پرش به محتوا

خطبه امام سجاد در شام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دانشمندان یهود' به 'دانشمندان یهود'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دانشمندان یهود' به 'دانشمندان یهود')
خط ۱۳: خط ۱۳:
آن حضرت پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[درود]] و [[صلوات بر پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او{{عم}} خطبه‌ای در نهایت [[فصاحت]] و [[بلاغت]] ادا کرد که باعث سرازیر شدن [[اشک]] از چشم‌های حاضران می‌شد<ref>جلاء‌العیون، ص۷۳۹؛ منتهی‌الآمال، ص۷۷۴.</ref>.
آن حضرت پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[درود]] و [[صلوات بر پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] او{{عم}} خطبه‌ای در نهایت [[فصاحت]] و [[بلاغت]] ادا کرد که باعث سرازیر شدن [[اشک]] از چشم‌های حاضران می‌شد<ref>جلاء‌العیون، ص۷۳۹؛ منتهی‌الآمال، ص۷۷۴.</ref>.


در واقع این سخنرانی در آن فضای تاریک، جرقه [[روشنگری]] در مورد [[قیام امام حسین]]{{ع}} و پرده‌برداری از ماهیت [[زشت]] [[حکومت اموی]] بود. به [[گواهی]] [[تاریخ]] پس از [[سخنان امام]] یکی از [[دانشمندان]] [[یهود]] که در مجلس حاضر بود در مورد [[امام سجاد]]{{ع}} [[پرسش]] کرد و یزید او را معرفی نمود. پس از آنکه معلوم شد [[جوان]] سخنران نوه [[پیامبر اسلام]] است، آن عالم [[یهودی]] به شدت بر یزید [[اعتراض]] کرد تا جایی که یزید [[دستور]] داد او را با توهین و ضرب و شتم از مجلس بیرون کنند<ref>جلاء‌العیون، ص۷۴۱ و ۷۴۲.</ref>.
در واقع این سخنرانی در آن فضای تاریک، جرقه [[روشنگری]] در مورد [[قیام امام حسین]]{{ع}} و پرده‌برداری از ماهیت [[زشت]] [[حکومت اموی]] بود. به [[گواهی]] [[تاریخ]] پس از [[سخنان امام]] یکی از [[دانشمندان یهود]] که در مجلس حاضر بود در مورد [[امام سجاد]]{{ع}} [[پرسش]] کرد و یزید او را معرفی نمود. پس از آنکه معلوم شد [[جوان]] سخنران نوه [[پیامبر اسلام]] است، آن عالم [[یهودی]] به شدت بر یزید [[اعتراض]] کرد تا جایی که یزید [[دستور]] داد او را با توهین و ضرب و شتم از مجلس بیرون کنند<ref>جلاء‌العیون، ص۷۴۱ و ۷۴۲.</ref>.


در این سخنرانی حضرت به معرفی پدران گرامی‌اش و ذکر [[فضایل]] آنها می‌پردازد تا جایی که یزید از [[شورش]] [[مردم]] به [[هراس]] می‌افتد و به [[مؤذن]] خویش دستور می‌دهد که با گفتن [[اذان]] [[کلام امام]] را [[قطع]] کند<ref>جلاء‌العیون، ص۷۳۹-۷۴۱.</ref>.
در این سخنرانی حضرت به معرفی پدران گرامی‌اش و ذکر [[فضایل]] آنها می‌پردازد تا جایی که یزید از [[شورش]] [[مردم]] به [[هراس]] می‌افتد و به [[مؤذن]] خویش دستور می‌دهد که با گفتن [[اذان]] [[کلام امام]] را [[قطع]] کند<ref>جلاء‌العیون، ص۷۳۹-۷۴۱.</ref>.
۲۱۸٬۵۵۰

ویرایش