حکومت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←نظم ولایی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
ایشان با توجه به منشأ [[قدرت]]، انواع [[حکومتها]] را به سه دسته تقسیم میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>. دسته اول حکومتهایی که از طریق [[زور]] و کودتا [[حاکم]] میشوند؛ مانند نظامهای پلیسی [[دنیا]]، نظامهای [[استبدادی]] [[کمونیستی]] و سیستمهای استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی و نوع دوم، آن سیستمهایی است که با [[تزویر]] و [[تبلیغات]] اداره میشوند؛ مثل این دموکراسیهای غربی، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظامهای استبدادی نیست و [[مردم]] علی الظاهر [[آزادی]] دارند؛ اما با تزویر اداره میشوند. این سیستمها دستگاههای [[عظیم]] [[تبلیغاتی]] در اختیارشان است و تمام [[زندگی]] مردم را محاصره کردهاند. یک نوع [[نظام]] هم نظامی است که با [[محبت]] و [[عطوفت]] مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و [[احترام]] قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. ایشان [[نظام ولایی]] را مصداق این دسته میدانند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۷۵۵.</ref> | ایشان با توجه به منشأ [[قدرت]]، انواع [[حکومتها]] را به سه دسته تقسیم میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>. دسته اول حکومتهایی که از طریق [[زور]] و کودتا [[حاکم]] میشوند؛ مانند نظامهای پلیسی [[دنیا]]، نظامهای [[استبدادی]] [[کمونیستی]] و سیستمهای استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی و نوع دوم، آن سیستمهایی است که با [[تزویر]] و [[تبلیغات]] اداره میشوند؛ مثل این دموکراسیهای غربی، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظامهای استبدادی نیست و [[مردم]] علی الظاهر [[آزادی]] دارند؛ اما با تزویر اداره میشوند. این سیستمها دستگاههای [[عظیم]] [[تبلیغاتی]] در اختیارشان است و تمام [[زندگی]] مردم را محاصره کردهاند. یک نوع [[نظام]] هم نظامی است که با [[محبت]] و [[عطوفت]] مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و [[احترام]] قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. ایشان [[نظام ولایی]] را مصداق این دسته میدانند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۷۵۵.</ref> | ||
==[[نظم]] | ==[[نظم ولایی]]== | ||
[[حکومت اسلامی]] در دستگاه [[فکری]] [[حضرت]] [[آیتالله خامنهای]] در سطوح مختلفی طرح شده است و از همه آنها با عنوان «ولایت» یاد شده است. همان طوری که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در ماجرای [[تاریخی]] [[غدیر]]، حکومت را با تعبیر [[ولایت]] بیان کرد. در [[نصوص]] [[اسلامی]] هم بیشتر از همه بر روی کلمه ولایت تکیه شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹. و ر.ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>. در کالبد شکافی معنای ولایت برای آن دو مفهوم ذکر میکنند یکی مفهوم عام که به معنای [[پیوستگی]]، به هم جوشیدگی، [[ارتباط]] وثیق دو چیز یا دو کس است وقتی دو چیز چنان به هم پیچیده شده باشند که نتوانیم از هم جدایشان بکنیم میگوییم این دو ولایت دارند. من و شما ولایت داریم یعنی به همدیگر پیوستهایم. اما معنای خاص ولایت عبارت است از پیوستگی [[مردم]] یک [[جامعه]] با [[رهبر]] و [[امام]] خود و این پیوستگی بیشتر در زمینههای اجرایی است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. مفهوم خاص ولایت در [[جامعه ولایی]]، دارای ساختاری منسجم و در هم تنیده است که بر اساس مبانی [[اعتقاد]] [[توحیدی]] با جاذبههای درونی قوام یافته است و شرکگریزی و کفرستیزی از ویژگیهای بارز آن است. ولایت یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیر قابل انفصال و انفکاک [[جامعه اسلامی]]، یعنی همه اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه یعنی ولی متصل است. لازمه همین ارتباط و اتصال است که جامعه اسلامی، در درون خود یکی است و [[متحد]] و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب میکند و اجزایی را که با آن [[دشمن]] باشند به شدت دفع میکند و با آن معارضه مینمایند یعنی {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. لازمه ولایت و [[توحید]] جامعه اسلامی است. این مبنای توحید و [[اعتقاد به وحدانیت]] [[حضرت حق]] (جل و علی) در تمام [[شئون]] فردی و [[اجتماعی]] جامعه اسلامی تأثیر میگذارد و جامعه را به صورت یک [[جامعه]] هماهنگ و مرتبط به یکدیگر و متصل و برخوردار از [[وحدت]] میسازد<ref>درست فهمیدن اسلام، ص۳۷.</ref>. [[حاکم اسلامی]] با [[مردم]] [[ارتباطات]] [[فکری]]، [[عقیدتی]]، [[عاطفی]]، [[انسانی]] و [[محبت]] آمیز دارد و مردم به او علاقهمندند و رابطه مردم و [[ولی امر مسلمین]] همانند ریسمان محکم و به هم تابیده است که جدا کردن آن به آسانی امکان پذیر نیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۹/۱۳۶۸.</ref>. | [[حکومت اسلامی]] در دستگاه [[فکری]] [[حضرت]] [[آیتالله خامنهای]] در سطوح مختلفی طرح شده است و از همه آنها با عنوان «ولایت» یاد شده است. همان طوری که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در ماجرای [[تاریخی]] [[غدیر]]، حکومت را با تعبیر [[ولایت]] بیان کرد. در [[نصوص]] [[اسلامی]] هم بیشتر از همه بر روی کلمه ولایت تکیه شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹. و ر.ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>. در کالبد شکافی معنای ولایت برای آن دو مفهوم ذکر میکنند یکی مفهوم عام که به معنای [[پیوستگی]]، به هم جوشیدگی، [[ارتباط]] وثیق دو چیز یا دو کس است وقتی دو چیز چنان به هم پیچیده شده باشند که نتوانیم از هم جدایشان بکنیم میگوییم این دو ولایت دارند. من و شما ولایت داریم یعنی به همدیگر پیوستهایم. اما معنای خاص ولایت عبارت است از پیوستگی [[مردم]] یک [[جامعه]] با [[رهبر]] و [[امام]] خود و این پیوستگی بیشتر در زمینههای اجرایی است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. مفهوم خاص ولایت در [[جامعه ولایی]]، دارای ساختاری منسجم و در هم تنیده است که بر اساس مبانی [[اعتقاد]] [[توحیدی]] با جاذبههای درونی قوام یافته است و شرکگریزی و کفرستیزی از ویژگیهای بارز آن است. ولایت یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیر قابل انفصال و انفکاک [[جامعه اسلامی]]، یعنی همه اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه یعنی ولی متصل است. لازمه همین ارتباط و اتصال است که جامعه اسلامی، در درون خود یکی است و [[متحد]] و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب میکند و اجزایی را که با آن [[دشمن]] باشند به شدت دفع میکند و با آن معارضه مینمایند یعنی {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. لازمه ولایت و [[توحید]] جامعه اسلامی است. این مبنای توحید و [[اعتقاد به وحدانیت]] [[حضرت حق]] (جل و علی) در تمام [[شئون]] فردی و [[اجتماعی]] جامعه اسلامی تأثیر میگذارد و جامعه را به صورت یک [[جامعه]] هماهنگ و مرتبط به یکدیگر و متصل و برخوردار از [[وحدت]] میسازد<ref>درست فهمیدن اسلام، ص۳۷.</ref>. [[حاکم اسلامی]] با [[مردم]] [[ارتباطات]] [[فکری]]، [[عقیدتی]]، [[عاطفی]]، [[انسانی]] و [[محبت]] آمیز دارد و مردم به او علاقهمندند و رابطه مردم و [[ولی امر مسلمین]] همانند ریسمان محکم و به هم تابیده است که جدا کردن آن به آسانی امکان پذیر نیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۹/۱۳۶۸.</ref>. | ||