پرش به محتوا

ولایت فقیه در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:
*از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلم‏‌ستیزی و مقابله با زیاده‏‌خواهی [[استکبار جهانی]]، برخاسته از این [[تفکر]] ارجمند و اصل مترقی است که دشمنی‌‏های فراوانی را از سوی [[ستمگران]] و [[استکبار جهانی]] در پی داشته است. این خود، اهمیت پرداختن به این بحث را دو چندان ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۱.</ref>.
*از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلم‏‌ستیزی و مقابله با زیاده‏‌خواهی [[استکبار جهانی]]، برخاسته از این [[تفکر]] ارجمند و اصل مترقی است که دشمنی‌‏های فراوانی را از سوی [[ستمگران]] و [[استکبار جهانی]] در پی داشته است. این خود، اهمیت پرداختن به این بحث را دو چندان ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۱.</ref>.


==[[ولایت]] [[فقیه]] در موعودنامه==
==[[ولایت]] [[فقیه]]==
*از یک سو می‌دانیم که در دوران [[غیبت]]، هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آن‌چه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم و از سوی دیگر می‌دانیم که امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان برای ما وجود ندارد. در این شرایط‍‌ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم، یا به هرآن‌چه خود احتمال می‌دهیم درست باشد، عمل کنیم‌؟ قطعا هیچ‌یک از این دو راه ما را به مقصود نمی‌رساند. اما آیا [[امامان معصوم]] {{عم}} [[فکری]] برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] کرده‌اند؟ در پاسخ باید گفت: [[ائمه]] {{عم}}، [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به فقهای جامع الشرایط‍‌ مراجعه کنیم. چنان‌که [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید:... و اما در رویدادهایی که پیش می‌آید، به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید، زیرا آن‌ها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref>.
*از یک سو می‌دانیم که در دوران [[غیبت]]، هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آن‌چه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم و از سوی دیگر می‌دانیم که امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان برای ما وجود ندارد. در این شرایط‍‌ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم، یا به هرآن‌چه خود احتمال می‌دهیم درست باشد، عمل کنیم‌؟ قطعا هیچ‌یک از این دو راه ما را به مقصود نمی‌رساند. اما آیا [[امامان معصوم]] {{عم}} [[فکری]] برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] کرده‌اند؟ در پاسخ باید گفت: [[ائمه]] {{عم}}، [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به فقهای جامع الشرایط‍‌ مراجعه کنیم. چنان‌که [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید:... و اما در رویدادهایی که پیش می‌آید، به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید، زیرا آن‌ها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref>.
*چنان‌که می‌دانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغری]]، (از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه‍‌ ق) چهار تن از بزرگان [[شیعه]] به‌عنوان [[نائب خاص]]، واسطه بین [[امام مهدی]] {{ع}} و [[امت]] بودند. آن‌ها پرسش‌های [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن [[حضرت]] مطرح می‌کردند و ایشان نیز پاسخ آن‌ها را می‌دادند. اما با پایان یافتن [[دوران غیبت صغری]] و آغاز [[غیبت کبری]]، دیگر کسی به عنوان [[نائب خاص]] معرفی نشده و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های [[دینی]] خود به [[راویان احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} که همان فقهای جامع الشرایط‍‌ بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقها]] به‌عنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در [[عصر غیبت]] برعهده گرفتند. بنابراین بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقها]] و [[مجتهدان]] واجد الشرایط‍‌، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که از سوی بزرگان [[شیعه]] به‌عنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] شده است<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۲.</ref>.
*چنان‌که می‌دانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغری]]، (از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه‍‌ ق) چهار تن از بزرگان [[شیعه]] به‌عنوان [[نائب خاص]]، واسطه بین [[امام مهدی]] {{ع}} و [[امت]] بودند. آن‌ها پرسش‌های [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن [[حضرت]] مطرح می‌کردند و ایشان نیز پاسخ آن‌ها را می‌دادند. اما با پایان یافتن [[دوران غیبت صغری]] و آغاز [[غیبت کبری]]، دیگر کسی به عنوان [[نائب خاص]] معرفی نشده و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های [[دینی]] خود به [[راویان احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} که همان فقهای جامع الشرایط‍‌ بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقها]] به‌عنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در [[عصر غیبت]] برعهده گرفتند. بنابراین بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقها]] و [[مجتهدان]] واجد الشرایط‍‌، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که از سوی بزرگان [[شیعه]] به‌عنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] شده است<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۲.</ref>.
==[[ولایت]] [[فقیه]] در معارف و عقاید 5==
==[[ولایت]] [[فقیه]] در معارف و عقاید 5==
یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین موضوعات در [[عصر غیبت]]، موضوع [[ولایت]] و [[سرپرستی]] امور [[مسلمین]] است. روشن است که از آغاز [[ظهور اسلام]]، مسئله [[ولایت]] و [[رهبری]]، [[امّت]]، مطرح بوده و [[پیامبر اکرم]] و پس از او [[امامان معصوم]] علاوه بر اینکه [[دین]] و [[شریعت اسلام]] و [[معارف]] آن را بیان کرده‌اند، [[امام]] و ولی و [[رهبر]] [[امت]] نیز بوده‌اند؛ یعنی همه [[مسلمین]]، مکلّف به [[اطاعت]] از آنها در همه [[امور اجتماعی]] نیز بوده‌اند و هیچ [[مسلمان]] شیعه‌ای در این [[حقیقت]]، تردیدی ندارد. سؤال اینجاست که پس از [[غیبت امام دوازدهم]]، [[رهبری]] و [[امامت]] بر [[امّت]] به عهده چه کسی است؟ آیا [[فرد]] یا افرادی بر [[امت اسلامی]] و [[شیعیان]] [[ولایت]] دارند؟ اگر [[ولایتی]] هست، محدوده آن چقدر است؟ در پاسخ این سؤال اساسی، از دیرزمان، بحث [[ولایت فقیه]] مطرح بوده و قرن‌ها است که در حوزه‌های علمیّه، درباره این موضوع، بحث و [[گفت‌وگو]] وجود دارد.
یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین موضوعات در [[عصر غیبت]]، موضوع [[ولایت]] و [[سرپرستی]] امور [[مسلمین]] است. روشن است که از آغاز [[ظهور اسلام]]، مسئله [[ولایت]] و [[رهبری]]، [[امّت]]، مطرح بوده و [[پیامبر اکرم]] و پس از او [[امامان معصوم]] علاوه بر اینکه [[دین]] و [[شریعت اسلام]] و [[معارف]] آن را بیان کرده‌اند، [[امام]] و ولی و [[رهبر]] [[امت]] نیز بوده‌اند؛ یعنی همه [[مسلمین]]، مکلّف به [[اطاعت]] از آنها در همه [[امور اجتماعی]] نیز بوده‌اند و هیچ [[مسلمان]] شیعه‌ای در این [[حقیقت]]، تردیدی ندارد. سؤال اینجاست که پس از [[غیبت امام دوازدهم]]، [[رهبری]] و [[امامت]] بر [[امّت]] به عهده چه کسی است؟ آیا [[فرد]] یا افرادی بر [[امت اسلامی]] و [[شیعیان]] [[ولایت]] دارند؟ اگر [[ولایتی]] هست، محدوده آن چقدر است؟ در پاسخ این سؤال اساسی، از دیرزمان، بحث [[ولایت فقیه]] مطرح بوده و قرن‌ها است که در حوزه‌های علمیّه، درباره این موضوع، بحث و [[گفت‌وگو]] وجود دارد.
۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش