عیسی شد که پسین از پیشین کاملتر بود. مردم در عصر [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] آمادگی دریافت شریعت کامل را کسب کردند و دلیل این مدعا، حفظ کتاب آسمانیشان است. از طرفی رشد انسانها، در یک زمانی مقتضی [[پیامبر]] جدید بود و از طرفی بعد نزول شریعت کامل، رشد ایشان علت حفظ این شریعت بوده و لذا مقتضی [[ختم نبوت]] و شریعت هم شد. قرآن کریم در مورد کمال [[شریعت]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً}}﴾}} <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۳۸ و ۲۴۲.</ref>. | ||
==فلسفه عدم اکتفا به یک پیامبر== | ==فلسفه عدم اکتفا به یک پیامبر== | ||
چرا خدای واحد پیام خویش را از طریق یک پیغمبر نفرستاده؟ بنا به دلایلی که در شبهه پیشین گفته شد اگر [[بعثت|بعثت پیامبران]]، متکثر و متنوع نبود، باید بر آن اشکال میشد <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۴۲ و ۲۴۳.</ref>. | چرا خدای واحد پیام خویش را از طریق یک پیغمبر نفرستاده؟ بنا به دلایلی که در شبهه پیشین گفته شد اگر [[بعثت|بعثت پیامبران]]، متکثر و متنوع نبود، باید بر آن اشکال میشد <ref>[[محمد حسن قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۴۲ و ۲۴۳.</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]. | *[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]؛ | ||
*[[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]؛ | |||
*[[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]. | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[پیامبر]] ([[نبی]]) | * [[پیامبر]] ([[نبی]]) |