آیه ولایت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←گفتار دوم: مقصود از ولایت در آیه ولایت
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در [[تفسیر طبری]]، المنار و المراغی ولایت به نصرت [[تفسیر]] شده است<ref>تفسیر طبری، ج۶، ص۳۴۳؛ تفسیر المنار، ج۶، ص۴۴۳؛ تفسیر المراغی، ج۶، ص۱۴۳.</ref>. [[عضدالدین ایجی]] و [[فضل بن روزبهان]] نیز ولایت را در این آیه به نصرت تفسیر کردهاند<ref>شرح المواقف، ج۸ ص۳۶۰؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۷۴.</ref>. | در [[تفسیر طبری]]، المنار و المراغی ولایت به نصرت [[تفسیر]] شده است<ref>تفسیر طبری، ج۶، ص۳۴۳؛ تفسیر المنار، ج۶، ص۴۴۳؛ تفسیر المراغی، ج۶، ص۱۴۳.</ref>. [[عضدالدین ایجی]] و [[فضل بن روزبهان]] نیز ولایت را در این آیه به نصرت تفسیر کردهاند<ref>شرح المواقف، ج۸ ص۳۶۰؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۷۴.</ref>. | ||
برخی از علمای اهلسنت، محبت و نصرت را با هم ذکر کردهاند. [[فخرالدین رازی]]، [[سعدالدین تفتازانی]] و [[ | برخی از علمای اهلسنت، محبت و نصرت را با هم ذکر کردهاند. [[فخرالدین رازی]]، [[سعدالدین تفتازانی]] و [[ملا علی قوشچی]] از این دستهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۷؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۷۰؛ شرح التجرید، ص۳۶۸.</ref>. این مطلب از [[کلام]] [[زمخشری]] در تفسیر «الکشاف» نیز به دست میآید، زیرا وی آیه مورد بحث را ناظر به آیاتی دانسته است که پیش از آن از [[ولایت مؤمنان]] با [[اهل کتاب]] [[نهی]] کرده است. به گفته وی، در آن [[آیات]] نهی شده که مؤمنان با اهل کتاب به گونهای رابطه داشته باشند که مؤمنان با یکدیگر دارند<ref>میان مؤمنان رابطه مؤاخات و برادری برقرار است، و یکدیگر را یاری میدهند.</ref>. سپس در آیه مورد بحث گفته است: به دنبال نهی از [[موالات]] کسانی که باید با آنان [[عداوت]] ورزید، ذکر کسانی را آورده است که باید با آنان موالات داشت<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۴۲ و ۶۴۸.</ref>. [[بیضاوی]] در [[تفسیر آیه]] ۵۱ که مؤمنان را از ولایت [[یهود]] و [[نصاری]] نهی کرده و گفته است: «بر یهود و نصاری [[اعتماد]] نکنید و با آنان مانند [[دوستان]] [[معاشرت]] نکنید». سپس در ذیل آیه ۵۵ ([[آیه ولایت]]) گفته است: «چون از موالات [[کافران]] نهی کرده، به دنبال آن کسانی را ذکر کرده است که سزاوار ولایتاند»<ref>تفسیر البیضاوی، ج۱، ص۴۳۵.</ref>. | ||
بدون [[شک]]، نمیتوان [[محبت]] برخی از [[مؤمنان]] با [[اهل کتاب]] را محبت [[دینی]] و [[ایمانی]] دانست، زیرا در آن صورت آنان [[مؤمن]] نخواهند بود، بلکه محبت مفروض، محبت در [[امور دنیوی]] است که روشنترین مورد آن همان [[یاری دادن]] به یکدیگر در [[جنگ با دشمنان]] است. بنابراین، محبت مطرح شده در عبارتهای یاد شده در [[حقیقت]] به [[نصرت]] باز میگردد، چنانکه رازی در ادامه گفته است: «چون [[ولایتی]] که از آن [[نهی]] شده [[ولایت]] نصرت است، ولایتی که به آن امر شده است نیز ولایت نصرت است»<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۷-۲۸.</ref>. | بدون [[شک]]، نمیتوان [[محبت]] برخی از [[مؤمنان]] با [[اهل کتاب]] را محبت [[دینی]] و [[ایمانی]] دانست، زیرا در آن صورت آنان [[مؤمن]] نخواهند بود، بلکه محبت مفروض، محبت در [[امور دنیوی]] است که روشنترین مورد آن همان [[یاری دادن]] به یکدیگر در [[جنگ با دشمنان]] است. بنابراین، محبت مطرح شده در عبارتهای یاد شده در [[حقیقت]] به [[نصرت]] باز میگردد، چنانکه رازی در ادامه گفته است: «چون [[ولایتی]] که از آن [[نهی]] شده [[ولایت]] نصرت است، ولایتی که به آن امر شده است نیز ولایت نصرت است»<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۷-۲۸.</ref>. |